گسترده تبلیغاتی رادین
گناهی که بعد از ازدواجم انجام دادم بعد از تولد دخترم شوهرم از من خیلی خیلی سرد شد ،به بهونه خستگی و
.•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :544
مورخ:14/مهر/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این #کیک خوشگل رو توی
# قابلمه_رو_گاز_نیم_ساعته پختم😊
آموزش انواع کیک🥧🍩 بدون فر و راحت و در عرض 20 دیقه فقط اینجاست👇
دستور همه کیکامو از اینجا میگیرم 👇👇😍
https://eitaa.com/joinchat/2904621542C705bbd34a9
اگه بیای با #پذیرایی 🍧کم خرج و 🍡شیک وآسون سکته میدی جاریتو😁
.
بعد ازینکه از شوهر معتادم جدا شدمو برگشتم خونه ی بابام با دختر 5 سالم💔🥺
یهو یه خواستگار برام پیدا شد!!
مردی که دو تا پسر داشت و زنشو تازه طلاق داده بود، چون دخترمو گفت نگه میدارم منم بلافاصله زنش شدم،
یه ماه از ازدواجمون نگذشته بود که دیدم دخترم نیس تو اتاق هارو گشتم نبود دیدم صدا از تو حموم میاد، وقتی رفتم تو حموم یه لحظه دنیا رو سرم خراب شد...😱👇🔥❤️🔥
https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
❌تو رو خدا مواظب باشید شاید برای شما هم اتفاق بیوفته❌
.•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :545
مورخ:14/مهر/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
🥀
مرد تهرانی خودش و زنش را در خیابان آتش زد😱😱
مرد تهرانی بعدا از کتک کاری وحشتناک ....😱
برای دیدن فیلم کامل به روی لینک زیر بزن👇
https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2
ناراحتی قلبی داری لطفا نگاه نکن🙏😭
مادرم یه پسرعمویی داشت بنام سعید، کوچیک که بودم منو توو بغلش میگرفت و نازم میکرد و میگفت ماشاءالله چه دختر خوشگلی
چند سالی گذشت و حالا پایه نهم بودم تا یه روز از مدرسه داشتم برمیگشتم یه مرتبه آقا سعید با ماشینش اومد گفت سارا سوار شو برسونمت.
منم که کاملا بهش اعتماد داشتم سوار ماشین شدم که یه مرتبه دیدم رفت سمت خونه خودشون! گفتم عمو کجا داریم میریم؟ گفت سارا جان مامان بابات ناهار اومدن خونه ما، اما تا وارد خونه شدم یه مرتبه سعید..😭😱👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35
سرگذشت دردناکمو نوشتم بیا بخون🥺👆
.•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :546
مورخ:14/مهر/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی
جلو در دانشگاه پیش رفیقاش صدام زد داداش منم بلایی سرش آوردم که تا عمر داره نتونه بهم بگه داداش😏😆
ترانه دانشجوی پزشکی بود، عاشقش بودم ولی اون دوستم نداشت،
بعضی وقتا برای اینکه بهم بفهمونه هیچ حسی بهم نداره صدام میزد داداش آخ که چقدر از این کلمه حرصم میگرفت😤
یه روز رفتم دنبالش که باز جلوی رفیقاش صدام زد داداش!
چشم دوختم بهش و هیچ نگفتم، همینکه سوار شد ماشین رو روشن کردم و با سرعت دور
شدم
و خلوت ترین جای شهر نگه داشتم و...❤️🔥🔥🔥
https://eitaa.com/joinchat/682623520C978864f663
گفتم عقدش میکنم ولی اون 🤦♂😫
.•●♥بسْمِ اللَّهِ الرّحْمَنِ الرَّحِیمِ•●♥
تبلیغ شماره :547
مورخ:14/مهر/1403
پست آزاد:😍❤️
قیمت :کایی