🔵 عُجب، گناه بزرگ ولی مخفی
شرح «عُجْب» ... عبارت است از بزرگ شمردن عمل صالح و کثیر شمردن آن و مسرور شدن و اِبتهاج (شادی) نمودن به آن، و غَنْج (خوشی) و دَلال (ناز و کرشمه) کردن است به واسطه آن، و خود را از حد تقصیر خارج دانستن است. و اما مسرور شدن به آن با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و طلب زیاده کردن، عُجب نیست و ممدوح است.
🔻... علامه مجلسی طابثراه نقل میفرماید که «... شک نیست کسی که اعمال صالحه کند، از قبیل روزه و بیداری شب و غیر آن، در نَفْس او بهجت و سروری حاصل شود! پس اگر این بهجت برای آن است که خدای تعالی به او عطایی فرموده و نعمت عنایت کرده که آن نعمت و عطا این اعمال صالحه است، و با این وصف ترسناک باشد از نقص آنها و بیمناک باشد از زوال (از بین رفتن) نعمت و از خدای تعالی زیاده (نعمت بیشتر) طلب کند، این ابتهاج و سرور، عُجب نیست!
🔻و اگر این ابتهاج از جهت آن است که این اعمال از اوست و اوست که دارای این صفت است، و بزرگ شمارد اعمالش را و اعتماد کند بر آنها و خود را از حد تقصیر خارج داند و به جایی رسد که گویی منّتگذاری کند بر خدای تعالی بهواسطه این اعمال، پس این سرور، عُجب است.»
🔻مرتبه اولیٰ (نخستین)، که از همه بالاتر و هلاکش بیشتر است، حالی است که در انسان بهواسطه شدت عُجب پیدا شود که در قلب خود بر ولیّنعمت (نعمتدهنده و نعمتبخش) خود و مالکالملوک (پروردگار متعال) به ایمان یا خصال دیگرش منّت گذارد. گمان کند که به واسطه ایمان او در مملکت (آفرینش) حق، وسعتی یا در دین خدا رونقی پیدا شد.
🔻یا بهواسطه ترویج او از شریعت یا ارشاد و هدایت او یا امر به معروف و نهی از منکر او یا اجرای حدود یا محراب و منبرش به دین خدا رونقی بسزا داده، یا بهواسطه آمدن در جماعت مسلمین یا به پا کردن تعزیه (مجلس عزاداری) حضرت ابیعبداللهالحسین علیهالسلام، رونقی در دیانت (دینداری) حاصل شد که بهسبب آن بر خدا و بر سید مظلومان و بر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، منّت دارد. هر چند اظهار این معنا نکند، در دلش منّت میگذارد.
و از همین باب است منّتگذاری بر بندگان خدا در امور دینیّه. مثل آن که در دادن صدقات واجبه (مثل زکات) و مستحبه و در دستگیری از ضُعَفا و فقرا بر آنها منّتگذاری کند. گاهی این منتگذاری مخفی است حتی بر خود انسان!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#پست_اخلاقی (قسمت ۹)
📚 کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی)
حدیث سوم، «عُجْب» / فصل «در مراتب عُجب»
هرروز یک پیام اخلاقی، باماهمراه شوید
✳️ آمدنت بهر چه بود ای انسان؟
تفکر کن، تفکر کن، تفکر
🔻بدان که اوّل شرط مجاهده با نفْس و حرکت به جانب حق تعالی، «تفکّر» است. ... و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری و لو کم هم باشد، فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده، و بدن سالم و قوای صحیحه، که هر یک دارای منافعی است که عقل هر کس را حیران میکند، به او عنایت کرده، و این همه بَسْط (گسترش) بساط نعمت و رحمت کرده، و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده، و کتابها نازل کرده و راهنماییها نموده و دعوتها کرده، وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
🔻آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است که با تمام حیوانات شریک هستیم، یا مقصود دیگری در کار است؟ آیا انبیای کرام و اولیای معظم و حکمای بزرگ و علمای هر ملت که مردم را دعوت به قانون عقل و شرع میکردند و آنها را از شهوات حیوانی و از این دنیای فانی پرهیز میدادند با آنها دشمنی داشتند و دارند، یا راه صلاح ما بیچارههای فرو رفته در شهوات را مثل ما نمیدانستند؟
🔻اگر انسان عاقل لحظهای فکر کند، میفهمد که مقصود از این بساط چیز دیگر است، و منظور از این خلقت، عالم بالا و بزرگتری است، و این حیات حیوانی، مقصود بالذات (هدف اصلی) نیست. و انسان عاقل باید در فکر خودش باشد، و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سالهای دراز در پی شهوات عمْر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی، و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی، که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است، و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه فانی که آن هم به دست نمیآید حتی با زحمتهای طاقتفرسا. قدری فکر کن در حال اهل دنیا از سابقین (گذشتگان) تا این زمان که میبینی.
🔻ملاحظه کن زحمتهای آنها (اهل دنیا و شهوات) و رنجهای آنها در مقابل راحتی آنها چقدر زیادتر و بالاتر است. آن انسانی که در صورت انسان و از جنود (دارو دسته) شیطان است و از طرف او مبعوث است و تو را دعوت به شهوات میکند و میگوید زندگانی مادی را باید تأمین کرد، قدری در حال خود او تأمل کن، و قدری او را استنطاق (پرسش) کن، ببین آیا خودش از وضعیت راضی است؟ یا آن که خودش مبتلا است میخواهد بیچاره دیگری را هم مبتلا کند؟
و در هر حال از خدای خود با عجز و زاری تمنا کن که تو را آشنا کند به وظایف خودت و امید است این تفکر که به قصد مجاهده با شیطان و نفس امّاره است، راه دیگری برای تو بنمایاند و موفق شود به منزل دیگر از مجاهده.
#پست_اخلاقی (قسمت ۱ و ۲)
📚 کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی)
حدیث اول، فصل تفکّر