•●♥بسْمِ اللَّهِ الرحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :835
مورخ:23/اسفند/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
یه شب شوهرم رفت مادرشو برسونه تالار🧡
عروسی دعوت بود بعد چون تالار دور بود گفت دیگه نمیام
خونه میمونم همونجا دیگه تا ساعت ۱۱ برمیگردم، گفتم باشه یه کاسه تخمه برداشتمو جلوی تلویزیون لم دادمو همونجا تو حال خوابم برد
دقیقا ساعت ۱۱ صدای چرخیدن کلید درو شنیدم بیدار شدم بعد همسرم اسماعیل دیدم که از پشت شیشه در نگام میکنه و یه لبخندی میزد که همه دندوناش معلوم بود،
منم دیگه پا نشدم گفتم الان میاد تو دوباره گرفتم خوابیدم، بعدش که داشت چشمام گرم میشد یدفعه یادم افتاد که...😱🥶🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
اتفاق وحشتناکی که زندگیمو خراب کرد😭😫
گسترده تبلیغاتی رادین
یه شب شوهرم رفت مادرشو برسونه تالار🧡 عروسی دعوت بود بعد چون تالار دور بود گفت دیگه نمیامخونه میمون
•●♥بسْمِ اللَّهِ الرحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :836
مورخ:24/اسفند/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم،🎂🥰
اونشب خیلی بهمون خوش گذشت، واقعا به خودم رسیده بودم و حسابی برا آقایی خوشگل کرده بودم دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود و خیلی اذیتم میکرد. مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.!!
تا خواستم بگم نه نمیرم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرمایید...
چند دقیقه ای که تو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب رو باز کرد و با لحن چندشی گفت خب حالا دیگه وقتشه...😏😈👇
https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35
❌شاید برای شمام اتفاق بیوفتد😭💔
مادرشوهرم برای اینکه شوهرم طلاقم بده
مدام بهم انگ بی آبرویی میزد!😒🔥
تا اینکه یه شب همه خوابیده بودن، صدایی از انباری شنیدم...😨
وقتی رفتم ،دیدم مادرشوهرم با...😳👇
https://eitaa.com/joinchat/2805924589C5429167b83
بالاخره مچ مادرشوهرمو گرفتم😤👆📛
با کلی اصرار و خواهش بالاخره خونوادمو راضی کردمو راه افتادم سمت آلمان وقتی مدرک پزشکیمو گرفتم و برگشتم ایران🔖
بخاطر بی آبرویی که داداش سبک مغزم راه انداخته بود مجبورم کردن دختر سیاه سوخته ی روستایی رو بگیرم گفتم اینهمه درس نخوندم که یه دختر دهاتی زنم بشه!!! 😤😡
ولی شب عقدمون در عین تعجب دختر زیبایی رو دیدم که پوست تنش می درخشید و چشماش به رنگ زمرد بود ..!!💎🔥🔥👇
https://eitaa.com/joinchat/997654729C14dbaee87d
تو تمام اروپا دختری به این زیبایی ندیده بودم!✨
❌️❌️❌️👇👇❌️❌️❌️
۲۲سالم بود ک بعد مرگ پدرم مادرم مجبورم کرد زن کسی بشم ک ازم ۱۶سال بزرگتر بود 😭و زن دوم مردی که زنش از زیبایی کم نداشت
روزی که خانواده اش ماجرا رو فهمیدن ریختن تو خونه ام و منو بردن تو زیر زمین حبسم کردن🥺
اون شب تو زیر زمین اتفاقی برام افتاد که ماهها نتونستم زبون باز کنم😓
https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715
هووم منو برد جایی که...😫🔥⛔️