#شهید_دلها
📝 به روایتی از #همسر شهید :
🌷| ماه رمضان بود که رفتیم مشهد دسته جمعی داشتیم کنار حوض وسط صحن آزادی زیارت_نامه می خوندیم.👥👥
صدای ( بلند بگو لا اله الله اله ) به گوشمون خورد🗣
تابوتی ترمه پوش⚰ از حرم بیرون آوردند
وقتی از کنارمان رد شدند مادر محسن : از یکیشون پرسید :(کی بوده؟)
طرف گفت : #جوان بوده و از خودش یه بچه👶 به جا گذاشته
اشک دوید توی چشماش😢
محسن سریع از آب گل_آلود ماهیش رو گرفت گفت : می بینی مامان‼️دنیا همینه اگه شهید نشیم می میریم!
اگه #جوونت شهید بشه دیگه خیالت راحته که عاقبت به خیر شده؛ اگه تصادف کرد و مرد می خوای چیکار کنی⁉️😧
شب بیست و یکم قبل از نماز مغرب رفتیم حرم
افطاری رو بردیم داخل صحن
توی راه به مادرش پیام💌 داده بود کهو امشب برای شهادتم دعا کن😥
توی صحن جامع )_رضوی زد به پهلوم گفت : به مادرم بگو دعا کنه👌
خودش رو با گل های فرش امام رضا (علیه السلام) سرگرم نشون داد
به مادرشوهرم گفتم : مامان! این محسن من رو دیوونه کرد! می شه الان دعاش کنی؟😞
وسط اذان مغرب📢 بود که دل مادرش شکست.با اشک چشم براش دعا کرد😢
اونجا بود که ذوق رو توی چشمای محسنم دیدم ✋
#جوان
#شهید_محسن_حججی
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند