eitaa logo
🌷راه سعادت🌷
324 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
13.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
روشنگری و بصیرت افزایی در کانال 🌷راه سعادت🌷در قالب موضوعات: معنوی ، دینی ، عقیدتی ، سیاسی اجتماعی، فرهنگی ، اقتصادی، نظامی، هشدار و طنز برای مخاطبین عزیز قابل استفاده است. ایدی مدیرگروه ۰۹۱۹۵۰۵۴۷۵۶ لینک گروه 🆔 https://eitaa.com/RAHE_SAADAT
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی جوانی خدمت مرحوم حجه‌السلام و المسلمین آقای‌سیدیونس‌اردبیلی رسید و سوالی پرسید:  دوروز پیش‌مادرم ازدنیا رفت و من اورا دفن کردم هنگامی ڪه وارد قبر شدم  و جنــازه‌اش را در قبــر گذاشتم، خواستم صورت او را روی خاڪ بگذارم، اسناد و مدارڪ و پول و چڪ‌هایی که در جیبم بود ، از جیبم بیرون ریخت، چون در یک حالت خاص بودم فراموش کردم آنها را بردارم و روی قبـــر پوشیده شد. با این حال اجــازه می‌فرمایید نبش قبر کنم و آن‌مدارک‌رو برداریم‌یانه؟ چنانچه امروز می‌فرمایید، نامـہ‌ای به مسئـولین قبرستان مرقوم فرمایید تا اجـازهٔ نبش قبر دهند. آقا فرمودند: همان قسمتی از قبر رو که می‌دانید مدارک‌در آنجاست، بشکافند و مدارڪ رو بـــردارند و سریعــاً قبـــر را بپوشانید. پس نامه‌ای به همین‌مضمون برای مسئولین قبرستان نوشتند. بعد از چند روز آن جوان به منزل‌آقای‌اردبیلی آمد و در حالی ڪه غمناڪ و مضطرب می‌نمود، آقا ازاو پرسید آیاشما کارتان را انجــام دادید و به نتیجـہ رسیدید؟ جوان باناراحتی گفت: وقتی نبش‌قبر کردم، دیدم مــار سیاه و باریڪی دور گــردن مادرم حلقـہ زده و سرش را در دهــان مــادرم فـرو بـرده و او را نیش میزند ! این منظره به قدری وحشتناک بود ڪـہ طاقــت مرا گرفت و از شدت تــرس و هـــراس فــوری روی قبــر را پــوشــاندم. آقا از او پرسید: آیا مـادرت کار زشتی مرتڪب می‌شد؟ جوان گفت: من چیزی به خاطر ندارم، ولی همیشـہ پدرم او را نفرین می‌کرد؛ زیرا مادرم نسبت به ارتباط با نامحرم پروایی نداشت و با سر رو روی باز با مـردان نامحــرم رو به رو میشد و بی حجاب و بی‌پروا با آنان سخن‌میگفت و با نامحـــرمان شـوخــی می‌ڪـرد و می‌خندید و به همین خاطــــر همیشه موردِعتاب‌ونفرین و سرزنشِ‌پدرم بود. چه بد جــایگاهی است قبر برای زنان بد حجاب و بی حجاب 🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADATلقمه
روزی جوانی خدمت مرحوم حجه‌السلام و المسلمین آقای‌سیدیونس‌اردبیلی رسید و سوالی پرسید:  دوروز پیش‌مادرم ازدنیا رفت و من اورا دفن کردم هنگامی ڪه وارد قبر شدم  و جنــازه‌اش را در قبــر گذاشتم، خواستم صورت او را روی خاڪ بگذارم، اسناد و مدارڪ و پول و چڪ‌هایی که در جیبم بود ، از جیبم بیرون ریخت، چون در یک حالت خاص بودم فراموش کردم آنها را بردارم و روی قبـــر پوشیده شد. با این حال اجــازه می‌فرمایید نبش قبر کنم و آن‌مدارک‌رو برداریم‌یانه؟ چنانچه امروز می‌فرمایید، نامـہ‌ای به مسئـولین قبرستان مرقوم فرمایید تا اجـازهٔ نبش قبر دهند. آقا فرمودند: همان قسمتی از قبر رو که می‌دانید مدارک‌در آنجاست، بشکافند و مدارڪ رو بـــردارند و سریعــاً قبـــر را بپوشانید. پس نامه‌ای به همین‌مضمون برای مسئولین قبرستان نوشتند. بعد از چند روز آن جوان به منزل‌آقای‌اردبیلی آمد و در حالی ڪه غمناڪ و مضطرب می‌نمود، آقا ازاو پرسید آیاشما کارتان را انجــام دادید و به نتیجـہ رسیدید؟ جوان باناراحتی گفت: وقتی نبش‌قبر کردم، دیدم مــار سیاه و باریڪی دور گــردن مادرم حلقـہ زده و سرش را در دهــان مــادرم فـرو بـرده و او را نیش میزند ! این منظره به قدری وحشتناک بود ڪـہ طاقــت مرا گرفت و از شدت تــرس و هـــراس فــوری روی قبــر را پــوشــاندم. آقا از او پرسید: آیا مـادرت کار زشتی مرتڪب می‌شد؟ جوان گفت: من چیزی به خاطر ندارم، ولی همیشـہ پدرم او را نفرین می‌کرد؛ زیرا مادرم نسبت به ارتباط با نامحرم پروایی نداشت و با سر رو روی باز با مـردان نامحــرم رو به رو میشد و بی حجاب و بی‌پروا با آنان سخن‌میگفت و با نامحـــرمان شـوخــی می‌ڪـرد و می‌خندید و به همین خاطــــر همیشه موردِعتاب‌ونفرین و سرزنشِ‌پدرم بود. چه بد جــایگاهی است قبر برای زنان بد حجاب و بی حجاب 🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT