📍 مجموعه پادکست‌های محله قرآنی ▫️ قسمت دوم؛ آیه‌های پدر دختری «دلم شور می‌افتد. نکند زبانم لال اتفاقی افتاده باشد. دوباره همان شماره را می‌گیرم. - آقا ببخشید نگران شدم. اتفاقی افتاده؟...، می‌گوید: نه خانم چه اتفاقی؟ مگه قرآن زوریه؟، و باز قطع می‌کند...» 🔹به روایت خانم ابراهیمی #بازنشر #محله_قرآنی #زندگی‌_با_آیه_ها 🎙️#رادیو_بانور | رسانه تخصصی بانوان گره گشای محله 🔸@radio_banoor

📍 مجموعه پادکست‌های محله قرآنی ▫️ قسمت اول؛ کوثر روز آخر «... با صدای در خانه، از خواب می‌پرم. تعجب می‌کنم. رضا این ساعت باید توی مسجد روستا باشد. در را باز می‌کنم. هفت، هشت دختر قد و نیم‌قد پشت در هستند...» 🔹به روایت مریم رسولی #بازنشر #محله_قرآنی #زندگی‌_با_آیه_ها 🎙️#رادیو_بانور | رسانه تخصصی بانوان گره گشای محله 🔸@radio_banoor

🎧 مجموعه روایت راه ابراهیم ▫️ قسمت پنجم؛ مدعی العموم «مدعی العموم»؛این داستان روایت برگرداندن یک حق است. حقی که هیچ کس امید به احیای آن نداشت اما آیت الله رئیسی در دوران دادستانی خود آن را احیاء کردند. «دیگه داشت کم کم باورم می‌شد که کار از کار گذشته و کارخونه‌ام نتیجه یه عمر زحمتم قراره جلوی چشمم مصادره بشه... .» #شهید_جمهور 🎙️#رادیو_بانور | روایتگر بانوان کنشگر مسجدی 🔸@radio_banoor

🎧 مجموعه روایت راه ابراهیم ▫️ قسمت دهم؛ مثل پدر «مثل پدر»قصه‌ی اقتدار و دفاع از حق است. در این روایت آیت‌الله رئیسی در سمت ریاست سازمان بازرسی برای دفاع از حق یک کارمند، وزیر وقت بهداشت را توبیخ می‌کند. «سید که منو ساکت دید دست از برگه‌های روی میز کشید و کامل برگشت سمتم و نگران گفت: تو چرا رنگ به رنگ میشی بچه؟ وقتی اومدی سرخ بودی الان شدی رنگ گچ دیوار! حالت خوش نیست؟ با ته‌ته پته جواب دادم: خوبم حاج‌آقا.. من خوبم اِااام فقط رستگار... .» #شهید_جمهور 🎙️#رادیو_بانور | روایتگر بانوان کنشگر مسجدی 🔸@radio_banoor