eitaa logo
حماسه سازان قم
33 دنبال‌کننده
683 عکس
762 ویدیو
10 فایل
#شبکه_مدیران #جبهه_حماسه_سازان ماموریت ها: ۱.مقابله با بزک پهلوی ۲.تبیین دستاوردها ۳.تبیین ریشه مشکلات ارتباط مستقیم با دبیرکل شبکه: @hossein_mahdyzadeh عضویت از طریق پیوند: https://eitaa.com/Qom_Network
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 معاون اول روحانی خواستار توقف راه شهید رئیسی شد 🔹جهانگیری در همایش ستاد پزشکیان: ۳ سال از دولت فعلی گذشته و ببینید تحریم‌ها چه شد؟ چه با زندگی مردم کردند؟ الان هم می‌گویند ما باید همان راه را ادامه دهیم. این راه باید متوقف شود.
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 لطفاً خلط مبحث نکنید سفر قالیباف به بیروت، 🎲 چهار نقطه دارد!!!! مقدمه: بنده از ۱۵ سالگی (از ۱۳۵۶) وارد بحث‌های انقلابی شدم و ۴۷ سال است که ادامه دارد! و با انواع جریانات سیاسی موجود در ایران که برخی از آنها منقرض شده و برخی از آنها در طول این مدت پا به عرصه گذاشته‌اند، مباحثه و معمولاً سعی وافری داشته‌ام که محتوا و روش مباحثاتم قرین دقت، انصاف و حوصله باشند. یکی از مسائل آزاردهنده‌ای که معمولاً با آن‌ها مواجه بودم (و هستم)، مسئله‌ای بوده است که طلاب حوزوی آن‌را «خلط مبحث» می‌نامند. بویژه در مسائل چندوجهی! خاطرم نیست که از چه سالی، از یک طاس بعنوان وسیله‌ای کمک‌حرفی استفاده می‌کنم و سال‌هاست که معمولاً یک طاس در جیب یا کیفم همراهم بوده است. در واقع هنگام خروج از منزل چند چیز همراه همیشگی بنده بوده‌اند: دسته‌کلید، کارت‌های هویتی، مقداری پول (بعدها +کارت‌های بانکی)، یک عدد طاس و گوشی همراه! و معمولاً بدون این پنج تا وسیله همراه، از خانه خارج نشده‌ام! بهره‌گیری از طاس در پیشبرد مباحثی که ضرورت داشته به مقوله پایان داده شود، خیلی مفید و مؤثر بوده است. توجیه تمسک به طاس را طی یادداشت‌هایی به مرور در صفحات مجازی خود در ، ، و به اشتراک گذاشته‌ام که آخرین مورد آن‌ها در تاریخ ۱۳ آبان پارسال در کانال مقالاتم در ایتا بود و می‌توانید در سلسله‌ای تحت عنوان «یک طاس، چند نقطه دارد؟!» ببینید: 👈این‌جا👉و👈قسمت اول👉 و 👈قسمت دوم👉و👈قسمت سوم👉 و علت درج علامت 🎲 در ذیل قریب باتفاق مقالاتم، یادآوری همین مطلب بوده است. و اما تحلیل سفر قالیباف از چهار منظر مختلف؛ ۱) از منظر مردمان دنیا سفری شگفت‌انگیز بود و پیامی از از در مقابل جنایات بی‌حدومرز داشت. در اینکه سران برخی کشورها خودشان خلبانی کرده باشند چیز جدیدی نبود اما نشستن در محیط جنگی وحشیانه، بی‌سابقه و لذا بود. بالاتر از آن، به همراه بردن فرزندش بود که تلقی به قربان‌گاه رفتن بجای شد و مقام را به مقام (ع) نزدیک کرد! بنابراین قالیباف قابل مدحت است! ۲) از منظر دشمنان اسلام سفری هماهنگ بود برای تداوم تحمیل بمنظور که و بدان موفق نشدند! با افزودن قالیباف به تیم ظریف، عراقچی و پزشکیان، لبه دیپلماسی علیه میدان، تیزتر می‌شود و این مربع را قادر می‌سازد که خلع سلاح حزب‌الله، نرم‌تر و سریع‌تر به پیش برود و زودتر به نتیجه برسد تا اسراعیل راحت‌تر بتواند خود را ریکاوری کند و زمینه فروپاشی ، ، ، و فراهم گردد و ابهت [پوشالی] آمریکا بیش از این در جهان مخدوش نگردد. فلذا با این سفر کاپیتان، به سرکردگی ، یک قدم به تحمیل آتش‌بس برای ریشه‌کنی مقاومت، نزدیک‌تر شد. بنابراین قالیباف قابل مذمت است! ۳) از منظر قالیباف‌چی‌ها این سفر تبلیغاتی، موجب مباهات طرفداران انتخاباتی قالیباف شد و حربه‌ای برای خنثی‌سازی جوّی که از ورود غیرقانونی قالیباف به رقابت‌های انتخاباتی تاکنون علیه وی شکل گرفته بود. بویژه پس از همراهی و هماهنگی ۱۰۰٪ی با جریان ! (غیرقانونی بدان علت که طبق عضو رسمی هیئت مسئول برگزاری انتخابات بود و لذا به علت باید استعفاء می‌داد و در تأیید وی مرتکب قصور و بلکه تقصیر شد!) و آنچنان هم اغراق‌آمیز (اقدامی ملی و افتخارآمیزی معادل عملیات و موجب تقویت روانی و افزایش امید مردمان مورد تهدید اسراعیل!!) صورت گرفت که برخی از منتقدین وی، منفعل گشته و زبان به تحسین و تمجید وی گشودند! و در داخل کشور متقابلاً تلقی به حرکتی پوپولیستی از جنس انتخاباتی هم شد! تا آن‌جا که الآن اگر ، به علت ، سقوط نماید، بلاشک قالیباف؛ رئیس‌جمهور پانزدهم خواهد شد! بنابراین لازمست که هرگونه رقیب انتخاباتی احتمالی، شدیداً سرکوب و منکوب شود. بنابراین قالیباف با خودش معامله کرد! ۴) از منظر منتقدین این سفر، آمیخته به نفاق وفاقی بود. زیرا ظاهرش حمایت از مقاومت بود اما باطن آن ! اگر برای فرود او در فرودگاه بیروت، شده بود (که شده بود وگرنه اسراعیل بجای اطراف فرودگاه، خود فرودگاه را به توپ و موشک می‌بست!) دیگر چه جای پز دادن؟! و بلکه جای اتهام از بابت هماهنگی مذکور است. به همراه بردن پسر و حتی خانواده هم چیزی نبود بجز شبیه همراه بردن پزشکیان، فرزندانش را به و ایثاری محسوب نمی‌شود، خصوصاً که پسرش، قبل از خودش به برگشت و حتی یک روز هم به نزد! آری باید دید کدامست؟ ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۷/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
مشت ملت.pdf
225.3K
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ⚠️اختلال در بلوغ چهارم ملت 👈کماکان👉 در جستجوی مقاله «بلوغ‌های پنج‌گانه ایرانیان» بودم که به مقاله «مشت ملت» رسیدم! آن مقاله در این مقاله هم تعبیه شده بود. را در سال ۱۳۹۷ تحریر کردم و در آن اشاره کرده‌ام به اینکه مقاله «بلوغ‌های خمسه ایرانیان» را دو سال قبل از آن (۱۳۹۵) در تلگرام به اشتراک گذاشته بودم. بنابراین می‌شود احتمال داد که تحریر مقاله بلوغ‌ها همزمان با استغراق ایرانیان به مسئله و مذاکرات ۱+۵ بوده است. ⁉️ چه لزومی داشته که بنده همزمان با ، بلوغ‌های خمسه ایران را مطرح نموده و نسبت به تکمیل ، اظهار نگرانی بکنم؟! هر علتی که داشته، دال بر این است که در آن مقطع، احساس خوشایندی از جو حاکم بر کشور (از لحاظ عدم تحقق و تجلی منویات ) نداشته‌ام! زیرا در آستانه نیل به قله‌ای بودیم که مهمترین محور آن؛ و بود که بالاخره در ۱۴۰۰ به (به روش هجومی) رسیدیم. اما در ۱۳۹۷ (سال تحریر مقاله مشت ملت) که در صدد کودتا علیه مستقر (و نیز ) از طریق (و توسعه خیابانی) بود، به چنین قله‌ای نرسیده بودیم (که فرضاً بتوانیم همزمان با شخم زدن ، بتوانیم کلیه پایگاه‌های و اذناب آن‌ها را در سطح جهانی و فضایی، یکجا منهدم سازیم)! 👌 نکته مهم و قابل توجه دیگر این مقاله؛ تشابه وضعیتی است که شش سال پیش هم داشتیم! با این تفاوت که باید می‌ماند و پوزیده باید برود! زیرا ... ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (بخش ۰۵): 👈بخش قبلی👉 ۷) «پیشرفت»ی که مد نظر این طرح بود، را هم‌تراز خود ندیده بود و توجه کافی و بلکه لازم به «الگوهای اسلامی-ایرانی» نداشت. ۸) با اینکه بوی «اقتصاد»ی می‌داد اما توان در برابر را نداشت. ۹) پیش‌بینی، ساختار و قابلیت تبدیل شدن به و را نداشت. شاید تلاش و برخی دیگر از بزرگان و عمدتا سیاسی در تبیین و تعقیب مباحثی تحت عنوان که در واقع بازتعریفی از مفاهیم نهفته در و بود، را بشود چهارمین حرکت بنیادی برای ترسیم افقی کلان برای هماهنگی و نامید که عمدتا واکنشی بود به اتهام سنگین و سخیف به نظام مبنی بر اینکه نظام و رهبری آن بسوی و و نامشروع و غیرقانونی پیش می‌روند و...! پنجمین خیز نظام برای طراحی و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران هم که تحت عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و عدالت» شکل گرفت و حتی جلسات اولیه و کلی آن مستقیما با بیانات مقام معظم رهبری پیش رفت (که واکنشی به خلاءهای افق ۲۰ ساله هم بود!)، اما بعد از سومین نشست خود با عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی خانواده» گویا تا حدودی به بوته فراموشی سپرده شد و آن «حرکت و نهضت» تبدیل به «نهاد و قالب» شد و بنام «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» نماد پیدا کرد. شاید علت اصلی این شکست‌ها علاوه بر نا‌کفایتی ، و دست اندرکاران آن که قادر نیستند، برنامه‌ای در «تراز جمهوری اسلامی ایران» تدوین نمایند، تا حدودی به مسائل سیاسی هم بر می‌گردد که سرآغاز آن «بدعت»ی بود که مرحوم ، بنا گذاشت و در دوران دکتر و مهندس هم قویّاً و آشکارا دنبال گردید. زیرا آنها برای جلب آرای بیشتر، با بی‌اعتنائی به «نقش قانون‌گذاری و ریل‌گذاری مجالس شورا و صرفا مجری و راننده بودن ریاست جمهوری»، وارد حیطه ترسیم افقی شدند که مایل بودند در دوره حکومت خود آنرا دنبال نمایند. لذا با شعار قرار دادن؛ ، و و ، در واقع ضمن مصادره برخی از جمهوری اسلامی ایران، با تفسیر به رأی شعارشان (با این بهانه که مورد قرار گرفته!) در صدد اخلال (احیاناً ناخواسته) در مسیر نظام بر آمدند. فلذا مقام معظم رهبری هم کوشیدند که بصورتی کاملا قانونی و مرسوم ملل راقیه حتی‌الامکان سکّان نظام و ملت را از دست ندهند. اگرچه دکتر در اتخاذ شعار خود (اعتدال و تدبیر) بجای مصادره یکی از اهداف نظام و ترسیم چشم‌اندازی دلبخواه برای مسیر ملت و مملکت، به ترسیم «روش» اجرائی پرداخت. ولو اینکه در عمل، ظاهراً کارنامه چندان درخشانی نیافت. ششمین برنامه راهبردی نظام، مبحث ابتکاری مقام معظم رهبری با عنوان «اقتصاد مقاومتی» بود که می‌توانست تکمله‌ای برای ترمیم چشم‌انداز افق ۱۴۰۴ هم باشد. (بنده هم در باب «ترمیم افق ۲۰ ساله» در حوزه اقتصادی به «دکترین اقتصاد ولائی» رسیده بودم و طرحی از آنرا در اختیار هم قرار دادم که شامل هم بود) در ضعف آن همین بس که فرمانده اقتصاد مقاومتی گفت: اجازه تعویض منشی خود را هم ندارم! و اما هفتمین برنامه راهبردی نظام؛ تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» عجالتاً بعد از مرحله نگارش اولیه (با تلاش نظام‌مند هفت‌ساله چند هزار تن [!!!] از و و و ) تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (که افق مطلوب کشور در پنج دهه آینده را ترسیم و تدابیر مؤثر برای نیل به آن را طراحی کرده) در اقدامی به نقد و نظر (البته از طریق «کانالهای معین و معرفی شده»!) نهاده شده است تا با مشورت مراجع مندرج در ابلاغ، نسخه ارتقاء یافته آن حداکثر ظرف دو سال آینده برای تصویب و ابلاغ بعنوان «سند بالادستی نظام» ارائه گردد تا از ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی در مدار عملیاتی خود قرار گیرد. «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، «مجلس شورای اسلامی»، «دولت»، «شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی»، «دانشگاهها، حوزات علمیه و صاحب‌نظران» با محوریت «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» مجاز به اظهار نظر هستند تا «این کار مهم دستخوش مجادلات روزمره نگردد». بنده هم بعنوان یک و مشرف به سوابق مذکور، خود را مجاز می‌دانم که ضمن احترام به آحاد اشخاصی که در تدوین اینگونه برنامه‌ها به «نقش‌آفرینی مؤثر» می‌پردازند، به نقادی آخرین دستاورد این عزیزان و سروران در دو مقاله بپردازم. انشاءالله و السلام حم ۱۳۹۷/۸/۷ (پایان قسمت اول) ..ادامه دارد. ✍حم | حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۲