eitaa logo
رهایی از گناه✔️
19.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
2 فایل
صد بار اگر توبه شکستی باز آی...☺️ سوالی باشه در خدمتم👇 @mahmode110 تبلیغات👇 @tabligh810 تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 این سه ماه طلایی را قدر بدانید 🎙حضرت خمینی «ره» =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅─────────┅╮ @Rahaie_az_gonah ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ضمانت صادق(ع) برای گنهکاری که تا آخر خط رفته بود 🏴 (ع) =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
﷽ 🔰 محبت امام به شیعیان، گوهری گرانبها ✍🏻 در روایت آمده است «فردی خدمت امام سجاد (علیه السلام) رسید و از ایشان به سبب عیالواری و بدهکاری درخواست مساعدت کرد. اما ناگهان حضرت به خاطر شنیدن مشکلات او گریه می‌کنند و می‌فرمایند: مصیبتی است که شیعه ما اینگونه گرفتار باشد. فرد، امام را دلداری داد و از ایشان خواست که غصه او را نخورد. ✍🏻 حضرت فرمودند: من فقط این دو نان خشک را دارم، که برای افطاری و سحری گذاشته‌ام برای تو باشد. مرد، نان‌ها را گرفت و در دل گفت: این به چه درد من می‌خورد. در راه ماهی فروشی را دید، که ماهی‌های او در حال خراب شدن بودند، یک ماهی را با یک نان معاوضه کرد و یک نان را هم با مقداری نمک معاوضه کرد. در خانه برای تهیه ناهار شکم ماهی را شکافت و یک تکه جواهر گرانبها در آن یافت. ✍🏻 بعد مدتی، ماهی فروش و نمک فروش نان‌ها را پس آوردند و گفتند: نان، آنقدر خشک است، که ما نتوانستیم آن را بخوریم برای خودت باشد. و بعد هم فرستاده امام سجاد (علیه السلام) به در خانه او مراجعه کرد‌ و گفت: حضرت فرمودند به فلانی بگو آن نان را جز من روی کره زمین کسی نمی‌تواند بخورد نان را برگردان، و غرض این بود که دست گردانی شود و آن جواهر پربرکت را بفروش و بدهی خود را بده.» [1] ⬅️ برکت از ، حتی اگر نان خشک هم برسد، غنیمت است، برکت و رحمت است. محبت امام، برای شیعه این گونه است.✨ [1] أمالي صدوق: ص۴۵۳. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
🔻نگفتم نیا؛ گرسنگی دارد! 🔹 در سن 14سالگی وارد اصفهان شده و در مدرسه صدر، گرفت و به درس و بحث مشغول می‌شود. 🔸شبی از شب‌های زمستان پدرش به دیدن او می‌آید و وقتی زندگی او را می‌بیند که نه فرش و و نه حتی چراغی برای روشن کردن حجره دارد با سخنانی سرزنش آمیز به او می‌گوید:‌ نگفتم نیا، و ... دارد. 🔹سید ناراحت شده و به طرف قبله می‌ایستد و زمان (عج)‌ را مورد خطاب قرار می‌دهد و با چشمانی اشک بار می‌گويد: آقا! عنایتی کنید تا نگویند شما ندارید! 🔸لحظاتی نمی‌گذرد که فردی درب مدرسه صدر را به صدا درمی‌آورد. وقتی خادم در را باز می‌کند، فرد ناشناس از او سراغ سیدابوالحسن را می‌گیرد و خادم، سید را فرا می‌خواند. 🔹سیدابوالحسن با سیدی روبه‌رو می‌شود که پس از دلجویی به او می‌دهد و می‌گوید: شمعی نیز در طاقچه حجره است،‌‌ آن را بردار و روشن کن تا نگویند شما آقا ندارید. برگرفته از کتاب :توجهات ولی‌عصر (عجل الله) به علما و مراجع تقلید، صفحه ۱۲۳ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯