eitaa logo
ستاد مرکزی راهیان نور
27.1هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5هزار ویدیو
183 فایل
.:کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور:. 🌐 www.Rahianenoor.com اینستاگرام instagram.com/masirenoor_ir سامانه ملی راهیان نور ۲۴ ساعته پشتیبان سفر و آماده پاسخگویی به سوالات شماست: ۰۹۶۳۱۳ فقط ارسال محتوا: @Rahianenoor_official
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 | 🌟 دل را جنون با تو بودن فراگرفته! آرامش کوله بار خود را برداشته و از وجود من به گوشه ای گریخته! در ذهنِ آشفته، سودایی جز روزهای با تو بودن و خیال دوباره دیدنت پرسه نمیزند. من اینجا در میان هزاران آشنا چنان احساس غریبی میکنم که بی بهانه در کنجی کِز میکنم . 🔸 حال و احوالم قابل شرح نیست، مگر دلتنگی را میتوان گفت و میتوان شنید! دلتنگی دردی است که تا به آن دچار نشوی هیچ درکی از معنای ژرف پر از غم آن نداری. حس عجیبی که تمام تو را در خود غرق میکند و از تو تنها یک او میماند! همان که دلت برای دیدنش پر میکشد. 📍قصه من اما از دلتنگی فراتر رفته، زندگی میکنم برای دوباره دیدن تو، انقدر زمین زندگی ام را شخم میزنم تا هر بدی که کاشته ام از بین برود شاید به این بهانه بار دیگر نگاهم کنی. 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 بوی خاکِ اکنده در هوای سرزمین عشق را به هر عطرگلی ترجیح میدهند! چنان با دل و جان نوکری میکنند که از دیدنشان آدمی به وجد می اید، اما جای تعجبی نیست زیرا هر آنکه اندکی مهر شهدا را در تاریکخانه قلب خود جای داده باشد برای خادمی انها سر از پای نمیشناسد. 💠 بی تردید انها بی دلیل راهی این سرزمین مقدس نشده اند، اینجا تنها مکانی است که هیچ اتفاق تصادفی ندارد! این شهدا هستند که انتخاب میکنند چه کسی در سرزمین شان قدم بردارد و در هوای انها جان بگیرد. 📍نمیدانم! شاید دعایی با دل شکسته یا گریه های نیمه شبی ضمانت آنها را کرده اما هر انچه که بوده آنها را چنان به نزدیکی شهدا رسانده که دیگر کسی آنها را به اسم نمیشناسد، بلکه با خادمی شهدا شناخته میشود و به راستی که چه زیباست زیر چتر شهدا بودن. 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 خود را به دست نسیم میسپارم تا مرا به نزدیکی تو برساند، آنگاه خود را در میان تلاطم امواجت رها میکنم تا شاید گرد و غبار این دنیای آشفته را از روحم بزداید و مرا از اسارت آن رها سازد و من درمانی برای این حال پریشان جز تو نمی یابم. 🔸 تازه دلیل بیقراری ها و آشفتگی امواج تو را میفهمم، بی تردید تو خود کتابی از رشادت ها و از جان گذشتگی های عاشقانی هستی که برای رسیدن به معشوق خود از تو گذر کردند، همان کسانی که تو بهتر از هرکس دیگری آنان را می شناسی، اگر لب بگشایی و سخن بگویی بی شک داستان هایی برای گفتن داری که هیچ گوشی را یارای شنیدن و هیچ قلبی را تحمل غم آنان نیست. 📍دلتنگ شدن کار هر روز من است! دل بهانه گیر تو میشود و من از پس آرام کردنش برنمی آیم، چگونه برایت از روزهای سختی که بر من میگذرد سخن بگویم تا راضی شوی باز مرا بخوانی؟ 📩 عکس : ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 به محض اینکه چشم گشودم و دیدم کجا قدم برمیدارم شرمی عجیب تمام وجودم را اسیر خود کرد! نگاهم هم مسیر شد با نگاه کسانی که انگار در اعماق نگاهشان خواهشی آرمیده بود و اما غافل تر از آن بودم که به اعماق آن نگاه های معصومانه فرو بروم. 💠 خود را صدا میزنم در میان کسانی که مرا بهتر از خودم می شناختند، همان کسانی که با اینکه پرونده سیاهم را بارها و بارها ورق زده بودند اما بازهم قلب بزرگشان راضی نشده بود جواب گریه هایم را ندهد. 📍نور بود که از زمینش تابیده میشد، هوایش اکنده از بوی بهشت و سراسر آرامش بود، تداعی همه اینها بغض میشود و راه نفسم را بند می آورد، چشم بر هم میگذارم و با خیال راهی تو میشوم دوباره جان میگیرم و باز میگردم و این تکرار هر روز من است. 📩عکس : ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 چشمه های عشق از سراسر وجودم لبریز میشود وقتی با خیال رسیدن دوران خادمی لحظه های عمرم را سپری میکنم، تصور خادمی شهدا آب میشود بر آتش دوری ام! و التیام دهنده دردهای قلبم میشود. با اینکه دور شده ام از آن ایام اما هنوز هم طعم شیرین آن روزها، تلخی دوری را باهم میبرد. 💠 تو را میجویم از نسیم صبحگاهی، از عطر آلاله و کبوتری نامه رسان! تمام وجودم را شوق پوشیدن لباس خاکی و قدم زدن در هوایی که مملوء از عطر شهدا است فراگرفته است، ای کاش هیچ وقت تمام نمشد و مجبور به رفتن نمیشدم. 📍منتظر باشی و دیدار قسمتت نشود دوست داری ذره ای خاک شوی شاید باد به همسفر شدن و رساندنت به سرزمین خاک های مقدس تن دهد. انتظار سخت است اما همینکه هر روز به امید اینکه شاید روز وصال باشد چشم باز میکنی خود بسی شیرین است . 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 مفهوم زندگی را آن هنگام با عمق جان درک کردم که رخت خادمی را به تن کردم، انگار تازه متولد شده بودم و روح تازه ای در من دمیده شده بود، چشمه های امید و سرزندگی از سراسر وجود جوشید و دشت خشک شده قلبم را طراواتی دل انگیز بخشید. 💠 بعد از مدت ها سردرگمی در میان گردوغبار این زمانه، راه خود یافتم! راهی که هیچگاه دلم نمیخواست برگشتی داشته باشد، میخواستم پیش بروم تا جایی که شهدا مرا صدا بزنند و این لباس خاکی واسطه بشود و انها مرا خریدار شوند. 📍 و حالا من مانده ام در این کج غربت! نفس هایم از شدت حزن به شماره افتاده! آری مرا هیچگاه با فراق سازگاری نبوده. پنجره امید را در قلب بیقرارم باز میگذارم به امید اینکه روزی قاصدکی خوش خبر، از تو برای من دعوتنامه ای بیاورد و خورشید روزهای بی تو غروب کند. 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 این روزها صدایی آشنا مرا از اعماق خواب و خیال بیرون کشیده است.نوای خادمی در دیار غرب به گوش میرسد، دلم کوله اش را بسته و بر در کوچه انتظار نشسته به امید اینکه شاید از میان لباس خاکی ها او را بخوانند. 💠 قشنگ است انتظار برای رسیدن به مکانی مقدس! سرزمینی که چشمه های معرفت در حال جوشیدن است و دشت های خشکیده روح آدمی را با ایثار آبیاری میکند، و نسیم بوی شکوفه های ایمان را در سراسر این خاک منتشر میکند. 📍فرقی نمیکند که اولین دفعه ای است که پا روی خاکش میگذاری یا مهمان همیشگی هستی، همین که قلبت با خاکش انس بگیرد گمان میکنی که عمری است خادمی میکنی و حس غربت از وجودت رخت میبندد و اشتیاق و امید جوانه میزند. 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 غم واندوه قلب را جوهر قلم میکنم تا صفحه ای بیفزایم بر کتاب دلتنگی ام ! دلتنگی هایی که همچون توسن، افسار گسیخته و دیگر مرا یارای مهار آن نیست. 💠 گل های باغ امیدم شکوفا میشود انگاه که سخن از تو به میان می آید . من در جهان زنگار فام خویش سرگشته و حیران به دنبال نشانی تو میگردم، اما هرچه بیشتر میپرسم بر بیقراری ام بیشتر افزوده میشود و درخت دلتنگی پر بار تر میشود. 📍خورشید با تمام وجودش در پهنای آسمان خودنمایی میکند اما بر روح سرما بسته من مرهمی نمیشود. من خود خوب میدانم که درمان این بیقراری ها و آرامش روح یخ زده ام تنها زیارت دوباره تو است . 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟ثانیه های بی عبور در کنجی مغموم نظاره گر اوضاع نابسمان دنیاست . هر روز پر ازلبخندهایی است که از سر اجبار است برای نشاط های آنی که احساس خمودگی را ثانیه ای کمرنگ کند ، پر است از رنگهای ماتی که مجال برای یک دل سیر خوشی و خنده به کسی نمی دهد ، پر است از عابرانی که در سرمایی استخوان سوز بار سفر را آرام و بی صدا می بندند و راهی ملکوت می شوند ، زمانه ی جانفرسایی شده است . 💠این روزها هیچ بید مجنونی در باد نمی رقصد ، هیچ نگاهی تبدار امواج بی رمق دردها و اشکها نیست ، هیچ کوچه ای هوای قاصدک های خوش خبر را نمی کند، گویی بر این شهر افسرده مشتی خاک مرده پاشیده اند . 📍برای من، تو تنها مأمن آرامشی! تنها ساحل نجاتی که کشتی شکسته ام در آن پهلو میگیرد. با تو هیچ غمی مجال خودنمایی ندارد، به یادت بودن پر است از آرامشی بکر، تو مرا به مبدا تمام خوبیها وصل می کنی، من با تو هر لحظه خدا را در همسایگی خود حس می کنم . 📩 عکس : ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 به هر سرزمینی که میرسم خاکش را میبویم اما هیچکدام بوی ناب تو را ندارد، آری! خاکی که مملوء از خون آلاله ها است بوی بهشت را آکنده میکند. در میان دشت هایت چشمه های معرفت است که در حال جوشیدن است و زائران تشنه را سیراب میکند. 💠 من خود را به تو میرسانم تا پای کلاس درس تو انسانیت و ایثار را بیاموزم، گوهرهای نایابی که این روزها برای ادم های این روزگار حکم طلا را دارد و تو لبریز از این چنین گوهر هایی هستی! بی دلیل نیست که تو را طلائیه میخوانند. 📍خسته از این زمانه کوله ام را برمیدارم و به راه می افتم. راهی که مقصدش تو باشی، راه را گم کرده ام اما نه راه رسیدن به تو را،بلکه من راه رسیدن به خود را گم کرده ام. درست به مانند کسی که در میان تاریکی ها گام برمیدارد، خود را به تو میرسانم تا چراغ راهم باشی. 📩 عکس : ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 🌟نم نم باران نگاهت، گرمای تموز وجودم را تسکین می دهد. من از اقلیم سه رنگ عشق هستم که وجب به وجبش لاله ای زیبا آرمیده است، من از سرزمین چهار فصلی هستم که هر فصلش مدیون ایثار است، ایثار مردانی از جنس بهار که از خاکریز وجود به ملکوت عروج کردند. 🔸من از نسلی هستم که گرچه جنگ را ندیده اند اما بوی جنگ را از فاصله ای نزدیک استشمام کرده اند، وتابلوهای زبیای جانفشانی شهدا را در این سرزمین به چشم خود دیده اند. بعضی وقتها مثل این لحظه که نمی دانم چه کنم و استیصال امانم را می برد دستان سرشار از هیچم به ریشه های پوسیده تعلق چنگ می زند تا راه رهایی بیابد اما پا به هر راهی جز راه شما میگذرام انگار بیشتر در ظلمات فرو میروم. 📍زمانی که حتی بیخیالی و تجسم آرزوها و تکرار حرفهای قشنگ نمیتواند از غمم بکاهد تو با آن ابهت همیشگی ات رخ می نمایی و مهمان دلم می شوی درست مثل حالا دلم گواهی می دهد گره ی کور اینروزهای زندگی ام با دستان تو باز می شود.نشسته ام به انتظار تا باز مانند همیشه نگاهت را مهمان زندگی ام کنی. 📩 عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 عشق برایت معنا پیدا میکند هنگامی که همقدم با نسیم از میان عاشقان میگذری! و روح بی تعلق به بدن غبار گرفته کنجی مینشیند تا قدری آرامش از اهل این دهکده آرام طلب کند. 💠 اینجا سرزمینی است که در آن چشم از دیدن خجالت زده و شرمسار میشود! چراکه هر دم نگاهش به چهره هایی دوخته میشود که در اعماق نگاه معصومانه آنها درخواستی آرمیده و تو اما چنان در خود غرق شده ای که نمیتوانی آن را درک کنی. 📍نگاهت را گاه به آسمان میدوزی و گاه به زمین، آری! خوب میدانم میان آن نگاه ها چه میگذرد. وقتی از همه جا رانده شده ای اما آنها تو را در آغوش کشیده اند پس حالا بهترین زمان است برای پیمان بستن با آنان برای پاک شدن و لایق دیداری دوباره شدن و برای گام نهادن در مسیری که آنان خود راهگشای آن بودند. 📩عکس: ارسالی از مخاطبین در پویش ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News