eitaa logo
🦋🌿 خریدوفروش ھمہ چیزازهمه جا🦋
294 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
286 فایل
خریدو فروش همه چیز از همه جا لوازم نو وکار کرده 🦋🌸 وسایل منزل نو و کارکرده پوشاک و غیره آیدی خادم کانال @bandekhod لطفا لینک کانال را تبلیغ و پخش کنید 💛 با سپاس از حضوࢪتان🍋 @mamad_soltani eitaa.com/joinchat/198705163Cf7ed826126
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید گوییا زینب محزون ز سفر می آید باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست کز اسیران ره شام خبر می آید...!! ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
پیری ام کامل شده،قدّ کمانم را ببین مثلِ نیلوفر شدم نام و نشانم را ببین بعدِ تو خیلی شکسته تر شدم سلطانِ عشق جانِ من! باور نداری باز جانم را ببین سنگ ها خوردم به وقتِ خطبه خوانی یاحسین پلک را بر هم بزن زخمِ دهانم را ببین کلِّ دندانهایم شکسته در مسیرِ عاشقی عفو کن ای جانِ من،لکنت زبانم را ببین «اربعین است و رسیدم پابرهنه محضرت» خوب دقّت کن که آمد در کنارت خواهرت» همسٍفر بودم‌ چهل منزل کنارِ نیزه ها با بریده حنجرت بودی سوارِ نیزه ها بینِ کوفه تا زدم سر را به محمل ای عزیز اختلال افتاد یک لحظه به کارِ نیزه ها بسکه خون پاشید از پیشانی ات دلدارِ من پُر شده در ایِن جهان داد و هوارِ نیزه ها کعبِ نی می خورد یا بر پشت و بر پهلویِ من یا سرت می شد عزیز دل شکارِ نیزه ها «اربعین است و کبودم بدتر از نیلوفرم» «چشم وا کن تا ببینی قابِ عکسِ مادرم» هیچ می دانی چه آمد بر سرم بازارِ شام هیچ می دانی بسته بودند شهپرم بازار شام کوچه کوچه دور گرداندند زینب را حسین دل شکسته خون جگر شد خواهرم بازار شام ناسزاهایی شنیدم از دهانِ شامیان وا شده انگار پای مادرم بازار شام هیچ می دانی که تنها مانده بودم بی قرار مانده بودم با دلِ پُر مضطرم بازار شام «اربعین است و رسیدم با وقاری له شده» «آمدم از شامِ بد با اعتباری له شده» در سفر جایی ندیدم بدتر از بزمِ شراب بین یک طشتِ طلا بودی منم در التهاب با عصا یا خیزران می زد به لبهایت حسین در دلم افتاد بدجوری عزیزا اضطراب جامِ می در یک‌ طرف رأسِ بریده یک طرف کاش می دیدم تمامِ صحنه ها را یک سراب منجلی شد روضه ی عالم دراین مصراعِ شعر چشم های هیز بود و دخترانِ بی نقاب «اربعین است و رسیدم با گله در محضرت» «خواهشاً از من نپرس از حال و روزِ دخترت»
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها محمدحسین رحیمیان