🌷یکی از شهدای مدافع حرم بود ،،،
🌷داعشیها دورش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد. سنگ تموم شد، داعشیها نیت کرده بودن زنده بگیرنش.
🌷همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود...
🌷خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد....
تشنه بود آب جلوش میریختن روی زمین...
🌷فهمیدن حاج قاسم توی منطقس،
برا این که روحیه حاج قاسم روخراب کنن، بیسیم (رضا اسماعیلی) گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کمکم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش میگفتن حضرت زینبُ فحش بده پشت بیسیم...
🌷ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید ..
🌷ولی از اولش تا لحظهای که صدای خِرخِر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه میگفت...
اصلا من آمدم جونم بدم
اصلا من آمدم فدابشم براحضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یازهرا .....😭
🌷میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه میکردو پشت بیسیم گوش میداد😭...
🌷بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برا حاج قاسم 😓😓
#رایدرستمایعنیوفاداریبهشهداء💫
#شهدارفتنتاانقلابواسلامبمونه✨
#حواستهسترفیق🙏