eitaa logo
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
991 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
83 فایل
❏بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْڪِھ‌اِعجٰآزمیڪُنَد•• ❍چِہ‌میشَۅدبـٰاآمَدَنت‌این‌ پـٰآییزرابَھـٰارکُنۍآقـٰاۍقَلبَم +شرط؟! _اگربرای‌خداست‌چراشرط...؟:)🔗🌿 @alaahasan_na !.....آیدی‌جهت‌تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸باور کن!🔸 شب جمعه اول ماه رجب، حرم اندر حرم است. یعنی هم از نظر ماه رجب بودن حرم است و هم از نظر شب جمعه بودن حرم است. اما شب جمعه اول با شب جمعه های دوم و سوم متفاوت است و برای آن اعمال مخصوص گذاشته اند و به آن لیله الرغائب می گویند؛ برای اینکه آرزوهای انسان در این شب می تواند با دعا مستجاب شود و به آرزوهایش برسد. این جایزه کسی است که از این شب استفاده کند. یک مالک بزرگی، از افراد روستاهای مختلف طلبکار بود و خیلی هم در مطالباتش سختگیر بود. یک وقتی اعلام کرد من فلان ساعت در دفترم هستم، هرکس بیاید صورت بدهی اش را بیاورد، در این فاصله زمانی بدهی هایش را قلم می گیرم. افراد مختلفی این اطلاعیه را دیدند اما گفتند که او می خواهد ببیند چه کسی در توهم است و حرفش را باور می کند. یک روستایی که بدهی سنگینی به آن مالک داشت گفت تا حالا دروغی از این مالک نشنیده ام؛ به دفترش می روم و رفت و آن مالک صورت بدهی هایش را صفر کرد و بخشید. وقتی افراد دیگر فهمیدند به مالک گفتند چرا این کار را کردی؟ او گفت می خواستم قدرت ایمان را به شما نشان دهم. این روستایی به من ایمان آورد، باورم کرد و این نتیجه را گرفت. کسان دیگر که این حرف مرا باور نکردند این نتیجه را نگرفتند. در لیله الرغائب هم خداوند می فرماید شما را به آرزوهایتان می رسانم. آنهایی که به خدا ایمان دارند آرزوهایشان را از خدا می گیرند و کسانی که باور ندارند نتیجه نمی گیرند. امیدوارم خدای متعال این باور را به ما بدهد که از این شب ها نهایت استفاده را بکنیم. •══┄•💞•┄══• @shahidesarboland •══┄•💞•┄══•
🌹کیفیت نماز لیلة الرغائب (اولین شب جمعۀ ماه رجب) 🔹 اوّلین پنجشنبه ماه رجب را را روزه گرفته 🔹دوازده رکعت (۶ نماز دورکعتی) بین مغرب و عشاء بجا آورد: در هر رکعت بعد از سورۀ حمد، 3مرتبۀ سورۀ «قدر» و ۱۲ مرتبه سورۀ «توحید» را بخواند؛ 🔹بعد از آخرین نماز، ۷۰ مرتبه بگوید: « اللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الأُمّيِّ وَ عَلى‏ آلِهِ» 🔹سپس به سجده رفته و ۷۰ مرتبه بگوید: « سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ» 🔹آنگاه از سجده برخاسته و ۷۰ مرتبه بگوید: « رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الاعْظَمُ» 🔹دوباره به سجده رفته و ۷۰ مرتبه بگوید: « سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ» 🔹در همان حال سجده حاجت خود را از خداوند مسألت نماید. 📚«الإقبال بالأعمال الحسنة» ج ۳ ص ۱۸۵ •══┄•💞•┄══• @shahidesarboland •══┄•💞•┄══•
💎 ارزش هر انسان به اندازه‌ی بزرگی و کوچکی آرزوهاشه 🌙 لیلةالرغائب شب چیدن آرزوهاست ✨ شب انتخاب آرزوهای بزرگ برای رسیدن به بزرگترین آرزوی زندگیت ✅ با انتخاب آرزوهای بزرگ، می‌تونی تا خود عرش پیاده بری 💫 و تا آسمون هفتم قد بکشی و بزرگ شی ⁉️ ؟ 😍 •══┄•💞•┄══• @shahidesarboland •══┄•💞•┄══•
رغائب نام دیگر توست...💔 کاش لااقل یک شب سال تو را آرزو میکردیم...😔 برگرد ای کامل ترین آرزو ✨ با همدیگه ظهور رو محقق کنیم♡↓ •══┄•💞•┄══• @shahidesarboland •══┄•💞•┄══•
سلامـ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بہ مناسبٺ شهادت امام هادی (ع)🏴 و به نیت های :: ۱) سلامتے و ظهور امام زمان✅ ۲) رفع بلاها و به خصوص ویروس ڪرونا✅ ۳) شفای بیماران و حل مشڪلات ازدواج ها✅ ۴) برآورده شدن حاجات مومنین و مسلمین✅ 🌷هدیه به امام هادی🌷 تعداد صلوات مدنظر رو به آیدی زیر بفرستید☺️👇🏼 @mmpy78424 مهلٺ فرستادن صلواٺ ها : تا سه روز بعد از شرڪت در ختم
یک نفر اینجا دلش تنگ است باور می کنی....💔 😭😭😭 •══┄•💞•┄══• @shahidesarboland •══┄•💞•┄══•
آقای کشاورز نکته.mp3
4.45M
🚩 و هیئت امام حسیـ ع ـن ❤️... دارُالشِفـا عــاشـقـان اســت و تنـها پناهگاه،در این شهر شلوغ ؛⚠️🚨 پنــاهمان را به کَس ندهیــم :)🚫🚩 🛑قسمـتےازسخنرانے🎧 یا ؟؟! ⛔️ نکــــات مــهم اســتاد پیـــرامون حــاشیــه هاے کــرونا :) در اتفــاق کــرونا باید اصــول بهــداشتــے و جنبـه های علمے و عقــلے باید رعایت شود :) - مهم ترین جنبه های عقلی "توسلاته " ... عبادت های دسته جمعیه این هیئت ها و روضه های دسته جمعیه که بلاها و مصیبت هارو از شهر دور میکنه .... آخه چرا ...؟؟؟⁉️🎧 ؟؟ 👊🏻
بسم الله الرحمن الرحیم ♥•°
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
#رمـــــان_دایرکتےها ✅👇👇👇👇
  •●❥  ❥●• افشین به من علاقه مند شده بود،چند باری بهم گفت.حتی اگه نمیگفتم با اون همه قربون صدقه رفتن و دلبری مشخص بود دوسم داره!هر چی بهش میگفتم قرارمون این نبود! میگفت گور بابای قرار و مدار.. دل که این حرفا رو نمیفهمه!!! من آدم محکمی بودم،همه سعیمو کرده بودم که دلم نلرزه؛اما بشدت وابسته شده بودم به کسی که بی چون و چرا گوش شنوا بود..! [به افشین گفتم:دست از عشق و علاقه بردار،چون من کیوان رو دوست دارم! اگرم باهات حرف زدم فقط و فقط بخاطر داروهای گیاهی بود و بعدشم شاید فرار از تنهایی.. الانم پشیمونم چون نمیخوام بهت وابسته تر بشم و زندگیمو از دست بدم! حرفامو که دید؛به غلط کردن افتاد.. گفت باشه فرشته خانوم!من غلط کردم! دیگه حرفی نمیزنم؛فقط تنهام نذار! باشه؟! قول میدم دیگه هیچ حرفی از حسم نزنم..] سخت بود برام دل کندن از مجازی و چت بیهوده... انگار معتاد شده بودم؛معتاد یه آدم مجازی که حتی چهرشو ندیده بودم.. برام شده بود دایه دلسوز تر از مادر! [گفتم باشه و خداحافظی کردم! گفت دمت گرم😍بعدشم استیکر خنده و خوشحالی فرستاد و خداحافظی کرد!] توی این مدت دست و دلم به زندگی نمیرفت.. مدام بهانه های الکی میگرفتم،سر مسائل جزئی و بی اهمیت با کیوان بحثم میشد.. کیوان میگفت چته؟!چرا عوض شدی؟ کو اون فرشته ای که ورد زبونش قربونت برم وفدات شم بود؟! همش دعوا راه میندازی؛اعصاب خودتو منو بهم میریزی!خب چته لعنتی.. بگو بذار بفهمم..؟! میگفت بگو بذار بفهمم!!! اما من خودم نمیدونیستم دقیقا چه مرگم شده!چی رو به کیوان میگفتم! من حرفی برا گفتن نداشتم.. کیوانم گاهی عصبی میشد و سمتم نمی اومد.. بعد از مشاجره ای که داشتیم،کیوانم کمی تغییر کرد.. دیگه به اندازه قبل قربون صدقه ام نمیرفت؛برام وقت نمیذاشت.. البته بیشتر من مقصر بودم؛چون بیخود و بی جهت دعوا راه مینداختم! از اون طرف افشین سنگ صبورم بود و آرومم میکرد! و من از لحاظ روحی و روانی تا حدودی از جانب افشین تامین میشدم! اگر کیوان باهام بدخلقی میکرد دیگه مهم نبود،چون یکی دیگه جاشو پر کرده بود.. ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🌱| @shahidesarboland
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
#رمـــــان_دایرکتےها ✅👇👇👇👇
  •●❥  ❥●• روز به روز از کیوان فاصله میگرفتم و به افشین نزدیکتر میشدم.. چند وقت بعد افشین دوباره ابراز علاقه کرد؛توقع داشت منم هم متقابلا اینکارو انجام بدم!!! نمیدونم چرا،اما اینبار ترسی وجودم روفراگرفت.. ترسیدم از این دوستت دارم های تایپ شده توی صفحه ی گوشی.. ترسیدم از اینکه دلم بی هوا بلرزه... ترسیدم از اینکه کسی بهم میگه دوستت دارم که نامحرمه و همسرم نیست!!! ترسیدم و لرزیدم... تمام تنم می لرزید... تا ساعات ها جواب افشین رو ندادم اون مدام پیام میفرستاد اما من گوشه خونه کز کرده بودم و زل زده بودم به نقطه ای نامعلوم... حس کردم سقوط کردم سقوط آزاد.. اما چطور نفهمیده بودم؟! تمام مکالمه روزای اول یادم بود همش گفته بودم درست نیست! یعنی چی درد و دل.. من همسر دارم!! وای من همسر د ا ر م😢 به اسم همسر که رسیدم بغضم ترکید های های گریه کردم😭 انقدر گریه کردم تا کمی آروم شدم توی آینه خودمو نگاه کردم،چشمام قرمز شده بود همش تو فکر بودم شب کیوان منو با این چشمهابینه،چی بهم میگه... به افشین گفتم اگر یه کلمه دیگه حرف از علاقه بزنه؛دیگه تو اینستا نمی مونم بزور قبول کرد! میخواستم همون شب از دنیای مجازی بیام بیرون.. اما وابستگی کار دستم داده بود!!! سخت بود یهو از کسی که 3ماه تمام برا دردودلام وقت گذاشته بود و گاهی کمکم کرده بود دل کند! مثل معتادی شده بودم که هی میگفتم از فردا، از فردا دیگه ترک میکنم آروم آروم روزای چت کردنمون رو کم کردم؛بعدش تایم چت ها رو.. دیگه استرس و اضطراب سراغم نمی اومد.. ترس چک شدن گوشیمو نداشتم.. حس میکردم یه پرنده ام.. پرنده ای که از قفس آزاد شده.. ادامه دارد... 📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🌱| @shahidesarboland
ادامہ ے رماݧ♥↑
خادم تبادلات نیازمندیم میتونے؟🙂 . . . فرمانده ے لشگر باش.. جنگ نرمه ها { @farmandehh313}
♨️توجه توجه 💟هرروز هزار حسنه تا پایان عمرتون 💟 شهری در بهشت از یاقوت 💟قصر هایی از دُر سفید اگر اینارا میخواید این نماز را تا پایان وقت عصر بخونید😊
محسن حججی به تغذیه اش خیلی اهمیت می داد و هر چیزی را نمی خورد . می گفت: مومن باید بدن سالم داشته باشد. یکی از چیزهایی که ترک کرده بود نوشابه بود . کار جالبی میکرد. در اردوهای جهادی یا هر جایی که نوشابه همراه غذا بود ، نوشابه اش را به مزایده میگذاشت، و می فروخت، معمولا از پنجاه تا شروع می شد. یادم هست یکبار یکی از رفقا پانصدتا خرید. البته صلوات، هر کسی صلوات بیشتری میفرستاد نوشابه اش مال او بود. •══┄•💞•┄══• @shahidesarboland •══┄•💞•┄══•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌾🌸🌾🌸🌾 🌾🌸 🌸 🔔 شوخ طبعی های جبهه 😓 خسته و كوفته از راهپیمایی روزانه برمی گشتیم؛ از آن راهپیمایی های قبل از عملیات كه برای افزایش بنیه دفاعی و اندازه سنجش میزان استقامت بچه ها نمی گذاشتند كسی قمقمه اش را آب كند یا با خودش یا با خودش جیره خشك ببرد. 👥 همه حسابی خسته بودند و از گرسنگی و تشنگی له له می زدند. 🏃 به مقر كه نزدیك شدیم چشممان افتاد به دیگ بزرگی كه جلوی سنگر حسینیه گذاشته بودند و یكی از بچه های گردان با آب و تاب تمام در حالی كه آستینش را بالا زده بود و ملاقه اش را داخل دیگ می زد و آن را از بالا مثل آبشار توی دیگ خالی می كرد، می گفت : "آی شربته، آی شربته!" 😍 و ما كه شاید قبل از آن به چیزی جز آب فكر نمی كردیم با عطش و التهاب زایدالوصفی به دیگ نزدیك شدیم. 💠 چون خاطر جمع بودیم كه به همه می رسد گوشه ای ایستادیم، اما خوب كه گوش كردم دیدم این پدرآمرزیده می گوید : "ای شهر بده، آی شهر بده!" 🔶 شَكم وقتی به یقین تبدیل شد كه دیدم بچه هایی كه لیوان دستشان بود به او چشم غره می روند؛ یكی ته لیوان آبش را به رویش پاشید و یكی ملاقه را از دستش گرفته بود و دنبالش می دوید و خلاصه بگو و بخند و ناله و نفرین كه این نالوطی بار اولش نیست كه این جوری دست و بال همه را می گذارد توی حنا. 😂 البته بچه ها هم نامردی نكردند و شب با «جشن پتو» از خجالتش در آمدند! به یاد شهید محسن حججی eitaa.com/shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 📲 منبع : دانشنامه دفاع مقدس؛ اپلیکیشن همراه مُلک آسمان 🌸 🌾🌸 🌸🌾🌸🌾🌸🌾
شهید در حال کتابخوانی و بحث وتبادل نظر با اعضاء گروهش در خصوص کتاب ام
13970118000166_Test.mp3
5.91M
دلنوشته و صحبت های شهید حججی برای شهید حاج احمد کاظمی... 🔹من حضرت آقا امام خامنه ای را به اندازه امام عصر(عج) دوست دارم...