هدایت شده از 🇮🇷مقر دختران انقــلاب 🇵🇸
جاده ...
میرفت!
در انتهای آن ، افقی از نورهای تارِ رنگارنگ به چشم میخورد !
جاده میرفت و کِش میآمد ،
یا من ... ؟
من میدویدم برایِ رسیدن یا جاده !؟
طرحِ لبخندِ غمگینِ چه کسی آسمانِ شب را اینگونه محزون کرده بود !؟؟؟ نکند آینه ای بود در مقابلِ من !؟
نکند شب ، من بودم ؟
برایِ رسیدن به مقصد ، شوقِ دیدارِ چه کسی خرسندم کرده بود ؟
هرچه بود و هرچه در پیش است یقیناً کلهُ خیر... :)
سی اُمین روز از آذر ماه یک هزار و چهارصد و یک. شش و چهل و سه دقیقه صبح
در راه زیارت حاج قاسم ، کرمان
#عهد_میبندم_حاج_قاسمت_بشم
#مقر_دختران_انقلاب
@enghelabion97