eitaa logo
رواق
177 دنبال‌کننده
155 عکس
42 ویدیو
0 فایل
🌹رواق پنجره‌ای رو به خدا🌹 ما در رواق برآنیم تا به لطف خداوند، قدمی موثر در نشر معارف الهی برداشته و مطالب مفید را منتشر کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️ 🏴روز یازدهم 🏴 لباس‌های حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🏴تاختن اسب بر مطهر شهدا 🏴غارت کردن 🏴 زدن خیمه ها 🏴فرستادن مبارک امام علیه السلام به از جمله اتفاقات بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بود. 🏴روز یازدهم بیماری شدت گرفته بود و پرستاری آن حضرت و کودکان را به‌عهده داشتند. 🏴زنان و کودکان در آن روز با بدن‌های و لباس‌های خاکی و خون‌آلود در انتظار بودند. 🏴در همین شرایط بود که به لشکرش دستور داد سر مبارک را از بدن‌ها جدا کنند تا به خدمت امیرانش در و بفرستد. 🏴سپس دستور داد سرها را بین قبیله‌هایی که در شرکت کرده بودند تقسیم کنند تا هر کدام هدیه‌ای برای دریافت پاداش از داشته باشند. 🏴در این میان جداگانه سر مقدس را به برده بود. 🏴بقیه سرهای شهدای کربلا را جلوتر از کاروان اسرا، توسط و به کوفه بردند. 🏴ظهر روز یازدهم محرم اسیران را آماده حرکت کردند. 🏴 دستور داده بود قبل از حرکت، خیمه‌های آن‌ها را به بکشند، به این ترتیب خانواده و باقی‌ماندگان عزیزترین خَلق خدا با پاهای به برده شدند. 🏴در همان موقع به لشکر گفتند: «شما را به خدا، ما را از عبور بدهید» 🏴وقتی چشم به پیکر غرقه به خون حضرت و آن حضرت افتاد، صدای گریه و شیون در پیچید. 🏴به‌ دستور با زور و اجبار را از پیکر جدا کردند و آن‌ها را با وجود داشتن بزرگ‌ترین مانند اسیران حرکت دادند. 🏴با وجود این که که خود صاحب‌ عزای این غم بزرگ بودند، در تمام مسیر به همراهان خود تسلی و می‌دادند. 📚نفس المهموم 📚مقتل لهوف 📚مقتل الحسین علیه السلام 📚اعیان الشیعه ┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️ 🏴روز دوازدهم 🏴روز بدن های مطهر توسط به یاری جمعی از است. 🏴روز دوازدهم روز ورود با حالت اسارت به است. 🏴 فرمان داد که احدی حق ندارد با از خانه بیرون آید، و ۱۰۰۰۰ سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها موکل گردانید. 🏴سپس فرمان داد و در پیش چشم حرکت داده و در کوچه و بگردانند. 🏴مردم با دیدن ذریه و و بانوان و مخدرات در های بدون پوشش، صدا به بلند نمودند. 🏴 و و و علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد نمودند. 🏴عده ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود شدند، اما هنگامی که خیلی دیر شده بود!! 🏴 در این روز نیز، شهادت در سال ۹۴ هجری و در سن ۵۷ سالگی واقع شده است(۳۴ سال بعد از ) 📚اعلام الوری، ج۱ ص۴۷۰ 📚وقایع الایام، ص۱۳۲ 📚وقایع الحوادث، ج۴ ص۲۵ 📚قلائد النحور، ص۲۰۵ 📚توضیح المقاصد، ص۳ ┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈
✏️ 🏴روز سیزدهم 🏴در این روز، خطابه آتشين در بازار لرزه بر اندام جنايتكاران افكند و پايه هاى كاخ حكومت غاصبانه آنها را متزلزل ساخت و بذرهاى را بر ضد اين حكومت جبار و جائر در قلوب مردم و پاشيد: 🏴«گريه مى كنيد و سر مى دهيد، بخدا بسيار بگرييد و كمتر بخنديد، لكّه ننگى بر دامان شما نشست كه با هيچ آبى نمى شود. شما چگونه اجازه داديد سلاله و پناهگاه شما در مشكلات كشته شود و چراغ فروزان جامعه شما را خاموش كنند؟!» 🏴يكى از مسائل حيرت انگيز داستان كربلا همين خطبه غرّاء و تكان دهنده است؛ زنى كه ديروز داغ شش و دو و دهها نفر از بستگان و باوفاى پدرش را ديده و اكنون به صورت اسيرى به سوى مى رود، اما همچون شيرى مى غرّد. 🏴 در مجلس در پاسخ به آن مرد سفّاك بى رحم، با فرمود:«ما رَأَيْتُ إِلّا جَميلًا؛ جز زیبایی (و شجاعت و عظمت) در كربلا نديدم». 🏴از كسانى كه در همان روز در براى مردم خواند جناب دختر بود. 🏴خطبه كوبنده چنان ضرباتی بر وارد كرد که از آماده پيكار با دشمنان و گرفتن انتقام از قاتلان شهداى شدند، ولى كه مى دانست آنها بى وفايى خود را نشان داده اند و سست تر از آن هستند كه قيام همه جانبه اى بر ضد جانيان كنند، سخنان آنها را رد كرد و فرمود: بر ضد ما گامى بر نداريد كه به خير شما اميدى نيست اى سياه رويان! 🏴اين خطبه ها پرده ها را كنار زد و چندين ساله را خنثى کرد و را از خطر بزرگى كه از سوى آنان تهديد مى شد، رهايى بخشید. 🏴 و نقل میکنند كه در مجلس حاضر بوديم و مشاهده كرديم كه با چوبدستىِ خود به چشمها و لبان مى زد و نسبت به آن حضرت جسارت مى كرد. 🏴 كه پس از این گفت و گوها، كاملًا شكست خورده بود، دستور داد  را با غل و زنجیر وارد کردند. 📚عاشورا ريشه ها،انگيزه ها،پيامدها، ص۵۸۵ 📚تاريخ ابن اثير، ج۴ ص۳۴ 📚بحارالانوار، ج۴۵ ص۱۲۱ 📚ارشاد، ص۴۷۵ 📚لهوف، ص۲۰۸ ┈••✾•🥀@REVAQ1🥀•✾••┈