غلامحسین افشردی (۱۳۳۴-۱۳۶۱ش) معروف به حسن باقری، از فرماندهان اطلاعات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی بود.
وی در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان فرمانده قرارگاه نصر بود و عملیات را هدایت و فرماندهی میکرد، همچنین بهعنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات آزادسازی خرمشهر نقش مؤثری را ایفا کرد.
شهید باقری اوایل سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد و در واحد اطلاعات مشغول بهخدمت شد و نام مستعار «حسن باقری» برای ایشان در نظر گرفته شد. با شروع جنگ تحمیلی نقش ویژهای در ساماندهی اطلاعات ایفا کرد و به جمعآوری نقشهها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آنها، اقدام کرد و برای ارزیابی توان و استعداد دشمن، با چالاکی و شجاعت پیش میرفت. فعالیتهای مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها، منجر به راهاندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب گردید.
در نهایت حسن باقری در نهم بهمن ماه ۱۳۶۱ برای شناسایی و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه) در سنگر دیدهبانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
روحش شاد
🌺معجزه انقلاب
🌹 شهید حسن باقری بلاشک یک طرّاح جنگی است. کِی؟ در سال ۶۱؛ کِی وارد جنگ شده است؟ در سال ۵۹. این مسیرِ حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! اینها معجزهی انقلاب است. ۹۲/۰۹/۲۵
🌷۹بهمن سالروز شهادت شهید باقری گرامی باد
─═༅🍃🌸🍃༅═─
🌹👆نحیف بود و لاغر
مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی؟؟
غلامحسین افشردی (۱۳۳۴-۱۳۶۱ش) معروف به حسن باقری، از فرماندهان اطلاعات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی بود.
وی در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان فرمانده قرارگاه نصر بود و عملیات را هدایت و فرماندهی میکرد، همچنین بهعنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات آزادسازی خرمشهر نقش مؤثری را ایفا کرد.
شهید باقری اوایل سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد و در واحد اطلاعات مشغول بهخدمت شد و نام مستعار «حسن باقری» برای ایشان در نظر گرفته شد. با شروع جنگ تحمیلی نقش ویژهای در ساماندهی اطلاعات ایفا کرد و به جمعآوری نقشهها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آنها، اقدام کرد و برای ارزیابی توان و استعداد دشمن، با چالاکی و شجاعت پیش میرفت. فعالیتهای مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها، منجر به راهاندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب گردید.
در نهایت حسن باقری در نهم بهمن ماه ۱۳۶۱ برای شناسایی و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه) در سنگر دیدهبانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
🕊۹بهمن سالروز شهادت حسن باقری گرامی باد.
روحش شاد و یادش گرامی باد🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان تاریخی شهید حسن باقری
شهید علی اکبر مکاری فرزند محمدرضا در سال 1337 در شهر سبزوار متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان آقاخانی با موفقیت به پایان رسانید و پس از گذراندن دوره راهنمایی از دبیرستان دکتر غنی موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. اوقات فراغت خود را به کارگری و گاهی نیز در مغازه پدر می گذراند. جوانی مؤدب و مهربان بود. به والدین خود احترام می گذاشت و بدون مشورت با آنها دست به کاری نمی زد. آرام، منضبط و منظم بود. کمتر عصبانی می شد و در برابر سختی ها و مشکلات صبر و مقاومت داشت. از دروغ گفتن و غیبت کردن پرهیز می کرد و دیگران را نیز از این کار نهی می کرد. راز کسی را فاش نمی کرد. در کارهای خیر پیش قدم می شد. بسیار متواضع و فروتن بود و در همه کارها به خدا توکل می نمود. در انجام واجبات و فرائض دینی خصوصاً نماز و روزه دقیق بود. در نمازهای جماعت در مسجد محل شرکت می کرد. به خواندن قرآن و دعاهای کمیل و توسل علاقه داشت. به ائمه اطهار (ع) عشق می ورزید و در ماه محرم در مراسم سوگواری و عزاداری حاضر می شد. کتابخانه مسجد را راه اندازی کرد و جوانان را به حضور در مسجد و مطالعه کتب مذهبی تشویق می کرد. او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی های مردمی علیه نظام ستمشاهی شرکت می کرد. اعلامیه و تصاویر حضرت امام را بین مردم توزیع می نمود. مدافع ارزشهای انقلاب بود و در برابر افراد منحرف و مغرض نسبت به انقلاب اسلامی می ایستاد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در اغلب صحنه های انقلاب حضور داشت. عضو فعال پایگاه بسیج بود. به روحانیت خصوصاً حضرت امام عشق می ورزید و پیرو ولایت فقیه بود. آرزو داشت در جبهه های حق علیه باطل در راه دفاع از دین و میهن اسلامی به شهادت برسد. ایشان در سال 1360 از طریق ارتش جمهوری اسلامی به خدمت سربازی اعزام شد و رزمنده لشکر 77 ثامن الائمه (ع) بود و سرانجام در تاریخ 1361/4/24 در منطقه شلمچه و در جریان عملیات رمضان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سینه اش به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهر سبزوار به خاک سپرده شد.
زندگی نامه سردار شهید عباس ساکنی آرانی
عباس پنجم تيرماه 1343 در محله جنگل آباد آران به دنيا آمد. جواني مؤدب و آرام بود. وي علاوه بر تحصيل در مدرسه در امر كشاورزي يار و ياور پدر بود.سرانجام در تاريخ 1362/11/10 در حاليكه به همراه مسئول معاونت پرسنلي لشكر 14 امام حسين(عليه السلام) در خيابان سيروس سنندج به سمت پادگان در حركت بودند، توسط نيروهاي ضد انقلاب و مزدوران صدام به شهادت رسيد.
عباس پنجم تيرماه 1343 در محله جنگل آباد آران به دنيا آمد. جواني مؤدب و آرام بود. وي علاوه بر تحصيل در مدرسه در امر كشاورزي يار و ياور پدر بود.
در دبيرستان شهيدان عبدالهي از شاگردان فعال كتابخانه بود با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران تابستان سال 1360 كه كلاس سوم دبيرستان را گذرانده بود از طرف بسيج شهرستان به منطقه مريوان اعزام و سه ماه در شرايطي سخت با دشمنان ميهن اسلامي جنگيد.
فروردين 1361 براي شركت در عمليات فتح المبين و آزاد سازي ميهن اسلامي داوطلبانه به منطقه جنوب اعزام شد.
با اخذ ديپلم در خرداد 1361 مجدداً بهصورت داوطلبانه راهي ميادين جنگ شد و در تيرماه 1361 در عمليات رمضان ( جنوب ايران، شلمچه) شركت نمود كه در اين عمليات از ناحيه دست و صورت و گردن مجروح و عازم بيمارستان شيراز و سپس به بيمارستان تبريز منتقل شد.
بعد از بهبودي عليرغم شرايط مناسب براي ورود به مركز تربيت معلم، براي خدمت به امنيت كشور، عضويت در سپاه پاسداران را انتخاب كرد.
پس از گذراندن آموزش اوليه در سپاه، براي حراست از بيت حضرت امام خميني(ره) به جماران اعزام شد و مدت هشت ماه در آنجا مشغول خدمت بود.
براي بار چهارم در تاريخ 1362/4/1 عازم لشكرهاي رزم سپاه ( لشكر 14 امام حسين(عليه السلام) ) شد و در معاونت پرسنلي ( ارزيابي ) مشغول خدمت گرديد
سرانجام در تاريخ 1362/11/10 در حاليكه به همراه مسئول معاونت پرسنلي لشكر 14 امام حسين(عليه السلام) در خيابان سيروس سنندج به سمت پادگان در حركت بودند، توسط نيروهاي ضد انقلاب و مزدوران صدام به شهادت رسيد.
روحش شاد و راهش مستدام و پر رهرو باد
#حضرت_علی «علیهالسلام» :
بگذارید و بگذرید
ببینید و دل نبندید
چشم بیاندازید و دل نبازید
که دیر یا زود
باید گذاشت و گذشت.
شهید علی جمشیدی در16 آبان ماه 1369 در شهرستان نور به دنیا آمد. از همان کودکی تحت تعالیم پدر و مادر و اعضای خانواده روحیهای انقلابی پیدا کرد. خانه دوم او پایگاه بسیج بود و در عرصههای مختلف جهادی فعالیت داشت. در قالب طرحهای جهادی راهی مناطق جنوب شرق کشور شد برای محرومیت زدایی. با عنوان خادم الشهدا به زائران شهدا و مسافران راهیان نور خدمت میکرد. در مناطق عملیاتی جنوب از جمله معراجالشهدای شهید محمودوند اهواز و یادمان طلائیه و شلمچه خادم شهدا بود. موسسه فرهنگی شهدای گمنام را تاسیس کرد و در زمینه فعالیت فرهنگی در شهرستان نور سرآمد بود. در رشته معماری ساختمان ادامه تحصیل داد و لیسانسش را از دانشگاه چالوس گرفت.
از خرداد 1392 به عضویت گردان امام حسین در لشکر عملیاتی 25 کربلا درآمد تا بتواند به صورت تخصصی طرز به کارگیری ادوات نظامی مورد نیاز برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) در سوریه را فرا بگیرد. یکی از برترین اعضای دسته ویژه مالک اشتر از گردان امام حسین(ع) بود و آمادگی جسمانی بسیار بالایی داشت و به صورت کامل مهارت استفاده از سلاحهایی همچون کلاشنیکف، تیربار پیکا، دراگونوف (سلاح تک تیرانداز) و خمپاره 60 را کسب کرد.
برای رفتن به سوریه سر از پا نمیشناخت، حتی در شهریور 1394 تلاش بسیاری کرد تا از طریق تیپ فاطمیون (برادران افغانستانی مدافع حرم) به سوریه اعزام شود، اما در این امر موفق نشد. تا اینکه نهایتا موفق شد راهی سوریه شود.
با توجه به آتشبس سیاسی که انجام گرفته بود هواپیماهای روس هیچ پروازی در منطقه خان طومان نداشتند، تروریستها از این فرصت استفاده کرده و تجهیزات و قوای خود را آماده کردند. تروریستها با کشف این موضوع که مدافعان روی خط آنها هستند، هیچگونه ارتباطات رادیویی برقرار نکرده، مگر خیلی ارتباطات معمولی تا سپاهیان و نیروی مقاومت شک نکنند.
آنها از قبل با پهپاد، کل محور را شناسایی کرده بودند. رزمندگان مقاومت هم در آمادهباش کامل قرار نداشتهاند تا اینکه حوالی ساعت 1:30 روز پنجشنبه مبعث حضرت رسول که صدای زنجیر نفربری انتحاری پر از مواد منفجره که به سمت فرماندهی میرفت، آمد. نفر بر توسط بچههای خودی زده شد. صدای انفجار این نفربر منطقه را میلرزاند. بعد از آن نیروهای مقاومت درگیر شده و در این درگیریها شهید جمشیدی به شهادت رسید.
علی جمشیدی در 17 اردیبهشت ماه سال 1395 در منطقه خانطومان به شهادت رسید اما پیکرش مفقود بود تا اینکه پس از گذشت چهار سال از شهادت، پیکر شهید طی عملیات تفحص در سوریه کشف و هویتش شناسایی شد.
🛑عکس العمل امام کاظم(ع) در مقابل پیشنهاد هارون در برگرداندن فدک!
♦️هارون می دانست که موسی بن جعفر(ع) و پیروانش، وی را غاصب خلافت پیامبر(ص) و زمامدار ستم گری می دانند که با زور و قدرت سرنوشت مسلمانان را در دست گرفته است، و اگر روزی قدرت رزم با او را به دست آوردند، در نابودی حکومت او لحظه ای درنگ نخواهند کرد. گفتگوی زیر که میان پیشوای هفتم و هارون رخ داده به خوبی از اهداف عالی امام در زمینه تشکیل حکومت اسلامی، و نیز از نیات پلید هارون پرده بر می دارد.
روزی هارون (به منظور آزمایش و کسب آگاهی از آرمان پیشوای هفتم) به آن حضرت اعلام کرد که حاضر است «فدک» را به او برگرداند.
🌹امام فرمود: در صورتی حاضرم فدک را تحویل بگیرم که آن را با تمام حدود و مرزهایش پس بدهی! هارون پرسید: حدود و مرزهای آن کدام است؟
امام فرمود: اگر حدود آن را بگویم هرگز پس نخواهی داد. هارون اصرار کرد و سوگند یاد نمود که این کار را انجام خواهد داد.
امام حدود آن را چنین تعیین فرمود: حد اولش، عدن؛ حد دومش، سمرقند؛ حد سومش، آفریقا؛
و حد چهارم آن نیز مناطق ارمنیه و بحر خزر است. هارون که با شنیدن هر یک از این حدود، تغییر رنگ می داد و به شدت ناراحت می شد، با شنیدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را کنترل کند و با خشم و ناراحتی گفت: با این ترتیب چیزی برای ما باقی نمی ماند! امام فرمود: می دانستم که نخواهی پذیرفت و به همین دلیل از گفتن آن امتناع داشتم!
📍امام با این پاسخ می خواست به هارون بگوید: فدک رمزی از مجموع قلمرو حکومت اسلامی است، و اصحاب سقیفه که فدک را از دختر و داماد پیامبر(علیهما السلام) گرفتند، این کار آنان در حقیقت جلوه ای از مصادره حق حاکمیت اهل بیت عصمت و طهارت(سلام الله علیهم اجمعین) بود، بنابراین اگر قرار باشد حق ما را به ما برگردانی، باید همه قلمرو حکومت اسلامی را در اختیار ما بگذاری.(مناقب آل ابی طالب، ج ۴ ص۳۲۰)
🔻گفتاری نیز از رهبر معظم انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله در مورد حقیقت فدک آمده است که خواندن آن خالی از لطف نیست:
♦️هارون به امام می گوید شما بنی هاشم از فدک محروم شدید. فدک را از شما گرفتند، حالا من می خواهم فدک را به شما برگردانم، بگو فدک کجاست و حدود آن چیست. خب معلوم است که این یک فریبی است که می خواهد فدک را برگرداند و به عنوان کسی که حق از دست رفته آل محمد (ص) را می خواهد به آنها برگرداند و چهره ای برای خودش درست کند. حضرت می گوید بسیار خوب حال که می خواهی فدک را به من بدهی، حدود فدک را برای تو معین می کنم. آن حضرت بنا می کنند به معین کردن حدود فدک.
ایشان افزودند: آن حدودی که امام موسی بن جعفر برای فدک معین می کنند تمام کشور اسلامی آن روز را دربر می گرفت، فدک یعنی این. یعنی این که تو خیال کنی که ما دعوایمان در آن روز بر سر یک باغستان بود، چند درخت خرما بود، این ساده لوحانه است. مساله ما آن روز هم مساله چند نخلستان و باغستان فدک نبود. مساله خلافت پیغمبر بود. مساله حکومت اسلامی بود منتها آن روز آن چیزی که فکر می شد ما را از این حق به کلی محروم خواهد کرد، گرفتن فدک بود. لذا ما در مقابل این مساله پافشاری می کردیم. امروز آن چیزی که تو در مقابل ما غصب کردی، باغستان فدک نیست که ارزشی ندارد. آنچه تو غصب کردی، جامعه اسلامی است، کشور اسلامی است. امام حدود چهارگانه ای را ذکر می کند که این فدک است که حالا اگر می خواهی بدهی، این را بده. یعنی امام هفتم صریحا مساله داعیه حاکمیت و خلافت را آنجا مطرح می کند.
📌امروزه در نظام اسلامی که بهترین مدل حکومتی در دوران غیبت کبری میباشد همه مسئولیت های حکومتی در سلسله مراتب غدیر بوده و لذا هر منصبی حقیقتی از فدک است که باید با دغدغه رصد کرد که چه کسانی این مراتب خطیر را عهده دار میشوند!
#جهاد_تبیین_روشنگری
#انتخابات_اصلح