📚کتاب روایت بی قراری
در کتاب روایت بی قراری، سرگذشت زندگی شهید مدافع حرم، حسین محرابی را به روایت همسر شهید، خانم مرضیه بلدیه میخوانید،این اثر در نشر ستارهها به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب روایت بی قراری:
نمیتوانستم قدم از قدم بردارم تسلطی به خودم نداشتم،نه گریه میکردم، نه بغض داشتم هیچ و هیچ. فقط بهتزده نگاه میکردم زینب اما از کنارم گذشت و رفت سمت تابوت، درِ تابوت باز بود زینب خم شد و صورت حسین را بوسید بعد رفت پایین پا، صورتش را گذاشت کف پایش من فقط نگاه میکردم رو کرد به من، انگار میدانست که قبل از این نگران بودم. مامان، بابا سالمه مثل حضرت علیاکبر اِربا اِربا نشده از حرفش، از حرکاتش، از صبرش و از خودش خجالت کشیدم. رفتم جلو، حسین اینجا بود صورتش سالم و آرام، انگار خواب بود آرامشی در صورتش بود که مثل آن را در این مدتِ چهارده سال زندگی ندیده بودم روی پیشانیاش سربند یاابالفضل داشت از دیدن آرامشِ حسین تمام وجودم آرام شد تمام نگرانیها، تمام ناراحتی و غمها قبل از این انگار شوخی بود. همگی نشستیم پایین پا و زیارتنامهٔ شهدا را خواندیم. محمدمهیار بیقراری میکرد و مرتب میگفت: بابا رو بیدار کنیم!
#به_وقت_کتاب
#کتاب_روایت_بی_قراری
#شهید_حسین_محرابی
#بسیج_دانشجویی_عطار
@Radio_agah