eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال اخوندهای ایران بر خلاف دستور قرآن ( آیه 22 سوره فاطر که می فرماید: کسانیکه در گور خفته اند صدای انسانها را نمی شنوند) معتقدند امام رضا صدای انسانها را همانند خداوند می شنود و خداوند این اذن را به امام رضا داده است که صدای همه انسانها را همانند الله بشنود اما سوال اینجاست این اذن کجاست و چگونه آخوندها از این اذن اطلاع پیدا کردند در حالیکه در هیچ جا به این اذن اشاره نشده است. 🔷پاسخ: ❗️این که ما معتقدیم مردگان صدای انسان های زنده را می شنوند و می شود و با انان پس از مرگشان ارتباط گرفت بر گرفته از روایات متعددی است که در کتب شیعه و سنی امده است. 🗯بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « بنده زمانی که در قبر گذاشته میشود و اقوامش از نزدش می روند ( به مقداری هوشیار است) که حتی صدای پای تشییع کنندگان را هم می شنود» 📚صحیح بخاری ج2 ص90 🗯ویا نقل می کند که پیامبر گرامی پس از جنگ بدر با مشرکین صحبت می کرد و وقتی به ایشان گفته شد که ایا با مردگان صحبت می کنند پاسخ دادند: « شما از انها شنواتر نیستید اما انان نمی توانند جواب دهند» 📚 صحیح بخاری،کتاب الجنائز باب ما جائ فی عذاب القبر 🗯ویا علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس نزد قبر من به من سلام دهد می شنوم و اگر از راه دور به من سلام دهد سلامش به من می رسد» 📚کنزالعمال ج1 ص492 📚فتح الباری ج6 ص353 📚الجامع الصغیر،ج2 ص618 📚شرح سنن نسائی،سیوطی،ج4 ص110 🗯ویا نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « حیات من برای شما بهتر است ،حدیث می گویید و حدیث می شنوید و وفات من برای شما بهتر است زیرا اعمالتان بر من عرضه می شود و هر چه از اعمال خیر می بینم خدا را شکر می کنم و انچه از اعمال شر می بینم برای شما استغفار می کنم» 📚مجمع الزوائد ،ج9 ص24 🗯گذشته از این قران نیز بر صحت ارتباط با مردگان صحه می گذارد و خطاب به پیامبر می فرماید: « از پیامبران پیشین بپرس ایا غیر از خدای رحمان خدایی قرار دادیم که مورد پرستش قرار گیرد» 📓زخرف45 🔶ظاهر ایه این است که پیامبر گرامی می تواند از همین دنیا با پیامبرانی که در این دنیا نیستند تماس بگیرند و از انان سوال کنند ❗️این که ما معتقدیم که امامان صدایان ما را می شنوند بر گرفته از همین دلائل است مضافا بر این که : 🗯اعمال بر انان صبح و شام عرضه می شود و انان مطلع بر احوال شیعیان هستند 📚بحار الانوار ج23 ص333 باب 20 🗯امام صادق فرمود: « انبیا و اوصیای انبیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به انها سلام کنید خوشان می شنوند» 📚بحار الانوار ج27 ص299 به نقل از بصائر الدرجات 🗯لذا زیارت پیامبر و امامان از راه دور فراوان در روایات توصیه شده است و فرموده اند که انان مطلع می شوند چنان که اگر از نزدیک قبورشان زیارت صورت گیرد انان می شنوند 📚بحار الانوار ج98 ص365 باب32 📚مستدرک الوسائل ج10 ص186 باب 4 📚وسائل الشیعه،ج14 ص337 باب 4 ❗️اما پاسخ ایه سوره فاطر که می فرماید: « تو نمی توانی سخن خود را به انها که در گور خفته اند برسانی» 🗯پاسخ ان است: ❗️ایه اشاره دارد به اجسادی که در زیر قبر و خاک هستند انان قادر بر ادراک و شنیدن نیستند ولی باید توجه کرد که طرف خطاب ما اجساد نهفته در قبور نیستند بلکه ما با ارواح پاک و زنده که با اجساد برزخی در جهان برزخی به سر می برند و طبق ادله گذشته حی و زنده هستند سخن می گوییم نه با بدن نهفته در خاک و فلسفه حضور بر سر قبور انها این است که سبب توجه آن ارواح برزخی به زائر خود می شود» 📚الملل و النحل،سبحانی،ج4 ص534 🗯وغرض خداوند از این بیان این است که هر قدر بیان پیامبر زیبا و دلنشین باشد اجساد نهفته در زیر خاک‌ چیزی از ان را درک نمی کنند و سخنان پیامبر برایشان سودی ندارد زیرا وقت عمل گذشته است چنان که مشرکانی که در گناه و تعصب و عناد و ظلم وفساد غوطه ور هستند روح خود را از دست داده اند و همانند ان اجساد نهفته در زیر خاک چیزی از سخنان پیامبر را نمی فهمند» 📚تفسیر نمونه ج18 ص231 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
 ⁉️سوال ایا اسلام با شادی کردن مخالف است.قران می گوید باید کم بخندند و زیاد گریه کنند( توبه 82) و یا می گوید:« خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد»( قصص76) این اشکالاتی بود که یکی از ملحدین برام مطرح کرد 🔷پاسخ: ❗️اسلام با شادی کردن مخالف نمیباشد بلکه فراوان به پیروان خود توصیه می کند که شادی کردن و مزاح کردن را نیز فراموش نکنند. 🗯امام صادق فرمود: « هیچ مومنی نیست مگر انکه باید اهل مزاح کردن و شادی کردن باشد» 📚الکافی ج2 ص663 🗯در روایت دیگر از امام کاظم سوال شد: ❗️انسان در میان گروهی است در این بین کلامی به میان می اید و مزاح می کنند و می خندند ایا این کار استباه است؟ 🗯امام فرمود: خیر .اعرابی نزد پیامبر می امد و با او شوخی می کرد و پیامبر می خندید به گونه ای که پیامبر هر موقع غمگین می شد می فرمود کاش اعرابی اینجا بود ( وما را به خنده می اورد)» 📚الکافی ج2 ص663 ❗️امام صادق به یکی از یاران فرمود: « مزاح کردن و شوخی کردن بین شما چگونه است 🔷گفت کم 🗯امام فرمود: چنین نکنید بلکه مزاح و شوخی کنید چرا که مزاح کردن از حسن خلق است و شما با این کار برادرت را شاد می کنی»   📚وسائل الشیعه،ج12 ص113 🗯امام باقر فرمود: « تبسم و خنده مومن در برابر برادرش حسنه ای برای اوست .کسی که خدا برای او حسنه بنویسد او را عذاب نمی کند» 📚مصادقه الاخوان،ص52 ❗️ویا فرمود: « پیامبر مزاح و شوخی می کرد اما جز حق نمی گفت» 📚مناقب ابن شهر اشوب،ج1 ص147 🗯در این باره روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع شود: 📚مستدرک الوسائل،ج8 ص407 باب66 🗯اما پاسخ از ایات مورد استناد شما: 🔶ایه اول: ❗️کسانى که آیه شریفه را چنین معنا کرده اند در حقیقت توجه به صدر و ذیل آن نکرده اند، آیه مزبور در سوره «توبه» در ضمن آیاتى است که درباره منافقان و متخلّفان از دستور جهاد اسلامى گفتگو مى کند و پیش از آن این آیه است:   ❗️«بازماندگان از «جنگ تبوک» از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کنند و (به یکدیگر و به مؤمنان) گفتند: در این گرما، (به سوى میدان) حرکت نکنید! (به آنان) بگو: آتش دوزخ از این هم گرمتر است اگر مى دانستید» ❗️ بلافاصله بعد از این آیه مى فرماید: «از این رو آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند (چرا که آتش جهنّم در انتظارشان است) این، جزاى کارهایى است که انجام مى دادند» 🗯خلاصه، ذیل آیه و آیات قبل و بعد از آن و همچنین شروع جمله «فَلیَضحکوا»با کلمه «فاء» که براى تفریع است، همگى بخوبى روشن مى سازد که آیه، مربوط به وضع منافقان و متخلفان از دستور جهاد است و به هیچ وجه امر و دستورى در این آیه به عموم مردم وجود ندارد و این که در ذیل آیه فرموده: «این عمل گریه بسیار و خنده کم براى کیفر کارهاى آنهاست» اشاره به این است که اگر آنها بدانند چه مجازاتهایى در پیش دارند، گریه بسیار و خنده کمتر خواهند کرد و از غم و اندوه، آنى راحت نخواهند شد. 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص568 ❗️اما ایه دوم: 🗯خداوند آن نشاط و شادی را ناپسند می داند که از روی مستی و غرور و تکبر بوده که سبب ساز غفلت انسان از خداوند و اخرت است چرا که ایه در مورد قارون مرد هم عصر حضرت موسی است .کسی که مظهر ثروت امیخته با کبر و غرور وطغیان بوده است .    ❗️«فرحین» «در ایه ان الله لا یحب الفرحین «در ایه جمع « فرح» به معنی کسی است که بر اثر بدست اوردن چیزی مغرور و متکبر شده و از باده پیروزی سرمست می باشد و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد. ❗️خداوند این چنین افراد متکبر و مغرور را که از سر تکبر و غرور و مخالفت با پرودگار سرمست و شاد بوده اند را دوست نمی دارد 📚تفسیر نمونه،ج16 ص154 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال در شبکه های مجازی وکانال های ملحد می گویند دانشمندان کشف کرده اند که در کرات دیگر نیز موجودات زنده هستند در حالی که اسلام فقط می گوید زمین محل زندگی است و این تناقض علم و دین است 🔷پاسخ: ❗️انچه به اسلام نسبت داده شده است صحت ندارد. 🗯از نظر یک موحد و خدا شناس که افرینش جهان را از روی حکمت می داند بسیار بعید است که در میلیاردها ستاره هیچ کدام جز کره زمین مسکون نباشد و همه حکم بیابان ها ی خشک و خالی و خاموش را داشته باشد .این احتمال با قبول اصل هدف برای افرینش و حکیم بودن افریدگار سازگار نیست . 🗯قران با بیانی روشن به موجودات زنده در اسمانها تصریح می کند و می فرماید: « از ایات اوست افرینش اسمانها و زمین و انچه از جنبندگان در انها منتشر نموده» 📓شوری29 ⁉️چه بیانی رساتر از این که می فرماید خداوند در اسمانها و زمین موجودات زنده متحرک « دابه» افریده و پخش کرده است 🗯شیخ صدوق از امام صادق روایت می کند که فرمود: « خداوند را دوازده هزار عالم است هر عالمی بزرگتر از هفت اسمان و هفت زمین است هیچ کدام از این عوالم برای خدا عالمی غیر خود نمی دانند و من بر انها حجت هستم» 📚الخصال ج2 ص639 🗯امام حسن فرمود: « خدا را دو شهر است یکی در مشرق و دیگری در مغرب .آن دو شهر دو دروازه از آهن دارند و بر هر شهر یک میلیون درب از طلا است و در آن هفتاد میلیون لغت است که هر زبانی بر خلاف دیگری صحبت می کند .من تمام آن زبانها را می دانم و آنچه در آن شهر ها است و آنچه در بین آنها است در آن دو شهر حجتی غیر من و برادرم حسین نیست» 📚بحار الانوار ج27 ص41 🗯در روایت دیگر امده است: 🔷خداوند سیصد و ده و چند جهان پشت قاف افریده و پشت هفت دریا که هرگز یک چشم به هم زدن نافرمانی خدا نکرده اند و آدم و فرزندانش را نشناخته اند و جمعیت هر کدام از انها سیصد و سیزده برابر ادم و فرزندان ادم می باشد » 📚بحار الانوار ج54 ص322 🔷حضرت امیر فرمود: « در اسمانها و زمین مخلوقاتی از مخلوقان خداوند هستند که پیوسته خدا را تقدیس و تسبیح کرده و اورا شب و روز تعظیم می کنند» 📚قصص راوندی،ص35 🗯امام صادق فرمود: « خداوند را از پس این زمین ،زمین دیگری است که در آن مخلوقاتی هستند که خدا را می پرستند و چیزی را با او شریک نمی سازند و همه از فلانی و فلانی برائت می جویند» 📚بصائر الدرجات،ج1 ص490 🗯وفرمود: « پشت این چشمه خورشید شما چهل چشمه خورشید است و در انها خلق بسیاری است و پشت ماه شما چهل ماه است و در انها خلق بسیاریست و نمیدانند ایا خدا ادمی افریده است یا خیر» 📚همان مدرک ص490 🗯در روایت دیگر امده است که امام باقر نگاهی به اسمان کرد و فرمود: « این گنبد پدر ما ادم است و خداوند 39 گنبد دارد در انها افریده هایی است که یک چشم به هم زدن خدا را نافرمانی نکرده اند» 📚الکافی ج8 ص231 🔴به این مضمون روایات متعددی صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به : 🗯بحار الانوار ج54 ص316 باب2 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا کعبه بالاتر است یا کربلا ؟ وهابیت این مساله را بر شیعه ایراد می گیرند که انان مکان دیگری را بر کعبه خانه خداوند برتری می دهند 🔷پاسخ: ❗️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام سجاد فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و سرزمین امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و سرکشی از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 ❗️لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج مستحبی اعلام شده است 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت کعبه نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 🗯باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا توجیه پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج ولایت است .وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج جاهلی می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام شرعی از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ⁉️ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که قبر احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که حجره پیامبر بر کعبه برتری دارد 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید مدینه بر مکه برتری دارد 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال در نهج البلاغه در نامه‌ای که حضرت علی برای معاویه نوشته شده چنین آمده است (نامه شماره 6): این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن‌را که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن‌را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته‌اند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است ". ⁉️ایا این سخنان سیدنا علی دال بر مشروعیت بیعت و شوری در امامت نمی باشد بر خلاف انچه شیعه ادعا می کند؟ 🔷پاسخ: ❗️احتجاج حضرت علی با معاويه از باب الزام بوده است به این بیان : 1⃣آنچه كه مسلم است، امام در اين نامه در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با دشمن عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت مهاجرين و انصار بود؛ يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❗️به عبارت ديگر، حضرت امير به معاويه كه از طرف عمر و عثمان استاندار و حاكم شام بود، و آن دو را خليفه مشروع مى دانست خطاب كرده و میفرمايد: ❗️اگر از نظر تو معيار مشروعيت خلافت آنان، اجتماع مهاجرين و انصار بود، همان معيار در خلافت من نيز وجود دارد. 🗯ایت العظمی مکارم شیرازی در تفسیر خطبه چنین می اورد: « امام در اینجا نه به مساله غدیر اشاره می کند و نه به وصیت پیامبر و روایات بسیاری که سند روشنی بر امامت اوست .زیرا معاویه می توانست با این کار از کنار آن بگذرد.ولی مساله خلافت خلفای پیشین چیزی نبود که بتواند آن را انکار کند.در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند و در اینجا معاویه که خود را از طرفداران خلفای پیشین می دانست نمی توانست چگونگی گزینش انها را برای خلافت انکار کند . 🗯همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت .زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد.امام باید در برابر معاویه به دلیلی استدلال کند که او نتواند در برابر ان سخن بگوید و راه انکار را بپوید و ان مساله شوری است .شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند همان کسانی که معاویه از جانب انها به خلافت شام منصوب شد . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و ان اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با ان بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. ❗️مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان ایه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 🗯در قران نیز گونه هایی بر این مطلب می توان پیدا کرد از جمله در داستان حضرت ابراهیم هنگامی که در برابر ستاره پرستان،ماه پرستان،و افتاب پرستان قرار گرفت با جمله « هذا ربی» یا « هذا ربی هذا اکبر» (انعام 78-77) مسلمات انها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب انها دلیل بر حادث بودن انها بود انها را محکوم ساخت» 📚شرح نهج البلاغه،ج9 ص83 2⃣ از آنجا كه قصد مؤلف نهج البلاغه، نقل بخش‌هاى بليغ سخنان حضرت بوده؛ از اين رو، بخشى از اين نامه را نقل نكرده و ديگر مؤلفان؛ همانند نصر بن مزاحم اين نامه را به صورت مبسوط نقل كرده‌اند و نكاتى در نقل آنان هست كه نشان‌دهنده حقيقت ياد شده است. ❗️در آغاز نامه آمده است: « بیعت من در مدینه تو را مجاب به اطاعت از من می کند اگر چه تو در شام باشی ( طبق عقاید خودت که بیعت و شوری را در خلافت مشروع می دانی)» 📚کتاب صفین،ص29 🗯این بیان امام کاملا نشان دهنده این است که قصد امام آن بوده است که خلافت خود را طبق عقاید معاویه اثبات کند و اورا مجاب به اطاعت کند 📚رسائل و مقالات،علامه سبحانی ج3 ص636 3⃣امام در سایر خطب نهج البلاغه بارها تصریح به خلافت الهی خود و اهل بیت کرده اند که جهت اگاهی رجوع شود به خطبه های:1-2-144-97-120-93 و ... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه: 💦دختران انبیا دچار عادت ماهیانه نمی شده اند اما حضرت زهرا دچار عادت ماهیانه میشده است. 💥افشای تناقض بزرگ و عجیبی از زندگی فاطمه زهرا ( او مبتلا به عادت ماهیانه میشده یا خیر؟؟ ) 👈علمای شیعه در کتابهایشان روایات متعددی پیرامون عدم پریود و عادت ماهیانه نشدن دختران انبیا. به طور مثال : 💥💥💥دختران انبیا پریود نمی شوند👇 2 - محمد بن يحيى، عن العمركي بن علي، عن علي بن جعفر أخيه، أبي الحسن عليه السلام قال: إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة وإن بنات الأنبياء لا يطمثن. ✍...همانا دختران انبیا پریود نمیشوند( دچار عادت ماهیانه نمیشوند) . 📚الکافی از شیخ کلینی ج 1 ص 458 چاپ دارالکتب الاسلامیه. ✅این روایت را علامه محمد تقی مجلسی نقل کرده و می گوید روایت صحیح است. 📚روضه المتقین ج5 ص 342 ✅علامه محمد باقر مجلسی هم صحیح می داند. 📚مراه العقول ج 5 ص 315 و 316 ✅شیخ سید جعفر عاملی هم صحیح می داند. 📚ماساه الزهرا ج 1 ص 100 🍃🍂توجه داشته باشید که دختران انبیا مطابق عقیده اسلامی دچار عادت ماهیانه یا پریود نمی شوند. 💥💥💥حضرت زهرا پریود میشود. 🍂روایت صحیح دیگر مدعی است حضرت زهرا پریود می شده است. از امام صادق در مورد زنی که پریوده بوده سوال شد که ایا قضای نماز در زمان عادت ماهیانه را انجام دهد ؟ ایشان فرمود خیر. مجدد پرسش شد ، ایا قضای روزه را انجام دهد ؟پاسخ داد بله..... از امام صادق در مورد قضای نماز زن حائض سپس قضای روزه سوال شد که گفت نیاز نیست زن پریود قضای نماز را انجام دهد ... 👈همانا رسول الله به فاطمه این چنین امر کرده است .... ☘در این روایت به صراحت تصریح کرده است که حضرت زهرا دچار عادت ماهیانه می شده است. ✅متن عربی روایت 👇 2 - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن الحسن بن راشد قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام) الحائض تقضي الصلاة؟ قال: لا، قلت: تقضي الصوم؟ قال: نعم، قلت: من أين جاء هذا علي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن ابن أذينة، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن قضاء الحائض الصلاة ثم تقضي الصوم ؟ قال: ليس عليها أن تقضي الصلاة وعليها أن تقضي صوم شهر رمضان ثم أقبل علي وقال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) [كان] يأمر بذلك فاطمة (عليها السلام) وكانت تأمر بذلك المؤمنات. 📚الکافی از شیخ کلینی ج 3 ص 105 چاپ دارالکتب اسلامیه تهران. 📚بهبودی در صحیح کافی ج۱ ص۲۲۰ میگوید این روایت صحیح است. 📚مجلسی در مراه العقول ج۱۳ ص۲۴۸ میگوید این روایت حسن (از درجات حدیث صحیح) است. ‼️خلاصه ای از آنچه گذشت : در کتب مسلمانان روایاتی هست مبنی بر اینکه دختران انبیا پریود نمیشوند و علما هم تصریح کرده و همچنین روایاتی هست که بیان کرده اند که حضرت زهرا پریود میشده و مجدد علما تصریح کردند. ‼️حال سوالاتی مطرح است : ⁉️مگر فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام نبوده ؟ اگر بوده پس چرا پریود میشده ؟ در حالی که بیان شده دختران انبیا پریود نمیشوند. ✍حال تصمیم بگیرید ؛ قبول کنید فاطمه دختر پیامبر نبوده است و یا قبول کنید محمد اصلا پیامبر نبوده است. 👈👈چون اگر محمد پیامبر بوده نباید دخترش پریود بشود ؛ خب اگر پریود شده پس محمد پیامبر نبوده است. ⁉️اگر بپذیرید محمد پیامبر حقیقی بوده است ؛ پس بپذیرید فاطمه دختر پیامبر نبوده ، چون مطابق ادعای مسلمانان دختران پیامبران پریود نمیشوند. 🗯پاسخ: 🗯براستی انسان از شدت جهالت این افراد تعجب می کند . 1⃣نکته اول :روایت از امام باقر است نه امام صادق 2⃣نکته دوم : متن روایت چنین است: « امام باقر فرمود: « بر زن حائض قضای نماز واجب نیست اما باید قضای روزه را بجا اورد و پیامبر این چنین به فاطمه امر کرد و فاطمه نیز این چنین به زنان مومنین دستور می داد» 🗯پیامبر گرامی این حکم را به حضرت فاطمه ابلاغ کرد تا او به زنان مومنین برساند چنان که حضرت زهرا چنین کرد .نمی دانیم شما از کجای روایت فهمیدید که حضرت زهرا نیز حیض می شده است⁉️ 🗯علامه مجلسی چنین می اورد: « مراد از روایت این است که پیامبر به فاطمه این دستور و این وظیفه را رساند تا او این وظیفه را به زنان مومنین برساند چرا که حضرت زهرا از حیض شدن پاک و مبراست چنان که در روایات امده است که او حوریه ای است که هیچگاه خون نمی بیند» 📚مراه العقول ج13 ص249 🗯در پاورقی وسائل الشیعه نیز از قول شیخ چنین نقل شده است: « مراد آن است که پیامبر این حکم را به فاطمه دستور داد تا حضرت طبق این حکم به زنان مومنین فتوا دهد و این حکم را به انها بیاموزد .در احادیث فراوانی است که حضرت زهرا هیچ گونه خونی چه در حیض و چه در نفاس نمی بیند» 📚وسائل الشیعه،ج2 ص347 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا مستندات این که حضرت زهرا حیض نمی شدند را از کتب شیعه و سنی اثبات کنید چرا که سنی ها این قضیه را قبول نمی کنند .از سوی دیگر حضرت زهرا در این صورت چگونه می تواند الگو باشد و فلسفه این مساله چیست 🔷پاسخ: ❗️این مساله در روایات متعددی از کتب شیعه و سنی امده است که جای هیچگونه شک و تردیدی در آن نیست. 🗯خطیب بغدادی از علمای بزرگ اهل سنت نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: « دخترم حوریه ای است که به شکل ادمیان در آمده است .حیض نمی شود و عادات زنانگی نمی بیند» 📚تاریخ بغداد ج12 ص331 📚صواعق،ابن حجر،ص96 🗯در روایت دیگر نقل کرده اند که فرمود: « دختر من از هر جهت پاک و پاکیزه است نه حیض می شود و نه به نفاس دچار می گردد» 📚ذخائر العقبی،ص44 🗯این مضمون در روایات متعددی از منابع شیعه نیز امده است . ❗️از حضرت علی سوال شد معنای بتول چیست زیرا پیامبر حضرت زهرا و مریم را بتول خطاب می کرد؟ 🗯حضرت پاسخ داد: « بتول کسی است که هیچگاه خون نمی بیند چرا که حیض شدن در فرزندان انبیا مکروه است» 📚معانی الاخبار،ص64 📚علل الشرائع ج1 ص181 🗯در روایت دیگر امام باقر فرمود: « به فاطمه طاهره گفته میشود به دلیل طهارتش از هر گونه پلیدی و او هیچ گاه گرفتار حیض و نفاس نمیشد» 📚بحار الانوار ،ج43 ص19 🗯فلسفه این حکم روشن است زیرا اگر چه حیض شدن از لحاظ فیزیولوژی و جنبه روان شناختی و بهداشتی دارای فواید مختلفی است ولازمه خلقت زنان می باشد که کارشناسان فن و پژشکی به آن تصریح کرده اند 📚نرم افزار پرسمان،کلید واژه فلسفه حیض 🗯اما به هر حال امری پلید و ناپاک می باشد چنان که قرآن می فرماید: « هو اذی» 📚بقره 222 🗯در تفسیر این کلام گفته اند یعنی پلید و نجس 📚التبیان،ج2 ص221 📚جامع البیان،ج2 ص518 ❗️امام باقر فرمود: « حیض شدن در زنان نجاست و پلیدی است» 📚علل الشرائع،ج1 ص290 🗯طبیعی است که حضرت زهرا که از هر گونه رجس و پلیدی مبرا است 📚احزاب 33 ❗️دچار حیض و نفاس نشود و این منافاتی با الگو بودن ایشان ندارد زیرا موارد فراوان دیگر می باشد که ایشان برای زنان جهانیان الگو می باشد چرا که هزاران مساله مشترک بین ایشان و توده زنان وجود دارد که زنان مسلمان می توانند در آن موارد از ایشان الگو بگیرند 🗯 اين كه حضرت زهرا بتول بوده، سبب عدم درک مشكلات زنان از سوي ايشان نمی شود؛ از باب مثال يك پزشک با اين كه خودش سالم است و درد و مريضی ندارد، ولی مشكلات بيماران مختلف را درک و راه درمان و علاج را براي ايشان ارايه می كند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا پاسخ دهید کانال های ضد دین می گوید از دید یک مسلمان زندگی دنیا یعنی هیچ و پوچ زیرا در قران دنیا را وسیله سرگرمی و بازیچه ( عنکبوت 64) مایه غرور وغفلت ( حدید20) متاع فانی ( نسائ 94) و...معرفی میکند 🗯پاسخ: ❗️پاسخ این سوال و اشکال را از خود قران می توان یافت .چرا که انجا که از دنیا و مواهبش نکوهش می کند کسانی را می گوید که زندگی دنیا تنها هدفشان است چنان که فرمود: « کسانی که جز زندگی دنیا را نخواهند» 📓نجم29 ❗️وفرمود: «ایا راضی شده اید که زندگی دنیا را برای اخرت بپذیرید» 📓توبه38 ❗️اما اگر از دنیا به عنوان وسیله ای برای رسیدن به تکامل و سعادت معنوی مورد بهره برداری قرار گرفته شود دنیا و زندگی دنیوی دارای ارزش می باشد. 🗯لذا در برخی از ایات قران از مال دنیا به عنوان « خیر» یاد شده است 📓بقره 180 🗯ودر بسیاری از ایات مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا امده است 📓جمعه 10 🗯وفرمود: « همه نعمت های روی زمین را برای شما افریده است» 📓بقره 29 ❗️در روایتی امده است که فردی امد نزد امام صادق و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و می ترسیم دنیا پرست شده باشیم امام پاسخ داد: 🔷با ثروت دنیا می خواهی چه انجام دهی؟ ❗️گفت: می خواهم هزینه خود و خانواده ام را تهیه کنم ،به خویشاوندانم کمک کنم ،در راه خدا انفاق کنم،حج و عمره بجا اورم 🗯امام فرمود: « این دنیا طلبی نیست این طلب اخرت است» 📚الکافی ج5 ص72 🗯امام باقر فرمود: « دنیا کمک خوبی است برای رسیدن به اخرت» 📚همان مدرک ص73 ❗️امام صادق فرمود: « ( برای زندگی در دنیا تلاش کنید) و سربار دیگران نباشید» 📚همان مدرک ص72 🗯وفرمود: « از خداوند بی نیازی در دنیا را بخواهید» 📚وسائل الشیعه ج17 ص33 🗯وفرمود: « جمع کردن و طلب رزق حلال را ترک نکن( دنیا را ترک نکنید) چرا که دنیا یار تو بر دینت می باشد» 📚امالی طوسی،ج1 ص195 🔷وفرمود: « جوری در دنیا زندگی کن و برای دنیایت تلاش کن که گویی برای همیشه در آن می مانی» 📚الفقیه،ج3 ص156 🔴روایت در لزوم توجه کردن به دنیا و زندگی دنیوی و کسب حلال در دنیا از دید اسلام فراوان است که جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب: 📚وسائل الشیعه،ج7 ص29 باب6 وص76 باب28 📚مستدرک الوسائل ج13 ص15 باب5 وص58 باب 24 و ... 🔷خلاصه: ❗️اگر به دنیا به عنوان یک هدف و نه وسیله مورد توجه قرار گیرد و از ارزش های معنوی و انسانی بریده شود که طبیعتا در این هنگام مایه غرور و غفلت و طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری خواهد بود در خور هر گونه مذمت و نکوهش است .اما اگر به عنوان وسیله برای رسیدن به سعادت مورد بهره برداری قرار گیرد قابل تحسین خواهد بود 📚تفسیر نمونه،ج16 ص174 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با توجه به ایام شهادت امام صادق سوالاتی در مورد ایشان مطرح است .1نخست اینکه چرا به ایشان صادق می گویند مگر بقیه ائمه راستگو نبودند2 دیگر انکه چرا ایشان را رییس مذهب تشیع می نامند 3دیگر انکه راست است که ابوحنیفه و دیگران از علمای اهل سنت شاگرد امام صادق بوده و به علم و دانش ایشان تصریح کرده اند 🗯پاسخ: 🔷پاسخ سوال اول: ❗️در روایتی امده است که ابی خالد به امام سجاد عرضه داشت: 🔷امام بعد از شما چه کسی است؟ ❗️امام فرمود: فرزندم محمد همان که دانش را می شکافد. ❗️گفت بعد محمد چه کسی امام است؟ 🗯فرمود: جعفر که نامش نزد آسمانیان صادق است 🔷راوی گفت چگونه تنها ایشان متصف به صادق شده اند در حالی که همه شما صادق هستید؟ ❗️امام پاسخ داد: پدرم از پدرش و ایشان از پیامبر برایم حدیث نقل کرده اند که فرمود: 🗯وقتی فرزندم جعفر متولد شود او را صادق بنامید چون پنجمین فرزندش به نام جعفر به دروغ ادعای امامت می کند او در نزد خدا جعفر کذاب است که بر خداوند دروغ می بندد . ❗️ در این موقع اشکهای امام جاری شد فرمود گویا می بینم که جعفر کذاب خلیفه ستمگر زمان را وادار می کند که به جستجوی ولی خدا و امام غائب که خدا حافظ او است بر آیند» 📚بحار الانوار ج47 ص9 ❗️شیخ صدوق در معانی الاخبار چنین می اورد: « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند متمیز شود» 📚معانی الاخبار،ص65 🗯پاسخ سوال دوم: ❗این که امام صادق را رییس مذهب می گویند و مذهب ما را شیعه جعفری می گویند از آن رو است که تا زمان امام صادق به علت تسلط سیاستمداران وزمامداران ستمگر فرصت نشر علوم ومعارف اسلامی وتربیت شاگردان آن طور که برای ایشان فراهم شد برای سایر امامان فراهم نگردید وایشان از این موقعیت وفرصت حد اکثر استفاده را نمود، علوم ومعارف اسلامی را تعلیم وتدریس فرمودند وشاگردان بزرگی تربیت کردند که هریک از علمای بزرگ اسلام به شمار میروند. 🗯از آن موقع شیعه وپیروان آن حضرت را جعفری گفتند وبعد هم این لقب بر شیعه باقی ماند 📚معارف دین،ایت الله صافی گلپایگانی 🗯پاسخ سوال سوم: 🔷ذهبی از بزرگان اهل سنت در دو کتاب خود از امام صادق روایت میکند که می فرمود: "از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید واین را بدانید که پس از من کسی مانند حدیث مرا به شما نخواهد گفت" 📚تاریخ الاسلام،ج6 ص45 📚تذکره الحفاظ،ج1 ص157 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯ابن حبان در مورد امام می گوید: "او از نظر دانش، فقاهت وفضیلت از بزرگان اهل بیت به شمار می آید" 📚الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج1 ص58 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق میگفت: "من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 📚تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام می گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان علما» 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و دیگران» 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک،سفیانین،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چطور میشود که بگوییم جهان بطور خودکار و اتوماتیک فعالیت میکند مثل اینکه خدا جهان را ساخته بعد دیگر کاری به کار جهان هستی ندارد و دیگر ربوبیت ندارد بالاسر جهان مثل ساعت ساز ساعت را ساخته و ساعت خودش کار میکند؟ 🗯پاسخ: ❗️این که بگوییم خداوند عالم را افریده است سپس آن را به حال خود رها کرده است از دو جهت ( نقل و عقل) دارای اشکال است 🔴جهت نقل: 🗯در بینش اسلامی خداوند اداره کننده و مربی و نظام بخش عالم هستی معرفی شده است چنان که می فرماید: « الله رب شما و رب پدرانتان می باشد» 📓صافات 146 🗯وفرمود: « بگو ایا غیر از خدا رب دیگری را بطلبم در حالی که او پرودگار همه چیز است» 📓انعام 164 ❗️در روایات نیز خداوند چنین معرفی شده است: « خداوند رب آسمانهای هفت گانه و زمین های هفت گانه و رب عرش عظیم ...می باشد» 📚الکافی ج2 ص514 🗯جهت دیدن سایر ایات در ربوبیت خداوند رجوع شود به: 📚فرهنگ قرآن،ج12 ص375 🗯 جهت دیدن سایر روایات در توحید ربوبی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج3 ص198 باب 6 🔷به مقتضای ادله نقلی در ربوبیت و تدبیر خداوند برای عالم هستی روشن می شود قول به این که خداوند عالم را پس از افرینش به حال خود رها کرده است سخنی بی دلیل و خلاف ایات و روایات فراوان است 🔴جهت عقل: 🗯در مباحث اثبات وجود خداوند در پاسخ های گذشته روشن شد که ملاک نیازمندی معلول به علت ،همان نیازمندی ذاتی او می باشد .به این معنی که وجودش از ذات خودش سرچشمه نمی گیرد . ❗️این نیازمندی ذاتی چه در حالت حدوث و چه در حالت بقا در او موجود است .این که بگوییم موجود ممکن تنها در حدوث نیازمند واجب است و در بقای وادامه حیاتش نیازمندی ندارد تخصیص این قاعده عقلی است که می گوید: « هر موجود ممکنی تا زمانی که وجودش از ذات خودش نمی باشد محتاج به علت است » ❗️واین احتیاج چه در حالت حدوث موجود است و چه در حالت بقائ 📚الالهیات،علامه سبحانی،ج 2 ص329 ❗️در مثال ساعت هم که شما مثال زدید که ساعت پس از ساخته شدن خودش کار می کند و دیگر نیاز به علت ندارد نیز باید بگوییم این مثال مثالی سفسطه آمیز است 🗯ساعت هم در اغاز خود نیاز به علت دارد و هم در ادامه عمر خود برای اغاز وجود خود محتاج سازنده است ولی در ادامه وجود از خاصیت مواد ساختمانی خود مدد می گیرد یعنی استحکام فلزات به کار برده شده به آن اجازه ادامه عمر می دهد و لذا با تفاوت مواد ساختمانی آن مقدار عمر ساعت کاملا فرق می کند و این دلیل روشنی است بر این که هم اغاز وجود یک چیز علت می خواهد و هم ادامه آن 🔴از انچه گفتیم نتیجه می گیریم که همان طور که حدوث و پیدایش یک چیز علت می خواهد ادامه و بقای آن هم علت می خواهد و اگر کسی نیاز به علت را در ادامه حیات انکار کند قانون علیت را انکار کرده است 🗯نتیجه انکه: ❗️جهان ممکن الوجود است نه واجب الوجود بنا براین ممکن الوجود در اغاز و ادامه حیاتش محتاج به واجب الوجود است و اگر در ادامه حیات بی نیاز شود باید واجب الوجود باشد در حالی که محال است ممکن الوجود تبدیل به واجب الوجود شود 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم،ص95 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال این که در روایات از ازدواج با دختران لاغر،سبزه رو،بیوه ،زشت . ...نهی شده است یا گفته شده است به زیبایی های دختر توجه کنید ایا این ظلم به دختران زشت روی نیست؟ 🔷پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣از دیدگاه معصومین معیار اصلی در مورد انتخاب همسر مساله ایمان و دینداری و اخلاق است نه زیبایی و مال 🗯امام صادق فرمود: « زمانی که مرد با زنی تنها بخاطر مال و جمالش ازدواج کند خداوند نیز او را به همان چیز وا گذار می کند اما اگر بخاطر دینش با او ازدواج کند خداوند نیز جمال و مال را رزقش می کند» 📚الکافی ج5 ص333 🗯پیامبر گرامی فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند در او انچه می خواهد را نمی یابد و همچنین است کسی که بخاطر مالش با او ازدواج کند پس بر شما باد که با زنان دیندار ازدواج کنید» 📚التهذیب ج7 ص399 🗯ودر روایت دیگر فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با دختری ازدواج کند خداوند زیبایی او را وبالی بر گردن مرد قرار میدهد» 📚وسائل الشیعه ج20 ص53 🗯امام صادق فرمود: « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 2⃣روشن شد که انچه در ازدواج در اولویت است مساله دین داری و حسن خلق می باشد .به گونه ای که اگر دختری زیبا رو نباشد اما دیندار و خوش اخلاق باشد بر دختری بی دین و بی اخلاق اما زیبا رو و پولدار مقدم می باشد. 3⃣حال در مرحله بعدی اگر دو دختر هر دو دیندار باشند اما یکی از دیگری زیباتر باشد در این صورت آن که زیباتر می باشد در اولویت می باشد .چرا که توجه به زیبایی همسر یکی از راههایی است که می تواند مانع فرو پاشی زندگی اینده شود وافراد را به زندگی اینده امیدوار می کند .و مانع انحرافات جنسی افراد می باشد لذا در روایات به این مساله در مراتب بعد از دین و اخلاق اشاره شده است 📚تفسیر نمونه ج17 ص394 ❗️این که انسان حق انتخاب گزینه بهتر و مناسب تر را داشته باشد ظلمی به کسانی که آن ویژگی ها را ندارند نخواهد بود .آنها نیز می توانند با افرادی همانند خودشان ازدواج کنند .از باب مثال انتخاب نکردن افراد زشت در ازدواج ظلم در حق انان نخواهد بود و انان نیز می توانند با افرادی همانند خودشان ازدواج کنند .از سوی دیگر سلب انتخاب گزینه بهتر نیز ممکن است ظلم نسبت به این طرف محسوب شود و در تنافی با حق انتخاب باشد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا خداوند برخی ها رو زشت خلق کرد تا سبب بشه کسی باهاشون ازدواج نکنن و احیانا به انحراف کشیده بشن ایا این ظلم در حق اونا نیست ✅پاسخ خداوند عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمیکند،وبه هرموجودی طبق نظام حکیمانه هستی لطف میکند،ظلم پایمال کردن حق است،وعدل وظلم درجایی معنا پیدا میکند که حقی در کار باشد ❗️حال میپرسیم ایا کسی از خدا طلبی داشته وایا موجودات از قبل حقی داشته اند تا پایمال شده باشد وظلمی صورت گرفته باشد،مگر ما قبلا بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا پایمال شده باشد ❗️اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند،میتوان گفت این قالی قبلا بزرگ بوده واکنون با پاره شدن بزرگی خود را از دست داده ولی اگر ما از اول یک قالیچه ی کوچک بافتیم،قالیچه حق ایراد ندارد که چرا کوچک است،زیرا او پیش از این هیچ بود واصلا از خود بزرگی نداشت،تا کسی آن را گرفته باشد و به او ظلمی کرده باشد،بنابراین اگر خدا به یک نفر که هیچ طلبی از او نداشته چیزی بدهد و به فرد دیگر از همان چیز دو عدد بدهد هرگز ظلم نخواهد بود ❗️علاوه بر اینکه خداوند به آن کسی که نعمت بیشتری داده،مسئولیت بیشتری نیز داده است،چنانکه خداوند فرمود:« بعضی را بر بعضی دیگر درجاتی برتری داد تا شما را به آنچه که در اختیار تان قرار داده بیازماید» 📓165انعام 🗯پس آنچه از اختلافات مانند سفیدی ،سیاهی ،ذکاوت،تیزهوشی،مرد بودن،زن بودن،انسان بودن،حیوان بودن وغیر اینها موجود است منافات با عدل ندارد چرا که روشن شد موجودات قبل از خلقت حقی بر خداوند ندارند،پس انچه خداوند به انها عطا کرده فضل است نه حق،پس اختلاف در آن ظلم نمیشود 📚بدایة المعارف ،ج1،ص136 ❗️انچه گفتیم در روایتی از امام باقر نیز نقل شده است:که از ایشان سوال کردند؛ «ما از اطفال کسی را میبینیم که مرده متولد میشوند یا بعضی سقط میشوند یا بعضی کور،یا کنگ،یا کر،متولد میشوند،برخی تا بلوغ زنده می ماند وبرخی تا پیری زنده می مانند،حکمت این چیست؟ ❗️‌امام پاسخ داد: «خداوند سزاوارتر است از انچه تدبیر میکند در مورد مخلوقان،چرا که او خالق ومالک انها است پس هرکه را از عمر دادن منع کرده،اورا از چیزی منع کرده،ک برایش نبوده وحقی در آن نداشته وهرکه را عمر داده به او تفضل ولطف کرده وبه او چیزی را داده ک حقی بر ان نداشته است» 📚توحید صدوق،ص397 ❗️روشن شد که این اختلافات منافاتی باعدل خداوند حدارد،اما ممکن است سوال شود از حکمت این اختلافات،که جواب ان نیز واضح است وآن اینکه این که: 🗯« اختلافات لازمه نظام مادی است،اگر همه افراد انسان،مرد یا زن بودند،نسل انسان منقرض میشد،چرا که امکان تناسل وجود نداشت،یا اگر همه انسانها در شکل ورنگ یکسان بودند شناخته نمیشدند ویا اگر همگان در فکروذوق واستعداد مساوی بودند،مشاغل مختلف تعطیل میشد،ویا اگر همگان انسان بودند وحیوانی نبود،بسیاری از فواید که بر وجود حیوانات مترتب است مختل میشدجهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب عدل الهی نوشته ی شهید مطهری صفحه ی 120 به بعد 🗯از سوی دیگر باید توجه نمود: 🔷 موضوع زیبایی در انسان به علل و عوامل چون تغذیه، احساسات، افکار و هیجانات و رفتارهای مادر قبل، حین و بعد از بارداری و مسایل ژنتیکی مربوط است و خداوند هم اگر بخواهد خود در عواملی که خود آفریده و منطق زندگی را برآن استوار کرده به مستقیم دخالت کند دیگر هیچ علمی صورت نمی گرفت و کلا منطق جهان به هم می‌خورد و یک نوع هرج و مرج پیش می آمد. پس خداوند این دنیا را طوری طراحی کرده است که همه چیز بر اساس منطق پیش برود و دانشمندان علوم به تدریج در خلقت خدا تفکر کنند و راز و رمزها و علت ها و معلول های نهفته را از این جهان به تدریج کشف کنند پس خداوند بر خلاف منطق کاری را انجام نمی دهد. 🗯چنان که امام صادق فرمود: « خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 🗯البته شکی در این نیست که این گونه افراد با صبر کردن و تحمل کردن دارای پاداش هستند 📚بحار الانوار ج64 ص196 باب 12 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال نظر شیعه در مورد جبر و اختیار چیست یا ما مجبوریم یا مختار یا اگر مختار باشیم با توحید در خالقیت منافاتی ندارد 🗯پاسخ 🔷در این شکی نیست که انسان موجودی مختار است ❗️بهترین دلیل برای اثبات مساله اختیار یکی وجدان فردی و اجتماعی و دیگری تالی فاسدی است که از قول به جبر بدست می اید ❗️وجدان ما می گوید شخصی که دستش بر اثر بیماری رعشه دایما در حال لرزش است با کسی که با اختیار خود دست هایش را بلند می کند و مثلا الله اکبر نماز می گوید و رکوع و سجود به جا می اورد کاملا متفاوت است در اولی هیچ اختیاری از خود نمی بیند ولی در دومی کاملا خودرا مختار می انگارد 👌وجدان عمومی نیز به یقین طرفدار همین امر است هیچ کس سارقان و قاتلان و محتکران و مفسدان را با جبر تبرئه نمی کند بلکه انها را بدست عدالت و مجازات می سپارد ونیز همه نیکوکاران ،خیرین و افراد ممتاز در اکتشافات علمی و امثال ان را تشویق می کنند ا ❗️درحالی که اگر انسان در کار خود مجبور بود نه ان مجازات ها عادلانه بود و نه این تشویق ها منطقی به نظر می رسید ❗️تالی فاسد قول به جبر این است که مساله بعثت انبیا و نزول کتابهای اسمانی و معاد و سوال برزخ و قیامت و بهشت و دوزخ بنابر عقیده جبر همگی زیر سوال می رود 👌اگر خداوند عاصیان و ظالمان را مجبور به ظلم و عصیان کرده چگونه عدالت و حکمت او اجازه می دهد انها را به دوزخ ببرد واگر صالحان را به کارهای نیک مجبور کرده بردن انها به بهشت حکیمانه نیست چون از نزد خود کاری انجام نداده اند » 📚پیام امام امیر المومنین،ایت الله مکارم،ج 12 ص 470 ❗️امام رضا فرمود: « کسی که معتقد به جبر باشد به او زکات ندهید و شهادتش را قبول نکنید» 📚توحید،صدوق،ص 362 ❗️و فرمود: « خداوند عادلتر و حیکمتر از ان است که بندگان را مجبور به معاصی کند ( سپس عذابشان کند) 📚همان مدرک 🗯نظر ما در این مساله نظریه معروف « امر بین الامرین» می باشد به این توضیح: 🗯انسان در انجام افعال خود مختار و آزاد است ولی نباید فراموش کرد که تمام قدرت و نیرو و حتی آزادی اراده او از سوی خداست او است که همه این نیروها را به انسان داده و او است که می خواهد انسان آزاد باشد و به این ترتیب اعمال انسان در عین این که مستند به خود اوست مستند به خدا نیز می باشد و از دائره خلقت او خارج نیست همان گونه که اعتقاد به اصل وجود انسان چون وجود است وابسته موجب شرک نمی شود. ❗️به این بیان توحید در خالقیت نیز حفظ می شود. 🔴توجه به مثال زیر می تواند حقیقت را روشن کند: 🗯بسیاری از قطارها با نیروی برق کار می کنند برقی که از یک شبکه سراسری در امتداد خط کشیده شده و قطار از طریق حلقه ای با آن در ارتباط است راننده چنین قطاری مسلما در کار خود آزادی عمل دارد ولی با این حال سر نخ در اینجا به دست دیگری است همان کسی که نیروی برق سراسری خط را کنترل می کند زیرا هر لحظه اراده کند می تواند جریان برق را با فشار یک دکمه قطع کند و قطار را در همانجا متوقف سازد . 🔶پس او می تواند بگوید حرکت قطار به اراده و خواست من است و راننده قطار نیز می تواند همین سخن را بگوید و هر دو درست می گویند منتها این دو فاعل در طول هم قرار دارند یکی در مرحله اول و بالاتر و دیگری در مرحله دوم و پایین تر و وابسته پس فعل به هر دو نسبت داده می شود ولی با این حال راننده قطار در برابر کار خود دقیقا مسوول است و نه مجبور 🗯بنا بر این اعتقاد به آزادی اراده انسان هر گز به معنای شرک در خالقیت نخواهد بود و این همان « اصل امر بین الامرین» در عقیده شیعه است 📚تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج3 ص370 🗯امام صادق فرمود: « ما اهل بیت می گوییم نه انسان مجبور است و نه آزادی مطلق دارد ( تا توحید در خالقیت خراب شود) بلکه امری بین این دو امر می باشد» 📚بحار الانوار ج5 ص12 📚الکافی،ج1 ص160 🗯شیخ صدوق در بیان عقاید شیعه در مورد مساله جبر و اختیار چنین می نویسد: « اعتقاد ما در این مساله همان سخن امام صادق است که فرمود : « نه جبر و نه تفویض و آزادی مطلق بلکه امر بین الامرین» 📚اعتقادات الامامیه،ص29 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با توجه به ایه 110سوره اسراء چرا نماز ها را با صوت متوسط نمیخوانیم مثلا نماز صبح را بلند و ظهر و عصر رو اروم میخونیم 🗯پاسخ: ایه 110 سوره اسراء مي فرمايد: «نمازت را زیاد بلند یا آهسته نخوان و در میان این دو راهی ( معتدل) انتخاب کن» 🗯در تفسیر شریف نمونه چنین امده است: ❗️اين آيه به گفتگوى مشركان و بهانه جويي آن ها در مكه در باره نماز پيامبر اشاره دارد. مشرکان از روي عناد و بهانه جويي مى گفتند: پيامبر نماز خود را بلند مى خواند و ما را ناراحت مى کند، اين چه عبادتى است؟ ن 🗯خداوند در اين آيه به پيامبر دستور مى دهد:" نمازت را زياد بلند مخوان، زياد هم آهسته مخوان، بلكه ميان اين دو، راه اعتدال را انتخاب كن" ❗️آيه فوق كارى به نمازهاى" جهريه" و" اخفاتيه" به اصطلاح معروف فقهى ندارد، بلكه ناظر به افراط و تفريط در بلند خواندن و آهسته خواندن است.مى گويد نه بيش از حد بلند بخوان و فرياد بزن، نه بيش از حد آهسته كه تنها حركت لب ها مشخص شود و صدايى به گوش نرسد. 🗯شان نزولى را كه بسيارى از مفسران از ابن عباس نقل كرده اند، مؤيد همين معنى است. 🗯روايات متعددى كه از طريق اهل بيت از امام باقر و امام صادق در ذيل آيه آمده نیز موید همین معنی است 📚نور الثقلین،ج3 ص233 به بعد ⁉️اما اين كه حد اعتدال در نماز چگونه است، و جهر و اخفاتى كه از آن نهى شده ،چه مى باشد؟ 🔷ظاهر اين است كه" جهر" به معنى فرياد كشيدن و" اخفات" به معنى آهسته و در دل خواندن است، چنان كه خود انسان هم نشنود . 🔷امام صادق فرمود: « جهر این است که زیاد صدا را بلند کنی و اخفات آن است که حتی خودت هم نشنوی هیچیک از این دو را انجام نده بلکه حد وسط میان این دو را انتخاب کن» 📚نور الثقلین،ج3 ص234 🗯اما اخفات و جهر در نماز های روزانه و شبانه حکم دیگری است با مفهوم دیگری که دلائل جداگانه ای دارد و فقهای ما مدارک آن را در « کتاب الصلاه» آورده اند 📚تفسیر نمونه،ج12 ص327 🔴اما در مورد بلند خواندن و آهسته خواندن در نمازهای یومیه 🔶در کتاب وسائل الشیعه که از مجموعه های حدیثی شیعه و مورد مراجعه عالمان و فقیهان است، بابی وجود دارد تحت عنوان: ❗️«وجوب آشکار خواندن قرائت در نماز صبح و دو رکعت اول مغرب و عشا و وجوب آهسته خواندن در باقی نمازها و رکعت ها جز بسم اللله الرحمن الرحیم.» 📚وسائل الشیعه،ج6 ص82 باب25 🗯این باب و احادیث آن دلالت دارد که "بسم الله الرحمن الرحیم" در همه نمازها بلند خوانده شود(در نماز صبح و مغرب و عشا واجب است . در نماز ظهر و عصر مستحب است) . حمد و سوره در نماز صبح و مغرب و عشا باید بلند خوانده شود ، به نحوی که صدا جوهر داشته و افراد کنار دست بشنوند . قرائت حمد و سوره در نماز ظهر و عصر و قرائت تسبیحات اربعه در همه نمازهای سه و چهار رکعتی باید آهسته باشد، به نحوی که صدا جوهر نداشته و افراد کنار دست نشنوند اما خود انسان بشنود» 🗯در باب بعدی همین کتاب روایاتی است که می گوید: « اگر کسی این گونه قرائت نکند و جایی که باید آهسته بخواند، بلند بخواند و جایی که باید بلند بخواند، آهسته بخواند، اگر به عمد و با دانستن مساله این کار را کرده، باید نماز هایش را اعاده کند» 📚همان مدرک،ص86 باب26 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال مگر گفته نمیشه که زیارت معصومین علیهم السلام سعادت میخاد یا به قول معروف باید بطلبن تا شخص قسمتش بشه بره زیارت، ولی همه ماها تو اطرافیان خودمون افرادی رو میبینیم که مرتکب گناهانی میشن که ماها انجام نمیدیم یا خیلی از کارهای خیری که ماها انجام میدیم رو اونها انجام نمیدن یا مثلا اخلاق خوبی ندارن و... اما همین افراد خیلی بیشتر از ماها زیارت مشهد و کربلا و نجف و مدینه قسمتشون میشه پس چطوریه که اونها به رغم این مسائل توفیق و سعادت نصیبشون میشه اما بقیه نه یا مثلا خیلی از کسانی که روضه میگیرن در ایام محرم و صفر یا فاطمیه ممکنه خیلی واجبات رو رعایت نکنند اما توفیق برگزاری روضه رو دارن 🔶پاسخ: 🗯توفیق یعنی فراهم ساختن مقدمات برای وصول به مقصود و سلب توفیق یعنی از میان بردن آن مقدمات است 📚تفسیر نمونه،ج19 ص464 🗯روایات فراوانی در لزوم وجود توفیق از جانب خداوند برای انجام امور صادر شده است که جهت اگاهی می توانید رجوع کنید: 📚بحار الانوار ج5 ص162 باب 7 ❗️اما توضیح: 🗯معنای طلبیده شدن از طرف اولیای الهی برای زیارت قبر پاک انها یا برپایی مجالس عزاداری برای انها به معنای توفیق دادن انها و فراهم کردن زمینه و برطرف شدن موانع برای انجام این امور و عبادات می باشد . 👌البته منظور توفیق دادن برای انجام زیارت و عزاداری مقبول و مورد نظر آن انوار مقدس و تابناک و تاثیر این اعمال روحانی در دل و جان زائر است نه صرف حضور فیزیکی در کنار مرقد انها و یا صرف برپایی و شرکت در مجالس عزاداری و بی بهره بودن از برکات و فیوضات این اعمال . 🗯بنابراین صرف حضور یافتن در بارگاه انها یا مجالس عزاداری انها به معنای طلبیدن انها نمی باشد بلکه آن کس واقعا از طلب انها طلبیده شده و توفیق یافته است که با دل و جانی پاک و مالی حلال و طیب و از سر شوق و ارادت بر این امور اقدام کند و از فیوضات معنوی این امور بهره مند شود و در زندگی و اخلاق و رفتارشان تاثیر بگذارد . ❗️اگر این شرایط در فردی جمع باشد می گوییم آن فرد از ناحیه معصومین طلبیده شد و توفیق بر انجام این امور یافت و اگر چنین نباشد طلبیدن و توفیق یافتن محقق نمی شود 🗯البته ممکن است افرادی با وجود میل و اشتیاق فراوان بنا بر دلائل و مصالحی موفق به زیارت انها و یا حضور در مراسم عزاداری این بزرگواران نشوند ولی روح و جانشان در آن فضای روحانی سیر کند .این گونه افراد طبق روایات اجر و پاداش زیارت و عزاداری آن بزرگواران را دریافت خواهد کرد 📚وسائل الشیعه،ج1 ص49 باب 6 📚بحار الانوار ج67 ص185 باب 53 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال می دانید نظر اسلام در مورد شعر و شاعری چیست برایتان می گویم خدایتان چنین می گوید: « شعرا کسانی هستند که گمراهان از انها پیروی می کنند .ایا نمی بینی انها در هر وادی سر گردانند و سخنانی می گویند که عمل نمی کنند«( شعرا 224 تا226) یعنی شما سعدی و حافظ و مولانا رو گمراه کننده و ما رو هم که شعرهاشون رو می خونیم گمراه می دونید 🔷پاسخ: 🗯بدون شک ذوق شعر و هنر شاعری مانند همه سرمایه های وجودی انسان در صورتی ارزشمند است که در یک مسیر صحیح به کار افتد و از آن بهره گیری مثبت و سازنده شود ❗️اما اگر به عنوان یک وسیله مخرب برای ویران کردن بنیان اعتقاد و اخلاق جامعه و تشویق به بی بند و باری و فساد مورد استفاده قرار گیرد و یا انسانها را به پوچی و بیهودگی و خیال پروری سوق دهد یا تنها یک سرگرمی بی محتوا تلقی گردد بی ارزش و زیانبار است. 🗯ایاتی که شما مورد استناد قرار دادید ناظر به شاعرانی است که این گونه شعر های بی محتوا و مضر می سرایند . 🗯ولی از انجا که در میان شاعران افراد پاک و هدفداری پیدا می شوند که اهل عمل و حقیقتند و دعوت کننده به حقیقت و پاکی و راستی؛ قران در ادامه این استثنا را بیان می دارد 🗯 « مگر کسانی ( از شاعران ) که ایمان اورده و عمل صالح انجام داده اند » ❗️وهدفشان تنها شعر نیست بلکه در شعر هدفهای الهی انسانی را می جویند و اشعارشان مردم را به یاد خدا می اندازد« وذکروا الله کثیرا» 🗯وهنگامی که مورد ستم قرار می گیرند از این ذوق خویش برای دفاع از خویشتن و مومنان به پا می خیزند« وانتصروا من بعد ما ظلموا» 📓شعرائ 227 ❗️آری این گونه شاعران از دیدگاه اسلام ممدوح و قابل تقدیر هستند 🗯قرآن تنها کسانی از شاعران را مورد مذمت قرار داده است که خلاف انگیزه های الهی و انسانی شعر می گویند نه کلیه شاعران را 🗯پیامبر گرامی فرمود: « برخی از اشعار حکمت است» 📚الفقیه،ج4 ص379 🗯امام صادق فرمود: « هر کس در مورد ما شعری بگوید خداوند برایش خانه ای در بهشت بنا می کند» 📚عیون الاخبار،ج1 ص7 🗯امام صادق فرمود: « به کودکانتان اشعار « عبدی» را اموزش دهید چرا که او بر دین خدا است» 📚بحار الانوار ج76 ص293 🗯از این روایات روشن می شود که اسلام مطلق شعر را ناپسند نمی داند بلکه اشعاری که خلاف فطرت انسانی و اسلامی می باشد و ترویج کننده فساد و فحشائ و بی بند و باری و پوچی و بیهودگی می باشد را ناپسند می داند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا راست است که ابوبکر و عمر در محضر پیامبر با هم دعوا کردند و خداوند ایاتی در مذمت انان نازل کرد .من خودم سنی حنفی هستم خواستم اگاهی پیدا کنم 🗯پاسخ: ❗️بله ایات ابتدایی سوره حجرات که تهدید به نابودی اعمال خیر می کند به تصریح روایات اهل سنت در مورد ابوبکر و عمر نازل شد. 🔷داستان مطابق نقل سه تن از صاحبان صحاح چنین است: ❗️« چون سوارانی از بنی تمیم نزد پیامبر امدند ابوبکر خطاب به پیامبر گفت که « قعقاع بن معبد» را امیرشان گردان و عمر گفت « اقرع بن حابس» را امیر گردان . 🔷ابوبکر به عمر گفت تو می خواهی با من مخالفت کنی و عمر گفت نخیر چنین نیست.کار انها به جدال و دعوا کشید و صداها را در حضور پیامبر بلند کردند تا جایی که نوشته اند نزدیک بود آن دو هلاک شوند و این ایات نازل شد: 🗯« ای کسانی که ایمان اورده اید از خدا و رسولش پیشی نگیرید و تقوی پیشه کنید که خدا شنوا و داناست،صدایتان را از صدای پیامبر بلند تر نکنید واو را با صدای بلند نخوانید انچنان که همدیگر را صدا می زنید که عمل شما باطل می شود و شما بدان اگاه نیستید» 📓حجرات،ایات ابتدایی 📚صحیح بخاری ج5 ص213 و ج6 ص171 و ج9 ص120 📚سنن ترمذی ج5 ص361 📚سنن نسائی ج8 ص240 ⁉️چند سوال 1⃣اهل سنت ادعا می کنند که ابوبکر و عمر همیشه با رسول خدا بودند ایا نتیجه این همه نشست و برخاست این بود که ندانند صدای خود را نباید در حضور پیامبر بلند کنند؟ 2⃣ایا یاد نگرفتند که به رسول خدا نباید امر و نهی کنند؟ 3⃣ایا ندانستند که مرائ و جدال آن هم در حضور پیامبر امری ناپسند است ؟ 4⃣ایا این گونه افراد که آداب ابتدایی تکریم و تعظیم بزرگان را یاد ندارند و ایاتی در مذمت انها نازل می شوند شایسته خلافت هستند؟ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا هر چی دعا می کنم دعاهام مستجاب نمیشه خسته شدم دیگه 🗯پاسخ: 🔷در تفسیر شریف نمونه چنین امده است: در روایات اسلامی شرائطی برای استجابت دعا می خوانیم از جمله : 1⃣برای اجابت دعا باید قبل از هر چیز در پاکی قلب و روح کوشید، و از گناه توبه کرد، و خودسازی نمود، و از زندگی رهبران الهی الهام گرفت . 🗯از امام صادق نقل شده که فرمود: « مبادا هیچ یک از شما از خدا تقاضائی کند مگر اینکه نخست حمد و ثنای او را بجا آورد و درود بر پیامبر و آل او بفرستد بعد به گناه خود نزد او اعتراف (و توبه ) کند سپس دعا نماید. 📚سفینه البحار جلد 1ص 448 و 449 2⃣در پاکی زندگی از اموال غصب و ظلم و ستم بکوشد، و تغذیه او از حرام نباشد از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: «کسی که دوست دارد دعایش مستجاب گردد باید غذا و کسب خود را پاک کند.» 📚سفینه البحار جلد 1ص 448 و 449 3⃣از مبارزه با فساد و دعوت بسوی حق خود داری نکند، زیرا آنها که امر بمعروف و نهی از منکر را ترک می گویند دعای مستجابی ندارند، چنانکه از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود : «باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا خداوند بدان را بر نیکان شما مسلط می کند و هر چه دعا کنند مستجاب نخواهد شد» 📚همان مدرک ❗️در حقیقت ترک این وظیفه بزرگ نظارت ملی نابسامانیهائی در اجتماع به وجود می آورد که نتیجه آن خالی ماندن صحنه اجتماع برای بدکاران است، و دعا برای برطرف شدن نتایج آن بی اثر است زیرا این وضع نتیجه قطعی اعمال خود انسان می باشد. 4⃣ عمل به پیمانهای الهی: ❗️ایمان و عمل صالح و امانت و درستکاری یکی دیگر از شرائط استجابت دعا است . 🗯زیرا آن کس که به عهد خویش در برابر پروردگارش وفا نکند نباید انتظار داشته باشد که مشمول وعده اجابت دعا از ناحیه پروردگار باشد. 👌کسی نزد امیر مؤمنان علی از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت با اینکه خداوند فرموده دعا کنید من اجابت می کنم، چرا ما دعا می کنیم و به اجابت نمی رسد ؟ ❗️امام در پاسخ فرمود: «قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده لذا دعایتان مستجاب نمی شود: 🔷 1 شما خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نکرده اید، بهمین دلیل شناخت شما سودی بحالتان نداشته 🔷2 شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید ثمره ایمان شما کجا است ؟ 🔷3 کتاب او را خوانده اید ولی به آن عمل نکرده اید، گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس به مخالفت برخاستید 🔷4 شما می گوئید از مجازات و کیفر خدا می ترسید، اما همواره کارهائی می کنید که شما را به آن نزدیک می سازد ... 🔷5 می گوئید به پاداش الهی علاقه دارید اما همواره کاری انجام می دهید که شما را از آن دور می سازد ... 🔷6 نعمت خدا را می خورید و حق شکر او را ادا نمی کنید. 🔷7 به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستی با او می ریزید) ادعای دشمنی با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمی کنید. 🔷8 شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده اید .. . با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالی که خودتان درهای آنرا بسته اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمائید امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما به اجابت برسد.» 📚سفینه البحار ج1 ص448 و449 ❗️این حدیث پر معنی با صراحت می گوید: 🗯وعده خداوند به اجابت دعا یک وعده مشروط است نه مطلق، مشروط به آنکه شما به وعده ها و پیمانهای خود عمل کنید در حالی که شما از 8 راه پیمان شکنی کرده اید، و اگر به این پیمان شکنی پایان دهید دعای شما مستجاب می شود. ❗️عمل به دستورات هشتگانه فوق که در حقیقت شرائط استجابت دعا است برای تربیت انسان و به کار گرفتن نیروهای او در یک مسیر سازنده و ثمر بخش کافی است . 5⃣دیگر از شرائط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است در کلمات قصار امیر مؤمنان علی می خوانیم : «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیرانداز بدون زه است » 📚نهج البلاغه حکمت 337 ❗️با توجه به اینکه وتر (زه ) عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است نقش عمل در تاثیر دعا روشن می گردد. 🗯مجموع شرائط پنجگانه فوق روشنگر این واقعیت است که دعا نه تنها نباید جانشین اسباب طبیعی و وسائل عادی برای وصول به هدف گردد، بلکه برای اجابت آن باید در برنامه های زندگی دعا کننده دگرگونی کلی به عمل آید، روحیات شخص، نوسازی شود، و در اعمال پیشین تجدید نظر گردد. 📚برگرفته از تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم،ج1 ص643 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال فرمودید که زنان هم می توانند درخواست حورالعین کنند آیا انتخاب انها محدود به یکی است مثل دنیا و اگرمحدودنیست محدودیت های تعدد شوهر چگونه حل گردیده ؟ یکی از محدودیت ها غیرتمند بودن است آیا غیرتمند بودن منتفی می گرد 🗯پاسخ: 🔷توجه به چند نکته لازم است: 1⃣در قران کریم این بشارت داده شده است که مومنان در صورتی که همسران و فرزندانشان نیز مومن باشند در کنار یکدیگر خواهند بود .بنا براین زنان می توانند در کنار همسران دنیوی خود باشند 📓رعد 21- غافر8- زخرف 69 و70-طور21 2⃣زنان بهشتی یا می توانند به همسران دنیوی خود قناعت کنند و یا می توانند همسران جدیدی برگزینند. 🗯 در روایتی امده است که امام صادق فرمود: « اگر مرد از زن برتر باشد و بخواهد همسر دنیوی خود را به همسری برگزیند همان زن همسر او می تواند باشد و اگر مقام زن برتر از مرد باشد زن مخیر به انتخاب همسر دنیوی و یا غیر او است و اگر همسر دنیوی خود را بخواهد همان همسر اوست» 📚بحار الانوار ج8 ص105 3⃣زنان می توانند از همسران بهشتی یا همان حوریان بهشتی نیز بهره مند شود. ❗ایت الله العظمی مکارم شیرازی می فرماید: "واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن" 📚پیام قرآن،ج6 ص202 ❗امیر مومنان فرمود: "در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود" 📚بحار الانوار،ج8 ص148 4⃣با توجه به این که نعمتهایی که در بهشت است تجسم اعمال دنیوی بهشتیان می باشد ،همسران بهشتی و حور العین در حقیقت تجسم اعمال بهشتیان است در نتیجه ممکن است بهشتیان با توجه به اعمالشان همسران بهشتی متعددی داشته باشند چنان که در ایات قران به این مساله اشاراتی شده است 📓بقره 25- نسائ 57- ال عمران 15- یس 55-56 و ... 5⃣کینه و دشمنی و حسادت و غیرت های بیجا در بهشت وجود ندارد. ❗خداوند درمورد بهشتیان می فرماید: «آنچه در دلها از کینه ( ودشمنی) وحسد دارند بر می کنیم ( تا در صفا وصمیمت با هم زندگی کنند) » 📓 اعراف 43 ❗در روایتی آمده است: "هنگامی که بهشتیان به سوی بهشت روان شدند بر در بهشت درختی می بینند که از ریشه آن دوچشمه جاری است از یکی از آن چشمه ها می نوشند وتمام کینه ها وحسد ها از قلب آنها شسته میشود واین همان شراب طهور است... " 📚تفسیر المنار،ج8 ص421 6⃣فرد بهشتی هر چه طلب کند برایش اورده می شود و در بهشت احساس محرومیت نسبت به امری وجود ندارد. 🗯می فرماید: « برای شما در بهشت هر چه که اشتها داشته باشید و بخواهید فراهم است» 📓فصلت31 🗯« در بهشت هر چه جانها اشتها داشته باشند فراهم است» 📓زخرف71 ❗️همین مضمون در ایات زیر نیز امده است: 📓انبیا102- فرقان16- نحل31- یس57- ق 31-35 🗯حال می گوییم: ❗️به مقتضای ایات بالا اگر زنان بهشتی خواهان همسران متعدد باشند دلیلی ندارد که بگوییم به انها داده نمی شود بلکه مضمون ایات این است که انان هر چه بخواهند به انها داده می شود و یکی از این ها همسران متعدد بهشتی می تواند باشد. ❗️البته ممکن است برخی بگویند که طبیعت زن مبتنی بر « تک همسری» می باشد و انان به هیچ وچه خواهان همسران متعدد نیستند در این صورت فرض تعدد همسران برای انان قابل طرح نیست . 🗯البته به مقتضای انچه امد اگر انان خواهان همسران متعدد باشند حتما این درخواست انها اجابت خواهد شد . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال برهان شر یکی از قدیمی‌ترین و مهمترین برهانهای دلایلی است، که علیه وجود خدا آورده شده است. شاید نخستین کسی که برهان شر را به نوعی مطرح کرده است فیلسوف اتمیست لذت جوی و ماده‌گرای یونان باستان باشد. او گفته: یا خدا می خواهد شر را از میان بر دارد و نمی‌تواند. یا اینکه او می‌تواند اما نمی‌خواهد. یا اینکه نه می‌تواند نه می‌خواهد. اگر او می‌خواهد اما نمی‌تواند پس ناتوان است. اگر می‌تواند اما نمی‌خواهد پس او شرور و نابکار است. اما اگر خداوند هم می‌تواند و هم می خواهد که شر را براندازد پس چگونه است که شر در جهان هنوز وجود دارد. [ اپیکروس 350 قبل از میلاد. ممنون میشم پاسخ بدید. 🔶پاسخ: ❗️خیر به چیزی گفته می شود که هماهنگ با وجود ما و مایه پیشرفت و تکامل ان است و شر چیزی است که نا هماهنگ با آن می باشد و مایه عقب ماندگی و انحطاط گردد و از اینجا روشن می شود که خیر و شر جنبه نسبی دارد .ممکن است امری درباره ما خیر باشد و برای دیگران شر یا برای تمام انسان ها خیر باشد و نسبت به نوعی از حیوانات مایه شر گردد . ❗️فی المثل ابرهایی در آسمان ظاهر می شود وبارانی می بارد ،مزارعی آباد می گردد و درختانی بار ور می شود اما همین باران در نقطه دیگر سیلابی به حرکت در می آورد و مایه ویرانی می گردد یا خانه پرنده ای با نم نم مختصر باران خراب می شود در حالی که برای ما لطافت هوا می بخشد . 🗯در اینجا هر گروهی با مقیاس وجود و منافع خویش این پدیده ها را می سنجد و نام خیر و شر بر آن می نهد. 🔴حقیقت این است که در جهان هستی چیزی جز خیر وجود ندارد و انچه شر نامیده می شود یا عدمی است و یا جنبه نسبی دارد.مثلا می گوییم فقر شر است در حالی که فقر چیزی جز نداشتن مایحتاج زندگی نیست و نداشتن یک امر عدمی است و عدم چیزی نیست که آفریدگار داشته باشد. 🗯یا این که می گوییم نیش زنبور عسل و چنگال درندگان شر است در حالی که ما خودمان را محور قرار می دهیم و چنین قضاوتی می کنیم اما اگر زنبور را در نظر بگیریم می بینیم نیش برای او یک وسیله دفاعی است تا مهاجمان را از خود دور کند و دندان و چنگال درندگان وسیله صید و تغذیه است و برای انها جنبه حیات دارد پس خیر است به این ترتیب بسیاری از موجودات به خاطر تفکر خود محوری ما شکل شرور به خود گرفته اند. 🗯گاه نیز جهل سبب می شود که اشیایی را به خاطر عدم اگاهی بر فوائد آن شر بدانیم مثلا ممکن است ما وجود میکروب ها را شر بدانیم چرا که موجب بیماریند اما اگر به نظریه دانشمندان توجه کنیم که میکروب های بیماری زا سلول های بدن انسان را به یک مبارزه دائم دعوت می کنند و در این مبارزه سلول های فعالتر و دارای رشد و نمو بیشتری می شوند به طوری که اگر میکروب ها نبودند شاید اندام یک انسان به طور متوسط بیش از هشتاد سانتی متر نبود آنهم اندامی ضعیف و ناتوان در این صورت قبول می کنیم که اطلاق شر بر انها زاییده جهل ما است . ❗️قضاوت ما درباره سود و زیان هرچیزى همواره نسبى است، آنچه سود خود ماست خوب و مفید و آنچه بر زیان ماست بد و مضر مى دانیم و هرگز حساب نمى کنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدى گذاشته در اجتماع و آینده چه آثارى به بار خواهد آورد، زیرا یک مادّه شیمیایى ممکن است براى ما سمّى مهلک محسوب شود، در صورتى که ممکن است براى دیگرى دارویى حیاتبخش باشد و بالعکس.... ❗️ولى آیا تنها سود و زیان ما مى تواند ملاک خوب و بد بودن یک موجود، یا یک حادثه باشد و یا این که براى قضاوت کلّى و نهایى باید مجموعه تاثیرات این حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم و روى هم رفته مورد نظر و مطالعه قرار دهیم؟ 🔷هنگامى که باران شدیدى مى بارد، قهراً سود و زیانى به بار مى آورد؛ قضاوت مردم درباره آن مختلف است کسانى که در اثر جارى شدن سیل خانه یا مزرعه شان آسیب دیده، ناله کنان مى گویند: نمى دانم چرا این بلاى ناگهانى متوجّه من شد! 🔷و دیگران که از بى آبى باغ و کشتشان رنج مى برند و این باران باعث وفور آب قنات یا نهرشان شده است، مى گویند: به به! چه نعمت بزرگى بود، خدالطف خود را شامل حال ما کرده است! ♦️ولى اگر مجموعه تاثیرات این باران را در نظر بگیرند، همگى آن را «باران رحمت» مى نامند نه قهر طبیعت. 👌بعلاوه برخى از بلاها نعمت بزرگى هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛ مثلا، بعضى بیمارى هاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا مى شود، ولى اثر آن این است که در وجود بیمار براى همیشه مصونیّتى در مقابل آن بیمارى یا بیمارى هاى مشابه آن ایجاد مى کند. ❗️اگر به همان لحظه ابتلا نگاه کنیم، آن را بلا مى نامیم در صورتى که اگر آثار آن را براى تمام عمر در نظر بگیریم قطعاً نعمت خواهیم خواند. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️یکى دیگر از فلسفه بروز بلاها، درک وجود نعمتهاست. قابل انکار نیست که ما در یک دریا از نعمت و موهبت الهى غرق هستیم، ولى وجود بیشتر آن نعمت ها را، درک نمى کنیم؛ مگر در صورت ى که موقّتاً آن نعمت از ما سلب شود. تصوّر کنید اگر بیمارى در جهان وجود نداشت چگونه مى توانستیم بفهمیم که سلامت و صحّت ما چه موهبت بزرگى است یا اگر تاریکى شب نبود، چگونه مى توانستیم بفهمیم که امواج نور آفتاب که در روز بى دریغ بر چهره جهان پاشیده مى شود، چه نعمت گرانبهایى است! اگر گاه و بیگاه زمین - این گهواره زندگى - در زیر پاى ما مختصر لرزشى نداشت، آیا هیچ معلوم مى شد که آرامش زمین یعنى چه! و اگر گاهى خشکسالى واقع نمى شد، آیا ممکن بود بدرستى نقش اساسى باران را در زندگى خود متوجّه شویم! 👌بنابر این براى این که بشر به مواهب بى شمار زندگى توجّه خاصّى پیدا کند و از آنها و خداوند موهبت بخش خود قدردانى کند، گاه و بیگاه تغییر مختصرى در آنها واقع مى شود تا ما را به این حقیقت بزرگ و ارزنده واقف سازد. این تغییرات مختصر و موقّتى همان است که ما آن را «بلا» مى نامیم. ⁉️آیا به توجّه به این نکته، این «بلا» براى اجتماع انسان درس آموزنده اى نیست و آیا اگر آنها را «نعمت بزرگى» بنامیم، جاى تعجّب دارد! 🗯از این سخنان چند نتیجه حاصل شد: 1⃣در جهان جز خیر محض چیز دیگری وجود ندارد 2⃣شر امری عدمی است و امر عدمی نیاز به افریننده ندارد 3⃣علم انسان محدود است و بسیاری از وقائع را شر می پندارد در حالی که حقیقتا چنین نیست 4⃣مصالح نوعیه بر مصالح شخصیه رجحان دارد این مطلب حکم صریح عقل است .بنا براین خیلی از حوادث است که برای مجموعه حیات بشری مصلحت دارد ولی ممکن است که برای فرد یا افرادی شر محسوب شود مانند سیل و زلزله 5⃣حوادث سبب می شود که انسان قدر نعمات را بهتر بشناسد 6⃣برخی از مصائب جزو مشکلات خود ساخته است و یا جنبه مجازات بر گناهان دارد 7⃣برخی از مصائب عامل شکوفایی استعدادهاست زیرا وقتی انسان با مشکلی برخورد می کند در پی راه و چاره می شود 8⃣برخی از مصائب عامل تنبه و ترس و بازگشت به سوی خدا می شود 🗯تفصیل این موارد در پاسخ های گذشته امده است. 👌اگر به نکاتی که امد توجه شود روشن می شود که شرور حقیقتا خیر محض هستند و منافع انها بازگشت به نوع بشر و یا فرد فرد انسان ها ویا حیوانات می کند و این سخن که خداوند باید شرور را از بین ببرد سخنی غیر صحیح می باشد . 📚منابع: 🗯تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج3 و4 🗯 الالهیات،علامه سبحانی،ج1 🗯بدایه الحکمه،علامه طباطبایی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال برخی میگن مگر اینطور نیست که امام زمان وقتی ظهور می کند که ظلم و ستم و گناه و فساد زیاد بشه پس باید ما هم گناه و معصیت کنیم تا ظهور نزدیک بشه 🗯پاسخ: ❗️در کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی در برابر این سوال چنین امده است: 🔷اولا:باید توجّه نمود که شرط ظهور امام هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانى نیست بلکه هرگاه مردم جهان از نظر رشد فکرى و کمالات روحى به حدى برسند که بتوانند ارزش وجود امام را درک نمایند و شایسته رهبرى او گردند، در این صورت امام بدون هیچ قید و شرطى ظهور نموده و از پس پرده غیبت بیرون مى آید. 🗯در کتاب هاى عقاید و مذاهب بطور مبسوط و گسترده بحث و بررسى شده است که مانع اساسى براى غیبت امام، اخلاق و روحیّات و عدم آمادگى جامعه انسانى براى ظهور و حکومت آن حضرت است و اگر این مانع برطرف گردد، دوران غیبت او سپرى خواهد شد. ❗️دانشمند بزرگ و فیلسوف عالى قدر اسلام مرحوم خواجه نصیر الدّین طوسى در کتاب «تجرید العقائد» در این باره سه جمله کوتاه و پر مغز دارد که با توضیح مختصرى در اینجا نقل مى کنیم: 1- وجوده لطف :وجود امام معصوم خواه آشکار و خواه پنهان براى جامعه انسانى نعمت معنوى و وسیله نزدیکى به اطاعت فرمان پروردگار است زیرا رابطه هدایت الهى میان خدا و مردم، به وسیله امام برقرار مى گردد و بسیارى از نعمت هاى معنوى و مادّى به خاطر امام به مردم مى رسد، حتّى هدایت معنوى امام نسبت به افراد شایسته همیشگى است - اگر چه او را نبینند و نشناسند. 2- وَ تصرفه لطف اخر :هرگاه امام از پس پرده غیبت بیرون آید و به راهنمایى ظاهرى بپردازد و زمام امور را به دست بگیرد خود نعمت دیگرى است در این موقع نه تنها یک گروه از وجود او بهره مند مى گردند بلکه همه جامعه انسانى از وجود او که مظهر عدل و داد و مجرى دستورهاى آسمانى و احکام الهى است، بهره مند خواهند بود. 3- وعدمه منا :هرگاه او از تصرّف در امور مردم خوددارى مى کند و در پس پرده غیبت به سر مى برد و به بزرگترین آمال و آرزوى بشر تحقّق نمى بخشد، براى موانعى است که خود مردم بر سر راه او به وجود آورده اند و علّت اساسى سلب این نعمت، خود مردم هستند واگر خود مردم براى حکومت واحد جهانى آن هم برپایه فضیلت و اخلاق و عدل و داد و رعایت حقوق و احکام اسلامى - آمادگى پیدا کنند، بطور مسلّم آشکار خواهد شد و هیچ گاه از ناحیه خداوند کوتاهى از ابراز لطف نبوده، این خود مردمند که ظهور حکومت حقّه الهى را به تأخیر انداخته اند. 📚کشف المراد،ص226 ❗️بنابر این، توسعه فساد و گسترش آلودگى، شرط منحصر ظهور امام نیست که به جز آن، به فکر راه دیگرى نباشیم و در پیدایش آن تسریع نماییم، بلکه راه نزدیکترى دارد که همان پیدایش لیاقت و شایستگى در مردم است. 🗯و به عبارت دیگر، شرط رهبرى دو چیز است: 1- وجود رهبر 2- آمادگى مردم براى پذیرش رهبر ❗️مسلّماً اگر شرط دوّم از ناحیه مردم تحقّق یابد، خداوند شرط اوّل را بلافاصله ایجاد خواهد نمود. 🔷ثانیاً: گسترش فساد و آلودگى جامعه بشرى هدف اصلى نیست، بلکه زمینه را براى ظهور حضرت مهدى و اصلاح جامعه انسانى فراهم مى سازد زیرا هنگامى که ظلم و جور زمین را فرا گرفت و بشریّت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید و مشکلات طاقت فرسا گریبان انسان ها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد که انسان تنها به اتّکاى نیروى خود و قوانینى که وضع کرده نمى تواند مشکلات را ریشه کن سازد و عدالت اجتماعى را در سراسر کره زمین مستقر نماید در این هنگام، آمادگى فکرى کامل براى پذیرش برنامه یک رهبر الهى پیدا مى کند که بیمارى هاى این بیمار خسته را با نسخه هاى آسمانى خود درمان نماید و مى فهمد که نقش دیگر و انقلاب برترى لازم است که به همه نابسامانى ها خاتمه بخشد. 🗯اصولا هیچ نهضت اصلاحى بدون یک زمینه فکرى قبلى انجام نمى پذیرد و اصل «عرضه و تقاضا» که یک اصل اقتصادى است، در عین حال، یک اصل اجتماعى نیز مى باشد و تا درخواستى در مردم نباشد، عرضه هر نوع کالاى معنوى و مادّى بى ارزش و بى ثمر خواهد بود. ⁉️ولى آیا زمینه فکرى و آمادگى روحى براى یک نهضت اصلاحى و جهانى، که منجر به برقرارى حکومت واحد جهانى، آن هم براساس عدل و داد و ارزش هاى اخلاقى و رعایت حقوق و مقرّرات اسلام گردد کافى است، یا این زمینه فکرى پشتوانه دیگرى لازم دارد که این دگرگونى فکرى را به صورت انقلاب خارجى درآورد و هر نوع مانع را از سر راه نهضت بردارد و از این زمینه فکرى حدّاکثر بهره بردارى را بنماید. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ :👇👇👇 ❗️نه تنها تجارب بى شمار و آزمایش هاى متوالى این مطلب را تصدیق مى کند، بلکه روایات و احادیث زیادى که درباره نهضت این مصلح جهانى وارد شده است، آشکارا مى رساند که انقلاب آخرین حجّت الهى پس از پدید آمدن یک زمینه فکرى، نیاز به قدرت و نیرو دارد که بتواند در پرتو آن قدرت، از زمینه هاى موجود بهره بردارى کند و هر مانعى را که بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف س ازد و در احادیث اسلامى به وجود انصار و یاران و تعداد آنها و این که قیام حضرت مهدى توأم با قدرت و نیرو خواهد بود، تصریح شده است. 🗯در این موقع ما باید براى تأمین منظور دوّم و تربیت اعوان و انصار و سربازان فداکار که جان به کف در راه آرمان هاى الهى نبرد و فداکارى نمایند، در پرورش افراد صالح و جانباز بکوشیم و تا آن جا که امکانات اجازه مى دهد، براى یک چنین نهضت وسیع جهانى، افرادى را تربیت کنیم که بتوانند آرمان هاى جهانى آن حضرت را در سرتاسر جهان تحقّق بخشند و یک چنین هدف مقدّسى در صورتى انجام مى گیرد که مصلحان اجتماع دست روى دست نگذارند و از هیچ گونه اقدامى در راه تربیت افراد با ایمان دریغ نورزند. 🔷ثالثاً: از همه اینها گذشته، ما باید موقعیّت خود را در زمینه انقلاب «حضرت مهدى» مشخّص کنیم; بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدى براى درهم کوبیدن آنها صورت مى گیرد و اگر درصدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانى خواهیم بود که در ارتش انقلابى حضرت مهدى همکارى مى کنند بنابر این، به فرض این که با کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت مهدى را به پیش بیندازیم، وضع خود را بطور قطع به خطر انداخته ایم، مگر نه این است که حضرت مهدى براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط ظلم و فساد قیام مى کند، ما چگونه مى توانیم با گسترش فساد از انقلاب او بهره مند شویم؟ 🗯بنابر این، سکوت در برابر فساد و یا کمک به توسعه فساد چه از لحاظ کلّى و چه از نظر شخصى براى ظهور حضرت مهدى صحیح نیست. ❗️بیشتر به نظر مى رسد که این اشکال و مغلطه کارى را کسانى درست کرده اند که مى خواهند از زیر بار مسؤولیّت ها فرار کنند و یا آلوده به هر فسادى شوند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص209 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا پیامبر به معنای سوره بقره در مورد تعهدنامه و سند گرفتن از معاملات و حوادث مهم ،، عمل نکرد و در مورد جانشینی امام علی وصیتنامه ای ننوشت و یا تعهدنامه ای با شاهد ،، نگرفت 🔶پاسخ: ❗️نکات 1⃣همین مطلب را ما از شما می پرسیم چرا پیامبر برای خلافت ابوبکر نوشته ای ننوشت تا اختلاف ایجاد نشود. ❗️به این روایت از کتب خودتان توجه کنید: 🗯عبدالله بن عمر نزد خلیفه دوم رفته و خطاب به او چنین می گوید: « مردم می گویند تو نمی خواهی پس از خودت جانشینی قرار دهی .چگونه می خواهی چنین کنی در حالی که اگر تو شتران یا گوسفندانی داشتی و انان را بدون قرار دادن سرپرست برای اداره امورشان رها کنی به تحقیق همه می گویند در حق انان کوتاهی کردی در حالی که اداره امور مردمان مهمتر از اداره شتران و گوسفندان است .وقتی خدا را ملاقات کنی در حالی که جانشینی برای خودت قرار نداده باشی در برابر خدا چه جوابی داری»؟ 📚صحیح مسلم،ج4 ص102 📚فتح الباری ج13 ص175 ⁉️چگونه است که عبدالله بن عمر از پیامبر بیشتر به فکر امت است و عمر را بر حذر می دارد که بدون انتخاب جانشین امت را رها نکند اما پیامبر بدون تعیین جانشین امت را ترک می کند؟ 🗯ویا نقل می کنید که عایشه به عمر چنین گفت: « امت محمد را بدون سرپرست رها نکن چرا که من می ترسم فتنه ای صورت گیرد» 📚الامامه و السیاسه،ج1 ص28 ⁉️ایا نگرانی عایشه برای امت بیشتر از پیامبر گرامی است 2⃣پیامبر گرامی بارها تصریح به خلافت و امامت حضرت علی کردند و در روز غدیر در برابر جمعیت 120 هزار نفری اقدام بر این امر کردند ( شواهد و مدارک مساله در پاسخ های گذشته کانال موجود است) اما با این وجود تصمیم گرفتند که این مساله را به صورت مکتوب نیز بیان کنند اما ... 🗯بخاری روایت می کند: « وقتی بیماری پیامبر شدت گرفت صحابه را امر کرد کاغذی برای من بیاورید تا نوشته ای برایتان بنویسم تا به وسیله آن هیچ گاه گمراه نشوید .عمر گفت درد بر پیامبر غلبه کرده است( هذیان می گوید) کتاب خدا ما را بس است .سر و صدا شدت یافت( برخی می گفتند بیاورید و برخی مانع میشدند) پیامبر نیز فرمود: ( حال که چنین است) از کنار من برخیزید نزد من دعوا کردن مناسب نیست» 📚صحیح بخاری ج1 ص36 و ج5 ص137 📚صحیح مسلم ج2 ص14 📚مسند احمد،ج3 ص346 و... 🗯امام غزالی از بزرگان اهل سنت چنین می اورد: « پیامبر پیش از رحلت فرمود کاغذ و قلمی برایم بیاورید تا مشکل شما را در امر خلافت پس از خود حل و کسی را که مستحق آن است برای شما معرفی کنم اما عمر مانع شد و گفت به سخنان این مرد توجه نکنید که هذیان می گوید» 📚سر العالیمن،ج1 ص18 🗯« عمر نیز در گفتگویی با ابن عباس تصریح می کند که پیامبر می خواست بر خلافت علی تصریح کند» 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید ج3 ص14 ❗️نووی در شرح صحیح مسلم می اورد: « آن حضرت می خواست جانشین پس از خود را به اسم معین و تصریحش کند تا پس از وی نزاع و فتنه بر پا نشود» 📚شرح النووی علی صحیح مسلم،ج11 ص90 🗯ابن حجر می آورد: « حضرت قصد داشت اسامی جانشینان پس از خویش را بنویسد تا میان انها اختلاف نشود» 📚فتح الباری،ج1 ص209 🗯آری پیامبر می خواست به وظیفه خود در مکتوب داشتن خلافت و ولایت عمل کنند اما مانع او شدند و پیامبر نیز از این امر منصرف شد زیرا: ❗️وظیفه پیامبر ابلاغ است نه اجبار چنان که خداوند می فرماید: « در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستی و حساب انها بر ماست» 📓رعد40 🗯وفرمود: « بر پیامبر چیزی جز رساندن اشکار نیست» 📓نور54 ⁉️از صحابه ای که پیش روی حضرت و در برابر چشمان مبارکش نسبت هذیان گویی می دهند ایا اگر با پافشاری و اصرار حضرت وصیتی هم نوشته می شد انها تلاش نمی کردند تا برای اثبات هذیان گویی پیامبر به راههای دیگری متوسل شوند که حتی دیگر سخنان حضرت را تحت الشعاع قرار دهند؟ ⁉️ایا از انان که با وجود نوشته نشدن وصیت نسبت هذیان گویی به پیامبر دادند اگر وصیت نوشته می شد نسبت جنون و امثال آن به پیامبر نمی دادند ؟ 3⃣انچه بر پیامبر واجب بود داشتن وصیت بود نه نوشتن وصیت و رسول خدا نیز بارها به صورت شفاعی وصیت نامه خود را مبنی بر خلافت اهل بیت برای صحابه مطرح کرد و سرایت دادن حکم نوشتن که در آیه در مورد معاملات و داد و ستد وارد شده است به مساله خلافت و جانشینی قولی بدون مستند و دلیل می باشد و به فرض هم بگوییم نوشتن لازم و واجب بود باز صحابه مانع پیامبر گرامی شدند تا وظیفه خود را به انجام برساند ⁉️کسانی که اجتماع یکصد و بیست هزار نفری غدیر در مورد خلافت حضرت علی را منکر می شوند برایشان انکار نوشته نیز کاری ندارد زیرا خواهند گفت: 🗯پیامبر در طول خود خط ننوشت و این خط جعلی است و از خود ایشان نیست . 🗯اگر به کسی املا می کرد و حضرت علی می نوشت گفته می شد این مساله چون به نفع نویسنده است نظر خود اوست و مردود است 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯اگر شخص سومی می نوشت گفته می شد کاتب همیشگی پیامبر حضرت علی بوده و کتابت از هر شخص دیگری مردود است لذا نوشتن وصیت نامه برای این لجوجان فائده ای نداشت ❗️اما پیامبر گرامی بارها و بارها به صورت شفاهی بر خلافت اهل بیت تاکید کردند و روایات و سخنان فراوانی علاوه بر ایات قرآن بر این مساله از ایشان صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف «احقاق الحق وازهاق الباطل » اثر گرانبهای« قاضی نور الله شوشتری »که به همراه ملحقات در 32 جلد به چاپ رسیده است https://telegram.me/Rahnamye_Behesht