eitaa logo
دوستداران استاد قرائتی
76.5هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
5 فایل
《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ》 ✍ارائه گلچینی از بیانات؛ سخنرانی‌ها و کلیپ های استاد قرائتی 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💥این‌کانال توسط هواداران استاد اداره می‌شود 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی ✍️موضوع: نباید منابع را در راه اشتباه هدر دهیم ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ 🌼بهترین کار در روز عرفه ✍ابراهيم بن هاشم می گوید : عبد اللّه بن جندب را در موقف (عرفات و روز عرفه) ديدم و وقوفى بهتر از وقوف او نديدم. يكسره، دستانش به سوى آسمان و اشك‏هايش جارى بود... به او گفتم : من، وقوفى نيكوتر از وقوف تو نديدم. گفت : به خدا سوگند كه من، جز براى برادرانم دعا نكردم؛ چرا كه امام كاظم عليه السلام به من خبر داد كه: «هر كس در غياب برادرش براى او دعا كند، از عرش به او ندا مى ‏آيد كه : صد هزار برابرِ آن، از آنِ تو باد!». از اين رو، خوش نداشتم كه صد هزار دعاى تضمين شده را به خاطر يك دعايى كه نمی دانم مستجاب خواهد شد يا نه، از دست بدهم. 📚 کافی ، جلد ۲ ، صفحه ۵۰۸ . ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✅نتیجه اخلاص ✍️حاج آقا قرائتی: اخلاص و دوری از هوای نفس و تقوا، این نتیجه را دارد که روشن بینی انسان را مى‏‌افزاید و انسان را از تاریكى‏‌هاى شرک و جهل و هوس، به فضای نور و توحید و علم می‌‏رساند. آن که اخلاص داشته باشد، به فوز و رستگاری می‌رسد. اخلاص، ارزشی فوق العاده دارد و در عین حال، بسیار دشوار است. امام سجاد علیه السلام در دعاهای سحرهای ماه رمضان از خداوند می‌خواهد كه دل را از نفاق و عمل را از ریا پاک گرداند: «اللّهم طَهِّر قَلْبى مِنَ النِّفاقِ وَ عَمَلى مِنَ الرّیاء» و نیز، امام حسین علیه السلام در دعای عرفه، از خداوند اخلاص در عمل را می‌‏طلبد: «..ولاخلاصَ فی عملی». 📚کتاب پرتوی از اسرار نماز ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ 💠 بهترین روزها برای دعا 💠 ✍حاج آقا قرائتی: در روزها بهترين روز براي دعا کردن روز عرفه است و در شب ها بهترين شب، شب قدر است. امام حسین در دعای عرفه می‌ گوید: کور باد چشمی که تو را نبیند یعنی با چشم دل می‌ شود بعضی چیزها را دید به امیرالمؤمنین گفتند: آیا خدا را دیدی گفت خدای ندیده را برایش نماز نمی‌خوانند من عبادت نمی‌ کنم که خدا را نبینم گفتند با چه چشمی؟ گفت نه با این چشم، با چشم دل دیدم. گاهی انسان با چشم دل می‌ بیند چشم دل غیر از این درسهایی است که می‌ خوانیم. امام حسین در دعای عرفه می فرماید: خدایا هر که تو را دارد چه ندارد؟ «ماذا فقد من وجدک» و هر که تو را ندارد چه دارد؟ خدا را ندارد. الان ابر قدرت ها حسابی از حزب الله حساب می برند. از یک مشت جوان. اگر بنا بود تانک و توپ و مسلسل باشد که خوب شاه بود. اگر بنا بود که قلدری باشد که خوب صدام بود. کار خداست. شما محاسبات خودت را بکن ولی همه اینها به محاسبات شما نیست. یک خانم در سعی صفا و مروه هیجانی شد خداوند به همه رئیس جمهور‌ها، به همه پولدار‌ها، به همه مراجع تقلید، هر کس مستطیع است، به همه مردم مستطیع می گوید بروید جای آن خانم، مثل آن خانم هروله کنید. هروله یعنی هیجان. با هیجان راه بروید. چون اینجا چند هزار سال پیش یک خانم هیجانی شد، شما هم هیجانی بشوید. عجب! یک خانم نیز می تواند همه دنیا را عقب خودش ببرد. کار خدا ست. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨🌼✨ خوشا آنان که با حق آشنایند مطیع محض فرمان خدایند چو ابراهیم، اسماعیل خود را فدای امر الله می نمایند... ✨عید قربان مبارک✨ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
سخنرانی استاد قرائتی موضوع: قربان، عید تسلیم بودن در برابر خدا ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ 🌹 مسلمان شدن ژاکلین زکریا توسط شهید علمدار در عالم رویا ✍خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند به پدر و مادرم نگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی می‌رویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است می‌رویم اما باز مخالفت کردند دو روز قهر کردم لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم 28 اسفند ساعت 3 نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم. کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم خواندن هرچه بیشتر در دعا غرق می‌شدم احساس می‌کردم حالم بهتر می‌شود نمی‌دانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستاده‌ام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا». بعد ادامه داد: «می‌خواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هرچه می‌گفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب می‌کرد. راه افتادم به دنبال آن مرد رفتم در نقطه‌ای از زمین چاله‌ای بود اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو». گفتم این چاله کوچک است گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی به خودم جرئت دادم و اینکار را کردم آن پایین جای عجیبی بود یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند وسفیدش نور آبی رنگی پخش می‌شد. آن نور از عکس شهدا بود که بر دیوارها آویخته بود. انتهای آن عکس‌ها عکس رهبر انقلاب آقا سیدعلی خامنه‌ای قرار داشت به عکس‌ها که نگاه کردم می‌دیدم که انگار با من حرف می‌زنند ولی من چیزی نمی‌فهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا. آقا شروع کرد با من حرف زدن خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آن‌ها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهان‌آرا، شهدی همت، شهید باکری، شهید علمدار و...» همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود. آقا نگاهی به من انداختند و فرمودند «علمدار همانی است که پیش شما بود همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی». به یک باره از خواب پرسیدم خیلی آشفته بودم نمی‌دانستم چکار کنم هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه می‌خورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد. باورم نمی‌شد پدرم به همین راحتی قبول کرد. خیلی خوشحال شدم به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار رفتم برای ثبت‌نام موقع ثبت‌نام وقتی اسم مرا پرسید مکث کردم و گفتم زهرا من زهرا علمدار هستم. بالاخره اول فروردین 1378 بعد از نماز مغرب و عشاء با بسیجی‌ها و مریم عازم جنوب شدیم کسی نمی‌دانست که من مسیحی هستم به جز مریم. در راه به خوابم خیلی فکر کردم. از بچه‌ها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمی‌دانست وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند نوار مدحی خریدم در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش می‌دادم بیشتر متوجه می‌شدم که آقا چه فرمودند. درطی چند روزی که چند روزی که جنوب بودیم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچه‌ها نماز جماعت می‌خوانند من کناری می‌نشستم زانوهایم را بغل می‌گرفتم و گریه می‌کردم گریه به حال خودم که بان آن‌ها زمین تا آسمان فرق داشتم. شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم احساس می‌کردم خاک آنجا با من حرف می‌زند با مریم دعا می‌خواندیم یک آن احساس کردم شهدا دور ما جمع شده‌اند و زیارت عاشورا می‌خوانند منقلب شدم و از هوش رفتم در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم. آن خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه می‌رویم چون قرار است امام خامنه‌ای به شلمچه بیایند. و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم. از خوشحالی بال درآورده بودم به همه چیز در خوابم رسیده بودم. بعد که از جنوب برگشتیم تمام شک‌هایم به یقین بدل گشت آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را می‌گفتم. احساس می‌کردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شده‌ام. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✅قربانی معنوی ✍حاج آقا قرائتی: هر کار که رنگ خدایی داشته باشد قرب به خدا 《صبغه الله》 است و قربانی محسوب خواهد شد حتی اگر کسی پول خرید گوسفند ندارد و بگوید که خدایا از بدی ‌هایی که دیگران در حق من کردند گذشتم همین گذشت مانند قربانی است زیرا برای رضای خداست و رنگ خدایی دارد 🌼عید قربان مبارک🌼 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ 🌼داستان کوتاه و پندآموز ✍مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند. ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد . پس این نصیب توست ... صدقه را بنگر که چه چیزیست!! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ... ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✅خطبه اى زیبا ازامام علی(علیه السلام): ✍خدا را سپاس ، در حالى كه نه از رحمت او نوميدم ، نه از نعمتش بى بهره ام و نه از آمرزش او مأيوسم و نه از پرستش او سر بر تافته ام . خداوندى ، كه رحمت او همواره برجاست و نعمتش را زوال نباشد و دنيا سرايى است ، كه ناپايدارى مقدر اوست . مردمش از آنجا رخت برخواهند بست . هم شيرين و گواراست و هم سبز و خرّم . خواستاران خود را زود مى يابد و مى ربايد. هركه در او بنگرد، دلش را مى فريبد. پس هر توشه نيكو، كه ميسّر است ، برگيريد و قدم به راه سفر نهيد. در دنيا بيش از آنچه شما را بسنده است مخواهيد و بيش از آنچه به شما داده است طلب مكنيد. 📚نهج البلاغه،خطبه ۴۵ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی ✍️موضوع: جلوی باطل را باید گرفت ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e