eitaa logo
🦋🌿 خریدوفروش ھمہ چیزازهمه جا🦋
309 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
286 فایل
خریدو فروش همه چیز از همه جا لوازم نو وکار کرده 🦋🌸 وسایل منزل نو و کارکرده پوشاک و غیره آیدی خادم کانال @bandekhod لطفا لینک کانال را تبلیغ و پخش کنید 💛 با سپاس از حضوࢪتان🍋 @mamad_soltani eitaa.com/joinchat/198705163Cf7ed826126
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_هر_چقدر_از_ما_گرفتاران_تمنا_می_رسد_نریمانی.mp3
8.7M
🌙 ویژه 🍃هر چقدر از ما گرفتاران تمنا می رسد 🍃باز هم از سوی او امروز و فردا می رسد 🎤کربلایی
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دجال ظهور کرده است!!! ⭕️ سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین عالی که قطعاً نگاه شما را به آخرالزمان، دجال و رسانه‌ها تغییر خواهد داد!
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ببینیدولذت ببرید| وخیره کننده سیدجواد حسینی دربنگلادش👏👏 به وجدآمدن مستمعین وشعارهای حماسی آنان😍
D-R 18.mp3
1.45M
شرح روز ۱۸ ماه مبارک : 🎤: آیت الله (ره) 🌷 بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌷 اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ 🌷 وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِه 🌷وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ 🌷 یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِین 🍃 سحر یک نورانیتی دارد، خدایا به آن نور سحر قسمت می دهم که قلب ما را نورانی کن، الان قلبهای ما زنگ زده است، الان من خودم را می گویم قلب من هم دچار زنگار است، 🍃 خدایا مرا متنبه کن تا از برکات ماه رمضان استفاده کنم ، و اهل سحر باشم و طوری نباشد که فقط برای سحری خوردن بلند شوم و اهل نماز شب و دعای سحر نباشم، سعی کنید در طول سال از سحر ها استفاده کنید. هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یُمن دعای شب و ورد سحری بود ❤️❤️❤️
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 جز خوانی قرآن کریم هدیه میکنیم ب پیشگاه مولای متقیان حضرت علی ع ب نیت سلامتی و تعجیل در فرج ان حضرت امام زمان ع شادی روح شهدا واموات مومنین و مومنات حاجت روایی شرکت کنندگان محترم ازدواج جوون ها شفاء بیماران اداء قرض مقروضین ورفع بیماری کرونایی اولاد دار شدن بی اولاد ها و آزادی زندانیان بی گناه هدایت وعاقبت بخیری جوونای عزیز مون 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 💐1 💐2 💐3 💐4 💐5 💐6 💐7 💐8 💐9 💐10 💐11 💐12 💐13 💐14 💐15 💐16 💐17 💐18 💐19 💐20 💐21 💐22 💐23 💐24 💐25 💐26 💐27 💐28 💐29 💐30 🌷🌹🌷🌷🌷🌹🌷🌹🌷 همرهان گرامی جهت ثبت نام ب شخصی بنده مراجع کنید اسم تون را حتما حتما اعلام وبیان کنید انشاء الله از همه شرکت کنندگان قبول باش التماس دعا 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 گروه ختم قرآن و صلوات حضرت ولیعصر علیه السلام در و کانال ختم قرآن و صلوات حضرت رقیه س در ایتا 🌹این کانال با هدف برگزاری ختم قرآن، صلوات، زیارات، ادعیه و اشتراک گذاری کلیپ و متون مذهبی،مداحی در قالب فیلم،عکس" به صورت شبانه روزی فعال می باشد. http://eitaa.com/joinchat/1055129624C01eb321c2f
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده تقدیر ماهنوز به دنیا نیامده فرقی نکرده ایم زاحیای سال پیش توبه چرا سراغ دل ما نیامده گویی به گوش عده ای از ما هنوز هم هل من معین غربت (عج)نیامده آری برای بنده شدن وقتمان کم است ای دل بسوز تا شب احیا نیامده ای که دستت میرسد بر زلف یار درحضورش نام ماراهم بیار
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
🍂 امشب از فَرق علـ💔ے ڪعبہ پُلے زد بہ بهشٺـــ چہ مُراعاٺِ نظیرےسٺ علــ💔ـے ، ڪعبہ ، بهشٺـــ 🥀 🌙 (ع)🥀
هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
دعای‌جوشن‌کبیر۩سماواتی.mp3
51.67M
⚔️🛡 دعای جوشن کبیر 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی (از فراز اول تا صد بصورت کامل)
مداحی آنلاین - حیدر داری میری و کوچه خیس بارونه - مهدی اکبری.mp3
8M
🔳 (ع) 🌴حیدر داری میری و کوچه خیس بارونه 🌴حیدر نگاه کن دل آسمون چه گریونه 🎤
|⇦• و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج محمد طاهری •✠• طرف اومد بره دید آقا امیرالمومنین سفرش پهنه، گفت آقا مهمون نمیخوای؟! حضرت فرمود تو نمیتونی از غذای من بخوری گفت چرا نمیتونم شما میخوری من نمیتونم! تا اومد دندون به این نون بزنه انگار میخواست دندونش بشکنه گفت: آقا این چه نونیه؟ حضرت فرمود من که گفتم تو نمیتونی بخوری اما دست خالی نمیری الان معرفیت میکنم یه جاسفرش پهنه همه چی سرسفرش هست برو اونجا دست خالی نمیری، نشونی داد رفت نشست سر سفره امام حسن .. آقا دید یه لقمه میخوره یه لقمه کنار میزاره" گفت عزیزم میخوای ببری ببر برا چی کنار میزاری؟! گفت تو راه میومدم یه آقایی یه نونی داشت میخورد نزدیک بود دندونم بشکنه میخوام برای اون ببرم .. حضرت شروع کرد به گریه کردن گفت سفره برای اون آقاست .. الهی بمیرم امشب خونه دخترش بود، یه خورده نمک آورد شیر آورد حضرت فرمود دخترم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! میگه اومدم گفتم خوب حالا بابا ناراحت میشه، ظرف نمکُ برداشتم فرمود نه بزار نمک باشه شیرُ بردار ببر انگار آقا میدونه بچه یتیما شیرمیارن چند روز غذاش فقط شیره .. میگه دیدم بابا افطار کرد،اومد تو صحن خانه هی نگاه به آسمون ها میکنه، هی صدامیرنه: انا الله واناالیه راجعون .. گفت بابا یه شب مهمون دخترت شدی دلم وخون کردی چرا انقدر آیه استرجا میخونی بابا .. صدا زد دخترم دیگه وقتشه خیلی وقته منتظر یه همچین لحظه ای ام .. دلم برای مادرت خیلی تنگ شده .. حیوانات سر راهشُ گرفتن، مرغابی ها هی میومدن عبایِ آقا رو میکشیدن، خیلی عجیبه والله آقایی که سفارش مرغابی ها رو کرد به دخترش سفارش مارونمیکنه؟!.. از‌ آبُ غذاشون گفت یادت نره دخترم دوباره اومد جلو در، قلاب در جلوی آقا رو گرفته اشیا همه میخوان یه کاری کنن مولا نره به سمت مسجد .. آخ بمیرم‌ .. هرجوری بود خودشُ رسوند مسجد بالایِ ماذنه رفت اذانُ گفت خود حضرت اومد قاتلُ بیدار کرد فرمود: اینطوری که خوابیدی خوابِ شیاطینِ .. الهی بمیرم عجب نمازی خوند .. هنوز اونایی میرن محراب مسجد کوفه کآن آخرین نماز علی رو میفهمن روح اون نمازِ آخر مولا هنوز تو مسجد کوفه هست، چنان نانجیب ابن ملجم ملعون با شمشیر بر فرقش .. گفت: ای تیغ همیشه بی خبر می آیی یک روز به شکل میخ در می آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعاً در قالب یک تیر سه پر می آیی یک مرتبه کم شتاب باشی خوب است با قاعده با حساب باشی خوب است فکر دل فاطمه نبودی اما فکر جگر رباب باشی خوب است ناگهان دریای خون محرابُ منبر را گرفت جوی خون سرچشمه ساقی کوثر را گرفت تیغ آن ملعون به یک ضربت دو جا آمد فرود هم علی جان داد هم جان پیمبر را گرفت یک برادر سر به روی سینه بابا گذاشت یک برادر نیز بر زانوی خود سر را گرفت جامعه بعد از امیرالمومنین گمراه شد چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت حضرت سر داخل چاه می کرد میگفت خدا اینا لیاقت علیُ ندارن .. علیُ از این مردم بگیر .. هرکی لایقشونِ بر اینا حکومت بکنه .. برو تاریخُ بخون ببین بعد علی چه کسی حاکم شد .. همون که تو کوچه شمشیر به بازوی فاطمه زد تا مغیر اومد کوفه زینب گفت داداش بیا از این کوفه بریم .. حسن جان من دیگه اینجا نمیمونم .. جامعه بعد امیرالمومنین گمراه شد چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت وقت رفتن سوی مسجد میخ در مانع نبود دست زهرا بود آنکه شال حیدر را گرفت دست زهرا تا قیامت حافظ جان علیست مثل وقتی که میانِ شعله ها در را گرفت .. *میخوام بااین یه بیت روضه مُ بخونم:* تکیه ی زینب نباید متکی باشد به غیر پس نباید بازوان این دلاور را گرفت تا جلوی درخونه یه طرف زیر بغلشُ امام حسن گرفته، یه طرف ابی عبدالله.. اما تا در خونه رسیدن حضرت فرمود زیر بغل هامُ رها کنید .. چرا باباجان؟! فرمود نمیخوام زینب منو با این حال ببینه .. فکر نکنی فقط علی به فکر دل زینب بود! مادرش زهرا هم وقتی تو بستر بود همین امیرالمومنین کنار بستر نشسته بود داشت گریه میکرد، عرضه داشت علی جان نمیگم گریه نکن گریه کن اما نگاهت به در باشه زینبم نیاد تورو با این حال نبینه ‌‌.. همه مراعات دل زینبُ کردن .. بعضی ها نوشتن پاره های جگرش داخل تشت بود تا صدای پای خواهر شنید فرمود ببرید خواهر نبینه .. همه میدونستن این خواهر چی قراره ببینه همه منتظر این لحظه بودن ، همه دل نگران این لحظه بودن، یه لحظه اومد بالای گودال نگاه کرد: والشِمرُ جالس علی صَدرِک ..