آهای آیندگان !
شما که از دل طوفانی بیرون می جهید
که ما را بلعیده است ؛
وقتی از ضعف های ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید ...
به یاد آورید که ما بیش از کفش هایمان
کشور عوض کردیم
و نومیدانه میدان های جنگ را پشت سر گذاشتیم ،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب می دانیم :
حتی نفرت از حقارت نیز ،
آدم را سنگدل می کند.
حتی خشم بر نابرابری هم ،
صدا را خشن می کند.
آه ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی
مهیا کنیم ،
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود ؛
درباره ما
با رأفت داوری کنید !
📜قسمتی از نمایشنامه آیندگان
از #برتولت_برشت
در قمار دوستے جز رازدارے شرط نیست
هر ڪہ در میخانه از مستی نزد فریاد، برد!
#فاضل_نظری
هر رهگذرے محرم اسرار نگردد
صحراے نمڪزار چمنزار نگردد
هرجا ڪہ رسیدے رفاقٺ مڪن اے دوسٺ
هر بی سر و پایـے یار و وفادار نگردد...!