#به_سبک_شهدا
✅ شهید محسن حججی
🔹از بازار رد میشدیم.
خانم بی حجابی را دید!
سرش را پایین انداخت و گفت:
خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️
🔸با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!»
🔹کوتاه بیا نبود:
«آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش
سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!» ❗️
[...]خودمانی تر که شدیم، گفت:
«از خدا و امام رضا یک خواسته دارم،
میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.»
مکثی کرد و سرش را انداخت پایین.
🔻گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.»
🔺گفت: «به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!»
📚سربلند | روایت هایی از زندگی شهید حججی
#همه_آمر_باشيم
⬅️
╭─🖤〰️🥀〰️🖤─╮
@shahidesarboland
╰─🖤〰️🥀〰️🖤─╯
#به_سبک_شهدا
✅ شهید مهدی زین الدین
🔰سال 1362 به همراه جمعی از فرماندهان، توفیق زیارت حرم حضرت زینب (ص) را پیدا کردم.
زین الدین هم در آن سفر بود.
❎آنجا از لحاظ #حجاب و رعایت #شئونات_اسلامی وضع مناسبی نداشت و این موضوع، زین الدین را آزرده خاطر کرده بود.
💢مدام میگفت: «باید کاری کنیم.
خیلی زشته، سوریه به عنوان یک کشور مسلمان، همچین وضعی داشته باشد. باید دنبال راه چاره باشیم.»
✍️نامهای نوشت و ابتدای آن آیه
«اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّر ما بِقَومٍ حتّی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم» را آورد.
بعد ضمن ابراز نارضایتی از وضع سوریه، نسبت به این که #مسئولان مربوطه هیچ دغدغهای درباهی این موضوع ندارند، حسابی #انتقاد کرد.
🔹به او گفتم: «حالا این نامه رو میخوای به کی بدی؟»
🔸گفت: «بالاخره به یکی میدیم.»
👈روز آخر، وقتی خواستیم سوار هواپیما شویم، نامه را داد دست
یکی از مسئولین امنیتی فرودگاه.
❇️بعد هم گفت: «ما وظیفه داریم
امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
نتیجهاش دیگر ربطی به ما نداره.
هر چقدر از دست ما بربیاد، باید تلاش کنیم.»
📚 برگرفته از کتاب «از همه عذر
می خواهم»
↯ کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯
شهــــید محســـــن حججے 👇🏻
•🍃• #ʝøɪɴ ↷
╭─❤️〰🥀〰♥️─╮
@shahidesarboland
╰─♥️〰🥀〰♥️─╯