#خودمانی
✍ غُصه اینجاست که امشب، شب عرفهست ... و ما هر سال دور هم جمع میشدیم و تا صبح، عاشق ترین و زندهترین سحرها را تجربه میکردیم ...
غصه اینجاست، که ماههاست رنگ مجالس اباعبدالله را ندیدهایم و دلمان به شب عرفهای خوش بود، که کمی از حسین بگوییم و بشنویم و... نفس بکشیم!
🌒 و تمامِ غصه اینجاست که نمیدانیم این قِصهی غربتمان تا کِی ادامه خواهد داشت؟
درکِ غربت هزار ساله، کمی ملموستر شده برایمان......... نه؟
🌙 #عرفه
@Qomtanhamasiri
#خودمانی
✍ #ارباب صدای قدمت میآید!
ارباب؛ صدای قدمت چه غریبانه میآید...
این روزها، شاید فرصتی شده، تنهایی و غربتِ اهلِ عاشورا را بیشتر بفهمیم!
درد بزرگ و مشترکی داریم که نمیشود آسان و مثل هرسال، شانه به شانههای هم فریادش کنیم ...
از جنس همان بغضهای زینب "س" که فرو رفت و از آن زیباییهای تمامِ تاریخ روئید...
▪️شاید وقتش رسیده ؛ از تهدیدها فرصت بسازیم!
شاید وقتش رسیده، کمی عمیقتر نگاه کنیم!
شاید وقتش رسیده دو بال شور و شعور را زین کنیم ...و تا خودِ حسین "ع" بال بزنیم...
▪️این محرّم فرق میکنـــد ...
میتوانیم صاحبِ اسم "مبدّل" خدا شویم؛
و بَدَل بزنیم به تهدیدها و... فرصتی ناب بسازیم!
ما باشیم یا نباشیم؛ روشنای محرّم، چراغ اسلام را تا لحظهی باشکوه ظهور، روشن نگه میدارد...
اما میتوانیم سهممان را در این روشنا، پیدا کنیم ..
@Qomtanhamasiri
تنهامسیریهای قم
#مادری_از_عرش ۱۸ #استاد_شجاعی #سردار_سلیمانی حرف آخـــر؛ بعضیها تا لحظهی وفات، فکر میکنند که
#خودمانی
✍ و #مادری_از_عرش به حرف آخر رسید!
اگر این فاطمیه، دستمان به این مادر رسیده باشد و دلواپسیهایمان، رنگ عوض کرده باشد؛ که شرط مهمانی را بُردهایم!
و اگر فقط آمدیم و شنیدیم و گریستیم، و جنس دغدغههایمان عوض نشد؛ که برگردیم و این مجموعه را، سَر بکشیم، باشد فاصلهها را از میان قلبمان و مادرمان برداریم.
#خودمانی
✍ تمام گرفتاری بشر از نقطهای آغاز شد که نفهمید کیست وکجای عالم ایستاده!
دنیا را یک کُرهی گِرد دید، وسط کهکشانی بزرگ که میتواند در آن بخورد و بیاشامد، تفریح کند، ازدواج کند، علم بیاموزد، و ...
نفهمید او یک زن یا یک مرد نیست، نفهمید زمین فقط یک کُرهی گِرد نیست، بلکه خانهای است شبیه رحمِ مادر، که او را احاطه کرده برای مدتی معلوم، تا بتواند روح انسانی او را به تکامل برساند؛
چونان جنینی که در رحم مادر مراتبی را از نطفه تا انسانی کامل طی می کند، و در پایان چهلهفتگی، زمانیکه آمادهی استفاده از نعمتها و امکانات دنیا شد، به دنیا متولد میگردد.
💥 انسان از همانجا به هر الگوی عجیب و غریبی که رسید، دلش را به او داد و به سمت ناکجا آباد رفت؛ که یادش نماند، میتواند شبیه خدا جاودانه باشد، و در آرامش و نشاطی دائم غرق شود، و برای رسیدن به چنین تکاملی نیاز به یک مربی کارآزموده دارد که خود این مسیر راطی کرده باشد.
💥تمام گرفتاری بشر از آنجا شروع شد که ؛
#انسان_شناسی را شروع نکرد!
باهـــم بسراغ جنگِ جهل میرویم با مجموعهی لازم، واجب و ضروریِ #انسان_شناسی !
بسمالله، لا حولَ و لا قوّه الّا بالله 💫
#خودمانی
✍ تا لحظهی پاگشاییِ ماه رجب، ماهِ آماده شدنهای آرام، و تطهیر شدنهای متوالی، برای رسیدن به باند پروازِ رمضان ؛
(بقول کودکانمان)، فقــــط باید پنج شب دیگر، بخوابیم و بیدار شویم...
🌟 اما، ما خوراکهای خوشمزهای برایتان تدارک دیدهایم که از عصرِ فردا، کمکم سفرهاش را پهن میکنیم و باهم مینشینیم دورِ آن ... و آرام آرام، برای رفتن و ایستادن زیر بارانِ تطهیرکنندهی رجب، آماده میشویم.
👈 مجموعهی صوتی #پرواز_در_آسمان_رجب۳ از امروز مهمان شما خواهد بود!
باهم، برای سه ماه تمرین در رجب (ماه استحمام روح)، شعبان (ماه پیرایش و آرایش روح)، و رمضان (شرکت در مهمانیِ روحانی)، برنامهریزی میکنیم...
#خودمانی سحرگاهیِ اول شعبان.
✍ دو قلب، دو جان، دو روح، دو ....
تا برای هم نگویند و نشوند، باهم مأنوس نمیشوند.
گفت وگویی از تهِ دل، از عمق جان،
و شنیدنی با تمامِ وجود ....
💫 گفتوگو با آسمانیان هم راه و رسم دارد!
باید بلد باشی فنون استخدام کلماتی را، که تا آغوششان پروازت دهد.
این فنون را باید آموخت؛ پای درسِ آنان که به راهِ آسمان، آشناتر از زمینند!
و عالیترین تمثیل از گفت و گو با خدا، همانجاست که زینتِ عابدانِ عالَم و سیدِ ساجدانِ زمین، بر سجادهٔ راز مینشیند.
همانجاست که باید با چراغ و آینه در دست سراپا گوش شد، و نظم و ترتیب و راه سخن گفتن را آموخت.
👈 از امروز اول شعبان، به استقبال میلاد امامِ عارفان، حضرت زینالعابدین علیهالسلام، مجموعهی #گفت_و_گو (که شرحی خودمانی بر فرازهایی از صحیفه جامعه سجادیه است) را هر صبح، سر سفره دل، میچینیم ...
شما بفرمایید؛ نوش جان کنید!
#خودمانی
• این روزها چقدر حرف، برای زدن هست، نمیدانم چقدرشان را میشود گفت!
این روزها هجوم میآورند تمام حرفهایی که باید وسط مجالس عزاداری، علِت اصلی همه گریهها باشند!
• داشتم با خودم فکر میکردم :
همین الآن وسط تمام هیئتها و مجالس عزاداری، که بندِ محکم زمینند به آسمان و هر سال قلبهای مردهی زیادی را احیاء میکنند:
هزار نیّت و دعا و حاجت، از قلبها میگذرد!
حق دارند عزاداران...
کسی را جز این خاندان ندارند، که دست یاری دراز کنند!
یکی زیر مشکلات زندگی کمرش خم شده، و قرضها که روی قرض تلنبار شده، آرامشش را گرفته!
یکی از سقوط اخلاقی نوجوان و جوانش هراسان است و نور امید و هدایت میخواهد!
یکی بیمار دارد و زیر فشارهای مریضداری برای شفای بیمارش دعا میکند!
• داشتم با خودم فکر میکردم:
۱۴ قرن است شیعه مفتخر است به عزاء.
عزایی که آب حیات است در رگهای انسانیِ او.
عزایی که انسانیت را زنده نگه داشته!
ولی نتوانسته این را درک کند، که هر چه میکِشد از همین عاشوراست که قرنهاست برایش رخت عزا به تن میکند.
• هنوز شیعه فقط حضرت زهرا سلاماللهعلیها را صاحب عزا میداند؛ در حالی که صاحب عزای اصلی خودِ اوست!
که امروز مجبور است بنشیند و برای چیزهایی نگران باشد که اگر دنیا صاحب داشت، اگر مسیر درست را طی میکرد، این مشکلات نبود که گلوی او را سفت بگیرد و بفشارد.
جهان در تمدن خویش به فنا رسیده است و نیاز به تمدنی دارد که صفر و صدش درست چیده شده باشد !
همان تمدنی که امام حسین علیهالسلام حذف شد، تا این تمدن جهان را نگیرد!
تمدنی که انسان را میبیند، نه این زن و مرد را،
و صفر و صدش را بر مبنای نگاه خدا به این انسان میچیند.
• وسط هیئتها نشستهایم، و نمیدانیم اگر تمدن حاکم بر جهان، تمدن امام معصوم میبود قطعاً صفر و صدش معصومانه چیده میشد، یعنی همانطور که خدا میخواست، و اینگونه فقر در تمام ابعادش ما را به ستوه نمیآورد:
ـ فقر در اقتصاد
ـ فقر در فرهنگ و اخلاق
ـ فقر در سلامت
ـ فقر در ....
ما به فقر رسیدیم، چون منبع این تمدن را داشتیم و نفهمیدیم چگونه باید دنیایمان را بر اساس آن اداره کنیم.
• این تمدن، در جهان، بزودی براحتی فراگیر میشود زیرا :
ـ تمدن جهان به نهایت سقوطش رسیده،
ـ و خستگی بشر برای درک یک زندگی آرام، آخرین روزهای بلوغ خود را طی میکند!
✘ کاش هیئتها همه میدانستند:
یک هیئت، آنجا گلِ آخر را میزند که عزادارانش به اداراک این برسند اگر همین الآن دغدغهی نام و نان و سلامتی و ... دارند یعنی صاحب عزا آنهایند!
و باید برای تمدنی انسانی، که دغدغهها هم در آن انسانیاند، تلاش کنند.
برای حاکم کردن آخرین متخصص معصوم که صفر و صد تمدنش را معصومانه ببندد تا " عدالت " ساده ترین خروجی این تمدن باشد.
※ مبانی انسانشناسی در تمدن نوین الهی