💢راهکار گریه کردن در عزای امام حسین علیه السلام💢
@Porseman_channel
گریه نکردن چند دلیل می تواند داشته باشد:
1- وراثت:
انسان ها در در استعدادها, عواطف و روحیات متفاوتند . بیش تر تفاوت ها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند. بعضى به خاطر عامل توارث، کم تر می توانند گریه کنند. بارها دیده شده است این گونه افراد حتى در فوت عزیزان شان آن گونه که بعضى واکنش نشان مى دهند, متأثر نمى شوند. بعضی هم راحت گریه می کنند و هم راحت می خندند. بعضی نمی توانند به آسانی بخندند و به سختی گریه می کنند.
2-قساوت قلب:
احادیث و روایات بسیارى رقت قلب را ستوده است. پیامبر گرامى اسلام (ص)فرمود: «اشک چشم ها و ترس دل ها, از رحمت و مهربانى خدا است ».
از سوی دیگر گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است.
پیامبر یکى از علائم شقاوت را خشکى چشم دانست :«از نشانه هاى شقاوت و سخت دلى , خشکى چشم است (یعنى آن جا که عواطف و احساسات انسانى اقتضا کند ،اشکش در نیاید) و سنگدلى و آزمندى در جستجوى روزى و اصرار در ارتکاب گناه ».
حضرت خطاب به اباذر کرد و فرمود: «اى اباذر! هر که تواند گریه کند, باید بگرید. هر کس نتواند, ناگزیر قلبش را اندوهگین کند . خود را به حالت گریه کنندگان در آورد, زیرا سنگدل از خداوند دور است».
مولاى متّقیان , امیر مؤمنان على (ع)فرمود: «چون گریه ات نیاید. تظاهر در گریستن کن . پس اگر از چشمانت به اندازه سر پشّه اى اشک خارج شود, خوش به حالت ».
از روایات برمی آید گناه یکى از عوامل مهم قساوت قلب و خشکى چشم است . انسان وقتى گناه مى کند, قلبش تیره وتار شده و دقّت و نرمى از آن خارج مى شود. قلب سخت و تیره نمى تواند در چشم اثر بگذارد و آن را گریان کند.
انسان هاى غافل نمى توانند گریه کنند, چون فکر و دل شان به دنیا مشغول مى باشد. چشمان شان مجذوب جلوه هاى دنیا و قلب شان از عاطفه خالى است . چنین چشمى نمى تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد, چون از عاطفه ریشه مى گیرد و عاطفه جایگاه ملکوتى دارد. شهید بزرگوار آیه الله دستغیب شیرازى در قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده اى دارند.
بر هر انسان عاقلی لازم است گاهی سری به دل خود بزند، اگر در آن از این بیماری و انحراف از فطرت اولیه چیزی دید ، باید فوراً در مقام معالجه آن برآید. تنها راه خلاصی و نجات از شر آمال و قساوت قلب، تفکر زیاد در فنا و زوال دنیا، یعنی حیات مادی است تا جایی که هر چه به چشم او خورد یا به گوش او رسید، فوراً زوال آن را متوجه شود .نیز مرگ خود را از هر چیز نزدیک تر ببیند تا جایی که رسول خدا (ص) فرمود:
لقمهای در دهان نمیگذارم که امید فرو بردنش داشته باشم. چشم بر هم نمیگذارم که امید باز شدنش داشته باشم.
یکی دیگر از چیزهایی که غفلت را از بین میبرد، یاد مرگ میباشد. امام باقر (ع) فرمود:
از رسول خدا(ص) پرسش شد: کدام یک از مؤمنان زیرک تر و داناتر است؟ فرمود: آن که بیش از همه تدارک سفر آخرت مینماید.
در روایت دیگری حضرت فرمود: زیاد یاد مرگ کنید، زیرا یاد مرگ کردن شکننده لذات نفسانی و مانع از میلهای حیوانی است.
در قسمتی از نامه حضرت علی (ع) به محمد بن ابی بکر استاندار مصر آمده : پس هنگامی که نفس شهوات نفسانی را از شما میخواهد، زیاد یاد مرگ کنید . مرگ در اندرز دادن کافی است.
سفارش در باره یاد مرگ در خطبهها و مکتوبهای امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه و غیر آن زیاد به چشم میخورد. بالاتر از همه، سفارشها و سخنان زیادی است که در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت شده است . ضمن این که یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم دل را نرم میکند.
برای به دست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخت.
پاره ای از اسباب رقت قلب عبارتند از:
1- اجتناب از گناه :
حضرت علی (ع ) می فرمایند: اشک ها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها . قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان .بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است . ریشه قساوت قلب گناه است . پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است . ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است .
2- زهد در دنیا:
امام علی (ع ) می فرمایند: زهد ورزان در دنیا قلب های شان می گرید ، گرچه به ظاهر بخندند.
گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود . زهد یعنی دل را در گرو مال و آمال نگذاشتن .
3- ترک آرزوهای دراز:
خداوند به حضرت موسی (ع ) می فرمایند: آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا که قلبت با قساوت گردد . کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است .
4- کم خوری :
روایاتی نقل شد که دلالت داشت پرخوری دل را قساوت میبخشد. پس می توان نتیجه گرفت که کم خوری مانع قساوت قلب می شود.
مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود. ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نگردد. پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود ، نکوهیده می باشد . بدن چون مرکب پرواز روح است ،باید قوی و چالاک باشد .
علاوه برآن چه گذشت اموری مانند:
1 - مهربانی کردن به یتیم،
2 - خوردن بعضی غذاها و میوهها مانند عدس، انجیر، انار، نان جو، سرکه، انگور و زیتون،
3 - یاد و ذکر خدا،
4 - قرائت قرآن،
5 - شرکت در تشییع جنازه،
6 - پرداخت بدهیها،
7 - شستشوی لباسها،
8 - رفتن به بیمارستانها و سرکشی به بیماران و مستضعفان،در رقت قلب موثر است.
بنابراین انسان با توبه و انابه به درگاه خدا و ترک گناه ،قادر به گریستن خواهد بود.
نوشته اید : « بنده هر از گاهی هم مداحی گوش می دهم » . به دو نکته توجه کنید :
1- از افراط در گوش دادن به این گونه نوار ها بپرهیزید. افراط و تفریط در هر کاری، نه تنها انسان را به نتیجه دلخواه نمی رساند، بلکه گاه نتیجه عکس می دهد. در مورد گوش دادن نوار های روضه وسایر عبادات هم چنین حکمی صادق است. برای رسیدن به اعتدال و میانه روی باید شناخت خود را نسبت به واقعیت های زندگی و تعالیم اسلامی افزایش دهیم و در همه مراحل، زندگیِ پیشوایان دین را سرمشق خود سازیم.
در این مورد نیز به تدریج بکوشید همراه با تنظیم وقت برای گوش دادن به نوارهای مداحی ، معرفت و شناخت خود را از مسایل عقیدتی مانند خداشناسی، پیامبر و امام شناسی و معاد شناسی بالا ببرید. نیز درباره اسرار و حقایق عبادات مطالعه نمایید. وقتی عبادت همراه با شناخت و معرفت باشد، حالت نشاط و شادابی در انجام آن ها حفظ خواهد شد.
2- ادبار و اقبال دل:
یکی از موضوعاتی که در روایات مطرح شده، تغییر حالات و دگرگونی دل است. امام علی(ع) بر پذیرش این واقعیت تأکید نمود و فرمود:"دل گاهی میل دارد و گاهی میل ندارد (اقبال و ادبار). هر گاه حال خوشی داشتید، نافله را هم بخوانید . هر گاه می بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید".
معنای سخن فوق آن است که باید حالات روح را ملاحظه کرد. از هر گونه اکراه و اجبار و تحمیل اجتناب ورزید. دلیلش را جای دیگر فرمود: "إنّ القلب إذا أکره عمی؛ دل اگر مورد اجبار قرار گیرد، نابینا می شود".
برای اینکه در مجلس روضه حالت رقت قلب خود را از دست ندهید ،هرگاه حال روضه داشتید در این مجالس شرکت کنید . هرگاه حال آن نبود ،خود را ملزم به شرکت نکنید . اگر شرکت کردید ،خود را ملزم به اشک ریختن و گریه نکنید، بلکه خود را در حالت تباکی (گریه کردن ) قرار بده . ان شاءالله از ثواب گریه بر مظلومیت اهل بیت بهره مند خواهی شد.
@Porseman_channel
عاشورا و تاسوعا به چه معناست؟وچه روزی بوده است؟
@Porseman_channel
✅عاشورا از ریشه عشر به معنای ده و دهم است.
و در عرف مردم به دهمین روز محرم الحرام (که روز شهادت امام حسین ع و اصحابش است)اطلاق میشود.
تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهمین گرفته شده است و در اصطلاح عرف مردم به روز نهم ماه محرم اطلاق میشود.
و البته در روایات نیز این الفاظ استعمال شده است.
تَاسُوعَا يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُهُ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّام...
أَمَّا يَوْمُ عَاشُورَاءَ فَيَوْمٌ أُصِيبَ فِيهِ الْحُسَيْنُ ع صَرِيعاً بَيْنَ أَصْحَابِهِ وَ أَصْحَابُهُ صَرْعَى حَوْلَهُ عُرَاةً
تاسوعا روزى است كه امام حسين عليه السلام و يارانش در كربلا محاصره شدند و اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند...
سپس امام صادق عليه السلام فرمود:
اما روز عاشورا، اين روزى است كه امام حسين دچار مصيبت شد و در ميان ياران خود افتاد و اصحاب آن حضرت هم با اجساد برهنه در اطراف آن بزرگوار افتادند.
📚الكافي / ج4 / 147
اما اینکه عاشورا در چه روزی واقع شد؛ اختلاف وجود دارد
لیکن روز جمعه بودن آن واقعه درمشهور و قوی می باشد
📘منتخب التواریخ باب5ص231
و اما اینکه مصادف با کدام ماه شمسی بوده و چندم ماه بوده است...
با نرم افزارهای تبدیل تاریخ میتوان به این سوال پاسخ داد...
ولی بزرگانی با محاسبه هایی که کرده اند فرموده اندکه
این واقعه مصادف با بیستم یا بیست و یکم میزان یعنی مهرماه سال 58 یا 59 شمسی بوده است.
در شهر حسین ع ؛مدرسی؛ص247
📙اکلیل المصائب ص89
📕درمحضرعلامه طباطبایی ره ص178
بهرحال کسی که در محیط و فضای عراق و کربلا بوده باشد؛ به وضوح شدت گرما و حرارت را حتی در این ایام تجربه کرده و مقر خواهد بود...
@Porseman_channel
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🔴🔴🔴🔴🔴🔴
💢 همسر و فرزندان علی اکبر علیه السلام 💢
@Porseman_channel
در بارۀ اینکه حضرت علی اکبر(ع) همسر و فرزندی داشته یا خیر، دو نظر وجود دارد:
1⃣اول. برخی گفتهاند که ایشان فرزند نداشت. اینان در باره همسر وی سخنی نگفتهاند.
📚تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 246؛
📚مقاتل الطالبیین، ص 86،
2⃣دوم. بر اساس دلایلی که وجود دارد، گروهی دیگر وجود زن و فرزند را برای آنجناب ثابت کردهاند. و برخی از این دلایل اینان عبارت است از:
در زیارتی که ابوحمزه ثمالی از امام صادق(ع) دربارۀ حضرت علی اکبر(ع) نقل کرده، عباراتی وجود دارد که نشان دهنده این است که علی اکبر(ع) دارای فرزند بود؛ مانند این فراز: «...صلّى الله علیک یا أبا الحسن ثلاثا...».
📚کامل الزیارات، ص 240،
و یا: «صلى الله علیک و على عترتک و أهل بیتک و آبائک و أبنائک و أمهاتک الأخیار الأبرار الذین أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا»؛ که در این زمینه باید گفت: گرچه فراز اول را به تنهایی نمیتوان دلیل قانع کنندهای برای اثبات وجود فرزندی برای ایشان دانست، اما فراز دوم قطعا نشانگر آن است که حضرت علی اکبر(ع) دارای خانواده و فرزندانی بود؛ زیرا کلمۀ «ابنائک» جمع است و نیز کلمۀ «عترتک» که عترت هرکسی ذرّیه و فرزندان او محسوب میشود.
بزنطى میگوید: از حضرت امام رضا(ع) پرسیدم: آیا کسی میتواند(جایز است) با ام ولد(کنیز) پدر خانمش، ازدواج کند؟ حضرت فرمود: اشکال ندارد. گفتم: از پدرت شنیدم که فرمود امام سجاد(ع) علاوه بر ازدواج با دختر امام حسن(ع) با ام ولد (کنیز صاحب فرزند) ایشان نیز ازدواج کرد... .امام در پاسخ فرمود: اینطور که گفتى نیست؛ امام سجاد(ع) با دختر امام حسن(ع) ازدواج کرد و نیز با ام ولد (کنیزِ صاحب فرزند) برادرش على بن الحسین که در کربلا کشته شد، نیز ازدواج نمود.
📚بحارالانوار، ج 46، ص 163 و 164،
از جهت سندی، شخصیتهای موجود در سند این روایت ثقه هستند
(در سند این روایت، ابن عیسی معروف به ابی عقیل عمانی و بزنطی قرار دارند که هر دو ثقه هستند و به روایاتشان اعتماد میشود. )
و از لحاظ محتوا این روایت نشانگر آن است که حضرت علی اکبر(ع) فرزندی از یک کنیز داشت.
پس، طبق بیان فوق، حضرت علی اکبر(ع) دارای همسر و فرزند بود، امّا با تحقیقی که انجام شد به نام و مشخصات دقیق همسر آنحضرت دست نیافتیم.
@Porseman_channel
💢حکم شبیه خوانی💢
@Porseman_channel
✅سوال
در حسينيهها و مساجد بيشتر مناطق به خصوص روستاها مراسم شبيهخوانى به اعتبار اينكه از سنتهاى قديمى است برگزار مىشود كه گاهى اثر مثبتى در نفوس مردم دارد، اين مراسم چه حكمى دارد؟
⭕️همه مراجع: اگر مراسم شبيهخوانى مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و با توجه به مقتضيات زمان باعث وهن مذهب حق هم نشود، اشكال ندارد؛ ولى در عين حال بهتر است به جاى آنها، مجالس وعظ و ارشاد و ذكر مصايب حسينى و مرثيهخوانى برپا شود.
@Porseman_channel
💢شبهه رسیدگی به فقرا به جای اطعام حسینی💢
@Porseman_channel
برگزاری این مجالس و محافل توصیهی مستقیم خود اهل بیت(ع) است که به اشکال گوناگون به ما توصیه فرمودند که ما تا میتوانیم برای احیای امر اهل بیت(ع) از این محافل و مجالس بهره ببریم.
خود اهل بیت(ع) گاهی در برابر شعرا و مادحینی که در رثای اباعبدالله(ع) مرثیه سروده بودند، رقمهای بسیار کلانی را هزینه میکردند که به مراتب بیش از یک پاداش یا صله به یک شاعر عادی محسوب میشد.
اما از طرف دیگر باید پرسید که هزینههایی که در این مجالس میشود، خیر مستقیم آن به چه کسی میرسد؟ اگر دقت کنیم عمدهی هزینهی مجالس عزاداری بر اباعبدالله(ع) هزینهی اطعامی است که در این مجالس و محافل میشود و در این اطعام تودهی آحاد جامعه بهرهمند هستند.
به طور خاص فقرا و نیازمندان جامعه بیشترین سهم را در این مجالس و محافل از جهت اطعام و بهرهمندیهای دیگر دارند. با این تفاوت که در کمکهای دیگر گاهی برچسب نیازمند یا فقیر به فردی که خدماتی را دریافت میکند زده میشود. در حالی که در مجالس اباعبدالله(ع) فقیر و غنی، نیازمند و بینیاز، همه با عزت و احترام بهرهمند هستند و هیچکسی در دریافت این خدمات احساس سرخوردگی و یا سرشکستگی ندارد.
اما مهمتر از همهی اینها مسئلهی بهرهمندی معنوی در این محافل و مجالس است. گاهی ما نیاز فقرا را فقط در آن نان شب و یک وعدهی غذایی میبینیم؛ در حالی که نیازمندی همهی انسانها، حتی فقرا و مستضعفین جامعه در بُعد معنوی به مراتب بیشتر از نیازهای مادی است.
آن انسانی که احساس فقر و عقبماندگی در جامعه دارد، اگر در مجلس عزاداری اهل بیت(ع) متوجه داشتههای معنوی و روحی خودش شود و از آن احساس سرخوردگی و افسردگی فاصله بگیرد به مراتب به بهرهمندیهای بیشتری رسیده تا اینکه احیانا برخی از نیازهای جسمی او برطرف شود. این اتفاقی است که در مجلس عزای بر اباعبدالله الحسین(ع) و در شرکت در این عزاداریها و نشستن پای منابر برای مخاطبین رقم میخورد و این امری است که گاهی در دنیا با هزینههای بسیار گزاف تلاش میشود توسط مجموعههای مردمنهاد این نیازمندیها برطرف شود؛ اما ما بدون این هزینهها در مجالس اقامهی عزای بر اهل بیت(ع) مهمترین نیاز اقشار مختلف جامعه را با کمترین هزینه برطرف میکنیم و اینها از برکات مجالس اباعبدالله الحسین(ع) محسوب میشود
کسانی که در بحث زیارت امام حسین ع سخن از کمک به نیازمندان را پیش می کشند بهتر است خودشان اندکی از خرج و مخارجشان برای کمک به نیازمندان بزنند , به عنوان نمونه همین گونه از افرادند که به جای کمک کردن به فقراء سرمایه های خود را خرج مصارف آنچنانی خود می کنند و تنها در کشور ترکیه برخی از ایرانیان حدود چهارمیلیارد و ۸۰ میلیون دلار به اقتصاد ترکیه کمک کردهاند و در ترکیه خرج سفر و .... کرده اند !!!!!
@Porseman_channel
💢عدم حضور کیان در کربلا💢
چرا ابوعمره و کیان در واقعه ی کربلا حضور نداشتند؟
@Porseman_channel
✅پاسخ:
نسبت به پيشينه ابو عمره كه همان كيسان است. اما در فيلم مختار از او به كيان تعبير شده، همين مقدار در تاريخ بيشتر نيافتيم كه وي مشاور مختار بوده و مسئول شرطه هاي حكومت وي بوده، نيز در انتقام از قاتلان كربلا شدت عمل به خرج مي داده.
📚الأخبار الطوال، الدينوري، ج 1، ص 289و292، 1960،
نسبت به قبل از قيام مختار با تحقيقي كه به عمل آمد مطلبي يافت نشد كه او در كجا بوده و چه مي كرده، اصلا او آگاه به حركت امام به سوي كوفه و گرفتار شدن امام در كربلا شده يا نه، چه بسا آگاه نشده است و يا اگر آگاه شده امكان همراهي با امام را نداشته، به هر روي مطلبي را در اين باره نيافتيم. اما لازم است بدانيد بسياري از خواص مانند عبد الله بن جعفر و غيره توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. كيان كه جاي خود را دارد.
@Porseman_channel
💢فلسفه عزاداری قبل عاشورا💢
عرف جامعه به این است که در روز سالگرد عزاداری میشود و این در مورد بقیه اهل بیت ع پیروی میشود چرا در مورد امام حسین ع چنین نیست؟
@Porseman_channel
✅جواب
1️⃣اولا
دلیل به استقبال عاشورا رفتن ، تبعیت از معصوم ع می باشد.
طبق روایتی امام کاظم ع به استقبال ده روزه عاشورا رفته و هر سال این ده روز را نمی خندیدند و عزادار بودند
👌امام رضا «ع» فرمود:
محرم ماهى بود كه اهل جاهليت نبرد را در آن حرام مىدانستند و خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتك كردند و ذرارى و زنان ما را اسير كردند و آتش بخيمههاى ما زدند و آنچه بنه در آن بود چپاول كردند و در امر ما رعايتى از رسول خدا «ص» نكردند روز شهادت حسين «ع» چشم ما رازخم كرد و اشك ما را روان ساخت و عزيز ما را در زمين كربلا خوار كرد و گرفتارى و بلا بما دچار ساخت تا روز قيامت بر مانند حسين بايد گريست اين گريه گناهان بزرگ را بريزد
سپس فرمود پدرم را شيوه بود كه چون محرم ميشد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم روز دهم روز مصيبت و حزن و گريهاش بود و ميفرمود در اين روز حسين كشته شد
📚الأمالي (للصدوق) ص
128
پس علت واقعی این استقبال تبعیت از امام کاظم ع می باشد.
📕ثانیا
چون امام حسین ع خاص می باشند لذا احکام و آداب خاص خودشان دارند.لذا امام کاظم ع چنین عمل میکردند در واقع اسلام مدیون خون حضرت است و بقا تشیع توسط ایشان امضا و مسجل شده است و این نقش بسیار خاص ایشان بود که امتیازاتی از طرف خدا به ایشان داده شده است
📘الأمالي (للطوسي) ص 317 المجلس الحادي عشر
و این موجب تجلیل و استقبال از عاشوراست در واقع زنده نگه داشتن عاشورا ضامن بقا شیعه و اسلام ناب محمدی است لذا همه اهل بیت ع برای ایشان گریسته توصیه به عزاداری نموده اند....
@Porseman_channel
💢نگاه درست به مشکلات💢
درس عاشورا،درزوایه نگاه به مشکلات چیست؟
@Porseman_channel
✅پاسخ:
درآموزه های دینی؛مشکلات ومصائب یک روی زیبایی دارند،که دیدنی است.همه ماهمیشه،روی سخت وکریه ازمشکلات را می بینیم. لذاازآنهاگریزانیم ودرمواجهه با آنها؛دادوبیدادوناله می کنیم.
ولی اولیاء الهی که هردوروی سکه ی مشکلات رامی بینند.ودنیا و آخرت راباهم نظاره گرند.به حقیقت دنیا توجه دارند،مشکلات را جزء لاینفک زندگی می دانند. وبه این شناخت رسیده اند که زندگی،محل ناملایمات وتزاحمات است.
واز طرفی،چون خودرادراختیارخدا گذاشته اند واراده خودرادراراده خدا فانی کرده اند؛ازاین رو؛دربلاهم لذات خدارامی برند،چون مات اویند.
وچون جهان راخرّم ازخدا می دانند.ازاین رو؛ خرّم به جهان هستند.
روحیه حق طلبی دارندواگر پاش بیفته ازدنیا وهمه لذات آن،بخاطر آخرت می گذرند.
👌این نگاه درست به مشکلات،درتحمل مشکلات آن وبالارفتن آستانه تحمل،نقش بسیاراساسی دارد.
اگرمابه مشکلات دنیا بخندیم.یا ازآن بنالیم.ازاصل مشکلات کاسته نشده نمی شود.ولی نوع برخوردما بامشکلات،درروحیات مانقش وافری دارد.
ماازعاشورا؛درس شناخت حقیقت دنیارا می گیریم.وقتی نگاه خودرابه زوایه دیدِاهل کربلا،نزدیک می کنیم،می بینیم نگاه زشت وکریهی نسبت به مصائب ندارند.
چراکه باخدا معامله کرده اند.ازاین رو،همه چیزرازیبا می بینند.
🔴جمله ی زیبای زینب کبری(س)
(مارایت الاجمیلا)
📚بحار الأنوار ج45 ص 116
حاکی ازعمق معرفت ایشان نسبت به حقیقت مشکلات ومصائب است.
هرچه مصائب وجراحات اباعبدالله الحسین(ع)بیشترمی شود؛نورانیت و گشادگی چهره شان بیشتر می شود.
📚ارشاد مفید ج 2، ص 616
👈دراوج مصائب؛نهایت تحمل وصبوری راازایشان؛می بینیم.وقتی علی اصغر(ع) شهیدشدند؛حضرت فرمود:
(هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ.)
📚اللهوف على قتلى الطفوف ص117
👈وقتی درشب عاشورا،بُریر-که اهل شوخی نبوده- شوخی می کند.
📚بحار الأنوار ج45 ص93
وقتی اصحاب سیدالشهداء(ع)بااشتیاق به استقبال نیزه وشمشیر می روند.
یعنی به حقیقت مشکلات پی برده اند.واین،آنها هستندکه مشکل رابه زانو درآورده و به چالش کشیده اند.
⭕️به نظرمی رسد،این؛بزرگترین درس عاشوراست چراکه دراین زمان بیشترین نیازرابه این نگاه درست نسبت به حقیقت مشکلات داریم.
@Porseman_channel
آیاهمراهی حضرت زینب س با امام حسین ع به اجازه شوهران بوده است؟
@Porseman_channel
شوهر حضرت زینب س ؛ عبدالله بن جعفر طیار بود.
ایشان مردی با فضیلت و صالح بودندو با وجود فضیلتی که داشتند و محب اهل بیت ع بودند بلکه خودشان ازخاندان ولایت بودند؛ حرفی برای گفتن نمی ماند و جای این سوال و هیچ حرف و حدیثی نخواهد بود.
چراکه با وجود اقرار و اعتراف به امامت امام حسین ع ، وجهی برای اعتراض و ممانعت وجود نخواهد داشت...
ضمنا ایشان معذور از همراهی حضرت بودند و فرزندان خود را با مادرشان فرستادندو کرارا میگفتند ای کاش من هم می رفتم و به فیض شهادت می رسیدم
📘ارشاد مفید ج2ص99
📒بحار الانوارج45ص122
و نمونه ای از سرسپردگی ایشان به امامت ، سپردن امر تزویج دخترش به حسنین ع می باشد
📕بحارالانوارج44ص119
📙معارف و معاریف ج6ص135
1⃣اولا
طبق برخی نقلها در وقت ازدواج؛ حضرت زینب س ؛ به شرط همراهی امام حسین ع با ایشان ازدواج کرده اند. با این وجود اجازه همراهی امام حسین ع را قبلا اخذ کرده و در همان ابتدای ازدواج اجازه گرفته بوده اند
📘زینب کبری ص ؛ عمادالدین ص91
2⃣ثانیا
طبق برخی نقلها ایشان برای همراهی اجازه گرفته اند
📙معارف و معاریف ج6ص134
📚خصائص الزینبیه ص191
3⃣ثالثا
اصلا برای همراهی با حضرت؛ننیاز به اجازه نبود چراکه به عقیده شیعه امام معصوم؛ مالک جان و مال و ناموس مردم است و با وجود ولایت مطلقه تامه معصوم؛ برهمه چیز مردم؛ جایی برای اعتراض و سوال نمی ماند.
@Porseman_channel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷🌷🌷🌷🌷
💢حاصلخیزی زمین کربلا💢
چرا امام حسین ع در کنار نهر فرات چاه نکندند به آب برسند؟
@Porseman_channel
پاسخ:
1.کربلا در نزدیکی رود فرات نیست بلکه به طور مستقیم حدود پانزده کیلومتر با هم فاصله دارند، بله نهر کوچکی از فرات منشعب است که از نزدیکی های آن جا می گذرد و به آن نهر علقمه می گویند و چون این نهر از رود فرات جدا می شود گاهی مجازاً به آن فرات هم گفته می شود. بنابر برخی از نقل ها اصحاب امام تا شب عاشورا از آن نهر آب می گرفتند حتی برخی از آن آب غسل نمودند، اما در روز عاشورا محاصره تنگ تر و سخت گیری ها بیشتر شد بر این اساس بعد از شب عاشورا هیچ آبی نبود در این صورت اگر آب نباشد، یعنی برای هیچ کس آب نیست بچه یا بزرگ.
اما این که آیا غذا بود یا نه و یا فرصت پختن غذا بود یا خیر بر فرض پذیرش این، باز هم غذا غیر از آب است و (بر فرض این که با تشنگی زیاد بتوان از غذا خورد) چه بسا این موجب تشنگی بیشتری شود. بعلاوه که تحمل گرسنگی آسانتر از تحمل تشنگی است. براین اساس چون تشنگی و تحمل آن بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است ذکری از گرسنگی به میان نیامده است.
2. بر فرض پذیرش این که آب در حد چهار یا پنج متر عمق زمین وجود داشته باشد –- شما صورتی را فرض کنید که تعداد محدودی با خانواده در محاصره شدید و سخت دشمن باشند، دشمنی که از گرفتن آب از نهر جلوگیری می کند طبعاً از حفر چاه نیز به طور جدی تر ممانعت خواهد نمود، علاوه بر این که زمین کربلا ماسه زار است و کندن آن بسیار سخت و هرچه از آن حفر کنید دوباره پر می شود و این کار بسیار مشکل است.
در عین حال با هر زحمتی هم که بود اصحاب امام (ع) چاه کندند هم چنان که ابن زیاد در نامه اش به عمر سعد به آن اشاره می کند و می گوید: اما بعد، به من خبر رسید که حسین و بچه هایش آب می خورند و چاه حفر نمودند ... زمانی که نامه ام به تو رسید تا می توانی آنها را از کندن چاه ممانعت کن و بر آنها سخت بگیر و اجازه نده که از آب فرات قطره ای بنوشند ... .
کتاب الفتوح ، ج 5، ص 91،
3. با بیان این که "دهم محرم سال شصت و یک هجری در چه فصل و ماهی از سال شمسی قرار داشت و درجه حرارت آن در چه اندازه ای بود"، در صدد اثبات چه چیزی هستید آیا می خواهید بگویید اصلاً تشنگی در کربلا نبود و آنان تشنه نبودند که دشمنانشان (عبد الله بن ابى حصین الأزدی که در بالا به آن اشاره شد و دیگران) غیر از این می گویند، شما فرض کنید در نقطه ای معتدل نظیر شمال ایران، تعدادی در محاصره شدید دشمن، در رفت و آمد، نگرانی، کارزار و جنگ باشند، اما هیچ آبی نداشته باشند تشنگی و عطش آنها را به زانو در نخواهد آورد؟ حال اگر حضور اطفال و کودکان خردسال را نیز به این جمع اضافه کنید در صورت بهانه آب گرفتن اطفال را در نظر بگیرید چه وضعیتی پیش خواهد آمد!!
اما سه نقل قولی که در مورد مقبره امام حسین گفتید اینها هیچ منافاتی با هم ندارند بلکه قابل جمع هستند به علاوه که چه کسی ادعا کرده کربلا، سرزمینی بایر بوده است. حتماً شنیده اید که گفته اند دشمنان برای شهادت رساندن حضرت عباس، پشت نخل ها کمین کرده بودند.
اما در عین حال به علت فاصله نسبتاً دور با فرات خیلی آباد هم نبود گرچه درختانی در اطراف وجود داشت.
ابن زیاد در نامه اش به حرّ می نویسد: به مجردى که فرستاده من بر تو وارد شد و نامه مرا تسلیم کرد کار را بر حسین (ع) دشوار ساز و او را در سرزمینى فرودآور که آب و گیاهى در آن نباشد و متوجه باش به فرستاده خود دستور دادم، همواره با تو باشد و از تو دور نشود تا از نزدیک شاهد اعمال تو بوده و نحوه رفتار تو را در بازگشت به من اطلاع دهد.
ارشادمفید، ، ص 432،
به علاوه ممکن است یک سرزمین در یک یا چند سال بایر باشد اما در سالهای بعد با احداث نهر یا قنات یا چاه از آن حالت اولیه خارج شود. آیا زمینی که در کنار نهری قرار داشته باشد ممکن نیست کسی با سرمایه و مخارجی آن آب را به سوی آن زمین هدایت و آن را کشت نماید؟
@Porseman_channel
💢فضله پرندگان حرام گوشت💢
@Porseman_channel
مسأله ۸۵ فضله پرندگان حرام گوشت، نجس است (۱).
(۱) (بهجت:) و فضله خفّاش بنا بر احتیاط نجس است.
(اراکی:) مسأله فضله پرندگان حرام گوشت بنا بر اقوی نجس نمیباشد، اگر چه احتیاط مستحب ّ است که از آن اجتناب شود.
(گلپایگانی، صافی، فاضل:) مسأله فضله پرندگان حرام گوشت پاک است (گلپایگانی، صافی: ولی خوب است احتیاطاً از آن اجتناب شود خصوصاً در خفّاش و مخصوصاً نسبت به بول آن).
(خوئی، تبریزی، سیستانی:) مسأله بول و فضله پرندگان حرام گوشت پاک و بهتر اجتناب از آنها است.
(زنجانی:) مسأله بنا بر احتیاط، باید از فضله پرندگان حرام گوشت اجتناب کرد.
(مکارم:) مسأله فضله و بول پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت نجس نیست طوطی حلال گوشت است. ولی احتیاط مستحب ّ پرهیز از حرام گوشت است مخصوصاً از بول خفّاش.
رهبری:
س آیا فضله پرندگان حرام گوشت؛ مانند کلاغ و زاغ و عقاب و طوطی نجس است؟
ج: فضله پرندگان حرام گوشت نجس نيست. طوطی به نظر ایشان حرام گوشت است
@Porseman_channel
💢بریدن سر امام حسین (ع)از قفا💢
@Porseman_channel
چرا شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید؟
✅پاسخ
درباره اینکه چرا شمر گلوی مبارک امام حسین(ع) را از جلو نبرید با توجه به نقلهایی که برای چگونگی شهادت امام حسین(ع) وارد شده، میتوان چند احتمال داد:
1. افراد دیگری -غیر از شمر- که میخواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری میافکند، تنشان میلرزید و شمشیر از دستشان میافتاد؛ برخی از مورّخان متأخّر و معاصر به نقل از ابومخنف گفتهاند: «اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعدهاى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».
همچنین در ادامه به نقل از ابو مخنف گفتهاند: سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»
شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشمهاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».
سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایستهتر از تو هستم».
سنان شمشیر را برداشت و به سمت امام حسین(ع) رفت. هنگامی که نزدیک شد، رعدی عظیم او را فرا گرفت و سخت بترسید، چنانکه شمشیر از دست او افتاد و گریخت. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»
سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».
خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.
شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچکس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست.
در برخی منابع جزئیات این حادثه بیان نشده، بلکه تنها به ترس و لرزش این افراد از هیبت و عظمت امام حسین(ع) اشاره شده است. بنابر این، اصل ترس افرادی مانند سنان بن انس پذیرفتنی است.
شاید با توجه به این جریانات، برای اینکه شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین(ع) نیفتد.
2. علامه مجلسی مینویسد: در بعضى از کتابهای معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و گلوى امام حسین(ع) را زیاد میبوسید».
همچنین به نقل از کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء» آمده است: شمر خواست سر امام حسین(ع) را از گلو جدا کند، ولى شمشیرش نبرید، امام حسین(ع) فرمود: «واى بر تو! آیا میپندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان بوسه زد میبرد»؟! شمر (برآشفت و) آنحضرت(ع) را به رو افکند و سر مطهرش را از قفا جدا کرد. ولی این بخش از سخن امام حسین(ع) که «آیا میپندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان بوسه زد میبرد»، پیش از شهادت و هنگام نشستن شمر بر سینه امام حسین(ع)، در منابع و مقاتل معتبرذکر نشده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.
به هر حال، نمیتوان به طور قطعی گفت: علت اصلی بریدن سر امام حسین(ع) از قفا همان است که در برخی کتابها نوشته شده است؛ زیرا بخشهایی از نقلهای ذکر شده، در مقاتل و منابع تاریخی مربوط به نهضت و قیام امام حسین(ع) نیامده است، به همین جهت؛ نمیتوان میان علت بریده شدن سر امام حسین(ع) از قفا با این نقلهای متفاوت ارتباط برقرار کرد و یک نتیجه قطعی گرفت و موارد یاد شده را تنها یک احتمال است.
۳-احتمال ميدهم كه بريدن از پشت آزار بيشتري دارد و شمر براي آزار بيشتر دست به اين عمل زده است. در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است كه در باره ذبح گوسفندان گفتگو مي كرديم كه آن حضرت فرمود: جاي تذكيه سر گوسفند است كه نزديك به چراگاه و دور اذيت و آزار است.
📚 (وسائل الشيعه ج 16 ص 310 باب 3 از ابواب ذبايح چاپ بيست جلدي)
اين روايت اشاره به اين دارد كه بريدن از جلو سر گوسفند كه ذبح ناميده مي شود كم اذيت است.
@Porseman_channel