eitaa logo
کانال پرسمان دینی
887 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💢نهی از قیاس در دین💢 @Porseman_channel ✅صحیحه ابان بن تغلب قال: قلت لابی عبذالله (علیه السلام)ما تقول فی الرجل قطع اصبعاً ما اصابع المره کم فیها ؟ قال: عشره من الابل قلت قطع اثنتین ؟ قال: عشرون قلت قطع ثلاثاً؟ قال: ثلاثون، قلت: قطع اربعاً؟ قال: عشرون : قلت: سبحان الله یقطع ثلاثاً فیکون علیه ثلاثون. و یقطعاربعاً فیکون علیه عشرون؟! ان هذا کان یبلغنا و نحن بالعراق فنبرا ممن قاله و نقول الذی جاء به شیطان فقال : مهلا یا ابان ! هذا حکم رسول الله (صلی الله علیه و آله) ان المراه تعافل الرجل الی ثلث الدیه فاذا بلفت الثلث رجعت الی النصفو یا ابان! انک افزتنی بالقیاس والسنه اذا قیست محق الدین . ابان بن تغلب می گوید: به امام صادق(علیه السلام)گفتم: اگر مردی انگشت زنی را قطع کند،دیه آن چقدر است؟ فرمود ده شتر . گفتم: اگر دو انگشت را قطع کند چطور ؟ فرمود: بیست شتر ، گفتم : اگر سه انگشت را قطع کند چطور؟ فرمود: سی شتر. گفتم : اگر چهار انگشت را قطع کند،چطور؟ فرمود: بیست شتر ؟! در عراق این سخن را شنیدم ولی از آن دوری می جستم و می گف۵تم حکمی شیطانی است . امام صادق(علیه السلام) فرمود: ساکت شو ای ابان! این حکم رسول خداست . دیه زن برابر با مرد است تا یک سوم و وقتی بدان پایه رسید دیه اش نصف می گردد. ای ابان با من از روی قیاس سخن گفتی و هر گاه سنت بر پایه قیاس شکل گیرد دین از میان می رود 📚المحاسن ص214 امام صادق (علیه السلام) إِنَّ اَلسُّنَّةَ لاَ تُقَاسُ أَ لاَ تَرَى أَنَّ اِمْرَأَةً تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لاَ تَقْضِي صَلاَتَهَا يَا أَبَانُ إِنَّ اَلسُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ اَلدِّينُ . حضرت صادق عليه السلام بابان بن تغلب فرمود: احكام اسلامي را نتوان قياس كرد، نمي بيني كه زن حايض روزه اش را قضا كند و نمازش را قضا نكند اي ابان احكام اسلامي اگر قياس شود دين از ميان برود. 📚کافی ج1ص57 حضرت امام صادق علیه السلام بوده و حضرت از او رضایت داشته، چون در مقام اطاعت و امتثال امر آن جناب و قبول قول آن حضرت خیلى ثابت قدم بوده است. چنان که روایت است که وقتى به آن حضرت عرض کرد به خدا سوگند! اگر شما انارى را دو نصف کنى و بگویى که این نصف حرام است و این نصف حلال، من شهادت مى‌دهم آن چه را که گفتى حلال، حلال است و آنچه را که گفتى حرام، حرام است! حضرت دو مرتبه فرمود: خدا رحمت کند تو را. 📚رجال کشى، ۲/۵۱۸ @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢سقط بچه زنا💢 @Porseman_channel مسأله ۲۴۵۳ اگر زنی از زنا آبستن شود، جایز نیست بچه‌اش را سقط کند. (خوئی)، (اراکی)، (گلپایگانی)، (صافی): مسأله اگر زنی از زنا آبستن شود در صورتی که خود آن زن یا مردی که با او زنا کرده، یا هر دوی آنان مسلمان باشند، برای آن زن جایز نیست بچه را سقط کند. (مکارم): مسأله زنی که از راه نامشروع باردار شده جایز نیست بچه‌اش را سقط کند و فرزند او حساب می‌شود فقط ارث از او نمی‌برد. (سیستانی): مسأله سقط کردن بچه جایز نیست، هر چند از زنا باشد، مگر اینکه باقی ماندن آن برای زن ضرر غیر قابل تحملی داشته باشد یا مشقّت زیاد داشته باشد که در این صورت قبل از جان یافتن بچه سقط کردن آن جایز است ولی دیه دارد، و امّا بعد از جان یافتن بچه به هیچ وجه اسقاط جایز نیست. مقام معظم رهبری: سوال:زنی جنین هفت ماهه خود را که ناشی از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط کرده ‏است، آیا دیه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوت دیه، پرداخت آن بر عهده مادر است یا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟ ج: سقط جنين حرام است هرچند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر باعث جواز آن نمی ‏شود و در صورتی که مادر مباشر در سقط جنين باشد ديه بر عهده مادر است امّا در مقدار ديه جنين در فرض سؤال ترديد وجود دارد و احوط اين است که مصالحه شود و اين ديه در حکم ارث کسی است که وارث ندارد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢ولد زنا و عاقبت بخیری💢 @Porseman_channel در مورد زنازاده ها، سه فرض است:1. نمی توانند مراتب کمال انسانی را طی کنند؛2. می توانند، ولی زمینه و استعداد کمتری دارند. از این رو، طی مسیر کمال برای آنان مشکل تر است؛ 3. با دیگران در امکان طی مسیر کمال اختلافی ندارند. غالباً محققان از علمای اسلام بر نظر دوم هستند که زنازادگی انسان را محکوم به کفر و ظلم و فساد نمی کند؛ بلکه برای زنازادگان زمینه کفر و ظلم و فساد، بیش تر است؛ ولی امکان اصلاح آن ها با توجه به اختیار و انتخابی که خدا به آنان داده، وجود دارد. این که آن ها زمینه بیش تری برای کفر و ظلم و فساد دارند، ظلمی در حق آنان است؛ اما نه از ناحیه خدا، بلکه از ناحیه پدر و مادرشان که وظیفه پاکدامنی را به کنار نهاده و با ارتکاب فساد و فحشا، زمینه سالم و پاک فرزندان خود را خراب کرده و آن را برای پذیرش کفر و ظلم و فساد آماده کرده اند. البته ترازوى عدالت در محکمه الهى براى هر کس به حسب استعدادهاى ذاتى و سرمایه های خدادادی او است. عمل نیک، از کسی که طى مراحل کمال براى او مشکل تر است، ارزشمندتر از همان عمل از کسی است که با زمینه پاک متولد شده و سرمایه و استعدادهای ذاتی فراوانی دارد. گناه او نیز به همان معیار، کمتر از آن ها عذاب داشته یا زودتر بخشیده مى شود. تولد از زنا، درست مانند تولد ناقص الخلقه است. اگر فرزند با دست فلج متولد شود، امکانات جسمى او کمتر از دیگران است؛ ولى به هرحال، مى تواند راه تکامل را طى کند و در فعالیت هاى مادى و معنوى به درجات قابل توجهى برسد. فرزند نا مشروع نیز مى تواند با تلاش و پشتکار و کمک گیری از خداوند متعال، به کمال مادى و معنوى برسد. یک فرد زنازاده می تواند با تعمیق آگاهی و انتخاب راه درست و عمل طبق آن، بر خلاف جریانی حرکت نماید که پدر و مادر برای او به وجود آورده اند. چون عمل بر خلاف جریان مشکل تر است، خداوند هم اجر کسی را که برخلاف روند عمومی خویش به سوی صلاح و اصلاح تغییر جهت داده، مضاعف خواهد کرد. اگر فرد زنازاده به صورت جبری به سوی گناه فرو می غلطید، آیا مجازات او معنا داشت؟ کیفر الهی در جایی مطرح است که در مقابل انسان راه خوب و بد وجود داشته، توانایی بر انتخاب و عمل به یکی از دو طرف را داشته باشد تا بتواند مورد مؤاخذه قرار گیرد. همین که نسبت به زنازاده بحث جزا و کیفر مطرح می شود، دلیل است بر این حقیقت که وی دارای اراده و اختیار بوده، می توانسته مسیر خویش را تغییر دهد. حضرت صادق - علیه السلام - فرموده اسـت: « ان ولـد الزنا یستعمل إن عمل خیرا جزى به و إن عمل شرا جزى به»؛ «فرزند نا مشروع (از راه تـربـیـت) بـه کـار و انـجام وظیفه وادار مى شود. اگر اعمالش نیکو و خیر بود، پاداش خوب داده مى شود. اگر کار زشت و ناپسند انجام داد، کیفر نا فرمانى خود را خواهد دید». در آیات و احادیث نیامده که زنازاده حتماً جهنمی و منکر خدا و نبوت و ظالم می شود. آنچه در روایات است، خبر از ناپاک زاده بودن دشمنان اهل بیت است؛ نه این که هر ناپاک زاده ای دشمن اهل بیت باشد؛ یعنی کم اتفاق می افتد که حلال زاده ای دشمن اهل بیت شود و آنان که دشمن اهل بیت شده اند، ناپاک زاده می باشند؛ اما نفرموده هر ناپاک زاده ای دشمن اهل بیت می شود و امکان ایمان و دوستی اهل بیت برای آن ها وجود ندارد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢امتیازات شهدا و ایثارگران 💢 از نظر اسلام پیشگامان در اسلام و ایثارگران باید از امتیازات ویژه ای برخوردار باشند؟ @Porseman_channel شکی نیست که افراد یک جامعه در پیشگاه پروردگار در یک سطح نبوده و در درجات متفاوت و متعددی قرار دارند و گاهی این درجات موجب برخورداری از امتیازاتی می شود. امتیازات بر دو قسم است مادی و معنوی. منظور از امتیازات معنوی، اجر و پاداش اخروی و درجات قرب الهی است که خداوند می فرماید :"... خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد." هود، 115؛ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین‏. اما امتیازات مادی به دو صورت قابل تصور است: 1- حقوقی که هر فردی از جامعه نسبت به بیت المال دارد. 2- حقوقی که قشر خاصی از جامعه که به کار مخصوصی اشتغال دارند و سزاوار دریافت مزد و مزایایی هستند نسبت به بیت المال دارند. اسلام در امتیازات مادی به پیشگامان در اسلام و جهاد و شهدا و خانواده های آنان، نیز با همین دید نگریسته است. پس در حقوق نوع اول همه اقشار جامعه را یکسان و برابر دانسته و بی هیچ تبعیضی بیت المال را متعلق به همه آحاد جامعه می داند و چنانکه از روایات بر می آید سیره رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) بر این منوال بوده است که بیت المال را به طور مساوی بین تمام اقشار جامعه تقسیم می نمودند. همانطور که در روایات آمده است که عده ای از خیر خواهان نزد امام علی (ع) رفتند و از آن حضرت تقاضا کردند برای مدتی سهم رؤسا واشراف از بیت المال را بیشتر کند تا مطیع باشند و زمانی که حکومت و قدرت تثبیت شد آن طور که خدا دستور داده با عدالت با آنان رفتار شود. حضرت در پاسخ فرمودند:...به خدا قسم اگر بیت المال مال خود من هم بود آن را مساوی بین مردم تقسیم می کردم چه رسد به این که آن مال خود آنهاست. همچنین از امام صادق(ع)در مورد تقسیم بیت المال سؤال شد، فرمودند: اهل اسلام فرزندان اسلامند من در عطاء مساوات برقرار می کنم و فضائل آنها میان خودشان و خدایشان است. همچون مردی که فرزندانی دارد ولی در میراث هیچ یک از آنها را به دلیل فضل و شایستگی که در اوست بر دیگری که از او ضعیف تر و پایین تر است برتری نمی دهد. حضرت در ادامه فرمود: سیره رسول اکرم (ص) نیز در بدو امر در مورد تقسیم بیت المال چنین بوده است، ولی دیگران می گویند: ما مقدم می کنیم در عطاء آن کسی را که خداوند او را در سابقه اسلامش فضیلت داده است چنانکه در میراث هم چنین است که برخی بیشتر از میت ارث می برند. و عمر چنین می کرد. احادیث دیگری نیز در این باب در تایید این مطلب وجود دارد که از ذکر آنها صرف نظر می کنیم. پس از مجموع روایات به دست می آید که در سیره رسول اکرم (ص) و علی (ع) و دیگر ائمه (ع) همه آحاد جامعه چه افراد با تقوا و سابقه دار و فعال در امور جامعه اسلامی چه غیر آنها حقوق یکسانی نسبت به بیت المال دارند. البته در جامعه اسلامی همواره عده ای به عنوان کارگزار حکومت اسلامی در خدمت نظام هستند که باید از بیت المال حقوق آنان تأمین و زندگی شان اداره گردد همانطوری که در صدر اسلام بعد از آنکه خمس غنائم جنگی جدا می شد ما بقی را بین مبارزان و مجاهدانی که در جنگ حضور داشته اند تقسیم می کردند باتوجه به اینکه امروزه امکان تقسیم غنائم جنگی نیست سزاوار است امتیاز و پاداش دیگری برای رزمندگان جنگ در نظر گرفته شود که جایگزین غنائم جنگی باشد و تقریبا با آن برابری کند. همچنین اگر احیانا در مسیر انجام وظیفه دچار ضررها و خساراتی شدند باید بیت المال و نظام اسلامی خسارات آنان را جبران نماید. مثل جایی که فرزندان و همسران رزمندگان بی سرپرست مانده اند، بیت المال باید متکفل هزینه های آنان شود زیرا در غیر این صورت خلاف عدالت و ظلم خواهد بود. شیخ طوسی (ره) که از پیش گامان در فقاهت و استاد همه فقهاء بزرگ است اصل چنین وظیفه ای را برای بیت المال مسلم دانسته و فرموده است: اگر رزمنده ای بمیرد یا کشته شود و فرزندان یا همسری باقی گذاشته باشد مخارجشان از بیت المال داده می شود نه از غنیمت. از این کلام استفاده می شود جبران خسارت هایی که رزمندگان و مجاهدین در مسیر جهاد و دفاع از اسلام متحمل شده اند بر عهده بیت المال و نظام اسلامی است . در نظام جمهوری اسلامی، برای کسانی که در سال های مبارزه با رژیم شاهنشاهی و بعد آن در مبارزه با عوامل استکبار جهانی (صدام ،منافقین و...) متحمل خسارت هایی شده اند امتیازاتی در نظر گرفته شده است که تنها اداء بخشی از حق آنان است. علاوه بر این می توان گفت تشویق افراد جهادگر و مبارز فقط به نفع خود آنها نیست بلکه کل جامعه در این ماجرا ذی نفع اند چون تشویق چنین افرادی موجب گسترش روحیه ایثار گری و خدمت و در نتیجه سلامت و امنیت جامعه خواهد بود که اگر نظام اسلامی به این تکلیف عمل نکند در حق جامعه ظلم کرده است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢ظلم ظالمان در دنیا 💢 چرا خدا در دنیا جلوی ظلم ظالمان را نمی گیرد؟ @Porseman_channel خدا در سوره مائده آیه 48 پاسخ این سوال شما را داده است. و أنزلنا إليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه فاحكم بينهم بما أنزل الله و لا تتبع أهواءهم عما جاءك من الحق لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا و لو شاء الله لجعلكم أمة واحدة و لكن ليبلوكم في ما آتاكم فاستبقوا الخيرات إلى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم فيه تختلفون ﴿۴۸﴾ و ما این کتاب [ قرآن ] را به حق به سوى تو فرو فرستادیم.... و اگر خدا مى خواست شما را یک امت قرار مى داد، ولى [خواست ] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. پس در کارهاى نیک بر یکدیگر سبقت گیرید. بازگشت [همهء] شما به سوى خداست؛ آن گاه در بارهء آنچه در آن اختلاف مى کردید آگاهتان خواهد کرد. (۴۸) مائده حقیقت دنیا را که خدا آفریده باید دید دانست که دنیا چرا و با چه فلسفه و غرضی خلق شده... باید دنیا و آخرت را کنار هم دید دنیا محل اختیار و انتخاب است هرکس هرکاری خواست می‌کند مثل برگه امتحانی که هر کس می‌تواند هر چه در برگه بکشد و بنویسد ولی آخر کار و در وقت تصحیح نمره هر کس معلوم می‌شود. دنیا محل آزادی و اختیار خلق شده است و آخرت محل مجازات و حسابرسی هاست. کسانی که فقط دنیا را ببینند انتظار دارند که اینجا همه به جزا عمل خود برسند درحالیکه ما آخرت و قیامت داریم و آنجا همه ریز و درشتها محاسبه و دادرسی می‌شود. باید حقیقت خلقت دنیا و آخرت را دانست. اینجا محل کشت و کار و تلاش و مسابقه است و البته انسانها کاملا آزاد هستند ولی آخر کار در آخرت حسابرسی می‌شود. پس نباید یک چشمی و یک روی سکه را دید بلکه باید آخرت رر دید آنوقت کار تمام و شبهه و سوال پاسخ داده می‌شود. پس عرض شد خدا عمدا نمی خواد جلوی ظلم ر ا بگیرد چون این دنیا برای همین خلق شده تا هر کس با اختیار خودش ظلم کنه یا خوبی کنه تا در قیامت غربال شوند و حجت تمام شود و معلوم شود کی چی کاره بوده اگر قرار باشه این دنیا هر کس پا کج بذاره کور شه یا فلج شه یا نابود شه اصلا فرصت خودنمایی پیدا نمی کنه باید فرصت به یزید وشمر داده شه تا ببینیم چی کاره است و اگر کسی خوبی کنه خوبی اش ارزشمند باشه و اگه بدی کنه عذاب در آخرت ببینه... آیه قرآن را خوب ببینید خدا فرمود میخواستم ظالمان را نیست و نابود میکردم جلوشان را می گرفتم ولی میخواهم در این دنیا فرصت بدم تا ببینم چه میکنندو در آخرت محاسبه و حسابرسی شوند. حقیقت دنیا همین است وگرنه فرشتگان حق تعدی و طلم ندارند این ارزش نیست چون انتخاب و اختیاری نیست. ارزش این است قوه شهوت و غضب در کنار قوه عقل باشه تا ببینیم کی با اختیار کدام راه را انتخاب می کند تا در قیامت اتمام حجت شود و حسابی عذاب شوند. هدیناه النجدین انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا این امتحان الهی فرصت به ظالم داده می‌شود املا و استدراج است. خدا فرمود اگر این نبود که هر چه مسلمان است کافر شوند زندگی کافرا را در دنیا بسیار رفاهی می کردم چون آخرتی ندارند. اسبشان را اینجا می تازند ولی وقتی متوقف شدند وقت جریمه است. خدا به ظالمان هر چه بیشتر فرصت می‌دهد تا بارشان را سنگینترکنند و اتمام حجت بیشتر علیه آنها شود آیات زیر را ببینید و لو لا أن يكون الناس أمة واحدة لجعلنا لمن يكفر بالرحمن لبيوتهم سقفا من فضة و معارج عليها يظهرون ﴿۳۳﴾ و اگر نه آن بود که [همهء] مردم [در انکار خدا] امتى واحد گردند، قطعا براى خانه هاى آنان که به [خداى ] رحمان کفر مى ورزیدند، سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مى دادیم. (۳۳) زخرف و لا يحسبن الذين كفروا أنما نملي لهم خير لأنفسهم إنما نملي لهم ليزدادوا إثما و لهم عذاب مهين ﴿۱۷۸﴾ و البته نباید کسانى که کافر شده اند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت مى دهیم براى آنان نیکوست؛ ما فقط به ایشان مهلت مى دهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند، و[آن گاه ] عذابى خفت آور خواهند داشت. (۱۷۸) آل عمران @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر💢 @Porseman_channel اين شرايط چند چيز است: [شرط] اوّل اينكه: امركننده و نهى‌كننده بداند كه آنچه را كه شخص مكلّف ترك كرده يا انجام داده معروف يا منكر است ، پس بر كسى كه معروف و منكر را نمى‌شناسد واجب نيست و علم (در امر به معروف و نهى از منكر) مانند استطاعت در حج، شرط وجوب است. [شرط] دوّم اينكه: احتمال تأثير امر يا نهى را بدهد ؛ پس اگر بداند يا اطمينان پيدا كند كه تأثير ندارد واجب نمى‌باشد. مسألۀ 1- با گمان به عدم تأثير و لو اينكه ظنّ قوى باشد وجوب (امر يا نهى) ساقط نمى‌شود. پس با وجود احتمال مورد توجه عقلاء (نسبت به تأثير) واجب مى‌باشد. [شرط] سوّم اينكه: شخص معصيت كار اصرار بر استمرار گناه داشته باشد ، پس اگر از حال او معلوم باشد كه گناه را ترك مى‌كند وجوب (انكار) ساقط مى‌شود. مسألۀ 1- اگر علامت ترك گناه از او آشكار شود كه از آن علامت يقين (به ترك گناه) حاصل شود بدون اشكال وجوب ساقط است ، و اطمينان در حكم يقين مى‌باشد. و همچنين است اگر بيّنه- در صورتى كه مستند آن امر حسّى يا نزديك به حسى باشد- بر ترك قائم شود. و همچنين است اگر اظهار پشيمانى و توبه نمايد. [شرط] چهارم اينكه: در انكار (و امر يا نهى) او مفسده‌اى نباشد. مسألۀ 1- اگر بداند يا گمان كند كه انكار او موجب ضرر جانى يا آبروئى يا مالى كه مورد توجّه است ، بر او يا بر يكى از مربوطين او مانند خويشان و ياران و همراهانش مى‌شود، (انكار) واجب نيست و از او ساقط مى‌شود؛ بلكه همچنين است اگر بخاطر احتمال كه عقلاء به آن اعتناء مى‌كنند ترس متوجه شدن چنين ضررى را داشته باشد، (واجب از او ساقط مى‌شود). و ظاهر آن است كه بقيۀ مؤمنين هم به خويشان و دوستانش ملحق مى‌شوند. مراتب امر به معروف و نهى از منكر همانا براى امر به معروف و نهى از منكر مراتبى است كه در صورت حصول مطلوب از مرتبۀ پائين‌تر- حتى با احتمال حصول آن- جايز نيست كه به مرتبۀ بالاتر تعدّى نمود. مرتبۀ اوّل- اين است كه كارى انجام بدهد كه از آن ناراحتى قلبى او از منكر آشكار گردد و اينكه از او مى‌خواهد كه معروف را انجام داده و منكر را ترك نمايد، و براى آن درجاتى است: مانند بر هم نهادن چشم و عبوسى و گرفتن صورت، و مانند روگرداندن يا پشت كردن به او و از او كنار كشيدن و ترك رابطه با او و مانند آن. مرتبۀ دوّم- امر كردن و نهى كردن با زبان. مسألۀ 1- اگر بداند كه مقصود با مرتبۀ اوّل حاصل نمى‌شود در صورت احتمال تأثير واجب است به مرتبۀ دوّم منتقل شود. مسألۀ 2- اگر احتمال دهد كه با موعظه و ارشاد و گفتار نرم، مقصود حاصل مى‌شود ، همان واجب است و تعدى از آن جايز نيست. مسألۀ 3- اگر بداند آنچه ذكر شد، اثر ندارد بايد به حكم كردن بوسيلۀ امر و نهى منتقل شود و‌ واجب است كه از آرام و آسان‌ترين درجۀ گفتار شروع نمايد و اگر تأثير نكرد به درجۀ شديدتر از آن با احتمال تأثير، منتقل شود و تجاوز كردن جايز نيست، مخصوصا اگر مورد طورى باشد كه فاعل (منكر) با گفتن آن هتك مى‌شود. مرتبۀ سوّم- اين است كه انكار با دست باشد. مسألۀ 1- اگر بداند يا مطمئن شود كه مطلوب با دو مرتبه سابق حاصل نمى‌شود واجب است به مرتبۀ سوم منتقل شود و آن (عبارت از) اعمال قدرت است؛ و البته بايد مراعات مختصر آن و- سپس بالاتر از آن را بنمايد. مسألۀ 2- اگر برايش ممكن باشد كه بين او و منكر حايل شود ، در صورتى كه جلوگيرى اين چنينى، محذور كمترى از غير آن داشته باشد، واجب است به آن اكتفا نمايد. اگر انكار موجب شود كه به مجروح شدن يا قتل كشانده شود بنابر اقوى بدون اذن امام (عليهم السّلام) جايز نيست، و در اين زمان فقيه جامع الشرائط- با وجود شرايط- جاى امام (عليهم السّلام) است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢خوردن میوه از شاخه درخت همسایه 💢 @Porseman_channel اگر شاخه‌های درخت همسایه وارد منزل شود، تکلیف چیست؟ آیا خوردن میوه‌های آن که وارد پشت بام و حیاط ما شده اشکالی دارد؟ ❇️پاسخ اگر ورود شاخه‌ها به منزل، موجب مزاحمت و سلب آسایش شده و فرد راضی به آن نیست، چنانچه برگرداندن شاخه‌ها به منزل همسایه ممکن است، تنها مى‌تواند شاخه‌ها را به طرف ملک او برگرداند، در غیر این صورت، به صاحب درخت اعلام کند، اگر اقدامی نکرد، با اجازه حاکم شرع (دادگاه)می‌تواند قسمت‌هایی که وارد خانه شده را قطع کند در هر حال نمی‌توان بدون اجازه یا اطمینان به رضایت صاحب درخت، از میوه‌ها استفاده کرد.همچنین صاحب درخت نیز اجازه ندارد وارد حریم خانه همسایه‌اش شده و میوه‌ها را بچیند. البته در این‌گونه موارد بهترین کار، مصالحه بین دو طرف بوده و سزاوار است همسایگان در رعایت حقوق یکدیگر کوشا باشند. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢حشر به صورت حیوان💢 @Porseman_channel ✅روایت شده که روزی از محضر مبارک پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از معنای آیه مبارکه سوره نبأ که می‌فرماید: «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَاْتُونَ اَفْواجاً»؛ «روزی که در صور دمیده شود و مردم گروه‌گروه بیایند»، سؤال شد، حضرت گریه شدیدی کرد؛ به گونه‌ای که دامن حضرت از اشک دیدگانش تر شد. بعد فرمود: از مسئله مهمی از من سؤال کردید، بی‌تردید مردم در روز قیامت به شکل‌های گوناگون وارد محشر می‌شوند: ۱. عده‌ای به صورت میمون و بوزینه محشور می‌شوند و آنها کسانی‌اند که در میان مردم فتنه و آشوب می‌اندازند و کاری می‌کنند که جامعه گرفتار آشوب شود. ۲. کسانی که مال حرام می‌خورند، به صورت خنزیر وارد می‌شوند. ۳. ستم‌کاران و حاکمان ظالم به صورت نابینا محشور می‌شوند. ۴. کسانی که گرفتار عُجب و خودبزرگ‌بینی‌اند، به صورت لال و ناشنوا محشور می‌شوند. ۵. دانشمندانی که گفتار و کردارشان مخالف هم است، به صورتی وارد می‌شوند که از دهان آنان قی می‌ریزد و زبان‌هایشان را می‌جوند. ۶. کسانی که گواهی و شهادت دروغ می‌دهند، به صورتی وارد می‌شوند که پاره‌ای از آتش به بدن آنها قرار دارد. ۷. کسانی که همواره غرق در شهوت‌های نامشروع‌اند، در حالی وارد می‌شوند که پاهایشان بر پیشانه‌های آنان بسته شده است و بدبوتر از مردار هستند. ۸. افراد سخن‌چین و نمامّ به صورت مست در‌حالی‌که به طرف راست و چپ بر زمین می‌خورند، وارد می‌شوند. ۹. کسانی که در مساجد حرف دنیایی می‌زنند، به صورت مست وارد محشر می‌شوند. ۱۰. رباخواران به صورت خنزیر وارد محشر می‌شوند. و در برخی روایات آمده که افراد شراب‌خوار در حالی وارد محشر می‌شوند که کوزه‌ای شراب بر گردن آنها آویزان و جامی در دست آنهاست و بوی بسیار گندی از بدن او به اطراف پخش می‌شود. در برخی روایات آمده که افراد متکبر به صورت مورچه محشور می‌شوند. و یا افرادی که دورو هستند، در حالی وارد محشر می‌شوند که دو زبان از آتش دارند. از این‌گونه روایات به دست می‌آید که آثار و پی‌آمد برخی گناهان به طوری خطرناک و شدید است که انسان را به حالت‌های یادشده و مانند آن در‌می‌آورد و اگر انسان توفیق توبه پیدا نکند، آن‌گونه عواقب خطرناک در انتظار اوست. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢زمین پاک کننده نجاست💢 @Porseman_channel مسأله ۱۸۳ زمین با سه شرط (۱)، کف پا و ته کفش نجس را پاک می‌کند (۲) اول: آن که زمین پاک باشد (۳). دوّم: آن که خشک باشد (۴). سوم: (۵) آن که اگر عین نجس مثل خون و بول، یا متنجس مثل گِلی که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد (۶) به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین (۷) برطرف شود (۸). و نیز زمین باید (۹) خاک یا سنگ یا آجر فرش (۱۰) و مانند اینها باشد و با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه، کف پا و ته کفش نجس، پاک نمی‌شود (۱۱) و اگر به واسطه غیر راه رفتن نجس شده باشد پاک شدنش به واسطه راه رفتن اشکال دارد (۱۲). (۱) (سیستانی:) چهار شرط.. (بهجت، فاضل:) پنج شرط.. (۲) (گلپایگانی، صافی:) زمین با سه شرط، کف پا و ته کفش نجس را از نجاستی که به واسطه راه رفتن روی زمین نجس حاصل شده پاک می‌کند و در نجاستی که از خارج به پا یا ته کفش رسیده، احتیاط لازم آن است که در تطهیر آن به راه رفتن روی زمین اکتفاء نکند.. (خوئی، تبریزی، زنجانی:) زمین با سه شرط، کف پا و ته کفش را که به راه رفتن نجس شده پاک می‌کند.. (۳) (تبریزی:) اوّل: آن که بنا بر احتیاط زمین پاک باشد.. (بهجت:) اول: آن که زمین بنا بر أحوط از عین نجاست و آن چه در حکم نجاست است پاک باشد، بنا بر این، زمینی که آلوده به بول شده و هنوز تطهیر نشده پاک کننده نیست هر چند خشک شده باشد.. (۴) (بهجت:) و رطوبتی که سرایت به جای دیگر کند نداشته باشد بنا بر احوط.. (سیستانی:) دوم: آن که زمین، خشک باشد. سوم: آن که بنا بر احتیاط لازم، نجاست از ناحیه زمین حاصل شده باشد.. (۵) (سیستانی:) چهارم:.. (6) (زنجانی:) برطرف شود و بنا بر احتیاط به واسطه راه رفتن باید برطرف شود. (۷) (بهجت:) یا به هر سبب دیگری.. (۸) (سیستانی:) و چنانچه قبلًا عین نجاست برطرف شده باشد با راه رفتن یا مالیدن پا به زمین بنا بر احتیاط لازم پاک نمی‌شود.. (۹) (بهجت، فاضل:) چهارم: آن که زمین باید.. (۱۰) (گلپایگانی:) و یا موزائیک.. [عبارت «یا آجر فرش» در رساله آیت اللّه صافی نیست] (۱۱) (خوئی، گلپایگانی، تبریزی، سیستانی:) بقیه مسأله ذکر نشده. (صافی:) و بنا بر احتیاط با راه رفتن بر زمینی که مفروش به آجر یا چوب یا گچ یا قیر باشد نیز پاک نمی‌شود. [پایان مسأله] (بهجت:) [و] پنجم: آن که کف پا و ته کفش به واسطه راه رفتن نجس شده باشد، پس اگر به واسطه غیر راه رفتن نجس شده باشد، بنا بر اظهر به واسطه راه رفتن پاک نمی‌شود. (فاضل:) [و] پنجم: به واسطه راه رفتن نجس شده باشد و اگر به غیر از راه رفتن نجس شده باشد پاک شدن آن با راه رفتن محل اشکال است. (۱۲) (اراکی:) بنا بر احتیاط واجب به واسطه راه رفتن پاک نمی‌شود. (مکارم:) مسأله اگر پای انسان یا ته کفش او بر اثر راه رفتن روی زمین ِ نجس، نجس شود با راه رفتن روی زمین پاک یا کشیدن بر زمین، پاک می‌شود، به شرط این که زمین پاک و خشک باشد و عین نجاست زایل گردد و نیز باید زمین خاک یا سنگ یا آجر فرش یا سیمان و یا مانند آن باشد، امّا با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه کف پا و ته کفش نجس، پاک نمی‌شود. @Porseman_channel مسأله ۱۸۵ برای (۱) پاک شدن کف پا و ته کفش، بهتر است پانزده قدم یا بیشتر (۲) راه بروند، اگر چه به کمتر از پانزده قدم (۳) یا مالیدن پا به زمین نجاست (۴) برطرف شود. (۱) (بهجت:) بعد از برطرف شدن عین نجاست، بنا بر اظهر تماس کف پا و ته کفش با زمین کافی است، اگر چه راه رفتن و مالیدن صدق ننماید ولی برای.. (۲) (خوئی، تبریزی، سیستانی:) پانزده ذراع دست یا بیشتر.. (نوری:) پانزده ذراع (که تقریباً ده گام می‌شود) یا بیشتر.. (۳) (خوئی، تبریزی، سیستانی، نوری:) پانزده ذراع.. (۴) (بهجت:) عین نجاست.. (زنجانی:) مسأله برای پاک شدن کف پا و ته کفش، بهتر است پانزده ذراع دست یا مانند آن راه بروند، (ذراع دست حدود نیم متر است)، اگر چه به کمتر از این مقدار هم پاک شود. @Porseman_channel (مکارم:) مسأله برای پاک شدن ِ کف پا و ته کفش، اگر مختصری راه برود یا پا را بر زمین کشد کافی است، ولی بهتر است لا اقل ّ پانزده ذراع (تقریباً هفت متر و نیم) راه برود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان پیامبران فقط در خاورمیانه بودند؟ @Porseman_channel 1. بنا به فرمایش خداوند در قرآن هیچ امتى نبوده مگر اینكه در آن هشداردهنده ، راهنما و پیامبری بوده است . آیات : 24 سوره فاطر - 15 سوره اسراء - 7 سوره رعد 2. 124هزار پیامبر از سوی خداوند مبعوث شده اند که تنها حدود 30 نفر از آنها در قرآن نام برده شده اند . بحارالأنوار، ج 11 ، ص 21 * خداوند به رسول خویش می فرماید: «و مسلّماً پیش از تو فرستادگانى را روانه كردیم. برخى از آنان را (ماجرایشان را) بر تو حكایت كرده‌ایم و برخى از ایشان را بر تو حكایت نكرده‌ایم... » (آیه 78 سوره مومن) بنابراین از نژادهای دیگر ، در قلمرو زیست خود پیامبرانی مبعوث شده اند . 3. از حضرت علی (ع) نیز روایت است که پیامبر سیاه پوستی مبعوث شده است که قرآن داستان او را برای ما ذکر نکرده است. (تفسیر نورالثقلین ج4 ص537) 4. پیامبران اولوالعزم رسالتی جهانی داشته اند و محدود به منطقه بعثت خود نبوده اند چنانکه پیامبر (ص) به سران حکومتهای عصر خود مکاتبه نمودند و یا حضرت عیسی (ع) برای ابلاغ رسالتشان سفر می نمودند . 5. خاورمیانه و خصوصا بین النهرین محل ظهور بسیاری از پیامبران است، چرا که تمدن های مختلف در این منطقه ظهور پیدا نموده و دارای مرکزیت در دنیای قدیم بوده است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢خسوف و نماز آیات💢 @Porseman_channel کسانی که در موقع ماه یا خورشید گرفتگی متوجه این پدیده نشوند آیا باز نماز آیات بر آنهات واجب است؟ ✅اگر کسی در موقع گرفتن ماه و خورشید متوجه این پدیده نشود و پس از آن متوجه گردد، اگر تمام ماه یا خورشید گرفته بوده نماز آیات بر او واجب است و در غیر این صورت واجب نیست. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نیّت ادا یا قضا در نماز آیات (خسوف، کسوف، زلزله و... )💢 اگر نماز آیات به واسطه (خسوف ، کسوف، زلزله و...‌) بر عهده فردی بوده، ولی به جا نیاورده، آیا با نیّت ادا بخواند یا قضا؟ @Porseman_channel امام خمینی (ره) : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... بهجت : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... تبریزی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: احوط آن است که به قصد ما فی الذمّه بیاورد و قصد ادا و قضا نکند. آیت ا... خامنه ای : در فرض سؤال اگر سبب وجوب نماز آیات خسوف و یا کسوف بوده واجب است بعد از آن به نیّت قضاء بخواند و امّا در سایر آیات باید نماز آیات را به نیّت اداء به جا آورد. آیت ا.. سیستانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: نماز آیات واجب نیست ولی اگر خواست نماز بخواند، بنابر احتیاط مستحب بدون نیت ادا و قضا بخواند. آیت ا.. شبیری زنجانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: بنابر احتیاط در وقت خواندن، نیت ادا و قضا نکند. آیت ا... صافی گلپایگانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... فاضل لنکرانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله و رعد و برق و مانند اینها: هر وفت بخواند ادا است. آیت ا... گلپایگانی : در خسوف و کسوف: باید نیّت قضا نماید. در زلزله: هر وقت بخواند ادا است. آیت ا... مکارم شیرازی : در زلزله و صاعقه و مانند آن: احتیاط مستحب آن است که تا آخر عمر هر وقت توانست بخواند. به نیت ما فی الذمه و قصد احتیاط. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا