eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال در مورد ایه تطهیر میبینیم که قبل وبعد از ایه خطاب به همسران پیامبر است چگونه بین این دو را میتوان فقط به اهل بیت (ع) تخصیص داد 🗯پاسخ 🔷دلیل ما برای تخصیص ایه تطهیر به اهل بیت علیهم السلام روایات فراوانی است که در تفسیر ایه وارده شده است به این که مخاطب ایه پنج تن ال عبا هستند نه زنان پیامبر ❗مسلم در صحیح خود از عایشه روایت میکند: "پیامبر صبحگاهی از حجره خارج شد در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود، حسن بن علی بر او وارد شد اورا داخل کسا کرد،آن گاه حسین وارد شد او نیز درآن داخل شد، سپس فاطمه داخل شد اورا نیز داخل آن کرد بعد علی وارد شد اورا نیز داخل آن کرد آن گاه آیه تطهیر( احزاب 33) را تلاوت نمود" 📚صحیح مسلم،ج7 ص130 ❗ترمذی در صحیح از ام سلمه نقل میکند: "پیامبر روی حسن وحسین وعلی وفاطمه پارچه ای کشید آن گاه عرض کرد بار خدایا اینان اهل بیت من واز خواص من هستند رجس وپلیدی را از آنان دور کن وپاکشان گردان" 📚صحیح ترمذی،ج5 ص656 ❗در روایت دیگر می آورد: "ام سلمه گفت ای رسول خدا ایا من هم با آنان هستم؟ حضرت فرمود: "تو بر جایگاه خود هستی، تو برخیزی ( اما اینان اهل بیت من هستند)" 📚صحیح ترمذی،ج5 ص327 ❗مسلم در صحیح نقل می کند: "از زید بن ارقم سوال شد که ایا اهل بیت شامل همسران میشود؟ او پاسخ داد:قسم به خدا هرگز زیرا ممکن است شوهر پس از مدتی زندگی با همسرش اورا طلاق دهد واو به قوم وپدرش مراجعت کند" 📚صحیح مسلم،ج4 ص1873 🗯گذشته از این که ضمایر ایه تطهیر به صورت مذکر آمده است( یطهرکم،عنکم) در حالی که اگر زنان پیامبر مخاطب ایه بودند باید ضمایر به صورت مونث بیاید چنان که در ابتدای ایات چنین بوده است ( اقمن،اذکرن،لا تبرجن) 🗯همچنین ایه تطهیر دلالت بر عصمت اهل بیت دارد اما هیچکس ادعای عصمت در مورد زنان پیامبر را نکرده است و خداوند در ایات ابتدایی سوره تحریم به شدت از برخی زنان پیامبران مذمت می کند که این مذمت با عصمت جور در نمی آید 🔷از این بیانات به وضوح روشن میشود که مخاطب ایه زنان پیامبر نیستند .تنها سوالی که باقی می ماند این است که با این وجود چرا ایه تطهیر در بین ایات مربوط به زنان پیامبر واقع شده است⁉️ ❗️در این باره پاسخ های مختلفی ارائه شده است از جمله اینکه: 1⃣از روایات به وضوح روشن می شود که ایه تطهیر به صورت مستقل نازل شده است اما به هنگام جمع آوری ایات قران در عصر پیامبر گرامی این ایه در میان ایات مربوط به همسران پیامبر قرار گرفته است به دلیل فلسفه ای که می اید 2⃣قرآن می خواهد به همسران پیامبر بگوید که شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از انان معصومند .کسی که زیر سایه عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده ای که پنج معصوم پاک در آن است مسوولیت های سنگینی برای او ایجاد می کند و خدا و خلق خدا انتظاراتی فراوان از او دارند 📚تفسیر نمونه ج17 ص295 3⃣این قرار گرفتن سبب ساز حفظ ایه از تحریف وتغییر و تبدیل توسط دشمنان و منکران فضائل اهل بیت می شود.زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شی آن را با مطالب دیگر می امیزند که کمتر جلب توجه کند( دقت کنید) 📚تفسیر نمونه ج4 ص271 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال ایا بعدازپایان یافتن دنیا وخالی شدن زمین از انسانها بازهم خداوند دنیای جدید با انسان های جدید بوجود خواهد اورد 🗯پاسخ ♦️ در روایتی امده است که امام باقر به جابر بن یزید (یکی از اصحاب) چنین می‌گویند: 🔷 « وقتى این عالم و این خلقت فانى شود و اهل بهشت در بهشت و اهل آتش در آتش جاى گیرند، خداى تعالى دست به خلقت عالمى غیر این عالم مى زند و خلقتى جدید مى افریند بدون این که مرد و زنى داشته باشند و تنها کارشان عبادت و توحید خدا است و برایشان سرزمینى خلق مى کند غیر از این زمین تا آن خلایق را بر دوش خود بکشد و آسمانى برایشان خلق مى کند غیر از این آسمان تا بر آنان سایه بگستراند. شاید تو خیال مى کردی خدا تنها همین یک عالم را خلق کرده، و یا مى پنداشتی که غیر از شما دیگر هیچ بشرى نیافریده. 👌به خدا سوگند هزار هزار عالم، و هزار هزار آدم آفریده که تو فعلاً در آخرین آن عوالم هستى و در دودمان آخرین آن آدم‌ها قرار دارى» 📚توحید صدوق ص277 📚خصال ج2 ص652 🔵روایات دیگری نیز به همین مضمون آمده است 📚بحار الانوار ج8 ص374 باب 28 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال چرا زن مسلمان نميتواند با مرد غير مسلمان و يا كافر ازدواج كند، ولى مرد مسلمان ميتواند با زن غير مسلمان(اهل كتاب) ازدواج كند؟ 🗯پاسخ ❗️مرد مسلمان تنها می تواند با زنان اهل کتاب ازدواج موقت کند 📚وسائل الشیعه ج21 ص37 باب 13 🗯ونمی تواند با انان ازدواج دائم کند 📚وسائل الشیعه ج20 ص533 باب 1 🗯اما زن مسلمان چه دائم و چه موقت نمی تواند به ازدواج غیر مسلمان در آید 📚وسائل الشیعه ج20 ص544 باب 7 🗯از انجایی که روح دین تعبد است چرا که از جانب خداوند حکیم تشریع شده است وظیفه ما اطاعت است اگر چه فلسفه برخی از دستوراتش را ندانیم چنان که امام صادق فرمود: « از انجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش از روی حکمت است اگر چه فلسفه ان را ندانیم» 📚بحار الانوار ج52 ص91 ❗️با این وجود ممکن است درباره حکمت عدم جواز ازدواج زن مسلمان با مرد کافر چنین بگوییم: 🗯 «قرآن هر گونه تسلط، حكمرانى و امر و نهى كفار بر مسلمانان را در تمام امور اجتماعى، سياسى، اقتصادى و خانوادگى نفى مى کند و دستور مى دهد مسلمانان عزتشان را حفظ كنند و زير دست آنان قرار نگيرند. چنان که مى فرماید: ❗️« خداوند هيچ گاه براى كافران تسلطى بر مؤمنان قرار نداده است » 📓نسائ141 🔷و ازدواج زن مسلمان با مرد کافر نوعی قرار دادن تسلط برای کافر در برابر مسلمان است ❗️ و چون اطاعت زن از مرد، زندگى خانوادگى را استحكام مى بخشد اگر زن مسلمان با مردى از اهل كتاب ازدواج كند، بايد اوامر و نواهى او را در زندگى بپذيرد. در نتيجه، طبيعى است كه اخلاق و رفتار او را قبول مى کند چنان که امام صادق مى فرماید: « زن تربيت و رفتار همسرش را مى پذیرد و مرد او را به قبول دين خود مجبور مى کند» 📚الکافی ج 5 ص349 💢بنابراين زن مسلمان چه بسا پس از ازدواج با اهل كتاب از يكتاپرستى روى بگرداند و كافر شود؛ از اين رو اسلام چنين پيوند زناشويى را به صلاح زن مسلمان ندانسته و او را از اين عمل باز داشته است 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️ سوال علت حسادت برادران یوسف ع ناشی از تبعیض بیش از حد پدر ایشان نبود ؟واین کار یعنی فرق گذاشتن بین فرزندان از کسی مثل پیامبر خدا عمل نادرستی نیست؟ونمیتوانست این موضوع به نحو دیگری باشد که حسادت سایرین را بر نه انگیزد؟ 🗯پاسخ ❗️باید توجه کرد که تبعیض به دو گونه است: 1⃣تبعیض ناروا ، تفاوت بی دلیل در رفتار است به نوعی که اگر دو نفر مرتکب عمل واحدی شوند یکی را مورد تشویق قرار دهند ولی دیگری و کار خوبش را نادیده بگیرند . به طور طبیعی هر کس ممکن است در دل خویش و به دلائلی خاص به یکی یا برخی از فرزندانش بیش از دیگران علاقه داشته باشد اما این علاقه نباید در رفتار او چنان جلوه کند که موجب بر انگیختن حسادت دیگر فرزندان شود . همانگونه که دقت در چنین امری از امام باقر مشاهده شده است ؛ آن حضرت با این که در دل به برخی فرزندان دیگرش مهر بیشتری داشت اما در عمل و رفتار پدرانه خود میان آنان تفاوت نمی گذاشت. 📚بحار الانوار ج74 ص78 2⃣تبعیض به حق به این که تشویق یا تنبیه مناسب نسبت به هر یک از فرزندان به معنی تبعیض قائل شدن میان آنها نیست بلکه اگر بنا باشد به بهانه تبعیض قائل نشدن ، فرزندی را که برجستگی های اخلاقی از خود نشان میدهد یا کارهای ارزشمند و شایسته ، انجام میدهد مورد تشویق قرار نداد و یا فرزند خاطی را متناسب با خطائی که میکند تنبیه نکرد ، با چنین رفتاری پیامی از عدم تفاوت میان خوب کرداری و بد کرداری را به فرزندانمان داده ایم و در حقیقت با چنین عملی برای فرار از یک خطا به دامن خطای بزرگتری افتاده ایم و حق مسلم تربیت صحیح آنها را ضایع کرده ایم . ❗️انچه که باید از آن پرهیز کرد تبعیض ناروا در میان فرزندان است اما تبعیض به حق لازم و شایسته است 🗯چنان که در روایات ما امده است که ائمه نیز بین برخی از فرزندانشان که از لحاظ اخلاقی و ...برجستگی هایی داشتند تبعیض روا داشته و نسبت به انها توجه بیشتری می کردند 📚الفقیه ج3 ص483 📚الکافی ج6 ص51 ❗️شیخ حر عاملی عنوان بابی را چنین قرار می دهد: « باب در کراهت تبعیض قائل شدن بین فرزندان بدون دلیل و مزیت ( اما با دلیل ومزیت اشکال ندارد) 📚وسائل الشیعه ج21 ص478 باب 91 ❗️در تفسیر نمونه چنین امده است: « یعقوب به دو پسر خود( یوسف و بنیامین) مخصوصا یوسف توجه بیشتری نشان می داد زیرا: ♦️اولا: کوچکترین فرزندان او محسوب می شدند و طبعا نیاز به حمایت و محبت بیشتری داشتند ♦️ثانیا: طبق بعضی از روایات مادر انها « راحیل» از دنیا رفته بود و به این جهت نیز به محبت بیشتری محتاج بودند 🔷از این گذشته مخصوصا در یوسف آثار نبوغ و فوق العادگی ( اخلاقی و ...) نمایان بود مجموع این جهات سبب شد که یعقوب آشکارا نسبت به انها ابراز علاقه کند اما برادران حسود بدون توجه به این جهات از این موضوع سخت ناراحت شدند و یعقوب بدون شک در این باره مرتکب خطایی نشد و ابراز علاقه ای که نسبت به یوسف و برادرش بنیامین می کرد روی جهاتی بود که به آن اشاره شد( و چنین مساله ای از نظر شرع و عقل امری راجح و لازم است اما برادران بدون توجه به این موضوع بی جهت حس حسادت را در دل پرورش می دادند )» 📚تفسیر نمونه ج9 ص321 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال مگر خدا عادل نیست چرا تو جهان بدی وجود داره یعنی سیل زلزله ،بیماری های واگیر ،کودکان ناقص الخلقه این با عدالت خدا چجور جور در میاد 🗯پاسخ ❗️قضاوت ما درباره سود و زیان هرچیزى همواره نسبى است، آنچه سود خود ماست خوب و مفید و آنچه بر زیان ماست بد و مضر مى دانیم و هرگز حساب نمى کنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدى گذاشته در اجتماع و آینده چه آثارى به بار خواهد آورد، زیرا یک مادّه شیمیایى ممکن است براى ما سمّى مهلک محسوب شود، در صورتى که ممکن است براى دیگرى دارویى حیاتبخش باشد و بالعکس.... ❗️ولى آیا تنها سود و زیان ما مى تواند ملاک خوب و بد بودن یک موجود، یا یک حادثه باشد و یا این که براى قضاوت کلّى و نهایى باید مجموعه تاثیرات این حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم و روى هم رفته مورد نظر و مطالعه قرار دهیم؟ 🔷هنگامى که باران شدیدى مى بارد، قهراً سود و زیانى به بار مى آورد؛ قضاوت مردم درباره آن مختلف است کسانى که در اثر جارى شدن سیل خانه یا مزرعه شان آسیب دیده، ناله کنان مى گویند: نمى دانم چرا این بلاى ناگهانى متوجّه من شد! 🔷و دیگران که از بى آبى باغ و کشتشان رنج مى برند و این باران باعث وفور آب قنات یا نهرشان شده است، مى گویند: به به! چه نعمت بزرگى بود، خدالطف خود را شامل حال ما کرده است! ♦️ولى اگر مجموعه تاثیرات این باران را در نظر بگیرند، همگى آن را «باران رحمت» مى نامند نه قهر طبیعت. 👌بعلاوه برخى از بلاها نعمت بزرگى هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛ مثلا، بعضى بیمارى هاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا مى شود، ولى اثر آن این است که در وجود بیمار براى همیشه مصونیّتى در مقابل آن بیمارى یا بیمارى هاى مشابه آن ایجاد مى کند. ❗️اگر به همان لحظه ابتلا نگاه کنیم، آن را بلا مى نامیم در صورتى که اگر آثار آن را براى تمام عمر در نظر بگیریم قطعاً نعمت خواهیم خواند. ❗️یکى دیگر از فلسفه بروز بلاها، درک وجود نعمتهاست. قابل انکار نیست که ما در یک دریا از نعمت و موهبت الهى غرق هستیم، ولى وجود بیشتر آن نعمت ها را، درک نمى کنیم؛ مگر در صورتى که موقّتاً آن نعمت از ما سلب شود. تصوّر کنید اگر بیمارى در جهان وجود نداشت چگونه مى توانستیم بفهمیم که سلامت و صحّت ما چه موهبت بزرگى است یا اگر تاریکى شب نبود، چگونه مى توانستیم بفهمیم که امواج نور آفتاب که در روز بى دریغ بر چهره جهان پاشیده مى شود، چه نعمت گرانبهایى است! اگر گاه و بیگاه زمین - این گهواره زندگى - در زیر پاى ما مختصر لرزشى نداشت، آیا هیچ معلوم مى شد که آرامش زمین یعنى چه! و اگر گاهى خشکسالى واقع نمى شد، آیا ممکن بود بدرستى نقش اساسى باران را در زندگى خود متوجّه شویم! 👌بنابر این براى این که بشر به مواهب بى شمار زندگى توجّه خاصّى پیدا کند و از آنها و خداوند موهبت بخش خود قدردانى کند، گاه و بیگاه تغییر مختصرى در آنها واقع مى شود تا ما را به این حقیقت بزرگ و ارزنده واقف سازد. این تغییرات مختصر و موقّتى همان است که ما آن را «بلا» مى نامیم. ⁉️آیا به توجّه به این نکته، این «بلا» براى اجتماع انسان درس آموزنده اى نیست و آیا اگر آنها را «نعمت بزرگى» بنامیم، جاى تعجّب دارد!
🗯ادامه پاسخ ❗️بسیاری از مصایب جزو مشکلات خود ساخته است وعامل اصلی آن خود انسان است.مثلا بسیاری از بیماری ها ناشی از شکم پرستی ها وهوای نفس است.به خاطر بی اعتنایی به اصول بهداشتی وحفظ الصحه یا عدم دقت در نظافت یا عدم تحرک وگوشه گیری، یا عدم پرهیز از مناطق آلوده یا اشخاص آلوده حاصل میشود واگر انسان اصول وقوانینی را که خدا در عالم آفرینش وتکوین مقرر داشته رعایت کند گرفتار آنها نمیشد.عامل بسیاری از ناکامی ها ومشکلات سستی وتنبلی وترک تلاش وکوشش است. ❗️بسیاری از مصائبی که در جوامع بشری دیده می شود نتیجه ظلم بعضی بر بعضی دیگر یا گروهی بر گروه دیگر است ❗️اگر می بینیم همه ساله بسیاری از گرستگی می میرند بخاطر این نیست که خداوند لطف خود را از مردمان دریغ داشته است بلکه به علت غارت و چپاول یک عده دیگر است ❗️اگر می بینیم کودکانی بخاطر گناهان پدران و مادران مانند مشروب خوری یا به خاطر سوئ تغذیه و مانند آن گرفتار نقص عضو یا بیماری های مختلف می شوند این ظلمی است که پدر و مادر یا مسولان جامعه در حق چنین کودکانی روا داشته اند ودرست به این می ماند که پدری خنجر بر دارد و چشم فرزند شیر خوار خود را کور کند 👌هیچ یک از اینها را نمی شود به حساب کار خداوند گذاشت بلکه همه مصائب خود ساخته است که انسان برای خودش یا دیگران فراهم ساخته است 📚پیام قران ، ایت الله مکارم ج4 ص524 ❗️خداوند می فرماید: "آنچه از نیکی به تومیرسد از جانب خداست وانچه از بدی به تو می رسد از سوی توست"نسائ 79 ❗️ ومی فرماید: « فساد در صحرا و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام داده اند اشکار شده است » 📓روم 41 👌و می فرماید: « خداوند سر نوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر انکه انان انچه را در خودشان است تغییر دهند» 📓رعد 11 ❗️ومی فرماید: « خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد مگر انکه انان خودشان را تغییر دهند» 📓انفال53 👌اگر از نعمت صحیح استفاده شود دائمی و جاودانی می شود و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود نعمت ها جای خودرا به بلاها می دهند واینها همه تاکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب ❗️برخی دیگر از مصائب جنبه مجازات الهی را دارد واین در مورد افرادی است که مرتکب گناهان فراوانی شده اند که هم مستوجب عذاب دنیا هستند و هم اخرت ❗️امام صادق فرمود: "هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند،ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد" 📚 بحار الانوار،ج70 ص353 امام رضا فرمود: "هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد" 📚همان مدرک،ص354 امام صادق فرمود: "کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند" 📚همان مدرک ❗دراین مورد روایات فراوان است که می توانید رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار،ج70 ص308 باب 137 ❗️جنبه دیگری از مصائب اثر مثبتی در پاره کردن پرده های غرور و بیدار ساختن انسان های خواب و نجات او از چنگال خود کامگی و هوسرانی دارد 👌خداوند می فرماید: "وما در هیچ شهر وابادی پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به سختیها ورنج ها گرفتار ساختیم شاید ( به خود آیند وبه سوی خدا) بازگردند وتضرع کنند"اعراف،94 ❗️حضرت علی فرمود: "خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام دهند، با کمبود میوه ها وجلوگیری از نزول برکات وبستن درهای گنج های خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند وانها که باید دست از گناه بکشند خودداری نمایند وپند پذیران پند گیرند وانها که آماده اند از گناه بازایستند" 📚نهج البلاغه،خطبه 143 ❗️در این باره سخن فراوان است که جهت اگاهی بیشتررجوع کنید به کتاب پیام قران ج5 ص504 به بعد
⁉️سوال چرا بانوان هنگام پریود نباید نماز بخوانند وروزه بگیرند یا معتکف شوند؟ مگر این یک مورد طبیعی نیست که خداوند در خلقت زن آفریده است؟ مگر رابطه خدا نباید با بنده اش آنقدر عمیق باشد که هیچ عاملی بین آن فاصله بياندازد؟ یک عامل طبیعی چه موردی دارد که در روند این ارتباطات معنوی خدشه وارد می کند؟ 🗯پاسخ ❗️فلسفه بسیاری از احکام الهی برای ما مخفی است اگرچه احکام الهی دارای مصالح و حکمت هایی است که به آن دلیل تشریع شده است. 🗯امام سجاد فرمود: « دین خداوند با عقول ناقصه و آرای باطله و قیاس های فاسده قابل درک نیست.انچه تنها لازم است تسلیم در برابر اوامر خداوند است» 📚کمال الدین ،ج1 ص324 ❗️نماز نخواندن و روزه نگرفتن زنان در ایام حیض و عادت ماهیانه، از جمله احکامی است که راهی برای فهم آن وجود ندارد. تنها چیزی که می دانیم این است که قرآن با زنان در حال حیض همچون انسان هایی که مبتلا به بیماری چند روزه شده اند که طبیعتاً کسالت و رنج را برایشان در پی دارد، برخورد می کند. تعبیر خداوند از حیض، " آن چه که مایه رنج" است، می باشد. 📓بقره222 🗯لذا می توان گفت معافیت زن در هنگام قاعدگی از عباداتی که نیاز به وضو یا غسل یا تیمم دارد امتنان و تسهیلی است که خداوند در حق انان انجام داده است تا انان در این حالت بیمار گونه اذیت نشوند 🔷اما کمبود عبادت زن در ایام عادت قابل جبران است زیرا چنان که در روایات امده است مستحب است که زن در ایام حیض در وقت نماز خود را پاکیزه کند و روبه قبله بنشیند و مشغول ذکر خداوند به مقدار نماز خواندن شوند و ارتباط معنوی خود را با خدایش حفظ کند 📚وسائل الشیعه،ج2 ص345 باب40 🔷وبه این نیز توجه داشته باشد که بخاطر مشقتی که در حالت حیض تحمل می کند خداوند نیز به او پاداش می دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « یک روز حیض شدن برتر از عبادت یک سال است به گونه ای که روزهایش را روزه گرفته و شب هایش را مشغول عبادت باشد» 📚مستدرک الوسائل ج2 ص41 🔷وفرمود: « هر کس در حیضش بمیرد شهید مرده است» 📚همان مدرک 🗯وفرمود: « وقتی زن از حیضش غسل می کند تمام گناهانش بخشیده میشود» 📚همان مدرک 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال مطلبی در کانال ها و گروها در حال گردش است که می گوید ایت الله مکارم اجازه داده است که دانشجویان دختر خارج کشور کشف حجاب کنند لطفا روشنگری فرمایید 🗯پاسخ ❗️استفتایی از ایت الله العظمی مکارم شیرازی به این گونه شده است: ⁉️سوال 680:وظیفه خواهران مسلمان دانشجوى ترکیه را نسبت به رعایت حجاب در فرضهای ذیل بیان فرمایید: 1- شرط طی کردن تمام ترم‌هاى دانشجویى در دانشگاه‌هاى تحت مدیریت لاییکها رعایت نکردن حجاب شرعى است. 2-شرط اتمام چند ترم باقیمانده از رشته خاصی در دانشگاه رعایت نکردن حجاب است. ❗️ جواب: 🗯«با توجه به اینکه اگر دختران مسلمان و متدیّن دروس عالى را نخوانند تنها افراد بى بند و بار و لامذهب پست‌هاى مهم را اشغال مى‌کنند، به افراد متدیّن اجازه داده مى‌شود که حجاب را در خصوص مواردى که ضرورت دارد رعایت نکنند، ولى در غیر آن موارد حتماً مراعات کنند» 📚استفتائات جدید،ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج3 ص255 ❗️اما توضیح: 🗯مساله حجاب و پوشش از جمله ضروریات اسلام است که همگان بر آن متفق هستند .اما هر حکمی می تواند در مقام ضرورت استثنایی داشته باشد . ❗️یکی از قواعد مسلم فقهی قاعده اهم و مهم می باشد.توضیح این قاعده چنین است: 🔷ممکن است در زمانی یا مکانی حکمی وجود داشته باشد ولی با عارض شدن شرایطی آن حکم تغییر کند .در مثال معروف تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی طبق نظر ایشان استفاده از تنباکو در شرایط عادی جایز بود ولی هنگامی که انحصار ان به دست یک شرکت انگلیسی افتاد و ان را مقدمه ای برای سلطه اقتصادی بر یک کشور اسلامی قرار میدهد مجاز بودن تحت الشعاع وجوب حفظ استقلال اقتصادی کشورهای اسلامی قرار می گیرد و حکم آن از باب تقدیم اهم مبدل به تحریم میشود ❗️یا مثلا امر دائر است بین نجات دادن انسان نامحرمی که در حال غرق است با حرمت دست زدن به نامحرم در اینجا به حکم قاعده تقدیم اهم بر مهم نجات دادن جان نفس محترم ؛لمس کردن نامحرم را تجویز می کند ❗️ویا اگر زنی بیمار باشد و پزشک همجنس حضور نداشته باشد از باب ضرورت و تقدیم اهم بر مهم می تواند به پزشک نامحرم رجوع کند 📚دایره المعارف فقه مقارن،ایت الله مکارم،ج1 ص278 🔷انچه در فتوای ایت الله مکارم امده است اشاره به همین موضوع است.یعنی در مورد تحصیلات لازم که اگر دختر مسلمان نداشته باشد جامعه اسلامی با مشکل رو به رو می شود به مقدار ضرورت اجازه ترک حجاب داده شده است .پس توجه به چند نکته لازم است: 1⃣تازمانی که ضرورت نباشد نباید در کشور غیر اسلامی که نمی تواند حجابش را رعایت کند تحصیل کند 2⃣در صورت وجود ضرورت به تحصیل در آن دانشگاه تنها به مقدار رفع مشکل می تواند کشف حجاب کند یعنی تا محل درس با حجاب می رود و در محوطه درس که الزام به ترک حجاب است ،ترک می کند و در بازگشت بلافاصله حجاب را حفظ می کند 🔷ایت الله مکارم چنین می اورد: « قاعده تقیه ( تقدیم اهم بر مهم) طبق روایات تنها در موارد ضرورت مجاز است ❗️چرا که تقیه از ریشه وقایه به معنای حفظ چیزی از خطر و ضرر است 📚تاج العروس ج10 ص396 ❗️قاعده تقدیم اهم بر مهم نیز از زیر شاخه های قاعده لزوم تقیه است زیرا در آن برای جلوگیری از ضرر قابل توجه؛ مساله اهم بر مساله مهم مقدم میشود چنان که امام باقر فرمود: « تقیه ( تقدیم اهم بر مهم) تنها در هر ضرورتی مجاز است» 📚 الکافی ج2 ص219 🔷امام باقر فرمود: « تقیه کردن ( تقدیم اهم بر مهم ) در هر چیزی است که فرزند آدم نسبت به آن مضطر شود که در این صورت ارتکاب آن ( حرام) برایش حلال است» 📚همان مدرک ج2 ص220 🔵برگرفته از کتاب قواعد فقهیه،ایت الله العظمی مکارم ج 1 ص424 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال ميشه درمورد آيه ١٨٨ سوره اعراف توضيح بديد چون اهل سنت ميگن پيامبر گفته من علم غيب ندارم پس امامان هم علم غيب ندارند 🗯پاسخ: ❗️اهل سنت چگونه می توانند بگویند که پیامبر گرامی علم غیب نداشته است در حالی که در کتب و روایات صحیح خودشان خلاف این سخن وجود دارد 🔷مسلم در صحیح می آورد که حذیفه می گفت: « پیامبر انچه بوده و انچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد» 📚صحیح مسلم،کتاب الفتن،باب اخبار النبی فیما یکون الی یوم القیامه 📚مسند احمد،ج5 ص386 🔷ویا نقل می کند که عمرو بن اخطب می گوید: « پیامبر به ما خبر داد از انچه واقع شده و در اینده واقع خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص2217 🔷قرآن نیز می فرماید: « خدا شما را از غیب مطلع نمی سازد ولی از فرستادگان خویش هر که را بخواهد بر می گزیند» 📓ال عمران179 ♦️ومی فرماید: « دانای غیب او است هیچ کس را از غیب خویش مطلع نمی سازد مگر آن کس که برگزیند از پیامبر..» 📓جن 26 ،27 ❗️حال که علم غیب برای پیامبر گرامی ثابت شد در مورد ایاتی که نفی علم غیب از او می کند می گوییم: 🗯مراد از ان ایات ؛نفی علم غیب استقلالی از پیامبر گرامی است .بنا براین هیچ کس حتی پیامبر مستقلا هیچ گونه اگاهی از غیب ندارند و هر چه دارند از ناحیه خدا است و با الطاف و عنایت او است و جنبه تبعی دارد 📚تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج7 ص46 ❗️امامان نیز به واسطه تعلیم پیامبر گرامی از غیب اگاه هستند و انان نیز در اگاهی از علم غیب مستقل نیستند 📚بحار الانوار ج26 ص109 باب6 ♦️پرسمان اعتقادی
⁉️سوال لطفا در مورد فتوای ایت الله مکارم مبنی بر کشف حجاب در صورت اضطرار بیشتر توضیح بدید مخالفین می گویند همان استفتا از رهبری نیز شده اما رهبر اجازه نداده چرا ایت الله مکارم اجازه داده ایا اگر اونا بگن برای تحصیل باید زنا کنین ،قمار کنین و ...باز ایت الله مکارم اجازه میده 🗯پاسخ : ❗️ما در این باره در گذشته مفصلا پاسخ دادیم که می توانید کلید واژه « مضطر» را در کانال سرچ کنید. 🗯حال توضیح بیشتر: ❗️یکی از ضروریات مکتب تشیع مساله تقیه کردن می باشد .به قدری در این باره روایت وارد شده است که شکی در مشروعیت آن باقی نمی ماند 📚وسائل الشیعه ج16 ص204 باب24 ♦️امام صادق فرمود: « نه دهم دین تقیه کردن است و کسی که تقیه نمی کند دین ندارد» 📚الکافی ج2 ص217 🔷وفرمود: « تقیه سپر مومن است» 📚همان ،ص220 ♦️امام باقر فرمود: « تقیه در هر مورد اضطراری است» 📚همان ص219 🔷وفرمود: « تقیه در هر چیزی است که فرزند ادم به آن مضطر شود که در این صورت ارتکاب برایش جایز است» 📚همان ص220 👌حال معنای تقیه: ❗️تقیه در لغت از ریشه وقایه به معنای حفظ چیزی از خطر و ضرر است .زبیدی در تاج العروس تقیه را به معنای برحذر شدن و احتیاط از ضرر معنا کرده است 📚تاج العروس ج10 ص396 ❗️تقیه در اصطلاح: ❗️سید محسن امین تقیه را چنین تعریف می کند: « اظهار کردن امری بر خلاف حکم دین از طریق قول یا فعل به انگیزه حفظ مال یا مال یا شرف و ابروی خود یا دیگری» 📚نقض الوشیعه،ص181 ❗️ویا تعریف کرده اند: « تقیه یعنی انچه گفته می شود یا انجام می گیرد در حالی که مخالف حق است به جهت حفظ خود از ضرر» 📚تفسیر المنار ج3 ص280 ❗️شیخ مفید چنین تعریف می کند: « تقیه مستور داشتن اعتقاد باطنی و کتمان در برابر مخالفان بخاطر اجتناب از زیان های دینی و دنیوی است» 📚تصحیح الاعتقاد،ص66 ❗️شهید چنین تعریف می کند: « تقیه مدارا کردن با مردم و ترک انچه بد می دانند بخاطر اجتناب از ضرر انان» 📚مراه العقول،ج9 ص183 🔷شیخ انصاری چنین تعریف می کند: « تقیه ،جلوگیری کردن از ضرر دیگری به موافقت کردن با او در قول یا در فعلی که مخالف حق است» 📚رساله التقیه،ص37 ❗️شهرستانی در تعلیقاتش بر اوائل المقالات چنین تعریف می کند: « تقیه یعنی پنهان کردن امر دینی به دلیل خوف ضرر از اظهارش است» 📚اوائل المقالات،ص96 ❗️همه این تعریفات را اوردیم تا بگوییم ملاک تقیه جلوگیری کردن از ضرر است .حال هر نوع ضرری که می خواهد باشد و اختصاص به ضرر جانی ندارد تا نااگاهی افرادی مغرض را اثبات کنیم که می گویند تقیه تنها در ضرر جانی است که این روزها از روی نااگاهی به مرجع بزرگوار ما توهین می کنند و قلب ما را به درد اورده اند ❗️روشن می شود که روح مساله تقیه « تقدیم مصلحت اهم بر مهم است» ❗️انسان برای جلوگیری از رسیدن ضرر قابل توجه که برایش مصلحت اهم است می تواند آن را بر مصلحت مهم مقدم کند. 🗯مثلا می تواند برای اصلاح بین دو نفر ،یا دفع شر ظالمان دروغ بگوید چون در دروغ گفتن مصلحت اهم است که سبب تجویز دروغ می شود و این نوعی تقیه است ❗️می تواند در صورتی که پزشک محرم وجود ندارد نزد پزشک نامحرم برود و نزد او کشف حجاب کند تا از تشدید بیماری جلوگیری کند( تقدیم مصلحت اهم بر مهم ) ❗️می تواند برای جلوگیری از ضرر به خودش اگر مضطر شده باشد گوشت میته را نیز بخورد 🔵خلاصه به مقتضای ادله تقیه هر کجا که دوران امر بین دو مساله اهم و مهم بود و ترس از رسیدن هر نوع ضرری در بین باشد انسان مصلحت اهم را بر مصلحت مهم برای مقدم دارد ❗️انچه در فتوای ایت الله العظمی مکارم شیرازی امده است بر گرفته از همین قاعده مسلم فقهی است.زیرا فرض مساله چنین است: 1⃣جامعه اسلامی نیاز به بانوان تحصیل کرده دارد 2⃣تحصیل انان تنها در صورتی محقق می شود که در دانشگاهی مشغول شوند که حجاب را رعایت نکنند 3⃣در صورتی که انان تحصیل نکنند افراد بی دینی آن مشاغل حساس را به دست می گیرند که سبب ساز وقوع فتنه و فساد در جامعه می شود ⁉️حال چه باید کرد ایا باید اجازه داد فتنه و فساد در جامعه ایجاد شود تا در اندک زمانی همه را گرفتار خود کند ❗️یا اجازه داد به مقدار رفع ضرورت ان هم تنها در محیط دانشگاه دانشجوی مسلمان روسری را از سر بردارد تا بتواند تحصیل کند و از وقوع فتنه و فساد خود داری کند ⁉️ایا مصلحت اهم جلوگیری از وقوع فتنه و فساد نمی باشد که باید بر مصلحت مهم یعنی حفظ حجاب مقدم شود؟ ❗️امام صادق فرمود: "هیچ چیز از محرمات خداوند نمی باشد مگر انکه ارتکابش برای مضطر جایز است" 📚همان 🗯ایت الله مکارم به مقتضای این ادله آن فتوا را دادند ⁉️اما اگر آن دانشگاه بگوید که زن مسلمان برای تحصیل کردن باید زنا کند،ادم بکشد و ...حال باز حکم به جواز داده میشود ❗️پاسخ آن است که خیر زیرا در این موارد مصلحت اهم در آدم نکشتن است،در زنا نکردن است و... 🔵ادامه پاسخ👇👇👇
🗯ادامه پاسخ: 🗯اما اگر رهبری اجازه نداده اند به آن دلیل است که استنباط ایشان این است که مصلحت اهم در پوشش است نه در ترک حجاب و طبیعی است که اختلاف مراجع امری عادی است که در گذشته پاسخ داده ایم که می توانید کلید واژه « معذور» را در کانال سرچ کنید. ❗️انچه برای ما مهم بود رفع اتهام و توهین از مرجع عالی قدر،استاد بزرگوار ایت الله العظمی مکارم شیرازی بود که انچه امد برای هر منصفی کافی است . 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال چرا پیامبر دارای همسران متعدد بوده اند این مساله سبب شده که دشمنان این روز ها بر اسلام هجمه وارده کرده و حمله کنند 🗯پاسخ ❗️در تفسیر شریف نمونه چنین آمده است: 🔶« ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف، براى حل یک سلسله مشکلات اجتماعى و سیاسى در زندگى او بوده است. ❗️زیرا مى دانیم: هنگامى که پیامبر نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدت ها جز عده محدود و کمى به اوایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبایل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند. 🗯و باید از تمام وسایل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛ 🔷زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را، همواره از خود مى دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناهمى شمردند. 👌قراین زیادى در دست داریم که: نشان مى دهدازدواجهاى پیامبرلااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است. ❗️و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده است. 🔵بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است. 👌روشن است، کسى که در سن 25 سالگى که عنفوان جوانى او بوده، با حضرت خدیجه ازدواج مى کند و تا 53 سالگى تنها به همین یک زن قناعت مى نماید و به این ترتیب، دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و به سن کهولت مى رسد و بعد به ازدواج هاى متعددى دست مى زند، حتماً دلیل و فلسفه اى دارد و با هیچ حسابى آن را نمى توان به انگیزه هاى علاقه جنسى پیوند داد. ❗️زیرا با این که مساله ازدواج متعدد در میان عرب در آن روز، بسیار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى رفته و هیچگونه محدودیتى براى گرفتن همسر قایل نبودند، براى پیامبرازدواجهاى متعدد در سنین جوانى نه مانع اجتماعى داشت و نه شرایط سنگین مالى و نه کمترین نقصى محسوب مى شد. 👌جالب این که: در تواریخ آمده است اکثریت همسران او، همه زنان بیوه بودند که طبعاً نمى توانستند از جنبه هاى جنسى چندان تمایل کسى را برانگیزند. 📚بحار الانوار ج22 ص191 و192 ❗️حتى در بعضى از تواریخ، مى خوانیم: پیامبر با زنان متعددى ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز با آنهاآمیزش نکرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبایل قناعت کرد. 📚همان مدرک 🗯آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات مى کردند که زنى از قبیله آنان به نام همسر پیامبر نامیده شده، و این افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به این ترتیب، رابطه و پیوند اجتماعى آنها با پیامبر محکمتر، و در دفاع از او مصممتر مى شدند. ❗️ از سوى دیگر، با این که پیامبر مسلماً مرد عقیمى نبود ولى فرزندان کمى از او به یادگار ماند، در حالى که اگر این ازدواجها به خاطر جاذبه جنسى این زنان انجام مى شد، باید فرزندان بسیارى از او به یادگار مانده باشد. 👌گر چه دشمنان اسلام، خواسته اند ازدواجهاى متعدد پیامبر اسلام را دستاویز شدیدترین حملات مغرضانه قرار دهند، و از آن افسانه هاى دروغین بسازند، ولى سن بالاى پیامبر به هنگام این ازدواجهاى متعدد از یک سو، و شرایط خاص سنى و قبیله اى این زنان از سوى دیگر، و قراین مختلفى که در بالا به قسمتى از آن اشاره کردیم، از سوى سوم، حقیقت را آفتابى مى کند و توطئه هاى مغرضان را فاش مى سازد 📚برگرفته از تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج17 ص381 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال نظر علما سابق در مورد ولایت فقیه چیه ایا اونا هم ولایت فقیه رو قبول داشتن یا اولین بار توسط امام ابداع شد 🔶پاسخ ❗️موضوع ولایت فقیه از سابقه طولانی در آموزهای اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار است .از ابتدای عصر غیبت فقیهان و اندیشمندان اسلامی به دلیل احساس نیاز در مورد رهبری جامعه اسلامی با استناد به ایات و روایات اسلامی به مساله ولایت فقیه اهمیت داده اند 🔷مرحوم نراقی می نویسد: « ولایت فقیه فی الجمله بین شیعیان اجماعی است و هیچ یک از فقها در آن اشکال نکرده اند» 📚عوائد الایام،ص186 📍ابن ادریس از فقهای قرن ششم هجری می نویسد: « ائمه همه اختیارات خود را به فقهای شیعه واگذار کرده اند» 📚سرائر ج2 ص25 🔶محقق کرکی از فقهای بزرگ شیعه در سده دهم نیابت عامه فقیه جامع الشرایط از امام معصوم را اتفاقی اصحاب دانسته و فقدان چنین ولایتی را مایه معطل ماندن امور شیعیان قلمداد کرده است 📚رسائل محقق کرکی،ج1 ص142-143 ❗️فقیه بزرگ و نامدار شیعه مرحوم نجفی نیابت فقیه عادل را در جمیع مناصب امری مسلم نزد عالمان شیعه می داند و می گوید: « کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین را نفهمیده است» 📚جواهر الکلام،ج21 ص396 🔷فقیه متبحر اقا رضا همدانی چنین می گوید: « اشکال و تردید در نیابت فقیه جامع الشرایط از امام در حال غیبت روا نیست» 📚مصباح الفقیه ج14 ص291 🔷شیخ مفید اقامه حدود را در عصر غیبت که از شوون فقیه و جامعه اسلامی است لازم می داند و می گوید: « اقامه کردن حدود وظیفه امامان معصوم و کسانی است که امامان به انان واگذار کرده اند که انان به فقها واگذار کرده اند» 📚المقنعه ص810 🔷مرحوم سلار می گوید: « ائمه اقامه حدود و حکم کردن بین مردم را به فقها واگذار کرده اند» 📚المراسم النبویه،ص261 ❗️جهت پرهیز از اطناب از ذکر کلمات سایر فقها در لزوم ولایت فقیه خود داری می کنیم .
⁉️سوال طبق عقائد أهل تشيع و مطالب كانال خودتون نه دهم دين تقيه است. ميشه بفرماييد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در چه مورد از أمور اسلام و قرآن تقيه كردند با ذكر جزييات 🔷پاسخ: ❗️در تفسیر نمونه چنین امده است: «ممکن است در هنگام مطالعه آیه39 سوره«احزاب» این نکته به نظر برسد که براى انبیاء هرگز تقیه کردن در ابلاغ رسالت جایز نیست; زیرا قرآن مى گوید: «از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند» «وَ لایَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ الله». 👌ولى، باید توجه داشت: «تقیه» انواعى دارد، تنها یک نوع از آن «تقیه خوفى» است که طبق آیه فوق، در مورد دعوت انبیاء و ابلاغ رسالت، منتفى است. 🔷ولى تقیه، اقسام دیگرى نیز دارد، از جمله «تقیه تحبیبى» و «پوششى» است. 🔷منظور از «تقیه تحبیبى»، آن است که گاه، انسان براى جلب محبت طرف مقابل، عقیده خود را مکتوم مى دارد، تا بتواند نظر او را براى همکارى در اهداف مشترک جلب کند. 🔴و منظور از «تقیه پوششى»، آن است که گاه، براى رسیدن به هدف باید نقشه ها و مقدمات را کتمان کند; چرا که اگر برملا گردد، و دشمنان از آن آگاه شوند، ممکن است آن را خنثى کنند. ❗️زندگى انبیاء، مخصوصاً پیامبر اسلام پر است از این گونه تقیه ها، زیرا مى دانیم در بسیارى از مواقع، هنگامى که به سوى میدان نبرد حرکت مى کرد مقصد خود را مخفى مى داشت، نقشه هاى جنگى او کاملاً در خفا کشیده مى شد، و استتار، که نوعى از تقیه است، در تمام مراحل اجرا مى گشت. ❗️گاه، براى بیان حکمى از روش مرحله اى که نوعى از تقیه است، استفاده مى کرد. فى المثل، مساله «تحریم ربا» یا «شرب خمر» در یک مرحله بیان نشد، بلکه، به فرمان خدا در چندین مرحله صورت گرفت یعنى از مراحل سبکتر شروع شد، تا به حکم نهایى و اصلى رسید. ❗️به هر حال تقیه، معنى وسیعى دارد که همان «پوشاندن واقعیتها براى پرهیز و اجتناب از به خطر افتادن هدفها است» و این چیزى است که در میان همه عقلاى جهان، وجود دارد و رهبران الهى هم براى رسیدن به هدفهاى مقدسشان، در پاره اى از مراحل، آن را انجام مى دهند، چنان که در داستان حضرت ابراهیم قهرمان توحید، مى خوانیم: 🔶او مقصدش را از ماندن در شهر در آن روز که بت پرستان براى مراسم عید به خارج شهر مى رفتند، مکتوم داشت، تا از یک فرصت مناسب، براى در هم کوبیدن بتها استفاده کند. ❗️و نیز «مومن آل فرعون»، براى این که: بتواند در مواقع حساس به موسى کمک کند، و او را از قتل نجات دهد، ایمان خود را مکتوم مى داشت. و به همین جهت، قرآن از او به عظمت یاد کرده، به هر حال، تنها تقیه خوفى است که بر پیامبران مجاز نیست نه انواع دیگر تقیه. 📚تفسیر نمونه ج17 ص333 🔴در منابع اهل سنت مواردی یافت می شود که پیامبر گرامی تقیه می کردند. 🔷بخاری از عایشه نقل می کند: « شخصی به درب خانه پیامبر آمد و اجازه ورود خواست .پیامبر فرمود او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره ای است ،یا فرمود بد برادر عشیره ای است . ❗️هنگامی که وارد خانه شد پیامبر با او به نرمی صحبت کرد عایشه گفت ای رسول خدا قبل از ورود شخص به خانه او را مذمت کردید ولی الان با او به نرمی صحبت می کنید؟ 🔷حضرت فرمود:« ای عایشه بدترین مردم بدترین مردم نزد خدا کسی است که مردم او را رها کرده یا وداع نمایند( لذا من با او تقیه کردم)» 📚صحیح بخاری ج8 ص38 ❗️باز بخاری نقل می کند که پیامبر به عایشه فرمود: « ایا ندیدی قوم خود را هنگامی که کعبه را بنا کردند بر قواعد ابراهیم اکتفا نمودند؟ 🔷عایشه گفت: ایا شما انها را بر قواعد ابراهیم باز نمی گردانی؟ ❗️پاسخ داد: اگر نبود که قومت تازه از کفر به اسلام گرویده اند این کار را انجام می دادم( اما از باب تقیه مداراتی چنین نمی کنم)» 📚صحیح بخاری ج2 ص179 🔴ویا نقل می کنند که ابوبکر در نزد پیامبر تقیه کرد نوشته اند: « بین مکه و مدینه پیامبر همراه ابوبکر بر یک شتردسوار بودند و قبلا ابوبکر بین مکه و شام رفت و آمد داشت و راه را می شناخت .وقتی از ابوبکر پرسیدند این کسی که همراهت است چه کسی است ابوبکر در پاسخ گفت این راهنمای من است» 📚طبقات ابن سعد،ج1 ص234 📚مسند احمد،ج3 ص122 📚فتح الباری ج7 ص196( نقل از سوالات ما،تهرانی،ص660) t
⁉️سوال کلیپی در فضای مجازی و کانال های معاند در حال پخش است که در آن یک روحانی به نقل از کتاب بِحار الانوار میگوید حدیث نورانیت که سلمان و ابوذر میرن پیش علی ع که ای علی پرده را کمی کنار بزن و خودت را به ما نشون بده که علی ع میگه من کسیم که ابراهیم را از اتش و یونس رع از شکم ماهی بیرون کشیدم خضر معلم موسی منم و از توسل موسی به علی ع میگه لطفا روشنگری کنید 🔷پاسخ : ❗️مضمون سخنان شما را علامه مجلسی در بحار الانوار نقل می کند. 📚بحار الانوار ج26 ص5 🔷بخش مورد اشکال در روایت چنین امده است که حضرت علی فرمود: « من کسی هستم که نوح را به اذن خداوند بر کشتی حمل کردم،من کسی هستم که یونس را از شکم ماهی به اذن خداوند نجات دادم،من کسی هستم که موسی را از دریا به اذن خداوند عبور دادم،من کسی هستم که ابراهیم را به اذن خدا از آتش نجات دادم و آن را تبدیل به گلستان کردم من خضر معلم موسی هستم ...» 🔷دو نکته: 1⃣این روایت به صورت مرسل نقل شده و سند کاملی ندارد 2⃣علامه مجلسی در تبیین روایت می گوید: 🔷« اگر فرض بگیریم که این خبر صحیح است باید گفت مراد آن است که انبیا با استشفاع و توسل به انوار اهل بیت از سختی ها و آزمایش ها رهایی پیدا می کردند ( وعلوم خداوند به انان افاضه میشده است )چنان که روایات صحیحی بر این مطلب است (نه انکه مثلا حضرت علی عینا در صحنه حضور داشته و‌ انبیا را نجات می داده است)» 📚بحار الانوار ج26 ص7 ❗️به بیان دیگر: « به فرض صحت روایت مراد آن است که نوح با توسل به اهل بیت از طوفان نجات یافت.یونس با توسل به اهل بیت از شکم ماهی نجات یافت.موسی با توسل به انان از دریا نجات یافت.ابراهیم با توسل به انان از اتش نجات یافت.خضر با توسل به انان علومش را دریافت کرد تا توانست استاد موسی شود...»
⁉️سوال لطفا صریح و بی پرده نظر خود را راجع به فتوحات اسلامی بگویید ایا شیعه موافق بوده یا مخالف ؟ 🔶پاسخ ❗️فتوحات صورت گرفته توسط خلفا به هیچ عنوان مورد تایید شیعه نبوده است از چند جهت: 1⃣تضاد فرهنگ فتوحات با هدف بعثت پیامبران: 🔶سیره پیامبران گواهی می دهد که انان برای رهانیدن انسان ها از تاریکی ها و گمراهی ها مبعوث شده اند.در هیچ یک از ایات قرانی در توصیف پیامبران خصوصا پیامبر اسلام سخن از کشورگشایی انان نیست و نفرموده :« ما تورا برای کشور گشایی فرستادیم» 🔶بلکه به عکس در قران می فرماید: « ما تورا رحمت برای جهانیان فرستادیم» 📓انبیا107 ❗️هدف پیامبران گسترش عدالت و تربیت مردم بوده است نه تاسیس امپراطوری و فتوحات 🔷شهید مطهری چنین می گوید: « پیامبر اصلا وصیت نکرد که پس از من فتوحات کنید با آن که انواع وصیت ها را کرد» 📚حماسه حسینی ج3 ص20 2⃣لزوم دفاعی بودن سیاست نظامی جامعه اسلامی : 🔷پیامبر گرامی اگر در مدت ده سال نخست هجری ناچار تن به برخی جنگ ها دادند با سه توجیه تمام انها دفاعی بود: 🔶1- پاسخ به تجاوزها و فشارهای ناجوانمرادانه مشرکان مانند جنگ بدر ،احد،خندق 🔶2- تنبیه افراد ستمگری که مسلمانان یا سپاه تبلیغی انها را در بیابان ها در نقاط دور دست کشته و یا با شکستن میثاق خود هستی اسلام را به خطر می انداختند جنگ هایی که با طوائف سه گانه یهود و ...از این قبیل بود 🔶3 خنثی سازی جنب و جوش هایی که در میان قبائل در حال شکل گیری بود و در صدد بودند با جمع اوری سلاح و سرباز مقدمات حمله به مسلمین را فراهم کنند 3⃣عدم برابری امار کشتگان دشمنان در غزوات پیامبر و فتوحات که در ادامه می اید 4⃣این فتوحات همراه با مخالفت اهل بیت بوده است . 🔶امیر مومنان فرمود: « مسلمان نباید در رکاب کسی که به حکم خدا ایمان ندارد و دستور خداوند را درباره غنائم جنگی رعایت نمی کند جهاد کند اگر در چنین جهادی شرکت کند دشمن ما را در غصب حقوق ما و ریختن خون ما یاری داده و. مرگ او همانند مرگ دوران جاهلیت است» 📚الخصال،ص625 ❗️در روایت دیگر جنگ بدون اذن وحضور امام تعبیر شده است که همانند گوشت مردار و خون و خوک حرام است 📚الکافی ج5 ص23 ❗️صاحب جواهر می گوید: « جنگ بدون حضور امام سبب زیر سوال رفتن مشروعیت چنین جنگی است» 📚جواهر الکلام ج21 ص11 ❗️حضرت امام می گوید: « هیچ دلیلی بر این که فتوحات به دستور امام معصوم و یا با اذن او صورت گرفته وجود ندارد» 📚کتاب البیع ج3 ص108 ❗️البته باید توجه کرد که اگر در برخی جنگ ها حضرت. امیر مشورتی می دادند از دو جهت بوده است: 1- کیان اسلام در خطر بوده به گونه ای که اگر مشورت داده نمیشد اسلام از بین می رفت 2- جهت جلوگیری از کشتار و غارت بیشتر مردم بی گناه توسط افراد به ظاهر مسلمان بوده است 5⃣نقش تخریبی فتوحات در مخدوش ساختن چهره اسلام: 🔶در جنگ ذات العیون 1000 انسان توسط خالد بن ولید کور شدند 📚تاریخ طبری ج2 ص322 🔶همان فرد در یک روز سی هزار نفر را کشت ( جنگی تحت فرماندهی خالد) 📚الکامل فی التاریخ،ج2 ص240 🔶در جنگی دیگر در یک روز چهل هزار نفر را کشتند 📚تاریخ طبری ج2 ص424 🔶در جنگی دیگر در یک روز هفتاد هزار نفر را کشتند 📚تاریخ ابن خلدون ج2 ص509 🔶و جنگ انها برای اب و غذا بود 📚سیر اعلام النبلائ،ج3 ص32 ⁉️ایا با این جنایات می توان از فتوحات دفاع کرد 🔴البته ما در گذشته اورده ایم که ایرانیان به زور اعراب مسلمان نشدند و انان تنها ایران را فتح کردند.ایرانیان سالها بعد با تحقیقات دانشمندان خودشان مسلمان شدند که می توانید کلید واژه« دلیران» را در کانال سرچ کنید
⁉️سوال ماجرا زید و پیامبر چی بوده ؟ ایا راسته که پیامبر عاشق زینب شده بود بعد زید رو وادار کرد تا زنش رو طلاق بده و خودش زینب رو بگیره 🔷پاسخ ❗️ برای رسیدن به پاسخ به مطالب زير توجه فرماييد: 1⃣زيد بن حارثه، برده بود و پيامبر اسلام او را آزاد كرد. وقتي كه آن حضرت مبعوث شد، زيد را به اسلام دعوت كرد و او هم پذيرفت. پس از آن كه زيد مسلمان شد، پدرش نزد ابوطالب آمد و گفت: اي ابوطالب به برادرزاده ات بگو: يا زيد را بفروشد و يا اين كه آزاد كند. ابوطالب اين درخواست را به پيامبر رساند. پيامبر اسلام فرمود: زيد آزاد است، هر كجا مي خواهد برود. زيد بن حارثه به همراه پدرش نرفت و ماندن در خدمت پيامبر را ترجيح داد. پدر زيد از اين كه او پيامبر را انتخاب كرد، ناراحت شد و به مردم گفت: اي مردم! گواه باشيد كه از اين لحظه به بعد، زيد پسر من نيست. رسول خدا وقتي اين عمل را از پدر زيد ديد فرمود: اي مردم! بدانيد كه زيد پسر من است و از آن به بعد زيد را زيد بن محمد مي گفتند . پيامبر او را دوست مي داشت و جزو اهل بيت پيامبر به شمار مي رفت . 📚فروغ ابدیت،علامه سبحانی ص198 2⃣ در آن زمان رسم اين بود كه اشراف زاده ها و صاحبان مقام، با افرادي كه «برده» و يا «آزاد شده» بودند ازدواج نمي كردند. زينب، دختر عمه پيامبر اسلام و نوه عبدالمطلب بود. اينگونه دخترها اشراف زاده به حساب مي آمدند و زيد بن حارثه برده آزاد شده و پسر خوانده بود. آداب و رسوم آن زمان اجازه نمي داد كه اينگونه جوانان با هم ازدواج كنند. مأموريت اصلي پيامبر هدايت مردم به راه خدا و شكستن سنت ها و آداب جاهلي آن زمان بود. پيامبر اسلام شخصا به منزل دختر عمه اش رفت و از او براي زيد خواستگاري كرد . 📚همان مدرک ص521 ❗️وقتي كه پيامبر مسأله خواستگاري را مطرح كرد، درآغاز زينب و برادرش چنين تصور كردند كه پيامبر براي خودش مي خواهد و هر دو هم راضي شدند ؛ ولي وقتي كه فهميدند براي زيد بن حارثه خواستگاري مي كند قبول نكردند و زينب گفت: من از او برترم 📚تفسیر نمونه ج17 ص316 🔷در اين باره آيه آمد و اعلام كرد كه هيچ زن و مرد مؤمني حق ندارد در برابر درخواست پيامبر از خود استقلال نشان بدهد 📓احزاب36 ❗️پس از نزول اين آيه زينب و برادرش عبدالله رضايت دادند و زينب همسر زيد شد و به اين ترتيب، يكي از سنت هاي جاهلي و باطل مردم آن زمان، با اين ازدواج باطل شد و مردم فهميدند كه از نظر اسلامي هيچگونه عيبي نيست در اين كه يك اشراف زاده با يك برده آزاد شده ازدواج كند. اين ازدواج دوام نياورد و به طلاق منجر شد. پيامبر اسلام بارها زيد را از طلاق دادن نهي كرد ولي اين دو نتوانستند با هم زندگي كنند و از هم جدا شدند. اين جدايي براي دختر عمه پيامبر بسيار سنگين بود چون طلاق دهنده او به ظاهر يك برده آزاد شده است نه يك انسان شريف گرچه از نظر معنوي زيد داراي مقامات بلندي بود ولي به صورت ظاهر يك برده آزاد شده است. 🔷 در قرآن آمده است كه پيامبر به زيد فرمود: «امسك عليك زوجك و اتق الله؛ همسر خود را نگهدار و از خدا بترس» 📓احزاب36 3⃣ در زمان پيامبر اسلام ، يكي از اين رسم ها ي بجاي مانده جاهلي اين بود كه هيچ كس حق نداشت با زن پسر خوانده اش ازدواج كند. آنان زن پسر خوانده را مانند زن پسر واقعي مي دانستند. حال پيامبر اسلام بايد اين رسم را نيز لغو مي كرد. او از سوي خدا مأمور شد كه زينب، دختر عمه اش خويش و همسر طلاق گرفته پسر خوانده اش را به همسري بگيرد تا آن رسم باطل از بين برود. پيامبر هم به دستور خدا زينب را براي خود به همسري گرفت و به اين ترتيب آن رسم هم باطل و لغو شد. ❗️قرآن مي گويد: «وقتي كه زيد بهره خود از همسرش را برد و طلاق داد ما او را به همسري تو درآورديم تا مؤمنان درباره همسران طلاق داده شده پسر خوانده هايشان در سختي نباشند» 📓احزاب37 ❗️این آيه نشان مي دهد كه ازدواج پيامبر با زينب به دستور خدا بوده است تا آن رسم باطل جاهلي از بين برود و بفهمند كه انسان مي تواند با همسر طلاق گرفته پسر خوانده اش ازدواج كند و همسر پسر خوانده؛ مانند پسر واقعي نيست. پيامبر اسلام با اين ازدواج علاوه بر اين كه آن سنت باطل عرب را از بين برد، مشكل زينب را هم حل كرد چون زينب افتخار مي كرد كه به همسري پيامبردر آمده است؛ در حالي كه ديگران رغبتي با ازدواج با او نشان نمي دادند و مي گفتند كه او زن يك برده آزاد شده است و ازدواج انسان هاي شريف با اينگونه طلاق داده شده ها، رسم نبود 🔷با توجه به این بیانات روشن می شود که این جریان هیچ منافاتی با عصمت پیامبر گرامی ندارد 📚پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج7 ص150
⁉️سوال ولایت فقیه مطلقه است یا مقیده؟ چرا میگید ولایت فقیه مطلقه است 🔷پاسخ: ❗️ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال مى شود: 1⃣ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضا، محجورین و ... نیست؛ بلکه شامل زعامت و رهبرى سیاسى و اجتماعى نیز مى شود 2⃣اختیارات «ولى امر» در زمامدارى منحصر به اجراى احکام اولیه و ثانویه نیست؛ به عبارت دیگر وظیفه او، رهبرى جامعه به گونه ای است که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهى، به خوبى تأمین شود و نیازمندى های متنوّع و تغییرپذیر جامعه، در شرایط مختلف تفویت نشود و جامعه از رشد و ترقى باز نماند. ❗️از این رو اگر در شرایط ویژه ای یکى از مصالح و نیازمندى های جامعه با یکى از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنین صورتى «ولى فقیه» باید بین آن دو مقایسه کند. ❗️پس اگر مسأله ای که با حکم اولى در «تزاحم» قرار گرفته، داراى مصلحتى برتر براى جامعه باشد؛ در این صورت ولى فقیه مى تواند آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد. 🔷به عنوان مثال در فقه اسلامى، تخریب مسجد حرام است. اکنون اگر به تخریب مسجدى جهت خیابان کشی حاجت افتاد، چه باید کرد؟ 🔷 دیدگاه مخالف «ولایت مطلقه» بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعى، مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانى که کار به ضرورت نرسد، نمى توان دست به این کار زد؛ 🔷لیکن بر اساس نظریه «ولایت مطلقه»، لازم نیست حکومت اسلامى آن قدر صبر کند که براى جامعه، مشکلات زیادى فراهم شود و کارد به استخوان برسد؛ آن گاه از سر ناچارى و براى خروج از بن بست و انفجار اجتماعى، مسجد را تخریب کرد؛ بلکه در این صورت همیشه از قافله ی تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس، به چنین چیزى راضى نیست. ❗️ از آنچه گذشت روشن مى شود که: 🔷اولاً :ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنى، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعى است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است. 🔷ثانیاً :ولایت مطلقه خود، مقید به قیودى است نه اینکه از هر حیث مطلق باشد. این قیود عبارت از این است که: 🔷یک. او باید مجرى احکام الهى باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل کند؛ بلکه این فلسفه اصلى ولایت فقیه است. 🔷دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند. 🔷سه. در زمانى مى تواند حکم اولى شرعى را موقتاً تعطیل کند که با یکى از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد؛ نه با خواست و میل یا مصلحت شخصى و یا مصلحتى در رتبه فروتر از حکم اولى شرعى. 🔷اکنون اگر واقع بینانه بنگریم، درخواهیم یافت که «ولایت مطلقه» به معنایى که گذشت یکى از مهم ترین راه حل هایی است که اسلام براى خروج از بن بست ها در عرصه ی تزاحم مصالح اجتماعى پیش بینى کرده و بدون آن حکومت با مشکلات زیادى رو به رو خواهد شد. 📚انوار الفقاهه،کتاب البیع،ایت الله العظمی مکارم،ص507 ❗️درباره توضیح احکام اولیه و ثانویه در گذشته بیاناتی داشته ایم که می توانید کلید واژه « ثانویه» را در کانال سرچ کنید 🔷دلیل ولایت مطلقه عام بودن ادله عقلی و نقلی بر لزوم ولایت فقیه است و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است برای فقیه نیز ثابت باشد و ولی فقیه از این نظر هیچ گونه حد و حصری ندارد مگر انکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به فقیه داده نشده است مانند جهاد ابتدایی طبق مشهور 📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح ،ص104 🔷ودر قانون اساسی ما نیز تصریح به ولایت مطلقه فقیه شده است 📚قانون اساسی،اصل57
⁉️سوال تو قران اومده که هر موجودی تسبیح خدا رو میگه ولی ما نمی فهمیم این یعنی چی یعنی اونا جون دادن 🔷پاسخ: ❗️جمعی معتقدند که همه ذرات موجودات این جهان اعم از آنچه ما آنرا عاقل می شماریم یا بیجان و غیر عاقل همه دارای یکنوع درک و شعورند، و در عالم خود تسبیح و حمد خدا می گویند، هر چند ما قادر نیستیم به نحوه درک و احساس آنها پی بریم و زمزمه حمد و تسبیح آنها را بشنویم . ❗️آیاتی مانند « بعضی از سنگها از ترس خدا از فراز کوهها به پائین می افتند» 📓 بقره آیه 74 ومانند : «خداوند به آسمان و زمین فرمود از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آئید، آنها گفتند ما از در اطاعت می آئیم » 📓 فصلت آیه 11 و مانند آن را می توان گواه بر این عقیده گرفت 🔷2-بسیاری معتقدند که این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آنرا زبان حال می نامیم، حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه قال (دقت کنید). 🔴توضیح اینکه : 🔷بسیار می شود به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بی خوابی در چهره و چشم او نمایان است می گوئیم: 🔶 هر چند تو از ناراحتیت سخن نمی گوئی اما چشم تو می گوید که دیشب به خواب نرفتی، و چهره ات گواهی می دهد که از درد و ناراحتی جانکاهی رنج می بری ❗️این زبان حال گاهی آنقدر قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار می دهد و به تکذیب آن برمی خیزد و به گفته شاعر: ❗️گفتم که با مکر و فسون - پنهان کنم راز درون پنهان نمی گردد که خون - از دیدگانم می رود! ❗️این همان چیزی است که علی (علیه السلام ) در گفتار معروفش می فرماید: «هرگز کسی رازی را در دل نهان نمی کند مگر اینکه در لابلای سخنان ناآگاه و صفحه صورتش آشکار می گردد» 📚نهج البلاغه کلمات قصار شماره 26 ❗️از سوی دیگر آیا می توان انکار کرد که یک تابلو بسیار زیبا که شاهکاری از هنر راستین است گواهی بر ذوق و مهارت نقاش می دهد و او را مدح و ثنا می گوید؟ ⁉️آیا می توان انکار کرد که دیوان شعر شعرای بزرگ و نامدار از قریحه عالی آنها حکایت می کند؟ و دائما آنها را می ستاید؟ ⁉️آیا می توان منکر شد که ساختمانهای عظیم و کارخانه های بزرگ و مغزهای پیچیده الکترونیک و امثال آنها، با زبان بیزبانی از سازنده و مخترع و مبتکر خود سخن می گویند، و هر یک در حد خود از آنها ستایش می کنند 👌بنابراین باید قبول کرد که عالم شگرف هستی با آن نظام عجیبش، با آنهمه رازها و اسرار، با آن عظمت خیره کننده اش و با آن ریزه کاریهای حیرت زا همگی ((تسبیح و حمد)) خدا می گویند. ⁉️مگر ((تسبیح )) جز به معنی پاک و منزه شمردن از عیوب می باشد؟ ساختمان و نظم این عالم هستی می گوید خالق آن از هر گونه نقص و عیبی مبرا است . ⁉️مگر ((حمد)) چیزی جز بیان صفات کمال می باشد؟ نظام جهان آفرینش از صفات کمال خدا، از علم بی پایان و قدرت بی انتها و حکمت وسیع و فراگیر او سخن می گوید. 🔷مخصوصا با پیشرفت علم و دانش بشر، و پرده برداشتن از گوشه هائی از اسرار و رازهای این عالم پهناور، این حمد و تسبیح عمومی موجودات آشکارتر شده است . ❗️اگر یک روز آن شاعر نکته پرداز هر برگی از برگهای درختان سبز را دفتری از معرفت کردگار می دانست، دانشمندان گیاهشناس امروز درباره این برگها نه یک دفتر بلکه کتابها نوشته اند، و از ساختمان اسرار آمیز کوچکترین اجزای آن یعنی سلولها گرفته تا طبقات هفتگانه برگ، و دستگاه تنفسی آن، و رشته های آبیاری و تغذیه و سایر مشخصات بسیار پیچیده برگها در این کتابها، بحثها کرده اند. 🔷بنابراین هر برگی شب و روز نغمه توحید سر می دهد و آواز رسای تسبیحش را در درون باغ و جنگل، بر فراز کوهها، در خمیدگی درهها پخش می کند، اما بیخبران چیزی از آن نمی فهمند، خاموشش می شمارند و زبان بسته ! ❗️این معنی برای تسبیح و حمد عمومی موجودات کاملا قابل درک است و نیاز به آن ندارد که ما برای همه ذرات عالم هستی درک و شعور قائل شویم چرا که دلیل قاطعی برای آن در دست نیست و آیات گذشته نیز به احتمال زیاد همان زبان حال را بیان می کند ❗️ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇
❗️ادامه ⁉️پاسخ به یک سؤال ⁉️ولی در اینجا یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه اگر منظور از تسبیح و حمد حکایت نظام آفرینش از پاکی و عظمت و قدرت خدا است، و ((صفات سلبیه )) و ((ثبوتیه )) او را شرح می دهد پس چرا قرآن می گوید شما حمد و تسبیح آنها را نمی فهمید؟ اگر بعضی نفهمند حداقل دانشمندان که می فهمند. ❗️ولی این سؤال دو پاسخ دارد: 1⃣نخست اینکه روی سخن با اکثریت مردم نادان و مخصوصا مشرکان است و دانشمندان باایمان که در اقلیت قرار دارند از این عموم، مستثنا هستند که هر عامی استثنائی دارد. 2⃣دیگر اینکه آنچه ما از اسرار این عالم می دانیم در برابر آنچه نمی دانیم همانند قطره ای است در برابر دریا و ذره کاهی است در مقابل یک کوه عظیم، که اگر درست بیندیشیم حتی نام علم و دانش نمی توان بر آن گذاشت . ❗تا بدانجا رسید دانش من - که بدانستی که نادانم 🔴بنابراین در واقع ما تسبیح و حمد این موجودات را هر چند دانشمند باشیم نمی شنویم چرا که آنچه را می شنویم تنها یک کلمه است از یک کتاب بزرگ و روی این حساب می توان به صورت یک حکم عمومی خطاب به همه جهانیان گفت شما تسبیح و حمد موجودات عالم هستی را که به زبانحال دارند درک نمی کنید، زیرا آنچه درک می کنید بقدری ناچیز است که به حساب نمی آید. 🔶3 - بعضی از مفسران نیز احتمال داده اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات در اینجا ترکیبی از زبان ((حال )) و ((قال )) یا به تعبیر دیگر ((تسبیح تکوینی )) و ((تشریعی )) باشد، چرا که بسیاری از انسانها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می گویند و همگی ذرات موجودات نیز با زبانحالشان از عظمت و بزرگی خالق بحث می کنند. ❗️گر چه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می باشند. 🔷ولی چنانکه پیدا است تفسیر دوم با آن شرح که بیان کردیم از همه دلچسب تر است . 🔴برگرفته از تفسیر شریف نمونه،ایت الله العظمی مکارم،ج12 ص134
⁉️سوال چرا خداوند آنچه را که به واسطه پیامبران به مردم ابلاغ می شد مستقیما به تک تک افراد ابلاغ نفرمود حال چه با وحی یا الهام و نظایر آن؟ 🔷پاسخ: ❗️برای دریافت وحی، وارتباط مستقیم با خداوند انسان ها باید به سطحی از کمال برسند. این کمال امری نیست که به کسی بدون دلیل داده شود بلکه حالتی وجودی است که وجود انسان بر اثر انتخاب های خود، به آن می رسد. به عبارت دیگر، همان طور که بدون ورزش نمی توان بدن ورزیده ای داشت، بدون اعمال و رفتار نیکو و انتخاب افعال نیکو، نیز نمی توان به کمال رسید. بنابراین این چنین نیست که خداوند مانعی ایجاد کرده باشد بلکه این انسان ها هستند که با تلاش خود باید به این سطح از کمال برسند که مخاطب چنین پیامی واقع شوند. 🔷خداوند پیام های خود را به کسی داده است که امکان دریافت آنها را دارد و او نیز آنها را در اختیار ما قرار داده است. ❗️ایت الله مکارم چنین می اورد: «شرط نبوت ( و دریافت وحی)قبل از هرچیز آمادگی روحی،پاکی ضمیر،سجایای اصیل انسانی،فکر بلند،واندیشه ی قوی وبالاخره تقوی وپرهیزگاری فوق العاده در مرحله ی عصمت است ووجود این صفات،مخصوصا امادگی برای مقام عصمت،چیزی است که جز خدا نمیداند،به همین دلیل انتخاب نبی به دست خداست وخدا میداند این مقام را در چه جایی قرار دهد 📚تفسیرنمونه،ج5،ص430 ❗️از این بیانات به دست می اید که چرا تنها افرادی خاصی از نوع بشر شایستگی دریافت وحی و به نبوت رسیدن را داشته اند و چرا دیگر افراد بشر به این مقام نرسیدند 🔶به بیان دیگر: «خداوند با علم ازلی ومطلق خود میدانست که عده ی خاصی از بندگانش با اختیار خود بیش از دیگران ودر بالاترین حد ممکن از استعداد خود بهره برداری میکنند ومسیر تکامل را می پیمایند ❗️علم خداوند به این شایستگی ومنزلت این افراد که با اختیار خودشان فراهم شده،سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند وتفضلأ پاداش انان را در قالب پیامبری عطا نماید وانان را از علم واراده ای برخوردار کند که به واسطه ی ان به مصونیت کامل برسند» 📚ادب فنای مقربان،ایت الله جوادی املی ج3 ص256 ❗️اعطای نبوت به افراد و دریافت وحی معلول شایستگی انان است واین اعطا بدون حساب نیست واین معنا در بخشهای اغازین دعای ندبه امده است : «خداوندا تو رو سپاس......تو با آنها(اولیاءت)شرط نمودی که نسبت به زینت ها ومنزلت های دنیوی بی اعتنا باشند وانها نیز این شرط را پذیرفتند وچون میدانستی به این شرط عمل خواهند کرد،انان را پذیرفتی ومقرب خود ساختی وفرشتگان را بر انها نازل کردی و با وحی خود انان را گرامی داشتی واز علم بی کران خود بهره ها دادی» 📚دعای ندبه،مفاتیح الجنان،ص704 ❗️چنانکه امام صادق فرمود: «خداوند انسانهایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد وتولد انان را پاک وبدنهای انان را پاکیزه گردانید ،نه بخاطر طلبی که از خداوند داشته باشند،بلکه از انجا که خداوند در هنگام خلقت میدانست که از او فرمانبرداری میکنند واو را عبادت میکنند وهیچ گونه شرکی به او روا‌ نمیدارند پس اینان به واسطه ی فرمانبرداری از خداوند به این کرامت ومنزلت والا در نزد خدا نایل شدند» 📚بحارالانوار،ج10،ص170
⁉️سوال سوالی است که چند وقت است ذهن منو مشغول کرده .می دونیم هر چه علم پیشرفت می کنه مسائل تازه ای ایجاد میشه که حکم اون تو روایات نیومده مثلا تلقیح مصنوعی،پیوند اعضا و ...با قوانینی که واسه 1400 سال پیشه چطور میشه نیازهای روز رو پاسخ داد 🔷پاسخ: ❗️در روایات ما آمده است که هیچ مساله ای نمی باشد مگر انکه حکم آن در قرآن یا سنت بیان شده است 📚بحار الانوار ج2 ص168 باب 22 ❗️با این توضیح درباره اشکال شما چنین می گوییم: 🔶« اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزیی داشت و برای هر موضوعی حکم کاملا مشخصی و جزیی تعیین کرده بود جای این اشکال بود اما با توجه به اینکه در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلی و بسیار وسیع و گسترده ای وجود دارد که می تواند بر نیازهای متغیر منطبق شود و پاسخگوی انها باشد دیگر جایی برای این ایراد نیست 🔷مثلا با گذشت زمان یک سلسله قراردادهای جدید و روابط حقوقی در میان انسانها پیدا می شود که در عصر نزول قرآن هر گز وجود نداشته است مثلا در آن زمان بیمه با شاخه های متعددش موجود نبوده است و همچنین انواع شرکت هایی که در عصر و زمان ما بر حسب احتیاجات روز به وجود امده ولی با این حال یک اصل کلی در اسلام داریم به عنوان لزوم وفای به عقد و عهد 📓مائده 1 ❗️که همه این قراردادها را شامل میشود .بنابراین قانون کلی در این زمینه ثابت است هر چند مصداقهای آن در تغییر هستند و هر روز ممکن است مصداق جدیدی برای آن پیدا شود . 🔷مثال دیگر اینکه ما قانون مسلمی در اسلام داریم به نام قانون لا ضرر که بوسیله ان می توان هر حکمی را که سرچشمه ضرر و زیان در جامعه اسلامی گردد محدود ساخت و بسیاری از این نیاز ها را بر طرف نمود . ❗️گذشته از این مساله لزوم حفظ نظام جامعه،وجوب مقدمه واحب،مساله تقدیم اهم بر مهم نیز در موارد بسیار گسترده ای پاسخگوی نیاز ها می باشد » 📚تفسیر نمونه ج17 ص346 ❗️این قواعد کلی که پاسخگوی کلیه نیازها تا روز قیامت می باشد به عنوان قواعد فقهی یاد می شود که همه انها ریشه در ایات قران و روایات اهل بیت دارد . ❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی این قواعد را در حدود 30 قاعده خلاصه کرده ودر کتاب خود« القواعد الفقهیه» مفصلا در مورد انها بحث می کنند .
⁉️سوال خدا تو قران می فرماید: بندگانم بشارت بده انهایی که سخنان را می شنوند و از بهترین انها تبعیت می کنند( زمر18) منطق قران این منطقه چرا پس به ما میگید تو کانال های ضد دین نریم یا تو اسلام خوندن کتب و مطالب گمراه کننده حرام است لطفا راهنمایی کنید 🔷پاسخ: 🔶بحث در ایه مورد استناد شما مربوط به سخنانی است که امید هدایت در آن باشد .هر گاه بعد از بررسی و دقت ثابت شد که فلان کتاب یا فلان مطلب گمراه کننده است دیگر از موضوع این دستور اسلام خارج می شود .اسلام هرگز اجازه نمی دهد که مردم در راهی که نادرست بودنش بثبوت رسیده گام بگذارند. 🔴البته تا زمانی که این امر بر کسی ثابت نشده و به اصطلاح در حال تحقیق از مذاهب مختلف برای پذیرش دین صحیح است می تواند همه این کتب و مطالب را مورد بررسی قرار دهد ولی بعد از ثبوت مطلب باید آن را به عنوان یک ماده سمی از دسترس این و آن خارج کرد» 📚تفسیر نمونه ج19 ص417 🔷در کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی چنین آمده است: ❗️اسلام دین علم و دانش است؛ و این دین آسمانى، انسانها را به فرا گرفتن علوم و توسعه بخشیدن و همگانى ساختن آن تشویق مى کند. تکامل و پیشرفت فرد و اجتماع را در فرا گرفتن دانش مى داند; ولى در عین حال اسلام به یک نکته اساسى توجّه کامل دارد و آن نکته این است که همان طور که باید جامعه را از عوامل خطرهاى مادّى مانند بیمارى هاى واگیردار حفظ کرد، باید ازعوامل انحراف هاى فکرى و معنوى نیز حفظ نمود. 🔶در تمدّن ماشینى امروز، افراد آزاد هستند که هر نوع عقیده و فکر و انحرافى را تا آن جا که مخلّ به نظام مادّى اجتماع نیست، بپذیرند؛ ولى در اسلام این طور نیست. ❗️اسلام مى خواهد جامعه اى به وجود آورد که در مسیر تکامل معنوى و اخلاقى پیش برود. این کار میسّر نمى شود جز از این راه که با عوامل انحراف فکرى و اخلاقى مبارزه کند و نگذارد این عوامل بر زندگى مردم مسلّط شود. 🔷با توجّه به این اصل اساسى، بخوبى معلوم مى شود که چرا اسلام، خواندن کتب گمراه کننده را که به عقاید و افکار صحیح و یا به اخلاق سالم لطمه مى زند، ممنوع ساخته است. ❗️اگر خواندن این نوع کتب و نوشته ها براى همگان آزاد باشد، مردم چه تضمینى براى نگهدارى افکار و اخلاق خود از انحراف دارند؟ هرگز نباید قدرت تلقین و تبلیغ را نادیده گرفت و چه بسا این نوع نوشته ها از راه تلقین و تبلیغ، مسیر زندگى افراد را بکلّى منحرف سازند; چه بسیارند جوانانى که بر اثر کتب منحرف کننده و رمان هاى عشقى و جنایى رسوا و خطرناک، در پرتگاه فساد و سقوط اخلاقى افتاده اند. 👌به این علل یاد شده است که اسلام اجازه نداده کتب گمراه کننده، بطور آزاد در اجتماع نشر شود و مورد مطالعه همگان قرار گیرد; ولى بر همین اساس که این دین طرفدار علم و دانش است، خواندن و مطالعه این گونه کتاب ها را بر دانشمندانى که قدرت دارند حقّ و باطل را با میزان عقل تواناى خود از هم بشناسند، حرام نکرده است. دانشمندان نه تنها مى توانند این گونه کتاب ها را مورد مطالعه قرار دهند، بلکه بر دانشمندان اسلامى مطالعه آنها واجب و لازم است تا بتوانند منطق مخالفان را که در این کتب آمده است به دست آورند و با آن مبارزه کنند و چگونگى منطق و راه و روش تبلیغ دشمنان را بشناسند و از راه صحیح و موثّر در مبارزه با آن بکوشند. ❗️در تاریخ اسلام مذاکرات زیادى میان پیشوایان دینى و طرفداران عقاید غیر اسلامى واقع شده که مولّفینى از قبیل مولّف کتاب «احتجاج طبرسى» به جمع آورى این نوع بحث ها پرداخته اند; و این خود نمونه اى از این است که تحریم «کتب ضالّه» در اسلام به معناى کشتن آزادى فکر و مخالفت با دانش نیست; و پیشوایان دینى همواره این گونه عقاید را از راه منطق و بحث آزاد پاسخ گفته اند، نه از راه ایجاد اختناق فکرى و عقیده اى» 📚برگرفته از کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی ،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص337
⁉️سوال ایا اقتدا به اهل سنت در نماز کار درستیه با توجه به اینکه در امام جماعت عدالت شرط است 🔷پاسخ: ❗️شرکت در نماز جماعت اهل تسنن خصوصا در مکه و مدینه چند فلسفه و دلیل عقلی و شرعی به همراه دارد و بر اساس آن اکثر فقها به جواز شرکت در نمازهای جماعت اهل تسنن فتوا داده اند و شرط عدالت در این مورد ساقط است 🔶شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسائل الشیعه بابی را گشوده است تحت عنوان:« باب در استحباب اقامه نماز جماعت پشت سر ( اهل سنت) که اقتدا به انان جایز نیست جز در صورت تقیه » 📚وسائل الشیعه ج8 ص299 باب 5 🔷امام صادق فرمود: « کسی که با انان در صف اول نماز بگزارد مانند آن است که با رسول الله در صف اول نماز گزارده است» 📚الفقیه ج1 ص382 📚امالی،ص300 🔷در روایت دیگر تعبیر شده است که این نماز خواندن ثواب جهاد کردن در راه خدا را دارد 📚التهذیب ج3 ص277 🔶در باره اهداف این حکم می توان چنین گفت: 1⃣اتهام ها از شیعیان بر طرف می شود و توطئه ها بر علیه انان با حضور در جماعت انان مرتفع می شود و حتی انگشت اتهام به سوی اهل سنت دراز می شود که چرا با این برخورد منطقی شیعیان شما با انها برخوردهای غیر منطقی دارید 2⃣شرکت نکردن شیعیان در نماز جماعت انان و یا خارج شدن انان در هنگام نماز از مساجد موجب وهن تشیع بوده که جایز نیست 3⃣در شرایط فعلی که دشمنان اسلام و مسلمین در صدد هستند که با تکیه بر عقاید مذهبی میان فرقه های مختلف جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند شرکت نکردن در نمازهای جماعت بهانه لازم را در اختیار بد خواهان و دشمنان اسلام خواهد داد که به مصلحت مسلمین و شیعیان نیست Rahnamye_Behesht
⁉️سوال اگر بریم برزخ بهشتی می تونیم با پدر ومادر مون که از دنیا رفتن و ادم های خوبی بودن ارتباط بگیریم 🔶پاسخ: ❗️در روایات ما امده است که برزخیان بهشتی با یکدیگر دیدار داشته و از این دیدار نیز شاد و خرسند می شوند. 🔷در روایتی امده است که حماد بن عثمان از امام صادق سوال می کند در مورد برزخیان . امام در پاسخ چنین فرمود: « ارواح مومنین در برزخ با یکدیگر دیدار دارند و یکدیگر را کاملا می شناسند و از هم سوال می کنند» 📚المحاسن،ج1 ص178 🔷ودر روایت دیگر فرمود: « ارواح مومنین در حجراتی در بهشت برزخی هستند .از غذاها و نوشیدنی های بهشتی استفاده کرده و با یکدیگر در بهشت ملاقات می کنند( وخرسند می شوند) .ارواح کافران نیز در دوزخ برزخی بوده از غذا و نوشیدنی های جهنم استفاده کرده و یکدیگر را ملاقات می کنند( واین ملاقات مایه عذاب انها است» 📚 بحار الانوار ج6 ص234 🔷و فرمود: « ارواح مومنان در کوه های رضوی ال محمد را می بینند و از خوراکی ها و نوشیدنی های انان بهره مند میشوند ودر مجالسشان با انان به گفتگو می پردازند» 📚همان مدرک ص243 🔶وباز فرمود: « وقتی یک شخص از دنیا می رود ارواح دیگران نزد او امده و از انان درباره کسانی که از دنیا رفته اند یا هنوز زنده اند سوال می کنند .پس اگر گفت زنده است به او امیدوار میشوند ولی اگر گفت مرده است می گویند سقوط کرده است( زیرا اگر سقوط نکرده بود و به عذاب الهی دچار نشده بود نزد ما بود) سپس به یکدیگر می گویند او را ترک کنید و بگذارید تا از سختی های مرگ آرامش یابد» 📚الکافی ج3 ص244