eitaa logo
دانشنامه قرآن کریم
818 دنبال‌کننده
379 عکس
51 ویدیو
384 فایل
کتاب زندگی امام خمینی س: تربیت باید تربیت قرآنی باشد مدیر کانال: @sarbazekoochak1. کانال دیگر ما سرباز کوچک @sarbazekoochak
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دانشنامه قرآن کریم
19 امام پس از صلح حدود نه سال و نیم در مدینه بودند. در طی این سال ها چند باری افرادی چه از خود مدینه چه از کوفه و جاهای دیگه نزد حضرت آمدند و اعلام وفاداری برای قیام کردند. مثلا آمده که سلیمان صرد خزاعی به همراه چند نفر دیگه از کوفه برای همین قضیه و تدارک قیام نزد امام رفتند. اما امام تا زمان حیات معاویه این کار را صلاح ندانستند. البته این به معنای این نیست که حضرت هیچ کاری نکردند. بارها با نامه هایی به معاویه اعتراض کردند و سعی در گرفتن حق خود و یارانشان را داشتند.
20 یکی از مفاد صلح قرار ندادن جانشین توسط معاویه بود. اما معاویه در تلاش بود تا برای پسر خود یزید از بزرگان بیعت بگیرد. در این بین چند تن سر راه او بودند که به انواع گوناگون آنان را از سد راه خود برداشت. مهمترین مخالف، امام مجتبی بود و در درجه بعدی افرادی مانند سعد بن ابی وقاص قرار داشتند... اما سعد بن ابی وقاص سعد جزء مسلمانان اولیه است و تقریبا در بسیاری از جنگ های زمان پیامبر هم حضور داشته. اما شهرت او بخاطر فرماندهیش در نبرد قادسیه و فتح ایران در زمان خلیفه دوم است. خلیفه دوم بعد ضربت خوردنش، سعد را هم جزء شورای شش نفره قرار داد و سعد در شورا به عبدالرحمن بن عوف رای داد که در نهایت باعث به خلافت رسیدن عثمان شد. اما در خلافت حضرت علی ابتدا بیعت نکرد اما جلوتر بیعت کرده اما در هیچ کدام از جنگ های حضرت حضور نداشته. دلیل این مسائل رو هم بیشتر حسادت ذکر کردن؛ و اینکه سعد حب حکومت داشته. سعد بن ابی وقاص چون از اعضای شورای 6 نفره بود و همچنین فرماندهی سپاه اسلام را هم بر عهده داشت سودای خلافت را هم در ذهنش می پروراند برای همین نسبت به حضرت علی(ع) حسد می ورزید. اما در دوران صلح معاویه که تصمیم به بیعت گرفتن برای یزید گرفته بود، سعد را جزء موانع می دید و او را با زهر کشت! جالب اینکه پسر سعد یعنی عمر بن سعد با اینکه معاویه قاتل پدرش بود اما سینه چاک معاویه شده بود...
21 اینکه احوال و کارهای امام حسن دقیقا و ریز به ریز بعد صلح چگونه بوده رو نمی دونیم. یسری کلیات اومده مثل نامه ها به معاویه یا ملاقاتا که گفته شد. و اینکه امام بیشتر به کشاورزی و کار مشغول بودند. ایشان هیچ گونه حرکت علنی سیاسی نداشتند اما بالاخره به صورت مخفیانه شیعیان رو زیر نظر داشتند و حمایت می کردند. مانند ماجرای زیاد و نفرین حضرت که گفته شد. شیعه تقریبا همواره بخاطر مشکلات سیاسی زمان دارای تشکیلات مخفی و زیر زمینی بود. تا راحت تر کارها انجام شود که این تشکیلات در زمان امام هادی تقریبا به اوج خودش می رسد. معاویه به جد دنبال بیعت گرفتن برای یزید به عنوان خلیفه بعدی بود. این کار مخالف صلح نامه بود و معاویه می دانست که امام موافقت نمی کند. پس رفت سراغ راهی برای از میان برداشتن امام... از طرفی علنی شدن این قضیه که معاویه امام را کشته برای او بسیار بد می شد. به دنبال راهی گشت که غیر مستقیم این کار را انجام دهد. پس رفت سراغ جعده دختر اشعث بن قیس کندی که همسر امام بود...
22 خوبه اول کمی از پدر جعده یعنی اشعث بگیم. اشعث در صفین جزء کسانی بود که با دیدن قرآن بالای نیزه ها به حضرت پشت کرد. البت به خوارج نهروان ملحق نشد اما بعد نهروان از کسانی بود که حضرت را مجبور به بازگشت به کوفه کرد! عقاید خوارج گونه در اشعث کم نبوده... برادر جعده، یعنی محمد بن اشعث هم جزء سپاهیان ابن زیاد در کربلا بوده. معاویه به جعده وعده صد هزار درهم و عروسی یزید رو داد. از طریق مروان که حاکم مدینه بود، زهر مهلکی به جعده رسانیده شد. امام روزه بودند؛ موقع افطار به خانه آمدند. جعده کوزه ای آب یا شیر برای ایشان بردند که آغشته به زهر شده بود. امام نوشیدند و فریاد برآوردند... الا لعنه الله قوم الظالمین...
23 جعده بعد از مسموم کردن امام فرار کرد. معاویه پولی که وعده داده بود رو به جعده داد اما در مورد وعده عروسی با یزید خیانت کرد و گفت تو که یک بار شوهرت رو کشتی دفعه بعد هم میتونی! امام هم در بستر افتادند. خون لخته شده از گلوی مبارکشان بیرون می آمد و به شدت حالشان بد شده بود... حضرت حسین بر بالین برادرشان می آیند. امام مجتبی در همان حالت بدشان گریه می کنند. برادر می پرسند برای ظلمی که به خودت رسیده گریه می کنی؟ امام حسن می گویند نه برای تو گریه می کنم که لا یوم کیومک یا ابا عبدالله... امام مجتبی به برادرشان وصیت می کنند و در پایان می گویند مرا در کنار پیامبر به خاک بسپار و اگر نگذاشتند هرگز راضی به خونریزی نیستم و مرا در کنار مادربزرگمان فاطمه بنت اسد در بقیع دفن کن. و کمی بعد شیون حضرت حسین بالا می رود که انا لله و انا الیه راجعون و امام مجتبی از دنیا رفت... خاطرات کبود آئینه چقدر زود مو سپیدت کرد مرگ تدریجی چهل ساله داغ این کوچه ها شهیدت کرد آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد
24 شهادت امام حسن در سال 50 هجری اتفاق افتاد. ایشان 47 ساله بودند و 10 سال امامت کردند. اما در روز شهادت حضرت اختلافه. با توجه به نقل های مختلف 7 صفر بیشتر مورد تاییده. متاسفانه در تقویم ما 28 صفر اومده. دلیلشم بخاطر اینه که تولد ناصرالدین شاه 7 صفر بوده و به همین دلیل نقل ضعیف تر که 28 صفر هست رو رواج داد و تو تقویمم ثبت شد. البت هم اکنون بیوت مراجع عظام و در حوزه های علمیه 7 صفرو بعنوان شهادت امام حسن تعطیل می کنند و مراسم می گیرند. و بدتر اینکه متاسفانه تو تقویم ما تا همین سال های اخیر 7 صفر بعنوان ولادت امام موسی اومده بود در حالیکه به استناد نقل های معتبر مثل نقل از شیخ مفید تولد ایشون اواخر ذی الحجه هست. در اصل روز شهادت داشتیم جشن می گرفتیم!!! البت در این چند سال اخیر الحمدالله با توجه به اعتراضات مراجع و علما این مشکل حل شده و دیگه توی تقویم روز 7 صفر روز ولادت امام موسی ذکر نشده!
25 امام حسین برادرشان را غسل دادند و کفن کردند و با بنی هاشم و اهالی داغدار مدینه بسوی مزار پیامبر حرکت کردند تا طبق وصیت امام حسن عمل کرده و ایشان را کنار پیامبر دفن کنند. اما مروان که حاکم مدینه بود با عده ای سر راهشان را گرفتند و گفتند: چگونه ممکن است که حسن کنار پیامبر دفن شود درحالیکه عثمان در دورترین نقطه قبرستان بقیع دفن شده؟؟ از طرف دیگر هم عایشه سوار بر استری آمد و گفت اجازه نمی دهم حسن در خانه من دفن شود!( پیامبر در خانه عایشه دفن شده بود). ابن عباس به عایشه می گوید: روزی سوار بر شتر فتنه کردی و حالا سوار بر استر! می ترسم فردا سوار بر فیل شوی و خانه خدا را خراب کنی!! کار داشت بالا می گرفت. مروان و عایشه مانع از دفن بدن امام کنار پیامبر شدند. در بعضی نقل ها آمده که سربازان همراه مروان، به سمت بدن امام تیراندازی کردند... با این توضیح که اعراب تابوت بسته نداشتند و بدن بر برانکارد مانندی حمل میشد. یعنی تیرها مستقیم به بدن مطهر امام خوردند. آمده امام حسین با دست مبارک خود 70 تیر از بدن امام حسن درآوردند... کاش امام حسن هم شبانه دفن میشد... نزدیک بود دو طرف شروع به جنگ کنند! اما امام حسین فرمودند: برادرم وصیت کرده در تدفین او خونی ریخته نشود. بنابراین تشییع کنندگان به سمت بقیع رفتند و امام مجتبی را طبق وصیتشان در کنار مزار مادربزرگشان فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. اکنون هم در بقیع مزار ایشان و 3 امام دیگر در غربت تمام است... الا لعنه الله قوم الظالمین
26 امام مجتبی در مدت زندگی خود حدود 20 مرتبه پیاده به حج رفتند. همچنین آمده که دو یا سه بار نصف اموال خودشان را به فقرا بخشیدند. سفره اکرام امام همواره پهن بوده و هست... آمده امام حسن همواره از عطر استفاده می کردند و خوشبو بودند. پیامبر بسیار نوه خود را دوست می داشت. پیامبر در مورد شهادت امام حسن فرمودند: پس از شهادتش ملائکه و همه چیز حتی مرغان هوا و ماهیان دریا برای او می گریند. و هر که بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود. و هر که بر مصیبت او اندوهناک شود اندوهناک نشود دل او در روزی که دل ها اندوهناک شوند، و هر که او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد در روزی که قدم ها بر آن لرزان است...
27 در مورد فرزندان امام مجتبی اعداد مختلفی ذکر شده. از احوال تعدادی خبرهایی هست که نشان دهنده بزرگی آنان بوده. کلا نسل امام حسن و سادات حسنی بسیار گسترده است. افراد بزرگ بسیاری هم در این نسل بوده اند. نمونه مشهورش جناب عبدالعظیم حسنی مدفون در شهر ری هستند. در حال حاضر در کشور مراکش تعداد زیادی از سادات حسنی به نام آل ادریس ساکن اند که مدت ها هم حکومت کشور بر عهده اینان بوده. اونایی که بین ما مشهور ترند جناب قاسم و عبدالله هستند که در کربلا شهید شدند. بغیر از اینان، فرزندان دیگری از امام هم در کربلا شهید شدند. پسر دیگر امام حسن که تقریبا نسل امام از او ادامه پیدا کرده و گسترده شده و از ایران و عربستان تا مراکش رفته، حسن بن حسن معروف به حسن مثنی است که با فاطمه دختر امام حسین ازدواج کرده بود. حسن مثنی در کربلا حضور داشت و جنگید و مجروح شد. یکی از اقوام مادری او در سپاه دشمن بود که او را نجات داد. دو پسر او معروف هستند. عبدالله بن حسن مثنی معروف به عبدالله محض و حسن بن حسن مثنی معروف به حسن مثلث.
28 📜حدیثی از امام مجتبی(ع): 1_ امام به یکی از فرزندانش فرمود: ای پسرم! با احدی برادری مکن تا بدانی کجاها می رود و از کجاها می آید. و چون از حالش خوب آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن به شرط اینکه معاشرت، بر اساس چشم پوشی از لغزش و همراهی در سختی باشد. 📖 تحف العقول _ ص 233
29 📜حدیثی از امام مجتبی(ع): 2_ هلاکت و نابودی مردم در سه چیز است: کبر، حرص، حسد. تکبر که به سبب آن دین از بین می رود و به واسطه آن، ابلیس، مورد لعنت قرار گرفت. حرص که دشمن جان آدمی است و به واسطه آن آدم از بهشت خارج شد. حسد که سر رشته بدی است و به واسطه آن قابیل، هابیل را کشت. 📖 بحار الانوار(ط_بیروت) ج 75 ، ص 111
30 📜حدیثی از امام مجتبی(ع): آغاز نمودن به نیکی و بذل و بخشش، پیش از درخواست نمودن، از بزرگترین شرافت ها و بزرگی هاست. 📖نزهه الناظر و تنبیه الاخبار، ص 71 🌺پایان🌺