هدایت شده از دانشگاه هویزه
دانشگاه هویزه
بسم الله الرحمن الرحیم
حالا وقت اون میرسه که این اطلاعاتی که به دستمون رسیده رو باهم یه جمع بندی کنیم که بتونیم به نتیجه برسیم. اگر این جمع بندی انجام نشه نمیتونیم به مرحله بعدی بریم. ما انسان ها نیاز داریم به یه چیزی ایمان و اطمینان داشته باشیم تا بریم تو کارش.
یه مثال بزنم:
ما وقتی میریم دانشگاه دو حالت داره؛ یا درس میخونیم یا پاس میکنیم و عملا دانشگاه نیست پاسگاهه...اگر درس میخونیم اطمینان و ایمان داریم که این درس خوندنه تو زندگی بدردمون میخوره ولی وقتی درس نمیخونیم اعتماد و اطمینانی نداریم که بدردمون میخوره.
حالا تو دانشگاه هویزه هم وضعیت همینه. تا ایمان و اعتماد به این نداشته باشیم که بدردمون بخوره دنبالش نمیریم.
#هویزه_را_باور_کن
هویزه را از اینجا دنبال کنید👇👇
@hoveize_ir
هدایت شده از دانشگاه هویزه
حسین هویزه ، حسین کربلا !
سلام رفیق!
شاید تا امروز حسین علم الهدی را شهیدی محصور در کتب و خاطره های رنگارنگ دیده و شناخته ای. اما امروز میخواهم کمی با دلت بازی کنم. بیا از حسین دشت هویزه به سراغ حسین دشت کربلا برویم.
میخواهی حسین دشت هویزه را به گونه ای دیگر بشناسی، کمی به واقعه ی کربلا رجوع کن. بی آبی، بی غذایی، مقاومت تا پای جان و آخرین قطره ی خون، تاختن تانک ها بر پیکر بی جان و خرد شدن استخوان ها و... .
عشق حسین علم الهدی به ارباب شهیدش، از حسین هویزه، حسینی کربلایی ساخت. حال با این وجود به دنبال چه میگردی که آن را رمز جاودانگی حسین علم الهدی بگذاری؟
ورای ماجرای حسین علم الهدی همین است... .
#هویزه_را_باور_کن
هویزه را از اینجا دنبال کنید👇👇
🌐 @hoveize_ir
هویزه را از اینستاگرام و بله و تلگرام هم دنبال کنید
هدایت شده از دانشگاه هویزه
بسم رب الحسین
*عشق تو، تشنگی تو*
باور! واقعا برایت قابل باور است؟ اصلا می توانی بپذیری؟ با کدام منطق آنچه را که ندیده و تنها حکایت غریبش را شنیده ایم بپذیریم؟ حکایت حسین علم الهدی و علی حاتمی نیست، حکایت عقل و منطق است که حصاری بسیار بلند و بسی وسیع تر در پیرامون چشمانمان کشیده، و ما هستیمو این کویر بزرگ و کمی آن طرف تر ،دریای عشق و جنون که تا زمانی که تشنگی بر تو غالب نشود، آن را برایت ناپیدا ساخته اند.
اگر تشنه شوی آن زمان است که بی درنگ آب را تصدیق می کنی و به دنبالش می گردی، این همان باور است.
باور یعنی آنکه تو آنقدر در این کویر بی آب و پر از خاربن و خلنگ، لبانت تشنه شده و پاهایت گزیده گشته است که به دنبال دریای آرامش بگردی. باور آن است که بعد از نزدیک ۴۰ سال از آن حماسه، ندیده و نچشیده، برایش می گریی و به احترام قهرمانانش فرسنگ ها راه میایی تا به دیدارشان برسی.
وقت آن است که درباره باور های این قهرمانان هم صحبت کنیم. وقتی وصیت نامه را می نوشت باور داشت :
- راهی که در پیش گرفته تداومش امید مستضعفان و منتهایش نابودی مستکبران است.
- راهی که در پیش گرفته خاری است بر چشمان شر و منحوس اهریمن و طاغوت.
- راهی که در پیش گرفته تنها با مقاومت و وحدت کلمه است که کوبندگی پتک می یابد و استحکام فولاد.
و... تمامی اینها جرعه و چکه ای است از همان دریای باوری که باید هر چه سریعتر خود را به آن برسانیم. پس زودتر تشنه شو، تا سیراب گردی!
#هویزه_را_باور_کن
هویزه را از اینجا دنبال کنید 👇👇
🆔 @hoveize_ir
*هویزه را در اینستاگرام، تلگرام و بله هم دنبال کنید*