eitaa logo
کانال کمیل
284 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹عاشقانه_شهدایی🌹 🎥 اشاره سردار سلیمانی به قرارگیری در یک قدمی شهادت در فتح بستان در دست‌نوشته خود به فرزندش خود را فدای مکتب عشق کردی و خریدارت شدند. سرباز مخلص ولایی نائب (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طواف پرندگان دور پیکرها و تابوت شهدا🕊🕊🕊 رشت در آخرین روز از ایام
کاش با تلنگری برگردیم والا هیهات از دلی که سخت شده یه روز شهید پا به دنیای پدر و مادر گذاشت و خانه ای رو منور کرد ، حالا بازم برگشته تا کشوری رو‌ منور کنه ، تلنگری بزنه و بازم بره تلنگری بخوریم و کمی به عقب برگردیم و یادمون بیاد که دیروز برای دین و‌ کشور چه خون ها ریخته شد. حضور شهدا در این روزها بین ما بی معنا نیست ، حرمت شهدا رو نگه داریم و پای خون اونها بمانیم😔
♨️تا کسی شهید نبود شهید نمی‌شود 🔹شرط شهید شدن است. اگر امروز کسی را دیدید که بوی شهید🌷 از کلام او، از رفتار او و از اخلاق او استشمام می‌شود بدانید او شهید خواهد شد. 🔸تمام ما این مشخصه را داشتند. قبل از اینکه شهید شوند شهید بودند. نمی‌تواند کسی قبل از اینکه علم بیاموزد عالِم شود. شرط عالِم شدن علم‌آموزی📚 است. شرط شهید بودن است🕊 🌹🍃🌹🍃
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر ابوذر هست🥰✋ *شهیدے ڪه در روز تاسوعا اِرباً اِربا شد*🥀 *شهید ابوذر امجدیان*🌹 تاریخ تولد: ۲۸ / ۵ / ۱۳۶۵ تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: کرمانشاه/سنقر/سهنله محل شهادت: سوریه *🌹همسرشهید← ابوذر همیشه سر کار روی یک برگه می‌نوشت: شهید ابوذر امجدیان🌙او داوطلبانه به سوریه اعزام شد و زیاد به ماموریت میرفت💥 دوستش می‌گفت لحظات آخر آب برایش بردم و او نخورد💧 و با لب تشنه به دیدار اربابش امام حسین(ع) رفت🥀ابوذر بیسیم چی بود📞 اما در عملیات ها شرکت می‌کرد و در تماس ها می‌گفت که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم.💥در یکی از عملیات ها خمپاره‌ای به اطرافشان اصابت می‌کند💥 و ایشان از سمت راست دچار مجروحیت می‌شود🥀لبش پاره و چند ترکش به سینه‌اش خورده🥀و پای راستش قطع شده بود🥀 او و همرزمانش همگی اِرباً اِربا شدند🥀ابوذر در روز تاسوعا🏴و در سالروز ازدواجمان💍ساعت ۸ صبح به شهادت رسید🕊️ پیکرش از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۴ عصر در همان منطقه می‌ماند☀️و زمانی که همرزمانش قصد برگرداندن پیکر او را با ماشین دارند باز هم یک موشک به ماشین آن‌ها اصابت میکند💥 و همرزمان شهید می‌شوند🥀ابوذر همیشه می‌گفت درجه برای من مهم نیست من سرباز امام زمان (عج) هستم🌙 ایشان در روز تاسوعا روز جمعه شهید شد🏴 روز جمعه پیکرش برگشت🌷و روز جمعه اربعین نیز چهلم او بود*🕊️🕋 *شهید ابوذر امجدیان* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 روزی در منطقه‌ای در سوریه خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود . من را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین بشه. همین که گذاشتمش بالا، تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما. حاجی کمی فاصله گرفت. خواست دوباره با دوربین دید بزنه که این بار، نشست کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت. بعد از شناسایی داخل خانه‌ای شدیم برای ، احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست؛ به اصرار زیاد رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا شد و حدود هفده تَن شدند. بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم، اما حیف...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - vahed - fatemie2 1401 - eslam mirzaei.mp3
6.98M
🍃دوباره شهرمون گرفت 🍃بوی امام و شهدا 🎤
💐🌸🌺🌼🌺🌸💐 تنها نہ فقط بہ ڪشورما آقاسٺ این سید ما براےدنیا آقاسٺ پس ختم ڪلام ماست، این یڪ مصرع از هرطرفے بخوانے آقاسٺ سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی نائب بر حقش
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 سلام بر آنهایے ڪہ بياد مـادر بےنشانشان حتے براے مادرانشان هم نشـانے نگذاشتنــد ... با ذڪر
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 پیامم به ملت ایران این است که پشتیبان ولایت فقیه باشید و از او اطاعت کنید زیرا اطاعت از رهبری یعنی اطاعت از انبیاء و اطاعت از خداست . 🌹 🌴 🌹 🌹
YEKNET.IR - shoor 5 - fatemie2 1401 - eslam mirzaei.mp3
3.55M
🍃یه استخون بی پلاک نشونه‌های منه 🍃مرا کفن نکنید آقام بی کفنه 🎤
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁موقع وردی به ایران نزدیک میشد . براي گروه انتظامات و دوستانش انتخاب شده بودند . بعد از ورود هر روز براي ديدار ایشان به مدرسه رفاه مي رفت . این چند ماه مدام در فضای کمیته و و ... بود . 🍁حالا دیگر فضاي متشــنج تابستان پنجاه و هشت فرا رسید . خبر رسيد به آشوب کشيده شده . پيامي صادر کرد : به ياري برويد . با شنیدن پیام ديگر ســر از پا نميشناخت . ســاعت ســه عصر (يکســاعت پس از پيام ) با يک دستگاه اتوبوس ماکروس درمقابل ايستاد . بعد هم داد ميزد : ، بيا بالا ، ...!!! 🍁ساعت چهار عصر ماشين پر شد . و به سمت حرکت کردیم . نيروي ما تقريباً هفتاد نفر بود . فرمانده پادگان وقتي بچه هاي ما را ديد گفت : فرمانده شما كيه ؟! ما هم بلافاصله گفتیم : آقاي . اما گفت : چي ميگي ؟! من فقط مي تونم تيراندازي کنم . من كه فرماندهي بلد نيستم . بعد با صحبت هایی که شد را به عنوان انتخاب کردند . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
nf00015699-3.mp3
8.78M
خوش به حال شهدا رفتن و ازین قفس پر کشیدن........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 همراه دوست عزیزش ، در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بو که در آن زمان ، فرماندهی این لشکر را به عهده داشت . ، وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار خود برود به خانواده این زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است ، دو روز خدمت گذاری این را داشت و بعد به سمت کرمان می‌رفت . 🌹 🕊 شادی روح و
halo-havaei-dare-in-gomnami.mp3
10.73M
عجب حال هوای داره این گمنامی 😭😭 اخ چه صفای داره این گمنامی
🥀🕊 جانا هنرِ اهل وفا را مبر از یاد جانبازی مردان خدا را مبر از یاد آیین جوانمردی شیران سلحشور سرهای ز تن مانده جدا را مبر از یاد آنجا که شهیدان همگی شاهد عشقند جوشیدن خون شهدا را مبر از یاد افکند عدو در سر هر راه، دو صد دام حیلتگری خصم دغا را مبر از یاد امروز بُوَد جنگ تو در عرصه فرهنگ ای مرد! در این عرصه خدا را مبر از یاد سلام صبحتون شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝ماجرای حاج احمد با بانوی دوعالم حضرت زهرا سلام الله 🥀عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد.ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس. می‌گفت:«کسی نفهمه زخمی‌شدم.همینجا مداوام کنید».دکتر اومد گفت:«زخمش عمیقه،باید بخیه بشه».بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بی هوش شد. یه مدت گذشت.یکدفعه از جا پرید. گفت:«پاشو بریم خط». قسمش دادم. گفتم:« آخه توکه بی هوش بودی،چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت:«بهت میگم.به شرطی که تا وقتی زنده‌ام به کسی چیزی نگی. وقتی توی اتاق خوابیده بودم،دیدم خانم فاطمه زهرا(س) اومدند داخل. فرمودند:«چیه؟چرا خوابیدی؟» عرض کردم:«سرم مجروح شده،نمی‌تونم ادامه بدم». حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند:«بلند شو بلند شو،چیزی نیست.بلند شو برو به کارهایت برس» صلی‌الله‌علیک‌یا‌ام‌ابیها🥀 . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا