کمتر تجزیه و تحلیل می کند و امور حسی را به صورت بسیط در می یابد.
این امور باعث میشود انسان ابتدایی کمتر تحول پذیر باشد. او درحقیقت در همه ابعاد زندگی اش ساکن و یکنواخت است، زیرا تحول در صورتی به وجود می آید که با انسان اندیشه کند و اندیشه های پیشینیان را مورد تحلیل قرار دهد و یا اینکه اجازه دهد اندیشه های دیگران بر او اثر بگذارد. در انسان ابتدایی هیچ یک از این دو حالت وجود ندارد، بنابراین، دین انسان ابتدایی نیز مانند جنبه های دیگر زندگی او کمتر دچار دگرگونی و تغییر می شود.
#ادیان_ابتدایی
#ادیان_ابتدایی_و_خاموش
@sghanrani
ویژگی های عمومی ادیان ابتدایی
صورت هایی از ادیان ابتدایی که، امروزه در گوشه و کنار جهان وجود دارند، انواع گوناگونی دارد که هرگز نمی توان همه آنها را بر شمرد. در میان اقوام ابتدایی امروزی، گونه های قومی ، محلی و منطقه ای دین بسیار فراوان است. در بسیاری از مناطق محل سکونت اقوام ابتدایی، گاه برای هر قبیله یا هر روستا دین و مذهب ویژه ای وجود دارد.
یادآور می شویم که دین انسان ابتدایی با ویژگی روحیه او متناسب است.
برخی از ویژگی های برجسته این انسان عبارتند از:
١. شخصیت فردی او چنان با، جمع و قبیله وابسته است که، در واقع هرگز استقلال فردی ندارد. و حتی به خود اجازه نمی دهد که به طور مستقیم بیندیشد یا عمل کند. او در همه ابعاد زندگی خویش به قوم و جامعه خود وابسته است؛ آن چنان که حتی گاهی رئیس قبیله نیز به جای همه افراد می اندیشد و اندیشه او بر اندیشه دیگران حاکم است.
٢. انسان ابتدایی به عقاید، عادات و رسوم پیشینیان به شدت پایبند است. او در چهارچوب عقاید آنان می اندیشد و مطابق با عادات و رسومی که از آنان به او رسیده، عمل می کند. او در برابر هر اندیشه یا عملی خارج از این محدوده، به شدت هراسان و از آن گریزان است.
٣. بر اثر این دو ویژگی انسان از نظر ذهنی پیشرفت کمی دارد. از آنجاکه او بیشتر تقلید می کند و کمتر به خود اجازه میدهد که در امور خود و جهان پیرامونش بیاندیشد، تفکر و اندیشه او چندان رشد نمی کند. بنابراین، نخستین و مهم ترین منبع معرفتی او احساس است. او آن چنان بر محسوسات خود تکیه دارد؛ که نمی تواند از دریافت های حسی خود فراتر رود.
#ادیان_ابتدایی
@sghanrani
3. شمنیسم
این باور در میان انسانهای ابتدایی رواج دارد که منشأ بسیاری از بیماریها ارواح شرير است؛ آن چنان که ارواح شیطانی با نفوذ در کالبد شخص، او را به بیماریهای گوناگون مبتلا می کنند.
برای درمان این بیماران باید این روح پلید را از بدن آنها خارج کرد. بنابراعتقاد آنان برخی انسانها ویژگیهایی مزاجی دارند که می توانند در حالت خلسه با ارواح شریر ارتباط برقرار کرده، آنها را از بدن بیماران خارج کنند. این افراد، «شمن» نامیده میشوند و اعتقاد به این دیدگاه نیز شمنیسم" نام گرفته است.
شمن یا پزشک جادوگر، با انجام دادن کارهای عجیب و شکل و قیافه گرفتنهای وحشتناک و نعره های مهیب، خود را به حالت خلسه فرو می برد و در آن حالت با تسلط بر روحی که باعث بیماری شده، بیمار را شفا میدهد.
این اعتقاد و رفتار بیشتر در میان قبایل تورانی، مغول ها، سرخ پوستان آمریکا و اسکیموها رواج دارد، اما صورتهایی از آن در میان بسیاری از اقوام ابتدایی از جمله اقوام ابتدایی آفریقا نیز دیده میشود.
#شمنیسم
#شمن
#ادیان_ابتدایی
#تعاریف
#ادیان_ابتدایی_و_خاموش
@sghanrani
2. سحروجادو
سحروجادو امر دیگری است که در همه اقوام ابتدایی وجود داشته و دارد، درواقع سحر از جهتی با مانا۔ ارتباط دارد؛ چراکه از سویی مانا به معنای اعتقاد به وجود نیرویی نامرئی و ساکن در اشیاست و از سویی دیگر، سحروجادو نیز راه و رسم به کارگیری این نیرو به سود شخص است.
برخی سحر را این گونه تعریف کرده اند: «کارهایی خاص از قبیل دمیدن، تکرار بعضی از کلمات یا انجام اعمالی خاص برای قبضه نیروی عظیم طبیعت به نفع خود».
در جوامع ابتدایی، جادو گر می کوشد تا طبیعت را یا به سود قوم خود و یا به ضرر دشمنان آن کنترل کنم او براین باور است که اگر مراسم، فرمول ها، رقصها و افسونهای خود را به درستی انجام دهد، می تواند طبیعت را کنترل کند؛ باعث بارش باران شود، محصول را پربار گرداند، زمینه را برای شکار موفق فراهم سازد و دشمنان را نابود کند.
#جادو
#سحر
#ادیان_ابتدایی
#تعاریف
#ادیان_ابتدایی_و_خاموش
@sghanrani
4. فتیش پرستی
واژه «فتیش» در زبان پرتغالی ریشه دارد و معنای آن سحر و افسون است.
وقتی دریانوردان پرتغالی در سده های پانزدهم تا هفدهم به آفریقا رسیدند دریافتند که بومیان آن سرزمین برای برخی اشیا احترام ویژه ای قائل اند.
آنان براین باور بودند که آن اشیا در زندگیشان اثرگذار است. دریانوردان پرتغالی نام این اشیا را به زبان خود فتیش گذاشتند که بعدها دانشمندان اروپایی همین واژه را به کار بردند.
اعتقاد انسان های بدوی این بود که اشیایی خاصی مانند قطعه های چوب یا سنگ که اشکال غیرعادی دارند، از نیرویی سحرآمیز برخوردارند و می توان از نیروی آنها استفاده کرد. این اشیا، فتیش و این باور، فتیش پرستی خوانده میشود.
فتیش درواقع جنبه ای از سحروجادوست و آن عبارت است از هر شیئی که برای کنترل طبیعت از راه سحروجادو به کار برده می شود.
کسانی که به فتیش باور دارند، برای این اشیا هویت و اراده قائل اند و آنها را دارای روح غیبی میدانند. آنان در ابتدا به این اشیا احترام می گذارند و به آنها هدیه داده، برای آنها قربانی می کنند.
اگر فتیش خواسته فرد را برآورده نکرد، از او چاپلوسی می کنند و اگر باز هم اثر نکرد، او را مسخره می کنند. درمرحله بعد به او دستور میدهند و با او با خشونت رفتار کرده، حتی او را کتک می زنند. اگر باز هم نتیجه ای نداشت، چنین می گویند که روح غیبی از او خارج شده و دیگر کاری از او بر نمی آید؛ بنابراین، فتیش خود را تغییر می دهند، یا معتقد میشوند که روح قوی تری بر روح او غلبه کرده است. از این رو، آن را نزد ساحر یا کاهن می برند، تا آن روح را از او دفن کند.
#تعاریف
#ادیان_ابتدایی
#فتیش
مثلا، در میان قبایل بدوی استرالیا فرد باید همسر خود را از گروهی برگزیند که با او در یک توتم شریک نباشد.
《بعد شعایری》آن خود را در برخی از اعمال و رفتار درباره توتم نشان می دهد. برای نمونه، خوردن گوشت توتم، جز در مراسمی خاص، ممنوع است.
#تعاریف
#ادیان_ابتدایی
#توتم
@sghanrani