«در جبههی غرب خبری نیست»
روایتیه از یک سرباز بسیار جوان آلمانی از دل جنگ جهانی اول. خیلی گیراست، اونچنان که ترجمهای که من داشتم زیاد خوب نبود و ایراداتش به چشم میاومد ولی این باعث نشد که از خوندنش دست بکشم.
از اونجا که نویسنده خودش در جنگ بوده، فکر میکنم صادقانهترین داستانیه که میشه از زبان یک سرباز غربی از جنگ کبیر خوند. از درگیریهای معنوی و دنیوی نوجوونی میگه که دبیرستانش تموم شده یا نشده مجبور میشه وارد جبهه بشه، برای کشورش بجنگه و تمام تعلقاتش رو به زندگی از دست میده چون هنوز اونقدر جوونه و چیزی برای خودش به دست نیاورده که بتونه دستاویز قرار بده پس جنگ تموم هستیش رو در خودش میبلعه.
اونقدر خوبه که تابهحال دوتا فیلم از روش ساخته شده، یکی ۱۹۷۹ و یکی ۲۰۲۲. فقط اینکه محتوا مشخصاً بزرگسالانهست، اگه از سن مدرسه گذشتین و دبیرستان رو رد کردین پیشنهاد میکنم بخونین چون فارغ از محتوا بهخاطر نزدیکی سنتون به راوی بیشتر میتونین درکش کنین.
#all_quiet_on_the_western_front