ویژه نامه ولادت حضرت زهراء(س)
قسمت سوم:
*شکوفه ی خدیجه
روایات فراوان و گوناگونی در باب چگونگی حمل و دوران حمل از سوی معصومان علیهم السلام نقل شده است که همه حکایت از اهمیّت موضوع تولد کوثر رسول صلی الله علیه و آله دارند.تنها به تعدادی از این روایات اشاره می کنیم.پیامبر صلی الله علیه و آله در جمع یارانی چون حضرت علی علیه السلام عمار، حمزه و. نشسته بود که ناگهان فرشته وحی بر او نازل شد و پیام آورد که چهل شبانه روز از خدیجه دوری کن. پیامبر صلی الله علیه و آله به این دستور عمل کرد و به غار حرا رفت.حضرت در این دوره ی چهل روزه، روزها را به روزه و شب ها را به نیایش گذراند. به خدیجه صلی الله علیه و آله نیز پیام فرستاد که «نیامدن من نه از روی بی مهری که به حکم وظیفه و تکلیف الهی است».به تدریج آخرین شب میقات فرا رسید هنگام افطار غذایی بهشتی برایش نازل شدوحضرت با آن افطار کرد و دیگر بار برای عبادت برخاست.
امّا فرمان الهی چنین رسید که: «به سمت خانه برو و با خدیجه باش» و این چنین بود که پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی خانه آمد و نور فاطمه در دامان خدیجه جای گرفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله خود در موقعیت های مختلف از نحوه ی شکل گیری نور فاطمه علیهاالسلام سخن می گفت و از تمام آن ها به یک حقیقت واحد؛ یعنی، آسمانی بودن فاطمه تأکید می نمود.
مولانا جلال الدین بلخی در مدح فاطمه زهراء سروده است:
مرد را گویی بود زخم سنان
فاطمه مدح ست در حقِّ زنان
در حق پاکیِّ حقّ آلایش است
دست و پا در حقِّ ما استایش است
والد و مولود را او خلق است
لم یلد لم یولد او را لایق است
هر چه مولود است او زین سوی جوست
هر چه جسم آمد ولادت وصف اوست
نصایح تربیتی ازآیت الله مجتهدی(ره):
حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:
۱- خداوند متعال را شناختیم ولیکن
حقش را ادا نکردیم.
۲- قرأن او را قرائت کردیم ولی
به آن عمل نکردیم.
۳- ادعا کردیم پیامبر خدا رو دوست داریم ولی به سنتش عمل نکردیم .
۴- نعمت خداوند را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
۵- گفتیم شیطان دشمن ماست ولی
با او در امور توافق کردیم.
۶- گفتیم بهشت حق است ولی برای
رسیدن به آن کوشش نکردیم
۷- گفتیم که جهنم حق است ولی از
آن نگریختیم.
۸- دانستیم مرگ حق است اما برای
آن آماده نشدیم.
۹-به عیب مردم مشغول گشتیم و
عیب خویش را فراموش کردیم
۱۰- و مردگانمان را دفن کردیم ولی
عبرت نگرفتیم
ویژه نامه ولادت حضرت زهراء(س)
قسمت چهارم:
نذر خدیجه
هنگامی که خدیجه علیهاالسلام فاطمه علیهاالسلام را باردار بود، مانند «حنّه» مادر مریم علیهاالسلام چنین نذر کرد:«خدایا من از مادر مریم بهترم و محمّد صلی الله علیه و آله ، شوهرم، از عمران، شوهر مادر مریم، برتر است. این کودکی را که در رحم دارم، برای تو «مُحَرَّر» کردم.» به این معنا که: آزادش کردم پس از رشد تا آخر عمر در خدمت مسجد و دین بماند و از عبادت کنندگان مسجد شود. جبرییل از طرف خداوند بر پیامبر نازل شد و عرض کرد: «به خدیجه بگو. خداوند فرمود:, «لا اعتاقَ قَبْلَ المُلکِ. خَلّی بَینی و بین صَفِیّتی فَاِنّی اَمْلکُها و هی اُمُّ الائمةِ و عَتیقی من النارِ؛ آزاد کردن قبل از ملکیت روا نیست. این فرزندِ برگزیده ام را به من واگذار. او مملوکه ی من و مادر امامان است و من او را از آتش آزاد کرده ام.»، و البته این چنین مهر و علاقه ی مادری به واگذاری فرزندش جهت خدمت و بندگی خدا، خود گویای بعدی دیگر از فضایل بی کران خدیجه ی کبری است.
ویژه نامه ولادت حضرت زهراء(س)
قسمت پنجم:
مونس مادر
همان گونه که شکل گیری وجود فاطمه علیهاالسلام شگفت انگیز است، دوران حمل او نیز قضایای عجیبی را در پی داشت که سخن گفتن او با مادر از جمله ی این شگفتی هاست. از جمله زمانی که کفّار از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خواستند ماه را دو نیم کند، خدیجه از چنین درخواست عجیبی هراسان شده بود و در دل احساس ناراحتی می کرد. او با خود گفت: «زهی تأسف برای کسانی که محمّد را تکذیب می کنند، با این که او از طرف پروردگارم فرستاده شده است.»در این لحظات که خدیجه علیهاالسلام دلشوره عجیبی داشت به ناگاه فاطمه لب به سخن گشود ـ خدیجه با تمام وجود صدای او را شنید که ـ می گفت:, ای مادر! نترس و محزون نباش خدا با پدر من است.،وقتی دختر رسول الله(ص) وخدیجه کبری(س) بدنیا آمد.روایات فراوان حکایت از آن دارند که نام آسمانی «فاطمه» از سوی خداوند متعال برای دختر رسول الله علیهاالسلام انتخاب شد و حضرت محمّد صلی الله علیه و آله بر این اساس نام او را فاطمه نهاد تا همه بدانند او از بدی ها برکنار است، شیعیان راستین او در پناهش از آتش جهنّم محفوظ می مانند، به سبب او، طمع دشمنان اسلام از وراثت پیامبر صلی الله علیه و آله قطع می شود و دانش همراه شیر به او ارزانی می گردد.
خود چسباندم، جبرییل به من گفت: خداوند می فرماید این سیب را بخور.، وقتی سیب را پاره کردم، نوری از آن برخاست که من ترسیدم.
جبرییل پرسید:, چرا نمی خوری؟ بخور و نترس. این نور کسی است که نام او در آسمان منصوره است و در زمین فاطمه.، من از علّت آن پرسیدم، گفت: چون در زمین شیعیانش را از آتش جهنم و دشمنانش را از محبت خود قطع کرده و در آسمان دوستداران خود را یاری می کند. چنان که خدا می فرماید:( یومئذٍ یفرح المؤمنون، بنصرالله ینصره من یشاء)شد.» پیامبر صلی الله علیه و آله القاء شد.
او نام دخترش را فاطمه گذاشت. حضرت می فرماید: «وقتی حضرت «سیدة النساء» متولّد شد خداوند فرشته ای را فرستاد، او بر زبان پیامبر صلی الله علیه و آله جاری گردانید که آن حضرت را فاطمه بنامد. پس به فاطمه خطاب کرد که: تو را به علم بریدم از جهل و تو را بریدم از حائض شدن»
علامه اقبال لاهوری در وصف فاطمه زهرا(س) سروده است:
نور چشم رحمه للعالمین
آن امام اولین و آخرین
بانوی آن تاجدار هل اتی
مرتضی مشکلگشا شیر خدا
پادشاه و کلبه ایوان او
یک حسام و یک زره سامان او
مادر آن کاروان سالار عشق
مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت، حضرت زهرا عزیز
مزرع تسلیم را حاصل، بتول
مادران را اسوه کامل، بتول
بهر محتاجی دلش آنگونه سوخت
با یهودی چادر خود را فروخت
آن ادب پرورده صبر و رضا
آسیا گردان و لب قرآن سرا