╭•⊰◄‹☫🕊›••⊱─━─━•─┈─ · · · · ❲‌ شهیدی که سر بی‌تنش سخن گفت! ❳ آتش‌بارهای دشمن در جاده بصره-شلمچه لحظه‌ای خاموش نمی‌شدند؛ رزمندگان در حال دویدن بودند؛ در این میان، علی‌اکبر همانطور که می‌دوید، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و سرش از پیکرش جدا شد! در همان لحظه همرزمانش که می‌خواستند به سرعت از منطقه دور شوند، متوجه شدند پیکر او بی‌سر می‌دود و سرش دقایقی «یا حسین» گویان روی زمین می‌غلتد! همه رزمندگان با دیدن این صحنه گریه می‌کردند. مدتی بعد، از کوله‌پشتی علی‌اکبر، وصیت‌نامه‌اش را باز کردند. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: «السلام علی‌الرأس‌المرفوع خدایا من شنیده‌ام که امام حسین(علیه‌السلام) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهید بشوم؛ خدایا شنیده‌ام که سر امام حسین (علیه‌السلام) را از پشت بریده‌اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود؛ خدایا شنیده‌ام سر امام حسین(علیه‌السلام) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی‌دانم، ولی به امام حسین(علیه‌السلام) خیلی عشق دارم؛ دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده‌ام به ذکر «یا حسین» باشد.» #شهید_علی_اکبر_دهقان #شهیدان_معلمند | #مرام_شهدا ◈⊱ ------------------------------------------------------ 🌐