eitaa logo
کانال پرسمان دینی
847 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢فرق انشاء الله و ان شاء الله💢 @Porseman_channel اصل این مطلب که تلفظ اشتباه یا غیر صحیح بعضی الفاظ موجب تغییر معنا می شود، صحیح است اما شاهد مثال شما اشتباه است و مطلبی که در مورد إن شاء الله نوشتید، صحیح نیست. اولا بحث شما درباره الفاظی است که بر زبان جاری می کنیم نه نوشتار ثانیا در نوشتار هم، انشاء الله چه به صورت متصل نوشته شود (إنشاء الله) و چه به صورت منفصل (إن شاء الله)، در هر دو صورت به یک شکل تلفظ می شود یعنی إن شاء الله تلفظ می شوند (به کسر همزه إن) و هیچکس أنشاء الله تلفظ نمی کند(به فتح همزه إن) بنابراین در هر دو صورت تغییری در معنا ایجاد نمی شود. در هر دو حالت، همزه در إن شرطیه، با کسره تلفظ می شود اما همزه اول در أنشأ (به معنای ایجاد کردم)، با فتحه تلفظ می گردد. أنشأ باید به فتح همزه اول و ضم همزه آخر تلفظ شود تا معنای «ایجاد کردم» بدهد. ضمن اینکه در این فعل یک همزه در آخر کلمه وجود دارد که با عث می شود هم از نظر معنا و هم از نظر تلفظ و هم از نظر نوشتار با کلمه إنشاء الله فرق داشته باشد. اگر طبق یک احتمال، انشاء در«انشاء الله» را مصدر فرض کنیم،به ترجمه ای مبهم می رسیم! (ایجاد خدا یا ایجاد کردن خدا)! می بینید که معنای عبارت ناتمام است و ناقص؛ تصدیق یا تکذیب ناظر به یک قضیه کامل است که موضوعی دارد و محمولی و بعد متکلم محمول را بر موضوع حمل می کند و بدان استناد می دهد، آنگاه شما می توانید بگویید: این استناد و حمل، صحیح است یا نه. در انشاء الله، اگر انشاء را مصدر فرض کردیم، موضوع داریم اما محمولی در کلام وجود ندارد لذا استنادی وجود ندارد لذا تصدیق یا تکذیبی نمی توان بدان نسبت داد لذا یک ترکیب اضافی با معنای ناقص می شود. نکته دیگر اینکه انشاء الله (به معنای ایجاد خدا) و ان شاء الله (به معنای اگر خدا بخواهد)، به یک صورت تلفظ می شوند لذا اگر اشکالی هم وارد باشد، دست کم به بخش خواندن و تلفظ آندو وارد نیست چون هر دو یکجور تلفظ می شوند؛ پس اشکال را به بخش نوشتار وارد نموده اید اما به یک بیان، این اشکال بر نوشتار هم وارد نیست چون قرینه مقامیه و سیاق کلام متکلم، دال بر معنای مورد نظر اوست و توهم اشکال را برطرف می کند. البته اصل این فرمایش دوستان که ان شاء الله (به معنای اگر خدا بخواهد) را جدا بنویسیم، خوبست و بنده منکر قواعد درست نویسی نیستم چون إن در اینجا، حرف شرط است و شاء فعل است و دو کلمه اند و قاعدتا باید جدا نوشته شوند و انشاء (به معنای مصدری) چون یک کلمه است، قهرا باید به صورت متصل نوشته شود اما خواستم عرض کنم که استدلال ها و اشکالات دوستان، وارد نیست که توضیح دادم. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢[خرما و مویز و کشمش و آب آنها اگر جوش بیایند]💢 @Porseman_channel مسأله ۱۱۴ خرما و مویز و کشمش و آب آنها اگر جوش بیایند، پاک و خوردن آنها حلال است (۱). (۱) (گلپایگانی، صافی:) اگر چه احتیاط غیر لازم آن است که از آنها اجتناب کنند. (نوری، زنجانی:) اگر چه احتیاط مستحب آن است که از آنها اجتناب کنند. (بهجت:) اگر خود به خود یا با پختن جوش بیایند، پاک بودن و خوردن آن محل ّ اشکال است. (اراکی:) مسأله خرما و آب آن اگر جوش بیاید پاک و خوردن آن حلال است. و امّا کشمش و آب آن، حکم انگور و آب آن را دارد. مطابق نظر آيت الله خامنه اي: سوال: هرگاه مویز و کشمش را در غذا بریزند و بجوشد و به اصطلاح با غذا دم بکشد، یعنی به طوری که آب به داخل آن نفوذ کند و آب داخلش نیز بجوشد خوردن این غذا چه حکمی دارد؟ پاسخ: اشکال ندارد و پاک و حلال است. س: اگر كشمش را در روغن سرخ كنيم پاک است يا نجس؟ اگر نجس است طريقه صحيح پخت عدس پلو چيست؟ در مورد خرما چطور؟ ج) در هر دو مورد پاک است. سوال: آیا جوشاندن خرما در آب و یا سرخ کردن خرما اشکال دارد؟ پاسخ: در فرض سؤال اشکالی ندارد. حضرت آیت الله مکارم شیرازی: مساله ۲۱۸ـ هرگاه مویز و کشمش را در غذا بریزند و بجوشد، به طوری که آب به داخل آن نفوذ کند و آب داخلش نیز بجوشد حرام می شود اما نجس نیست و می توان آنها را جدا کرد و غذا را خورد. ولی در حال سرخ کردن و دم کردن در برنج و امثال آن مانعی ندارد. و در مورد خرما نیز اگر آب آن در غذا وارد شود و بجوشد و مستهلک شود مانعی ندارد. ولی اگر مقدار آن بقدری باشد که بجوشد ولی مستهلک نشود نمی توان آن را خورد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢درمان وسوسه و حدیث نفس 💢 @Porseman_channel 1- گفتن أعوذ بالله من الشيطان الرجيم و پناه بردن به خدا. « وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّيَاطِينِ * وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» ( المؤمنون : ٩٧ و ٩٨) «و بگو: پروردگارا! از وسوسه هاى شياطين به تو پناه مى برم. و پروردگارا! به تو پناه مى برم از اينكه [شيطان ها]نزد من حاضر شوند». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مي‌فرمايند: شيطان پوزه اى مانند پوزه سگ دارد كه آن را بر روى دل آدمى مى گذارد و شهوت ها و لذّت ها را به او يادآورى مى كند و آرزوها را به سراغش مى آورد و در دلش وسوسه مى كند، تا او را درباره پروردگارش به شكّ اندازد، در اين هنگام اگر آدمى بگويد: «اعوذ باللّه السميع العليم من الشيطان الرجيم و اعوذ باللّه اَن يحضرون ان اللّه هو السميع العليم» پوزه اش را از روى دل كنار مى برد 2- ياد هميشگي خداوند. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانَا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (الزخرف : ٣٦) و هركه از ياد [خداى] رحمان روى گرداند، شيطانى را بر او مى گماريم كه قرين او باشد». 3- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مي‌فرمايند: هر كس از اين وسوسه چيزى در خود ديد، سه مرتبه بگويد: «به خدا و پيامبرش ايمان آوردم»، وسوسه اش از بين مى رود. 4- امام على عليه السلام مي‌فرمايند: روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهار شنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سينه و پريشانى هاى دل را از بين مى برد. 5- امام على عليه السلام مي‌فرمايند: ياد ما اهل بيت، شفابخش هر ناخوشى و بيمارى و وسوسه ترديد آور است. 6- امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از وسوسه زياد ـ فرمود: اشكالى ندارد. مى گويى: «لا اله الاّ اللّه ». 7- حضرت صادق آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: براى هر مؤمنى چهل روز نمى گذرد، مگر اين كه گرفتار حديث نفس مى شود. پس هر وقت حديث نفس بر كسى عارض شد، دو ركعت نماز بجا آورد و از شّر آن به خدا پناه ببرد. چون يك روز حضرت آدم عليه السّلام از حديث نفس به خداوند عزّ و جل شكايت كرد. حضرت جبرئيل عليه السّلام نازل شد و فرمود: بگو:لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهََ اِلاّ بِاللّهِ حضرت آدم عليه السّلام تا اين ذكر را فرمود، حديث نفس او بر طرف شد. سعيد بن يسار گويد: بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم: (من گاهى) اندوهگين شوم (و براى رفع آن از آن حضرت دستورى خواستم) فرمود: بسيار بگو: «اللَّه اللَّه ربى لا اشرك به شيئا» (پس هر گاه از وسوسه يا حديث نفس (خاطره هاى شيطانى) بترسى بگو: «اللهم انى عبدك و ابن عبدك و ابن امتك ناصيتى بيدك عدل في حكمك، ماض في قضاؤك، اللهم انى أسألك بكل اسم هو لك أنزلته في كتابك أو علمته أحدا من خلقك أو استأثرت به في علم الغيب عندك ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تجعل القرآن نور بصرى و ربيع قلبى و جلاء حزنى و ذهاب همى اللَّه اللَّه ربى لا اشرك به شيئا» @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢دست زدن به اسم خدا و معصومین ع💢 @Porseman_channel کسی که وضو ندارد، حرام است (۱) اسم خداوند متعال (۲) را به هر زبانی نوشته شده باشد مس ّ نماید (۳). و هم چنین است بنا بر احتیاط واجب مس ّ اسم مبارک پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و امام علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام. (۴) (۱) (خوئی، سیستانی:) بنا بر احتیاط واجب حرام است.. (زنجانی، تبریزی:) بنا بر احتیاط حرام است.. (۲) (خوئی، سیستانی، زنجانی:) و صفات خاصه او را.. (۳) (زنجانی:) مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد.. (مکارم:) (بنا بر احتیاط واجب) و مس ّ اسم مبارک پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و ائمّه هدی علیهم السلام و حضرت زهرا علیها السلام نیز اگر هتک حرمت و بی احترامی باشد حرام است. (۴) (اراکی، نوری:) مس ّ اسم مبارک پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و امام علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام اگر (نوری: هتک و) بی احترامی به آنان باشد حرام است. و گر نه احتیاط مستحب ّ آن است که مس ّ نکند. (خوئی، سیستانی، تبریزی:) بهتر آن است که اسم مبارک پیغمبرصلی اللّه علیه و آله و سلم و امام علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام را هم مس ّ ننماید. (زنجانی:) بنا بر احتیاط مستحب نامهای مبارک پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا علیها السلام را هم مسح ننماید. (فاضل:) مسأله کسی که وضو ندارد، بنا بر احتیاط اسم خداوند متعال را به هر زبانی که نوشته شده باشد مس ّ ننماید. نظر آيت الله خامنه اي: مسّ اسماء و صفات مخصوص ذات بارى تعالى بدون وضو حرام است، و احوط الحاق نامهاى انبياء عظام و ائمه معصومين(عليهم‌السلام) به نامهاى خداوند متعال، در حکم مذکور است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢موتور سواری برای بانوان 💢 @Porseman_channel موتور سواری برای بانوان از نظر اسلام چه حکمی دارد؟ ✅پاسخ 1. مسلماً این عمل به خودی خود حرام نیست، اما باتوجه به این‌که در برخی از موقعیت‌های زمانی و مکانی، موتور سواری براى دختران و بانوان در مجامع عمومى، موجب جلب نظر مردان می‌شود و منافى با عفت بانوان است، لازم است در چنین موقعیت‌هایی ترک شود و در صورتى که در منظر نامحرم نبوده و یا خوف فساد و فتنه نباشد، فى نفسه اشکال ندارد. 2. در روایات سفارش شده است که برای زنان خوب نیست در وسط خیابان راه بروند، بلکه مستحب است از کنار دیوار و خیابان حرکت کنند؛ ✅الفقه، المرور و آداب السفر، ص 338 از جمله این‌که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «لَیْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ‏ الطَّرِیقِ شَیْ‏ءٌ وَ لَکِنَّهَا تَمْشِی فِی جَانِبِ الْحَائِطِ وَ الطَّرِیقِ»؛ 📚الکافی، ج 5، ص 518، خانم‌ها نباید در وسط جاده حرکت کنند، فقط می‌توانند در کنار دیوار و حاشیه جاده و خیابان حرکت نمایند. بدیهی است که پیامبر(ص) در این‌جا نمی‌خواهد بفرماید که راه رفتن خانم‌ها از وسط خیابان حرام است، بلکه این‌گونه روایات؛ بیانگر اهمیت دادن دین اسلام به رعایت اکرام و بزرگ‌داشت شخصیت بانوان و سلامت حریم آنها، برای حضور در اجتماع است ✅الفقه، المرور و آداب السفر، ص 338. که رعایت هرچه بیشتر این احکام به نفع بانوان و جامعه اسلامی خواهد بود. ⭕️آیت الله مکارم: پرسش :دوچرخه سوارى و موتور سوارى خواهران با مانتو در سطح شهر، با توجّه به آثار و تبعات سوء اجتماعى و اخلاقى آن چه حکمی دارد؟ ✅پاسخ :با توجّه به پیامدهاى سوئى که این گونه امور دارد، لازم است از آن پرهیز شود و به وسوسه هایى که این و آن مى کنند توجّه نکنید. ⭕️رهبری: سؤال: مدتی است در فضای مجازی خبری از دفتر جنابعالی منتشر شده که دوچرخه سواری بانوان با رعایت نکات شرعی جایز اعلام گردیده... اگر امکانش هست پیرامون این حکم و صحت و سقم آن توضیحی فرمایید. آیا دوچرخه سواری بانوان در خیابان جایز است ؟ ✅جواب: دوچرخه‌سواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢سوال از فلسفه احکام💢 ما حق سوال از فلسفه احکام را داریم؟ @Porseman_channel اگرمعنای این سوال این است که ما حق داریم که سوال بکنیم و اگر علت قانع کننده ای از نظر درک و عقل خود نیافتیم آنوقت حق داریم قبول ننماییم؟..... پاسخ این سوال نه خواهد بود... برای تبیین و تفصیل مطلب باید چند مقدمه ذکر نماییم 1⃣اولا همه انسانها باید عقاید خود را در اصول ، از روی دلیل و برهان قطعی بنا نهاده و از تقلید در این مورد بپرهیزند. در واقع تقلید در اصول دین حرام می باشد. باید هر کس با دلیل و برهان خدای خود را ثابت کند و ضرورت نیاز به نبوت و اینکه قرآن کلام خداست را با اعجاز آن برای خود ثابت کند. پس قدم اول اینست که اصل پذیرش اصول دین ،محل چون و چرا و کنگاش و سوال و پرسش و بکارگیری عقل و خرد است... 2⃣ثانیا ما معتقدیم که خدای ما عالم و حکیم و علیم و خبیر و بصیر و سمیع و قادراست و با توجه به این اعتقاد بالطبع دستورات این خدا از روی حکمت و علت و مصلحت می باشد .وگرنه خلف وتناقض پیش می آید همانطور که اهل بیت ع فرموده اند: فَإِنَّهُ لَمْ يَأْمُرْكَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ يَنْهَكَ إِلَّا عَنْ قَبِيحٍ خدا تو را جز به نيكوكارى فرمان نداده، و جز از زشتىها نهى نفرموده است. 📘نهج البلاغة (للصبحي صالح) / 396 و با مضامین دیگر همین اصل کلی در روایات دیگر ذکر شده است 📚علل الشرایع ج2ص317 📕بحارالانوارج65ص166 3⃣ثالثا همه انسانها اعتراف و اقرار دارند که علم محدود است و یافته های بشر در برابر مجهولاتش قطره ای در برابر دریاست و با این همه پیشرفت معلوم نیست که انتهای علم و دانش کجاست و چه غایت بی نهایتی برای علم وجود دارد. دل گرچه در این وادیه بسیارشتافت یک موی ندانست ولی مویی شکافت اگر از غرور و عجب و تکبر علم سر بلند نماییم کثرت علوم و فنون را دیده و پی میبریم که واقعا علم بی نهایت است و اندیشمندان و فلاسفه و متفکران ما ذره ای نیافته اند چه رسد به مدعیان بی علم وبی هنر... وهمه اندیشمندان حداقل این احتمال را در مرود یافته های خود دارند که جهل مرکب باشد و در حد یک نظریه ای باشد که فردا روز نقض و نسخ شود.همانطور که در قرنهای قبل تصور مسطح بودن زمین و شکل خاص طبقات زمین و...با پیشرفت علم نقض و نسخ شد. و هر عالمی وقتی نظری می دهد می داند که صدرصد نیست و احتمال خلاف و نقض وجود دارد. با این وجود پای استدلال چوبین بوده و اعتمادی به آن نیست چرا که همیشه در حال آزمون و خطا می باشد. ولی در کنار این آموزه های دینی از اتقان برخوردار بوده حکم الله بوده و هیچ خطا و نقض و نسخی در آن نیست . پس نمیتوان این حکم قطعی بلاخلاف را با یک تئوری و نظریه بشری خطاپذیر تقید و تخصیص زد...یا تغییرونسخ نمود... پس عقل و علم انسان در این مساله فوق عقل ،ساکت است و درحیطه بررسی و تجربه و حکم عقل نیست لذا عقل ورود پیدا نمیکند.ومجالی برای عرض اندام او نیست... 👌در نتیجه وقتی ثابت شد که احکام تقلیدی است و مجالی برای عرض اندام و درک و تشخیص و نظر برای عقل و علم بشردر آن نیست . و از طرفی با دلیل قطعی علمی برهانی ؛ علم و حکمت خدا ثابت شده است ؛ مجالی برای چون و چرا در فلسفه احکام نیست وگرچه قطعا احکام علت دارند ولی ما دسترسی به آن نداریم و هرچه در برخی روایات ذکر شده پاسخ اقناعی نه برهانی بوده و حکمت احکام(جزء العله) می باشد نه علت تامه آن.... لذا هیچ مجالی برای پرسش و چون چرا از علت وجوب نماز صبح، دو رکعت بودن آن ونجاست سگ و حرام بوده موسیقی و رقص ووجوب عده نگه داشتن برای زن و....وجود ندارد. @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢بازى ورق و يا پاسور چه حكمى دارد؟💢 @Porseman_channel آيات عظام امام، تبريزى، خامنه اى، صافى، نورى و وحيد: بازى با آلات قمار- هر چند بدون برد و باخت- حرام است. آيات عظام بهجت و مكارم: اگر به صورت برد و باخت باشد، حرام است و اگر بدون آن باشد، بنا بر احتياط واجب جايز نيست. آيةاللَّه سيستانى: اگر به صورت برد و باخت باشد، حرام است و اگر بدون برد و باخت و شرط بندى باشد؛ چنانچه در عرف محل (شهر) از آلات قمار شناخته شود، بنابر احتياط واجب بازى و اين جايز نيست. آيةاللَّه فاضل: اگر در عرف از آلت قمار بودن خارج شده باشد و برد و باختى در كار نباشد اشكال ندارد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢مقام شهادت💢 @Porseman_channel ✅شهادت مقام بسیار والایی است . و به هیچ وجه نمیتوان منکر آن شد.اینکه در آموزه های دینی یلکه همه ملل جهان ،مطلوب می باشد شکی در آن نیست و کسی نمیتواند منکرش شود.ولی باید دانست که نباید مبتلا به افراط و تفریط در آن شد و باید دانست که این مقام برای اشخاصی قله است و برای اشخاصی یک معروف و قدمی در بین قدمهای بلند سلوک می باشد. دقت شود شهادت ،هدر نظر اولیاء الهی ؛هدف نیست بلکه وسیله می باشد.وسیله صعود و کمال و پرواز ؛ بال پرواز است و مقدمه رسیدن به کمالات برتر... لذا با احترام به همه ظرفیتها؛ باید گفت که نباید دچار افراط و تفریط شد بلکه باید دانست که شهادت مقام والایی است و طبق فرمایش معصومین ع با اولین قطره خون همه حق الله ها بخشیده می شوند لیکن باید دانست این همه مطلب نیست و باید حق الناس اداء شود و نمیتوان همه کمالات را در آن خلاصه نمود. امام باقر(ع) می‌فرماید: «شهادت در راه خداوند کفاره هر گناهی می‌شود مگر بدهی بر مردم که کفاره‌ای بر آن نیست مگر این‌که شخص آن‌را ادا کند یا این‌که دیگری از طرف او آن‌را بپردازد یا این‌که صاحب حق از آن بگذرد». 📚الکافی، ج 5، ص 94، همچنین آن‌حضرت فرمود: «نخستین قطره از خون شهید، کفاره گناهان او است مگر وام، که کفاره آن پرداختن آن است». 📚من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 183، 🔴ما می بینیم که برخی چنان تشنه شهادت می شوند که از معروف های دیگر جا می مانند و حتی زندگی عادی شان مختل می شود . و در مقابل برخی منکر قله بودن و فضیلت آن هستند. توصیه میشود نگاه اعتدالی وواقعی بشود و در کنار یکی از قلل کمال دیدن آن؛ متوجه باشیم که همه کمال در آن نیست و نباید همه معروف ها و زندگی خود را متوقف برای آن نمود. بهترین ملاک و شاخص و الگو برای ما؛ اهل بیت ع می باشند.که در کنار اظهار عطش برای شهادت؛متوقف نبودند و همه معروفها را انجام می دادند. 📚الكافي / ج4 / 74 / 📚مهج الدعوات و منهج العبادات ص 100 📚بحار الأنوار / ج91 / 239 / باب 40 ما مامور به وظیفه هستیم اگر ماموریت و وظیفه ما اقدام به جهاد بود و شهادت تقدیر ما شد،راضی باشیم اگر نشد و به این آرزو نرسیدیم متوقف و ناامید نباشیم. و بدانیم که جبران خواهد شد. عنه صلى الله عليه و آله : مَن سَألَ اللّه الشهادَةَ بصِدقٍ بَلَّغَهُ اللّه مَنازِلَ الشُّهَداءِ و إن ماتَ على فِراشِهِ . «هر كه صادقانه از خداوند شهادت را مسئلت كند، خداوند او را به منزل های شهیدان برساند، هر چند در بستر خود بمیرد». 📚بحار الأنوار / ج67 / 201 / باب 53 @Porseman_channel 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢كلاه گيس💢 آيا استفاده از كلاه گيس به جاى روسرى كفايت مى كند؟ Porseman_channel آيات عظام امام، خامنه اى و فاضل: بنابر احتياط واجب، بايد كلاه گيس را از نامحرم پوشاند. آيات عظام بهجت و وحيد: اگر باعث مفسده شود، جايز نيست. آيات عظام تبريزى، سيستانى، صافى، مكارم و نورى: خير، كلاه گيس خود يك نوع زينت است و بايد از نامحرم پوشانده شود. Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢امام صادق و شهر تهران💢 @Porseman_channel از امام جعفر صادق روایت شده است که به مفضل فرمودند: «تصبح طهران قصورها کقصور الجنة، و نسوانها کالحورالعین، یتلبّس بلباس الکفار، و یتزیّین بزّی الجبابرة، یرکبن السروج، و لا یتمکن لازواجهنُ! … و لا تکفی مکاسب الازواج لهنّ! فرّوا منها الی قلة الجبال و من الجُحر الی الجُحر کالثعلب بُأشباله.» «بدان ای مفضل، در حوالی ری، کوه سیاهی است که در دامنۀ آن شهری بنا خواهد شد که آن را طهران می نامند، و آن دار الزوراء است که قصرهایش(خانه های مجلل) مثل خانه های بهشتی و زن هایش مثل حور العین است. بدان ای مفضل! آن زن ها لباس کفار می پوشند و خود را به شکل مستکبرانه ای در می آورند، بر زین ها سوار می شوند(…)، به همسران خود تمکین نمی کنند، درآمد شوهرشان کفاف مخارج آن ها را نمی دهد؛… اگر می خواهی دینت را حفظ کنی در این شهر سکونت نکن، از آن جا فرار کن و به قله کوه ها فرار کن، از سوراخی به سوراخ دیگر، مانند فرار روباه با بچه هایش….» 📚(الزام الناصب، 183؛ منتخب التواریخ، ص875؛ مجمع النورین مرندی، ص139؛ بحارالانوار ج52، ص258؛ یوم الخلاص، ص464؛ منتخب الاثر، ص430 و…) ✅پاسخ: حدیث مورد نظر به شرح زیر در کتاب مجمع النورین به نقل از بحار الانوار آمده است: «قال المفضل بن عمر قال لي جعفر بن محمد يا مفضل اتدري اينما وقعت دار الزوراء قلت الله وحجته اعلم فقال اعلم يا مفضل ان في حوالي الري جبلا اسود تبني في ذيله بلدة تسمى طهران وهي دار الزوراء التي تكون قصورها كقصور الجنة ونسوانها كالحور العين واعلم يا مفضل انهن يتلبسن بلباس الكفار ويتزين بزي الجبابرة ويركبن السروج ولا يتمكن لازواجهن ولا تفي مكاسب الازواج لهن فيطلبن الطلاق منهم ويكتفي الرجال بالرجال والنساء بالنساء وتشبه الرجال بالنساء والنساء بالرجال فانك ان تريد حفظ دينك فلا تسكن في هذه البلدة ولا تتخذها مسكنا لانها محل الفتنة وفر منها ‹الى قلة الجبال ومن الحجر الى الحجر كالثعلب باشباله». 📕مرندی، مجمع النورين، ص 297 - 298. 👌این حدیث سند روشنی ندارد و چون سندش روشن نیست از احادیث ضعیف (نه جعلي ) شمرده می شود. البته و لو روايت نباشد؛ اما درايت و وجدان انسان شهادت مي دهد كه حفظ دين در برخي شهرها مشكل است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢حکم موسیقی صدا و سیما💢 @Porseman_channel همه مراجع: اگر از نوع موسيقى حرام باشد، گوش دادن به آن جايز نيست و محل پخش، تأثيرى در جواز و حرمت آن ندارد . @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان حکم گوش دادن به آهنگ‌های(پاپ) چه حکمی دارد؟ @Porseman_channel حضرت آیت ا...العظمی خامنه ای: هر گونه نوازندگی مطرب لهوی که متناسب با مجالس عیش و نوش باشد حرام است. حضرت آیت ا... العظمی فاضل لنکرانی ره: موسیقی اگر مطرب و مهیّج و مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است و در غیر این صورت مانعی ندارد و مرکز پخش تاثیری در حکم ندارد. حضرت آیت ا... العظمی بهجت: اگر موسیقی مطرب باشد استماع و خرید و فروش آن حرام است. حضرت آیت ا... العظمی صافی گلپایگانی: آنچه را عرف مردم موسیقی می دانند استماع آن و ساخت و تعلیم و تعلم و فروش آلات آن حرام است. حضرت آیت ا... العظمی مکارم شیرازی: کلیه صداها و آهنگ ها که مناسب لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است. تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف عام خواهد بود. حضرت آیت ا... العظمی تبریزی ره: گوش دادن به موسیقی لهوی که مناسب مجالس خوشگذرانی باشد، جایز نیست. همچنین ساخت، تعلیم، خرید و فروش ابزار آلات موسیقی لهوی جایز نیست. حضرت آیت ا... العظمی سیستانی: اگر موسیقی مناسب مجالس لهو و عیاشی نباشد حرام نیست. به نظر آیت الله وحیدخراسانی اگر موسیقی با آلات لهو مثل تار و پیانو و سنتور نواخته می‌شود، در صورتی‌ که مناسب با مجالس لهو و لعب باشد، حرام است. اگر مناسب با مجالس لهو و لعب نباشد ، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست. ( پس گوش دادن به آهنگ ها و موسیقیهایی که مطرب و مناسب مجالس لهو و لعب است، حرام است. اما تشخیص موارد و مصادیق، که آیا نوع خاصی از موسیقی؛ مثل "پاپ" از مصادیق موسیقی حرام است یا مجاز، بر عهده ی افراد مکلف است؛ زیرا افرادی که آشنایی مختصری با موسیقی دارند، میتوانند موارد موسیقی مطرب و مناسب مجالس لهو و لعب را از غیر آن تشخیص دهند. از این رو حتی اگر آهنگ های انقلابی و جنگی، مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب باشد، گوش کردن به آن نیز حرام است. موسیقی پاپ هم از این قاعده مستثنا نیست و چنانچه مشتمل بر طرب و لهو و لعب باشد حرام و گوش کردن آن جایز نیست. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا