eitaa logo
🦋🌿 خریدوفروش ھمہ چیزازهمه جا🦋
309 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
286 فایل
خریدو فروش همه چیز از همه جا لوازم نو وکار کرده 🦋🌸 وسایل منزل نو و کارکرده پوشاک و غیره آیدی خادم کانال @bandekhod لطفا لینک کانال را تبلیغ و پخش کنید 💛 با سپاس از حضوࢪتان🍋 @mamad_soltani eitaa.com/joinchat/198705163Cf7ed826126
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
مداحی آنلاین - آقا قسم به جان شما خوب میشوم - حمید علیمی.mp3
3.7M
با (عج) 🍃این روزها ز دست دل خویش شاکیم 🍃قدری تحملم بنما خوب می شوم 🎤
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
مداحی آنلاین - اشتیاق امام برای رسیدن مردم به او - استاد عالی.mp3
2.6M
♨️اشتیاق امام برای رسیدن مردم به او 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
12.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🏴آغاز پیاده روی زائران از 3 روز مانده به علیه السلام ، ازهمه مسیر ها به سمت کاظمین 1442 هجری قمری داروی هر درد ما از دم تو می رسد حک شده بر سینه یا باب الحوائج مدد
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
مداحی آنلاین - روضه حضرت موسی ابن جعفر - منصوری.mp3
7.89M
🔳 (ع) 🌴روضه موسی بن جعفر(ع) 🌴دور بقیع دن گل یانا یانا آنا یا فاطمه 🎤زنده یاد
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
سلام مولاے م‍‌هربانم✋🌸 تقصیر دلم چیسٺ اگر روے تو زیباسٺ حاجٺ بہ بیان نیسٺ ڪه از روے تو پیداسٺ من ٺشنه ے یڪ لحظہ تماشاے تو هسٺم افسوس ڪه یڪ لحظہ تماشاے تو رویاسٺ
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
محمد زینت نام جهان است چه خوشبوتر از آن اندر دهان است نزائیده کسی همچون محمد(ص) که نور روی وی ، رنگین کمان است 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸
دو چيز روح انسان را نوازش مي كند. يكي صدا زدن خداست و ديگري گوش سپردن به صداي او. اولي در نيايش و دومي در سكوت... 💕💙💕
اگر میخواهی خدای تعالی به تو‌کمک کند و از برکات خدا کمال استفاده را بکنی با حرف نمیشود؛ در خلوت باید محرمات الهی را ترک‌کرد. باید توطئه ها، دروغگویی ها،تهمت ها،کم فروشی ها، کلاه گذاری ها و شیطنت ها را که اسمش را عقل گذاشته ایم ، کنار بگذاریم..!:)) ‌{آیت‌اللھ‌کشمیࢪے} 💕💚💕
•. اگرکسی‌بہ‌دخترچادرۍیاباحجاب بانظرتحقیرنگاه‌می‌کند... ..![✊🏻] .• 🌱 💕💚💕
می‌‌گفت : +من‌اگہ‌نمـٰازشبم‌قضا‌بشہ بچہ‌هـٰایی‌کہ‌توبسیج‌کارمی‌کنن نمـٰازصبحشون‌قضا‌میشہ :)🥀 . همینقدربی‌ادعا همینقدرسـٰاده همینقدرقشنگ🧡 . 🌱 💕💛💕
بسیار زیبا😍❣ روزی زنی نزد دکتر روانپزشک معروفی رفت و به او گفت که همسرش نسبت به او و فرزندانش بی تفاوت شده است و او می ترسد که نکند مرد زندگی اش دلش را به کس دیگری سپرده باشد . دکتر از زن پرسید : " آیا مرد نگران سلامتی او و بچه هایش هست و برایشان غذا و مسکن و امکانات رفاهی را فراهم می کند ؟! " زن پاسخ داد : " آری در رفع نیاز های ما سنگ تمام می گذارد و از هیچ چیز کوتاهی نمی کند ! " دکتر تبسمی کرد و گفت : "پس نگران نباش و با خیال راحت به زندگی خود ادامه بده ! " دو ماه بعد دوباره همان زن نزد دکتر آمد و گفت : " به مرد زندگی اش مشکوک شده است . او بعضی شب ها به منزل نمی آید و با ارباب جدیدش که زنی پولدار و بیوه است صمیمی شده است . زن به دکتر گفت که می ترسد مردش را از دست بدهد . دکتر از زن خواست تا بی خبر به همراه بچه ها به منزل پدر برود و واکنش همسرش را نزد او گزارش دهد . روز بعد زن نزد دکتر آمد و گفت شوهرش روز قبل وقتی خسته از سر کار آمده و کسی را در منزل ندیده هراسان و مضطرب همه جا را زیر پا گذاشته تا زن و بچه اش را پیدا کند و دیشب کلی همه را دعوا کرده که چرا بی خبر منزل را ترک کرده اند . دکتر تبسمی کرد و گفت : " نگران مباش ! مرد تو مال توست . آزارش مده و بگذار به کارش برسد . او مادامی که نگران شماست ، به شما تعلق دارد . " شش ماه بعد زن گریان نزد دکتر آمد و گفت : " ای کاش پیش شما نمی آمدم و همان روز جلوی شوهرم را می گرفتم . او یک هفته پیش به خانه ارباب جدیدش یعنی همان زن پولدار و بیوه رفته و دیگر نزد ما نیامده و این نشانه آن است که او دیگر زن و زندگی را ترک کرده است و قصد زندگی با زن پولدار را دارد . " زن به شدت می گریست و از بی وفایی شوهرش زمین و زمان را دشنام می داد . دکتر دستی به صورتش کشید و خطاب به زن گفت : " هر چه زودتر مردان فامیل را صدا بزن و بی مقدمه به منزل ارباب پولدار بروید . حتماً بلایی سر شوهرت آمده است ! " زن هراسناک مردان فامیل را خبر کرد و همگی به اتفاق دکتر به در منزل ارباب پولدار رفتند . ابتدا زن پولدار از شوهر زن اظهار بی اطلاعی کرد . اما وقتی سماجت دکتر در وارسی منزل را دید تسلیم شد . سرانجام شوهر زن را درون چاهی در داخل باغ ارباب پیدا کردند . او را در حالی که بسیار ضعیف و درمانده شده بود از چاه بیرون کشیدند . مرد به محض اینکه از چاه بیرون آمد به مردان اطراف گفت که سریعاً به همسر و فرزندانش خبر سلامتی او را بدهند که نگران نباشند . دکتر لبخندی زد و گفت : " این مرد هنوز نگران است . پس هنوز قابل اعتماد است و باید حرفش را باور کرد . " بعداً مشخص شد که زن بیوه ارباب هر چه تلاش کرده بود تا مرد را فریب دهد موفق نشده بود و به خاطر وفاداری مرد او را درون چاه زندانی کرده بود . یک سال بعد زن هدیه ای برای دکتر معروف آورد . دکتر پرسید : " شوهرت چطور است ؟! " زن با تبسم گفت : " هنوز نگران من و فرزندانم است . بنابراین دیگر نگران از دست دادنش نیستم ! به همین سادگی ! " 💕💚💕