eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
‌🚫❓سوال❓ ❔آیا در ایران باستان ایرانیان با محارم خود ازدواج می کردند 🗯پاسخ: 💠شهید مطهری در این زمینه می نویسد: ✏️ازدواج با محارم سنتی رایج بوده که در عهد ساسانی و دوران پیش از آن ریشه داشته است .خاندانها برای اینکه مانع اختلاط خود با بیگانگان و افتادن ثروت خود در اختیار بیگانگان شوند کوشش می کردند تا حد الامکان با اقربای نزدیک خود ازدواج کنند . 🔷در کتاب اردای ویرافنامه که آن را به نیک شاپور از دانشمندان زمان خسرو اول نوشین روان نسبت داده اند چنین آمده است که در آسمان دوم کسانی را دیده اند که ازدواج با محارم کرده بودند و تا جاودان آمرزیده شده بودند و در دورترین جاهای دوزخ روان زنی را گرفتار عذاب جاودانی دیده زیرا ازدواج با محارم را بهم زده است» 📚تاریخ اجتماعی ایران ج2 ص39 ✏️کریستین سن می گوید: «اهتمام در پاکی اصل ونسب وخون ونژاد یکی از صفات بارز جامعه ایرانی بشمار می رفت، تا آنجا که ازدواج با محارم را جایز می شمردند. کمبوجیه با دو خواهر خود ازدواج کرد، داریوش نیز خواهرش را به زنی گرفت، اردشیر با دو دختر خود ازدواج کرد وداریوش نیز با دختر خود ازدواج کرد.بهرام چوبین با خواهرش گردیک"ازدواج کرد. مهران گنشسب خواهرش را به زنی گرفت» 📚ایران در زمان ساسانیان،ص347 🗯سعید نفیسی می گوید: «چیزی که از اسناد آن زمان بدست می آید وبا همه هیاهوی جاهلانه ای که مطرح کرده اند از بدیهیات تمدن آن دوران است نکاح با محارم درجه اول است که معمول ومتعارف بوده است» 📚تاریخ اجتماعی ایران،ج2 ص35 🔷کریستین سن می گوید: «کوششی که بعضی از پارسیان جدید برای انکار ازدواج با محارم می کنند بی اساس وسبکسرانه است» 📚ایران در زمان ساسانیان،ص348 🔷مرحوم مشیر الدوله از مورخان قدیم یونانی در مورد هخامنشیان نقل می کند: «در دوره هخامنشیان مغ ها با مادرانشان ازدواج می کردند» 📚ایران باستان،ج6 ص1546 ✏️درباره اشکانیان می گوید: «ازدواج با اقربای خیلی نزدیک در ایران قدیم پسندیده بود و ظاهرا جهت آن را حفظ خانواده و پاکی نژاد قرار می دادند» 📚همان مدرک ص2693 🗯شهید مطهری ادامه می دهد: «انکار وجود چنین سنتی در میان زرتشتیان از قبیل انکار بدیهیات است » 📚مجموعه اثار ج14 ص264 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌🚫❔پرسش❕❕ ❓وهابیت می گوید شیعیان کربلا را از خانه خدا بالاتر می داند لذا میلیونی با پای پیاده برای زیارت اربعین به کربلا می روند به راستی ایا جهالتی از این بالاتر است که کربلا را از کعبه بالاتر بدانیم❗️ 💠پاسخ: ✏️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام سجاد فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و سرزمین امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و سرکشی از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 👌لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج مستحبی اعلام شده است 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت کعبه نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 ✏️اما باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا توجیه پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج ولایت است .وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج جاهلی می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام شرعی از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ⁉️ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که قبر احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که حجره پیامبر بر کعبه برتری دارد 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید مدینه بر مکه برتری دارد 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓مگر امام حسین و دیگر امامان از اعمال و احوال ما مطلع نیستند و صدای ما را نمی شنوند دیگر چه نیازی است که به زیارت قبورشان برویم و با انها صحبتدکنیم❔❔ 💠پاسخ ✏️در این که انان از احوالات ما مطلع هستند و صدای ما را می شنوند شکی نیست .ما در پاسخ های گذشته مفصلا به آن پرداخته ایم . ❗️با این وجود باید توجه کرد که در روایات فراوانی امر به زیارت قبور امامان شده است و فراوان توصیه به این مساله شده است. 📚وسائل الشیعه،ج14 ص320 باب 2 📚بحار الانوار ج97 ص116 باب 2 🔷امام رضا فرمود: «شیعیان نسبت به هر یک از امامان معصوم پیمان و تعهدی دارند که کمال وفای به آن عهد در زیارت مشتاقانه و عارفانه قبور امامان است.هر کس ان را از روی اشتیاق و تصدیق انان زیارت کند امامان انها شفعای انها در روز قیامت خواهند بود» 📚الکافی ج4 ص567 🔷اسحاق بن عمار از امام صادق روایت می کند که فرمود: « به مدینه بروید و بر پیامبر سلام بدهید هر چند سلام و درود از راه دور به آن حضرت می رسد» 📚وسائل الشیعه ج14 ص338 👌این حدیث نشان می دهد که حضور زائر در کنار قبور اهل بیت موضوعیت و خصوصیت دارد که برخی از این خصوصیت ها چنین است: 1⃣سبب تعظیم و تکریم و گرامی داشت آن بزرگواران و نشان دهنده محبت به انها می باشد. همان تعظیم و تکریمی که در ایات و روایات توصیه شده است . ❗️تلاش جوامع گوناگون بر حفظ اثار نیکان و احیای میراث بزرگواران و رواج موزه ها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیکان است. 2⃣طبق روایات سبب بهره مندی از فضای معنوی حرم های شریف که محل تردد فرشتگان ،ارواح انبیا و اولیا و محل تردد ارواح امامان است میشود ودعا در آن مکان ها در معرض استجابت می باشد 📚ثواب الاعمال ص96 3⃣زیارت انان سبب گسترس فرهنگ توحیدی و ولایت اهل بیت در بین راهها و شهرهای مسیر مشاهد مشرفه انان می شود 4⃣نشانه صداقت زائر در دوستی و علاقه اش به انان است که چگونه رنج سفر را تحمل کرده و به زیارتشان رفته است تا اجابت امر انان را کرده باشد 5⃣سبب ارتباط ملت ها و ملیت های مختلف و اگاهی از مشکلات ،مشقات و امکانات یکدیگر میشود 6⃣زیارت انان وفاداری به پیمانی است که با امامان بسته شده است ( در روایت امام رضا به ان اشاره شد) 7⃣حرم های شریف امامان در طول تاریخ مرکز علم و تبلیغ و ترویج دین و...بوده است .همه این ها از برکات زیارت انان و ابادی قبور انان می باشد 📚ادب فنای مقربان،ایت الله جوادی املی ج1 ص18 به بعد 🗯بنا بر این نکات روشن می شود که زیارت قبور آن بزرگواران موضوعیت دارد. 💢پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓این که قرآن در سوره یوسف می گوید که زنان مکار هستند و کید و مکر و حیله آنها بزرگ است توهین به آنها نیست❕❕❕ 💠پاسخ: ✏️قرآن نقل می کند که پس از آنکه عزیز مصر متوجه حیله زلیخا شد که چگونه می خواست با تهمت به یوسف او را بدنام سازد خطاب به او گفت: ❗️«مکر و حیله شما زنان عظیم است» 🔷یوسف28 🗯و چون قرآن این سخن عزیز مصر را رد نمی کند می توان این جمله را منتسب به خداوند دانست اما باید توجه کرد: 1⃣ ما در بسیارى از آیات قرآن حتى مذمتی از نوع بشر مى بینیم: 👌 «به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده هنگامى که بدى به او رسد، بى تابى مى کند و هنگامى که خوبى به او رسد بخل میورزد و مانع دیگران مى شود.» 🔷معارج 19-20 👌و در جاى دیگر مى خوانیم: « انسان به یقین بسیار ظالم و جاهل بود» 🔷احزاب72 👌و در جاى دیگر او را، «کفور مبین» (کفران کننده آشکار) نامیده است 🔷زخرف 15 👌و در جاى دیگر از انسان به عنوان موجودى که هرگاه به نعمت مى رسد طغیان مى کند، یاد شده است. 🔷علق 6-7 🗯بى شک، انسان در طبیعتش نه «کفور مبین» است نه «ظلوم و جهول» و نه طغیانگر بلکه ظاهر این است که این بحثها درباره انسانهایى است که تحت تربیت رهبران الهى قرار نگرفته اند و به صورت گیاهان خودرو، در آمده اند. نه راهنمایى و نه بیدارگرى دارند و در میان هوس ها غوطه ورند. ✏️به همین دلیل در قرآن از مقام انسانِ با تقوا و مطیع فرمان الهى که تحت تربیت رهبران الهی قرار گرفته است مدح و تمجید فراوان شده و اصولا بنى آدم به عنوان گل سرسبد جهان آفرینش معرّفى گردیده است 📚اسرائ 70 🗯در مورد جنس زن نیز مطلب همین گونه است، در میان زنان افراد شایسته اى داریم که حتّى در میان مردان مانند آنها کم است و به عکس، زنان بسیار منحرفى داریم که سرچشمه بسیارى از نابسامانى هاى جامعه بشرى هستند. ❗️زنان برجسته در اسلام فراوان بوده اند که پیامبر و امامان برای انها احترام قائل بوده اند نظیر حضرت خدیجه،حضرت فاطمه،ام سلمه ،و ... 🔷افزون بر این قران نیز بسیاری از زنان را مدح کرده است چنان که فرمود: « هر کس کار شایسته ای انجام دهد خواه مرد باشد یا زن در حالی که مومن است او را حیات پاکیزه ای می بخشیم » 📓نحل 97 👌ونیز از برخی از زنان به عنوان الگو و اسوه نام می برد 📓تحریم 11 و12 👌امام صادق نیز می فرماید: « یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 🔷وصراحتا در قرآن تقوا معیار برتری دانسته شده است نه زن یا مرد بودن 📓حجرات13 2⃣حال با توجه به نکات ذکر شده می گوییم: ✏️در آیه مورد استناد اشاره به مکر زنان شده است اما نه تمام زنان بلکه مراد زنانی همچون همسر عزیز مصر هستند که بی بند و بار و هوس باز می باشند. ❗️در تاریخ و همچنین در داستان هایی که سایه ای از تاریخ است مطالب زیادی در این زمینه نقل شده است که مطالعه مجموع آن نشان می دهد که زنان هوسران برای رسیدن به مقصود خود نقشه هایی می کشند که در نوع خود بی نظیر است. 👌در داستان همسر عزیز مصر می بینیم که او چگونه بعد از شکست در عشق دروغینش و قرار گرفتن در آستانه رسوایی با مهارت خاصی برائت خود و آلودگی یوسف را مطرح کرد او حتی نگفت که یوسف قصد سوئ ظن به من داشته بلکه آن را به عنوان امر مسلم فرض کرد و تنها سوال از مجازات چنین کسی نمود. 🗯آری چنین زنان هوسرانی هستند که متصف به حیله گری می شوند و مکر انان بزرگ قلمداد میشود. 📚تفسیر نمونه ج9 ص389 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓ایا برای شرکت در راهپیمایی های 22بهمن و 13 آبان دلیلی از قرآن و روایات وجود دارد تا در برابر دیگران استدلال کنیم 💠پاسخ: 🌴خداوند در آیه 5 ابراهیم می فرماید: "ذکر هم بایام الله" 🔷«ایام الله را به آنان متذکر شو و یاد آوریشان کن» 🗯درباره ایام الله گفته شده است که مراد تمام روزهایی است که دارای عظمتی در تاریخ زندگی بشر بوده است. 👌هر روز که یکی از فرمانهای خدا در آن چنان درخشیده که بقیه امور را تحت الشعاع قرار داده از ایام الله است ♻️هر روز که حق وعدالتی بر پا شده وظلم وبدعتی خاموش گشته همه آنها از ایام الله است 🔶در تاریخ معاصر نیز پیروزی شکوهمند ملت ایران وجریان 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی مصداق ایام الله است وباید در هر سال خاطره آن را زنده کرد وهمواره از این روزهای بزرگ درس والهام گرفت 📚تفسیر نمونه،ج10 ص274 👌و همچنین خداوند می فرماید: «لا یطوون موطئا یغیظ الکفار... الا کتب لهم به عمل صالح» 🔷توبه 120 «هیچ حرکت دسته جمعی که کفار را عصبانی کند صورت نمیگیرد...مگر آن که برای آن پاداش عمل صالح نوشته میشود» 🗯روشن است که شرکت در راهپیمایی پر شور 22 بهمن و13 آبان سبب خشم وغضب بیشتر کفار ودشمنان اسلام میشود . ❗️از سوی دیگر یکی از مسائل مهمی که قرآن و روایات بر آن تکیه کرده اند مساله وجوب بیزاری و دشمنی کردن با ظالمین و زور گویان است. ♦️این مساله به قدری مهم است که خداوند در ایه 113 هود می فرماید: « تکیه بر ظالمان نکنید که آتش شما را فرو گیرد» 🔷حضرت امیر فرمود: «همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید» 📓نهج البلاغه نامه 47 ♦️در روایت دیگر امده است که حضرت عیسی چنین وصیت می نمود: « سبب تقویت ظالم در ظلمش نشوید که عزت شما از بین می رود» 📚معانی الاخبار ص196 🔵پیامبر گرامی فرمود: « زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می دهد کجایند ظالمان و مدد کارانشان ( کسانی که کوچکترین کاری در جهت تقویت ظالمان انجام داده اند حاضر میشوند)» 📚ثواب الاعمال،ص260 ♦️امام صادق فرمود: « هر کس ظالمی را در ظلم به مظلوم تقویت کند پیوسته مورد غضب خداوند قرار دارد» 📚وسائل الشیعه ج16 ص57 ❗️وفرمود: « کسی که ظلم می کند و کسی که او را تقویت می کند و کسی که راضی به ظلم انها است هر سه شریک در ظلمند» 📚الکافی ج2 ص333 🗯بی شک شرکت در راهپیمایی هایی که در جهت دشمنی با ظالمین بنا نهاده شده است از مصادیق روشن عمل کردن به این روایات می باشد که اگر نباشد ظالمین در ظلمشان تقویت خواهند شد. 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓مگر در حقوق بین الملل سفارت یک کشور در حکم خاک آن کشور نیست .مگر در دستورات اسلامی از اهمیت وفای به عهد و پیمان فراوان سخن گفته نشده است با این حال چرا ایران پیمان شکنی کرد و به سفارت آمریکا تجاوز کرد ایا این کار توجیه عقلایی و شرعی دارد❔ 💠پاسخ: 👌توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣تسخیر سفارت آمریکا یک حرکت خود جوش و مردمی بوده است نه دولتی و حقوق بین الملل حرکت های تلافی جویانه مردمی در برابر نقض حقوقشان را نفی نمی کند 2⃣شکی در این نیست که آمریکا بارها و بارها حقوق ملت ایران را نادیده و به حقوق آنها تجاوز کرده بود.این تجاوزات به طور رسمی از سرنگونی دولت ملی در 28 مرداد 1332 آغاز می شود و با حمایت های نظامی و سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی از رژیم استبدادی محمد رضا شاه تا آخرین لحظات عمر او ادامه می یابد و همین طور این عداوت ها پس از انقلاب تداوم داشت و با پذیرش شاه در کشور آمریکا خشم انقلابی مردم بیش از پیش بر انگیخته شد .و پس از تسخیر نیز اسناد فراوانی از برنامه ریزی آمریکا جهت اقدام تخریب گرایانه بدست آمد.با توجه به این نکات این اقدام مردمی دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر این لانه جاسوسی بسیار منطقی جلوه می کند 3⃣از منظر شرع نیز وفای به پیمان در برابر پیمان شکن و متجاوز امری بی ارزش و ناپسند قلمداد شده است. 🔷حضرت علی می فرماید: «وفاداری در برابر پیمان شکنان پیمان شکنی در پیشگاه خدا است و پیمان شکنی با آنان وفاداری نزد خدا است» 📚نهج البلاغه حکمت 259 🗯اگر دشمن پیمان شکنی کند و حقوق جامعه تجاوز کند و ما در برابر آنها به عهد خود وفا کنیم این نشانه ضعف و ذلت ما در برابر آنها است و آن را حمل بر ترس ما می کنند و سبب جسارت بیشتر آنها میشود از این رو دستور به مقابله به مثل داده شده است 📚پیام امام امیر المومنین ج14 ص152 ✏️قرآن می فرماید: «و هر گاه (با ظهور نشانه ها)از خیانت گروهی بیم داشتی به طور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است زیرا خداوند خائنان را دوست ندارد» 🔷انفال58 ❗️این در حالی است که قرآن تاکید می کند که نسبت به آن هایی که به عهد خود وفادارند وفادار بمانید .در آیه چهارم سوره توبه بعد از اعلان جنگ با مشرکین پیمان شکن می فرماید: «مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بستید و چیزی از آن را در حق شما فرو گذار نکرده اند و احدی را بر ضد شما تقویت نکرده اند پیمان آنها را تا پایان مدتشان محترم شمارید» 🗯ولی درباره پیمان شکنان تاکید به مقابله به مثل داده است و می فرماید: «اگر پیمان های خود را پس از عهد خویش بشکنند و آیین شما را مورد طعن قرار دهند با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمانی ندارند » 🔷توبه12 👌از این نکات روشن میشود که حادثه 13 آبان به هیچ عنوان با قوانین شرعی و بین الملل مخالفتی ندارد بلکه این حادثه مصداق روشن عمل کردن به تکلیف شرعی بوده است. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓اگر براستی علی خودش را خلیفه می دانست و شایسته ترین مردم به خلافت چرا پس از قتل عثمان وقتی مردم خواستند که او خلیفه شود گفت مرا رها کنید و دیگری را بجویید( خطبه92) 💠پاسخ: ❕ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این کلام امام علیه السلام چنین می نویسد: ❗️«شارحان «نهج البلاغه» و ديگر انديشمندان اسلام درباره اين كلام اميرمؤمنان سخنان بسيارى گفته اند. گروهى آن را دليل بر عدم وجود نصّ بر مسئله امامت و ولايت پنداشته اند و گروهى در مقابل به دفاع برخاسته اند و جمعى از به اصطلاح روشنفكران عصر ما، آن را دليل بر اصالت رأى مردم در حكومت گرفته اند و همچنين... ❗️ولى براى اينكه در اينجا بيراهه نرويم بهتر است قبل از قضاوت درباره متن خطبه، به شرايط زمانى و مكانى و ساير مقدّماتى كه فضاى اصلى خطبه را تشكيل مى دهد، توجّه كنيم. از جمله: 1⃣اين سخن در زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر اثر حيف و ميل در بيت المال و مسلّط ساختن بنى اميّه بر جان و مال مردم و بروز اغتشاش در مناطق مختلف، به قتل رسيده بود و مردم براى بيعت، به سوى امام هجوم آورده بودند. 🗯مردمى كه سران آنها به امتيازات بى دليل زمان عثمان خو گرفته بودند، انتظار داشتند امام هم بيت المال مسلمين را مطابق ميل آنها تقسيم كند و سياستمدارانشان انتظار داشتند كه در برابر بيعت با اميرمؤمنان پست هاى مهمّ فرماندارى و استاندارى كشور وسيع اسلام، در اختيار آنها گذاشته شود. 👌بسيارى از توده مردم نيز از ارزش هاى اسلامى فاصله گرفته و به خاطر وفور غنايم جنگى، آلوده زرق و برق دنيا شده بودند. افكار جاهلى در ميان آنها خودنمايى مى كرد و زندگى عصر پيامبر به خاطر بى توجّهى خلفا به فراموشى سپرده شده بود.به همين دليل، امام خود را بر سر دو راهى مى ديد: 🔷 تسليم نشدن در برابر بيعت مردم در آن شرايط بحرانى، يا تن دادن به بيعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگين اجتماعى. 2⃣امام كسى نبود كه مانند سياستمداران دنياطلب، طرح واقعى خود را براى حكومت اسلام پنهان سازد و با نشان درِ باغ سبز و فريبكارى، آنها را به بيعت بشكاند و بعد از نشستن بر تخت قدرت، طرح اصلى خود را آشكار سازد. ❗️ او هرگز به اين گونه فريبكارى ها تن درنمى داد و مايل بود همه چيز را قبلا به طور آشكار با مردم در ميان بگذارد و مشكلات بيعتشان را براى آنها بيان كند.بديهى است براى كسى كه از ديدگاه ارزش هاى الهى به حكومت مى نگرد، دليلى ندارد كه خود را با فريبكارى و به هر قيمت ممكن، به قدرت برساند. 3⃣ بى شك امام لايق ترين فرد، نه تنها در آن زمان، بلكه در زمان هاى قبل از آن نيز براى حكومت بود. نه تنها امام چنين عقيده اى را درباره خود داشت و مى فرمود: «رقيب من هم به يقين مى داند كه جايگاه من از خلافت جايگاه محور سنگ آسيا نسبت به آن است، (كه هرگز ممكن نيست سنگ بدون آن گردش كند)» 📚خطبه 3 ❗️ و نيز هنگامى كه به مسئله شوراى شش نفرى عمر اشاره مى كند كه او را در كنار پنج نفر قرار داده بودند; مى فرمايد: ❗️ « كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابوبكر) شك و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اينكه مرا هم سنگ امثال اينها قرار دهند». 📚همان مدرک ❗️ و در جاى ديگر هنگامى كه مردم مى خواستند بعد از عثمان با او بيعت كنند، با صراحت مى گويد: 🗯«همه شما به خوبى مى دانيد من از همه كس به خلافت شايسته ترم». 📚خطبه74 ❗️حتّى رقباى او، با صراحت شايسته تر بودن او را قبول داشتند هر چند در عالم سياست اين شايستگى ها از طرف رقيبان در عمل فراموش مى شود. از جمله «عُمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على(عليه السلام) گفت: «تو از همه شايسته ترى اگر شوخ طبع نبودى!» سپس افزود: « به خدا سوگند! اگر زمام حكومت را تو در دست بگيرى مردم را در مسير حقّ واضح، و راه روشن قرار خواهى داد». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص186 ❗️ «ابوبكر» هنگامى كه به خلافت رسيد طبق نقل بسيارى از روايات عدم صلاحيّت خويش را براى خلافت بيان كرد. به گفته «طبرى» چنين گفت: «مردم من والى شما شده ام در حالى كه بهترين شما نيستم». 📚تاریخ طبری ج2 ص405 ❗️ و حتّى در بعضى از اين روايات آمده است كه ابوبكر گفت: «مرا رها سازيد، من بهترين شما نيستم در حالى كه على در ميان شماست». 📚احقاق الحق ج8 ص240 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
‌❓پرسش ❔این که حق حضانت طفل پس از طلاق بر عهده پدر نهاده شده است ایا ظلم در حق زنان نمی باشد❕ 🗯پاسخ : 👌توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣حق حضانت به معنای حق اولویت در تربیت و نگه داری از فرزند است که در فرزند پسر تا دو سالگی با مادر و پس از آن با پدر و در فرزند دختر تا هفت سالگی با مادر و پس از آن با پدر است. 2⃣مستند این حکم روایات متعددی است که در مجامع روایی ما نقل شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج21 ص470 باب81 📚مستدرک الوسائل ج15 ص162 باب58 3⃣حضانت تنها یک حق اولویت است یعنی طوری نیست که بگوییم حتما باید این طور باشد بلکه در صورت رضایت طرفین هر کدام از زوجین خواستند می توانند از فرزند نگه داری کنند . 4⃣در ایام حضانت هر یک از والدین فرد دیگر در حد متعارف می تواند فرزند خود را ببیند و کسی نمی تواند مانعش شود 📚توضیح المسائل ؛ ایت الله بهجت؛مساله 1986 5⃣فرزند تا سن بلوغ در حضانت والدین است لذا پسر دو سال در حضانت مادر است و سیزده سال در حضانت پسر و دختر هفت سال در حضانت مادر است و دو سال در حضانت پسر و پس از آن خود فرزند تعیین می کند که با چه کسی زندگی کند. 👌درست است که فرزند پسر مدت زیادی از ایام حضانت را در اختیار پسر است اما باز در مقابل فرزند دختر بیشتر ایام حضانت خود را در اختیار مادر است پس این سخن که حضانت فرزند بر عهده پدر است صحیح نمی باشد . 6⃣در این حکم حقوق والدین و فرزند به بهترین وجه مورد توجه قرار گرفته است . ❗️روشن است که مهر مادری و پدری هر دو برای رشد فرزند ضروری است ودر صورت ناکامی فرزندان از این مهر پدری و مادری باید به میزان حد اقل از آن بهره مند شوند.از همین روی در سنین نخست زندگی چون تغذیه جسم و جان نوزاد با شیر و عواطف مادر پیوند دارد باید فرزند در نزد مادر باشد تا حد اقل نیازهای عاطفی فرزند تامین شود و بعد از آن چون فرزند از نظر رشد فکری و اجتماعی نیاز به الگو پذیری دارد و این الگو پذیری پس از دو سال زندگی از طریق پدر بهتر حاصل می شود لذا پسر را به مرد می سپارند زیرا پدر نقش اساسی را در این زمینه ایفا می کند و دختر را به مادر می سپارند زیرا مفیدتر به رشد فرزند می باشد. 7⃣اگر به صورت مطلق حق حضانت فرزندان به زنان واگذار می شد زمینه ازدواج مجدد زنان را از بین می برد و فرصت تشکیل خانواده جدید و سامان یابی مجدد را از او سلب می کرد زیرا مردان کمتر حاضر هستند که مخارج فرزندان مرد دیگری را پرداخت کنند . 8⃣از سوی دیگر وجود فرزند در خانه مرد بیگانه نوعی سر شکستگی که احیانا همراه با منت و آزار نیز بود برای او به ارمغان داشت در حالی که در نزد پدر در خانه خود و زیر سایه سرپرست خود است چه آنجا نامادی باشد و چه نباشد . 9⃣در مساله حضانت مهم ترین مساله رعایت حال فرزندان است لذا زمانی که حضانت هر یک از طرفین یا هر دو آنها ناسازگار با مصالح فرزند تشخیص داده شود دادگاه می تواند حضانت را بر عهده دیگری بگذارد . ❗️توجه به این نکات نه گانه فوق الذکر روشن می سازد که در مساله حق حضانت به هیچ یک از والدین و فرزندان ظلم و کوتاهی صورت نگرفته است . 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓وهابی استدلال می کرد که رهبر شیعیان بر خلاف عقیده شیعه معتقد به عصمت خودش نبوده است و می گوید من خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطای در کارهایم ایمن نیستم( خطبه 216) حال چگونه می توان گفت او معصوم است❓ 💠پاسخ: 👌نخست توجه فرمایید که طبق روایاتی که در کتب معتبر وهابیت آمده است شکی در عصمت حضرت علی باقی نمی ماند . 🔷هیثمی روایت می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود: «علی با حق است و حق با علی است هر جا که باشد» 📚مجمع الزوائد ج7 ص235 👌وطبق نقل خطیب بغدادی فرمود: «علی با حق است و حق با علی است و این دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند» 📚تاریخ بغداد ج14 ص321 ❗️وطبق نقل حاکم نیشابوری و دیگران فرمود: «علی با قرآن است و قرآن با علی است و آن دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص124 📚کنزالعمال ج6 ص153 📚فیض القدیر ج4 ص356 👌روشن است کسی که تمام افعال و حرکاتش مطابق حق و حقیقت و قرآن است لحظه ای خطا و اشتباه و گناه و معصیت نمی کند و از حق و قرآن جدا نمی شود. ♻️اما در مورد خطبه مورد اشکال: 1⃣آن خطبه را شما ناقص نقل کردید .حضرت می فرماید: «با من به آن گونه که با زما مداران ستمگر سخن گفته میشود سخن مگویید و آن گونه که مردم خود را در برابر حاکمان تند خو و جبار حفظ می کنند محدود نسازید و به طور تصنعی و منافقانه با من رفتار نکنید و از گفتن سخن حق یا مشورت عادلانه خود داری نکنید زیرا من ( به عنوان یک انسان و نه به عنوان یک امام معصوم)خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خداوندی که از من قادر تر است مرا از خطا حفظ کند» 2⃣جمله «من خود را بالاتر نمیدانم که اشتباه کنم» دستاویز مخالفان برای عصمت شده است در حالی که جمله «مگر اینکه خداوند مرا از خطا حفظ کند »آن را به خوبی تفسیر می کند. ❗️مفهوم جمله اول این است که من به عنوان یک انسان ایمن از خطا نیستم اما مفهوم جمله دوم این است که به عنوان حفظ و حمایت الهی وضع دیگری دارم و از خطا و اشتباه محفوظ هستم . 🗯شبیه آنچه قرآن در مورد یوسف نبی نقل می کند و می فرماید: «زلیخا قصد او کرد و او نیز قصد او می نمود اگر برهان پرودگار را نمی دید» 🔷یوسف24 💠اشاره به اینکه یوسف به عنوان یک انسان بیم این می رفت که الوده هوی و هوس همسر عزیز مصر شود ولی مشاهده برهان رب که اشاره به مقام عصمت و معرفت بالای یوسف نسبت به پرودگار است او را نگه داشت . 🔴اضافه بر این که امام در مقام تعلیم و تربیت یاران خویش است و به آنها می آموزد که در هر شرایطی باشید احتمال خطا درباره خود دهید ولی از روی تواضع خود را هم در زمره آنها قرار می دهد. 🗯پیامبر گرامی فرمود: «هیچ یک از شما نیست مگر آنکه شیطانی دارد .کسی سوال کرد که ایا شما هم چنین هستید⁉️ 🔷فرمود:«آری ولی خداوند مرا یاری کرده است و به تایید او از شرش در امان هستم» 📚بحار الانوار ج60 ص329 ❗️شاهد گویای آنچه گفتیم سخن خود حضرت علی است که فرمود: «من نشانه روشنی از پرودگارم دارم و بر طریق واضح پیامبرم گام بر می دارم و در راهی آشکار با هوشیاری و دقت به پیش می روم» 📚خطبه 97 👌طبق این بیان امام تاکید می کند که او با حمایت پرودگار همیشه راه درست را می پیماید و خطایی در کارش نیست. 🗯با توجه به این نکات روشن میشود که به هیچ عنوان آن سخن امام با عصمتشان منافاتی ندارد 📚پیام امام امیر المومنین ج8 ص269 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 👌با توجه به آنچه در بالا آمد كه همه از محكمات تاريخ و حديث محسوب مى شود و طبعاً جمله هاى متشابهى ماند خطبه بالا را بايد در پرتو آن تفسير كرد شكّى باقى نمى ماند كه امام عليه السلام در اين خطبه مى خواهد، عدم علاقه خود را به مسأله خلافت روشن سازد و نهايت تواضع خويش را در اين امر نشان دهد و هم به مردمى كه اصرار در بيعت با او داشتند، بگويد كه اگر من قدرت را بدست گيرم برنامه ام دنبال روى از روش هاى نادرست پيشين نيست.بلكه چاره اى جز اين ندارم كه شما را به راه حق باز گردانم و ارزش هاى عصر پيامبر را زنده كنم .هر چند خوشايند گروه زيادى نباشد و عَلَم مخالفت بر پا دارند و طوفان هايى بپا كنند. ❗️امام اتمام حجت می کند که اگر من زمام امور را بدست گیرم جز حق و عدالت و سنت پیامبر و رضای خدا را به رسمیت نمی شناسم و این بر شما سخت و ناگوار است و در برابر من شورش می کنید بنا براین بهتر است که من را رها کنید و دیگری را برگزینید زیرا شما من را در این مسیر همراهی نمی کنید و من نیز تا زمانی که همراهان واقعی نداشته باشم وظیفه ای در قبال خلافت شما ندارم . ❗️با توجّه به اين نكات، نوبتى براى اين باقى نمى ماند كه بحث كنيم، آيا اين خطبه دليل بر آن نيست كه امامت منصوص نبوده. و يا اينكه معيار براى امامت و خلافت تنها آراى مردم است و بس! زيرا اين سخن را كسى مى گويد كه تنها ظاهر اين خطبه را مورد توجّه قرار دهد و از تمام قراين تاريخى و سخنان ديگر امام در نهج البلاغه و غير آن، چشم بپوشد 📚پیام امام امیر المومنین ج4 ص208 ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش کانال وهابی از شیعیان ❓سوالی اساسی از میان کتب تشیع: 🍂پیاده روی برای زیارت خانه الله متعال چقدر اجر دارد؟ ..... پیاده روی اربعین نزدیک است. التماس تعقل 💠پاسخ: 🗯توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣این گونه سوالات و پیام ها به این هدف پرسیده می شود تا بگویند که کعبه در نزد شیعه هیچ جایگاه و اهمیتی ندارد و تمام توجه شیعیان به سوی کربلا می باشد وبس 2⃣کعبه جایگاهی بس بلند و والا نزد شیعیان مکتب اهل بیت دارد و کسی که اندک آشنایی با مجامع روایی شیعه داشته باشد به روشنی به این مساله واقف می شود. ❕امام صادق فرمود: «دین پا بر جا است تا زمانی که کعبه پا بر جا باشد» 📚الفقیه ج2 ص243 ❗️وفرمود: «هر کس به زیارت کعبه برود و اگاه به حق و حرمت آن باشد از مکه خارج نمی شود مگر آنکه خداوند تمام گناهانش را می آمرزد» 📚وسائل الشیعه ج13 ص243 3⃣در بینش شیعی تعطیلی کعبه از حج به هیچ عنوان جایز نیست .امام صادق فرمود: «اگر مردم حج خانه خداوند را ترک کنند مشمول عذاب خداوند می شوند» 📚الکافی ج4 ص271 🗯همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است؛ 📚وسائل الشیعه ج11 ص20 باب4 4⃣کانال وهابی در پیامشان از ما خواسته بود روایاتی در مورد پیاده روی برای حج گذاردن ذکر کنیم. 🔷محدثان بزرگ شیخ حر عاملی و میرزای نوری در کتب حدیثی خود بابی را گشوده اند به ذکر روایات اهل بیت در فضیلت پیاده روی برای حج گذاردن؛ 📚وسائل الشیعه ج11 ص78 باب32 📚مستدرک الوسائل ج8 ص29 باب21 🗯از امام صادق سوال شد که پیاده رفتن به حج برتر است یا سواره⁉️ 👌حضرت فرمود: «خداوند برتر به هیچ چیزی همانند پیاده رفتن برای زیارت خانه اش عبادت نشده است» 📚التهذیب ج5 ص13 🔷وفرمود: «حسن بن علی بیست حج را با پای پیاده بجا آورد» 📚همان مدرک ص11 🔷ودر روایت آمده است که یک حج پیاده برابری می کند با هفتاد حج 📚عوالی اللالی ج4 ص29 👌پیامبر گرامی فرمود: «کسی که پیاده حج بجا آورد به ازای هر قدمی که بر می دارد خداوند هفتصد حسنه به او میدهد» 📚مستدرک الوسائل ج8 ص30 5⃣تمام آنچه در برتری زیارت کربلا بر حج آمده است مربوط به حج مستحبی است نه واجب زیرا زیارت امام حسین مستحب موکد است اما حج خانه خداوند برای فرد مستطیع واجب است و هیچگاه مستحب از واجب بالاتر قرار نمی گیرد .در روایات ما آمده است که اگر کسی حج واجبش را عمدا بجا نیاورد مسلمان از دنیا نمی رود 📚التهذیب ج5 ص17 📚الکافی ج4 ص268 6⃣ما در پاسخ های گذشته مفصلا در مورد فلسفه پیاده روی برای زیارت امام حسین و ثواب این کار و برتری زیارت کربلا بر حج مستحبی بحث کرده ایم که جهت دیدن آن ها می توانید کلید واژه های «پیاده» ؛«تکنولوژی،»«کربلا،»«کعبه »و...» را در کانال سرچ فرمایید. 🍃پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌‌❔پرسش ❓در جامعه هرجا سخن از پرداخت خمس میکنم میگن به کی بدیم .مدارکی رو ارائه بدهید ازقران که منبع پرداخت کیه وبه کی پرداخت شود یا حدیث معتبر با ذکر ادرس.ایا باید به روحانیون داد 💠پاسخ: 🗯خداوند در سوره انفال آیه 41 می فرماید: «بدانید هر گونه فایده ای که به شما برسد خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است» 👌خداوند دستور به تقسیم خمس به شش قسمت می دهد ؛ 1 -قسمتی برای خدا - 2- قسمتی برای رسول خدا-3 -قسمتی برای ذی القربی-4-قسمتی برای یتیمان-5 - قسمتی برای مساکین_ 6- قسمتی برای در راه ماندگان 🔷نکات: 1⃣به مقتضای روایات مراد از ذی القربی امامان هستند و انان هستند که سهم ذی القربی را در یافت می کنند. 📚 التهذیب ج4 ص125 📚الفقیه ج2 ص42 🔷امام علی فرمود: «مراد از ذوی القربی ما هستیم» 📚الکافی ج8 ص58 2⃣سهم خداوند و سهم پیامبر نیز به امام پرداخت می شود. 👌در روایتی آمده است: «سهم خداوند برای امام است و سهم پیامبر برای امام است و سهم ذوی القربی نیز برای امام است» 📚التهذیب ج4 ص125 🗯امام باقر فرمود: «سهم خدا و پیامبر برای ما است» 📚الکافی ج1 ص539 🗯سهم خدا و سهم پیامبر و سهم ذی القربی هر سه متعلق به رهبر حکومت اسلامی یعنی امامان است و انان با آن زندگی ساده خود را اداره می کنند و بقیه را صرف نیازهای جامعه و مردم می کنند. 📚تفسیر نمونه ج7 ص174 3⃣به مقتضای روایات منظور از یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه تنها ایتام و مساکین و ابنائ السبیل بنی هاشم و سادات می باشند 📚وسائل الشیعه ج9 ص509 باب 1 4⃣از آنچه گذشت روشن می شود که خمس به طور کلی به دو قسمت تقسیم می شود.نصف آن سهم امام علیه السلام است و نصف دیگر آن سهم سادات نیازمند می باشد. 5⃣ در عصر غیبت امام عصر سهم ایشان باید به فقها که نواب عام امام عصر هستند واز اختیارات امام بهره مند هستند پرداخت شود . لذا سهم امام از خمس را انان باید دریافت کنند ودر جهت ترویج وگسترس دین مصروف دارند ❗️امام خمینی چنین می اورد: ( شخص فقیه جامع الشرایط) همان ولایتی که حضرت رسول اکرم ( وامامان ) در امر اداره جامعه داشته را دارا است و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند 📚ولایت فقیه ص50 ❗️ پیامبر گرامی فرمود: خدایا جانشینان مرا رحمت کن . سوال شد جانشینان شما چه کسانی هستند ؟ فرمود: کسانی که بعد از من می ایند و حدیث وسنت مرا نقل می کنند 📚عیون الاخبار ج2 ص37 📚 امالی صدوق ص180 📚من لا یحضره الفقیه ج4 ص420 ❗️در این حدیث شریف از فقهای جامع الشرایط به عنوان جانشینان پیامبر تعبیر شده است و روشن است که جانشین از اختیارات شخصی که برایش نیابت می کند بهره مند می باشد 🗯در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود: فقها امینان و مورد اعتماد پیامبران هستند 📚الکافی ج1 ص46 📚بحار الانوار ج2 ص36 ❗️معنای امین بودن فقها این است که فقها تمام اموری را که در اسلام مقرر است به طور امانت اجرا کنند ویکی از این امور دریافت سهم امام و مصرف ان در موارد مشخص شده است 6⃣ نیمی از خمس که در اختیار مرجع تقلید قرار می‌گیرد، برای مصارف عمومی جامعه، اعم از هزینه‌های مربوط به تحقیق، تدریس، تبلیغ و ترویج علوم دینی، تأسیس حوزه‌های علمیه، مساجد، یا فقرا، مساکین، مصیبت زده‌ها و ...؛ 🗯 مراجع تقلید همان‌طور که بخشی از خمس را به امور فوق در جامعه اختصاص می‌دهند، درصدی از سهم امام را نیز به جهت تعطیل نشدن تبلیغ و گسترش دین و البته گسترش کمی و کیفی آن و نیز پرورش یافتن افرادی که متخصص مسائل دینی باشد قرار می‌دهند که بخشی از آن شهریه است تا با شهریه‌ی اندکی که دانش‌پژوهان در این عرصه داده می‌شود، حداقل بخشی از نیازهای اولیه زندگی آنها تأمین گردد تا بتوانند دست کم بدون دغدغه نان شب، به یادگیری معارف دینی و در نهایت به تبلیغ مسائل دین، آموزش احکام مورد نیاز مردم و ترویج اعتقادات و اخلاقیات اسلامی بپردازند و البته رقم آن با هزینه‌های مشابه از بیت‌المال برای رشته‌های دیگر قابل مقایسه نمی‌باشد. اگر جامعه به پزشک جسم احتیاج دارد، به پزشک روح اختیاج بیشتری دارد و اگر بخشی از جامعه گاهی مبتلا به بیماری‌های تن می‌شوند، بیماری‌های روح به مراتب فراگیرتر است، مضاف بر این که سلامت و تعالی روح است که ضامن امنیت و کمال جامعه در عرصه‌های دیگر می‌باشد. 7⃣ما در گذشته مفصلا مشروعیت خمس را از قرآن و روایات شیعه و سنی ثابت کرده ایم و بیان کرده ایم که اختصاص نیمی از خمس به بنی هاشم وسادات به هیچ عنوان تبعیض نمی باشد که جهت اگاهی کلید واژه های «خمس- غنیمت-تبعیض و...» را در کانال سرچ فرمایید. 🔷پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓بعد از رجعت امام حسین در زمان ظهور امام زمان آیا باز هم ما باید به زیارت کربلا بریم با این که امام حسین به دنیا برگشته یا قبر ایشان و کربلا فاقد ارزش می شود❕ 💠پاسخ: 🗯 ارزش قبر امام حسین با رجعت ایشان از بین نمی‌رود، بلکه این جایگاه با قرار گرفتن بدن مطهر آن‌حضرت دارای قداست و ارزش شد و نبود بدن از ارزش آن نمی‌کاهد . 👌قرآن بعضی از سرزمینهایی را که بدن دعوتگر توحید را لمس کرده عبادتگاه به شمار می آورد مانند آن که «مقام ابراهیم»را نماز خانه قرار داده و می فرماید: «از مقام ابراهیم عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید» 🔷بقره25 ❗️مقام ابراهیم به سبب وجود ابراهیم پیامبر امتیاز دیگری یافته و جای متبرکی شده است. ⁉️آیا خاک کربلا به سبب این که بدن مطهر امام حسین را در خود جای داده است شرافت نمیگیرد❕ 👌همین طور قرآن نقل می کند که پیراهن یوسف نبی چون با بدن آن پیامبر برخورد داشته است شرافت گرفته و می تواند شفا بدهد 🔷یوسف93-96 ⁉️آیا خاک کربلا به سبب تماس با بدن مطهر امام حسین بزرگی و عظمت نمی گیرد❕ 👌وهمین طور قرآن نقل می کند که حضرت موسی در اواخر عمر شریفش الواح مقدسی را که در بردارنده شریعت او بود و همچنین زره و سلاح و آثار دیگرش را در صندوقی گذاشت و صندوق را به وصی خود یوشع بن نون سپرد و آن صندوق نزد بنی اسرائیل اهمیت ویژه ای یافت و تا زمانی که به آن تبرک می جستند پیروز بودند و با عزت زندگی می کردند و خداوند همان صندوق را به عنوان نشانه ای برای پادشاهی طالوت قرار داد و فرمود: «آن صندوق را فرشتگان حمل می کنند» 🔷بقره248 ❗️وقتی که یک صندوق به سبب انتساب و ارتباط با موسی نبی دارای چنین ارزشی می شود بدون شک کربلا نیز به سبب انتساب و ارتباط با بدن مطهر امام حسین دارای شرافت و ارزش می شود و فرقی نمی کند که بدن امام در آن خاک تا روز قیامت باشد یا نباشد آن مکان در هر حال به حالت شرافت خود باقی است و شایسته تبرک و زیارت است. 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓کسی می گفت اگر خدا جسم نیست چگونه در قرآن آمده است که پیامبر در معراج به خدا نزدیک شد به قدری که فاصله اش با خدا دو کمان یا کمتر بود آیا این جسمیت را نشان نمی دهد❕ 💠پاسخ: 💢خداوند در آیات 5 تا9 سوره نجم می فرماید: «آن کس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده است .همان کسی که قدرت فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد .در حالی که ( پیامبر )در افق اعلی قرار داشت.سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد .تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود» 👌در رابطه با تفسیر آیات دو نظریه مطرح است که نظریه صحیح را مطابق بیان تفسیر نمونه بیان می کنیم؛ ♻️«در روایات متعددی که از منابع اهل بیت نقل شده آمده است که منظور از این آیات شهود باطنی خاصی نسبت به ذات پاک خدا است که برای پیامبر روی داد و در معراج بار دیگر تکرار شد و رسول الله فوق العاده تحت تاثیر جذبه معنوی این دیدار قرار گرفت . 🔷مرحوم شیخ طوسی در امالی از پیامبر اسلام نقل می کند که فرمود: «هنگامی که به آسمان معراج کردم آنچنان به ساحت قدس پروردگارم نزدیک شدم که میان من و او فاصله قوسین یا کمتر بود» 📚امالی ص352 🗯مرحوم صدوق در علل الشرایع همین مضمون را از هشام بن حکم از امام موسی بن جعفر نقل کرده است که در ضمن یک حدیث طولانی می فرماید : «هنگامی که پیامبر به معراج برده شد و فاصله او از ساحت قدس پروردگارش به اندازه قوسین یا کمتر بود حجابی از حجابها از برابر دیدگان او برداشته شد» 📚 علل الشرایع ج2 ص302 🗯ممکن است گفته شود که این تفسیر بوی تجسم خداوند و وجود مکان برای او می دهد ، در حالی که مسلم است او نه مکانی دارد و نه جسمی ؛ 👌چنان که می فرماید: «چشمها او را نمی بیند و او همه چشمها را می بیند» 📚 انعام 103 👌«به هر سو نگاه کنید خداوند آنجا است » 🔷بقره - 115 👌«هر کجا باشید او با شماست » 🔷 حدید 4 ♻️باید توجه کرد که مراد آیه یک نوع شهود و قرب خاص معنوی می باشد که به هیچ عنوان جسمانیت و مکان داشتن خداوند از آن فهمیده نمی شود. 👌توضیح اینکه : 🗯بدون شک رؤیت حسی در مورد خداوند نه در دنیا و نه در آخرت امکان پذیر نیست ، چرا که لازمه آن جسمانیت و مادی بودن است .همچنین لازمه آن تغییر و تحول و فسادپذیر بودن ، و نیاز به زمان و مکان داشتن است ، و ذات واجب الوجود از همه این امور مبرا است . 💠ولی خدا را از طریق دید دل و عقل می توان مشاهده کرد ، و این همان است که امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «چشمها با مشاهده حسی هرگز او را ندیده ، ولی دلها با حقیقت ایمان او را دریافته است » 📚نهج البلاغه خطبه 179 👌اما باید توجه داشت که دید باطنی بر دو گونه است : ❗️ یکی دید عقلانی است که از طریق استدلال حاصل می شود ، و دیگری مقام شهود قلبی است که درکی مافوق درک عقل و دیدی ماوراء دید آن است . 🗯این مقامی است که آنرا مقام استدلال نباید نام گذاشت ، بلکه مقام مشاهده است ، اما مشاهده ای با دل ، و از طریق درون ، این مقامی است که برای اولیاءالله با تفاوت مراتب و سلسله درجات رخ می دهد ، زیرا شهود باطنی نیز مراتب و درجات بسیاری دارد البته درک حقیقت آن برای کسانی که به آن نرسیده اند مشکل است . 🗯از آیات فوق می توان اینچنین استفاده کرد که پیامبر اسلام در عین اینکه دارای مقام شهود بود ، در طول عمر مبارکش دو مرتبه چنان اوج گرفت که به مقام شهود کامل نائل گردید . 🗯یکی احتمالا در آغاز بعثت بود و دیگری به هنگام معراج ، آنچنان به خدا نزدیک شد و بر بساط قرب او گام گذاشت که بسیاری از فاصله ها و حجابها برچیده شد ، مقامی که حتی جبرئیل امین ، یعنی مقرب ترین فرشته الهی ، از وصول به آن عاجز بود . ❗️روشن است تعبیراتی مانند «فکان قاب قوسین او ادنی »«به اندازه فاصله دو کمان بلکه کمتر به خدا نزدیک شد»همه به صورت کنایه و بیان شدت قرب است ، و گرنه او با بندگانش فاصله مکانی ندارد ، و نیز منظور از رؤیت در این آیات رؤیت با چشم نیست بلکه همان شهود باطنی است . 🗯از پیامبر گرامی سوال شد که آیا پرودگارت را هر گز دیده ای ؟ 🔷فرمود:« من او را با چشم دل دیده ام» 📚بحار الانوار 18 ص287 👌با توجه به این نکات روشن می شود که آیات به هیچ عنوان دلالتی به جسمانیت و قرب مکانی نسبت به خداوند ندارد بلکه مراد تنها نوعی شهود باطنی و قرب معنوی پیامبر گرامی نسبت به خداوند است 📚تفسیر نمونه ج22 ص493 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌‌❔پرسش ❓انسان نجس هست یاسگ؟ چراموقعی که به مرده سگ دست میزنیم غسل واجب نیست اما چرا به مرده انسان دست بزنیم غسل واجب میشه 🗯پاسخ: 👌توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در روایتی آمده است که حماد بن حلبی از امام صادق سوال کرد که آیا اگر کسی میته حیوانی را مس کند غسل بر او واجب می شود؟ 🗯امام فرمود: «خیر غسل واجب نیست .تنها در صورتی غسل واجب است که انسان مرده را مس کند» 📚التهذیب ج1 ص431 📚الکافی ج3 ص161 2⃣باید توجه کرد که چون ثابت است پرودگار حکیم است و تمام دستوراتش بر پایه مصالح می باشد ،این دستورش هم دارای حکمت و فلسفه ای است اگر چه وجه آن برای ما معلوم نباشد چنان که امام صادق فرمود: «از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعالش از روی حکمت است اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد» 📚بحار الانوار ج52 ص91 3⃣قیاس کردن در احکام شرعی باطل است و اهل بیت شدیدا با آن مخالفت می کردند. ❗️در مناظره ای که بین امام صادق و ابوحنیفه که قائل به قیاس بود صورت گرفت امام از او پرسید؛ ⁉️ایا بول و ادرار نجس تر است یا منی؟ 👌پاسخ داد : ادرار و بول 🗯امام فرمود: اگر قیاس صحیح باشد باید پس از خارج شدن ادرار غسل کنی نه پس از خارج شدن منی چون ادرار نجس تر است اما خداوند غسل را برای منی قرار داده نه ادرار » 📚الاحتجاج ج2 ص361 👌امام سجاد فرمود: «دین خداوند با آرائ باطله و قیاس های فاسده درک نمی شود» 📚بحار الانوار ج2 ص303 ❗️بنابراین اگر ما بخواهیم حکم مس میته حیوان را با انسان مقایسه کنیم کاری اشتباه انجام داده ایم که اهل بیت از این نوع قیاس ها منع کرده اند زیرا ممکن است فلسفه ای در یک حکم منظور شده باشد که برای ما معلوم نباشد بنابراین جایی برای قیاس کردن نمی باشد. 4⃣نوعاً بازماندگان مرده در اثر از دست دادن فرد عزیزى از افراد خانواده خود احساسات و عواطف بر افروخته اى خواهند داشت و لذا نمى توانند یک باره رابطه خود را با او قطع شده ببینند. آنها در اثر اُنس و علاقه اى که نسبت به او داشته اند، حتّى بعد از مرگ مى خواهند او را ببوسند و در آغوش پرمهرشان بگیرند.در حالی که چنین چیزی در رابطه با حیوانات میته از جمله سگ نمی باشد .و نوعا کسی پس از مرگ حیوانات رغبتی به آنها ندارد. 5⃣ این نکته نیز کاملا روشن است که معمولا بدن افراد مرده در اثر بیمارى و بر اثر مسمومیّت هاى مختلف و از دست دادن قدرت دفاعى، آلوده به انواع میکروب هاست و نزدیک شدن به او خطرهاى فراوانى از نظر بهداشتى به دنبال دارد. 6⃣اسلام هیچ گاه با عواطف و احساسات انسان از در ستیزه و مبارزه در نیامده، انگیزه هاى طبیعى افراد را نادیده نگرفته، بلکه عواطف و احساسات را در مسیر خاصّى هدایت و راهنمایى نموده است. ❗️با توجّه به نکات فوق مى توان نتیجه گرفت: 🗯 اسلام براى آن که همه افراد مخصوصاً بازماندگان مرده را از آلودگى به انواع میکروب ها و ابتلا به امراض گوناگون که از پیکر بى جان ممکن است به آنها سرایتپ کند، باز دارد و در عین حال با تحریم تماس با مرده، با عواطف و احساسات بر افروخته آنها مبارزه نکرده باشد مشکل قانونى براى آنها به وجود آورده است یعنى دستور داده هرکسى به بدن مرده دست بزند و یا به هر نحوى از انحاء بدنش با میّت تماس پیدا کند، باید تمام بدنش را شستشو داده و غسل نماید. شکّى نیست که این مشکل قانونى در عین آن که تا حدود زیادى تماس زندگان را با مردگان محدود مى کند و آنها را از ابتلا به انواع امراض احتمالى باز مى دارد، عواطف و احساسات آنها را نیز نادیده نگرفته است; و هرگاه این مشکل قانونى، مؤثّر در برقرارى تماس، با مرده نگردید، «غسل مسّ میّت» خود بهترین و ساده ترین طرز شستشو و دفع میکروب هاى احتمالى خواهد بود. 🔴اما چون چنین نزدیکی پس از مرگ حیوانات به آنها صورت نمی گیرد این حکم از مس حیوانات بر داشته شده است . ⁉️ممکن است بعضى اشکال کنند که اگر غسل مسّ میّت ایجاد مشکل قانونى و براى جلوگیرى از آلودگى و ابتلا به امراض است، پس چرا بعد از غسل دادن مرده، دست زدن و تماس پیدا کردن با بدن او موجب غسل نمى شود؟ 🔷ولى این ایراد سطحى به نظر مى رسد و پاسخ آن روشن است، زیرا غسل دادن مرده با آب مخلوط با سدر و آب مخلوط با کافور و با آب خالص، خود عامل مؤثّرى براى ضدّ عفونى و تمیز کردن مرده است و لااقل براى مدّتى آن خطراتى که پیش از غسل وجود داشته، موجود نخواهد بود. 👌بدیهى است در این صورت پس از انجام گرفتن مراسم فوق، میّت را در مدّت کوتاهى به خاک مى سپارند و احتمال بروز میکروب هاى جدید و سرایت آن به انسان منتفى خواهد بود. ❗️آنچه درباره غسل مسّ میّت گفته شد، گوشه اى از فلسفه این احکام است .ممکن است نکات دیگرى وجود داشته که هنوز از نظر ما مخفى و پنهان است. 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓میگم سند هایی که میگه کسی که امام علی رو دوست نداره پسر زنا است رو بگید 🗯پاسخ: 👌پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود: «تو را دوست نمی دارد مگر کسی که ولادتش پاکیزه بشد و تو را دشمن نمی دارد مگر کسی که ولادتش خبیث و ناپاک باشد» 📚الاحتجاج ج1 ص69 🔷حضرت علی فرمود: «دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که نسبت به من و امامان از فرزندانم بغض و دشمنی دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص145 🗯پیامبر گرامی فرمود: «هر کس ما اهل بیت را دوست دارد خداوند را بر اولین نعمت که حلال زادگی اش است شکر کند» 📚علل الشرایع ج1 ص141 👌این مضمون در روایات اهل سنت نیز وارد شده است. ♻️ذهبی روایت می کند که جابر می گفت: «پیامبر خدا به ما امر کرد که فرزندان خود را بر حب علی عرضه کنیم تا از حلال زادگی انان اطلاع پیدا کنیم» 📚میزان الاعتدال ج1 ص236 📚نزهه المجالس ج2 ص208 👌عباده بن صامت می گوید: «ما وضع فرزندان خود را با محبت علی روشن می ساختیم .هنگامی که می دیدیم علی را دوست ندارد می دانستیم از ما نیست» 📚المناقب شافعی ص21 👌یا می گفت: «هرگاه بغض و عداوت علی را داشت می فهمیدیم فرزند پدر خود نیست» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❓پرسش ❔بعضیا میگن چرا مردم به زیارت اربعین میرن به جاش به فقیرا کمک کنن چرا این همه فقیر داریم ایا رسیدن به فقرا واجب تر نیس 🗯پاسخ: 🔷خداوند احکام وتکالیف گوناگونی را برای به کمال وبه سعادت رسیدن بندگان وضع کرده است تا آنان با عمل به تمام آن ها به سر منزل مقصود برسند. ❗️به عنوان مثال خداوند انجام نماز،روزه،حج،زکات وسایر واجبات را بر مسلمین لازم دانسته است . 👌حال اگر کسی بگوید بجای روزه داری بهتر است شب زنده داری کرده و نماز شب بخوانم یا بجای انجام حج پول حج را به مستمندان می دهم ویا با پرداخت زکات نیازی به نماز خواندن نیست و ... 👌بی شک چنین افرادی خداوند را پرستش نمی کنند بلکه پیرو هوی وهوس خودشان هستند وبه قول قرآن اینگونه افراد هوی وهوس خودرا معبود خود گرفته اند چنان که می فرماید: «آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را معبود خود برگزیده است ایا تو می توانی او را هدایت کنی یا به دفاع از او برخیزی» 🔷 فرقان 43 🗯انسان باید به تمام تکالیف در کنار یکدیگر عمل کند نه آنکه مطابق رای خودش هر کدام را که خواست عملی کند و هر کدام را خواست ترک کند. 👌در روایتی آمده است که امام صادق فرمود: "اگر ابلیس بعد از نافرمانی خدا تمام دنیا را هم برای خداوند سجده می کرد خداوند از او قبول نمی کرد تا زمانی که برای آدم سجده نمی کرد چنان که خدا فرمان داده بود" 📚بحار الانوار،ج60 ص198 ❗این حدیث شریف می رساند که اعمال وعبادات ما باید مطابق دستورات الهی باشد ونباید بعضی از دستورات خداوند را اجرا وبعضی را نادیده بگیریم. 🔴در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: «فرزند آدم در آن چیزهایی که تو را به آن امر کرده ام اطاعتم کن و آنچه مایه صلاح تو است را به من نیاموز ( زیرا من داناترم )» 📚امالی صدوق ص263 ♻️این حدیث شریف نیز لزوم اطاعت از خداوند را در تمام جوانب نشان می دهد. 🗯با توجه به این توضیح می گوییم: 👌در روایات متعددی امر به زیارت قبر امام حسین شده است . 🔶امام باقر فرمود: « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 🗯از سوی دیگر در روایات متعددی نیز امر به کمک به نیازمندان شده است ؛ 📚بحار الانوار ج71 ص283 باب20 🔶شیعیان هم به زیارت امام حسین می روند و هم کمک به نیازمندان می کنند و به هر دو می پردازند تا مطابق دستور خداوند رفتار کرده باشند . ⁉️ای کاش افرادی که چنین اشکالاتی می گیرند به این حدیث شریف توجه داشتند که فرمود: «بزرگترین عیب آن است که صفتی را به دیگران خرده بگیری که در خودت است» 📚وسائل الشیعه ج15 ص291 👌این دوستانی که تا بحث عزاداری یا حج یا زیارت اهل بیت پیش می آید ؛ کمک کردن به فقرا را بجای التزام به این دستورات مطرح می کنند چقدر خودشان به این نکته توجه دارند. ⁉️ایا شده است که از خرج های بی حساب و کتاب سالانه خود بزند و به فقرا کمک کند. ⁉️ایا شده است که از غذاهای آنچنانی چشم بپوشند و به نیازمندان برسد . 👌آری اگر فردی باشد که چندین بار به زیارت حج یا کربلا رفته است و از سوی دیگر افراد نیازمندی را می شناسد که شدیدا به کمک نیاز دارند. 🔷شاید بتوان گفت که در این فرض کمک کردن به آن نیازمندان از اولویت برخوردار است. 🗯امام صادق فرمود: «کسی که به خانه خدا یک طواف کند خداوند برایش هزار حسنه نوشته و هزار بدی او را می بخشد و هزار درجه بر درجاتش می افزاید و ثواب آزاد سازی هزار برده را به او می دهد اما کسی که حاجت برادر مومن خود را برطرف کند خداوند پاداش ده طواف خانه اش را به او می دهد » 📚بحار الانوار ج71 ص303 ❗️با توجه به نکات مطرح شده بی اساس بودن سخن چنین افرادی روشن می شود. 🔶پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓ببخشید یه سوال که رفیق سنی ام ازم پرسید اینکه مگه خدا از رگ گردن به ما نزدیک نیست پس چرا درخواستت را از خدا نمیخواهید و به امامان متوسل میشوید؟ 💠پاسخ: 🔶در این شکی نیست که پرودگار حتی از رگ گردن نیز به انسان نزدیکتر است چنان که می فرماید: «نحن اقرب الیه من حبل الورید» 🔷ق 16 👌اما باید توجه داشت که این نزدیکی خداوند منافاتی با توسل کردن ندارد به این بیان؛ ❗️شکی در این نیست که دعا کردن در برخی از زمان ها و در برخی از مکان ها به اجابت نزدیکتر است . 🗯احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود: «در یک سوم آخر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و ابواب آسمان باز می شود و خداوند دستش را باز می کند و می گوید آیا سوال کننده ای است که من اجابتش کنم» 📚مسند احمد ج1 ص388 🗯این حدیث نشان میدهد که دعا کردن در وقت سحر به اجابت نزدیکتر است .البته این روایت چون حاکی از جسمانیت خداوند است نزد ما مردود است و تنها از باب قاعده الزام به آن استدلال می کنیم. 🗯هیثمی یکی دیگر از علمای اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «ابواب آسمان در زمان قرائت قرآن و نزول باران و وقت اذان باز می شود» 📚مجمع الزوائد ج1 ص328 ❗️این حدیث نیز نشان می دهد که دعا کردن در این زمان ها به اجابت نزدیکتر است . 🗯وباز روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «وقتی نصفی از شب می گذرد ابواب آسمان باز می شود و منادی ندا می دهد که ایا سوال کننده ای است تا درخواست کند و دعایش مستجاب شود .ایا گرفتاری است تا دعا کند و مشکلش حل شود .هر مسلمانی که در این زمان دعا کند خداوند دعایش را مستجاب می کند» 📚همان مدرک ج10 ص153 🗯ویا فرمود: « وقتی وارد مسجد شدی رو به قبله بنشین سپس دعا کن» 📚الوافی ج7 ص498 🗯این روایات و روایات مشابه آن همگان نشان می دهد که دعا کردن در برخی زمان ها و برخی مکان ها اهمیت خاصی دارد و به اجابت نزدیکتر است . 🔴بی شک خداوند در هر حال به انسان نزدیک است و صدای او را می شنود اما اگر انسان در برخی زمان ها ومکان ها دعا کند خداوند دعایش را بهتر مستجاب می کند. 👌پس همانطور که دعا کردن در زمان ها و مکان های مختلف با نزدیکی خداوند به انسان منافات ندارد زیرا سبب تسریع در استجابت می شود توسل به ائمه نیز با نزدیکی خداوند منافاتی ندارد. 🗯ما اگر در دعا کردن به ائمه توسل کنیم و خداوند را به حق آنان قسم دهیم خداوند بهتر دعای ما را اجابت می کند اگر چه خداوند تا قبل از آن نیز صدای ما را می شنید اما چون شایستگی اجابت را نداشتیم مستجاب نمی شدیم . ❗️در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: « بندگانم بدانید که محبوبترین افراد نزد من محمد و اهل بیتش هستند و هر یک از شما که حاجت و درخواستی دارید به انان توسل کنید زیرا هر کس در دعا به انان توسل کند من دعای او را رد نمی کنم» 📚وسائل الشیعه ج7 ص102 👌با توجه به این نکات روشن می شود که به هیچ عنوان توسل کردن با نزدیکی خداوند به انسان منافاتی ندارد. 🔴البته ما در گذشته مفصلا مشروعیت توسل را از کتب شیعه و سنی ثابت کرده ایم و به شبهات در این زمینه پاسخ داده ایم که جهت اگاهی کلید واژه « توسل» را در کانال سرچ فرمایید ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓امروزه خیلی گفته می شه که بعد از مرگ افراد مرده ها به دنیا بر می گردن و دو مرتبه زندگی تازه ای شروع می کنن ایا این عقیده راسته و واقعا اینطور است و تناسخ واقعیت دارد؟ اسلام نظرش چیه 🗯پاسخ: 🔷عقیده مندان به تناسخ می پندارند که انسان بعد از مرگ بار دیگر به همین زندگی باز میگردد منتها روح او در جسم دیگر ونطفه دیگر حلول کرده وزندگی مجددی را در همین دنیا آغاز می کند واین مساله ممکن است بارها تکرار شود این زندگی تکراری در این جهان را تناسخ یا عود ارواح می نامند 📚تفسیر نمونه،ج1 ص164 🗯ادله متعدد عقلی نیز بر بطلان این عقیده دلالت می کند از جمله: 🗯همه می دانیم که موجودات زنده در این جهان یک لحظه آرام نیستند و دائما از حالتی به حالت دیگر و از مرحله ای به مرحله کاملتر قدم می گذارند. 👌عقربه همه دگرگونی ها و تحولات حیاتی در موجودات زنده متوجه به سمت تکامل و مراحل عالیتر حیات است .چیزی که هرگز در این قانون امکان پذیر نیست بازگشت به عقب و ارتجاع است .هرگز طفل یک ماهه به حال نطفه یک روزه بر نمی گردد و طفل تکامل یافته به صورت علقه سابق در نمی آید. ❗️این قانون در گیاه و حیوان و انسان و در سراسر جهان حیات و زندگی عمومیت دارد و هرگز موجود زنده ای پس از طی دوران تکاملی به عقب باز نمی گردد . 🗯باتوجه به این قانون عمومی در جهان سخن از تناسخ و بازگشت به عقب کاملا بی معنا است . 📚ارتباط با ارواح ص29 🗯قرآن می فرماید: «چگونه به خدا ایمان نمی آورید با این که شما (قبل از افرینش خاک بودید) مرده و بی جان بودید و خداوند شما را زنده کرد سپس شما را می میراند و بعد زنده می کند و سپس به سوی او باز می گردید» 🔷بقره28 ❗️این ایه صریحا می گوید که پس از مرگ یک بار بیشتر زنده نخواهید شد و آن زنده شدن در رستاخیز و بازگشت به سوی خدا و پیوستن به زندگی جاودان سرای آخرت است. 🗯ومی فرماید: «خداوند همان کسی است که نخست شما را آفرید و سپس روزی داد و بعد می میراند و سپس زنده می کند» 🔷روم41 👌در این آیه نیز تنها یک مرتبه مرگ و حیات پس از آفرینش انسان ذکر شده که مرگ این جهان و حیات باز پسین است. ❗️علامه مجلسی نیز در بحار الانوار شریف بابی را گشوده به ذکر روایات اهل بیت در رد عقیده به تناسخ؛ 📚بحار الانوار،ج4 ص320 باب 5 "ابطال التناسخ" 🗯شیخ حر عاملی نیز بابی را اختصاص داده است به ذکر روایات اهل بیت در ابطال تناسخ؛ 📚الفصول المهمه "تکمله الوسایل"ج1 ص258 باب 48 🔶امام رضا علیه السلام فرمود: "کسی که معتقد به تناسخ باشد او کافر به خداوند عظیم شده است وبهشت وجهنم را تکذیب کرده است" 📚عیون اخبار الرضا، صدوق ج2 ص202 ❗️وفرمود: "هرکس اعتقاد به تناسخ داشته باشد کافر است" 📚همان مدرک، ج2 ص202 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓مگر اسلام و قرآن حق نیستند و تمام آیینها به غیر از اسلام باطل نیستند پس چرا خداوند تورات و انجیل رو نازل کرد و دین یهودیت و مسیحیت را فرو فرستاد اگر اونا باطل هستن چرا خدا اونا رو فرستاد❕ 💠پاسخ: 🌀هرکدام از ادیان در زمان خود کاملترین دین بودند که براى هدایت مردم از طرف خداوند آمدند و سرانجام بر اثر تکامل اجتماعات بشرى، اسلام به وسیله خاتم پیامبران براى بشر عرضه شده است. ❗️ناسخ بودن و کامل بودن اسلام در برابر آیین های گذشته به این معنی است که بشر به مرحله ای از تکامل رسیده که می تواند قوانین جامع و ابدی را درک کند. 🔴 توضیح اینکه : 🗯دلایل جهانى و خاتم بودن آیین اسلام بخوبى این مطلب را ثابت مى کند که پس از طلوع اسلام براى تکامل مادّى و معنوى بشر و آگاهى او از وظایف الهى، راهى جز پیروى از این دین نیست. ❗️البّته هرکدام از ادیان گذشته در زمان خود، راه صحیحى براى تکامل بشر و توجّه او به خدا بوده و بشر در پرتو این ادیان به سوى تکامل روحى و معنوى پیش رفته است؛ ولى پس از ابلاغ آیین اسلام که آیین جهانى و خاتم ادیان است پیمودن راه هاى دیگر خطاست و غیر این آیین، نمى تواند انسان را به اهداف عالى تر و کامل ترى که مناسب «امّت تکامل یافته» است برساند. 🔰ولى در عین حال هرکدام از این ادیان در زمان و عصر خود کاملترین دین بودند که براى هدایت مردم از طرف خداوند آمده است. 💢براى توضیح بیشتر مى توان گفت که: ❕مجموع ادیان آسمانى بسان کلاس هاى مختلف دانشکده اى است که دانشجویى در آن به تحصیل و تکمیل خود مى پردازد؛ آنچه را که دانشجو در سال هاى نخست مى آموزد در عین این که صحیح و پا برجاست، پایه اى است براى کلاس هاى بالاتر و مطلبى را که در کلاس هاى بالاتر تحصیل مى کند، همگى مکمّل اصولى است که در سال هاى نخست آموخته است. ❌بنابر این، برنامه هر کلاسى نسبت به دانشجوى ویژه خود بهترین برنامه است و اگر وضع غیر این باشد (مثلا براى دانشجویان سال اوّل، برنامه کلاس هاى بالاتر پیاده شود) جز اتلاف وقت نتیجه اى نخواهد داشت؛ همان طور که اگر براى دانشجویان دروه عالى برنامه دوره اوّل اجرا گردد، آنان به هدفى که براى آن تربیت مى شوند نخواهند رسید. ⁉️آیا در این صورت کسى به خود اجازه مى دهد که بگوید برنامه کلاس هاى پایین ناقص است و مطالبى را که دانشجویان در آن کلاس ها مى آموزند نارسا مى باشد، یا این که باید گفت: ⚜برنامه هاى هر کلاسى نسبت به دانشجوى ویژه خود، بهترین برنامه اى است که تنظیم شده و آنچه را که دانشجویى در آن کلاس مى آموزد پایه اى براى ارتقا به کلاس هاى بالاتر است. ♻️همان طور که داورى ما نسبت به کلاس هاى یک دانشکده چنین است و برنامه هر کلاس را نسبت به محصّل مخصوص به خود ناقص و نارسا نمى دانیم، داورى ما نسبت به ادیان گذشته که براى هدایت و تکمیل جامعه انسانى تنظیم و نازل گردیده است نیز چنین مى باشد. 👌و معناى ناسخ بودن آیین اسلام نسبت به آیین هاى دیگر و کامل و جامع بودن آن در برابر آیین هاى پیشین، این نیست که آیین هاى پیشین از اصل و ریشه باطل و یا نادرست و یا ناقص و نارسا بوده اند؛ زیرا آیینى که از طرف خداوند دانا براى هدایت گروهى از بشر فرو فرستاده مى شود هرگز نمى تواند ناقص و نادرست باشد؛ بلکه هر کدام از این آیین ها در جاى خود و عصر خویش کاملا صحیح و رسا بوده و براى رسانیدن بشر آن عصر به هدفى که شایستگى آن را داشته است، کافى و رسا بوده اند. 🔷ولى براى بشر تکامل یافته، بشرى که مى تواند قلّه هاى بلندترى از کمالات مادّى و معنوى را تسخیر کند، باید فکر دیگرى کرد و راه دیگرى در اختیار او گذاشت که بتواند با پیمودن این راه، به این قلّه هاى بلند دست یابد و از کسب کمالات بلندترى که براى آنها شایستگى دارد باز نماند، به همین دلیل ادیان آسمانى یکى پس از دیگرى براى تربیت انسان در مراحل مختلف نازل شده تا به آیین اسلام که تکامل یافته ترین مذهب مى باشد رسیده است 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص113 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕ 💠پاسخ: ❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است. 🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن ❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛ 1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل. 🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد. 1⃣تقلید جاهل از جاهل: ❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است. 🔷زخرف 23 2⃣تقلید عالم از جاهل؛ ❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند. 3⃣تقلید عالم از عالم: ❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند. 4⃣تقلید جاهل از عالم: ❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد. 🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است. 🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد. 🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر. 👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند. 🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند. ❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند. 🗯امام عسکری فرمود: « هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 ❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند. 🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست. 📚پیام قرآن ج1 ص337 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓میگن بهشت ابدی است ایا نعمت های بهشتی سبب خستگی نمیشه تا کی بخوریم و با حوریان باشیم و عشق و حال کنیم بالاخره دل زده میشیم خب واقعا جوابتون چیه 💠پاسخ؛ ♻️در پاسخ به سه نکته باید توجه داشت؛ 1⃣ نخست اینکه ما نباید با معیارهای جسمی و روانی این جهان درباره آن جهان قضاوت کنیم، ای بسا این حالت روانی که در این جهان در ما وجود دارد که با تکرار خسته و ملول و بی تفاوت می شویم در آنجا برعکس باشد، هرچه بیشتر انسان می بیند شوقش بیشتر می گردد، و هر قدر تکرار می کند لذتش افزونتر می شود، و به این ترتیب تکرارها مایه تشدید لذات معنوی و مادی می گردد. ⁉️چه دلیلی داریم که وضع روحی انسان در آنجا و در اینجا از این جهت یکی است. 2⃣در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمی شود، ما هر قدر هوای تازه و پر از اکسیژن را استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد، بلکه دائما از آن لذت می بریم و برای ما مایه نشاط است. 👌آب یک نوشیدنی کاملا ساده و یکنواخت است ما اگر صدها سال عمر کنیم نوشیدن آب گوارا به هنگام تشنگی از همه چیز برای ما لذت بخش تر است، و همان است که می گوییم آب طعم حیات دارد، نه خسته می شویم و نه بی اعتنا بلکه آب گوارا همیشه برای تشنگان فوق العاده و جالب و جذاب است. ⁉️چه مانعی دارد که در آنجا نیز خداوند حالتی شبیه تشنگی «تشنگی لذتبخش نه مزاحم و آزاردهنده، همچون تشنگی لقای محبوب» بر انسان مسلط سازد، و به خاطر ان دائما از نعمتهای روحانی و جسمانی بهشت فوق العاده درک لذت کند؟ 3⃣از آنجا که ذات و صفات خدا بی نهایت است، بدون شک جلوه های روحانی و معنوی او نیز پایان نمی گیرد، هر روز لطف و عنایت تازه ای و هر دم رحمت و هدایت جدیدی بر بهشتیان و مقربان درگاهش می فرستد، به گونه ای که اصلا تکراری در آن نیست مگر بی نهایت ممکن است مکرر شود؟ 🗯نعمتهای مادی نیز جلوه های رحمانیت و رحیمیت اویند، آنها نیز حد و نهایتی به خود نمی پذیرند. چه مانعی دارد همان درختان بهشتی، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها، همان شرابهای طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوی تازه ای، و شکل و عطر جدید داشته باشند؟ ❗️دائما رنگ عوض کنند، دائما دگرون شوند، دائما چهره نو پیدا کنند، به گونه آی که یک غذا و یک منظره فقط یکبار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و مورد استفاده قرار گیرد. 🔷پاره ای از آیات قرآن و روایات اسلامی نیز این مطلب را تایید می کند. «او هر زمان در شان و کاری است» 🔷الرحمن/ 29 🔷 بهشتیان به اراده خداوند هر روز در شان و در کاری هستند. 🗯در حدیثی از امام صادق می خوانیم: ❗️«خداوند بهشتی آفریده که هیچ چشمی ندیده، و هیچ مخلوقی از آن آگاه نیست، پروردگار متعال هر صبحگاه آن را می گشاید و می گوید: بوی خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزای» 📚بحار الانوار ج8 ص199 🗯در حدیث دیگری از امام باقر آمده است: 🔷«برای اهل بهشت سفره هایی می گسترانند که بر آن آنچه مورد علاقه آنها از طعامها است قرار داده می نوشد طعامهایی که از آن لذیذتر و خوش بوتر نیست، سپس آنها را از سر آن سفره بلند کرده، و سفره دیگری برای آنها می گسترانند». 📚همان مدرک ح199 👌 این تعبیرات به خوبی نشان می دهد که در آنجا تکراری وجود ندارد بلکه هر لحظه الطاف و عنایات تازه ای است 📚پیام قرآن ج6 ص272 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓خدای مسلمین به خودشون هم رحم نداره و میگه همه مومنان نیک و بد همه وارد جهنم می شوند « همه شما بدون استثنا وارد جهنم میشوید» ( مریم 71) به راستی این حکم رو کجای دلمون بزاریم❗️ 💠پاسخ: 🗯خداوند می فرماید: «همه شما ( بدون استثنا) وارد جهنم می شوید این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پرودگارتان ؛ سپس آنها را که تقوا پیشه کرده اند از آن رهایی می بخشیم و ظالمان را در حالی که ( از ضعف وذلت) به زانو در آمده اند در آن رها می کنیم» 🔷مریم71-72 ❗️در تفسیر این دو آیه در میان مفسران گفتگوی دامنه داری است، بر اساس اینکه منظور از ورود در جمله ان منکم الا واردها « همه شما وارد جهنم میشوید» چیست؟ 🔷بعضی از مفسران معتقدند که ورود در اینجا به معنی نزدیک شدن و اشراف پیدا کردن است، یعنی همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا برای حسابرسی یا برای مشاهده سرنوشت نهائی بدکاران، به کنار جهنم می آیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائی میبخشد و ستمگران را در آن رها می کند. 🗯آنها برای این تفسیر به آیه 23 سوره قصص استدلال میکنند «و لما ورد ماء مدین ...»« هنگامی که موسی کنار آب مدین رسید... »که در اینجا نیز ورود به همان معنی است . 🗯تفسیر دومی که اکثر مفسران آن را انتخاب کرده اند این است که ورود در اینجا به معنی دخول است و به این ترتیب همه انسانها بدون استثناء، نیک و بد، وارد جهنم میشوند، منتها دوزخ بر نیکان سرد و سالم خواهد بود همانگونه که آتش نمرود بر ابراهیم چنین بود چرا که آتش با آنها سنخیت ندارد گوئی از آنان دور می شود و فرار می کند، و هر جا آنها قرار میگیرند خاموش می گردد، ولی دوزخیان که تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالی که به آتش برسد فورا شعله ور میشوند. 👌بدون شک ظاهر آیه فوق با تفسیر دوم هماهنگ است، زیرا معنی اصلی ورود، دخول است و غیر آن نیاز به قرینه دارد، علاوه بر این جمله «ثم ننجی الذین اتقوا» «سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم »همچون جمله «ستمگران را در آن وا میگذاریم » همه شاهد برای این معنی است . ❗️بعلاوه روایات متعددی در تفسیر آیه رسیده است که این معنی را کاملا تقویت می کند: 🔴از جمله از جابر بن عبد الله انصاری چنین نقل شده که شخصی از او درباره این آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت : مطلبی با این دو گوش خود از پیامبر شنیدم که اگر دروغ بگویم هر دو کر باد. میفرمود: « ورود در اینجا به معنی دخول است هیچ نیکوکار و بدکاری نیست مگر اینکه داخل جهنم می شود، آتش در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همانگونه که بر ابراهیم بود، تا آنجا که آتش از شدت سردی فریاد میکشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائی میبخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها می کند.» 📚نورالثقلین ج 3 ص 353 ❗️در حدیث دیگری از پیامبر میخوانیم : «آتش به فرد با ایمان روز قیامت می گوید زودتر از من بگذر که نورت، شعله مرا خاموش کرد» 📚همان مدرک ⁉️تنها سؤالی که در اینجا باقی میماند این است که فلسفه این کار از نظر حکمت پروردگار چیست ؟ بعلاوه آیا مؤمنان از این کار آزار و عذابی نمی بینند؟ 🗯پاسخ این سؤال که از هر دو جنبه در روایات اسلامی وارد شده است، با کمی دقت روشن می شود: 🗯در حقیقت مشاهده دوزخ و عذابهای آن، مقدمه ای خواهد بود که مؤمنان از نعمتهای خداداد بهشت حداکثر لذت را ببرند، چرا که قدر عافیت را کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید . 👌 در اینجا مؤمنان گرفتار مصیبت نمی شوند، بلکه تنها صحنه مصیبت را مشاهده میکنند و همانگونه که در روایات فوق خواندیم آتش بر آنها سرد و سالم می شود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار می دهد. ❗️بعلاوه آنها چنان سریع و قاطع از آتش میگذرند که کمترین اثری در آنها نمی تواند داشته باشد، همانگونه که در حدیثی از پیامبر نقل شده است که فرمود: ❗️«مردم همگی وارد آتش (دوزخ ) میشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون می آیند، بعضی همچون برق، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضی همچون دویدن شدید اسب، بعضی همچون سوار معمولی، بعضی همچون پیادهای که تند می رود، و بعضی همچون کسی که معمولی راه می رود» 📚نورالثقلین ج 3 ص 35 👌 از این گذشته دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتی میگذرند و آنها میمانند، مجازات بیشتری می بینند، و به این ترتیب پاسخ هر دو سؤال روشن می شود.و پاسخ اشکال مستشکل نیز بدست می آید. 📚تفسیر نمونه ج13 ص117 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش و شبهه ‌‌💥 آیا در است؟؟؟ ❗️بار ديگر انفجار تروريستى و بار ديگر جزغاله شدن زائران حسين بدست برادران سنى شان و البته با فرياد الله اكبر .... بار ديگر حماقت تروريستها و بار ديگر حماقت شيعيان خردباخته. فقط سئوال عاقلان اين است: چرا به داد اين خردباخته ها نمى آيد؟ چرا زائرانش را نجات نميدهد؟ مگر نه اينكه اين شيعيان خرافاتى به زيارتش رفته اند؟ چرا خودش را به خواب خرگوشى زده است؟؟؟ البته نعش ايشان صدها سال است كه پوسيده و حتى قدرت كنار زدن كرمها را هم ندارد، تاكى بايد خرافات و توهمات شيعيان ادامه داشته باشد؟؟؟ 💠پاسخ : ❕توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که امامان گرامی قدرت انجام کارهای خارق العاده دارند شکی نمیباشد و در این باره ادله متعدد عقلی و نقلی دلالت دارد که آنچه به طور اجمال می توان عرضه داشت؛ ❗️علامه گرانقدر مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را گشوده است به ذکر روایات تحت عنوان: « امامان قادر هستند بر زنده کردن مردگان و شفای کوران و برطرف کردن بیماری پیسی و انجام دادن تمام معجزات انبیا و کارهای خارق العاده در عالم» 📚بحار الانوار ج27 ص29 باب13 🔶امام باقر فرمود: «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 2⃣ونیز باید توجه داشت که در این نکته نیز شکی نیست که ائمه گرامی حتی پس از مرگ ظاهری نیز منقطع از دنیا نیستند و دارای حیات برزخی می باشند . ❗️در روایات ما امده است که امامان پس از مرگ از احوالات و اعمال مردمان کاملا اگاه هستند و هر صبح و شام اعمال بندگان بر انان عرضه می شود» 📚بحار الانوار ج23 ص333 باب20 🗯امام صادق فرمود: «انبیا و اوصیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور ؛به آنها می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به آنها سلام کنید خودشان می شنوند» 📚بحار الانوار ج27 ص299 🗯وباز فرمود: «وقتی به زیارت قبر حسین می روید خطاب به او بگویید که شهادت می دهم تو از حضور من در این مکان اگاهی داری و کلام و سخن مرا می شنوی و تو زنده هستی در نزد پرودگارت روزی می خوری» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص345 ❗️در روایت دیگر فرمود: «حسین به زائران خود نگاه می کند و او کاملا به احوال و اسمائ انان و اسمائ پدرانشان اگاهی دارد حتی بیشتر از اگاهی پدر نسبت به احوال فرزند» 📚بحار الانوار ج27 ص300 3⃣این که گفته شد بدن شریف امامان پوسیده شده است مطلبی خلاف واقع است .شان امامان و من جمله امام حسین اجل از آن است که بدن شریفشان خوراک زمین شود. 🔷امام صادق فرمود: «هیچ نبی و جانشین نبی ( امامان ) نیستند که جسد شریفشان بیشتر از سه روز در قبر بماند .خداوند روح و استخوان و گوشت (و به طور کلی بدن آنها را) به آسمان بالا می برد .زائران تنها به زیارت جایگاه و مکانی می روند که انان را در بر داشته است و اثار انان در انجا قرار داشته است .اگر از راه دور به انان سلام کنید سلام شما به انها می رسد و اگر به نزد قبورشان بروید و انان را مخاطب قرار دهید صدای شما را می شنوند» 📚 بحار الانوار ج27 ص300 4⃣اما چرا امام حسین با توجه به این که دارای حیات است و قدرت خارق العاده دارد از جان زائران خود در برابر حملات انتحاری مواظبت نمی کند و عوامل این جنایات را نابود نمی کند⁉️ ❗️پاسخ آن است که امامان مطیع محض خداوند هستند.امام کاظم فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است .بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 💎حال با توجه به این نکته می گوییم : 🔷 خداوند اساس زندگی بشر بر آزادی اراده قرار داده است تا همگان آزمایش شوند نه با اجبار و اکراه از انجام ظلم و جنایت منصرف شوند و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت. 👌اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب میشوند یا تا اقدام بر ظلم و جنایت می کنند بلایی بر انان نازل می شود دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است. 👌لذا خداوند محل مواخذه ظالمین را قیامت قرار داده است وانان را در دنیا آزاد گذاشته است .امامان نیز در برابر اراده الهی از خود اختیاری ندارند. 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓اگر براستی در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست چگونه در اسلام آمده است که اهل کتاب اگر ایمان نمی آورند باید جزیه دهند؟ایا این نوعی اجبار انان به اسلام نیست❕❔ 💠پاسخ: ♻️یکى از افتخارات اسلام این است که کسى را مجبور نمى کند که بطور اکراه پیرو این آیین گردند .چنان که در آیه 256 از سوره بقره فرموده است: 🔶«در قبول دین اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى روشن شده است» 👌 سرّ این مطلب هم واضح است؛ زیرا اسلام از روز نخست دعوت عمومى خود را براساس منطق و دلیل نهاده و در راه مبارزه با خرافات و موهومات، یگانه سلاحش همان تشریح حقایق و روشن نمودن افکار عمومى بوده است. ⁉️با داشتن چنین سلاح نیرومندى که افراد بیدار و فهمیده را به خود جلب مى کند، چه نیازى به زور و اجبار دارد؟ 🗯اساساً عقیده و ایمان واقعى احتیاج به مقدّمات و مبانى مخصوصى دارد که تا در انسان از روى درک و بصیرت و اختیار حاصل نشود، محال است در دل جاى گیرد؛ و اگر روزى با جبر و فشار تحمیل شود، از محیط زبان بیرون نمى رود و راهى به قلب پیدا نخواهد کرد؛ و البتّه با برطرف شدن عوامل جبر، فوراً به صورت نخست باز خواهد گشت. 👌ایمان یک چنین افرادى در اسلام بى ارزش است. ❗️ اسلام مى خواهد افرادى را تربیت کند که تا آخرین نفس، پایبند به اصول مقدّس اسلام بوده و آنى از آن غفلت نورزند. این چنین ایمانى جز با منطق و دلیل و تنویر افکار، میسّر نمى شود. 🔴جزیه مالیات سرانه اى بود که اهل کتاب آن را در هر سال، به دولت اسلامى مى پرداختند؛ و علّت قرار دادن چنین مالیاتى این بود که : 🗯چون کشورهاى آنان به دست مسلمانان اداره مى شد و یا به صورت یک اقلّیّت در جوامع اسلامى زندگى مى کردند، دولت اسلامى مجبور بود که حفاظت و نظم و امنیّت آنها را به عهده بگیرد؛ 💠از این لحاظ لازم بود مالیات عادلانه اى از هر فردى که اسلام را نپذیرفته است دریافت کند و در راه تامین وسایل زندگى و حفظ جان و مال آنان مصرف نماید. ❌ناگفته پیداست، نیروهایى که دولت اسلامى مجبور بود در نقاط مختلف کشور متمرکز سازد تا جان و مال آنها را از هرگونه تجاوز احتمالى مصون دارد، احتیاج به هزینه هاى زیادى داشت که یگانه راه تامین آن این بود که از خود مردم گرفته و در طریق رفاه خودشان مصرف نماید به خصوص این که غیر مسلمانان هرگز در جنگ هایى که با دشمنان اسلام روى مى داد، نفراتى به میدان نمى فرستادند. ❕در تفسیر نمونه چنین آمده است: « فلسفه اصلی این مالیات را چنین نوشته اند که دفاع از موجودیت و استقلال و امنیت یک کشور وظیفه همه افراد آن کشور است .بنا براین هرگاه جمعی عملا برای انجام این وظیفه قیام کنند و عده ای دیگر به خاطر اشتغال به کسب و کار و...نتوانند در صف سربازان قرار گیرند وظیفه گروه دوم این است که هزینه جنگجویان و حافظان امنیت را به صورت یک مالیات سرانه در سال بپردازند» 📚تفسیر نمونه ج7 ص356 🗯از آنچه گذشت روشن می شود که جزیه تنها یک نوع کمک مالی است که از طرف اهل کتاب در برابر مسئولیتی که مسلمانان به منظور تامین امنیت جان و مال آنها به عهده دارند پرداخت می کنند.وبا توجه به اینکه آنها در برابر پرداخت جزیه علاوه بر استفاده از مصونیت و امنیت هیچ گونه تعهدی از نظر شرکت در میدان جنگ و کلیه امور دفاعی و امنیتی بر عهده ندارند آنها با پرداخت مبلغ ناچیزی در سال از تمام مزایای حکومت اسلامی استفاده می کنند و با مسلمانان برابر می شوند در حالی که در متن حوادث و در برابر خطرات قرار ندارند. ❗️بنابراین کسانی که حکم جزیه را نوعی اجبار اهل کتاب به آیین اسلام تلقی می کنند به روح و فلسفه این حکم اسلامی توجه ندارند. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht