eitaa logo
کانال پرسمان دینی
833 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غسل با بیشتر از یک صاع آب، اسراف است؟ @Porseman_channel در غسل ترتیبی؛ واجب است مکلّف، همۀ اعضای غسل را به ترتیب بشوید. در این راستا، ممکن است مکلّفی با یک صاع (3 کیلوگرم) آب و مکلّف دیگر به بیش از این مقدار غسل نماید. پس، بستگی به یقین مکلّف نسبت به شستن تمام اعضای غسل دارد؛ البته در صورتی که وسواس و اسراف را در پی نداشته باشد. و ظاهراً علت و معیار تعیین این مقدار برای غسل و وضو، به جهت دوری از اسراف باشد. آنچه که در کتاب شرائع الاسلام آمده، چنین است: «مستحب است که غسل با یک صاع آب باشد». دلیل این فتوا، روایتی است از امام باقر(ع) که فرمود: «رسول الله(ص) با یک مد آب (750 گرم) وضو می گرفتند و با یک صاع آب (3کیلو گرم) غسل می کردند» همان طور که ملاحظه می شود صاحب شرائع الاسلام و دیگر فقها، فتوا به استحباب غسل به این مقدار داده اند، نه وجوب غسل و یا وضو به این مقدار. توضیح مسئلۀ مطرح شده در موارد زیر بیان می شود: 1. یک صاع تقریباً 3 کیلوگرم، و یک مد، ربع یک صاع؛ یعنی 750 گرم است. هر کیلو گرم آب، یک لیتر است. 2. در غسل ترتیبی؛ واجب است مکلّف، همۀ اعضای غسل را به ترتیب بشوید. به همین جهت، ممکن است مکلّفی با 3 لیتر آب و مکلف دیگر به بیش از این مقدار غسل نماید. پس، بستگی به یقین مکلّف نسبت به شستن تمام اعضای غسل دارد؛ البته در صورتی که وسواس و اسراف را در پی نداشته باشد. و ظاهراً علت و معیار تعیین این مقدار برای غسل و وضو، به جهت دوری از اسراف باشد. 3. مستحب است آب غسل به اندازه یک صاع (3 لیتر) باشد. این مقدار آب براى انجام تمام مستحبات و واجبات غسل است. بنابراین، مصرف بیش از این مقدار آب براى غسل، بر خلاف سیرۀ عملى پیامبر اکرم(ص) و مکروه است، و اگر به حدّ اسراف برسد، حرام است. همچنین وضو گرفتن با یک مد (750 گرم) آب مستحب است. و به بیش از این مقدار مکروه است و اگر به حد اسراف برسد حرام است. در روایتی در این باره می خوانیم: «خداوند فرشته ای دارد که اسراف در وضو را می نویسد، همان طور که نقصان و کم گذاشتن آن را مى ‌نویسد» 5. بنابراین، استفاده از آب به مقدار ذکر شده برای انجام غسل و وضو کافی است و نباید به جهت شک یا وسواس آن را کم به حساب آورد؛ در این باره رسول اکرم(ص) می فرماید: «مقدار آب وضو یک مدّ است و مقدار آب غسل یک صاع است و بعد از من مردمى مى ‌آیند که این مقدار آب را کم مى ‌شمارند، این مردم بر خلاف سنّت من هستند و کسى که بر سنّت من ثابت باشد، در بهشت قدس با من است». 6. بنابر این، مقدار تعیین شده بیان حداقل است و با این مقدار آب، غسل امکان پذیر است. کیفیتش این است که مقداری آب روی سر ریخته و با دست تمام سر را با آن دست بکشید که آب تمام سر را مرطوب کند، همین طور سمت راست و سمت چپ. اما در دنیای کنونی که آب از طریق سیستم لوله کشی در بیشتر منازل وجود دارد، معمولاً این گونه غسل نمی کنند، ولی باید مواظب بود که از حد متعادل خارج نشد، تا مصداق اسراف گردد. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢علي اكبر ع بزرگتر بودند يا امام سجاد ع؟💢 @Porseman_channel در اين زمينه اختلاف آراء شديدي ميان محققان و مورخان و انساب شناسان وجود دارد كه نتيجه گيري را سخت كرده است اما با بررسي دقيق موضوع و اقوال وارد شده به اين نتيجه مي رسيم كه حضرت علي اكبر از امام سجاد عليهما السلام بزرگتر بوده است. توضيح بيشتر: علي اكبر بين سالهاي 33 تا 35 هـ ق از مادري بزرگوار به نام ليلي دختر ابنمرة بن مسعود ثقفي در شهر مدينه چشم به جهان گشود. دانشمندان و مورخان سن شريف او را مختلف نقل كردهاند كه ما آنها را به سه دسته تقسيم ميكنيم. اول. ابنشهر آشوب در مناقب و طبرسي در اعلام الوري و شيخ مفيد در ارشاد، هيجده يا نوزده ساله نوشتهاند. دوم. ابننماي حلي در مثير الاحزان، بيست و سه ساله آورده است. سوم. ابنادريس حلي در خاتمهي كتاب حج سرائر (ص 655) مينويسد: علي اكبر درامارت عثمان به دنيا آمده است. بنابراين عمر شريف آن حضرت بين بيست و پنج و بيست و هفت سال بوده است و مرحوم محدث قمي در نفس المهموم(نفس المهموم، ص 192)و مقرم در رسالهي علياكبر و ذبيح الله محلاتي در فرسان الهيجاء و عماد اصفهاني در زندگاني علي اكبر اين قول را به دلايل ذيل بر ساير اقوال ترجيح دادهاند. دليل اول: اتفاق مورخان و نسب شناسان مقرم مينويسد: علي اكبر در روز عاشورا نزديك بيست و هفت سال داشته و مورخان و نسبت شناسان بزرگتر بودن او را از امام سجاد عليهالسلام كه در آن روز بيست و سه ساله بوده تأكيد ميكنند و بر آن اتفاق دارند(علي اكبر، ص 12) محمد بن ادريس مينويسد: دربارهي سن و بزرگتر بودن علي اكبر از امام سجاد بايد به خبرگان و نسب شناسان رجوع نمود مانند زبير بن بكار، ابوالفرج اصفهاني، بلاذري، مزني، صاحب كتاب لباب اخبار الخلفاء، عمري، صاحب كتاب زواجر و مواعظ، ابنقتيبه، در كتاب معارف، محمد بن جرير طبري، ابنابيالازهر، ابوحنيفهي دينوري و ابوعلي بن همام. ابنادريس ميافزايد: همهي اين نويسندگان و دانشمندان و نسب شناسان بزرگ بر بزرگتر بودن علي اكبر از امام سجاد عليهالسلام اتفاق نظر دارند و آنان در اظهار نظر دراين باره از ديگران آگاهترند(سرائر، ج 1، مزار حج، ص 656-655) دليل دوم: تولد او در عصر عثمان محمد بن ادريس حلي مينويسد: اين علي بن الحسين (همان كه مادرش ليلي) است در امارت عثمان به دنيا آمده است (همان) محدث قمي نيز اين نظر را تأييد ميكند(نفس المهموم، ص 192) مقرم در رسالهي خود مينويسد: علي اكبر در يازدهم ماه شعبان سال 33 هجري دو سال قبل از كشته شدن عثمان به دنيا آمد(علي اكبر، ص 12) محلاتي، در فرسان الهيجاء از هدية الزائر علامهي نوري نقل ميكند كه علي اكبر بيست و پنج سال داشت. دليل سوم: حضرت علي اكبر از جد بزرگوارش حضرت اميرالمؤمنين علي عليهالسلام روايت نقل ميكند.( محدث قمي، نفس المهموم، ص 192) توضيح اينكه اگر حضرت علي اكبر دو سال قبل از كشته شدن عثمان به دنيا آمده باشد، تقريبا هفت سال از زندگي پربارش در زمان حيات جدش اميرالمؤمنين بوده و با اين حساب، نقل روايت ميتواند صحيح و دال بر بيست و هفت سالگيش در كربلا باشد. در مقابل اين نظرات شيخ مفيد امام سجاد (ع) را بزرگ تر از حضرت علي اكبر مي داند .( ارشاد،ج 2،ص 137،شيخ مفيد، ترجمه رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه) نويسنده «البدع» و نويسنده «شرح الاخبار» نيز چنين نظري دارند. نتيجه گيري: همان طور كه در بحث پيش بيان شد حضرت علي اكبر در سال 33 تا 35 ه ق، به دنيا آمده و از آنجايي كه حضرت امام سجاد عليهالسلام درسال 38 ه ق، به دنيا آمده است و بر اين نظر اكثر بزرگان است و از مقايسهي تاريخ تولد آن دو بزرگوار حقيقت روشن ميشود كه حضرت علي بن الحسين الاكبر از برادر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين بزرگتر بوده است. او در كربلا بين بيست و پنج و بيست و هفت سال داشته در حالي كه سن حضرت سجاد عليهالسلام را بين نوزده تا بيست و سه سال نوشتهاند. مقرم ضمن اينكه سن امام سجاد عليهالسلام را در هنگام واقعهي عاشورا بيست و سه سال ميداند، مينويسد كه مورخان ونسب شناسان بر بزرگتر بودن حضرت علي اكبر از امام سجاد عليهالسلام اتفاق نظر دارند(مقرم ،علي اكبر، ص 12) يعقوبي در تاريخ خود مينويسد: يكي از فرزندان امام حسين عليهالسلام علي اكبر است كه در طف (كربلا) شهيد شد و مادرش ليلي دختر ابيمرة بن مسعود ثقفي است.( تاريخ يعقوبي، ج 2 ص 247-246) ابوالفرج اصفهاني مينويسد: ثم دعي يزيد لعنه الله بعلي بن الحسين[عليهالسلام ]فقال له مااسمك قال علي قال اللعين او لم يقتل الله عليا قال قد كان لي اخ اكبر مني يسمي عليا فقلتموه... (مقاتل الطالبين، ص 80) @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢تکرار مسح💢 آیا می توان دو بار مسح سر یا پا کشید؟ @Porseman_channel احتیاط آن است که مسح به یک دفعه باشد بنابراین اگر مرتبه اول که دست را روی جلوی سر می کشید به مقدار واجب مسح شده کافی است ولی اگر به مقدار واجب مسح نشده باید محل مسح را خشک کرده و دوباره مسح نمائید. و اگر در مرتبه اولى که سر یا پا را مسح مىکنید در صحت آن شک کردید مىتوانید جاى مسح را خشک کنید ودوباره مسح نمایید ولى مواظب باشید که بیش از این تکرار نشود، مخصوصا که ممکن است دچار وسواس شوید. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢آداب عقیقه 💢 مستحب است كه پدر و مادر براي اولادي كه متولد مي شود، چه دختر باشد يا پسر عقيقه كنند، اما آداب و نکاتي که راجع به عقيقه وجود دارد : @Porseman_channel 1 - عقيقه بايد گوسفند ، بز يا شتر باشد و حيوان ديگري مثل مرغ و امثال آن كفايت نمى كند. اگر شتر عقيقه کند، بايد پنج يا شش ساله باشد . بهتر است شش سال يا بيش تر داشته باشد . اگر بز باشد ، يک ساله يا بيش تر باشد . اگر گوسفند باشد ، شش يا هفت ماهه باشد .بهتر است گوسفند لاغر نباشد و فربه باشد. هم چنين بهتر است گوسفند کور، و بسيار لنگ نباشد که راه رفتن براي او دشوار باشد. نيز مغز و شاخ گوسفند هم نشکسته باشد و اخته هم نشده باشد. 2- مشهور ميان علما آن است که : مستحب است براى پسر حيوان نر و براى دختر حيوان ماده عقيقه كنند. چنانچه حيوان غيرهم جنس هم باشد ،صحيح است. 3- در استحباب عقيقه فرقى بين نوزاد اول و دوم و غيره نيست . بهتر است در روز هفتم نوزاد عقيقه نمايد و تا زماني که به سن بلوغ نرسيده، بر پدر مستحب است براي فرزند عقيقه کند . اگر پدر و مادر عقيقه نكردند ، بعد از بالغ شدن بر خود شخص مستحب است كه عقيقه كند . در روايات آمده است كه در سلامت شخص تأثير فراوان دارد. 4 - كسانى كه قدرت مالى ندارند ،مستحب است هر زمانى كه قدرت پيدا كردند براى نوزاد خود عقيقه كنند. 5- مستحب است که گوشت عقيقه را بپزند و به مؤمنان اطعام نمايند و گوشت آن را خام تصدق نکنند. اگر چه خام هم بدهد ،خوب است ،ولي بهتر است که حد اقل آن را با آب و نمک بپزند و به مؤمنان بدهند و در حق نوزاد دعا نمايند. نيز مستحب است استخوان هاي حيوان عقيقه شده را نشکند ،بلکه از بند ها جدا کند . 6- مكروه است كه مادر و پدر و خواهر و برادر نوزاد (عائله پدر نوزاد) از عقيقه بخورند . كراهت، نسبت به مادر بيش تر است. بهتر است که عيال پدر و مادر هم که در خانه ايشان مي باشند، از آن گوشت و طعام نخورند. 7- از ماليدن خون عقيقه بر سر طفل خود داري شود. 8- مستحب است در هنگام کشتن گوسفند عقيقه دعا بخواند. از امام صادق عليه السلام روايت شده: وقت ذبح عقيقه اين دعا را بخواند: « بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلَانٍ(به جاي فلان اسم نوزاد را بگويد) لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ ». در روايت ديگري وارد شده که اين دعا را بخواند :ْ «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ إِيمَاناً بِاللَّهِ وَ ثَنَاءً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ الْعِصْمَةَ لِأَمْرِهِ وَ الشُّكْرَ لِرِزْقِهِ وَ الْمَعْرِفَةَ بِفَضْلِهِ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ »پس اگر نوزاد پسر باشد بگويد: اللَّهُمَّ إِنَّكَ وَهَبْتَ لَنَا ذَكَراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا وَهَبْتَ وَ مِنْكَ مَا أَعْطَيْتَ وَ كُلُّ مَا صَنَعْنَا فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا عَلَى سُنَّتِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ اخْسَأْ عَنَّا الشَّيْطَانَ الرَّجِيمَ لَكَ سُفِكَتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين اللَّهُمَّ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ و شعرها بشعره و جلدها بجلده اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لفلان بن فلان( اسم نوزادو پدر ش را بگويد)» @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢درمان وسوسه و حدیث نفس 💢 @Porseman_channel 1- گفتن أعوذ بالله من الشيطان الرجيم و پناه بردن به خدا. « وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّيَاطِينِ * وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» ( المؤمنون : ٩٧ و ٩٨) «و بگو: پروردگارا! از وسوسه هاى شياطين به تو پناه مى برم. و پروردگارا! به تو پناه مى برم از اينكه [شيطان ها]نزد من حاضر شوند». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مي‌فرمايند: شيطان پوزه اى مانند پوزه سگ دارد كه آن را بر روى دل آدمى مى گذارد و شهوت ها و لذّت ها را به او يادآورى مى كند و آرزوها را به سراغش مى آورد و در دلش وسوسه مى كند، تا او را درباره پروردگارش به شكّ اندازد، در اين هنگام اگر آدمى بگويد: «اعوذ باللّه السميع العليم من الشيطان الرجيم و اعوذ باللّه اَن يحضرون ان اللّه هو السميع العليم» پوزه اش را از روى دل كنار مى برد 2- ياد هميشگي خداوند. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانَا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (الزخرف : ٣٦) و هركه از ياد [خداى] رحمان روى گرداند، شيطانى را بر او مى گماريم كه قرين او باشد». 3- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مي‌فرمايند: هر كس از اين وسوسه چيزى در خود ديد، سه مرتبه بگويد: «به خدا و پيامبرش ايمان آوردم»، وسوسه اش از بين مى رود. 4- امام على عليه السلام مي‌فرمايند: روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهار شنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سينه و پريشانى هاى دل را از بين مى برد. 5- امام على عليه السلام مي‌فرمايند: ياد ما اهل بيت، شفابخش هر ناخوشى و بيمارى و وسوسه ترديد آور است. 6- امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از وسوسه زياد ـ فرمود: اشكالى ندارد. مى گويى: «لا اله الاّ اللّه ». 7- حضرت صادق آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: براى هر مؤمنى چهل روز نمى گذرد، مگر اين كه گرفتار حديث نفس مى شود. پس هر وقت حديث نفس بر كسى عارض شد، دو ركعت نماز بجا آورد و از شّر آن به خدا پناه ببرد. چون يك روز حضرت آدم عليه السّلام از حديث نفس به خداوند عزّ و جل شكايت كرد. حضرت جبرئيل عليه السّلام نازل شد و فرمود: بگو:لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهََ اِلاّ بِاللّهِ حضرت آدم عليه السّلام تا اين ذكر را فرمود، حديث نفس او بر طرف شد. سعيد بن يسار گويد: بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم: (من گاهى) اندوهگين شوم (و براى رفع آن از آن حضرت دستورى خواستم) فرمود: بسيار بگو: «اللَّه اللَّه ربى لا اشرك به شيئا» (پس هر گاه از وسوسه يا حديث نفس (خاطره هاى شيطانى) بترسى بگو: «اللهم انى عبدك و ابن عبدك و ابن امتك ناصيتى بيدك عدل في حكمك، ماض في قضاؤك، اللهم انى أسألك بكل اسم هو لك أنزلته في كتابك أو علمته أحدا من خلقك أو استأثرت به في علم الغيب عندك ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تجعل القرآن نور بصرى و ربيع قلبى و جلاء حزنى و ذهاب همى اللَّه اللَّه ربى لا اشرك به شيئا» @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا