💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 27 . 28 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَ سَنَنْظُرُ أَ صَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكاذِبِينَ «27»
🦋🦋(سليمان بعد از شنيدن گزارش هدهد) گفت: به زودى خواهيم ديد كه آيا (در گزارشت) راست گفتى يا از دروغگويانى؟
🕋اذْهَبْ بِكِتابِي هذا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ «28»
🦋🦋اين نامهى مرا ببر و به سوى آنها بيفكن؛ آن گاه از آنان روىبرتاب، پس بنگر چه جوابى مىدهند.
📝نکته ها👇
نامهنگارى و مكاتبه پيامبران با كفّار و مشركان، سابقهاى طولانى دارد و سيرهى پيامبراسلام صلى الله عليه و آله نيز بود. آن حضرت نامههايى به سران كشورهاى ايران و روم فرستادند.
فرستادن پيام و رايزن فرهنگى و سفير و مأمور، و پيش قدم شدن در اين مسايل، به خاطر رسيدن به اهداف ارشادى و فرهنگى، از سيرهى پيامبران است.
📝پیام ها🔰
1- زودباورى ممنوع؛ ردّ كردن حرف ديگران نيز بدون دليل ممنوع. «سَنَنْظُرُ»
(در مورد مسايل مهم، به يك گزارش اعتماد نكنيد.)
2- ادّعا وتبليغات ديگران، ما را از تحقيق باز ندارد. (هدهد ادّعا كرد: خبر من يقينى است، ولى سليمان گفت: ما بايد بررسى كنيم) «سَنَنْظُرُ»
3- تحقيق كردن، مخصوص گزارشهاى شخص فاسق نيست؛ بلكه هنگام شك نيز تحقيق و بررسى لازم است. «سَنَنْظُرُ»
جلد 6 - صفحه 415
4- نه تصديق، نه تكذيب، بلكه تحقيق. «سَنَنْظُرُ أَ صَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكاذِبِينَ»
5- نقاط مثبت را قبل از نقاط منفى بازگو كنيد. أَ صَدَقْتَ أَمْ ...
6- با يك راستگويى در گروه صادقين قرار نمىگيريم، ولى با يك دروغ جزو دروغگويان مىشويم. ( «صَدَقْتَ» به صورت فعل ولى «كاذبين» به صورت اسم فاعل آن هم با كلمهى «كُنْتَ» آمده است).
7- پرندگان نيز در اختيار اجراى اوامر خدا و اولياى او قرار دارند. «اذْهَبْ بِكِتابِي»
8- قلم، يكى از مهمترين ابزار هدايت و ارشاد است. «اذْهَبْ بِكِتابِي»
9- براى ارشاد و هدايت ديگران و برقرارى ارتباط صحيح و مفيد با آنان، پيش قدم باشيم. «اذْهَبْ بِكِتابِي»
10- در گزينش افراد براى انجام مأموريّتها، هر كس شناخت و احساس بيشترى دارد اولويت خواهد داشت. «اذْهَبْ»
11- براى رسيدن به اهداف الهى، نامه نوشتن مرد به زن مانعى ندارد. «بِكِتابِي»
12- در زمينه مسايل عقيدتى، بعد از شنيدن گزارشهاى تلخ، بايد عكسالعمل فورى و غيرت دينى از خود نشان داد. «اذْهَبْ بِكِتابِي»
13- در انتقال مطالب و مفاهيم، امين باشيم. «بِكِتابِي هذا»
14- شناسايى مخفيانه و دور از چشم، عميقترين نوع شناختهاست. «ثُمَّ تَوَلَّ»
15- با حكومتها و سيستمهاى سياسى و پيچيده، نمىتوان ساده برخورد كرد. «فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ»
16- قدرت طرّاحى وبرنامهريزى، از شرايط مديريّت است. «اذْهَبْ بِكِتابِي- ثُمَّ تَوَلَّ»
17- به ديگران فرصت تفكّر دهيم. «فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ»
18- شرط توفيق در ارشاد و امر به معروف، شناسايى حالتها و روحيّهى ديگران است. «فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ»
19- شناسايى فرد كافى نيست؛ نظام و دست اندركاران را بايد به حساب آورد. «إِلَيْهِمْ- عَنْهُمْ- يَرْجِعُونَ»
20- حالتهاى دشمن را زير نظر داشته باشيد. «فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 416
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 29 تا 31 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَرِيمٌ «29»
🦋🦋(چون هدهد نامه را نزد بلقيس افكند، او به شگفت آمد و) گفت: اى اشراف (و بزرگان كشور)! نامهاى پرارزش به سوى من افكنده شد.
🕋إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «30»
🦋🦋نامه از سليمان است و (مضمون آن) اين است: به نام خداوند بخشنده مهربان.
🕋أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ «31»
🦋🦋بر من برترى نجوييد. نزد من آييد و تسليم (حقّ و مطيع من) باشيد.
📝نکته ها👇
در اين كه چرا بلقيس به نامه سليمان، «كِتابٌ كَرِيمٌ» گفته است، دلايلى نقل شده از جمله:
الف: به خاطر جملهى مباركهى «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ».
ب: ممهور بودن نامه به مهر سليمان.
ج: محتواى ارشادى نامه.
د: به دليل مقام سليمان؛ و شايد هم به خاطر همهى اين موارد باشد.
📝پیام ها🔰
1- بلقيس، دارى اطرافيان و مشاورانى بود كه اخبار و حوادث را با آنان در ميان مىگذاشت. «يا أَيُّهَا الْمَلَأُ»
2- سواد براى زن، يك ارزش است. «أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَرِيمٌ»
3- بلقيس، تيزهوش و داراى قدرت شناخت بالايى بود. «كِتابٌ كَرِيمٌ»
4- ارشاد وتبليغ را با مهربانى و رحمت آغاز كنيم. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
5- حتّى در نوشتن چند كلمه، جملهى بسم اللّه الرحمن الرحيم را به صورت كامل بنويسيم، نه خلاصه. «إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
جلد 6 - صفحه 417
6- برترىجويى در برابر انبيا، برترىجويى در برابر خداوند است. «أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ»
7- دورى از تكبّر و برترىجويى، زمينهى تسليم حقّ شدن است. «أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ»
8- نامهها را ساده و خلاصه بنويسيم. القاب را حذف و اهداف را روشن نماييم.
از لعن و توهين دورى كنيم. رحمت و صلابت را در كنار هم مطرح نماييم. بِسْمِ اللَّهِ ... أَلَّا تَعْلُوا ... وَ أْتُونِي
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 32 . 33 . 34 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي ما كُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ «32»
🦋🦋(بلقيس) گفت: اى بزرگان! در كارم نظر دهيد كه بى حضور شما (تاكنون) كارى را فيصله ندادهام.
🕋قالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي ما ذا تَأْمُرِينَ «33»
🦋🦋(اشراف) گفتند: ما سخت نيرومند و دلاوريم (و نبايد در برابر يك نامه از موضع ضعف برخورد كنيم)، ولى اختيار كار با توست، نظر خود را بيان فرما تا ببينيم چه دستور مىدهى؟ (و ما با قدرت انجام دهيم).
📝نکته ها👇
كلمهى «فتوى» و «فتى» از يك ريشه است. «شاب» به هر جوانى گفته مىشود، ولى «فَتًى» به جوانى گفته مىشود كه مدبّر، شجاع، عاقل و با صلابت باشد. «فتوى» نيز به معناى حرف عاقلانه، پخته و كامل است.
📝پیام ها🔰
1- بلقيس، به اطرافيان خود بها مىداد و با آنان مشورت مىكرد. «ما كُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ»
جلد 6 - صفحه 418
2- گاهى قدرت و امكانات، مانع پذيرفتن حقّ مىشود. «نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ» (قدرت ومقام، مشاوران بلقيس را مغرور كرده بود.)
3- در مسايل حكومتى، بايد حرف آخر را يك نفر بزند. «وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ» (ديگران نظر مىدهند ولى حقّ تصميم گيرى با يك نفر است). «فَانْظُرِي ما ذا تَأْمُرِينَ»
4- بلقيس، فرمانده نيروهاى مسلّح زمان خود بود. «نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ»
💞💠💞💠💞💠💞💠💞💠💞
🕋قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ كَذلِكَ يَفْعَلُونَ «34»
🦋🦋(بلقيس) گفت: بى شك، هرگاه پادشاهان به منطقهى آبادى وارد شوند (و هجوم برند،) آن جا را به تباهى مىكشند و عزيزان آن جا را ذليل مىكنند و اين، سيرهى هميشگى آنان است.
📝پیام ها🔰
1- اعتراف به روحيّات وخصلتهاى پادشاهان، نشانهى شهامتِ بلقيس است.
قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ ...
2- بلقيس هم دغدغهى شكست از سليمان و هم دلبستگى به آبادى كشور خود داشت. «أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً»
3- تنها به قدرت خود تكيه نكنيد؛ ديگران را نيز به حساب آوريد. (اطرافيان بلقيس مىگفتند: «نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ»، ولى بلقيس هشدار داد كه قدرت سليمان را كم نپنداريد). قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ ...
4- شيوهى حكومتهاى غير الهى، ايجاد فساد و ذلّت در بين منطقه و مردم است. «كَذلِكَ يَفْعَلُونَ»
5- آفت حكومت وقدرت، سلطهطلبى، جنگ افروزى و ويرانگرى است.
جلد 6 - صفحه 419
الْمُلُوكَ ... أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 35 . 36 . 37 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ إِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ «35»
🦋🦋و همانا من (جنگ را صلاح نمىبينم،) هديهاى با ارزش به سويشان مىفرستم، پس چشمبراهم تا ببينم فرستادگان من با چه خبرى برمىگردند. (شايد با قبول هدايا از سوى سليمان، ما هم درامان باشيم)
📝پیام ها🔰
1- زن، ذاتاً جنگجو نيست. «إِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ»
2- حركتهايى كه انگيزهى مادّى داشته باشد، با رسيدن به مادّيات آرام مىگيرد.
«بِهَدِيَّةٍ» (خصلت پادشاهان، فريفتگى آنان در برابر هدايا است)
3- هديه، گاهى در واقع رشوه و حقّالسكوت است. «بِهَدِيَّةٍ»
4- دشمنان نيز ما را با فرستادن هدايا آزمايش مىكنند. «مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ»
5- طاغوتها و پادشاهان، مىدانستند كه انبيا هدف مادّى ندارند ولى با اين حال براى جذب و آرام كردن آنان تلاش مىكردند. «مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ»
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🕋فَلَمَّا جاءَ سُلَيْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ «36»
🦋🦋چون (پيك حامل هدايا) نزد سليمان آمد، سليمان گفت: آيا مرا با مالى ناچيز مدد مىكنيد؟ پس (بدانيد) آنچه خداوند به من داده بهتر است از آنچه به شما داده است، (من با هديهى شما شاد نمىشوم) بلكه شما هستيد كه به هديهى خودتان خوشحاليد.
🕋ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ «37»
🦋🦋(سليمان به پيك بلقيس) گفت: به سوى آنان برگرد، پس ما حتماً لشكريانى برآنان وارد مىكنيم كه براى آنان تاب مقابله نيست و ما حتماً آنان را از منطقه، ذليلانه آواره مىكنيم در حالى كه خوارى را احساس خواهند كرد.
جلد 6 - صفحه 420
📝پیام ها🔰
1- انگيزهى اولياى خدا مادّيات نيست. «أَ تُمِدُّونَنِ» (مردان خدا خود را با پول معامله نمىكنند، زيرا آنان امير دنيا هستند نه اسير آن).
2- مردان خدا، تيزبين و هوشيار و قاطعند. انگيزههاى فاسد را در پشت هدايا مىبينند و مىگريزند و صاحبان آن انگيزهها را توبيخ و سرزنش مىكنند.
«أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ»
3- هدايا را به نحو احسن بپذيريد و پاسخ دهيد. «إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» «1» امّا نه در مواردى كه هديه جنبهى رشوه دارد. «أَ تُمِدُّونَنِ»
4- كافر، همه را به كيش خود پندارد. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ»
5- مال دنيا چيزى نيست. «بِمالٍ» به اصطلاح ادبى، تنوين براى تحقير است.
6- مردان خدا نعمتها را از او مىدانند. «فَما آتانِيَ اللَّهُ»
7- گاهى بيان قدرت خود، لازم است. «فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ»
8- بهترين اهرم براى طرد مال حرام، توجّه به الطاف الهى است. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ»
9- اولياى خدا با الطاف الهى به آرامش مىرسند. «فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ» و مردم مادّى با مادّيات. «بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ»
10- علم و حكمت، بهتر از مال است. «فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ» 11- بعد از منطق، نوبت قدرتنمايى است. «فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ»
12- در برابر كسانى كه تنها به قدرت متكى هستند، با صلابت سخن بگوييد. «فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ»
13- جهاد، در اديان قبل نيز مطرح بوده است. «فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ»
14- تبليغ و ارشاد، بدون هجرت و قدرت كارساز نيست. «فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ»
«1». نساء، 86.
جلد 6 - صفحه 421
15- كسى كه از مادّيات بگذرد، مىتواند با قدرت سخن بگويد و از حقّ دفاع كند. «ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ»
16- رهبر بايد از قواى مسلح خود اطمينان كافى داشته باشد. «بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها»
17- قدرتِ نظامى اهل حقّ بايد بيشاز قدرت اهل باطل باشد. «بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ»
18- تحقير و به ذلّت كشاندن حكومتهاى كفر وشرك جايز است. «أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 38 . 39 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَ يا أَيُّهَا الْمَلَؤُا أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ «38»
🦋🦋(سليمان) گفت: اى بزرگان! كدام يك از شما تخت او (بلقيس، ملكهى سبا) را- قبل از آن كه آنان به حال تسليم نزد من آيند- براى من مىآورد؟
🕋قالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ «39»
🦋🦋عِفريتى از جنّ (كه داراى قدرت و زيركى خاصّى بود به سليمان) گفت: من آن را نزد تو مىآورم پيش از آن كه از جاى خود برخيزى، و من قطعاً بر اين كار هم قدرت دارم و هم مورد اعتمادم.
📝نکته ها👇
در كلمهى «عِفْرِيتٌ»، معناى شدّت و قدرت نهفته است.
پس از بازگشت فرستادگان بلقيس، همراه با هديههاى خود و آگاهى ملكهى سبا از اين كه سليمان يك پادشاه نيست؛ ملكه تصميم گرفت شخصاً نزد سليمان آيد تا اوضاع را از نزديك ببيند. سليمان از حركت بلقيس آگاه شد و خود را براى قدرت نمايى آماده كرد.
📝پیام ها🔰
1- اطرافيان سليمان، داراى قدرت فوق العاده يا خارق العاده بودند. «أَيُّكُمْ»
2- ميدان را براى رقابت صحيح باز گزاريد. «أَيُّكُمْ»
3- در شرايط مناسب از توانايى ديگران استفاده كنيد. «أَيُّكُمْ يَأْتِينِي»
جلد 6 - صفحه 422
4- ملاك، لياقت و توانايى است، نه جنسيّت. «أَيُّكُمْ يَأْتِينِي» با اين كه در ميان اطرافيان سليمان، جنّ و پرنده و انسان، همه بودند ولى ملاك برترى، قدرت آوردن تخت است نه جنسيّت آورندهى آن.
5- اگر تخت وتاج را از انسان بگيريم، تسليمشدن او آسان است. «يَأْتِينِي بِعَرْشِها»
6- قرآن مسألهى طىّ الارض «1» را مىپذيرد. يَأْتِينِي بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ ...
7- قدرتنمايى بايد با مخاطب تناسب داشته باشد. «بِعَرْشِها»
8- براى ارشاد و هدايت ديگران، از امكانات خود آنان استفاده كنيد. «بِعَرْشِها»
9- پيروز كسى است كه قبل از دشمن اقدام كند. «قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي»
10- كارهاى فوقالعاده بايد با هدف عالى همراه باشد. «يَأْتِينِي بِعَرْشِها- يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ»
11- حضرت سليمان علم غيب داشت. «يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ»
12- در يك نظام و حكومت موفّق، بايد از همهى نيروها در جاى خود استفاده كرد. «قالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ»
13- جنّ مىتواند به انسان كمك كند. «قالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ»
14- لياقتهاى خود را به ديگران اعلام كنيد. «أَنَا آتِيكَ»
15- سرعت، قدرت و امانت، شرط انجام كارهاى بزرگ است. «قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ- لَقَوِيٌّ أَمِينٌ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 40 . 41 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ «40»
🦋🦋«1». «طىّ الارض»، نوعى معجزه وكرامت است، كه به جاى پيمودن و طى كردن مسافتى طولانى، زمين در زير پاى وى پيچيده گردد و در مدّتى دك به مقصد رسد. (فرهنگ معين)
📚جلد 6 - صفحه 423
كسى (به نام آصِفبن بَرخيا) كه به بخشى از كتاب (الهى) آگاهى داشت (به سليمان) گفت: من آن (تخت) را قبل از آن كه پلكِ چشمت بهم بخورد نزد تو مىآورم. (سليمان پذيرفت و او تخت را آورد.) همين كه (سليمان) آن (تخت) را نزد خود مستقرّ ديد، (به جاى غرور وتكبّر) گفت: اين (توانايى وزير من كه مقدارى از علم كتاب و اسم اعظم را مىداند،) از لطف پروردگار من است، تا مرا (با اين نعمتها) بيازمايد كه آيا شكرگزارم يا كفران مىكنم؟ و هر كس شكر كند، قطعاً به سود خويش شكر ورزيده و هر كس كفران نمايد (به ضرر خويش گام نهاده، زيرا) پروردگار من (از شكر مردم) بىنياز و كريم است. (بىنيازى و كرامت، براى خداوند ذاتى است و هرگز وابسته به شكر يا كفران كسى نيست).
🕋قالَ نَكِّرُوا لَها عَرْشَها نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ «41»
🦋🦋(سليمان) گفت: تخت (ملكه) را برايش ناشناس گردانيد، تا ببينم آيا پىمىبرد يا از كسانى است كه پى نمىبرند؟
📝نکته ها🔰
كسى كه مقدارى از علم كتاب را مىدانست، «آصفبن بَرخيا» وزير حضرت سليمان و خواهر زادهى او بود، چنانكه از امام هادى عليه السلام نيز نقل شده است. «1» و امام باقر عليه السلام فرمودند: اسم اعظم الهى هفتاد و سه حرف است كه آصفبنبرخيا تنها با دانستن يك حرف چنين قدرتنمايى كرد. «2» در اين كه منظور از علم كتاب چيست؟ گفتهاند: مراد از آن، يا آگاهى از كتب آسمانى يا لوح محفوظ و يا اسم اعظم است.
سؤال: «آصفبن بَرخيا» چگونه تخت را بدون اجازهى صاحبش حركت داد و در آن تصرّف كرد؟
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». كافى، ج 1، ص 230.
جلد 6 - صفحه 424
پاسخ: اين كار به خاطر ولايت انبيا بر اموال مردم و اهميّت ارشاد بلقيس و مردم او بوده است.
كفر چند نوع است: يكى انكار خدا و يكى كفران نعمتها.
شكر خداوند، اقسامى دارد: شكر با زبان، با قلب و با عمل.
فضايل امير مؤمنان و اهلبيت عليهم السلام
در آيهى مورد بحث مىفرمايد: كسى كه بخشى از علم كتاب را داشت، گفت: اى سليمان! قبل از به هم زدن پلك چشم، من تخت ملكهى سبأ را از كشورش در اين جا حاضر مىكنم.
امّا در آيهى آخر سورهى رعد، خداوند به پيامبرش مىفرمايد: كفّار، رسالت تورا قبول ندارند، به آنان بگو كافى است كه خداوند و كسىكه تمام علم كتاب را دارد، ميان من و شما گواه باشد. در روايات مىخوانيم: مراد از كسىكه تمام علم كتاب را دارد، علىبن ابىطالب عليهما السلام است. اگر كسى كه بخشى از علم كتاب را مىداند تخت بلقيس را در يك آن حاضر مىكند، پس كسى كه تمام علم كتاب را مىداند، در تمام عمر چه قدرتى دارد؟
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: آگاهى كسىكه بخشى از علم را داشت، نسبت به علم على عليه السلام، مثل مقدار آبى است كه بر بال يك مگس باشد نسبت به دريا. «1»
در روايات مىخوانيم: امام صادق عليه السلام به سينهى مباركش اشاره كرد و فرمود: «و عندنا و الله علم الكتاب كله» به خدا سوگند تمام علم كتاب نزد ما موجود است. «2»
در روايات بسيارى مىخوانيم كه امامان معصوم عليهم السلام خارج از قيد زمان و مكان در مناطقى حاضر مىشدند، مثلًا: امام جواد عليه السلام، در لحظهى شهادت پدرش از مدينه به طوس رفت.
امام كاظم عليه السلام، از زندان بغداد بيرون آمد و در مدينه حاضر شد.
امام سجاد عليه السلام، در زمان اسارت، به كربلا رفت و بدن پدرش امام حسين عليه السلام، را دفن نمود.
امام حسين عليه السلام، قبل از شهادت، قبضهى خاكى از كربلا برداشت و در مدينه به امالسّلمه داد. «3» بنابراين طىّالارض و حركت برقآسا براى امامان سابقه دارد.
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير اطيب البيان.
جلد 6 - صفحه 425
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 42 . 43 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋فَلَمَّا جاءَتْ قِيلَ أَ هكَذا عَرْشُكِ قالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا مُسْلِمِينَ «42»
🦋🦋پس هنگامى كه (بلقيس) آمد، به او گفته شد: آيا تخت تو اين گونه است؟
گفت: گويا خود آن است، و پيش از اين، به ما علم (به حقّانيّت سليمان) داده شده و ما فرمان بردار بودهايم.
🕋وَ صَدَّها ما كانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرِينَ «43»
🦋🦋آنچه (آن زن) به جاى خدا مىپرستيد، او را (از تسليم شدن در برابر حقّ) بازداشته بود، و او از قوم كافران بود، (ولى بعد از كفر، ايمان آورد).
📝نکته ها👇
جملهى «وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ» ظاهراً ادامهى كلام بلقيس است (كه در ترجمه آوردهايم) و ممكن است سخن سليمان و اطرافيان او باشد كه گفته باشند: به ما، قبل از بلقيس علم داده شده و قبل از او مسلمان بوديم. «1»
«1». تفسير كبيرفخررازى.
جلد 6 - صفحه 427
سؤال: بلقيس كه از حقانيّت سليمان اطلاع پيدا كرده بود، چرا زودتر تسليم نشد؟
پاسخ: جامعه و محيطِ شرك مانع خطشكنى و تسليم او شده بود، چنانكه قرآن فرمود:
«وَ صَدَّها ما كانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرِينَ»
📝پیام ها🔰
1- در برخوردهاى ابتدايى، حرف آخر را اوّل نزنيد. «أَ هكَذا- كَأَنَّهُ هُوَ» (نفرمود: «هذا عرشك» و او هم نگفت: «انّه هو».)
2- مكتبى ارزش دارد كه بر اساس علم باشد. «وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا مُسْلِمِينَ»
3- محيط، جامعه وعقائد خرافى، مانع از ايمان واقعى است. «وَ صَدَّها ما كانَتْ»
4- سوء سابقه، دليل داشتن آيندهى بد نيست. «إِنَّها كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرِينَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 44 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «44»
🦋🦋به او (بلقيس) گفته شد: وارد قصر شو! پس چون آن را ديد، پنداشت بِركه آبى است، (براى عبور) جامه از ساق پايش برگرفت، (تا تر نشود. سليمان به او) گفت: (اين جا آبى نيست،) بلكه قصرى از شيشه و بلور صيقلى است. (ملكهى سبا) گفت: پروردگارا! من به خودم ظلم كردم و (اكنون) همراه سليمان، در برابر پروردگار جهانيان سر تسليم فرود آوردهام.
📝نکته ها👇
كلمهى «صَرْحٌ»، به معناى فضا يا قصر بزرگ است. «لُجَّةً» يعنى متلاطم و متراكم، و «مُمَرَّدٌ» به معناى صاف است.
جلد 6 - صفحه 428
📝پیام ها🔰
1- مقام رسالت، با جلال و شكوه و حكومت منافاتى ندارد. «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ»
2- در ارشاد وتبليغ، هر كس را بايد به شيوهاى هدايت كرد. «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ» با مرفّهان، جورى برخورد نكنيم كه خيال كنند ايمان به معناى فقر است.
3- امكانات مادّى بايد در خدمت تبليغ دين قرار گيرد. «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ»
با اهداف سليمانگونه مىتوان از صنعت و امكانات مادّى، براى ارشاد و هدايت ديگران كمك گرفت.
4- از مهمانان كافر با حُسنخلق پذيرايى كنيد. «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ»
5- شأن افراد را در پذيرايىها حفظ كنيد. «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ»
6- گاهى انسان مىبيند، امّا اشتباه تشخيص مىدهد. (خطاى چشم) «حَسِبَتْهُ لُجَّةً»
7- كاخ نشينان كافر را در برابر صنعت و ابتكار و هنر و زيبايىهاى نظام خود، به كرنش واداريد. «صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ»
8- سابقهى آينهكارى و استفاده از شيشه در معمارى، به زمان حضرت سليمان بر مىگردد. «صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ»
9- پذيرفتن حقّ، نشانهى حريّت است نه ضعف. «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي»
10- وابستگى و دلبستگى به غير خدا و پرستش غير او- هر كس و هر چه باشد- ظلم است. «ظَلَمْتُ نَفْسِي»
11- توبهى واقعى آن است كه گذشتهها را با اقرار جبران كنيم و راه آينده را با چراغ هدايت الهى طى كنيم. «ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ»
12- داشتن نام و نان و عنوان و اطرافيان، شمارا در اقرار به حقّ و تغيير عقيده اسير نكند. «ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ» 13- تكامل، مراحلى دارد:
مرحلهى نخست: خروج از ظلمت،
و مرحلهى بعد: ورود در نور است. «ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ»
جلد 6 - صفحه 429
14- روح ايمان، همان تسليم است. هم سليمان در دعوتنامهى خود به آن اشاره دارد: «وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ» و هم ملكهى سبا در پايان كار مىگويد: «أسلمت»
15- ايمان، تسليم شدن در برابر خالق هستى است، نه در برابر خلق، گرچه سليمان باشد. «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ»
16- زن در انتخاب عقيده و اظهار آن مستقل است. «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ»
17- ايمان به تنهايى كافى نيست، با اوليا و انبيا همراه بودن انسان را بيمه مىكند.
«أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ»
18- در برابر پيوندهاى سياسى، اقتصادى، نظامى و خانوادگى، پيوندهاى الهى و مقدّس نيز يافت مىشود. «مَعَ سُلَيْمانَ»
19- زر و زيور افراد وارسته را سيراب نمىكند، گمشدهى آنان دستيابى به سرچشمهى هستى است. أَسْلَمْتُ ... لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
20- هدف حكومت انبيا، دعوت به سوى خداوند است، نه كشورگشايى. ملكهى سبا نيز اين حقيقت را فهميد، لذا در پايان سخنش گفت: «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 45 . 46 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ «45»
🦋🦋و به راستى به سوى قوم ثمود، برادرشان (حضرت) صالح را فرستاديم كه (او به مردم گفت:) خداوند را بپرستيد. پس آن گاه مردم به دو گروه متخاصم تقسيم شدند.
🕋قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «46»
🦋🦋صالح گفت: اى قوم من! چرا پيش از نيكى شتابزده خواهان بدى هستيد؟
چرا از خداوند آمرزش نمىخواهيد تا مشمول رحمت گرديد؟
جلد 6 - صفحه 430
📝نکته ها👇
حضرت صالح، مردم را از عذاب الهى مىترسانيد و به آنان هشدار مىداد، ولى آنان مىگفتند: «يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا» «1» آن عذابى كه وعده مىدهى بر ما بياور. در اين آيه، صالح مىگويد: چرا شما به جاى خير، سراغ شر را مىگيريد؟ همان گونه كه كفّار از حضرت هود عليه السلام و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز تعجيل در عقوبت را مىخواستند.
امام باقر عليه السلام فرمود: گروهى دعوت حضرت صالح را تصديق وگروهى تكذيب نمودند. «2»
با اينكه تمام انبيا با مردم برخورد عاطفى و برادرانه داشتهاند، ولى از اينكه كلمهى «أَخاهُمْ» تنها براى بعضى از آنان بكار رفته است، شايد بتوان استفاده كرد كه بعضى از انبيا علاوه بر برخورد عطوفانه فاميل قوم خود نيز بودهاند.
📝پیام ها🔰
1- برخورد انبيا با مردم، برادرانه بوده است. «أَخاهُمْ»
2- دعوت به توحيد، سرلوحهى دعوت انبياست. «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»
3- انتظار نداشته باشيد همهى مردم منطق شمارا بپذيرند. «فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ»
4- نزاع ميان حقّ و باطل دائمى است. «يَخْتَصِمُونَ»
5- راه توبه را براى بازگشت مجرمان باز بگذاريد. «لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ»
6- انبيا دلسوز مردمند. يا قَوْمِ ... لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
7- استغفار، زمينهى جذب رحمت الهى است. «تستغفرون اللّه لعلّكم ترحمون»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 45 . 46 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ «45»
🦋🦋و به راستى به سوى قوم ثمود، برادرشان (حضرت) صالح را فرستاديم كه (او به مردم گفت:) خداوند را بپرستيد. پس آن گاه مردم به دو گروه متخاصم تقسيم شدند.
🕋قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «46»
🦋🦋صالح گفت: اى قوم من! چرا پيش از نيكى شتابزده خواهان بدى هستيد؟
چرا از خداوند آمرزش نمىخواهيد تا مشمول رحمت گرديد؟
جلد 6 - صفحه 430
📝نکته ها👇
حضرت صالح، مردم را از عذاب الهى مىترسانيد و به آنان هشدار مىداد، ولى آنان مىگفتند: «يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا» «1» آن عذابى كه وعده مىدهى بر ما بياور. در اين آيه، صالح مىگويد: چرا شما به جاى خير، سراغ شر را مىگيريد؟ همان گونه كه كفّار از حضرت هود عليه السلام و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز تعجيل در عقوبت را مىخواستند.
امام باقر عليه السلام فرمود: گروهى دعوت حضرت صالح را تصديق وگروهى تكذيب نمودند. «2»
با اينكه تمام انبيا با مردم برخورد عاطفى و برادرانه داشتهاند، ولى از اينكه كلمهى «أَخاهُمْ» تنها براى بعضى از آنان بكار رفته است، شايد بتوان استفاده كرد كه بعضى از انبيا علاوه بر برخورد عطوفانه فاميل قوم خود نيز بودهاند.
📝پیام ها🔰
1- برخورد انبيا با مردم، برادرانه بوده است. «أَخاهُمْ»
2- دعوت به توحيد، سرلوحهى دعوت انبياست. «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»
3- انتظار نداشته باشيد همهى مردم منطق شمارا بپذيرند. «فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ»
4- نزاع ميان حقّ و باطل دائمى است. «يَخْتَصِمُونَ»
5- راه توبه را براى بازگشت مجرمان باز بگذاريد. «لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ»
6- انبيا دلسوز مردمند. يا قَوْمِ ... لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
7- استغفار، زمينهى جذب رحمت الهى است. «تستغفرون اللّه لعلّكم ترحمون»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 47 . 48 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ «47»
🦋🦋(مردم به صالح) گفتند: ما بهتو وهمراهانت فالبد زدهايم (وقحطى موجود به خاطر وجود شماست. صالح) گفت: فال (وسرنوشت نيك وبد) شما نزد خداست، بلكه شما گروهى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفتهايد.
«1». اعراف، 77.
«2». تفسير نورالثقلين.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 431
🕋وَ كانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ «48»
🦋🦋و در آن شهر نُه دسته (و گروه) بودند كه در آن سرزمين فساد مىكردند و اهل اصلاح نبودند.
📝نکته ها👇
كلمهى «رَهْطٍ» به دستهاى گفته مىشود كه ميانشان رابطهى گرمى باشد. «1»
كلمهى «تطير» از «طير» به معناى پرنده است. مردم عرب هنگام سفر، پرندهاى را رها مىكردند كه اگر به سمت راست مىپريد (اين كار را به فال نيك مىگرفتند و) سفر مىكردند و اگر به سمت چپ مىپريد (فال بد مىزدند و) سفر را تعطيل مىكردند. «2»
در اسلام، فال بد زدن (به نام طيره) شرك دانسته شده است. فال بد، رها كردن دلايل اصلى و رفتن به سراغ خرافات است.
فال بد زدن به انبيا، در قرآن مكرّر آمده است: فرعونيان بدبختىها را از موسى مىدانستند؛ «يَطَّيَّرُوا بِمُوسى» «3» به حضرت عيسى مىگفتند: «إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ» «4» در اين آيه نيز مىفرمايد: به صالح گفتند: «اطَّيَّرْنا بِكَ»
جملهى «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ» را چند نوع معنا كردهاند:
الف: شما توسط عوامل خدعهگر فريب خوردهايد كه اين گونه مقاومت مىكنيد. (بنا بر اينكه «فتنه» به معناى فريب و خدعه باشد)
ب: شما با حوادث تلخ آزمايش مىشويد. (اگر مراد از فتنه، امتحان وآزمايش باشد)
ج: شما به خاطر لجاجت كيفر مىشويد. (بنا بر اينكه مراد از فتنه، عذاب باشد)
📝پیام ها🔰
1- پيامبر اسلام و مسلمانان بدانند كه انبياى گذشته و يارانشان چگونه تحقير مىشدند، پس سختىها را تحمّل كنند. «قالُوا اطَّيَّرْنا»
«1». التحقيق فىكلمات القرآن.
«2». تفسير كشّاف.
«3». اعراف، 131.
«4». يس، 18.
جلد 6 - صفحه 432
2- فالزدن، تاريخى بس طولانى دارد. (كسى كه به خدا و حكمت الهى ايمان نداشته باشد، به خرافات روى مىآورد). «اطَّيَّرْنا»
3- در نظامى كه علم و ادب و منطق و وحى، حاكم نباشد، چهرههايى كه مايهى بركت هستند مايهى بدبختى معرّفى مىشوند. «اطَّيَّرْنا بِكَ»
4- حضور انبيا، به معناى محو مشكلات طبيعى و روزمره نيست. «اطَّيَّرْنا بِكَ»
5- تلخىها و ناگوارىها، هر يك دلايل حكيمانهاى دارد كه خداوند قرار داده است. «طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ»
6- برخورد با انبيا، يك آزمايش الهى است. «تُفْتَنُونَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 49 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ «49»
🦋🦋(آن گروه مفسد) گفتند: به خداوند سوگند ياد كنيد (و همقسم شويد) كه بر او و خانوادهاش شبيخون مىزنيم، سپس به ولىّ او خواهيم گفت: ما در محل قتل كسانش حاضر نبوديم (تا چه رسد به اينكه آنان را كشته باشيم)، و ما قطعاً راست مىگوييم.
📝نکته ها👇
«نبيتنه»، از واژهى «تبييت»، به معناى سوءقصد و هجوم شبانه است.
در اسلام، سوگندى ارزش دارد و وفاى به آن لازم است كه نسبت به انجام كارى ارزشمند يا ترك كارى ناپسند صورت گيرد، لذا اگر شخصى سوگند ياد كرد كه به مظلومى ضربهاى بزند يا از ظالمى حمايتى كند، اين سوگند ارزش شرعى و قانونى ندارد.
اين آيه، مارا به ياد هم سوگند شدن كفّار مكّه مىاندازد كه تصميم گرفتند شبيخون بزنند و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را در بستر خواب شهيد كنند، ولى پيامبر اكرم، حضرت على عليه السلام را به جاى خود خواباند و توطئهى دشمن خنثى شد.
جلد 6 - صفحه 433
📝پیام ها🔰
1- گفتههاى مخفيانه، بعد از قرنها كشف مىشود. «قالُوا تَقاسَمُوا»
2- دشمن، از مقدّسات دينى سوء استفاده مىكند. «تَقاسَمُوا بِاللَّهِ»
3- مجرمترين افراد- كه قاتلان انبيا هستند- در دل، خدا را قبول دارند و با نام او شرارتهاى خود را سر و سامان مىدهند. «تَقاسَمُوا بِاللَّهِ»
4- افراد يا گروههاى باطل، براى اهداف مشترك خود، متحدّ و همقسم مىشوند.
«تَقاسَمُوا»
5- در تاريخ، عبرتهاى زيادى است. (سوگند به نام خدا براى قتل پيامبر خدا!) «تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ» (همچنان كه خوارج در خانهى خدا و در ماه خدا، ولىّ خدا را در حال عبادت خدا، به نيّت تقرب به خدا در ليالى قدر وسحر نوزدهم رمضان ضربت زدند و شهيد كردند).
6- استفاده از تاريكى شب، براى انجام توطئهها، تاريخى طولانى دارد. «لَنُبَيِّتَنَّهُ»
7- انبيا و ياورانشان، در معرض سختترين توطئهها بودهاند. «لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ»
8- قساوت بشر، حدّ و مرزى ندارد. (پيامبركشى، قتل بستگان پيامبر و شبيخون زدن). «لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ»
9- قصاص، قانون عقلى و در تمام اديان آسمانى نيز بوده است. «لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ»
10- مجرم، با ظاهرسازى وتوجيه، بر گناه خود سرپوش مىگذارد. «ما شَهِدْنا»
11- به همهى كسانى كه ادّعاى صداقت دارند و شعار صداقت مىدهند، اطمينان نكنيد. لَنَقُولَنَ ... إِنَّا لَصادِقُونَ
12- صداقت را حتّى قاتلان انبيا، يك شرف و ارزش مىدانند. «إِنَّا لَصادِقُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 434
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 50 . 51 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «50»
🦋🦋و (آن نه گروه مفسد) دست به تدبير بزرگى زدند و ما نيز به تدبير بزرگى دست زديم، ولى آنها نمىفهميدند.
🕋فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ «51»
🦋🦋پس بنگر كه پايان تدبير آنان (و شبيخون به صالح و كسانش) به كجا انجاميد، ما آنان و قومشان همگى را هلاك كرديم.
📝نکته ها👇
هلاكت قوم ثمود با چند تعبير در قرآن آمده است:
الف: زلزله. «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ» «1»*
ب: صاعقه. «فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ» «2»*
ج: صيحه. «وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ» «3»
البتّه هيچ مانعى ندارد كه هر سه عذاب، در يك زمان واقع شده باشد.
يكى از نمونههاى مكر الهى، همان مهلت و نعمت دادن به گناهكاران است، تا آنان سرگرم شوند و همين كه پيمانهى آنان پر شد، ناگهان به قهر الهى گرفتار شوند.
📝پیام ها🔰
1- كيفرهاى الهى، با جُرم انسان متناسب است. «مَكَرُوا- مَكَرْنا»
2- كسانى كه عليه اولياى خدا توطئه مىكنند، طرف آنها خداست. «مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً» 3- در برابر نقشههاى كفّار شما نيز بايد اهل تدبير و نقشه باشيد. «مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً»
4- خداوند تدبير مردم را مىداند، امّا مردم تدبير او را نمىدانند. «وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»
«1». اعراف، 78.
«2». ذاريات، 44.
«3». هود، 67.
جلد 6 - صفحه 435
5- چوب خدا صدا ندارد. مَكَرْنا ... وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ
6- تاريخ، بر قانون و سنّت معيّنى استوار است و دقّت در آن، براى دورانهاى ديگر سودمند است. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ»
7- سنّت الهى بر پيروزى حقّ بنا نهاده شده است. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ»
8- زود قضاوت نكنيد؛ از توفيقاتى كه به خاطر مكر، نصيب بعضىها مىشود، فريب نخوريد، بلكه به عاقبت آنان توجّه كنيد. «عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ»
9- آمادهباش دشمنان براى ارتكاب جنايت، سبب قهر الهى است، گرچه آنان به اهداف پليد خود نرسند. (دشمنان، همقسم شدند تا پيامبر را بكشند و در كمين هم نشستند، ولى حضرت را نكشتند، لكن خودشان هلاك شدند). «دَمَّرْناهُمْ»
10- پيروى از مفسدان، عقوبت دارد. «دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 52 تا 55 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «52»
🦋🦋پس اين خانههاى آنهاست كه به خاطر ظلمى كه كردند ويران و خالى شده است، و قطعاً در اين (كيفر، عبرتو) نشانه روشنى است براى اهل علم و آگاهى.
🕋وَ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «53»
🦋🦋و مؤمنان و كسانى را كه اهل پروا بودند، (از مهلكه) نجات داديم.
📝نکته ها👇
كلمهى «خاوِيَةً»، هم به معناى سقوط، فنا و ويرانى است، و هم به معناى خالى شدن از ساكنان مىباشد.
📝پیام ها🔰
1- آثار باستانى عبرتآموز بايد براى آيندگان حفظ شود. «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ»
2- عقوبت، مخصوص آخرت نيست، گاهى ستمگران، در دنيا به عقوبت
جلد 6 - صفحه 436
مىرسند. «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً»
3- عبرتها و نشانهها، به تنهايى كافى نيست؛ انگيزهى عبرت آموزى در انسانها لازم است. «لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
4- سرنوشت انسان، در گرو اعمال اوست. «خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا- أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا»
5- قهر الهى، تر و خشك را با هم نمىسوزاند، لذا افراد متّقى استثنا مىشوند و نجات مىيابند. «وَ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»
6- آثار ايمان و تقوا، مخصوص آخرت نيست؛ اهل تقوا، در دنيا نيز نتيجهى كار خود را مىبينند. «وَ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»
7- ايمانى كارساز است كه با تقواى دائمى همراه باشد. «آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🕋وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ «54»
🦋🦋و (نيز) لوط را (فرستاديم) كه به قومش گفت: آيا اين كار بسيار زشت را در حالى كه به زشتى آن آگاهيد، انجام مىدهيد؟
🕋أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ «55»
🦋🦋آيا شما با بودن زنان، براى غريزهى شهوت به سراغ مردان مىرويد؟ بلكه شما مردمى (نادان و) جهالت پيشهايد.
📝نکته ها👇
قوم لوط در برابر چشم يكديگر و در جلسهى علنى، لواط مىكردند. در آيهى 29 عنكبوت مىخوانيم: «وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ» يعنى شما در انجمن و جلسهى علنى، منكر انجام مىدهيد. در اين آيه نيز مىفرمايد: «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» يعنى در برابر چشم يكديگر و يا با بصيرت و آگاهى گناه مىكنيد.
لواط از گناهان كبيره است، زيرا در آيات بعد آمده است كه عذاب الهى را به دنبال دارد.
در آيات ديگر قرآن كريم آمده است: همسر براى آرامش، تربيت نسل و تعاون در زندگى،
جلد 6 - صفحه 437
است، ولى در اين جا تنها مسألهى شهوت را بيان كرده است، زيرا قوم لوط هدفى جز شهوت نداشتند. «شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ»
📝پیام ها🔰
1- پيامبران و رهبران مصلح جامعه با گناهانِ شايع زمان خود به شدّت مبارزه مىكنند. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
2- با سؤال انتقادى، وجدانها را بيدار كنيد. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
3- يكى از وظايف انبيا، مبارزه با منكرات است. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
4- حرمت لواط، مخصوص اسلام نيست. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ»
5- گناه علنى و آگاهانه، زشتى، كيفر و انتقاد بيشترى دارد. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»
6- زشتى لواط بر همه روشن است. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»
7- در نهى از منكر، به سراغ منكرات علنى برويد. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»
8- دفع شهوت بايد از طريق مشروع باشد. أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً ...
9- انحراف از مسير طبيعى و شرعى در امور جنسى، جهل و حماقت است. «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»
10- همجنسگرايى، برخاسته از بىفرهنگى است. علم و دانشى كه انسان را از گناه باز ندارد، جهل است. لَتَأْتُونَ الرِّجالَ ... أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ
جلد 6 - صفحه 438
جزء «20»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 56 تا 58 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ «56»
🦋🦋ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: خاندان لوط را از شهرتان بيرون كنيد، زيرا آنان مردمى هستند كه پاكيزگى مىجويند.
📝پیام ها🔰
1- مجرمان، چون منطق ندارند، در برابر انبيا به زور متوسّل مىشوند. «أَخْرِجُوا»
2- در محيط آلوده، پاكدامنى جرم است. أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ ... إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ
3- نهى از منكر، گاهى تاوان تبعيد شدن دارد. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
4- در برابر گناه، سكوت ممنوع است، لااقل فضا را بر گناهكار تنگ كنيم.
«أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
5- آزادى براى گناه، تفكّر قوم لوط است. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
6- سابقهى تبعيد مردان خدا، به زمان ابراهيم و لوط باز مىگردد. «أَخْرِجُوا»
7- چون فطرت گناهكار پاك است، لذا خود را مجرم و ديگران را پاك مىبيند.
«إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ»
8- محيط، انسان را به گناه مجبور نمىكند زيرا در زمان شيوع فحشا نيز گروهى پاك زندگى مىكنند. «أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ»
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🕋فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ «57»
🦋🦋پس ما لوط و خانوادهاش را نجات داديم، جز زنش را كه (به خاطر انحراف) مقدّر كرده بوديم از بازماندگان (و هلاك شدگان در آن شهر) باشد.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 439
🕋وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ «58»
🦋🦋سپس بارانى (از سنگ) بر سر آنها باريديم (و همگى زير آن دفن شدند) و چه بد است باران انذار شدگان.
📝نکته ها👇
كلمهى «غابرين» به معناى بازماندگان و هلاك شدگان است، اين كلمه هفت بار در قرآن به كار رفته و تمام هفت مورد دربارهى همسر لوط است.
مراد از باران، گِل سخت است، به دليل آيهى «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ» «1»
خداوند بارها نجات مؤمنان و خوش عاقبتى متّقين را وعده داده و تحقّق آن را در تاريخ انبيا و امّتها بيان كرده است، از جمله:
الف: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا» «2» ما قطعاً پيامبران و كسانى را كه ايمان آوردهاند يارى خواهيم كرد.
ب: «حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ» «3» بر ما لازم است كه اهل ايمان را نجات دهيم.
📝پیام ها🔰
1- ثمرهى تقوا و پاكدامنى در دنيا، نجات از قهر الهى است. «فَأَنْجَيْناهُ»
2- نجات الهى از طريق اسباب طبيعى است. (لوط به امر خدا از منطقه خارج شد تا نجات پيدا كند). «فَأَنْجَيْناهُ»
3- رهبران الهى، تحت حمايت خداوند هستند. «فَأَنْجَيْناهُ»
4- زن در انتخاب عقيده، مستقلّ است ونظام خانوادگى، محيط زندگى و وابستگى اقتصادى به شوهر، او را در انتخاب عقيده و عمل مجبور نمىكند. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
5- وابستگى، عامل نجات نيست؛ شايستگى لازم است. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
«1». حجر، 74.
«2». غافر، 51.
«3». يونس، 103.
جلد 6 - صفحه 440
6- در كيفر و مجازات متخلفان، تحت تأثير روابط قرار نگيريد. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
7- در برخوردها، حساب هر كسى را جداگانه بررسى كنيم؛ انحراف همسر، به پاكى شوهر ضررى نمىزند. فَأَنْجَيْناهُ ... إِلَّا امْرَأَتَهُ (همسر پيامبر مىتواند دوزخى باشد)
8- گاهى همسر، عامل نفوذى مخالفان است. (هرگاه زمينهاى براى لواط پيدا مىشد، مثلًا اگر مهمانان زيبا صورتى به خانهى حضرت لوط مىآمدند، اين زن مردم را خبر مىكرد و به گناه ديگران راضى بود). «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
9- مقدرات الهى، به عملكرد خود انسان بستگى دارد. «قَدَّرْناها»
10- كسانى كه با لواط توليد نسل را قطع مىكنند، با سنگباران شدن، نسل خودشان قطع مىشود. «أَمْطَرْنا»
11- تغيير مسير ازدواج، به همجنسبازى، و تغيير قانون خلقت، سبب تغيير باران رحمت به باران عذاب مىشود. «فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ»
12- عقابهاى الهى، بعد از اتمام حجّت است. «مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 59 . 60 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ «59»
🦋🦋بگو: سپاس براى خداست و سلام بر آن بندگانش، كه آنان را برگزيد. آيا خدا بهتر است يا آنچه را كه شريك قرار مىدهند؟
📝پیام ها👇
1- مجازات مجرمان و نجات مؤمنان، از الطاف الهى است و بايد شكر آن را به جاى آورد. «فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ- قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ»
2- شيوهى شكر را بايد از خدا بياموزيم. «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ»
3- ستايش بندگان خدا و سلام بر آنان، در كنار ستايش خدا مطرح است.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ»
جلد 6 - صفحه 441
4- به ياد خدا باشيم، «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ» تا خدا هم ياد ما را زنده بدارد. «سَلامٌ عَلى عِبادِهِ»
5- ياد اولياى خدا را فراموش نكنيد. «سَلامٌ عَلى عِبادِهِ»
6- اولياى خدا زندهاند و سلام ما را دريافت مىكنند. «سَلامٌ عَلى عِبادِهِ»
7- دل به خدا بسپاريم و بندهى او شويم تا سلام خدا و رسول را دريافت كنيم.
«سَلامٌ عَلى عِبادِهِ»
8- بندگى انسان، معيار گزينش الهى است. «عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى»
9- با سؤال، وجدانها را بيدار كنيد. «آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ»
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🕋أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ «60»
🦋🦋كيست كه آسمانها و زمين را آفريد؟ و از آسمان براى شما آب فرستاد، پس به وسيلهى آن، باغهايى بهجتانگيز رويانيد؛ كار شما نبود كه درختانش را برويانيد، آيا معبودى با خداست؟ (نه) بلكه آنان قومى منحرفند.
📝نکته ها👇
«حَدائِقَ»، جمع «حديقه»، به معناى باغى است كه ديوار داشته باشد، نظير حدقهى چشم.
📝پیام ها🔰
1- تفكّر در آفرينش، بهترين راه وصول به خداست. «أَمَّنْ خَلَقَ»
2- هر درخت و گياهى كه مىرويد، زير نظر خداوند و با ارادهى اوست. «فَأَنْبَتْنا»
3- اعمال قدرت الهى، از طريق اسباب عادّى است. «فَأَنْبَتْنا بِهِ»
4- زيبايى دلانگيز، يك ارزش است. «ذاتَ بَهْجَةٍ»
5- طورى سخن بگوييم كه همه بفهمند. (خواصّ و اسرار گياهان را همه
جلد 6 - صفحه 442
نمىفهمند، ولى شادابى وزيبايى سبزه وگلها را همه درك مىكنند. «حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ»
6- وقتى به قدرت خدا پى مىبريم كه به ناتوانى خود- حتّى براى روياندن يك درخت- پى ببريم. «ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا»
7- با سؤالهاى پيامدار، وجدانها را بيدار كنيم. أَمَّنْ خَلَقَ ... أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ
8- جلوى شبهات را بگيريد. آفرينش آسمانها و زمين، مدعى ندارد، ولى كشت و زرع، مدعى دارد. بعضى مىگويند: ما منطقه را سبز و آباد كرديم. و لذا خداوند مىفرمايد: «ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها» و در جاى ديگر مىفرمايد:
«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» «1» آيا شما كشت و زراعت مىكنيد يا ما؟
9- توحيد، راه مستقيم و شرك، راه انحرافى است. «يَعْدِلُونَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 61 . 62 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «61»
🦋🦋كيست كه زمين را قرارگاهى ساخت و در آن، رودها قرار داد، و براى آن، كوهها را (مانند لنگر) ثابت و پابرجا قرار داد و ميان دو دريا (شور و شيرين) مانعى قرار داد (كه مخلوط نشوند). آيا معبودى با خداست؟ (نه) بلكه اكثر آنان نمىدانند.
🕋أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ «62»
🦋🦋كيست كه هرگاه درماندهاى او را بخواند، اجابت نمايد و بدى و ناخوشى را برطرف كند، و شما را جانشينان (خود در) زمين قرار دهد؟ آيا با خداوند معبودى است؟ چه كم پند مىپذيريد.
«1». واقعه، 64.
جلد 6 - صفحه 443
📝نکته ها👇
در روايات و تفاسير نديدم كه دربارهى تلاوت آيهى 62 براى استجابت دعا نقشى باشد، لكن مردم به خاطر تناسب محتواى آيه تبّركاً آن را مىخوانند و مانعى ندارد.
مناجات با خداى سبحان و راز ونياز با او كارى پسنديده و لازم است، دعا به درگاه او و درخواست حل مشكلات خصوصاً هنگام درماندگى، براى همگان ضرورى است.
اين نياز مريمى بوده است و درد
كان چنان طفلى سخن آغاز كرد
هر كجا دردى دوا آن جا بود
هر كجا فقرى نوا آن جا بود
هر كجا مشكل جواب آن جا رود
هر كجا پستى است آب آن جا رود
پيش حقّ يك ناله از روى نياز
به كه عمرى در سجود و در نماز
زور را بگذار زارى را بگير
رحم سوى زارى آيد اى فقير «1»
در روايات مىخوانيم: نمونهى مضطرّ واقعى، امام زمان (عجّلاللّه تعالى فرجه الشريف) است و بدترين سوء «وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»، سلطهى كفّار است كه در زمان آن حضرت برطرف مىشود و نمونهى «يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ» حكومت صالحان در آن زمان است. «2»
هر جا كه دعاى ما مستجاب نشود، دليلى دارد، همچون:
الف: دعاى ما، طلبِ خير نبوده وما گمان مىكرديم خير است. (زيرا دعا، يعنى طلبِ خير)
ب: نحوهى درخواست، جدّى و همراه با درماندگى نبوده است.
ج: در دعا اخلاص نداشتهايم، يعنى اگر به درگاه خداوند رو كردهايم، به ديگران نيز چشم اميد داشتهايم.
البتّه گاهى به جاى استجابتِ آنچه مىخواهيم، خداوند حكيم مشابه آن را به ما مىدهد و گاهى به جاى خواستهى ما، كه نزد خداوند به مصلحت ما نيست، خداوند بلائى از ما دور مىكند و گاهى به جاى برآوردن حاجت در دنيا، در قيامت جبران مىكند و گاهى به جاى لطف به ما، به نسل ما لطف مىكند كه همهى اين مطالب در روايات آمده است.
«1». مولوى.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 6 - صفحه 444
اجابتِ مضطرّ، كارى الهى است ولى سنّت الهى را تغيير نمىدهد. مثلًا سنّت خداوند آن است كه مردم به نحوى بايد از دنيا بروند و همهى انسانها در لحظهى احتضار، مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد، بايد قانون مرگ را لغو كند.
⭕️ريشهى ايمان به خدا
ريشهى ايمان به خدا، عقل و فطرت است؛ لكن مادّيون مىگويند: ريشهى ايمان به خدا ترس است. يعنى انسان چون خود را در برابر حوادث عاجز مىبيند، هنگام بروز حادثهاى تلخ، قدرتى را در ذهن خود تصوّر مىكند و به آن پناه مىبرد.
مادّيون با اين محاسبه، ايمان را زاييدهى ترس مىدانند؛ امّا اشتباه آنان اين است كه تفاوت رفتن به سوى خدا را با اصل ايمان به خدا نمىفهمند. مثلًا ما هنگام ديدن سگ و احساس خطر، سراغ سنگ مىرويم. امّا آيا مىتوان گفت: پيدايش سنگ به خاطر سگ است؟
همچنين ما هنگام اضطرار و ترس رو به خدا مىرويم، آيا مىتوان گفت: اصل ايمان به خدا زاييدهى ترس است؟
علاوه بر آنكه اگر سرچشمهى ايمان ترس باشد، بايد هر كس ترسوتر است، مؤمنتر باشد.
در حالى كه مؤمنان واقعى، شجاعترين افراد زمان خود بودهاند و بايد انسان در لحظاتى كه احساس ترس ندارد، ايمانى هم نداشته باشد، در حالى كه ما در لحظههايى كه ترس نداريم خدا را به دليل عقل و فطرت قبول داريم. در حقيقت ترس و اضطرار، پردهى غفلت را كنار مىزند و مارا متوجّه خدا مىكند و لذا منكران خدا هرگاه در هواپيما يا كشتى نشسته باشند و خبر سقوط يا غرق شدن را بشنوند و يقين كنند كه هيچ قدرتى به فريادشان نمىرسد؛ از عمق جان به يك قدرت نجاتبخش اميد دارند. آنها در آن هنگام به يك نقطه و به يك قدرت غيبى دل مىبندند كه آن نقطه، همان خداى متعال است.
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 63 . 64 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ «63»
🦋🦋كيست كه شما را در تاريكىهاى خشكى و دريا (به وسيلهى ستارگان) هدايت مىكند، و كيست كه بادها را پيشاپيش (باران) رحمتش به عنوان بشارت مىفرستد، آيا معبودى با خداست؟ خداوند برتر است از آن چه براى او شريك قرار مىدهند.
📝نکته ها👇
شايد مراد از هدايت در تاريكىهاى دريا و خشكى، هدايت از طريق ستارگان باشد. زيرا در جاى ديگر مىخوانيم: «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ» «1»
📝پیام ها🔰
1- بهترين راه خداشناسى، توجّه كردن به مشكلات و بنبستهاى زندگى و پيدا شدن راهحل وروزنههاى اميد به لطف خداوند است. «أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ- مَنْ يُرْسِلُ»
2- حركت بادها با تدبير اوست. «يُرْسِلُ الرِّياحَ»
3- اگر وجدان خود را قاضى كنيم، در مىيابيم كه جز او خدايى نيست. «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ»
4- هرگونه شرك، محكوم است. «عَمَّا»
5- قرار دادن شريك براى خداوند، توهين به مقام اوست. «تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ»
«1». نحل، 16.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 446
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🕋أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «64»
🦋🦋كيست كه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را (در قيامت) باز مىگرداند و كيست كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد؟ آيا با خداوند معبودى هست؟ بگو: اگر راست مىگوييد برهانتان را بياوريد.
📝نکته ها👇
از آيهى 60 تا اين آيه، پنج مرتبه پى در پى، جملهى «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ» آمده است كه براى باطل كردن شرك و نفى خدايان دروغين مىباشد.
روزىِ انسان، گاهى مثل نور، هوا و باران، از آسمان است و گاهى مثل سبزى و ميوه از زمين و گاهى از حيوانات است كه آنها نيز با واسطه، از زمين استفاده و رشد مىكنند و گاهى از معادن است كه آنها نيز از زمين هستند. «1»
از نظر قرآن هيچ آفريدهاى محو نمىشود بلكه از نظر ماست كه مفقود مىشود. «2» معاد، برگرداندن معدوم نيست تا بعضى خيال كنند كارى محال است، بلكه رجوع موجودات به شكل اوّل است، بعد از تغييرى كه در شكل آنها به وجود آمده است.
آيات تكرارى قرآن، با نوآورى همراه است: از آيهى 60 تا 64، جملهى «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ»* تكرار شده، لكن هر بار با يك جملهى تازه همراه است:
در آيهى 60 مىخوانيم: «بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ» مشركان انحراف دارند.
در آيهى 61 مىخوانيم: «بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ» انحرافشان به خاطر جهل است.
در آيهى 62 مىخوانيم: «قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» و حالا كه جاهلند، كمتر متذكّر مىشوند.
در آيهى 63 مىخوانيم: «تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» خداوند از شرك آنان منزّه است.
در آيهى 64 مىخوانيم: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ» اينها بىدليل به سراغ شرك رفتهاند.
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير الميزان.
جلد 6 - صفحه 447
📝پیام ها🔰
1- همان قدرتى كه در آغاز آفريد، باز هم مىتواند آن را برگرداند. «يَبْدَؤُا- يُعِيدُهُ»
2- معاد، جسمانى است. «يُعِيدُهُ»
3- با سؤال، وجدانها را بيدار كنيد. «أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ- مَنْ يَرْزُقُكُمْ- أَ إِلهٌ»
4- مخالفان شما اگر برهان دارند بپذيريد. «قُلْ هاتُوا»
5- اسلام، دين برهان است و از مخالفان خود هم برهان مىطلبد. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 65 تا 68 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «65»
🦋🦋بگو: جز خداوند، هيچ كس در آسمانها و زمين، غيب نمىداند و كسى نمىداند چه زمانى برانگيخته خواهد شد.
🕋بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ «66»
🦋🦋بلكه علم مشركان در قيامت به كمال خواهد رسيد، بلكه آنان (امروز) دربارهى آن (آخرت) در شك هستند، بلكه نسبت به (چگونگى) وقوع آن كورند.
🕋وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ «67»
🦋🦋و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: آيا هرگاه ما و پدرانمان (بعد از مرگ) خاك شديم، آيا حتماً (زنده از گور) بيرون آورده مىشويم؟
🕋لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «68»
🦋🦋در حقيقت به ما و نياكانمان از قبل، اين وعده داده شده، (لكن) اين وعده جز افسانههاى پيشينيان چيز ديگرى نيست.
جلد 6 - صفحه 448
📝نکته ها👇
غيب، چند نوع است: نوعى از آن را خداوند به انبيا مىآموزد، «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «1» ولى نوعى ديگر نظير علم به زمان وقوع قيامت، مخصوص ذات مقدّس اوست.
كلمهى «مَنْ» براى موجودات باشعور است، بنابراين چه بسا در آسمانها علاوه بر فرشتگان موجودات باشعورى باشند كه در قيامت همچون انسانها مبعوث شوند.
جملهى «بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ» نظير جمله «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» «2» است.
كلمهى «ادَّارَكَ» از «تدارك» به معناى پيوستن و ملحق شدن اجزا مىباشد. يعنى مشركان در دنيا گرفتار تشتّت فكرند، ولى در آخرت اطلاعات آنها بهم پيوسته و به علم مىرسند، البتّه ديگر چه سود!
كلمه «أَساطِيرُ» جمع «اسطوره» بهمعناى افسانه است. كافران به پيامبران تهمت مىزدند كه آنچه دربارهى قيامت مىگوييد، مطالب بىاساسى است كه براى سرگرمى بيان مىشود.
📝پیام ها🔰
1- انكار معاد، كفر است. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا»
2- اگر حقيقتى را ما نپذيرفتيم، دليل آن نيست كه واقع نمىشود يا وجود ندارد. «أَ إِذا كُنَّا»
3- تكرار سؤال، همراه با ناباورى، نشانهى انكار است. «أَ إِذا- أَ إِنَّا»
4- يكى از كارهاى دشمنان، ايجاد شك در مسايل عقيدتى است. «أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ»
5- قديمى بودن حرف، نشانهى ضعف آن نيست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ
6- همهى انبيا وعدهى معاد مىدادند. «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ»
7- خلافكار، دنبال يافتن شريك جرم است. «نَحْنُ وَ آباؤُنا»
8- افسانه خواندن سخنان انبيا، يكى از حربههاى كافران است. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
«1». هود، 49.
«2». نبأ، 4- 5.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 449
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 69 . 70 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ «69»
🦋🦋بگو: در زمين بگرديد پس بنگريد كه فرجام گنه پيشگان چگونه بوده است.
🕋وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ «70»
🦋🦋و بر (انحراف و عواقب شوم) آنان اندوه مخور و از آنچه مكر (و توطئه) مىكنند، دلتنگ مباش.
📝نکته ها👇
قرآن بارها با جملهى «سِيرُوا»* يا «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا»* مردم را براى سير در زمين تشويق كرده و در اكثر موارد براى انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگى مجرمان بوده است.
📝پیام ها🔰
1- بازديد از آثار بجا مانده از ستمگران تاريخ، يكى از ابزار رشد و تربيت است. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
2- تاريخ بشر، اصول، قانون و سنّتى دارد كه بر اساس آن اصول، عبرتهاى گذشته مىتواند براى امروز درس باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
3- سفرها بايد هدفدار باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
4- حفظ آثار گذشتگان، براى پندگيرى آيندگان لازم است. «فَانْظُرُوا»
5- مناطقى كه با قهر خدا قلع و قمع شده، مناطق ملى است و بازديد از آنها بايد براى همگان بدون مانع باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
6- مجرمان، بد عاقبت هستند. «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ» (جرم پى در پى، سبب كفر و تكذيب مىشود).
7- گناه، كيفر دنيوى و اخروى دارد. (مشت نمونه خروار است، قهر دنيوى را ببينيد تا به قهر اخروى پى ببريد). «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ»
8- وقتى كه عاقبت مجرمان، قلع و قمع شدن است، چرا براى لجاجت و عناد
جلد 6 - صفحه 450
آنان محزون باشيم؟ «لا تَحْزَنْ»
9- پيامبر حتّى براى هدايت دشمنان مكّار دلسوز بود. لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ ... يَمْكُرُونَ
10- پيامبران، تحت حمايت الهى هستند. «لا تَحْزَنْ- لا تَكُنْ» خداوند پيامبرش را تسلى مىدهد.
غم مخور زان رو كه غمخوارت منم
وز همه بدها نگهدارت منم
از تو گر اغيار برتابند روى
اين جهان و آن جهان يارت منم
11- توان و ظرفيّت انسانها حتّى انبيا، محدود است. «فِي ضَيْقٍ» نگرانى پيامبر اسلام از مؤثّر واقع شدن حيلهى كفّار و بىاثر ماندن تبليغ خودش بود كه خداوند به او اطمينان وتسلّى مىدهد. «لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ»
12- دشمنان اسلام، دائماً مشغول حيله و توطئه هستند. «يَمْكُرُونَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 71 تا 74 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «71»
🦋🦋و مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (عذاب دنيا يا قيامت) كى خواهد بود؟
🕋قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ «72»
🦋🦋بگو: چه بسا بخشى از آن عذابى را كه با شتاب مىخواهيد، در پى شما باشد (و به شما برسد و خود خبر نداشته باشيد).
🕋وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ «73»
🦋🦋و البتّه پروردگار تو بر (اين) مردم داراى بخشش است و لكن بيشترشان شكرگزار نيستند.
🕋وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «74»
🦋🦋و البتّه پروردگارت، آنچه را در سينههاشان پنهان دارند و آنچه را آشكار مىنمايند، (به خوبى) مىداند.
جلد 6 - صفحه 451
📝نکته ها👇
هنگامى كه انبيا مردم را در مورد قيامت يا قهر خداوند هشدار مىدادند، مردم زمان وقوع قيامت را مىخواستند ولى از آن جا كه زمان قيامت را جز خدا كسى نمىداند، انبيا پاسخ نمىدادند و تنها نسبت به اصل قهر الهى به مردم هشدار مىدادند، نه زمان آن.
آنچه در سينههاست؛ «ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از كارهاى علنى؛ «ما يُعْلِنُونَ» آمده و اين مىتواند به چند دليل باشد:
الف: افكار و نيّتهاى درونى، انگيزهى كارهاى بيرونى است و لذا مقدّم شده است.
ب: دانستن باطن افراد مهمتر از دانستن ظاهر آنان است.
ج: علم خداوند به اهداف و افكار باطنى، براى منكران معاد تهديد بيشترى دارد.
📝پیام ها🔰
1- كفّاربراى مشاهدهى عذاب، شتابى همراه با مسخره دارند. «مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»
2- ندانستن جزئيّات يك حقيقت، دليل بر انكار اصل آن نيست. (اگر زمان وقوع قيامت را نمىدانيم، اصل آن را تكذيب نكنيم). «مَتى هذَا الْوَعْدُ»
3- ريشهى سؤال از زمان وقوع قيامت، شك در نبوّت است. «إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»
4- پاسخ دادن به هر سؤالى لازم نيست. (كفّار از پيامبر مىخواستند وقت عذاب را معيّن كند، ولى آن حضرت تعيين نمىكردند). «عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ»
5- عجلهى مردم در نزول عذاب بر كافران، حكمت خدا را تغيير نمىدهد. عَسى أَنْ يَكُونَ ... الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ
6- دنيا جاى كيفر كامل نيست. «بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ»
7- كيفرهاى الهى داراى نظام و زمانبندى و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَكُمْ»
8- بيم و اميد، در كنار هم سازنده است. رَدِفَ لَكُمْ ... إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ
9- در پى بودن قهرالهى نسبت به كفّار حتمى نيست، آنان مىتوانند با توبه وتغيير موضع، نجات يابند. عَسى ... ( «عَسى» به معناى بازبودن راه بازگشت است)
10- چشيدن گوشهاى از عذاب دنيوى مىتواند وسيلهى هوشيارى وتوبه و
جلد 6 - صفحه 452
نوعى فضل الهى باشد. «رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»
11- تأخير در كيفر، يكى از شيوههاى تربيت ونشانهى لطف الهى وفرصتى براى توبه است. «إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»
12- اكثريّت ناسپاس، مسير لطف خدا را تغيير نمىدهد. لَذُو فَضْلٍ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ
13- در علم خدا شك نكنيد. «إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»
14- وقتى كه خداوند همه چيز را مىداند، گناه و نفاق براى چه؟ «لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ» مخفى يا علنى بودن امور، در علم خداوند تأثيرى ندارد.
15- ربوبيّت خداوند، مستلزم آگاهى كامل اوست. «رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»
16- علم خداوند به نهان و آشكار، ضامن عمل به وعدههاى اوست، پس عجله نكنيد. مَتى هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ ... إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ...
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 75 . 76 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋 وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «75»
🦋🦋و هيچ (موجود) پنهانى در آسمان و زمين نيست، مگر اين كه در كتابى روشن (نزد خداوند ثبت) است.
📝نکته ها👇
حرف (تاء) در كلمهى «غائِبَةٍ»، يا براى مبالغه است، نظير علّامة، يعنى چيزهايى كه خيلى سرّى و مخفى است و يا براى تأنيث است به اعتبار آنكه كلمهى «غائِبَةٍ» صفت براى كلمهى «أَشْياءَ» يا «خصال» باشد، كه محذوفند. «1»
غيب آسمانها و زمين، تمام كارهاى مخفى بشر، نيّتها، وقوع قيامت، زمان نزول رحمت يا عذاب و اسرار ديگر را شامل مىشود.
شايد مراد از «كِتابٍ مُبِينٍ»، لوح محفوظ و علم بىپايان خدا باشد.
«1». تفسير نمونه.
جلد 6 - صفحه 453
📝پیام ها🔰
1- چه بسيار امورى كه حواسّ بشرى از ادراك آنها عاجز است. «غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»
2- تمام هستى، زير نظر خداوند است وحساب وكتاب دارد. وَ ما مِنْ غائِبَةٍ ... إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🕋 إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «76»
🦋🦋همانا اين قرآن، بيشتر آنچه را بنى اسرائيل در آن اختلاف دارند، (به طور صحيح) بر آنان حكايت مىكند.
📝نکته ها👇
از اين آيه معلوم مىشود كه تورات وانجيل در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله قادر به حلّ اختلافات اهل كتاب نبوده وتنها قرآن، كه حاكم بر كتب آسمانى پيشين است، قدرت حلّ اختلافات را دارد.
📝پیام ها🔰
1- حلّ اختلافات فكرى و ريشهدار، آن هم به دست پيامبرى كه درس نخوانده و مكتب نرفته، نشانهى اعجاز و حقانيّت قرآن است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ ...
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد
2- يكى از بركات قرآن، حل اختلافات است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ ... يَخْتَلِفُونَ
3- اختلاف از مردم است، وگرنه مكاتب الهى اختلاف ندارند. «هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 454
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 77 . 78 . 79 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋 وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ «77»
🦋🦋و البتّه كه آن (قرآن) براى اهل ايمان، مايهى رحمت و هدايت است.
🕋إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ «78»
🦋🦋بدون شك، پروردگار تو با حكم خود ميانشان داورى خواهد كرد و او صاحب قدرت و آگاه است.
🕋فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ «79»
🦋🦋پس بر خداوند توكّل كن (و بدان) كه تو بر حقّ آشكار هستى.
📝پیام ها🔰
1- رفع اختلاف، نمونهى روشن هدايت و رحمت الهى است. لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ ... إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي
2- ايمان، سبب دريافت رحمت الهى است. «رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»
3- خداوند پيامبرش را دلدارى مىدهد. «إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي»
4- قضاوت، از شئون ربوبيّت الهى است. «إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي»
5- حكمهاى الهى، مخصوص ذات مقدّس اوست، زيرا جهل و ترس و غرائز و حوادث در او اثر ندارد و صد در صد عادلانه است. «بِحُكْمِهِ»
6- در قضاوت، علاوه بر عدالت، علم و قدرت نيز شرط است. «يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»
7- توكّل بر خداوند، يكى از شرايط موفّقيّت رهبر است. «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ»
8- توجّه به حقانيّت راه و تلقين آن، انسان را در برابر حوادث زودگذر بيمه مىكند. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
9- مخالفان پيامبر، بهانهجويى مىكردند، وگرنه راه او ابهامى نداشت. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
جلد 6 - صفحه 455
10- توكّل بر خداوند تنها در مسير حقّ معنا و ثمر دارد، نه در مسير باطل. «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
11- رهبر بايد به حقّانيت راهش ايمان داشته باشد. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 80 . 81 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ «80»
🦋🦋بىشك، نمىتوانى دعوت خود را به گوش مردگان برسانى، ونمىتوانى كران را آنگاه كه روى برمىگردانند و پشت مىكنند، فراخوانى (و حقيقت را به آنان بفهمانى).
🕋وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ «81»
🦋🦋تو هدايت كننده كوران از گمراهيشان نيستى؛ تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه به آيات ما ايمان آوردهاند و در برابر حقّ تسليم هستند.
📝نکته ها👇
مرگ و حيات در فرهنگ قرآن، هم به مرگ و حيات طبيعى و مادّى گفته مىشود و هم به مرگ و حيات معنوى.
قرآن، كسانى را كه تحت تأثير كلام حقّ قرار نمىگيرند، مرده مىداند «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى» چنانكه مكرّر مىفرمايد: شهدا را مرده ندانيد، آنان زنده و شادمانند و به يكديگر نويد مىدهند و از رزق الهى كاميابند. بنابراين، زندههاى سنگدل و لجوج، مردهاند، و شهيدان كه از دنيا رفتهاند، زندهاند. بهتر است مسئله را كمى باز و روشن كنيم:
جلد 6 - صفحه 456
⭕️مراحل حيات⭕️
حيات، داراى مراحلى است:
1. حيات نباتى. قرآن مىفرمايد: «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «1»* خداوند زمين را بعد از مرگ به وسيلهى باران زنده مىكند.
2. حيات حيوانى. قرآن مىفرمايد: «يُحْيِيكُمْ» «2»* ما به شما حيات داديم.
3. حيات روحى. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» «3» تا افراد زندهرا هشدار دهى. يعنى كسانى كه عقل و فطرت سالم دارند ونيز مىفرمايد: دعوت انبيا براى حيات شماست، «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «4»
4. حيات سياسى واجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «5» اگر با اجراى حكم قصاص، عدالت برقرار كرديد، جامعه زنده است (وگرنه جامعهى مردهاى داريد).
5. حيات اخروى. «يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي» «6» اى كاش براى حيات و زندگى حقيقى در آخرت چيزى مىفرستادم و ذخيرهاى مىاندوختم.
⭕️پاسخ يك اشكال⭕️
در تفسير نمونه «7» مىخوانيم: فرقهى وهّابيون، آيهى «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى» را دستاويز تفكّر انحرافى خود قرار داده، مىگويند: پيامبر اكرم از دنيا رفته وهيچ سخنى را نمىشنود، بنابراين معنا ندارد كه ما پيامبر را زيارت كنيم وخطاب به او مطالبى را بيان كنيم.
پاسخ فرقهى مذكور اين است كه آيه در مقام يك تشبيه اجمالى است؛ نظير تشبيه قلب سنگدلان به سنگ در تأثير ناپذيرى، قُلُوبُكُمْ ... كَالْحِجارَةِ «8» نه اينكه قلب آنان در همه چيز مثل سنگ است، زيرا قرآن، حيات برزخى را دربارهى شهدا پذيرفته ونسبت به آن، رواياتى از شيعه و سنّى نقل شده است:
1. محمّدبن عبدالوهّاب در كتاب الهدية السنيه، ص 41، مىگويد: پيامبر بعد از وفاتش داراى حيات برزخى، برتر از حيات شهداست و سلام كسانى را كه به او سلام مىدهند مىشنود.
«1». عنكبوت، 50.
«2». جاثيه، 26.
«3». يس، 70.
«4». انفال، 24.
«5». بقره، 179.
«6». فجر، 24.
«7». تفسير نمونه، ج 15، ص 543.
«8». بقره، 74.
جلد 6 - صفحه 457
2. روايات فراوانى در كتب شيعه واهلسنّت، در اين زمينه آمده است كه پيامبر و امامان عليهم السلام سخن كسانى را كه بر آنها از دور و نزديك، سلام مىدهند مىشنوند و پاسخ مىدهند و حتّى اعمال مردم بر آنان عرضه مىشود. «1»
3. ما خود شاهد هزاران نمونه از توسلاتى هستيم كه عين سخن و درخواست افراد متوسّل، لباس عمل پوشيده است.
4. در صحيح بخارى مىخوانيم: رسول خدا صلى الله عليه و آله با كفّار هلاكشدهى جنگ بدر گفتگو مىكرد و همين كه مورد سؤال عمر قرار گرفت، فرمود: «و الذى نفس محمد بيده ما انتم باسمع» به خدايى كه جانم در دست اوست، شما از آنان شنواتر نيستيد. «2»
5. حضرت على عليه السلام در پايان جنگ جمل فرمود: لاشهى كعببن سور را بنشانند، سپس به او كه هلاك شده بود فرمود: واى بر تو كه علم و دانش، تو را سودى نبخشيد و شيطان تو را گمراه كرد و به دوزخ فرستاد. «3»
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره نمل ( آیات 83 . 84 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ «83»
🦋🦋و (ياد كن) روزى كه از هر امّتى گروهى از كسانى كه آيات ما را انكار مىكنند محشور مىكنيم، پس آنان از پراكنده شدن منع مىشوند.
🕋حَتَّى إِذا جاؤُ قالَ أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي وَ لَمْ تُحِيطُوا بِها عِلْماً أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «84»
🦋🦋چون گردآيند، (خداوند) مىفرمايد: آيا آيات مرا دروغ انگاشتيد و حال آن كه به آنها احاطهى علمى نداشتيد، آيا شما (در طول حيات جز تكذيب) چه مىكرديد؟
📝نکته ها👇
با توجّه به اينكه در قيامت همهى مردم محشور مىشوند، «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» «1» و آيهى مورد بحث (83 نمل) مىفرمايد: از هر امّتى تنها گروهى را محشور مىكنيم، روشن مىشود كه اين آيه مربوط به قيامت نيست، بلكه مربوط به رجعت است كه قبل از قيامت گروهى زنده مىشوند.
در قرآن براى زنده شدن در دنيا، نمونههايى آمده است، از جمله در سورهى بقره مىخوانيم: خداوند به گروهى فرمان مردن داد، سپس آنان را زنده كرد؛ «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ» «2» يا در جاى ديگر مىفرمايد: ما شما را بعد از مرگ در همين دنيا زنده كرديم؛ «بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ» «3» و به حضرت عيسى عليه السلام مىفرمايد: تو با اذن من مردهها را زنده از قبرها خارج مىكنى؛ «إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي» «4» و دربارهى يكى از اولياى خدا مىفرمايد: او را براى صد سال ميرانديم و بعد از اين مدّت او را زنده كرديم؛ «فَأَماتَهُ اللَّهُ
«1». كهف، 47.
«2». بقره، 243.
«3». بقره، 56.
«4». مائده، 110.
جلد 6 - صفحه 461
مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ» «1» همچنين در روايات بسيارى نيز وارد شده است كه قبل از قيامت، افرادى كه در ايمان يا كفر برجستگى دارند، به ارادهى خداوند زنده مىشوند و با حاكميّت اهل حقّ، براى مدّتى زندگى مىكنند و سردمداران كفر، كيفر مىشوند.
📝پیام ها🔰
1- حشر عمومى مردم، در قيامت است ولى حشر گروهى از كفّار ويژه در همين دنياست. «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً»
2- تضادّ ميان ايمان وكفر، در همهى امّتها بوده است. «مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ»
3- حشر قبل از قيامت، مخصوص كافر مطلق است. «مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا» (در روايات نيز آمده است: رجعت، مخصوص مؤمنان وكافران درجه يك است)
4- بدون آگاهى، چيزى را تكذيب نكنيد. «أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي وَ لَمْ تُحِيطُوا بِها عِلْماً» (عقائد بايد بر اساس دليل قطعى باشد)
5- عملكرد انسانها بازتاب عقائد و افكار آنان است. (اوّل تكذيب، بعد كارهاى خلاف). «أَ كَذَّبْتُمْ- أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
6- كفّار ويژه بعد از زنده شدن در دنيا همچنان تحت كنترل هستند تا محاكمه آنان آغاز شود. «يُوزَعُونَ حَتَّى إِذا جاؤُ»
7- كفّار در دوران رجعت (زنده شدن در اين دنيا)، هم نسبت به عقائد توبيخ مىشوند و هم نسبت به رفتار خود. «أَ كَذَّبْتُمْ- أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
8- همه بايد در محضر خدا پاسخگو باشند. «أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي- أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_نمل
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆