•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :366
مورخ:31/تیر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
تو کلاس عق میزدم و حالم داشت بهم میخورد که صدای استاد بالا رفت:
- خانم برو از کلاس بیرون..
جلو دهنمو گرفتم و سریع خودمو به سرویس رسوندم..چندباری به صورتم آب زدم که استادم اومد داخل و درو قفل کرد
- دخترکوچولو..مگه نگفتم بچه دار نشیم؟! درسته زنمی ولی اگه تو دانشگاه پخش شه و به گوش خانواده و دختر عموم برسه همه چیزو از دست میدم...یه پاکت جلوم گرفت:
- اینو بعنوان مهرت بگیر برو..برو دیگه نیا..این بچه هم دیگه مهم نیست..فقط یجوری برو که کسی نفهمه..!
پاهام سست شد و رو زمین نشستم و..🚶♂💔🖤📵
https://eitaa.com/joinchat/159384409C13d0371ef9
- از کجا میای؟!
- یه روستای دور... بابا جان منو فرستاده درس بخونم اقا..چون پولم کم بود نتونستم جاییو پیدا کنم بمونم..شایدم برگردم!
دختر خوشگلی بود و دلم نمیخواست این فرصت طلایی رو از دست بدم لبخندی زدم و گفتم:
- من بهت جا میدم و درستو باهات کار میکنم ولی یه شرطی داره!
اروم گفت: چه شرطی؟
لبخندی زدم و شرط گفتم... 😳🙈❌👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/159384409C13d0371ef9
این استاده ته تهههه..؟؟..📵❗️
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :367
مورخ:31/تیر /1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
مادرم یه #پسرعمویی داشت به نام سعید،موقعی که کوچیک بودم هر وقت میومد خونه ما برام یه چیزی میخریدو منو توو #بغلش میگرفت و #نازم میکرد و میگفت ماشاءالله چه دختر خوشکلیه.
چند سالی از این قضیه گذشت و منم بزرگتر شدم،حالا پایه نهم بودم تا یه روز از مدرسه داشتم برمیگشتم یه مرتبه آقا سعید با ماشینش اومد گفت سارا سوار شو برسونمت.منم که کاملا بهش #اعتماد داشتم سوار ماشین شدم که یه مرتبه دیدم رفت سمت #خونه خودشون.
گفتم سعید آقا کجا داریم می ریم گفت سارا جان مامان بابات امروز ناهار اومدن خونه ما،اما تا #واردخونه شدم یه مرتبه سعید...😭😱👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35
سرگذشت تلخ و درد ناکم و نوشتم بیا بخون😔👆🔥
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :368
مورخ:1/مرداد/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . . . . ﷽ . . . . 🎀تو این کانال یه عالمه چیزای کیوت و گوگولی داریم👻
🎀کرانچهای خوش صدا و اسلایم همشون
🎀💯کلی کلیپ های کیوت اسکرپ بوک و ولاگ های دخترونه🛍🎆🛍🎆
🎀منبع پستای ِگربه آشپز 🐈🐈⬛
🦋 🦋
🦋🦋🦋 🦋🦋🦋
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋
🦋
🎀من که رفتم چنلش شمام بیاید دخی جونا😻🤗👇
https://eitaa.com/joinchat/2024145657Ce151b843a2🧸
🎀 دعواس سر کانالش انقد که خوبه😘👍
4_5989928465229419481.ogg
498.8K
اقا دیروز تو اسنپپ طرف انقدر نوحه هاش خفن و بروز و حسینی بوددددددد داشتم یادداشت میکردم تو گوشیم 😭🧡 نگم براتون اصلا دلم میخاست تا آخر دنیا باهاش سفر برممم😌🥺 آخر دلم طاقت نیورد ازش پرسیدم آقا پلی لیست نوحه هات از کجا دان کردی بهم ایدی این کانالو داد👇🏾🙈
https://eitaa.com/joinchat/2750021982Cddd29c711b
اینم از کانالش مولودی هاش نوش جونت🍀🥺⤵️
https://eitaa.com/joinchat/2750021982Cddd29c711b
📌برای عضویت کلیک کنید👆👆
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :369
مورخ:1/مرداد/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند ماهی بود به دلیل مشکلات مالی از شهرستان اومده بودم تهران و توو یه مغازه ای کار میکردم که با یه خانوم چهل ساله به نام شیوا آشنا شدم و همیشه از اخلاق بد شوهرش تعریف میکرد و میگفت خوش به حال خانومتون که همچین شوهر خوش اخلاق و چشم پاکی گیرش اومده.
خونشون چسبیده به مغازه،طبقه چهارم بود و چند دفعه ای ازم خواست که خریداشو براش ببرم بالا و هر دفعه پنجاه هزار تومن بابت اینکه کمکش میکردم بهم میداد.
یه روز توو ایتا بهم پیام داد و یه لیست خوراکی نوشته بود که آقا رضا بیزحمت لیست و آماده کنید بیارید طبقه بالا امشب مهمان داریم دستم بنده.خریدارو توو چند تا پلاستیک گذاشتم رفتم طبقه چهارم تا زنگ درو زدم، در باز شد و...
😱👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35
زندگیمو بخاطر حیله زنانه از دست دادم☝️🔥
إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
⚫️ متاسفانه مطلع شدیم هنرمند بسیار محبوب کشورمان درگذشت ⚫️
🎥 خبر بسیار ناراحت کننده😔👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/2750021982Cddd29c711b
https://eitaa.com/joinchat/2750021982Cddd29c711b
#جزییات_خبر 👆🏿
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :370
مورخ:2/مرداد/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی