eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال ببخشید میشه بگید آیا فرضیه تکامل انواع با توحید و خداشناسی در تضاد است یا نه آخه کسانی که به تکامل انواع معتقدند از اساس خدا رو رد می کنن 🗯پاسخ: ❗️امروز این مسأله برای ما روشن است که این دو با هم تضادی ندارند یعنی ما چه فرضیه تکامل را قبول کنیم و چه آنرا بر اثر فقدان دلیل رد نمائیم در هر دو صورت می توانیم خداشناس باشیم. 🗯فرضیه تکامل اگر فرضا هم ثابت شود، شکل یک قانون علمی که از روی علت و معلول طبیعی پرده بر می دارد به خود خواهد گرفت، و فرقی میان این رابطه علت و معلولی در عالم جانداران و دیگر موجودات نیست. ⁉️ آیا کشف علل طبیعی نزول باران و جزر و مد دریاها و زلزله ها و مانند آن مانعی بر سر راه خداشناسی خواهد بود؟ 🔷مسلما نه، بنابر این کشف یک رابطه تکاملی در میان انواع موجودات نیز هیچگونه مانعی در مسیر شناخت خدا ایجاد نمی کند. تنها کسانی که تصور می کردند کشف علل طبیعی با قبول وجود خدا منافات دارد می توانند چنین سخنی را بگویند، ولی ما امروز به خوبی می دانیم که نه تنها کشف این علل ضرری به توحید نمی زند بلکه خود دلائل تازه ای از نظام آفرینش برای اثبات وجود خدا پیش پای ما می گذارد. ❗️جالب اینکه خود داروین که در برابر الحاد و بی دینی قد علم کرده ودر کتابش (اصل انواع) تصریح میکند که من در عین قبول تکامل انواع، خدا پرستم، و اصولا بدون قبول وجود خدا نمی توان تکامل را توجیه کرد. 🗯به این عبارت دقت کنید: «او با وجود قبول علل طبیعی برای ظهور انواع مختلف جانداران، همواره به خدای یگانه، مؤمن باقی می ماند، و تدریجا که سن او افزایش حاصل میکند احساس درونی مخصوصی به درک قدرتی ما فوق بشر در او تشدید می گردد، به حدی که معمای آفرینش را برای انسان لا ینحل می یابد.» 📚داروینیسم نوشته محمود بهزاد ص75 و 76. ❗️اصولا او معتقد بود که هدایت و رهبری انواع، در این پیچ و خم عجیب تکامل، و تبدیل یک موجود زنده بسیار ساده به این همه انواع مختلف و متنوع جانداران بدون وجود یک نقشه حساب شده و دقیق از طرف یک عقل کل امکان پذیر نیست 🗯راستی هم چنین است آیا از یک ماده واحد و بسیار ساده و پست، این همه مشتقات شگفت انگیز و عجیب، که هر کدام برای خود تشکیلات مفصلی دارد، به وجود آوردن بدون تکیه بر یک علم و قدرت بی پایان امکان پذیر است؟ 🔷نتیجه اینکه: ❗️غوغای تضاد عقیده تکامل انواع با مسأله خداشناسی یک غوغای بیاساس و بی دلیل بوده است (خواه فرضیه تکامل را بپذیریم یا نپذیریم). https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا دلائل طرفداران تکامل انواع و نقد انان را به طور خلاصه برایمان بیاورید که انان به چه دلیل معتقد به تکامل انواع و خلقت انسان از میمون هستند 🗯پاسخ: ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است: 🗯به آسانی میتوان استدلالات آنها را در سه قسمت خلاصه کرد: 🔷نخست دلائلی است که از دیرینشناسی و به اصطلاح مطالعه روی فسیلها، یعنی اسکلتهای متحجر شده موجودات زنده گذشته، آورده اند آنها معتقدند مطالعات طبقات مختلف زمین نشان می دهد که موجودات زنده، از صورتهای ساده تر به صورتهای کاملتر و پیچیده تر تغییر شکل داده اند. ❗️تنها راهی که اختلاف و تفاوت فسیلها را می توان با آن تفسیر کرد، همین فرضیه تکامل است. 🔷دلیل دیگر قرائنی است که از تشریح مقایسه ای جمع آوری کرده اند، آنها طی بحثهای مفصل و طولانی می گویند هنگامی که استخوان بندی حیوانات مختلف را تشریح کرده، با هم مقایسه کنیم شباهت زیادی در آنها می بینیم که نشان می دهد همه از یک اصل گرفته شده اند. 🔷بالاخره سومین دلیل آنها قرائتی است که از جنین شناسی بدست آورده اند و معتقدند اگر حیوانات را در حالت جنینی که هنوز تکامل لازم را نیافته اند در کنار هم بگذاریم خواهیم دید که جنینها قبل از تکامل در شکم مادر، یا در درون تخم تا چه اندازه با هم شباهت دارند، این نیز تأیید می کند که همه آنها در آغاز از یک اصل گرفته شده اند. 🗯پاسخهای طرفداران ثبوت انواع ❗️ولی طرفداران فرضیه ثبوت انواع یک پاسخ کلی به تمام این استدلالات دارند و آن اینکه هیچیک از این قرائن قانع کننده نیست، البته نمی توان انکار کرد که هر یک از این قرائن سه گانه احتمال تکامل را در ذهن به عنوان یک احتمال ظنی توجیه می کند، ولی هرگز یقین آور نخواهد بود. ❗️به عبارت روشنتر اثبات فرضیه تکامل، و تبدیل آن از صورت یک فرضیه به یک قانون علمی و قطعی، یا باید از طریق دلیل عقلی بوده باشد، و یا از طریق آزمایش و حس و تجربه، و غیر از این دو راهی نیست. 🗯اما از یکسو می دانیم دلائل عقلی و فلسفی را به این مسائل، راهی نیست، و از سوی دیگر دست تجربه و آزمایش از مسائلی که ریشه های آن در میلیونها سال قبل نهفته است کوتاه است 🗯آنچه ما با حس و تجربه درک می کنیم این است تغییرات سطحی با گذشت زمان به صورت جهش (موتاسیون) در حیوانات و گیاهان رخ میدهد، مثلا از نسل گوسفندان معمولی ناگهان گوسفندی متولد می شود که پشم آن با پشم گوسفندان معمولی متفاوت است، یعنی بسیار لطیفتر و نرمتر میباشد، و همان سرچشمه پیدایش نسلی در گوسفند بنام (گوسفند مرینوس) می شود، با این ویژگی در پشم. 🗯و یا اینکه حیواناتی بر اثر جهش، تغییر رنگ چشم یا ناخن و یا شکل پوست بدن و مانند آن پیدا می کند. ❗️ولی هیچکس تاکنون جهشی ندیده است، که دگرگونی مهمی در اعضای اصلی بدن یک حیوان ایجاد کند و یا نوعی را به نوع دیگر مبدل سازد. 🗯بنابر این ما تنها می توانیم حدس بزنیم که تراکم جهشها ممکن است یک روز سر از تغییر نوع حیوان در بیاورد، و مثلا حیوانات خزنده را تبدیل به پرندگان کند، ولی این حدس هرگز یک حدس قطعی نیست، بلکه تنها یک مساله ظنی است چرا که ما هرگز با جهشهای تغییر دهنده اعضاء اصلی به عنوان یک حس و تجربه روبرو نشده ایم. ❗️از مجموع آنچه گفته شد چنین نتیجه می گیریم که دلائل سه گانه طرفداران ترانسفورمیسم نمیتواند این نظریه را از صورت یک فرضیه فراتر برد، و به همین دلیل آنها که دقیقا روی این مسائل بحث می کنند، همواره از آن به عنوان فرضیه تکامل انواع سخن می گویند نه قانون و اصل. 📚تفسیر نمونه ج11 ص83 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال خواستم در مورد عالم ذر توضیح بدید که داستانش چی بوده 🗯پاسخ:  ❗️در مورد عالم ذر خداوند در ایات ۱۷۲ تا۱۷۴ سوره اعراف نکاتی را بازگو می کند. مفسران به اتکاء روایات فراوان و گوناگونی که در منابع اسلامی نقل شده است نظراتی دارند که از همه مهمتر دو نظر زیر است : 1⃣ هنگامی که آدم آفریده شد فرزندان آینده او تا آخرین فرد بشر از پشت او به صورت ذراتی بیرون آمدند (و طبق بعضی از روایات این ذرات از گل آدم بیرون آمدند) آنها دارای عقل و شعور کافی برای شنیدن سخن و پاسخ گفتن بودند، در این هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد آیا پروردگار شما نیستم همگی در پاسخ گفتند: آری بر این حقیقت همگی گواهیم سپس همه این ذرات به صلب آدم (یا به گل آدم ) بازگشتند و به همین جهت این عالم را عالم ذر و این پیمان را پیمان الست می نامند.بنابراین پیمان مزبور یک پیمان تشریعی و قرارداد خود آگاه در میان انسانها و پروردگارشان بوده است . 2⃣ منظور از این عالم و این پیمان همان عالم استعدادها و پیمان فطرت و تکوین و آفرینش است، به این ترتیب که به هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران که در آن هنگام ذراتی بیش نیستند خداوند استعداد و آمادگی برای حقیقت توحید به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان این سر الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعه گذارده شده است و هم در عقل و خردشان به صورت یک حقیقت خودآگاه بنابراین همه افراد بشر دارای روح توحیدند و سؤالی که خداوند از آنها کرده به زبان تکوین و آفرینش است و پاسخی که آنها داده اند نیز به همین زبان است ❗️اینگونه تعبیرها در گفتگوهای روزانه نیز کم نیست مثلا می گوئیم : رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون یا می گوئیم : چشمان به هم ریخته او می گوید دیشب به خواب نرفته است 💎در قرآن مجید نیز تعبیر سخن گفتن در زمینه زبان حال در بعضی از آیات آمده است، مانند انچه در سوره فصلت ایه 11 امده :خداوند به آسمان و زمین فرمود: (با میل یا از روی اجبار بیائید و سر بر فرمان نهید آنها گفتند: ما از روی میل آمدیم و سر بر فرمان نهادیم ). ❗️این بود خلاصه دو نظر معروف در تفسیر آیات فوق . 💭ولی تفسیر اول دارای اشکالاتی است که ذیلا بیان می شود: 1 - در متن آیات سخن از خارج شدن ذرات از پشت فرزندان آدم است نه خود آدم (من بنی آدم من ظهورهم - ذریتهم ) در حالی که تفسیر اول از خود آدم یا از گل آدم سخن می گوید 2 - اگر این پیمان با خود آگاهی کافی و عقل و شعور گرفته شده چگونه همگان آن را فراموش کرده اند و هیچکس آن را به خاطر نمی آورد؟ در حالی که فاصله آن نسبت به زمان ما بیش از فاصله این جهان با جهان دیگر و رستاخیز نیست با اینکه در آیات متعددی از قرآن می خوانیم که افراد انسان (اعم از بهشتیان و دوزخیان ) در قیامت سرگذشتهای دنیا را فراموش نکرده و به خوبی یاد دارند ❗️این نسیان عمومی در مورد عالم ذر به هیچوجه قابل توجیه نیست . 3 - هدف از چنین پیمانی چه بوده است ؟ اگر هدف این بوده که پیمان گذاران با یادآوری چنین پیمانی در راه حق گام نهند و جز راه خداشناسی نپویند باید گفت چنین هدفی به هیچوجه از این پیمان به دست نمی آید زیرا همه آن را فراموش کرده و به اصطلاح به بستر ((لا)) خفته اند.و بدون چنین هدفی این پیمان لغو و بیهوده به نظر می رسد. 4 - اعتقاد به وجود چنین جهانی در واقع مستلزم قبول یک نوع تناسخ است زیرا مطابق این تفسیر باید پذیرفت که روح انسان قبل از تولد فعلی او یک بار دیگر در این جهان گام گذارده است . و پس از طی دورانی کوتاه یا طولانی از این جهان باز گشته است، و به این ترتیب بسیاری از اشکالات تناسخ متوجه آن خواهد شد.ولی اگر تفسیر دوم را بپذیریم هیچیک از این ایرادها متوجه نخواهد شد زیرا سؤال و جواب و پیمان مزبور یک پیمان فطری بوده است که الان هم هر کس در درون جان خود آثار آن را می یابد و حتی طبق تحقیقات روانشناسان اخیر ((حس مذهبی )) یکی از احساسات اصیل روان ناخودآگاه انسانی است، و همین حس است که بشر را در طول تاریخ به سوی خداشناسی رهنمون بوده و با وجود این فطرت هیچگاه نمی تواند به این عذر که پدران ما بت پرست بودند توسل جوید فطرة الله التی فطر الناس علیها (روم - 30) ❗️تنها ایراد مهمی که به تفسیر دوم متوجه می شود این است که سؤال و جواب در آن جنبه کنائی به خود می گیرد، ولی با توجه به آنچه در بالا اشاره کردیم که این گونه تعبیرات در زبان عرب و همه زبانها وجود دارد، ایراد دیگری متوجه آن نمی شود از همه تفاسیر نزدیکتر به نظر می رسد. 💭ادامه پاسخ👇👇👇
💭ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️عالم ذر در روایات اسلامی 💭روایات فراوانی در منابع مختلف اسلامی در کتب شیعه و اهل تسنن در زمینه عالم ذر نقل شده است که در بدو نظر به صورت یک روایت متواتر تصور می شود مثلا در تفسیر برهان 37 روایت و در تفسیر نور الثقلین 30 روایت در ذیل آیات فوق نقل شده که قسمتی از آن مشترک و قسمتی از آن متفاوت است و با توجه به تفاوت آنها شاید مجموعا از 40 روایت نیز متجاوز باشد.ولی اگر درست روایات را گروه بندی و تجزیه و تحلیل کنیم و اسناد و محتوای آنها را بررسی نمائیم خواهیم دید که نمی توان روی آنها به عنوان یک روایت معتبر تا چه رسد به عنوان یک روایت متواتر تکیه کرد. (دقت کنید!) ❗️بسیاری از این روایات از (زراره ) و تعدادی از (صالح بن سهل ) و تعدادی از (ابوبصیر)و تعدادی از (جابر) و تعدادی از (عبدالله سنان ) می باشد، روشن است که هرگاه شخص واحد روایات متعددی به یک مضمون نقل کند همه در حکم یک روایت محسوب می شود با توجه به این موضوع تعداد روایات فوق از آن عدد کثیری که در ابتدا به نظر می رسد تنزل می نماید و از 10 الی 20 روایت شاید تجاوز نمی کند. این از نظر سند. ❗️اما از نظر مضمون و دلالت مفاهیم آنها کاملا با هم مختلف است بعضی موافق تفسیر اول و بعضی موافق تفسیر دوم است و بعضی با هیچکدام سازگار نیست مثلا روایاتی را که (زرارة ) نقل کرده است و تحت شماره 3 و 4 و 8 و 11 و 28 و 29 در تفسیر برهان ذیل آیات مورد بحث نقل شده موافق تفسیر اول است و آنچه در روایات (عبدالله بن سنان ) که تحت شماره 7 و 12 در همان تفسیر برهان ذکر شده اشاره به تفسیر دوم می کند.💭بعضی از این روایات مبهم و پاره ای از آنها تعبیراتی دارد که جز به صورت کنایه و به اصطلاح در شکل سمبولیک مفهوم نیست مانند روایت 18 و 23 که از ابو سعید خدری و عبدالله کلبی در همان تفسیر نقل شده است :در پاره ای از روایات مزبور تنها اشاره به ارواح بنی آدم شده (مانند روایت مفضل که تحت شماره 20 ذکر شده است ).به علاوه روایات فوق بعضی دارای سند معتبر و بعضی فاقد سند می باشند. ❗️بنابراین و با توجه به متعارض بودن روایات فوق نمی توانیم روی آنها به عنوان یک مدرک معتبر تکیه کنیم و یا لااقل همانگونه که بزرگان علماء در این قبیل موارد می گویند علم و فهم این روایات را باید به صاحبان آنها واگذاریم و از هر گونه قضاوت پیرامون آنها خودداری کنیم . 💭در اینصورت ما می مانیم و متن آیاتی که در قرآن آمده است و همانگونه که گفتیم تفسیر دوم با آیات سازگارتر است 📚تفسیر نمونه ج۷ ص۶ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال آیامقام بعضی امامان(ع) برمقام دیگرامامان(ع)برتری دارد،یااینکه همه امامام(ع)ازنظرمقام وبرتری باهم برابرند؟ 💭پاسخ، ❗️علامه مجلسی در بحار الانوار بابی را گشوده است تحت این عنوان: "همان وجوب اطاعت و فضلی که پیامبر داشته است امامان نیز دارا هستند و انان در فضل یکسان هستند" 📚بحار الانوار ج۲۵ ص ۳۵۲ باب ۱۲ ❗️از روایاتی که در این باب نقل می کند دانسته میشود که امامان در صفات مخصوص امامت با یکدیگر برابر هستند چنان که پیامبر گرامی فرمود: ٌ"تمام امامان در فضل و منزلت نزد خداوند یکسان هستند" 📚اثباه الهداه ج۲ ص۲۳۷ ❗️در روایت دیگر امام صادق فرمود: "تمام انچه از جانب خداوند نازل شده علمش نزد پیامبر است سپس نزد امیر المومنین سپس امامان پس از او تا علم اخرین انها از اولین انها باشد و اخرین انها نسبت به اولین انها اعلم نباشد" 📚الاختصاص ص۲۶۷ ❗️پیامبر گرامی فرمود "من برترین انسان ها هستم از اولین انها تا اخرین انها و علی برترین خلائق بعد از من است و اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند" 📚بحار الانوار ج۲۵ ص۳۶۰ ❗️از این روایات چنین استفاده میشود که مقام امامان با یکدیگر مساوی است .اما از انجایی که امامان مقامات خود را از پیامبر و حضرت علی به ارث برده اند وانان به گونه ای نقش استاد را در حقشان داشته اند لذا مقام ان دو بزرگوار از سایرین برتر و بالاتر است چنان که امام صادق فرمود: " امیر المومنین نزد خداوند از سایر امامان برتر و بالاتر است" 📚همان مدرک ص۳۶۱ ❗️امام باقر فرمود: ـ"علی برتر ما و اقای ما و بهترین ما بعد از پیامبر است" 📚بحار الانوار ج۳۵ ص ۴۳۳ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا روزه خواری نباید کرد؟ مگر آزادی وجود ندارد؟ آیا کسی که روزه میگیرد اینقدر سست است که با دیدن روزه خواری دیگران، دست از روزه گرفتن بکشد؟ اعمال عبادی( از جمله روزه و حجاب) اگر با اختیار همراه نباشد چه ارزشی دارد؟ کسانی که اعتقادی به روزه ندارند چرا بخاطر دیگران باید محدود باشند؟! 💭پاسخ: ❗️این محدودیت ها منافاتی با آزادی انسان در دینداری ندارد. هر فردی در عالم خیال و ذهنش مختار است که مسلمان شود یا نه؛ ولی در محیط اجتماعی تابع قوانین و سنت های جامعه است. 💭 روزه خواری در انظار مردم از حالت فردی و شخصی به حالت اجتماعی در می آید که افراد در جامعه مجاز به انجام هر کاری نیستند. هر فردی در منزل خود می تواند روزه خوار ی کند که اگر بدون عذر باشد گنهکار است؛ ولی روزه خواری در اجتماع، موجب تضییع حقوق دیگران و بی حرمتی به عقاید افراد جامعه است. زیرا بین عمل حرام و تظاهر به عمل حرام تفاوت است.در نتیجه هیچ فردی اعم از مسلمان و غیر مسلمان، مسافر و غیر مسافر حق روزه خواری در انظار عمومی را ندارد. هر شخصی که در فضای کشور اسلامی زندگی می کند باید به این قانون احترام بگذارد.فرد روزه خوار علاوه بر بی حرمتی به احکام و قوانین اسلامی، به صورت علنی و آشکار بیان می کند که رعایت حقوق دیگران، برایش اهمیتی ندارد؛ لذا مستوجب عقوبت است. ❗️ زندگانی دسته جمعی برای افراد بشر دارای فواید وبرکات فراوانی است ولی در مقابل ان محدودیت هایی نیز برای او ببار می اورد ❗️در زندگی اجتماعی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعی و خاصیت زندگی دسته جمعی است . ❗️در اجتماع چیزی به عنوان " ضرر فردی " وجود تدارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک " زیان اجتماعی" دراید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند ❗️پیامبر گرامی فرمود: " یک فرد گنهکار در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در ان نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که اب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند" 📚 مسند احمد ج4 ص268 📚 نهج الفصاحه ص836 ❗️ پیامبر با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند 📚تفسیر نمونه ج3 ص38 💭روشن است که اگر این محدودیت ها نباشد به تدریج قبح گناه ریخته و ارتکاب ان برای افراد اسان میشود و این مساله ای است که برای هیچ عاقلی قابل پدیرش نیست https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال خواستم درباره فلسفه وجوب نماز جمعه بگید که چرا خدا این نماز رو واجب کرده و هر هفته به این شکل باید خونده بشه 🗯پاسخ: ❗️در تفسیر نمونه در این باره چنین آمده است: ❗️نماز جمعه، قبل از هر چیز یک عبادت بزرگ دستجمعی است و اثر عمومی عبادات را که تلطیف روح و جان، و شستن دل از آلودگیهای گناه و زدودن زنگار معصیت از قلب می باشد در بردارد، بخصوص اینکه مقدمتا دو خطبه دارد که مشتمل بر انواع مواعظ و اندرزها و امر به تقوی و پرهیزگاری است . 💎و اما از نظر اجتماعی و سیاسی، یک کنگره عظیم هفتگی است که بعد از کنگره سالانه حج، بزرگترین کنگره اسلامی می باشد، و به همین دلیل در روایتی که از پیغمبر اکرم آمده است که جمعه حج کسانی است که قادر به شرکت در مراسم حج نیستند . ❗️در حقیقت اسلام، به سه اجتماع بزرگ اهمیت می دهد :اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل می شود .اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه است .و اجتماع حج که در کنار خانه خدا هر سال یکبار انجام می گیرد نقش نماز جمعه در این میان بسیار مهم است بخصوص اینکه یکی از برنامه های خطیب در خطبه نماز جمعه، ذکر مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است و به این ترتیب این اجتماع عظیم و پرشکوه می تواند منشاء برکات زیر شود : الف : آگاهی بخشیدن به مردم در💭 زمینه معارف اسلامی و رویدادهای مهم اجتماعی و سیاسی . 🗯ب : ایجاد همبستگی و انسجام هر چه بیشتر در میان صفوف مسلمین به گونه ای که دشمنان را به وحشت افکند و پشت آنها را بلرزاند . 🗯ج : تجدید روح دینی و نشاط معنوی برای توده مردم مسلمان . 🗯د : جلب همکاری برای حل مشکلات عمومی . 👌به همین دلیل همیشه دشمنان اسلام، از یک نماز جمعه جامع الشرائط که دستورهای اسلامی دقیقا در آن رعایت شود بیم داشته اند .و نیز به همین دلیل نماز جمعه همیشه به عنوان یک اهرم نیرومند سیاسی در دست حکومتها بوده است، منتها حکومتهای عدل همچون حکومت پیغمبر اکرم از آن بهترین بهره برداریها را به نفع اسلام، و حکومتهای جور همانند بنی امیه از آن سوء استفاده برای تحکیم پایه های قدرت خود می کردند . ❗️در طول تاریخ مواردی را مشاهده می کنیم که هر کس می خواست، بر ضد حکومتی قیام کند، نخست از شرکت در نماز جمعه او خودداری می کرد، چنانکه در داستان عاشورا می خوانیم که گروهی از شیعیان در خانه (سلیمان بن صرد خزاعی ) جمع شدند، و نامه ای خدمت امام حسین (علیه السلام ) از کوفه فرستادند، که در نامه آمده بود (نعمان بن بشیر) والی بنی امیه بر کوفه، منزوی شده و ما در نماز جمعه او شرکت نمی کنیم، و چنانچه بدانیم شما به سوی ما حرکت کرده اید او را از کوفه بیرون خواهیم کرد . 📚 بحار الانوار جلد 44 صفحه 333 . 💭در صحیفه سجادیه از امام سجاد می خوانیم : (خداوندا ! این (اشاره به نماز جمعه و عید قربان ) مقامی است که مخصوص خلفاء و برگزیدگان و امناء بلندپایه تو است که ویژه آنها نمودی، و (خلفای جور بنی امیه ) آن را به زور از اولیای حق گرفته و غصب کرده اند) 📚 صحیفه سجادیه دعای 48 . ❗️ گاه می شود که دشمنان اسلام یک هفته تمام شبانه روز تبلیغات مسموم می کنند ولی با یک خطبه نماز جمعه و مراسم پرشکوه و حیاتبخش آن همه خنثی می شود، روح تازه ای در کالبدها دمیده، و خون تازه ای در عروق به حرکت درمی آید .توجه به این نکته که طبق فقه شیعه در محدوده یک فرسخ در یک فرسخ بیش از یک نماز جمعه جائز نیست و حتی کسانی که در دو فرسخی (تقریبا 11 کیلومتری ) از محل انعقاد جمعه قرار دارند در آن نماز شرکت می کنند، روشن می شود که عملا در هر شهر کوچک یا بزرگ و حومه آن یک نماز جمعه بیشتر منعقد نخواهد شد، بنابراین اجتماعی چنین عظیمترین اجتماع آن منطقه را تشکیل می دهد .اما با نهایت تاسف این مراسم عبادی سیاسی که می تواند مبداء حرکت عظیمی در جوامع اسلامی گردد به خاطر نفوذ حکومتهای فاسد در آن در بعضی کشورهای اسلامی چنان بی روح و بی رمق شده است که عملا هیچ اثر مثبتی از آن گرفته نمی شود و شکل یک برنامه تشریفاتی به خود گرفته، و به راستی این از سرمایه های عظیمی است که برای از دست رفتن آن باید گریه کرد . 📚تفسیر نمونه ج24 ص133 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا قرآن مثل تورات و انجیل یک دفعه نازل نشد تا مردم رو روشن کنه چرا تدریجا نازل شد چه حکمتی بوده 🗯پاسخ: ❗️برای پاسخ توجه به نکات زیر لازم است: 1⃣ بدون شک هم از نظر تلقی وحی و هم از نظر ابلاغ به مردم، اگر مطالب به طور تدریجی و طبق نیازها پیاده شود و برای هر مطلبی شاهد و مصداق عینی وجود داشته باشد، بسیار مؤ ثرتر خواهد بود. 💭اصول تربیتی ایجاب می کند که شخص یا اشخاص تربیت شونده قدم به قدم این راه را بپیمایند، و برای هر روز آنها برنامه ای تنظیم شود تا از مرحله پائین شروع کرده به مراحل عالی برسند، برنامه هائی که این گونه پیاده می شود هم برای گوینده و هم برای شنونده دلچسبتر و عمیقتر است. 2⃣ اصولا آنها که چنین ایرادهائی را به قرآن می کردند به این حقیقت توجه نداشتند که قرآن یک کتاب کلاسیک نیست که درباره موضوع یا علم معینی صحبت کند، بلکه یک برنامه زندگی است برای ملتی که انقلاب کرده و در تمام ابعاد زندگی از آن الهام می گیرد ❗️بسیاری از آیات قرآن به مناسبتهای تاریخی مانند جنگ بدر و احد و احزاب و حنین نازل شده، و دستورالعمل ها یا نتیجه گیریهائی از این حوادث بوده است، آیا معنی دارد که اینها یکجا نوشته شود و به مردم عرضه گردد. 💭به تعبیر دیگر قرآن مجموعه ای است از اوامر و نواهی، احکام و قوانین تاریخ و موعظه، و مجموعه ای از استراتژی و تاکتیکهای مختلف در برخورد با حوادثی که در مسیر امت اسلامی به سوی جلو پیش می آمده است.چنین کتابی که همه برنامه های خود را، حتی قوانین کلیش را از طریق حضور در صحنه های زندگی مردم تبیین و اجرا می کند امکان ندارد قبلا یکجا تدوین و تنظیم شود، این بدان میماند که رهبر بزرگی برای پیاده کردن انقلاب تمام اعلامیه ها و بیانیه ها و امر و نهی هایش را که به مناسبتهای مختلف ایراد می شود یکجا بنویسد و نشر دهد، آیا هیچکس می تواند چنین سخنی را عاقلانه بداند؟ 3⃣ نزول تدریجی قرآن سبب ارتباط دائم و مستمر پیامبر به مبدء وحی بود، این ارتباط دائمی قلب او را قویتر، و اراده او را نیرومندتر می ساخت و تاثیرش در برنامه های تربیتی او انکار ناپذیر بود. 4⃣ از سوئی دیگر ادامه وحی بیانگر ادامه رسالت و سفارت پیامبر است، و جائی برای وسوسه دشمنان نخواهد گذاشت که بگویند این یک روز از سوی خدا مبعوث شد، سپس خدایش او را ترک گفت همانگونه که در تاریخ اسلام می خوانیم که به هنگام تاخیر وحی، در آغاز نبوت پیامبر این زمزمه پیدا شد و سوره والضحی برای نفی آن نازل گردید. 5⃣ بدون شک اگر بنا بود برنامه های اسلام همه یکجا نازل شود، لازم بود یکجا نیز اجرا گردد، زیرا نازل شدن بدون اجرا ارزش آن را از بین می برد، و می دانیم اجرای همه برنامه ها اعم از عبادات زکات و جهاد و رعایت تمام واجبات و پرهیز از تمام محرمات یکجا کار بسیار سنگینی بود که موجب فرار گروه عظیمی از اسلام می شد.پس چه بهتر که تدریجا نازل شود، و تدریجا مورد عمل قرار گیرد. ❗️و به تعبیر دیگر هر یک از این برنامه ها به خوبی جذب شود و اگر سؤال و گفتگوئی پیرامون آن است، مطرح گردد و جواب گفته شود. 6⃣یکی دیگر از اثرات این نزول تدریجی روشن شدن عظمت و اعجاز قرآن است، چرا که در هر واقعه آیاتی نازل می گردد، به تنهائی خود دلیل بر عظمت و اعجاز است و هر قدر تکرار می شود، این عظمت و اعجاز روشنتر می گردد و در اعماق قلوب مردم نفوذ می کند. 📚تفسیر نمونه ج15 ص81 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چراخداوندصفت حی (زنده)رابرای خودذکرنموده،درحالی که حیات درموردموجوداتی؛مانندانسان وگیاه که دارای سیرتکاملی است به کارمی رود❓ 🗯پاسخ: ❗️در تعبیرات معمولى، به موجودی، زنده مى گویند: که داراى نمو، تغذیه، تولیدمثل و جذب و دفع و احیاناً داراى حسّ و حرکت باشد، ولى، باید به این نکته توجه داشت که: 💎ممکن است افراد کوته بین، حیات را در مورد خداوند نیز چنین فرض کنند، با این که مى دانیم او هیچ یک از این صفات را ندارد و این همان قیاسى است که بشر را درباره خداشناسى به اشتباه مى اندازد؛ زیرا صفات خدارا با صفات خود مقایسه مى کند. 🗯حیات به معنى وسیع و واقعى کلمه، عبارت است از: 🔰«علم» و «قدرت». 👌بنابراین، وجودى که داراى علم و قدرت بى پایان است، حیات کامل دارد، حیات خداوند مجموعه علم و قدرت اوست و در حقیقت به واسطه علم و قدرت، موجود زنده از غیر زنده تشخیص داده مى شود. ❗️نمو، حرکت، تغذیه و تولیدمثل از آثار موجوداتى است که ناقص و محدودند و داراى کمبودهایى هستند که به وسیله تغذیه،تولیدمثل و حرکت آن را تامین مى کنند، اما آن کس که کمبودى ندارد، این امور هم درباره او مطرح نیست. 📚تفسیر نمونه ج2 ص263 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
💭نقد متن زیر:‌ 💦آیا میدانستید ائمه و شیعیان از حلوا آفریده شده اند ⁉️ 📢 شیعه حلوایی چیست⁉️ ✅به روایت زیر از معتبر ترین کتاب شیعه یعنی الکافی توجه کنید. (باب الحلواء) 1 - عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن أحمد بن هارون بن موفق المديني ، عن أبيه قال: بعث إلي الماضي عليه السلام يوما فأكلت عنده وأكثر من الحلواء فقلت: ما أكثر هذه الحلواء؟ فقال عليه السلام: إنا وشيعتنا خلقنا من الحلاوة فنحن نحب الحلواء. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 6  صفحه : 321 ✍احمد بن هارون از پدرش نقل کرده که روزی نزد امام کاظم غذا خوردم و حلوا زیاد بود ؛ گفتم چرا حلوا زیاد است ؟ امام کاظم فرمود :👈 ما و شیعیان مان از شیرینی و حلوا آفریده شده ایم👉 و از همین رو ؛ ما حلوا را دوست داریم 👈همانطور که دیدید شیعیان از حلوا افریده شده اند😆😂 ؛ اما واقعا ممکن است انسانهایی از حلوا به وجود آیند ؟ ایا این مزخرفات به اصطلاح مقدس دینی ، توهین اشکار به عقل و خرد انسانها نیست؟ 💭پاسخ: 🔷ایت الله العظمی مکارم شیرازی که از بزرگان علمای شیعه در عصر حاضر می باشد در بیان عقاید شیعه چنین می اورد: ❗️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت: 🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما،ص119 ❗️ راوی روایت سهل بن زیاد است که فردی دروغگو بوده و روایات او مقبول نیست. 💭نجاشی درباره او می نویسد: ❗️" او در حدیث ضعیف است و به او اعتمادی نیست .احمد بن محمد بن عیسی شهادت داده که او غالی و کذاب بوده و او را از قم به ری اخراج کرده بود" 📚رجال نجاشی ص185 ❗️مرحوم ابن غضایری نیز می نویسد: " جدا ضعیف است و از لحاظ دین و روایت فاسد است" 📚الرجال ص66 📚خلاصه الاقوال ص229 💭ابن شهر اشوب نیز درباره او می نویسد: " او ضعیف است" 📚معالم العلمای ص57 ❗️علامه مجلسی نیز در ذیل روایت مذکور می نویسد: " بنابر مشهور ضعیف است" 📚مراه العقول ج22 ص147 💭از لحاظ دلالت نیز می توان گفت : ❗️حدیث نمی گوید ما و شیعیان از حلوا خلق شده ایم بلکه می گوید: " خلقنا من الحلاوه" " ما از شیرینی خلق شده ایم" ❗️بدین معنا که شیرینی ایمان در خلقت ما لحاظ شده است که گویی ما از ان خلق شده ایم چنان که امام صادق فرمود: " بر قلوب شما حرام است که شیرینی ایمان را بچشید مگر انکه زاهد در دنیا باشید" 📚الکافی ج2 ص128 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا ما از اول محرم و پیش از شهادت امام حسین عزاداری می کنیم در حالی که قاعدتا باید از روز عاشورا و روز شهادت حضرت عزاواری کنیم ایا دلیل خاصی داره 🗯پاسخ: ❗️علت این که عزاداری امام حسین از اول محرم اغاز می شود ان است که سیره اهل بیت شیعیان را بر این امر وا داشته است . 💭امام رضا می فرماید: "کان أبي إذا دخل شهر المحرم  لا يري ضاحكا و كانت الكآبة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة أيام فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته وحزنه وبكائه ويقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين صلي الله عليه" ❗️يعني:  " وقتي ماه محرم فرا مي رسيد  در پدرم امام کاظم عليه السلام آثار شادي  ديده نمي شد و همواره غمگين بودند ،  روز دهم ، روز مصيبت و اندوه و گريه او بود و مي فرمود : در اين روز بود که حسين عليه السلام را به شهادت رساندند." 📚امالي صدوق، ص 78 📚بحار الانوار، ج 44 ص 284 ❗️در روایت دیگری امده است که یکی از صحابه امام رضا به نام ریان بن شییب در روز اول محرم بر امام وارد شد .امام متذکر به اغاز محرم شده و مصیبت های امام حسین را بیان کرده و سخنانی در فضیلت عزاداری بر ایشان ذکر کردند 📚عیون الاخبار ج1 ص299 ❗️از این روایت نیز رجحان شروع عزاداری از اول محرم بدست می اید چرا که خود امام در روز اول محرم متذکر مصایب امام حسین شدند 💭فلسفه ان را نیز می توان چنین بیان داشت: ❗️در طول ده روز فرصت مناسي می باشد براي  تبين اهداف عالي حضرت سيد الشهداء و فلسفه سوگواري براي آن حضرت که در پاسخ های گذشته مفصلا بیان کرده ایم مانند: 1 .  حيات مجدد اسلام  واحياي سنت . 2 .  حفظ مکتب و شريعت بود . 3 .  تحکيم باورهاي ديني مردم با آشنا شدن توده هابا معارف ديني. 4 .  پيوند عميق عاطفي ميان امت والگوهاي راستين. 5 .  اعلام وفاداري نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
💭نقد: تفریح سالم و بازی حلال در دین مبین!!اسلام چیست ؟؟ ✅در دین مبین!! اسلام تفریح سالم و بازی حلال ؛ دست زدن و بازی کردن با آلت و باسن همدیگر است. ✔️ آیت الله شیخ خوئی چنین آورده است : س 784: هل يجوز لمس العورة من وراء الثياب من الرجل لعورة رجل آخر، ومن المرأةلعورة أخرى، لمجرد اللعب والمزاح، مع فرض عدم إثارة الشهوة؟ 👈الخوئي: لا يحرم في الفرض، والله العالم👉. 📚نام کتاب : صراط النجاة نویسنده : الميرزا جواد التبريزي    جلد : 3  صفحه : 261 ✍س784 : آیا جایز است یک مرد عورت مرد دیگری را از روی لباس لمس کند و یا زنی عورت زن دیگری را تنها صرف بازی و شوخی به فرض اینکه شهوتی نشوند لمس نماید؟ 👈خوئی : طبق فرض👈 حرام نیست 👉، و خدا داناست. 💭پاسخ: ❗️فرض مساله در جایی است که دست زدن به عورت دیگری از دو همجنس با این شرایط باشد 1⃣از روی لباس باشد 2⃣به قصد لذت و تلذذ نباشد و یا سبب تحریک شدن انها نشود ❗️زیرا در اسلام لمس عوره بدون ساتر و نظر کردن به آن حرام است اگر چه جزو محارم باشند 📚وسایل الشیعه ج1 ص259 باب1 💭وهمینطور لمس عورت اگر چه از روی لباس باشد و نظر کردن از روی ساتر اگر از روی شهوت و گناه باشد جایز نیست 📚وسایل الشیعه ج15 ص252 باب23 ❗️اما در صورتی که لمس از پشت ساتر و بدون تلذذ باشد ارتکاب ان از ناحیه دو همجنس جایز است زیرا دلیلی بر حرمت نیست لذا ایت الله خویی فتوا به جواز داده اند ⁉️اما ایا اسلام این عمل را در صورتی که لمس از روی ساتر و بدون شهوت باشد سفارش می کند چنان که نویسنده متن چنین القا می کند یا سفارش نمی کند؟ 💭پاسخ آن است که این عمل اگر چه حرام نیست اما به هیچ وجه مورد سفارش اسلام نیست زیرا بر خلاف عفت و حیا است و بی حیایی محسوب می شود چنان که امام صادق فرمود: " حیا نشانه ایمان است" 📚الکافی ج2 ص106 ❗️وفرمود: " کسی که حیا ندارد ایمان ندارد" 📚همان مدرک 💎پس باید بین حرمت و جواز و خوب بودن و بد بودن این عمل فرق گذاشت: ❗️این عمل با توجه به قیود لحاظ شده در سوال حرام نیست بلکه جایز است ⁉️.حال که جایز است ایا ارتکاب ان خوب است یا خیر؟ 🗯 پاسخ ان است که ارتکاب ان از لحاظ اخلاقی خوب نیست و شایسته اجتناب است و اسلام به هیچ عنوان به ان سفارش نمی کند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایاداستانی دامادی حضرت قاسم با دختر امام حسین در کربلا صحت داره یا خیر 💭پاسخ: ❗️علامه مجلسی مینویسد: " قصه دامادی حضرت قاسم را در کتب معتبرندیدهام. " 📚جلای العیون ص676 ❗️محدث نوری در اثر معروفی که پیرامون آداب اهل منبر به نگارش درآورده در اینباره اظهار داشته است: " از اخبار موهونه و کتب غیر معتمده کهبزرگان علمای گذشته به آنها اعتنا نکردند و مراجعه ننمودند...قصه زعفر جنی و عروسی قاسم است که هر دو در روضه کاشفی موجوداست و قصه عروسی قبل از روضه، از عصر شیخ مفید تا تالیف کتابفوق در هیچ کتابی دیده نشده است، چگونه میشود قضیهای به اینعظمت و قصهای چنین آشکار محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام اینجماعت نرسیده باشد." 📚لولوی و مرجان ص404 ❗️مرحوم محدث قمی هم خاطر نشان نموده است " قصه دامادی قاسم در کربلا و تزویج فاطمه بنت الحسین برای اوصحت ندارد" 📚منتهی الامال ج2 ص875 ❗️شهید مطهری دراین باره میگوید: «... در همان گرماگرم روز عاشورا که میدانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند...ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود: حجله عروسی راه بیندازید، من میخواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در این جا لااقلشبیه آن هم که شده ببینم! یکی از چیزهایی که از تعزیهخوانهایما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نوکد خدا; یعنی نو داماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد" 📚حماسه حسینی ج1 ص27 و28 💭جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به : 📚دانشنامه امام حسین؛ ری شهری؛ ج9 ص 365 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال فلسفه اینکه در ماه های حرام دیه زیاد میشه چیه؟؟ 💭پاسخ: ❗️شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد. 💭به همین دلیل، امروزه در تمام قوانین جهان، اموری را با عنوان عوامل تشدید و تخفیف، در کنار قوانین کیفری و جزایی قرار می دهند؛ مثلاً بیماری روانی را عامل تخفیف و تکرار در جرم را عامل تشدید می دانند. ❗️اسلام نیز از چهارده قرن پیش، عوامل تشدید و تخفیف را به صورتی جامع و جالب، هم در مجازات های دنیوی و هم در مجازات های اخروی، پیش بینی کرده است. در یک بررسی ساده، معلوم می شود که در اسلام، عوامل تخفیف از عوامل تشدید، بیشترند و این به خاطر آن است که اساس دین اسلام، بر رحم و عاطفه و هدفش، مهرورزی و هدایت است. 🗯یکی از عوامل تشدید مجازات در اسلام، مکان و زمان جرم است؛ چنانچه جرمی در مکه مکرمه رخ دهد، مجازات، به علت قداست مکان مکه مکرمه، شدیدتر است. همچنین مجازات در ماه های حرام (ذی قعده، ذی حجه، محرم و رجب)، به علت قداست آنها، بیشتر است. 📚وسایل الشیعه ج29 ص203 باب3 ❗️این نوع مجازات، به خوبی نشان می دهد که اهمیت جرم، تنها مربوط به جنبه ذاتی آن نیست؛ بلکه خصوصیات زمانی و مکانی، کاملاً در آن موثر است. 💭از سوی دیگر، بدیهی است که اگر کسی حرمت اماکن و زمان های مقدس را نگه نداشت، مشخص می شود که روح طغیان گری و جسارت او بیشتر است و چنین فردی، ضرر و خطرش برای جامعه، بیشتر است. ❗️یادآوری حرمت و احترامِ زمان و توصیه به عدم جنگ طلبی و استمرار به جنگ و سرانجام، تهدید به مضاعف شدنِ مجازات دنیوی و اخرویِ در این مناسبت ها، بسترسازی برای آتش بس در جنگ های بین المللی و درگیری های داخلی است. 💭 به بیان دیگر، ساز و کار یاد شده، روش اسلام برای دعوت به آرامش و صلح در سطح کلان (بین کشورها) و خُرد (میان مردم و خرده فرهنگ ها) است و این مضاعف شدنِ دیه، روشی برای جلوگیری از جنگ، از طریق راهبردهای مالی است 📚برگرفته از نرم افزار پرسمان، کلید واژه دیه در ماه حرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال بعضی ها میگن رقیه ای وجود نداشته راست میگن؟ ✅پاسخ: ❗️مرحوم عماد الدین طبری در کتاب کامل بهایی ج2 ص179 داستان حضرت رقیه در کربلا را ذکر می کند" ❗️شیخ عباس قمی درمورد عماد الدین طبری می گوید: "عالم، ماهر،خبیر، متکلم، فاضل،،محدث بوده است " 📚فواید رضویه،ص111 💭نویسنده منتخب التواریخ نیز با نقل داستانی بر وجود حضرت رقیه صحه می گذارد 📚منتخب التواریخ،ص388 ❗️مرحوم فخر الدین طریحی نیز در کتاب المنتخب داستان حضرت رقیه را نقل می کند 📚المنتخب ص136 💭در کتاب انوار المجالس نیز داستان ایشان ذکر شده است 📚انوار المجالس ص161 ❗️نویسنده ینابیع الموده می آورد که حسین علیه السلام در کربلا افرادی را چنین صدا می زد: "یا ام کلثوم،یا سکینه،یا رقیه..." 📚ینابیع الموده،ج2 ص416 💭ونویسنده احقاق الحق عین جملات ینابیع الموده را ذکر می کند 📚احقاق الحق،ج11 ص633 ❗️وعلمای بزرگ ومعاصر نیز بر وجود حضرت رقیه صحه گذاشته اند که جهت آگاهی به لینک زیر مراجعه کنید http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=3422 💎جهت اگاهی بیشتر: 📚دانشنامه امام حسین ج1 ص382 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا اینکه میگن امام حسین ع بخاطر یه زن با یزید جنگیدن درسته یا نه میشه جواب این شبهه رو بدین 🗯پاسخ ❗️یکی از شبهات ضد دین ها و وهابیت در مورد کربلا ان است که می گویند ریشه واقعه کربلا بر سر یک موضوع عاشقانه بوده است که بین حسین علیه السلام و یزید روی داد‌.یزید عاشق همسر زیبا روی یکی از سرداران سپاه معاویه به نام « ارینب» بود . ❗️یزید با وعده ی ازدواج با دختر معاویه به سردار سپاه او را تشویق به طلاق همسرش کرد اما پس از طلاق ارینب حسین علیه السلام او را به عقد خود دراورد و این باعث شد تا یزید کینه حسین را به دل گیرد و نهایتا این جریان به واقعه کربلا منتهی شد ❗️این خلاصه ای از جریان بود که ابن قتیبه از علمای اهل سنت در کتاب الامامه و السیاسه ج1 ص156 نقل می کند 🗯اما نقد: 🔶اولا :ابن قتيبه بدون هيچ اشاره‌اي به ناقل و راوي اين داستان حكايت را نقل مي‌كند. داستان از نظر سندي مشكل دارد و قابل احتجاج نيست .به اصطلاح رجالیون روایت مرسل و بی سند و از هر گونه اعتبار خارج می شود.قابل توجه اینکه این داستان فقط در همین کتاب آن هم بدون سند نقل شده است 🔶ثانيا: اشكال مهم ديگري كه در اين داستان وجود دارد اين است كه امام حسين ‌پس از انکه شوهر اول آن زن تقاضا می کند آن زن را طلاق میدهد اما کیفیت طلاق چنین است که در يك مجلس او را سه طلاقه مي‌كند و حال آن كه بر اساس فقه شيعه كه بر گرفته از روايات اهل بيت معصومين است سه طلاق در يك مجلس جايز نمي‌باشد واین خود نشان میدهد که داستان ساختگی و برای اهداف خاصی طراحی شده است 📚روایات در ممنوعیت سه طلاقه کردن در یک مجلس را بحویید در «وسائل الشیعه »ج22 ص61 باب 29 🔶ثالثا: گذشته از بطلان قطعي روايت فوق ، به اندازه كافي در اسباب و عوامل زمينه ساز واقعه كربلا در كتب شيعه و سنی بحث شده است كه هيچ جاي شك و شبهه باقي نمي گذارد تا نوبت به طرح اين شبهه سست و بي اساس برسد .ما در گذشته درباره اهداف قیام کربلا طبق کتب شیعه و سنی بحث کرده ایم که می توانید کلید واژه"قیام" را در کانال سرچ کنید 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا بعد از گذشت سالیان متمادی هنوز برای حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) و دیگر معصومین (علیهم السلام)عزاداری میکنیم؟؟؟ جواب عقلی 🔷پاسخ ♦️ایت الله العظمی مکارم شیرازی در باره فلسفه عزاداری بر اهل چنین می آورد: 1⃣حفظ مکتب اهل بیت : ♦️به اعتراف دوست و دشمن مجالس عزاداری عامل فوق‌العاده نیرومندى براى بیدارى مردم است و راه و رسمى است که آن حضرات را به پیروان خود آموخته تا ضامن تداوم و بقاى ا‌سلام باشد.     ❗️اهمّیّت برپایى این مجالس و رمز تأکید ائمّه اطهار علیهم‌السلام بر حفظ آن، آنگاه روشن‌تر میشود که ملاحظه کنیم شیعیان در عصر صدور این روایات امر به عزاداری کردن به شدّت در انزوا به سر مى‌بردند و تحت فشارهاى گوناگون حکومت امویان و عبّاسیان چنان گرفتار بودند که قدرت بر انجام کوچکترین فعّالیّت و حرکت سیاسى و اجتماعى نداشتند و چیزى نمانده بود که به کلّى منقرض شوند ولى مجالس عزاى امام حسین آنان را نجات داد و در پناه آن، تشکّل و انسجام تازه‌ ای یافتند و به صورت قدرتى چشمگیر در صحنه جامعه اسلامى ظاهر شده و باقى ماندند.    2⃣ بسیج توده ها: ♦️ائمّه اطهار با تأکید بر برگزارى مراسم عزادارى حسینى برنامه آن حضرت را «محورى» براى وحدت و اتحاد مردم قرار دادند به گونه‌ ای که امروزه در ایّام شهادتش میلیون‌ها انسان با اختلاف طبقات و نژاد و مذهب در هر کوى و برزن به عزادارى آن حضرت بپاخاسته و گرد بیرق حسینى اجتماع مى کنند.     ❗️هر ملّتى براى بقا و موفّقیّت خویش محتاج به عامل وحدت و اجتماع است. بدون شک بهترین عامل وحدت پیروان اهل بیت که با کمترین زحمت و کمترین هزینه مى‌توانندتوده‌ های میلیونى را حول یک محور جمع کند، همین مراسم عزادارى حسینى است.     ❗️به یقین اگر ملّتى از چنین قدرتى برخوردار باشد که بتواند در کوتاه‌ترین فرصت و با کمترین تبلیغات، نیروهاى متفرّق خویش را گردآورى کرده و سازماندهى کند، میتواند هر مانعى را از سر راه پیشرفت خود بر دارد.     🔷در واقع ائمّه اطهار با ترغیب مردم به اقامه مجالس حسینى از پراکندگى نیروها جلوگیرى به عمل آوردند و توده‌ هاى متفرّق را بسیج کردند و با ایجاد وحدت و یکپارچگى در میان آنها قدرت عظیمى را به وجود آوردند.     3⃣ خودسازى و تربیت دینى (الگوپذیرى) ❗️مجالس عزاى اهل بیت خصوصا امام حسین مجالس تحوّل روحى و مرکز تربیت و تزکیه نفس است. در این مجالس مردمى که با گریه بر مظلومیّت اهل بیت آن حضرات را الگو قرار مى‌دهند در واقع زمینه تطبیق اعمال و کردار خویش و همرنگى و سنخیّت خود را با سیره عملى آن حضرات فراهم مى‌سازند     🗯تأثیر عمیق این مجالس به قدرى است که افراد زیادى در این مجالس، دگرگونى عمیقى یافته و تصمیم بر ترک گناه و معصیت مىگیرند و چه بسا اشخاص گمراهى که با شرکت در این مجالس تنبّه حاصل کرده و راه نجات را پیدا مى‌کنند     ❗️این مجالس به آدمى درس عزّت، آزادگى، ایثار، فداکارى و درس تقوى و اخلاق مى‌اموزد . این مجالس مهد پرورش انسانهای حق طلب و عدالت گستر و شجاع است.     ❗️اضافه بر این، در طول تاریخ این جلسات به مثابه کلاس‌های درس و دانشگاهی براى مردم بوده است و آنان را با معارف و حقایق دینى، تاریخ، رجال، احکام و موضوعات گوناگون دیگر آشنا میکرده است و یکى از مؤثّرترین پایگاه‌ های خودسازى و تهذیب نفوس و تربیت اخلاق بوده است.     💢ائمّه اطهار با گشودن این باب، و تشویق مردم به شرکت در این محافل در واقع همه را به تحصیل و تربیت در این دانشگاه اهل بیت دعوت کردند. شور و هیجان جوانان بسیجى در جبهه‌ های ى نبرد در جنگ تحمیلى هشت ساله به ویژه در شبهاى عملیّات و لحظه شمارى آنان براى فداکارى و ایثار و نیل به شهادت، گواه روشنى بر تأثیرعمیق مجالس حسینى است.     4⃣تجلیل از مجاهدت امامان خصوصا امام حسین و تعظیم شعائر: ❗️اساساً سوگوارى در مرگ اشخاص یک نوع تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیّت و شخصیّت شان محسوب میشود     ❗️مخصوصاً سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى بوده و تجلیل از عقیده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب مىیشود از این رو، رسول خدا هنگام بازگشت از جنگ احد وقتى که مشاهده کرد خانواده‌ های شهداى قبیله «بنى اشهل» و «بنى ظفر» براى شهیدان خود گریه مى‌ کنند ولى عموى بزرگوارش حضرت حمزه گریه کننده‌ ندارد، فرمود: « امّا امروز حمزه، گریه کننده‌ ای ندارد».  📚استیعاب ج1 ص275   ❗️زنان مدینه با شنیدن این سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع کرده و به سوگوارى پرداختند و بدین وسیله شخصیّت عظیم حضرت حمزه مورد تجلیل و تکریم قرار گرفت.         🔷بنابراین، اقامه عزادارى براى امام حسین و اهل بیت علاوه بر تجلیل از مقام شامخ آنان ه از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهى است که: «هر کس شعائرالهى را بزرگ دارد، این کار نشانه تقواى دلهاست» 📓حج32     🔵برگرفته از کتاب عاشورا ،ریشه
سوال پیامی این روزها منتشر میشود که شیعیان چرا برای حسین سیاه می پوشید پوشیدن لباس سیاه زشت و لباس دشمنان خدا است چنان که شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه می اورد( ج1 ص251) ♦️پاسخ ❗️آن روایت شیخ صدوق از حیث سند مرسل بوده و قابل استدلال نیست .از سوی دیگر اگر سند ان را نیز بپذیریم با توجه به سایر روایات ناظر به کراهت پوشش سیاه در نماز خواندن است 📚وسائل الشیعه ج4 ص382 باب 19 🔷از سوی دیگر حکم کراهت در پوشش سیاه از برخی چیزها برداشته شده است مانند عمامه،عبا،چادر و... 📚الکافی ج3 ص403 💢یکی از مواردی که کراهت پوشش سیاه در آن استثنا شده است سیاه پوشی در مصائب اهل بیت می باشد .در این موارد یا اهل بیت خود لباس سیاه می پوشیدند و دیگران را به ان امر می کردند و یا با سکوت و تقریرشان بر سیاه پوشی دیگران صحه می گذاشتند 1⃣سیاه پوشی زنان در شهادت حمزه « زینب دختر ام سلمه ( ربیبه پیامبر) سه روز بر حمزه گریه کرد و لباس سیاه بر تن کرد ( وپیامبر در این سه روز مانع او نشد) » 📚تهذیب اللغه،ازهری،ج12 ص171 2⃣دستور پیامبر به سیاه پوشی زنان در شهادت جعفر طیار « اسمائ بنت عمیس می گوید: هنگامی که جعفر به شهادت رسید پیامبر به من فرمود سه روز جامه سیاه بر تن کن» 📚مسند احمد ج6 ص438 3⃣سیاه پوشی امام حسن در شهادت امیر مومنان ♦️ابن ابی الحدید می اورد: « حسن بن علی در سوگ امیر مومنان جامه های سیاه بر تن کرد و با همین جامه میان مردم امد و برای انان خطبه خواند» 📚شرح نهج البلاغه ج16 ص26 ♦️ذهبی نیز به همین گونه نقل میکند 📚سیر اعلام النبلای،ج3 ص267 4⃣سیاه پوشی زنان در شهادت امام حسن ♦️« زنان تا یک سال برای حسن بن علی لباس سیاه پوشیدند» 📚المستدرک،ج3 ص189 4⃣سیاه پوشی امام سجاد و زنان بنی هاشم در سوگ امام حسین « هیچ زن هاشمی و قریشی نماند مگر اینکه در سوگ شهادت حسین لباس سیاه پوشیده بودند» 📚بحار الانوار ج45 ص196 ❗️امام سجاد چنین فرمود: « همانا من و اهل بیتم برای پدرم لباس عزا به تن مرده ایم» 📚بلاغه الامام علی بن الحسین،ص93 5⃣سیاه پوشی ام سلمه در سوگ امام حسین ♦️« پس از انکه ام سلمه خبر شهادت حسین را شنید در مسجد پیامبر خیمه سیاه بر پا کرد و خود جامه سیاه پوشید» 📚عیون الاخبار و فنون الاثار ،ص109 ♦️از سوی دیگر نیز می توان بر سیاه پوشی در مصیبت اهل بیت استدلال کرد و آن اینکه طبق روایات صریح و روشن عزاداری برای اهل بیت دارای رجحان و افضیلت است 📚بحار الانوار ج44 ص269 باب 32 ❗️از سوی دیگر پوشش سیاه نماد حزن و عزاداری می باشد لذا قائل به رجحان پوشش سیاه در عزاداری اهل بیت می توان شد( دقت کنید) ♦️چنان که مرحوم بحرانی می اورد: « بعید نیست که به دلیل روایات مستفیض در امر به عزاداری اهل بیت حکم به رجحان پوشش سیاه و عدم کراهت ان شویم زیرا پوشش سیاه نماد حزن است» 📚الحدائق الناضره ج7 ص116 ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال بعضیها اسم پروفایلشونو میذارن کلب الحسين یا کلب الرقیه من به یکی شون گفتم درست نیست این اسما میذاشتید ولی جواب قانع کننده ای براشون ندارم اگر شما بگيد ممنون میشم.یا بعضی میگن ما سگ حسینیم ✅پاسخ: ❗️در پاسخ به این پرسش به چند نکته توجه فرمائید 1⃣انسان مومن عزیز است وخداوند مومن را عزیز شمرده است ( منافقون 8) 2⃣هرکاری که موجب وهن وبی اعتباری وخواری وذلت او گردد حرام است وشایسته مومنی که خدا به او عزت بخشیده است نیست 3⃣در سخنان وکلمات اولیای الهی که مقتدا واسوه ما در زندگی هستند وروش ومنش وسنت وافعال آنها برآی ما حجت والگو است تعابیری که نامناسب باشد ومثلا خودرا حیوانی مانند سگ در بارگاه الهی معرفی کنند دیده نمیشود واگر چنین تعابیری نشان دهنده کثرت خضوع وخشوع بود امامان با آن همه خضوع وتذلل در برابر خداوند از بیان آن خود داری نمیکردند 4⃣در دعا ها واحادیث امامان کلماتی که بر نهایت انکسار وتواضع دلالت دارد کم نیست وبه هیچ عنوان چنین کلمات موهنی دیده نمیشود "الهی منی ما یلیق بلومی ومنی ما یلیق بکرمک"( دعای عرفه) " الهی انا اقل الاقلین واذل الاذلین"( صحیفه سجادیه) 5⃣در روایات فراوانی نیز آمده است که شیعیان باید الگویشان اهل البیت باشند وسبب خوش نامی آنان شوند نه با انجام افعال مومن وکلمات نامناسب سبب سستی آنان ومذهبشان شوند 📚بحار الانوار،ج65 ص149 باب19 6⃣مراجع عظام نیز فرموده اند که در عزاداری اباعبدالله نباید از کلمات موهن وسست استفاده کرد وگفتن این تعبیرات شایسته نیست که می توانید به لینک زیر رجوع فرمائید - http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=287257 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» را چه کسی بر زبان جاری کرد؟ پاسخ: امام باقر علیه‌السلام به نقل از جدشان می‌فرمایند: روزی امام حسین(ع) به نزد امام حسن(ع) آمد، وقتی چشمش به برادر افتاد گریه کرد، امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(ع) فرمود: گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می‌شود. امام حسن(ع) فرمود: ظلم و ستمی که بر من می‌شود همین زهری است که به من داده می‌شود و به سبب آن به قتل می‌رسم، ولی بدان که «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نیست... «سیدبن طاوس» اين يني چي وقتي خود امام ها خبر داشتن از شهادتشون چرا يكاري نميكردن تا شهيد نشن ✅پاسخ: ❗️قران نقل می کند که ابراهیم نبی مامور شد، اسماعیل را به قربانگاه ببرد وقربانی کند.ابراهیم جریان این ماموریت را با اسماعیل در میان گذاشت واسماعیل نیز قبول کرد وبه قربانگاه آمد.( صافات 102 تا 107) ⁉️ایا این کار اسماعیل خود کشی نبود؟ ⁉️چرا حضرت اسماعیل با این که می دانست که قربانی خواهد شد به قربانگاه آمد؟ ❗️طبیعتا باید بگویید امر وفرمان خداوند بوده است واو مامور به اطاعت بوده است. 💭ما هم در مورد امام حسین همین را می گوییم به این که او می دانست که در کربلا شهید می شود، اما خداوند به او اجازه نداده بود که از این علم غیب خود استفاده کند ودر کربلا حاضر نشود. امام کاظم فرمود: "خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است هر زمان که خداوند چیزی را بخواهد، امام نیز آن را اراده می کند ( وامام بدون اذن خداوند هیچ کاری را انجام نمیدهد)" 📚بحار الانوار،ج5 ص114 ❗حسین علیه السلام مامور بود که جان خودرا بدهد تا سبب احیای دین،ونجات جامعه اسلامی شود. خداوند درمورد کسانی که از جان ومال خود برای دین خدا می گذرند می فرماید: "خداوند از مومنین جانهایشان و اموالشان را می خرد تا بهشت برای آنان باشد"توبه 111 ❗در رابطه با امام حسن نیز پاسخ همان است.او میدانست که همسرش، قاتل او می شود اما اجازه استفاده از این علم غیب را نداشت.چرا که امامان الگو ونمونه های برتر انسانیت بوده اند، اگر آنان از طریق علم غیب مشکلات وگرفتاری های خودرا حل کنند، قابلیت الگو برداری از آنان وجود نخواهد داشت.مردم باید ببینند که انان چگونه در راه خدا،صبر و بردباری از خود نشان می دهند واز جان ومالشان می گذارند تا مردم صبر وایثار را از آنان یاد بگیرند. ❗️آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های معمولی رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند وبه زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره انان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال تمام امامان ما با قدرت فراوانی که داشته اند و با اراده ی خداوند میتوانستند هر کاری کنند پس چرا حق آنها را خورده اند.؟ مثل غصب کردن خلافت مولا امیرالمومنین(ع) (مطمئنا امیرالمومنین ع میتوانستند بگیرند)یا حادثه ی کربلا(شهید شدن امام حسین ع و اصحابشان و به اسارت بردن خانواده شان) مطمئنا میتوانستند امامان ما از این حادثه ها و اتفاقات دیگری جلوگیری کنند پس چرا این کار را انجام ندادند؟ امامان ما دارای قدرت ویژه و بالایی بوده اند! ✅پاسخ: "از نظر قرآن پیامبر نیز دارای قدرت فوق العاده بود.معراج، شق القمر ودیگر معجزات وکرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده براین مطلب گواه اند.اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... ❗چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ ❗پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا وامامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند وبا دشمنان می جنگند وتنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند" 📚پاسخ جوانان شیعی به پرسشهای وهابی ها،ص186 ❗امام کاظم فرمود: "خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است که هر موقع خداوند چیزی را بخواهد واراده کند انان نیز همان را اراده می کند" 📚بحار الانوار،ج5 ص114 ❗امامان الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند واستقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر وایثار را فرا بگیرند،.روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر ومشکلی را نداده است وانان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند https://telegram.me/Rahnamye_Beheshtر
سوال مگه درست نیست که میگن امام حسین (ع) از سرنوشت خودش و یارانش در واقعه عاشورا باخبر بوده؟پس چرا با وجود مطلع بودن،فرزندان و خانواده ی خودش رو به این سفر برده؟ ✅پاسخ: ❗️صحیح است که امام حسین از طریق علم غیب از سرانجام کار آگاه بود. چنان که حضرت فرمود در خواب پیامبر را دیدم که به من فرمود: "ای حسین به سوی عراق برو زیرا خداوند مایل است تورا کشته ببینید" 📚لهوف،ص40 ❗اما امامان مطیع محض خداوند هستند وبدون اذن واجازه خداوند کاری انجام نمی دهند. در روایتی امام کاظم فرمود: "خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است، هرموقع خداوند چیزی را اراده کند آنان نیز همان را اراده می کنند وبدون اذن او کاری انجام نمیدهند" 📚بحار الانوار،ج5 ص114 ❗درمورد سوال شما پاسخ آن است که امام حسین به امر وفرمان خداوند با اهل بیت خود در کربلا حاضر شد چنان که امام حسین در روایتی چنین فرمود : "پیامبر در عالم رویا به من چنین گفت که مشیت خداوند براین قرار گرفته که آنان را اسیر ببینید" 📚بحار الانوار،ج44 ص364 ❗چرا که باید جریان عاشورا به گوش همگان برسد واهل بیت حسین مامور تبلیغ ورساندن پیام عاشورا بوده اند ونیاز بود که خون فرزندان حسین ریخته شود تا اسلام حفظ شود. واز آنجایی که امر خداوند در پس این جریان بوده است اشکالی نیز مطرح نمی شود https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال وهابی ای گفت نذرهای شما حرام هست. نذر فقط در راه خداست.نذر برای حسین و سفره رقیه و سفره بالفضل حرام است..... لطفا توضیحی فرمایید ✅پاسخ: ❗️ما هم می گوییم نذر برای غیر خداوند باطل است. نذر شرعی از دیدگاه شیعه آن است که انسان فقط خودرا برای خدا متعهد به پرداخت چیزی معین بکند به همین دلیل که فرموده اند تا در صیغه نذر حتماقید "لله علی کذا"( به خاطر خدا بر گردن من است) باید آورده شود چنان که در راویات آمده است 📚وسایل الشیعه،ج23 ص293 باب 1 ❗️وفقهای ما تصریح کرده اند 📚جواهر الکلام،ج35 ص372 💭شیعیان نذرشان را برای خدا انجام میدهند وثواب آن را برای اهل بیت ونزدیکان آنان قرار میدهند وانان وقتی می گویند فلان چیز نذر امام حسین است یعنی ثواب آن را برای امام حسین قرار داده ام نه آنکه آن نذر برای تقرب جستن وعبادت حسین علیه السلام باشد دراین گونه مسایل نیت قلبی ملاک است نه تشابه ظاهری چنان که بخاری در کتاب "به اصطلاح صحیح خود"از پیامبر روایت می کند که فرمود: "انما الاعمال بالنیات" "ملاک ومعیار در عمل نیت است" 📚صحیح بخاری،ج1 ص3 ح1 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال: دلیل شما شیعه ها واسه برگزاری مراسم عزاداری وگریه وزاری کردن از کتب خودتون وما چیه؟ ✅پاسخ: ❗️برگزاری مراسم گریه وعزاداری برای مصایب امام حسین واهل بیت در روایات فراوانی از کتب ما آمده است 📚وسایل الشیعه،ج14 ص500 باب 66 📚مستدرک الوسایل،ج10 ص311 باب 49 📚بحار الانوار،ج44 ص278 باب 34 ❗در روایات اهل سنت نیز روایات متعددی بر استحباب گریه وعزاداری آمده است ❗️پیامبر برای مرگ فرزندش ابراهیم گریه وعزاداری کرد 📚صحیح بخاری،ج1 ص439 ح1241 ❗️در کنار قبر دخترش گریه وعزاداری کرد 📚صحیح بخاری،ج1 ص432 ح1225 ❗️در کنار قبر مادرش گریه کرد ودیگران را نیز به گریه وا داشت 📚صحیح مسلم،ج2 ص671 ح976 ❗️در مرگ فاطمه بنت اسد گریه کرد 📚تاریخ مدینه دمشق،ج42 ص574 ❗️در شهادت عمویش حمزه گریست 📚سیره حلبیه،ج2 ص534 ❗️در شهادت جعفر گریست 📚مسند احمد، ج ص370 ح27131 ❗️درشهادت زید بن حارثه گریه کرد 📚انساب الاشراف،ج1 ص208 ❗وموارد فراوان دیگر که جایی برای مشروعیت گریه وعزاداری برای مردگان باقی نمی گذارد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht