ziyarat ebne tavoos.mp3
15.27M
📃 زیارت خاص امام عصر(عج)، به نقل از سیدابن طاووس
🎙 با صدای مدیر کانال: #مصطفی_صالحی
کاری از: #رسانه_مهدوی_رادیوانتظار
📻 #رادیوانتظار : ملحق شوید👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2471231687Ca52bb40a84
.
https://eitaa.com/Radio_Entezar313/7004
متن زیارت فوق الذکر👆👆
💠 به نام یگانه لایق پرستـش!
السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
اللهم صل علی محمد وآل محمد
سلام، پنج شنبه تون پر از امید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ ذکر روز پنجشنبه :
لااِلهَ اِلَّا الله المَلک الحقُّ المُبین
( معبودی جز خدا نیست پادشاه حق آشکار ) ۱۰۰مرتبه.
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
آیات صفحه🌹( ۳۰۲ )🌹
نیت: برطرف شدن موانع ظهور موفورالسرور امام زمان(عج)
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5969635015338755558.mp3
956.4K
🔸ترتیل صفحه ۳۰۲ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : نهاوند
🛑 فایل بدون ترجمه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5969635015338755559.mp3
1.82M
🔸ترتیل صفحه 302 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان
سوره 18
سوره مبارکه الكهف
صفحه 302
۞ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا (75)
گفت: آيا به تو نگفتم که هرگز بر همراهى من صبر نتوانى کرد؟ (75)
قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي ۖ قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا (76)
گفت: بعد از اين اگر از تو چيزى پرسيدم با من مصاحبت مکن که از ناحيه من به حجتى قاطع رسيده اى [و براى همراه نبردنم دليل دارى. ] (76)
فَانْطَلَقَا حَتَّىٰ إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ ۖ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا (77)
پس به راه افتادند تا وقتى به اهل قريه اى رسيدند، از مردمش خوراک خواستند و آنان از مهمان کردنشان خوددارى کردند و در آن ديوارى يافتند که مى خواست بيفتد و [خضر] آن را بر پاداشت [موسى] گفت: اگر مى خواستى براى آن مزدى مى گرفتى [که غذا بخريم]. (77)
قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ ۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا (78)
گفت: اينک [وقت] جدايى ميان من و تو است، به زودى تو را از حکمتِ آنچه نتوانستى بر آن صبر کنى آگاه مى کنم. (78)
أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا (79)
اما آن کشتى مال بينوايانى بود که در دريا کار مى کردند و پيش روى آنان پادشاهى بود که هر کشتى [سالمى] را به غصب مى گرفت، من خواستم معيوبش کنم [تا شاه غاصب در آن رغبت نکند]. (79)
وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا (80)
و اما آن پسر [که او را کشتم] پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسيديم آن دو را به طغيان و کفر بکِشاند. (80)
فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا (81)
پس خواستيم که پروردگارشان، پاک تر و مهربان تر از او را به آن دو عوض دهد. (81)
وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ۚ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ۚ ذَٰلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا (82)
و اما آن ديوار مال دو پسر يتيم در اين شهر بود و زير آن گنجى متعلّق به آن دو وجود داشت و پدرشان [مردى] صالح بود; پس پروردگار تو اراده کرد که [آن دو] به قوّت فکرى خود برسند و گنجشان را بيرون آورند [و اين به خاطر ]رحمتى بود از پروردگار تو و من اين را از پيش خود نکردم. اين بود حکمت آنچه نتوانستى بر آن صبر کنى. (82)
وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا (83)
و از تو درباره ذوالقرنين مى پرسند، بگو: حتماً خبرى از او براى شما مى خوانم. (83)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
🌷نکته تفسیری صفحه ۳۰۲🌷
موسی و خضر قسمت2:
پس از کشته شدن آن پسربچّه به دست خضر و دوّمین اعتراض موسی به او، آن دو به سفر خود ادامه دادند؛ البتّه با این شرط که در صورت اعتراض مجدّدِ موسی به کارهای خضر، همراهی آنان به پایان رسد. آنها پس از مدّتی به شهر ساحلی ناصریه رسیدند. دیگر چیزی از زاد و توشه ی سفر برایشان نمانده بود و خستگی و گرسنگی به شدّت آنان را رنج می داد. برای همین از مردم شهر تقاضا کردند که آنان را میهمان خود کنند و بر سر سفره شان بنشانند؛ امّا مردم آن شهر که بسیار بخیل و تنگ نظر بودند، از پذیرایی ایشان خودداری کرده، آنان را به حال خود رها کردند. در همین حال که آنان در شهر قدم می زدند، به دیوار نیمه خرابی رسیدند که چیزی نمانده بود به زمین بریزد. خضر دست به کار شد، مصالحی فراهم آورد و آن دیوار را تعمیر کرد. حضرت موسی که خسته و گرسنه بود، و از همه مهم تر احساس می کرد شخصیّت خودش و همراهش در آن شهر خرد شده است، برای بار دیگر تعهّدش را فراموش کرد و معترضانه گفت که اگر می خواستی، می توانستی مزدی برای این کارت از مردم شهر بگیری تا گرسنگی مان را با آن برطرف کنیم. در این هنگام، خضر به موسی گفت: اینک وقت جدایی من و تو فرا رسید؛ ولی برایت می گویم که راز کارهایم چه بود:
1ـ آن کشتی را برای این سوراخ کردم که به افراد مستمندی تعلّق داشت که زندگی شان را با آن می گذراندند و اگر به مقصدی که داشتند، می رسیدند، کشتی شان توقیف و مصادره می شد؛ زیرا در آن طرف، پادشاه ستمگری فرمانروایی می کند که کشتی های سالم و خوب را به زور از آنان می گیرد، و من می خواستم کشتی شان کمی خراب شود تا آن پادشاه از گرفتنش منصرف شود.
2ـ آن پسربچّه را برای این کشتم که او در آینده به انسانی کافر و طغیانگر تبدیل می شد و اگر زنده می ماند، پدر و مادر باایمانش را به شدّت می آزرد و حتّی ممکن بود آنان را به کفر و گمراهی بکشاند. البته به جای او، خدا به زودی فرزند پاک و باایمانی را به آنان هدیه می کند که بسیار مهربان و بامحبّت خواهد بود.
3ـ آن دیواری که تعمیر کردم نیز متعلق به دو پسربچّه ی یتیم و بی سرپرست بود و زیر آن، گنجی قرار داشت که بعدها برای این دو پسربچّه مفید خواهد بود. پدر این دو یتیم، فرد صالح و نیکوکاری بود و خداوند برای او چنین پاداشی به فرزندانش داده بود. البته این را بدان که من هیچ یک از این کارها را خودسرانه نکردم و تمام آن ها، مأموریت الهی بود.
در حقیقت، خضر انسانی معمولی نبوده و وظایف معمولی هم نداشته است؛ بلکه شخصی بود که بنا بر ارتباط ویژه اش با جهان ملکوت، مأموریت های ویژه ای داشته که انسان های دیگر حتّی حضرت موسی که پیامبر خدا بوده چنین وظایفی ندارند.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
ziyarat ebne tavoos.mp3
15.27M
📃 زیارت خاص امام عصر(عج)، به نقل از سیدابن طاووس
🎙 با صدای مدیر کانال: #مصطفی_صالحی
کاری از: #رسانه_مهدوی_رادیوانتظار
📻 #رادیوانتظار : ملحق شوید👇🏻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2471231687Ca52bb40a84
.
https://eitaa.com/Radio_Entezar313/7004
متن زیارت فوق الذکر👆👆
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
☀️ به نام خدای مهربان
سلام بر شما
السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ ذکر روز جمعه :
الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
تلاوت صفحه ( ۳۰۳ ) قرآن کریم :
✅ به نیت برطرف کردن موانع ظهور امام زمان (عج)
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5974028698163086996.mp3
995.5K
🔸ترتیل صفحه ۳۰۳ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : نهاوند
🛑 فایل بدون ترجمه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5976280497976772368.mp3
2.25M
🔸ترتیل صفحه 303 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان
سوره 18
سوره مبارکه الكهف
صفحه 303
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا (84)
ما در زمين به او تمکن داديم و از هر چيزى وسيله اى به وى عطا کرديم. (84)
فَأَتْبَعَ سَبَبًا (85)
پس [براى سفر به مغرب] راهى را دنبال کرد. (85)
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا ۗ قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا (86)
تا وقتى که به غروبگاه خورشيد رسيد، آن را يافت که در چشمه اى لجن آلود غروب مى کند و نزد آن قومى را يافت [که فساد مى کردند] گفتيم: اى ذوالقرنين! [دو راه وجود دارد]: يا عذاب مى کنى و يا در ميانشان شيوه اى خوب در پيش مى گيرى. (86)
قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا (87)
[ذوالقرنين شيوه خوب را برگزيد و] گفت: اما هر که ظلم کرده است پس عذابش خواهيم کرد، آن گاه به سوى پروردگارش بازگشت داده مى شود; پس [در آخرت ]او را عذابى سخت خواهد کرد. (87)
وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَىٰ ۖ وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا (88)
و اما هر که ايمان آورده و کار شايسته کرده است بهترين پاداش را خواهد داشت و ما [نيز] از ناحيه خود دستورى آسان به او خواهيم داد. (88)
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا (89)
سپس [براى سفر به مشرق] راهى را دنبال کرد (89)
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا (90)
تا وقتى که به طلوعگاه خورشيد رسيد، آن را يافت که بر قومى [صحرانشين ]طلوع مى کند که براى آنان پوششى جز تابش خورشيد قرار نداده بوديم. (90)
كَذَٰلِكَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْهِ خُبْرًا (91)
[وضعيت اين قوم صحرانشين] اين گونه بود و قطعاً ما به آنچه از امکانات نزد او (ذوالقرنين) بود احاطه داشتيم. (91)
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا (92)
سپس [براى سفرى ديگر] راهى را دنبال کرد (92)
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا (93)
تا وقتى که به ميان دو کوه رسيد نزد آن دو [کوه ]قومى را يافت که فهم هيچ سخنى براى آنان آسان نبود. (93)
قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰ أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا (94)
[آن قوم] گفتند: اى ذوالقرنين! يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فسادگرند آيا [مى پذيرى] ما مزدى براى تو قرار دهيم که ميان ما و آنها سدّى بسازى؟ (94)
قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا (95)
گفت: آنچه پروردگارم مرا در آن تمکن داده بهتر است [از مزد پيشنهادى شما]، پس شما مرا با نيرويى کمک کنيد تا ميان شما و آنان حايلى محکم قرار دهم. (95)
آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا (96)
قطعات بزرگ آهن براى من بياوريد، [آنها را روى هم چيد] تا وقتى که آن را هم سطح طرفين دو کوه کرد، گفت [در کوره ها] بدميد تا وقتى که آهن ها را مانند آتش سرخ کرد، گفت: مس آب کرده بياوريد تا بر روى آن بريزم. (96)
فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا (97)
پس [يأجوج و مأجوج] نتوانستند بر آن بالا بروند و نتوانستند سوراخش کنند. (97)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
🌷نکته تفسیری صفحه ۳۰۳🌷
ذوالقرنین:
از این آیات فهمیده می شود که ذوالقرنین، فرمانروایی باایمان، قدرتمند و عادل بوده و لشکرکشی های متعدّدی به سمت غرب، شرق و منطقه ای کوهستانی ـ که احتمالاً در سمت شمال قرار داشته ـ کرده است. در حرکت او به سوی مغرب زمین، او به سرزمینی رسیده که در هنگام غروب آفتاب، به سبب شکل خاصّ آن سرزمین، به نظر می آمده که خورشید در چشمه ای تیره و گل آلود غروب می کند. مردم آن سرزمین، تحت فرمانروایی او قرار می گیرند و او تصمیم می گیرد که ستمکاران را مجازات، و با افراد باایمان و نیکوکار، به خوبی و عدالت برخورد کند. لشکرکشی بعدی او، به سمت شرق بوده است. او به جایی رسیده که مردمِ آن به شکلی بسیار ابتدایی زندگی می کردند؛ آنان، نه خانه ای داشتند و نه لباسی که خود را از آفتاب سوزان حفظ کنند و احتمالاً همچون اقوام بدوی زندگی می کردند. ذوالقرنین، آنان را نیز زیر چتر حکومت خود قرار داد. سپس به راه خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید که در میان دو کوه قرار داشت. در آنجا به مردمی برخورد که زندگی بسیار ساده ای داشتند. آنان از تبادل افکار خود نیز ناتوان بودند و سخن یکدیگر را نمی فهمیدند؛ امّا به نحوی به ذوالقرنین فهماندند که اقوام وحشی «یأجوج» و «مأجوج»، آنان را آزار می دهند و حاضرند هزینه ی مناسبی بپردازند تا ذوالقرنین در میان آن دو کـوه ـ که تنـها راه بـرای رسیدن به آنجا بود ـ سدّی بسازد و شرّ آنان را از سرشان کم کند.
البتّه ذوالقرنین که طمعی به مال دنیا نداشت، به جای گرفتن مزد، از آنان خواست که به کمک او بیایند و وسایل مورد نیاز را برای این کار فراهم کنند. او دستور داد شکافِ میان دو کوه را از قطعه های بزرگ آهن پر کنند، سپس اطراف آن را با هیزم و مواد آتش زای دیگر بپوشانند و آنگاه هیزم ها را آتش بزنند. هنگامی که قطعات آهن، سرخ و گداخته شد و کاملاً به هم چسبید، دستور داد که روی آهن، مس گداخته بریزند تا استحکام آن چندبرابر شود و آهن از زنگ زدگی در امان بماند. بدین ترتیب، سدّ محکم و بلندی در میان دو کوه ساخته شد که یأجوج و مأجوج دیگر نتوانستند از آن بگذرند یا آن را سوراخ کنند. آن سد آن قدر محکم بود که ذوالقرنین بنا بر دانش الهی خود پیش بینی کرد که تا پایان جهان خراب نمی شود و در آستانه ی قیامت نابود می شود. گروهی احتمال می دهند که ذوالقرنین همان «کورش کبیر»، پادشاه قدرتمند و عادلِ ایرانِ باستان، باشد. بر اساس شواهد تاریخی، کورش بر روی سرش دو برآمدگی داشته که با کلمه ی ذوالقرنین (دارای دو شاخ) منطبق است. همچنین کورش سفرهایی به غرب، شرق و شمال داشته است. جالب توجه اینکه هم اکنون در تنگهی «داریال» که در کوه های قفقاز قرار دارد، سدی آهنین وجود دارد که به گفتهی مورّخان، در دوران کورش و توسّط او ساخته شده است. همچنین برخی معتقدند که منظور از یأجوج و مأجوج، مغول ها هستند که در دوران کورش، جلوی جنگ ها و خونریزی های آنان گرفته شد. طبق روایات، ذوالقرنین، یکی از بندگان شایسته ی خدا بوده است ، و نه پیامبر.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d