eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🗯ادامه پاسخ: 🗯اما اگر رهبری اجازه نداده اند به آن دلیل است که استنباط ایشان این است که مصلحت اهم در پوشش است نه در ترک حجاب و طبیعی است که اختلاف مراجع امری عادی است که در گذشته پاسخ داده ایم که می توانید کلید واژه « معذور» را در کانال سرچ کنید. ❗️انچه برای ما مهم بود رفع اتهام و توهین از مرجع عالی قدر،استاد بزرگوار ایت الله العظمی مکارم شیرازی بود که انچه امد برای هر منصفی کافی است . 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال چرا پیامبر دارای همسران متعدد بوده اند این مساله سبب شده که دشمنان این روز ها بر اسلام هجمه وارده کرده و حمله کنند 🗯پاسخ ❗️در تفسیر شریف نمونه چنین آمده است: 🔶« ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف، براى حل یک سلسله مشکلات اجتماعى و سیاسى در زندگى او بوده است. ❗️زیرا مى دانیم: هنگامى که پیامبر نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدت ها جز عده محدود و کمى به اوایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبایل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند. 🗯و باید از تمام وسایل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛ 🔷زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را، همواره از خود مى دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناهمى شمردند. 👌قراین زیادى در دست داریم که: نشان مى دهدازدواجهاى پیامبرلااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است. ❗️و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده است. 🔵بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است. 👌روشن است، کسى که در سن 25 سالگى که عنفوان جوانى او بوده، با حضرت خدیجه ازدواج مى کند و تا 53 سالگى تنها به همین یک زن قناعت مى نماید و به این ترتیب، دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و به سن کهولت مى رسد و بعد به ازدواج هاى متعددى دست مى زند، حتماً دلیل و فلسفه اى دارد و با هیچ حسابى آن را نمى توان به انگیزه هاى علاقه جنسى پیوند داد. ❗️زیرا با این که مساله ازدواج متعدد در میان عرب در آن روز، بسیار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى رفته و هیچگونه محدودیتى براى گرفتن همسر قایل نبودند، براى پیامبرازدواجهاى متعدد در سنین جوانى نه مانع اجتماعى داشت و نه شرایط سنگین مالى و نه کمترین نقصى محسوب مى شد. 👌جالب این که: در تواریخ آمده است اکثریت همسران او، همه زنان بیوه بودند که طبعاً نمى توانستند از جنبه هاى جنسى چندان تمایل کسى را برانگیزند. 📚بحار الانوار ج22 ص191 و192 ❗️حتى در بعضى از تواریخ، مى خوانیم: پیامبر با زنان متعددى ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز با آنهاآمیزش نکرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبایل قناعت کرد. 📚همان مدرک 🗯آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات مى کردند که زنى از قبیله آنان به نام همسر پیامبر نامیده شده، و این افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به این ترتیب، رابطه و پیوند اجتماعى آنها با پیامبر محکمتر، و در دفاع از او مصممتر مى شدند. ❗️ از سوى دیگر، با این که پیامبر مسلماً مرد عقیمى نبود ولى فرزندان کمى از او به یادگار ماند، در حالى که اگر این ازدواجها به خاطر جاذبه جنسى این زنان انجام مى شد، باید فرزندان بسیارى از او به یادگار مانده باشد. 👌گر چه دشمنان اسلام، خواسته اند ازدواجهاى متعدد پیامبر اسلام را دستاویز شدیدترین حملات مغرضانه قرار دهند، و از آن افسانه هاى دروغین بسازند، ولى سن بالاى پیامبر به هنگام این ازدواجهاى متعدد از یک سو، و شرایط خاص سنى و قبیله اى این زنان از سوى دیگر، و قراین مختلفى که در بالا به قسمتى از آن اشاره کردیم، از سوى سوم، حقیقت را آفتابى مى کند و توطئه هاى مغرضان را فاش مى سازد 📚برگرفته از تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج17 ص381 🗯پرسمان اعتقادی
⁉️سوال نظر علما سابق در مورد ولایت فقیه چیه ایا اونا هم ولایت فقیه رو قبول داشتن یا اولین بار توسط امام ابداع شد 🔶پاسخ ❗️موضوع ولایت فقیه از سابقه طولانی در آموزهای اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار است .از ابتدای عصر غیبت فقیهان و اندیشمندان اسلامی به دلیل احساس نیاز در مورد رهبری جامعه اسلامی با استناد به ایات و روایات اسلامی به مساله ولایت فقیه اهمیت داده اند 🔷مرحوم نراقی می نویسد: « ولایت فقیه فی الجمله بین شیعیان اجماعی است و هیچ یک از فقها در آن اشکال نکرده اند» 📚عوائد الایام،ص186 📍ابن ادریس از فقهای قرن ششم هجری می نویسد: « ائمه همه اختیارات خود را به فقهای شیعه واگذار کرده اند» 📚سرائر ج2 ص25 🔶محقق کرکی از فقهای بزرگ شیعه در سده دهم نیابت عامه فقیه جامع الشرایط از امام معصوم را اتفاقی اصحاب دانسته و فقدان چنین ولایتی را مایه معطل ماندن امور شیعیان قلمداد کرده است 📚رسائل محقق کرکی،ج1 ص142-143 ❗️فقیه بزرگ و نامدار شیعه مرحوم نجفی نیابت فقیه عادل را در جمیع مناصب امری مسلم نزد عالمان شیعه می داند و می گوید: « کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین را نفهمیده است» 📚جواهر الکلام،ج21 ص396 🔷فقیه متبحر اقا رضا همدانی چنین می گوید: « اشکال و تردید در نیابت فقیه جامع الشرایط از امام در حال غیبت روا نیست» 📚مصباح الفقیه ج14 ص291 🔷شیخ مفید اقامه حدود را در عصر غیبت که از شوون فقیه و جامعه اسلامی است لازم می داند و می گوید: « اقامه کردن حدود وظیفه امامان معصوم و کسانی است که امامان به انان واگذار کرده اند که انان به فقها واگذار کرده اند» 📚المقنعه ص810 🔷مرحوم سلار می گوید: « ائمه اقامه حدود و حکم کردن بین مردم را به فقها واگذار کرده اند» 📚المراسم النبویه،ص261 ❗️جهت پرهیز از اطناب از ذکر کلمات سایر فقها در لزوم ولایت فقیه خود داری می کنیم .
⁉️سوال طبق عقائد أهل تشيع و مطالب كانال خودتون نه دهم دين تقيه است. ميشه بفرماييد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در چه مورد از أمور اسلام و قرآن تقيه كردند با ذكر جزييات 🔷پاسخ: ❗️در تفسیر نمونه چنین امده است: «ممکن است در هنگام مطالعه آیه39 سوره«احزاب» این نکته به نظر برسد که براى انبیاء هرگز تقیه کردن در ابلاغ رسالت جایز نیست; زیرا قرآن مى گوید: «از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند» «وَ لایَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ الله». 👌ولى، باید توجه داشت: «تقیه» انواعى دارد، تنها یک نوع از آن «تقیه خوفى» است که طبق آیه فوق، در مورد دعوت انبیاء و ابلاغ رسالت، منتفى است. 🔷ولى تقیه، اقسام دیگرى نیز دارد، از جمله «تقیه تحبیبى» و «پوششى» است. 🔷منظور از «تقیه تحبیبى»، آن است که گاه، انسان براى جلب محبت طرف مقابل، عقیده خود را مکتوم مى دارد، تا بتواند نظر او را براى همکارى در اهداف مشترک جلب کند. 🔴و منظور از «تقیه پوششى»، آن است که گاه، براى رسیدن به هدف باید نقشه ها و مقدمات را کتمان کند; چرا که اگر برملا گردد، و دشمنان از آن آگاه شوند، ممکن است آن را خنثى کنند. ❗️زندگى انبیاء، مخصوصاً پیامبر اسلام پر است از این گونه تقیه ها، زیرا مى دانیم در بسیارى از مواقع، هنگامى که به سوى میدان نبرد حرکت مى کرد مقصد خود را مخفى مى داشت، نقشه هاى جنگى او کاملاً در خفا کشیده مى شد، و استتار، که نوعى از تقیه است، در تمام مراحل اجرا مى گشت. ❗️گاه، براى بیان حکمى از روش مرحله اى که نوعى از تقیه است، استفاده مى کرد. فى المثل، مساله «تحریم ربا» یا «شرب خمر» در یک مرحله بیان نشد، بلکه، به فرمان خدا در چندین مرحله صورت گرفت یعنى از مراحل سبکتر شروع شد، تا به حکم نهایى و اصلى رسید. ❗️به هر حال تقیه، معنى وسیعى دارد که همان «پوشاندن واقعیتها براى پرهیز و اجتناب از به خطر افتادن هدفها است» و این چیزى است که در میان همه عقلاى جهان، وجود دارد و رهبران الهى هم براى رسیدن به هدفهاى مقدسشان، در پاره اى از مراحل، آن را انجام مى دهند، چنان که در داستان حضرت ابراهیم قهرمان توحید، مى خوانیم: 🔶او مقصدش را از ماندن در شهر در آن روز که بت پرستان براى مراسم عید به خارج شهر مى رفتند، مکتوم داشت، تا از یک فرصت مناسب، براى در هم کوبیدن بتها استفاده کند. ❗️و نیز «مومن آل فرعون»، براى این که: بتواند در مواقع حساس به موسى کمک کند، و او را از قتل نجات دهد، ایمان خود را مکتوم مى داشت. و به همین جهت، قرآن از او به عظمت یاد کرده، به هر حال، تنها تقیه خوفى است که بر پیامبران مجاز نیست نه انواع دیگر تقیه. 📚تفسیر نمونه ج17 ص333 🔴در منابع اهل سنت مواردی یافت می شود که پیامبر گرامی تقیه می کردند. 🔷بخاری از عایشه نقل می کند: « شخصی به درب خانه پیامبر آمد و اجازه ورود خواست .پیامبر فرمود او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره ای است ،یا فرمود بد برادر عشیره ای است . ❗️هنگامی که وارد خانه شد پیامبر با او به نرمی صحبت کرد عایشه گفت ای رسول خدا قبل از ورود شخص به خانه او را مذمت کردید ولی الان با او به نرمی صحبت می کنید؟ 🔷حضرت فرمود:« ای عایشه بدترین مردم بدترین مردم نزد خدا کسی است که مردم او را رها کرده یا وداع نمایند( لذا من با او تقیه کردم)» 📚صحیح بخاری ج8 ص38 ❗️باز بخاری نقل می کند که پیامبر به عایشه فرمود: « ایا ندیدی قوم خود را هنگامی که کعبه را بنا کردند بر قواعد ابراهیم اکتفا نمودند؟ 🔷عایشه گفت: ایا شما انها را بر قواعد ابراهیم باز نمی گردانی؟ ❗️پاسخ داد: اگر نبود که قومت تازه از کفر به اسلام گرویده اند این کار را انجام می دادم( اما از باب تقیه مداراتی چنین نمی کنم)» 📚صحیح بخاری ج2 ص179 🔴ویا نقل می کنند که ابوبکر در نزد پیامبر تقیه کرد نوشته اند: « بین مکه و مدینه پیامبر همراه ابوبکر بر یک شتردسوار بودند و قبلا ابوبکر بین مکه و شام رفت و آمد داشت و راه را می شناخت .وقتی از ابوبکر پرسیدند این کسی که همراهت است چه کسی است ابوبکر در پاسخ گفت این راهنمای من است» 📚طبقات ابن سعد،ج1 ص234 📚مسند احمد،ج3 ص122 📚فتح الباری ج7 ص196( نقل از سوالات ما،تهرانی،ص660) t
⁉️سوال کلیپی در فضای مجازی و کانال های معاند در حال پخش است که در آن یک روحانی به نقل از کتاب بِحار الانوار میگوید حدیث نورانیت که سلمان و ابوذر میرن پیش علی ع که ای علی پرده را کمی کنار بزن و خودت را به ما نشون بده که علی ع میگه من کسیم که ابراهیم را از اتش و یونس رع از شکم ماهی بیرون کشیدم خضر معلم موسی منم و از توسل موسی به علی ع میگه لطفا روشنگری کنید 🔷پاسخ : ❗️مضمون سخنان شما را علامه مجلسی در بحار الانوار نقل می کند. 📚بحار الانوار ج26 ص5 🔷بخش مورد اشکال در روایت چنین امده است که حضرت علی فرمود: « من کسی هستم که نوح را به اذن خداوند بر کشتی حمل کردم،من کسی هستم که یونس را از شکم ماهی به اذن خداوند نجات دادم،من کسی هستم که موسی را از دریا به اذن خداوند عبور دادم،من کسی هستم که ابراهیم را به اذن خدا از آتش نجات دادم و آن را تبدیل به گلستان کردم من خضر معلم موسی هستم ...» 🔷دو نکته: 1⃣این روایت به صورت مرسل نقل شده و سند کاملی ندارد 2⃣علامه مجلسی در تبیین روایت می گوید: 🔷« اگر فرض بگیریم که این خبر صحیح است باید گفت مراد آن است که انبیا با استشفاع و توسل به انوار اهل بیت از سختی ها و آزمایش ها رهایی پیدا می کردند ( وعلوم خداوند به انان افاضه میشده است )چنان که روایات صحیحی بر این مطلب است (نه انکه مثلا حضرت علی عینا در صحنه حضور داشته و‌ انبیا را نجات می داده است)» 📚بحار الانوار ج26 ص7 ❗️به بیان دیگر: « به فرض صحت روایت مراد آن است که نوح با توسل به اهل بیت از طوفان نجات یافت.یونس با توسل به اهل بیت از شکم ماهی نجات یافت.موسی با توسل به انان از دریا نجات یافت.ابراهیم با توسل به انان از اتش نجات یافت.خضر با توسل به انان علومش را دریافت کرد تا توانست استاد موسی شود...»
⁉️سوال لطفا صریح و بی پرده نظر خود را راجع به فتوحات اسلامی بگویید ایا شیعه موافق بوده یا مخالف ؟ 🔶پاسخ ❗️فتوحات صورت گرفته توسط خلفا به هیچ عنوان مورد تایید شیعه نبوده است از چند جهت: 1⃣تضاد فرهنگ فتوحات با هدف بعثت پیامبران: 🔶سیره پیامبران گواهی می دهد که انان برای رهانیدن انسان ها از تاریکی ها و گمراهی ها مبعوث شده اند.در هیچ یک از ایات قرانی در توصیف پیامبران خصوصا پیامبر اسلام سخن از کشورگشایی انان نیست و نفرموده :« ما تورا برای کشور گشایی فرستادیم» 🔶بلکه به عکس در قران می فرماید: « ما تورا رحمت برای جهانیان فرستادیم» 📓انبیا107 ❗️هدف پیامبران گسترش عدالت و تربیت مردم بوده است نه تاسیس امپراطوری و فتوحات 🔷شهید مطهری چنین می گوید: « پیامبر اصلا وصیت نکرد که پس از من فتوحات کنید با آن که انواع وصیت ها را کرد» 📚حماسه حسینی ج3 ص20 2⃣لزوم دفاعی بودن سیاست نظامی جامعه اسلامی : 🔷پیامبر گرامی اگر در مدت ده سال نخست هجری ناچار تن به برخی جنگ ها دادند با سه توجیه تمام انها دفاعی بود: 🔶1- پاسخ به تجاوزها و فشارهای ناجوانمرادانه مشرکان مانند جنگ بدر ،احد،خندق 🔶2- تنبیه افراد ستمگری که مسلمانان یا سپاه تبلیغی انها را در بیابان ها در نقاط دور دست کشته و یا با شکستن میثاق خود هستی اسلام را به خطر می انداختند جنگ هایی که با طوائف سه گانه یهود و ...از این قبیل بود 🔶3 خنثی سازی جنب و جوش هایی که در میان قبائل در حال شکل گیری بود و در صدد بودند با جمع اوری سلاح و سرباز مقدمات حمله به مسلمین را فراهم کنند 3⃣عدم برابری امار کشتگان دشمنان در غزوات پیامبر و فتوحات که در ادامه می اید 4⃣این فتوحات همراه با مخالفت اهل بیت بوده است . 🔶امیر مومنان فرمود: « مسلمان نباید در رکاب کسی که به حکم خدا ایمان ندارد و دستور خداوند را درباره غنائم جنگی رعایت نمی کند جهاد کند اگر در چنین جهادی شرکت کند دشمن ما را در غصب حقوق ما و ریختن خون ما یاری داده و. مرگ او همانند مرگ دوران جاهلیت است» 📚الخصال،ص625 ❗️در روایت دیگر جنگ بدون اذن وحضور امام تعبیر شده است که همانند گوشت مردار و خون و خوک حرام است 📚الکافی ج5 ص23 ❗️صاحب جواهر می گوید: « جنگ بدون حضور امام سبب زیر سوال رفتن مشروعیت چنین جنگی است» 📚جواهر الکلام ج21 ص11 ❗️حضرت امام می گوید: « هیچ دلیلی بر این که فتوحات به دستور امام معصوم و یا با اذن او صورت گرفته وجود ندارد» 📚کتاب البیع ج3 ص108 ❗️البته باید توجه کرد که اگر در برخی جنگ ها حضرت. امیر مشورتی می دادند از دو جهت بوده است: 1- کیان اسلام در خطر بوده به گونه ای که اگر مشورت داده نمیشد اسلام از بین می رفت 2- جهت جلوگیری از کشتار و غارت بیشتر مردم بی گناه توسط افراد به ظاهر مسلمان بوده است 5⃣نقش تخریبی فتوحات در مخدوش ساختن چهره اسلام: 🔶در جنگ ذات العیون 1000 انسان توسط خالد بن ولید کور شدند 📚تاریخ طبری ج2 ص322 🔶همان فرد در یک روز سی هزار نفر را کشت ( جنگی تحت فرماندهی خالد) 📚الکامل فی التاریخ،ج2 ص240 🔶در جنگی دیگر در یک روز چهل هزار نفر را کشتند 📚تاریخ طبری ج2 ص424 🔶در جنگی دیگر در یک روز هفتاد هزار نفر را کشتند 📚تاریخ ابن خلدون ج2 ص509 🔶و جنگ انها برای اب و غذا بود 📚سیر اعلام النبلائ،ج3 ص32 ⁉️ایا با این جنایات می توان از فتوحات دفاع کرد 🔴البته ما در گذشته اورده ایم که ایرانیان به زور اعراب مسلمان نشدند و انان تنها ایران را فتح کردند.ایرانیان سالها بعد با تحقیقات دانشمندان خودشان مسلمان شدند که می توانید کلید واژه« دلیران» را در کانال سرچ کنید
⁉️سوال ماجرا زید و پیامبر چی بوده ؟ ایا راسته که پیامبر عاشق زینب شده بود بعد زید رو وادار کرد تا زنش رو طلاق بده و خودش زینب رو بگیره 🔷پاسخ ❗️ برای رسیدن به پاسخ به مطالب زير توجه فرماييد: 1⃣زيد بن حارثه، برده بود و پيامبر اسلام او را آزاد كرد. وقتي كه آن حضرت مبعوث شد، زيد را به اسلام دعوت كرد و او هم پذيرفت. پس از آن كه زيد مسلمان شد، پدرش نزد ابوطالب آمد و گفت: اي ابوطالب به برادرزاده ات بگو: يا زيد را بفروشد و يا اين كه آزاد كند. ابوطالب اين درخواست را به پيامبر رساند. پيامبر اسلام فرمود: زيد آزاد است، هر كجا مي خواهد برود. زيد بن حارثه به همراه پدرش نرفت و ماندن در خدمت پيامبر را ترجيح داد. پدر زيد از اين كه او پيامبر را انتخاب كرد، ناراحت شد و به مردم گفت: اي مردم! گواه باشيد كه از اين لحظه به بعد، زيد پسر من نيست. رسول خدا وقتي اين عمل را از پدر زيد ديد فرمود: اي مردم! بدانيد كه زيد پسر من است و از آن به بعد زيد را زيد بن محمد مي گفتند . پيامبر او را دوست مي داشت و جزو اهل بيت پيامبر به شمار مي رفت . 📚فروغ ابدیت،علامه سبحانی ص198 2⃣ در آن زمان رسم اين بود كه اشراف زاده ها و صاحبان مقام، با افرادي كه «برده» و يا «آزاد شده» بودند ازدواج نمي كردند. زينب، دختر عمه پيامبر اسلام و نوه عبدالمطلب بود. اينگونه دخترها اشراف زاده به حساب مي آمدند و زيد بن حارثه برده آزاد شده و پسر خوانده بود. آداب و رسوم آن زمان اجازه نمي داد كه اينگونه جوانان با هم ازدواج كنند. مأموريت اصلي پيامبر هدايت مردم به راه خدا و شكستن سنت ها و آداب جاهلي آن زمان بود. پيامبر اسلام شخصا به منزل دختر عمه اش رفت و از او براي زيد خواستگاري كرد . 📚همان مدرک ص521 ❗️وقتي كه پيامبر مسأله خواستگاري را مطرح كرد، درآغاز زينب و برادرش چنين تصور كردند كه پيامبر براي خودش مي خواهد و هر دو هم راضي شدند ؛ ولي وقتي كه فهميدند براي زيد بن حارثه خواستگاري مي كند قبول نكردند و زينب گفت: من از او برترم 📚تفسیر نمونه ج17 ص316 🔷در اين باره آيه آمد و اعلام كرد كه هيچ زن و مرد مؤمني حق ندارد در برابر درخواست پيامبر از خود استقلال نشان بدهد 📓احزاب36 ❗️پس از نزول اين آيه زينب و برادرش عبدالله رضايت دادند و زينب همسر زيد شد و به اين ترتيب، يكي از سنت هاي جاهلي و باطل مردم آن زمان، با اين ازدواج باطل شد و مردم فهميدند كه از نظر اسلامي هيچگونه عيبي نيست در اين كه يك اشراف زاده با يك برده آزاد شده ازدواج كند. اين ازدواج دوام نياورد و به طلاق منجر شد. پيامبر اسلام بارها زيد را از طلاق دادن نهي كرد ولي اين دو نتوانستند با هم زندگي كنند و از هم جدا شدند. اين جدايي براي دختر عمه پيامبر بسيار سنگين بود چون طلاق دهنده او به ظاهر يك برده آزاد شده است نه يك انسان شريف گرچه از نظر معنوي زيد داراي مقامات بلندي بود ولي به صورت ظاهر يك برده آزاد شده است. 🔷 در قرآن آمده است كه پيامبر به زيد فرمود: «امسك عليك زوجك و اتق الله؛ همسر خود را نگهدار و از خدا بترس» 📓احزاب36 3⃣ در زمان پيامبر اسلام ، يكي از اين رسم ها ي بجاي مانده جاهلي اين بود كه هيچ كس حق نداشت با زن پسر خوانده اش ازدواج كند. آنان زن پسر خوانده را مانند زن پسر واقعي مي دانستند. حال پيامبر اسلام بايد اين رسم را نيز لغو مي كرد. او از سوي خدا مأمور شد كه زينب، دختر عمه اش خويش و همسر طلاق گرفته پسر خوانده اش را به همسري بگيرد تا آن رسم باطل از بين برود. پيامبر هم به دستور خدا زينب را براي خود به همسري گرفت و به اين ترتيب آن رسم هم باطل و لغو شد. ❗️قرآن مي گويد: «وقتي كه زيد بهره خود از همسرش را برد و طلاق داد ما او را به همسري تو درآورديم تا مؤمنان درباره همسران طلاق داده شده پسر خوانده هايشان در سختي نباشند» 📓احزاب37 ❗️این آيه نشان مي دهد كه ازدواج پيامبر با زينب به دستور خدا بوده است تا آن رسم باطل جاهلي از بين برود و بفهمند كه انسان مي تواند با همسر طلاق گرفته پسر خوانده اش ازدواج كند و همسر پسر خوانده؛ مانند پسر واقعي نيست. پيامبر اسلام با اين ازدواج علاوه بر اين كه آن سنت باطل عرب را از بين برد، مشكل زينب را هم حل كرد چون زينب افتخار مي كرد كه به همسري پيامبردر آمده است؛ در حالي كه ديگران رغبتي با ازدواج با او نشان نمي دادند و مي گفتند كه او زن يك برده آزاد شده است و ازدواج انسان هاي شريف با اينگونه طلاق داده شده ها، رسم نبود 🔷با توجه به این بیانات روشن می شود که این جریان هیچ منافاتی با عصمت پیامبر گرامی ندارد 📚پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج7 ص150
⁉️سوال ولایت فقیه مطلقه است یا مقیده؟ چرا میگید ولایت فقیه مطلقه است 🔷پاسخ: ❗️ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال مى شود: 1⃣ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضا، محجورین و ... نیست؛ بلکه شامل زعامت و رهبرى سیاسى و اجتماعى نیز مى شود 2⃣اختیارات «ولى امر» در زمامدارى منحصر به اجراى احکام اولیه و ثانویه نیست؛ به عبارت دیگر وظیفه او، رهبرى جامعه به گونه ای است که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهى، به خوبى تأمین شود و نیازمندى های متنوّع و تغییرپذیر جامعه، در شرایط مختلف تفویت نشود و جامعه از رشد و ترقى باز نماند. ❗️از این رو اگر در شرایط ویژه ای یکى از مصالح و نیازمندى های جامعه با یکى از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنین صورتى «ولى فقیه» باید بین آن دو مقایسه کند. ❗️پس اگر مسأله ای که با حکم اولى در «تزاحم» قرار گرفته، داراى مصلحتى برتر براى جامعه باشد؛ در این صورت ولى فقیه مى تواند آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد. 🔷به عنوان مثال در فقه اسلامى، تخریب مسجد حرام است. اکنون اگر به تخریب مسجدى جهت خیابان کشی حاجت افتاد، چه باید کرد؟ 🔷 دیدگاه مخالف «ولایت مطلقه» بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعى، مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانى که کار به ضرورت نرسد، نمى توان دست به این کار زد؛ 🔷لیکن بر اساس نظریه «ولایت مطلقه»، لازم نیست حکومت اسلامى آن قدر صبر کند که براى جامعه، مشکلات زیادى فراهم شود و کارد به استخوان برسد؛ آن گاه از سر ناچارى و براى خروج از بن بست و انفجار اجتماعى، مسجد را تخریب کرد؛ بلکه در این صورت همیشه از قافله ی تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس، به چنین چیزى راضى نیست. ❗️ از آنچه گذشت روشن مى شود که: 🔷اولاً :ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنى، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعى است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است. 🔷ثانیاً :ولایت مطلقه خود، مقید به قیودى است نه اینکه از هر حیث مطلق باشد. این قیود عبارت از این است که: 🔷یک. او باید مجرى احکام الهى باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل کند؛ بلکه این فلسفه اصلى ولایت فقیه است. 🔷دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند. 🔷سه. در زمانى مى تواند حکم اولى شرعى را موقتاً تعطیل کند که با یکى از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد؛ نه با خواست و میل یا مصلحت شخصى و یا مصلحتى در رتبه فروتر از حکم اولى شرعى. 🔷اکنون اگر واقع بینانه بنگریم، درخواهیم یافت که «ولایت مطلقه» به معنایى که گذشت یکى از مهم ترین راه حل هایی است که اسلام براى خروج از بن بست ها در عرصه ی تزاحم مصالح اجتماعى پیش بینى کرده و بدون آن حکومت با مشکلات زیادى رو به رو خواهد شد. 📚انوار الفقاهه،کتاب البیع،ایت الله العظمی مکارم،ص507 ❗️درباره توضیح احکام اولیه و ثانویه در گذشته بیاناتی داشته ایم که می توانید کلید واژه « ثانویه» را در کانال سرچ کنید 🔷دلیل ولایت مطلقه عام بودن ادله عقلی و نقلی بر لزوم ولایت فقیه است و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است برای فقیه نیز ثابت باشد و ولی فقیه از این نظر هیچ گونه حد و حصری ندارد مگر انکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به فقیه داده نشده است مانند جهاد ابتدایی طبق مشهور 📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح ،ص104 🔷ودر قانون اساسی ما نیز تصریح به ولایت مطلقه فقیه شده است 📚قانون اساسی،اصل57
⁉️سوال تو قران اومده که هر موجودی تسبیح خدا رو میگه ولی ما نمی فهمیم این یعنی چی یعنی اونا جون دادن 🔷پاسخ: ❗️جمعی معتقدند که همه ذرات موجودات این جهان اعم از آنچه ما آنرا عاقل می شماریم یا بیجان و غیر عاقل همه دارای یکنوع درک و شعورند، و در عالم خود تسبیح و حمد خدا می گویند، هر چند ما قادر نیستیم به نحوه درک و احساس آنها پی بریم و زمزمه حمد و تسبیح آنها را بشنویم . ❗️آیاتی مانند « بعضی از سنگها از ترس خدا از فراز کوهها به پائین می افتند» 📓 بقره آیه 74 ومانند : «خداوند به آسمان و زمین فرمود از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آئید، آنها گفتند ما از در اطاعت می آئیم » 📓 فصلت آیه 11 و مانند آن را می توان گواه بر این عقیده گرفت 🔷2-بسیاری معتقدند که این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آنرا زبان حال می نامیم، حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه قال (دقت کنید). 🔴توضیح اینکه : 🔷بسیار می شود به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بی خوابی در چهره و چشم او نمایان است می گوئیم: 🔶 هر چند تو از ناراحتیت سخن نمی گوئی اما چشم تو می گوید که دیشب به خواب نرفتی، و چهره ات گواهی می دهد که از درد و ناراحتی جانکاهی رنج می بری ❗️این زبان حال گاهی آنقدر قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار می دهد و به تکذیب آن برمی خیزد و به گفته شاعر: ❗️گفتم که با مکر و فسون - پنهان کنم راز درون پنهان نمی گردد که خون - از دیدگانم می رود! ❗️این همان چیزی است که علی (علیه السلام ) در گفتار معروفش می فرماید: «هرگز کسی رازی را در دل نهان نمی کند مگر اینکه در لابلای سخنان ناآگاه و صفحه صورتش آشکار می گردد» 📚نهج البلاغه کلمات قصار شماره 26 ❗️از سوی دیگر آیا می توان انکار کرد که یک تابلو بسیار زیبا که شاهکاری از هنر راستین است گواهی بر ذوق و مهارت نقاش می دهد و او را مدح و ثنا می گوید؟ ⁉️آیا می توان انکار کرد که دیوان شعر شعرای بزرگ و نامدار از قریحه عالی آنها حکایت می کند؟ و دائما آنها را می ستاید؟ ⁉️آیا می توان منکر شد که ساختمانهای عظیم و کارخانه های بزرگ و مغزهای پیچیده الکترونیک و امثال آنها، با زبان بیزبانی از سازنده و مخترع و مبتکر خود سخن می گویند، و هر یک در حد خود از آنها ستایش می کنند 👌بنابراین باید قبول کرد که عالم شگرف هستی با آن نظام عجیبش، با آنهمه رازها و اسرار، با آن عظمت خیره کننده اش و با آن ریزه کاریهای حیرت زا همگی ((تسبیح و حمد)) خدا می گویند. ⁉️مگر ((تسبیح )) جز به معنی پاک و منزه شمردن از عیوب می باشد؟ ساختمان و نظم این عالم هستی می گوید خالق آن از هر گونه نقص و عیبی مبرا است . ⁉️مگر ((حمد)) چیزی جز بیان صفات کمال می باشد؟ نظام جهان آفرینش از صفات کمال خدا، از علم بی پایان و قدرت بی انتها و حکمت وسیع و فراگیر او سخن می گوید. 🔷مخصوصا با پیشرفت علم و دانش بشر، و پرده برداشتن از گوشه هائی از اسرار و رازهای این عالم پهناور، این حمد و تسبیح عمومی موجودات آشکارتر شده است . ❗️اگر یک روز آن شاعر نکته پرداز هر برگی از برگهای درختان سبز را دفتری از معرفت کردگار می دانست، دانشمندان گیاهشناس امروز درباره این برگها نه یک دفتر بلکه کتابها نوشته اند، و از ساختمان اسرار آمیز کوچکترین اجزای آن یعنی سلولها گرفته تا طبقات هفتگانه برگ، و دستگاه تنفسی آن، و رشته های آبیاری و تغذیه و سایر مشخصات بسیار پیچیده برگها در این کتابها، بحثها کرده اند. 🔷بنابراین هر برگی شب و روز نغمه توحید سر می دهد و آواز رسای تسبیحش را در درون باغ و جنگل، بر فراز کوهها، در خمیدگی درهها پخش می کند، اما بیخبران چیزی از آن نمی فهمند، خاموشش می شمارند و زبان بسته ! ❗️این معنی برای تسبیح و حمد عمومی موجودات کاملا قابل درک است و نیاز به آن ندارد که ما برای همه ذرات عالم هستی درک و شعور قائل شویم چرا که دلیل قاطعی برای آن در دست نیست و آیات گذشته نیز به احتمال زیاد همان زبان حال را بیان می کند ❗️ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇
❗️ادامه ⁉️پاسخ به یک سؤال ⁉️ولی در اینجا یک سؤال باقی می ماند و آن اینکه اگر منظور از تسبیح و حمد حکایت نظام آفرینش از پاکی و عظمت و قدرت خدا است، و ((صفات سلبیه )) و ((ثبوتیه )) او را شرح می دهد پس چرا قرآن می گوید شما حمد و تسبیح آنها را نمی فهمید؟ اگر بعضی نفهمند حداقل دانشمندان که می فهمند. ❗️ولی این سؤال دو پاسخ دارد: 1⃣نخست اینکه روی سخن با اکثریت مردم نادان و مخصوصا مشرکان است و دانشمندان باایمان که در اقلیت قرار دارند از این عموم، مستثنا هستند که هر عامی استثنائی دارد. 2⃣دیگر اینکه آنچه ما از اسرار این عالم می دانیم در برابر آنچه نمی دانیم همانند قطره ای است در برابر دریا و ذره کاهی است در مقابل یک کوه عظیم، که اگر درست بیندیشیم حتی نام علم و دانش نمی توان بر آن گذاشت . ❗تا بدانجا رسید دانش من - که بدانستی که نادانم 🔴بنابراین در واقع ما تسبیح و حمد این موجودات را هر چند دانشمند باشیم نمی شنویم چرا که آنچه را می شنویم تنها یک کلمه است از یک کتاب بزرگ و روی این حساب می توان به صورت یک حکم عمومی خطاب به همه جهانیان گفت شما تسبیح و حمد موجودات عالم هستی را که به زبانحال دارند درک نمی کنید، زیرا آنچه درک می کنید بقدری ناچیز است که به حساب نمی آید. 🔶3 - بعضی از مفسران نیز احتمال داده اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات در اینجا ترکیبی از زبان ((حال )) و ((قال )) یا به تعبیر دیگر ((تسبیح تکوینی )) و ((تشریعی )) باشد، چرا که بسیاری از انسانها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می گویند و همگی ذرات موجودات نیز با زبانحالشان از عظمت و بزرگی خالق بحث می کنند. ❗️گر چه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می باشند. 🔷ولی چنانکه پیدا است تفسیر دوم با آن شرح که بیان کردیم از همه دلچسب تر است . 🔴برگرفته از تفسیر شریف نمونه،ایت الله العظمی مکارم،ج12 ص134
⁉️سوال چرا خداوند آنچه را که به واسطه پیامبران به مردم ابلاغ می شد مستقیما به تک تک افراد ابلاغ نفرمود حال چه با وحی یا الهام و نظایر آن؟ 🔷پاسخ: ❗️برای دریافت وحی، وارتباط مستقیم با خداوند انسان ها باید به سطحی از کمال برسند. این کمال امری نیست که به کسی بدون دلیل داده شود بلکه حالتی وجودی است که وجود انسان بر اثر انتخاب های خود، به آن می رسد. به عبارت دیگر، همان طور که بدون ورزش نمی توان بدن ورزیده ای داشت، بدون اعمال و رفتار نیکو و انتخاب افعال نیکو، نیز نمی توان به کمال رسید. بنابراین این چنین نیست که خداوند مانعی ایجاد کرده باشد بلکه این انسان ها هستند که با تلاش خود باید به این سطح از کمال برسند که مخاطب چنین پیامی واقع شوند. 🔷خداوند پیام های خود را به کسی داده است که امکان دریافت آنها را دارد و او نیز آنها را در اختیار ما قرار داده است. ❗️ایت الله مکارم چنین می اورد: «شرط نبوت ( و دریافت وحی)قبل از هرچیز آمادگی روحی،پاکی ضمیر،سجایای اصیل انسانی،فکر بلند،واندیشه ی قوی وبالاخره تقوی وپرهیزگاری فوق العاده در مرحله ی عصمت است ووجود این صفات،مخصوصا امادگی برای مقام عصمت،چیزی است که جز خدا نمیداند،به همین دلیل انتخاب نبی به دست خداست وخدا میداند این مقام را در چه جایی قرار دهد 📚تفسیرنمونه،ج5،ص430 ❗️از این بیانات به دست می اید که چرا تنها افرادی خاصی از نوع بشر شایستگی دریافت وحی و به نبوت رسیدن را داشته اند و چرا دیگر افراد بشر به این مقام نرسیدند 🔶به بیان دیگر: «خداوند با علم ازلی ومطلق خود میدانست که عده ی خاصی از بندگانش با اختیار خود بیش از دیگران ودر بالاترین حد ممکن از استعداد خود بهره برداری میکنند ومسیر تکامل را می پیمایند ❗️علم خداوند به این شایستگی ومنزلت این افراد که با اختیار خودشان فراهم شده،سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند وتفضلأ پاداش انان را در قالب پیامبری عطا نماید وانان را از علم واراده ای برخوردار کند که به واسطه ی ان به مصونیت کامل برسند» 📚ادب فنای مقربان،ایت الله جوادی املی ج3 ص256 ❗️اعطای نبوت به افراد و دریافت وحی معلول شایستگی انان است واین اعطا بدون حساب نیست واین معنا در بخشهای اغازین دعای ندبه امده است : «خداوندا تو رو سپاس......تو با آنها(اولیاءت)شرط نمودی که نسبت به زینت ها ومنزلت های دنیوی بی اعتنا باشند وانها نیز این شرط را پذیرفتند وچون میدانستی به این شرط عمل خواهند کرد،انان را پذیرفتی ومقرب خود ساختی وفرشتگان را بر انها نازل کردی و با وحی خود انان را گرامی داشتی واز علم بی کران خود بهره ها دادی» 📚دعای ندبه،مفاتیح الجنان،ص704 ❗️چنانکه امام صادق فرمود: «خداوند انسانهایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد وتولد انان را پاک وبدنهای انان را پاکیزه گردانید ،نه بخاطر طلبی که از خداوند داشته باشند،بلکه از انجا که خداوند در هنگام خلقت میدانست که از او فرمانبرداری میکنند واو را عبادت میکنند وهیچ گونه شرکی به او روا‌ نمیدارند پس اینان به واسطه ی فرمانبرداری از خداوند به این کرامت ومنزلت والا در نزد خدا نایل شدند» 📚بحارالانوار،ج10،ص170
⁉️سوال سوالی است که چند وقت است ذهن منو مشغول کرده .می دونیم هر چه علم پیشرفت می کنه مسائل تازه ای ایجاد میشه که حکم اون تو روایات نیومده مثلا تلقیح مصنوعی،پیوند اعضا و ...با قوانینی که واسه 1400 سال پیشه چطور میشه نیازهای روز رو پاسخ داد 🔷پاسخ: ❗️در روایات ما آمده است که هیچ مساله ای نمی باشد مگر انکه حکم آن در قرآن یا سنت بیان شده است 📚بحار الانوار ج2 ص168 باب 22 ❗️با این توضیح درباره اشکال شما چنین می گوییم: 🔶« اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزیی داشت و برای هر موضوعی حکم کاملا مشخصی و جزیی تعیین کرده بود جای این اشکال بود اما با توجه به اینکه در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلی و بسیار وسیع و گسترده ای وجود دارد که می تواند بر نیازهای متغیر منطبق شود و پاسخگوی انها باشد دیگر جایی برای این ایراد نیست 🔷مثلا با گذشت زمان یک سلسله قراردادهای جدید و روابط حقوقی در میان انسانها پیدا می شود که در عصر نزول قرآن هر گز وجود نداشته است مثلا در آن زمان بیمه با شاخه های متعددش موجود نبوده است و همچنین انواع شرکت هایی که در عصر و زمان ما بر حسب احتیاجات روز به وجود امده ولی با این حال یک اصل کلی در اسلام داریم به عنوان لزوم وفای به عقد و عهد 📓مائده 1 ❗️که همه این قراردادها را شامل میشود .بنابراین قانون کلی در این زمینه ثابت است هر چند مصداقهای آن در تغییر هستند و هر روز ممکن است مصداق جدیدی برای آن پیدا شود . 🔷مثال دیگر اینکه ما قانون مسلمی در اسلام داریم به نام قانون لا ضرر که بوسیله ان می توان هر حکمی را که سرچشمه ضرر و زیان در جامعه اسلامی گردد محدود ساخت و بسیاری از این نیاز ها را بر طرف نمود . ❗️گذشته از این مساله لزوم حفظ نظام جامعه،وجوب مقدمه واحب،مساله تقدیم اهم بر مهم نیز در موارد بسیار گسترده ای پاسخگوی نیاز ها می باشد » 📚تفسیر نمونه ج17 ص346 ❗️این قواعد کلی که پاسخگوی کلیه نیازها تا روز قیامت می باشد به عنوان قواعد فقهی یاد می شود که همه انها ریشه در ایات قران و روایات اهل بیت دارد . ❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی این قواعد را در حدود 30 قاعده خلاصه کرده ودر کتاب خود« القواعد الفقهیه» مفصلا در مورد انها بحث می کنند .
⁉️سوال خدا تو قران می فرماید: بندگانم بشارت بده انهایی که سخنان را می شنوند و از بهترین انها تبعیت می کنند( زمر18) منطق قران این منطقه چرا پس به ما میگید تو کانال های ضد دین نریم یا تو اسلام خوندن کتب و مطالب گمراه کننده حرام است لطفا راهنمایی کنید 🔷پاسخ: 🔶بحث در ایه مورد استناد شما مربوط به سخنانی است که امید هدایت در آن باشد .هر گاه بعد از بررسی و دقت ثابت شد که فلان کتاب یا فلان مطلب گمراه کننده است دیگر از موضوع این دستور اسلام خارج می شود .اسلام هرگز اجازه نمی دهد که مردم در راهی که نادرست بودنش بثبوت رسیده گام بگذارند. 🔴البته تا زمانی که این امر بر کسی ثابت نشده و به اصطلاح در حال تحقیق از مذاهب مختلف برای پذیرش دین صحیح است می تواند همه این کتب و مطالب را مورد بررسی قرار دهد ولی بعد از ثبوت مطلب باید آن را به عنوان یک ماده سمی از دسترس این و آن خارج کرد» 📚تفسیر نمونه ج19 ص417 🔷در کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی چنین آمده است: ❗️اسلام دین علم و دانش است؛ و این دین آسمانى، انسانها را به فرا گرفتن علوم و توسعه بخشیدن و همگانى ساختن آن تشویق مى کند. تکامل و پیشرفت فرد و اجتماع را در فرا گرفتن دانش مى داند; ولى در عین حال اسلام به یک نکته اساسى توجّه کامل دارد و آن نکته این است که همان طور که باید جامعه را از عوامل خطرهاى مادّى مانند بیمارى هاى واگیردار حفظ کرد، باید ازعوامل انحراف هاى فکرى و معنوى نیز حفظ نمود. 🔶در تمدّن ماشینى امروز، افراد آزاد هستند که هر نوع عقیده و فکر و انحرافى را تا آن جا که مخلّ به نظام مادّى اجتماع نیست، بپذیرند؛ ولى در اسلام این طور نیست. ❗️اسلام مى خواهد جامعه اى به وجود آورد که در مسیر تکامل معنوى و اخلاقى پیش برود. این کار میسّر نمى شود جز از این راه که با عوامل انحراف فکرى و اخلاقى مبارزه کند و نگذارد این عوامل بر زندگى مردم مسلّط شود. 🔷با توجّه به این اصل اساسى، بخوبى معلوم مى شود که چرا اسلام، خواندن کتب گمراه کننده را که به عقاید و افکار صحیح و یا به اخلاق سالم لطمه مى زند، ممنوع ساخته است. ❗️اگر خواندن این نوع کتب و نوشته ها براى همگان آزاد باشد، مردم چه تضمینى براى نگهدارى افکار و اخلاق خود از انحراف دارند؟ هرگز نباید قدرت تلقین و تبلیغ را نادیده گرفت و چه بسا این نوع نوشته ها از راه تلقین و تبلیغ، مسیر زندگى افراد را بکلّى منحرف سازند; چه بسیارند جوانانى که بر اثر کتب منحرف کننده و رمان هاى عشقى و جنایى رسوا و خطرناک، در پرتگاه فساد و سقوط اخلاقى افتاده اند. 👌به این علل یاد شده است که اسلام اجازه نداده کتب گمراه کننده، بطور آزاد در اجتماع نشر شود و مورد مطالعه همگان قرار گیرد; ولى بر همین اساس که این دین طرفدار علم و دانش است، خواندن و مطالعه این گونه کتاب ها را بر دانشمندانى که قدرت دارند حقّ و باطل را با میزان عقل تواناى خود از هم بشناسند، حرام نکرده است. دانشمندان نه تنها مى توانند این گونه کتاب ها را مورد مطالعه قرار دهند، بلکه بر دانشمندان اسلامى مطالعه آنها واجب و لازم است تا بتوانند منطق مخالفان را که در این کتب آمده است به دست آورند و با آن مبارزه کنند و چگونگى منطق و راه و روش تبلیغ دشمنان را بشناسند و از راه صحیح و موثّر در مبارزه با آن بکوشند. ❗️در تاریخ اسلام مذاکرات زیادى میان پیشوایان دینى و طرفداران عقاید غیر اسلامى واقع شده که مولّفینى از قبیل مولّف کتاب «احتجاج طبرسى» به جمع آورى این نوع بحث ها پرداخته اند; و این خود نمونه اى از این است که تحریم «کتب ضالّه» در اسلام به معناى کشتن آزادى فکر و مخالفت با دانش نیست; و پیشوایان دینى همواره این گونه عقاید را از راه منطق و بحث آزاد پاسخ گفته اند، نه از راه ایجاد اختناق فکرى و عقیده اى» 📚برگرفته از کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی ،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص337
⁉️سوال ایا اقتدا به اهل سنت در نماز کار درستیه با توجه به اینکه در امام جماعت عدالت شرط است 🔷پاسخ: ❗️شرکت در نماز جماعت اهل تسنن خصوصا در مکه و مدینه چند فلسفه و دلیل عقلی و شرعی به همراه دارد و بر اساس آن اکثر فقها به جواز شرکت در نمازهای جماعت اهل تسنن فتوا داده اند و شرط عدالت در این مورد ساقط است 🔶شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسائل الشیعه بابی را گشوده است تحت عنوان:« باب در استحباب اقامه نماز جماعت پشت سر ( اهل سنت) که اقتدا به انان جایز نیست جز در صورت تقیه » 📚وسائل الشیعه ج8 ص299 باب 5 🔷امام صادق فرمود: « کسی که با انان در صف اول نماز بگزارد مانند آن است که با رسول الله در صف اول نماز گزارده است» 📚الفقیه ج1 ص382 📚امالی،ص300 🔷در روایت دیگر تعبیر شده است که این نماز خواندن ثواب جهاد کردن در راه خدا را دارد 📚التهذیب ج3 ص277 🔶در باره اهداف این حکم می توان چنین گفت: 1⃣اتهام ها از شیعیان بر طرف می شود و توطئه ها بر علیه انان با حضور در جماعت انان مرتفع می شود و حتی انگشت اتهام به سوی اهل سنت دراز می شود که چرا با این برخورد منطقی شیعیان شما با انها برخوردهای غیر منطقی دارید 2⃣شرکت نکردن شیعیان در نماز جماعت انان و یا خارج شدن انان در هنگام نماز از مساجد موجب وهن تشیع بوده که جایز نیست 3⃣در شرایط فعلی که دشمنان اسلام و مسلمین در صدد هستند که با تکیه بر عقاید مذهبی میان فرقه های مختلف جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند شرکت نکردن در نمازهای جماعت بهانه لازم را در اختیار بد خواهان و دشمنان اسلام خواهد داد که به مصلحت مسلمین و شیعیان نیست Rahnamye_Behesht
⁉️سوال اگر بریم برزخ بهشتی می تونیم با پدر ومادر مون که از دنیا رفتن و ادم های خوبی بودن ارتباط بگیریم 🔶پاسخ: ❗️در روایات ما امده است که برزخیان بهشتی با یکدیگر دیدار داشته و از این دیدار نیز شاد و خرسند می شوند. 🔷در روایتی امده است که حماد بن عثمان از امام صادق سوال می کند در مورد برزخیان . امام در پاسخ چنین فرمود: « ارواح مومنین در برزخ با یکدیگر دیدار دارند و یکدیگر را کاملا می شناسند و از هم سوال می کنند» 📚المحاسن،ج1 ص178 🔷ودر روایت دیگر فرمود: « ارواح مومنین در حجراتی در بهشت برزخی هستند .از غذاها و نوشیدنی های بهشتی استفاده کرده و با یکدیگر در بهشت ملاقات می کنند( وخرسند می شوند) .ارواح کافران نیز در دوزخ برزخی بوده از غذا و نوشیدنی های جهنم استفاده کرده و یکدیگر را ملاقات می کنند( واین ملاقات مایه عذاب انها است» 📚 بحار الانوار ج6 ص234 🔷و فرمود: « ارواح مومنان در کوه های رضوی ال محمد را می بینند و از خوراکی ها و نوشیدنی های انان بهره مند میشوند ودر مجالسشان با انان به گفتگو می پردازند» 📚همان مدرک ص243 🔶وباز فرمود: « وقتی یک شخص از دنیا می رود ارواح دیگران نزد او امده و از انان درباره کسانی که از دنیا رفته اند یا هنوز زنده اند سوال می کنند .پس اگر گفت زنده است به او امیدوار میشوند ولی اگر گفت مرده است می گویند سقوط کرده است( زیرا اگر سقوط نکرده بود و به عذاب الهی دچار نشده بود نزد ما بود) سپس به یکدیگر می گویند او را ترک کنید و بگذارید تا از سختی های مرگ آرامش یابد» 📚الکافی ج3 ص244
⁉️سوال ایا جن می تونه با انسان ازدواج کن اساسا ازدواج انسان و جن ممکنه چون از برخی شنیدم که می گفتن میشه ازدواج کنن 🔶پاسخ: ❗️ما با تتبع گسترده ای که در این مورد داشته ایم مستند قابل قبولی بر این مطلب نیافتیم و قول به عدم امکان چنین ازدواجی قولی راجح و موافق قران و روایات است. 🔶قران جن را موجودی معرفی می کند که از اتش افریده شده است 📓الرحمان15 🔷در حالی که انسان از خاک است .ازدواج دو موجود از دو جنس مختلف مورد پذیرش عقل نمی تواند باشد . ❗️از سوی دیگر در روایات امده است که اجنه زاد و ولدشان به صورت تخم گذاری است .حامله نمی شوند و بار دار نمی شوند چنان که امام صادق فرمود: « در میان انها زاد و ولد نیست بلکه انها تخم می گذارند و ان تخم تبدیل به فرزند می شوند» 📚الخصال ج1 ص152 ❗️طبیعی است که با این ویژگی انان باید با افرادی از جنس خودشان ازدواج کنند . ❗️و همچنین امام فرمود: « فرزندان انان تنها مذکر هستند و مونث بین انها یافت نمی شود» 📚بحار الانوار ج60 ص77 ❗️البته ممکن است برخی استدلال کنند که چگونه ازدواج میان جنیان و انسان ها امکان ندارد در حالی که در روایات امده است که فرزندان ادم با جنیان ازدواج کردند و نسل انسان ادامه یافت 📚الکافی ج5 ص569 🔷از این سخن می توان چنین جواب داد: ❗️اولا:برخی عقیده دارند که تکثیر نسل فرزندان ادم تنها از طریق ادم و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثی در ان دخالت نداشته است و ظاهر ایه قران موید این قول است 📚نسائ 1 . ❗️لذا روایاتی که می گوید اجنه در تکثیر نسل انسان موثر بوده اند چون مخالف ظاهر قران است قابل اعتنا نیست 📚تفسیر نمونه،ج3 ص246 ❗️ثانیا: اگر اشکال اول را بجا ندانیم و چنین بگوییم که از انجایی که سبب اصلی تکثیر نسل انسان فرزندان پسر ادم وحوا بودند لذا صحیح است که بگوییم نسل فرزندان ادم از طریق ادم و همسرش بوده است و این منافاتی ندارد که موجود ثالثی از غیر انسان به عنوان همسر برای پسران ادم وحوا بوده است تا از طریق ازدواج انان نسل ادامه پیدا کند. 🔷با این وجود باز می گوییم در رویات متعددی امده است که آن موجود ثالث حوریه ای بهشتی بوده است نه جن 📚وسائل الشیعه ج20 ص364 باب3 ❗️و روایتی که می گوید آن موجود ثالت جن بوده است مرسل بوده و قابل اعتنا نیست . 🔷ممکن است برخی به ایه 56 الرحمان بر جواز این نوع ازدواج استدلال کنند که خداوند در وصف حوریان بهشتی می گوید: « هیچ انس و جنی با انها تماس نگرفته اند» ❗️منتها این استدلال نیز تمام نیست زیرا : 🔷در ایه سخن از ازدواج جنیان با حوریان است نه با انسان ها. ❗️از انجا که جنیان نیز موجودات مکلفی هستند وانان نیز قیامت و بهشت و دوزخ دارند طبیعی است که یکی از نعمت های بهشتی برای انان ازدواج با حوریان بوده باشد .حوریانی که همجنس انها بوده تا بتوانند به همسری انها در ایند .خداوند می گوید حوریانی در بهشت هستند که دست هیچ انس و جنی به انها نرسیده و تنها به همسران خود ( چه جن باشند یا انسان) عشق می ورزند. ❗️از این سخنان بدست امد که دلیل قابل توجهی بر امکان ازدواج جن و انسان وجود ندارد بلکه دلایلی نیز بر عدم امکان چنین ازدواجی در دست می باشد. t
⁉️سوال ایا اگر کسی منکر ولایت فقیه باشد کافره؟ پس چرا در شعارها میگید مرگ بر ضد ولایت فقیه 🔷پاسخ: ❗️انچه که شرط اسلام است جاری کردن شهادتین بر زبان می باشد چنان که در روایات فراوانی بر آن تصریح شده است 📚بحار الانوار ج65 ص225 باب24 🔷بر این اساس علمای شیعه به کفر منکرین امامت و ولایت حکم نداده اند و بحث اصول دین را از اصول مذهب تفکیک کرده اند. 🔶از انجا که امامت و عدل از اصول مذهب می باشد هر کسی به این دو اصل پایبند نباشد بر او حکم کفر بار نمیشود. ♻️وقتی عدم اعتقاد به امامت باعث کفر نشود یقینا نفی ولایت فقیه هم نمی تواند انسان را از دین خارج کند زیرا ولایت فقیه در امتداد ولایت ائمه است . 🔻در استفتایی از مقام معظم رهبری چنین سوال شده است: ⁉️ایا اگر کسی که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد مسلمان حقیقی محسوب نمی شود؟ ❗️ایشان چنین پاسخ دادند: « عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید در عصر غیبت حضرت حجت موجب ارتداد و خروج از اسلام نمی شود» 📚توضیح المسائل مراجع،بنی هاشم،ص35 ❗️حال در مورد شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه »باید گفت: 🔷قطعا منظور از این شعار کسانی که صرفا مخالفت ولایت فقیه می باشند نیست .بلکه منظور کسانی هستند که در جهت تضعیف ولایت فقیه و حکومت اسلامی دست به توطئه می زنند و دشمنی کرده و آرامش جامعه را بر هم زده و ناامنی و اشوب در جامعه ایجاد می کنند . 🔷رهبر انقلاب در بیاناتی چنین فرمودند: « ضدیت با ولایت فقیه یعنی پنچه در افکندن،دشمنی کردن نه معتقد نبودن » 📚بیانات ایشان در تاریخ 17-7-86 🔴ودر مورد مستند شرعی این مساله نیز باید گفت که در فرهنگ و ادبیات اسلامی نیز موارد متعددی یافت می شود که خداوند و پیامبر و ائمه مشرکان ،ظالمان،مستکبران ،و اشوب گران را مورد لعن و نفرین خود قرار داده اند 📚میزان الحکمه،ج10 ص274 به بعد 📚شیعه شناسی،رضوانی،ج2 ص587 به بعد
⁉️سوال ایا امامان به زبانهای دیگر غیر از عربی هم سخن می گفتن و زبان های دیگر رو هم می دانستند 🔷پاسخ: ❗️علامه گرانقدر مجلسی در بحار الانوار شریف بابی را گشوده است به ذکر روایات تحت عنوان« امامان جمیع لغات و زبان ها را می دانند و به آن صحبت می کنند» 📚بحار الانوار ج26 ص190 باب14 🔷ابا صلت هروی چنین می گوید: « امام رضا با همه مردم با لغات خودشان صحبت می کرد و او فصیح ترین مردم و عالمترین انها به هر زبان ولغتی بود .روزی به او گفتم من در تعجبم که شما چگونه به همه این لغات با اختلاف انها علم دارید؟ 🔷امام پاسخ داد: « من حجت خدا بر خلقش هستم و خداوند بر خلقش حجتی قرار نمی دهد که زبان و لغات انها را نداند» 📚عیون الاخبار ج2 ص228 🔷امام حسن فرمود: « من به جمیع لغات علم دارم» 📚الکافی ج2 ص503 ❗️علی بن مهزیار می گوید: « وارد بر امام هادی شدم و او با من به فارسی شروع به صحبت کردن کرد» 📚بصائر الدرجات،ج1 ص333 🔴ابی هاشم جعفری می گوید: « وارد بر امام کاظم شدم .امام به من فرمود با این خادم به فارسی صحبت کن زیرا گمان می کند اگاه به ان زبان است . 🔷می گوید به خادم گفتم :« زانویت چیست» ❗️او به من جواب نداد . 🔷امام به او فرمود: « یقول رکبتک»( زانویت را می گوید) ❗️سپس از او سوال کردم: « نافت چیست» 🔷او جوابم نداد. 🔷امام به او فرمود: « یقول سرتک»( زانویت را می گوید) 📚بحار الانوار ج49 ص89 🔴در این باره روایات فراوانی امده است که میتوانید به ادرس داده شده از بحار الانوار رجوع کنید
⁉️سوال من یک طلبه تازه کار هستم اساتیدمان می گویند برای پیمودن سیر و سلوک نیاز به استاد خصوصی داریم نظر شما چیست ایا باید ما یک استاد خصوصی داشته باشیم یا خیر 🔷پاسخ: ❗️در کتاب پیام امام امیر المومنین ( شرح نهج البلاغه) ایت الله العظمی مکارم شیرازی چنین می اورد: 🔶« لحن ایات و روایات اسلامی این است که همه مومنان با انجام دستوراتی که در کتاب و سنت وارد شده و پای بند به احکام الهی ودر نظر گرفتن دقایقی که در این دو منبع بزرگ است می تواند به قله رفیع ایمان برسند و راه قرب الی الله را بپیمایند . ❗️در حالات صحابه پیامبر و اصحاب ائمه نیز کمتری اثری از انتخاب استادهای خصوصی می یابیم حتی روایاتی که در پاسخ به سوال بعضی از افراد وارد شده برای عموم مومنان اثر بخش است . 🔷کوتاه سخن این که اگر بخواهیم انتخاب استاد راهنما را به عنوان یک شرط لازم در پیمودن مقامات معنوی بپذیریم با ظواهر کتاب و سنت و سیره اصحاب پیامبر و ائمه هدی سازگار نیست ❗️از نکته ای اساسی نباید غافل بود که این موضوع در طول تاریخ و حتی در زمان ما مورد سوئ استفاده فراوان افراد نااهل و منحرف قرار گرفته و در بعضی از موارد سر از افکار صوفیان و برنامه های منحط انان در آورده است و نه تنها موجب قرب الی الله نگشته بلکه سبب بعد من الله گشته است . 🔷البته بعضی معتقدند که اگر استادی لازم باشد در ابتدای راه لازم است اما هنگامی که رهروان در مسیر قرار گرفتند دیگر نیازی به استاد خصوصی نیست بلکه از تعلیمات عمومی کتاب و سنت می توان در این راه بهره گرفت 🔷در هر حال شکی نیست که وجود استاد پر تجربه و دلیل راه که انسان بتواند از اطلاعات و تجارب او در پیمودن مقامات معنوی استفاده کند استادی که از هر نظر مورد اعتماد و اطمینان است بسیار خوب و مغتنم است ولی چنان نیست که انسان نتواند با استفاده از دستورات کلی که در کتاب و سنت و تاریخ زندگی پیشوایان اسلام امده این راه را طی کند .مهم ان است که انسان عزم و اراده قوی بر پیمودن این راه داشته باشد و گرنه مسیر واضح و اشکار است » 📚پیام امام امیر المومنین،ج8 ص216 t
⁉️سوال ییخشید میخاستم بدونم در قضیه جنگ عمروبن عبدود وامیرالمومنین ع علت اینکه حضرت بعد اب دهان انداختن عمرو به طرف ایشانانداختن چرا چند قدم زدن ایا حضرت علی ع عصبانی شدند. مگر حضرت عصبانی میشود؟ 🔶پاسخ: ❗️داستان پیکار حضرت با عمرو بن عبدود معروف است که در ان هنگام که عمرو بر زمین افتاده بود و حضرت می خواست کار او را یکسره کند سپاهیان دیدند که علی علیه السلام لحظه ای توقف کرد و شاید برخاست و کمی حرکت کرد سپس برگشت و کار عمرو را یکسره کرد. 🔷هنگامی که از علت این ماجرا سوال کردند حضرت فرمود: ❗️« او به مادرم دشنام داد و آب دهان بر صورتم انداخت من ترسیدم اگر اخرین ضربه را بر او وارد کنم به خاطر هوای نفس باشد او را رها کردم تا خشم من فرو نشیند سپس برای خدا او را به قتل برسانم» 📚مناقب ابن شهر اشوب،ج2 ص115 📚بحار الانوار ج41 ص51 🔷اما باید توجه کرد که این داستان منافاتی با عصمت حضرت امیر ندارد به این بیان: 🔴 معنای عصمت این نیست که فرد معصوم، خالی از احساسات و عواطف انسانی باشد. قطعاً امامان معصوم ما انسان بوده اند و از چنین احساسات و عواطفی برخوردار بوده اند. از بعضی قضایا ناراحت و خشمگین و از بعضی دیگر خوشحال می شدند و به هر یک از این حوادث پاسخ متناسب را می دادند، زیرا انفعال در اثر احساسات و نشان دادن عکس العمل های مناسب با آن هیچ منافاتی با مقام عصمت ندارد. آنچه با مقام عصمت نمی سازد، ظلم و تعدی و افراط و تفریط در پاسخ دادن به احساسات و عواطف است که مقام عصمت مانع از آن می شود.   🔷در این راستا و در این داستان، امام علی با این که شرعاً مجاز به کشتن دشمنی بودند که به میدان جنگ آمده و بر روی مسلمانان شمشیر کشیده و قصد کشتن امام و دیگر مسلمانان را داشته، اما هنگامی که به خاطر توهین و جسارت دشمن زبون، ناراحت و غضبناک شدند، گرچه غضب و ناراحتی ایشان، دلیلی بر آن نمی شد که در همان زمان، دشمن را نکشند، اما برای اینکه عملشان خالصانه تر بوده و هیچ گونه شائبه ای از خود خواهی و دفاع از خود در آن نباشد، بدون آنکه الزامی در تأخیر باشد، فوراً اقدام به قتل او نکردند و بعد از گذشت زمانی که خشم خویش را فرو نشاندند، آن فرد را به درک واصل کردند. این قضیه نه تنها هیچ گونه منافاتی با مقام عصمت امام علی(ع) ندارد که هیچ، بلکه مقامی فراتر از عصمت را می رساند و آن اینکه ایشان تا حدی خلوص نیت داشتند که حتی از رفتاری که گناه آلود هم نبوده، خودداری فرمودند تا بعد از گذشت زمان اندکی با خلوص نیت بیشتری بدان بپردازند که این رویکرد باید الگوی همه قهرمانان و مجاهدان راه خدا باشد. 📚ایات ولایت در قران،ایت الله العظمی مکارم،ص145
⁉️سوال فرشته ها موجودات مجردند یا نیستند معصوم هستند یا غیر معصوم لطفا نظر اهل بیت رو بگید با اقوال فلاسفه و ...کاری ندارم تشکر 🔷پاسخ: 🔷موجود مجرد ،موجودی است که از ماده و خواص ماده مبرا باشد . ❗️ما اگر تاملی در ایات و روایاتی که در مورد فرشتگان است داشته باشیم پی می بریم که قول به تجرد انان از ماده قابل قبول نمی باشد .زیرا زمان داشتن و مکان داشتن و اوصاف دیگری که لازمه جسم و جسمانیت است نظیر بال داشتن،پر داشتن،سجده کردن،رکوع کردن ٬ به شکل های گوناگون درآمدن و ...برای انها در روایات ثابت شده است که می توانید جهت اگاهی به کتاب شریف بحار الانوار رجوع فرمایید 📚بحار الانوار ج56 ص144 باب23 ❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی چنین می اورد: « علمای کلام بلکه اکثریت قاطع دانشمندان اسلامی فرشتگان را موجودات جسمانی از جسم لطیف می دانند ودر بعضی از تعبیرات کلمه نور به عنوان ماده اصلی تشکیل دهنده فرشتگان امده است و در عبارت معروفی که در بسیاری از کتب امده است می خوانیم « الملک جسم نوری» .از ظاهر ایات و روایات را اگر نخواهیم توجیه و تفسیر کنیم بدست می اید که انها مجرد مطلق نیستند» 📚شرح نهج البلاغه،ج1 ص162 با تلخیص ❗️علامه مجلسی چنین می گوید: « بدان که شیعه امامیه بلکه جمیع مسلمین اجماع دارند بر وجود ملائکه و این که انها دارای اجسام لطیف نورانی هستند و تنها فلاسفه با انها مخالفت کرده اند انها که خود را داخل مسلمین کرده اند برای تخریب اصول انها و تضییع عقاید مسلمین» « اعلم انه اجتمعت الامامیه بل جمیع المسلمین الا من شذ منهم من المتفلسفین الذین ادخلوا انفسهم بین المسلمین لتخریب اصولهم و تضییع عقائدهم علی وجود الملائکه و انهم اجسام لطیفه نورانیه» 📚بحار الانوار ج56 ص203 ( غرض ما تنها نقل قول بود) 🔴اما در مورد عصمت فرشتگان: ❗️در قران تصریح شده است که انها هرگز دچار گناه و معصیت نمی شوند 🔷« انها بندگان شایسته خدا هستند که هرگز در سخن بر او پیشی نمی گیرند و به فرمان او عمل می کنند» 📓انبیا26،27 ❗️ویا فرمود: « هرگز مخالفت فرمان او نمی کنند» 📓تحریم6 ❗️حضرت امیر فرمود: « هر گز در میان فرشتگان غفلت و معصیت خداوند وجود ندارد» 📚بحار الانوار ج56 ص175
⁉️سوال ایا امام زمان از وقت ظهورش اگاهی داره که چه وقت ظهور می کنه برخی میگن اگاهی داره 🔷پاسخ: ❗️در مورد این که امام عصر از ظهور خود اگاهی داشته باشد ما مستندی قابل توجه بر این مطلب نیافتیم بلکه از برخی روایات استفاده می شود که ایشان نیز از وقت ظهور اگاهی ندارند. 🔷امام باقر فرمود: « مثل ظهور مهدی همچون بر پایی قیامت است که کسی جز خدا از وقت آن اگاه نیست» 📚بحار الانوار ج51 ص154 🔻در روایت دیگر امام زمان فرمود: « وقت ظهور فقط در نزد خداوند معلوم است» 📚کمال الدین،ج2 ص484 🔶در روایت دیگر از نحوه اطلاع یافتن زمان ظهور برای حضرت چنین امده است چنان که امام کاظم فرمود: « هرگاه وقت خروج حضرت رسید علم به خروج در نفس او منتشر می شود .آن علم او را ندا داده ای ولی خدا خروج کن و دشمنان خدا را به قتل برسان و برای او شمشیری است هنگامی که وقت خروج فرا رسد از غلافش بیرون می آید و حضرت را ندا می دهد ای ولی خدا خروج کن که بر تو حلال نیست که از دشمنان خدا صرف نظر کنی» 📚بحار الانوار ج52 ص311 ❗️با این بیانات روشن میشود که یکی از منتظران فرج حضرت مهدی خود آن حضرت هستند؛ زیرا ❗️انتظار، در روایات ما به عنوان افضل العبادة مطرح شده است 📚کمال الدین،ج1 ص287 🔷لذا بعید، بلکه محال است که آن وجود عزیز از افضل عبادات غافل و محروم باشد. 🔷 بنابراین، خود حضرت ولی عصر نیز چون هدف استقرار نظام توحیدی و فراهم ساختن زمینه سعادت بشری را دارند، در انتظار چنین روزی هستند، تا عدل و داد را بر سراسر جهان حاکم کند.
⁉️سوال ببخشید مگه نمیگن شیطان فرشته بوده و فرشته ها اختیار ندارن؟ پس چطور شیطان با اختیار خودش از فرمان خدا سرپیچی کرد؟ یا شما درمورد فرشتگان گفتین که گناه نمیکنند پس قضیه فطرس چیه؟ 🔷پاسخ: ❗️یکی از علمای معاصر چنین جواب می دهد: « بعضی تصور می کنند معصوم بودن یا نبودن در مورد فرشتگان مفهوم ندارد ولی این صحیح به نظر نمی رسد. 🔷درست است که انگیزه های گناه مانند شهوت و غضب در انها نیست ( یا بسیار ضعیف است) ولی نباید فراموش کرد که انها فاعل مختار هستند و قدرت بر مخالفت دارند و حتی از ایات قران استفاده می شود که انها از بیم مجازات خداوند در وحشت هستند 📓انبیائ28 👌این تعبیرات همه نشان می دهد که انها در عین قدرت بر معصیت ،معصوم و پاک از گناهند 🔶از این جا روشن می شود که اگر در بعضی از روایات درباره کندی بعضی از فرشتگان در اطاعت فرمان حق و تنبیه انان به خاطر این کندی آمده همانند « ترک اولی هایی» است که در مورد انبیا نیز گفته شده است و می دانیم ترک اولی هرگز به معنی گناه نیست بلکه گاه ممکن است کار مستحب خوبی باشد که در مقایسه با کار بهتر انجام آن و ترک کار بهتر ترک اولی نامیده میشود» 📚شرح نهج البلاغه،ایت الله العظمی مکارم،ج1 ص169 ⁉️اما ایا شیطان فرشته بود؟ اگر فرشته بود چگونه معصیت خداوند را کرد مگر فرشتگان معصوم نیستند؟ 🔷پاسخ: ❗️شیطان فرشته نبود.خداوند صراحتا بر این مطلب تصریح کرده و می فرماید: « ابلیس از طائفه جن بود» 📓کهف50 ❗️در کتاب عیون الاخبار از امام رضا می خوانیم: « فرشتگان همگی معصومند و محفوظ از کفر و زشتیها به لطف پرودگار . 🔷راوی سوال کرد: مگر ابلیس فرشته نبود؟ ❗️فرمود : نه او از جن بود 📚عیون الاخبار ج1 ص269 ❗️واگر در برخی از خطب نهج البلاغه تعبیر شده است که شیطان از جمله ملائکه بوده است 📚خطبه192 🔷از این جهت بوده است که ابلیس به موجب داشتن عبادات فراوان در صفوف فرشتگان جای گرفته بود نه اینکه واقعا جزو فرشتگان بود.و تعبیر ملک نسبت به ابلیس با توجه به قرائن و دلایل بر عدم فرشته بودن ابلیس ٬تعبیر مجازی بوده است 📚تفسیر نمونه ج12 ص466
⁉️سوال ایا قیام زید مورد تایید امامان بوده است .الله یاری می گوید هر گونه قیامی قبل خروج مهدی باطل است لذا قیام زید نیز باطل و مورد تایید امامان نمی باشد 🔷پاسخ: ❗️در مورد مشروعیت قیام قبل از ظهور امام عصر ما در گذشته مفصلا پاسخ داده ایم که می توانید کلید واژه « پرچم » را در کانال سرچ کنید. ❗️اما در مورد قیام زید بن علی: 🔷علامه سبحانی چنین می اورد: « موضع اهل بیت نسبت به قیام زید موضع مثبت بوده و انان قیام او را مطابق کتاب و سنت می دانستند» 📚الملل و النحل ج7 ص195 🔷وقتی خبر شهید شدن زید به امام صادق رسید حضرت چنین فرمود: « او خوب عمویی بود.او مردی برای دنیا و اخرت ما بود .عمویم شهید شد مانند شهدایی که در رکاب پیامبر و علی و حسین شهید شدند» 📚عیون الاخبار ج1 ص252 🔷وفرمود: « کسی که بر زید گریه کند با او در بهشت خواهد بود» 📚بحار الانوار ج46 ص193 ❗️شیخ مفید چنین می اورد: « وقتی خبر شهادت زید به امام صادق رسید امام بسیار محزون شد و هزار دینار از مالش را به خانواده های شهدایی که در رکاب زید شهید شدند اختصاص داد » 📚الارشاد،ص269 🔷امام صادق فرمود: « خداوند زید را رحمت کند او اگر پیروز میشد به وعده خود وفا می کرد .او مردم را به سوی من دعوت می کرد» 📚بحار الانوار ج46 ص129 به نقل از عیون الاخبار 🔷پیامبر گرامی خطاب به امام حسین فرمود: « از صلب تو مردی به نام زید به دنیا می اید .زید و یارانش در قیامت مقامشان از همه برتر است» 📚همان ص209 ❗️علامه سبحانی بیش از بیست روایت در تایید قیام زید از ناحیه ائمه نقل می کند 📚الملل و النحل،ج7 ص195 به بعد فصل دهم ❗️در این باره روایات فراوانی امده است که می توانید رجوع کنید به 📚بحار الانوار ج46 ص155 به بعد باب11 🔷علامه مجلسی چنین می گوید: « اخباری که دلالت بر جلالت مقام زید و مدح و ستایش او دارد و اینکه او مدعی غیر حق نبود بیشتر و زیاد است و اکثر اصحاب به عظمت مقام زید اعتراف دارند» 📚بحار الانوار ج46 ص205
⁉️سوال ایا الفاظ قران از جانب پیامبر است نه خدا؟ مستحضر هستید که دکتر سروش معتقدند که الفاظ قران از جانب خدا نیست بلکه رسول خدا مکاشفاتی نموده و حاصل مکاشفات خود را متناسب با نیازهای زمان در قالب الفاظ ریخته است شما چه ردیه ای بر این مطالب دکتر سروش دارید 🔷پاسخ: ❗️همانطور که ایجاد حقیقت وحی اختصاص به ذات خداوند دارد ،الفاظ قرآن کریم نیز از سوی خداوند تعیین شده است و نظریه دکتر سروش تحت عنوان « تجربه دینی» که محتوای وحی را به خود پیامبر نسبت می دهد مطلبی خلاف واقع و بدون دلیل است . ❗️الفاظ قران کریم از جانب خداوند می باشد لذا جنبه اعجازی دارد و می فرماید: « اگر نسبت به حقانیت انچه بر بنده خود نازل کردیم شک و تردید دارید سوره ای همانند آن را بیاورید» 📓بقره23 🔷می بینیم که در این ایه صراحتا الفاظ و محتوای قرآن به خداوند نسبت داده شده است. ❗️در ایات قرانی از قران به عنوان « کلام الله» ( توبه6) و « کتاب الله» ( بقره101) یاد شده است ولی در هیچ ایه ای از آن با عنوان کلام الرسول یا کلام النبی تعبیر نشده است. 🔷در ایات فراوانی تصریح شده است که قرآن از جانب خداوند بر پیامبر نازل شده و لفظ و محتوا اختصاص به خداوند دارد . 🔷« ما ایاتی بینات بر تو نازل کردیم» 📓بقره 99 🔷« کتاب را به حق بر تو نازل کرد» 📓ال عمران 3 🔷« کتاب را بر تو نازل کرد تا تو ایاتش را برای مردم تبیین کنی» 📓نحل64 🔷« حمد و ستایش برای خداوندی است که بر بنده اش کتاب را نازل کرد» 📓کهف1 🔷« تو قرآن را از جانب خداوند حکیم علیم دریافت می کنی» 📓نمل6 🔷« ما قران را به صورتی عربی نازل کردیم تا تعقل کنید» 📓زخرف 3 🔷« جبرییل ایات را به اذن خدا بر قلب تو نازل می کند» 📓بقره97 🔷« ای مردم برهانی از جانب خدا برایتان امده و ما برایتان نوری مبین نازل کردیم» 📓نسائ 174 🔷« ما کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» 📓مائده 48 🔷« این کتابی است مبارک که خداوند آن را نازل کرده است» 📚انعام 155 🔷« ولی من خداوند است کسی که کتاب را بر من نازل کرده است» 📓اعراف 196 🔷« او کسی است که بر بنده اش ایات بینات نازل می کند تا شما را از ظلمات به سوی نور خارج کند» 📓حدید9 ❗️در این مضمون ایات فراوانی است که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف فرهنگ قران،ج23 ص185 به بعد 🔴همچنین در روایات فراوانی نیز تصریح شده است که قرآن شریف چه از جهت الفاظ و چه از جهت محتوا از جانب خداوند نازل شده است و « کلام خداوند» است نه کلام مخلوقین که جهت اگاهی می توانید رجوع کنید به : 📚بحار الانوار ج89 ص1 به بعد « کتاب القرآن»