✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_موسی_عليه_السلام
✨#قسمت_پنجاه_و_یکم
👈حضرت هارون برادر موسى عليه السلام
🌴هارون برادر موسى عليه السلام از پيامبران مرسل بود، نام مباركش بيست بار در قرآن آمده است، بيشتر زندگى او همراه موسى عليه السلام است، او شريعت موسى عليه السلام را تبليغ مى كرد، خداوند بر موسى و هارون عليهماالسلام سلام و درود فرستاده است.(سوره صافات/آیه 120)
🌴از ويژگى هاى هارون اين كه، موسى عليه السلام در توصيف او مى گويد:
🌴خدايا زبان برادرم هارون از من فصيحتر و گوياتر است. او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند.(سوره قصص/آیه 33)
🌴هارون عليه السلام وزير موسى عليه السلام بود، هرگاه موسى عليه السلام به مسافرت مى رفت، مانند سفر به كوه طور و ميقات كه چهل روز به طول كشيد، هارون را در ميان مردم، جانشين خود قرار داد.(سوره فرقان/آیه 35،سوره طه/آیه 30)
🌴هارون همواره يگانه يار و ياور موسى عليه السلام بود و سرانجام در بيابان تيه قبل از رسيدن به سرزمين مقدس، از دنيا رفت، و موسى عليه السلام را در سوگ خود نشانيد.
🌴در روايات متعدد اسلامى از جمله حميث مَنزِلَه، نسبت حضرت على عليه السلام به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم، همانند نسبت هارون به موسى عليه السلام تشبيه شده، با اين فرق كه هارون پيامبر بود، ولى حضرت علی عليه السلام پيامبر نبود.(اين حديث در كتب شيعه و سنى به طور متواتر نقل شده است.)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_محمد_ص
✨#قسمت_پنجاه_و_یکم
👈جنگ ذات السلاسل و نزول سوره عاديات
🌴يكى از جنگ هايى كه در سال هشتم هجرت رخ داد، و مجاهدات قهرمانانه حضرت على عليه السلام در آن جنگ موجب پيروزى عجيبى شد، و سوره عاديات صدمين سوره قرآن در شأن آن نازل شد، جنگ ذات السلاسل است. در پنج آيه آغاز اين سوره چنين مى خوانيم:
🍃وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا - فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا - فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا - فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا - فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا🍃
✨سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفس زنان به پيش مى رفتند، و سوگند به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سم هايشان با سنگهاى بيابان)، و سوگند به هجوم آوران سپيده دم، كه گرد و غبار به هر سو پراكندند، و ناگهان در ميان دشمن ظاهر شدند.
🌴سال هشتم هجرت بود، به مدينه خبر رسيد كه دوازده هزار سوار از مردم وادى يابس هم پيمان شده اند كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم و على عليه السلام را بكشند. پيامبر، چهارهزار نفر را به فرماندهى ابوبكر، براى سركوبى آن متجاوزان سركش، فرستاد، ولى ابوبكر، صلاح را در جنگ ندانست و بازگشت. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، عمر بن خطاب، و سپس عمرو عاص را با سپاهى مجهز فرستاد، آنها نيز رفتند و بدون نتيجه بازگشتند (مطابق بعضى از روايات، درگيرى شد و سپاهيان اسلام با دادن شهداى بسيار، شكست خورده و بازگشتند.)
🌴پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اين بار، حضرت على را طلبيد و به او فرمان حركت به سوى وادى يابس را داد، حضرت على عليه السلام اين فرمان را با جان و دل پذيرفت.
🌴حضرت على عليه السلام دستار (دستمال) مخصوصى داشت، آن را بر سر نمى بست مگر در نبردهاى شديد و سخت، از اين رو به خانه بازگشت، و آن دستار را از همسرش فاطمه گرفت، فاطمه عليهاالسلام پس از اطلاع از جريان، از روى مهر و محبتى كه به على عليه السلام داشت گريان شد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به او فرمود: چرا گريه مى كنى؟ به خواست خدا شوهرت كشته نخواهد شد.
🌴على عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عرض كرد: اى رسول خدا! مرا از رفتن به بهشت باز ندار!
🌴آن گاه حضرت على عليه السلام پرچم پيامبر را به دست گرفت، و همراه سپاه با شيوه غافلگيرانه روانه وادى يابس شد، از بيراهه حركت مى كردند، شبها راه مى رفتند و روزها در پشت تپه ها و سنگها و گودالها، كمين مى نمودند، و به همين ترتيب به پيش مى رفتند تا آن كه هنگام سپيده سحر دشمن را غافلگير كرده و به آنها حمله كردند.
🌴در اين وقت، دشمن خواب آلود نتوانست كارى بكند، و مفتضحانه پراكنده شد و شكست خورد.(اقتباس از بحار، ج 21،ص 78 و 79)
ادامه دارد....
https://eitaa.com/Qoranekarim