13.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ چه فراقی
وقتی شیعیان عراقی در مسیر نجف تا کربلا برای زیارت اربعین به یاد برادران ایرانی خود قدم میزنند.😔
(به امام حسین قسم "مشایه" بدون ایرانی ها طعمی ومزه ای ندارد.)
YEKNET.IR - shoor 2 - haftegh- - 99.07.05 - sibsorkhi.mp3
8.33M
⏯ #شور #جاماندگان #اربعین
🍃گره های زندگیم توی حرم تو باز میشه
🍃حالم آقا رو به راه میشه
🎤 #حسین_سیب_سرخی
10.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شکوائیه استاد زنجانی برای اربعین امسال
YEKNET.IR - zamine - haftegh- - 99.07.05 - sibsorkhi.mp3
8.87M
⏯ #زمینه احساسی
🍃اگر که عمر زیادم دهد خدای حسین
🍃هزار سال بسوزم فقط برای حسین
🎤 #حسین_سیب_سرخی
YEKNET.IR - roze 1 - hafteghi - 99.07.09 - salahshoor.mp3
5M
⏯ #روضه سوزناک
🍃قبله ی عاشقان بود تربت با صفای تو
🍃کعبه ز دور می برد سجده به کربلای تو
🎤 #مهدی_سلحشور
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خدمت رسانی مادر شهید ابو مهدی المهندس در یکی از موکب عزاداران #اربعین 1442 هجری قمری
➕حال مادر بعد از دیدن تصویر شهید ابو مهدی المهندس 🥀
|⇦•خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه
#قسمت_سوم
#روضه و توسل ویژۀ ایام اربعین و بازگشت خاندان آل الله به شهر مقدس کربلا به نفس حاج امیر کرمانشاهی•✾•
از ازدحام کوچه ها رنجید زینب
از هم محلی، کم محلی دید زینب
همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد
چادر نمازم را سرش اندازه میکرد
خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه
خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه
*یه وقت یه نشونه در حال حرکتِ از ده تا سنگ دو یا سه تا سنگ به نشونه میخوره،اما یه وقت نشونه ثابتِ...تو کوفه دیدن سر رو به درخت آویزون کردن،من نمیگم چیکار کردن،اما تا سر رو گذاشتن جلویِ یزید،تا مختار وارد شد سر رو دید غش کرد،مختار یه مَرد جنگیِ،طاقت نیاوُرد سر رو اینجوری ببینه، از حال رفت،اما من یه دختر بچه سراغ دارم،تا سر بابا رو تو خرابه آوُردن...*
خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه
خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه
رفتم، برای ماندن اسلام رفتم
با آستینی پاره شهر شام رفتم
از خنده های ساربان رنجید زینب
آخر سرِ دروازه را هم دید زینب
از راه های سخت و بی برگشت رفتم
با دست هایی بسته پای طشت رفتم
Kermanshahi_babolharam_3.mp3
1.73M
|⇦•قسم به اون موکبایِ ساده..
#سینه_زنی تقدیم به دلهایِ جامانده از کنگره عظیم پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
قسم به اون موکبایِ ساده
قسم به وقتِ غروبِ جاده
قسم به ذکرِ حسین حسینُ
قسم به اشکایِ بی اراده
تا اسم اربعینُ میشنوم
دوباره خاطرات یادم میاد
چایی روضه تُ که می نوشم
چاییِ موکبات یادم میاد
میخوام بازم بیام و از نجف
تا کربلا رو هروله کنم
ولی دوباره راه ها بسته شد
خودت بگو به کی گله کنم
السلامُ علیک یا سلطان ، یا سید العطشان
سوسوز دُداقُنَ ، حسین جانم قربان
قسم به عکسی که روبرومه
قسم به اسمی که رو لبامِ
قسم به بغضی که تو گلومه
قسم به صحنی که آرزومه
تا بغضِ خواهری رو میبینم
غروبِ قتلگاه یادم میاد
تا ترسِ کودکی رو میبینم
سیاهیِ سپاه یادم میاد
تا مادرِ شهیدی میبینم
چشایِ بارونی یادم میاد
اشکام که رویِ گونه جاریِ
محاسنِ خونی یادم میاد
به یادِ لبت بی قرارم...
السلام علیک دلتنگم
ای بمیرم که مایۀ ننگم ...