eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔اخیرا کلیپ هایی در کانال های ضد دین نشر پیدا می کند که می گویند پیامبر محتوای قرآن وقوانین علمی که در قرآن آمده از یونانیان و سایرین به صورت ناقص کپی کرده و به نام خداوند نشر داده است ❓ ❓آیا چنین چیزی امکان وقوعی دارد❔ 💠پاسخ💠 🌀این اشکال و این شبهه تازگی ندارد بلکه در زمان پیامبر گرامی نیز مشرکین این شبهه را القائ می کردند که پیامبر گرامی محتوای قرآن را از افراد دیگر آموخته است چنان که می فرماید: «ما می دانیم که آنها می گویند این آیات را بشری به او تعلیم می دهد در حالی که زبان کسی که اینها را به او نسبت می دهند عجمی است ولی قرآن به زبان عربی آشکار است» 🔷نحل103 🔷ومی فرماید: «کافران گفتند این فقط دروغی است که او ساخته و گروهی او را بر این کار یاری داده اند و گفتند این همان افسانه های پیشینیان است که وی آن را رو نویس کرده و هر صبح و شام بر او املا میشود» 🔷فرقان5 👌این که پیامبر گرامی محتوای قرآن را از دیگران گرفته باشد از جهاتی چند باطل است؛ 1⃣از جمله مسلمات که هیچ گونه قابل خدشه و ترید نیست این است که پیامبر گرامی « امی» بوده است و به هیچ عنوان سواد خواندن و نوشتن نداشت . ❗️در محیط حجاز به اندازه ای افراد با سواد کم بود که آن ها کاملا معروف و شناخته شده بودند .در مکه که مرکز حجاز محسوب می شد تعداد کسانی که از مردان می توانستند بخوانند و بنویسند از 17 نفر تجاوز نمی کرد و از زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن و نوشتن را داشت 📚فتوح البلدان ص459 👌خداوند نیز در وصف پیامبر گرامی می فرماید: «پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی می نوشتی مبادا کسانی که در صدد ابطال سخنان تو هستند شک و تردید کنند» 🔷عنکبوت 48 ❗️خداوند در سوره اعراف نیز صراحتا تصریح به درس ناخواندگی و امی بودن پیامبر می کند 🔷اعراف 157 ❓حال چگونه ممکن است پیامبری که هیچ گونه سواد خواندن و نوشتن را نداشت برود محتوای عالی قرآن را از یونانیان و ...تعلم کند و برای مردم بیاورد❕ 2⃣خداوند خطاب به پیامبرش عرضه می دارد: «بگو من مدت ها بین شما بودم و نزد شما زندگی می کردم آیا نمی فهمید» 🔷یونس16 👌یعنی بگو شما شاهد رشد و نمو من بوده اید و دیده اید که سوادی نداشتم و نزد هیچ کس هم برای تعلم نرفتم چگونه ممکن است این قرآن را از نزد دیگری فرا گیرم❓ 🔶در تاریخ زندگی پیامبر نیز هیچگاه نقل نشده است که ایشان برای تعلم و فراگیری نزد فرد یا افرادی برود چرا که آوردیم افراد محدودی در حجاز سواد خواندن و نوشتن را داشتند و انان کاملا مشهور و معروف بودند . ❓ایا اگر پیامبر برای تعلم نزد کسی می رفت و اگاهی پیدا می کرد مردم به او اعتراض نمی کردند که درس خواندن تو مسلم است چرا آن را از خود نفی می کنی❕ 👌بی شک با توجه به وضعیت حجاز اگر پیامبر نزد کسی برای تعلم حاضر میشد همه جا مشهور و معروف می گشت و استاد و درسش شناخته میشد 📚تفسیر نمونه ج16 ص304 3⃣قرآن از لحاظ فصاحت و بلاغت در حدی است که همگان تصریح به دست نیافتنی بودن آن کرده اند و بزرگان عرب از این که کلامی به فصیح و بلیغ بودن قرآن بیاورند اظهار عجز کردند 📚بحار الانوار ج17 ص159 به بعد 🔷قرآن نیز می گوید: «ما می دانیم که آنها می گویند این آیات را بشری به او تعلیم می دهد در حالی که زبان کسی که اینها به او نسبت می دهند عجمی است ولی این قرآن زبان عربی آشکار است» 🔶نحل103 👌قرآن می گوید اگر منظور شما این است که معلم پیامبر در تعلیم الفاظ قرآن یک انسان بوده است بیگانه از زبان عرب که این نهایت رسوایی است چنین انسانی چگونه می تواند عباراتی این چنین فصیح و بلیغ بیاورد که صاحبان اصلی لغت همگی در برابر آن اظهار عجز کرده اند و حتی توانایی مقابله با یک سوره آن را نداشته باشند؟ ❗️و اگر منظور شما این است که پیامبر محتوای قرآن را از یک معلم غیر عرب گرفته است باز این سوال پیش می آید که ریختن آن محتوا در قالب چنین الفاظ و عبارات اعجاب آمیزی که همه فصحای جهان عرب در برابر آن زانو زدند بوسیله چه کسی انجام شده است .آیا به وسیله یک فرد عادی و بی سواد و یا بیگانه از زبان عرب یا از ناحیه خداوند که قدرتش مافوق انسان هاست❓ 📚تفسیر نمونه ج11 ص409 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣قرآن در 1400 سال پیش از قوانین علمی پرده بر داشته است که علم هم اکنون به آن رسیده است .از جمله این قوانین علمی که قرآن از آن سخن گفته است موارد زیر است: « جاذبه زمین-حرکت زمین- حرکت منظومه شمسی- زندگی در کرات دیگر- زوجیت گیاهان- زوجیت عمومی موجودات- تطورات جنین- اثرات مهم جو زمین- علل نزول باران و تگرگ- رابطه رعد و برق و باران- راه تشخیص هویت انسان و...» 📚پیام قرآن ؛ مکارم شیرازی،ج8 ص151 به بعد« اعجاز قرآن از نظر علوم روز و اکتشافات علمی» ❓چگونه ممکن است پیامبری که سواد نداشت از قوانین علمی پرده بردارد که علم قرن ها بعد به آن رسیده است❕ ❓چگونه ممکن است بگوییم یونانیان قبل از زمان پیامبر از این قوانین خبر داشته و پیامبر از آنها یاد گرفته است آنگاه علم تازه این قوانین را کشف کرده است❕ ❓اگر علم در زمان یونانیان پرده از این قوانین برداشته است دیگر کشفیات جدید دانشمندان چه معنایی دارد❕ 👌البته توجه به یک نکته لازم است؛ ❗️در کلیپ هایی که در کانال های ضد دین قرار داده میشود آنان با تفسیر اشتباه آیات سعی می کنند چنین القائ کنند که قرآن اگر نظریات علمی داشته است در آن نظریات اشتباه کرده و این همان نظریات اشتباه گذشتگان بوده که قرآن از آن کپی برداری شده است آنگاه علم کنونی بطلان آن نظریات را روشن کرده است . 👌در حالی که این سخن اشتباه است .شما آیات قرآن را تفسیر به رای می کنید و به اشتباه و باطل تفسیر می کنید تا از مقام علمی قرآن بکاهید در حالی که اگر آیات درست و بدون غرض تفسیر شود خواهید دید که نه تنها نظریات علمی قرآن با علم روز در تعارض نیست بلکه هم اکنون است که علم پی می برد که نظریات علمی قرآن متقن و مستحکم بوده است. 5⃣قرآن از نظر منطق نیرومندی که در زمینه عقائد و تعلیمات اخلاقی در زمینه پرورش روحیات انسان و قوانین جامع الاطراف اجتماعی در زمینه نیازهای مختلف و نقل تاریخ بدون عیب و نقص پیامبران به گونه ای است که مافوق افکار بشر است و امکان ندارد پیامبر محتوای آن را از ناحیه خود یا فرد دیگری غیر از خداوند آورده باشد. 📚الالهیات ،سبحانی 3 ص367 به بعد 6⃣این که در قرآن هیچ گونه اختلاف و تضادی نمی باشد شاهد دیگری است بر این که قرآن از ناحیه بشر صادر نشده است.زیرا : ❗️روحیات هر انسانی دائما در حال تغییر است .قانون تکامل انسان و روحیات و افکار او را در بر می گیرد و دائما با گذشت روز و ماه و سال ،زبان و فکر و سخنان انسان ها را دگرگون می سازد .اگر با دقت نگاه کنیم هرگز نوشته های یک نفر نویسنده یکسان نیست بلکه آغاز و انجام نوشته های او تفاوت هایی دارد و کتاب هایی که افراد در اواخر عمر می نویسند با آنچه در اوائل جوانی نوشته است زمین تا آسمان تفاوت دارد.افزایش تجربیات و بالا رفتن سطح مهارت انسان در مسائل مختلف به این دگرگونی کمک می کند . 👌قرآن در طول 23 سال بر طبق احتیاجات و نیازمندی های تربیتی مردم در شرایط مختلف نازل شده است و کتابی است که درباره موضوعات کاملا متفاوت سخن می گوید بدون آنکه هیچ گونه اختلاف و تناقضی و مختلف گویی در آن باشد لذا قرآن می گوید: «آیا درباره قرآن نمی اندیشند در حالی که اگر از سوی غیر خدا بود اختلاف فراوانی در آن می یافتند» 🔷نسائ82 ❗️توجه به این نکات روشن می سازد که این سخن که قرآن از افراد گوناگون گرفته شده و عرضه شده است بطلانش بدیهی است و قابل اعتنا نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔آیا پیامبر برای خودش جشن تولد می گرفت❕اگر می گرفت سندش کجاست و اگر نمی گرفت چرا ما برای ایشان جشن تولد می گیریم آیا این بدعت در دین نیست❓کاری را که پیامبر انجام نمی داد چرا ما انجام دهیم❔ 💠پاسخ💠 ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣بدعت به کاری گفته می شود که ریشه در شرع و قرآن و سنت نداشته باشد. 🔶ابن حجر عسقلانی می نویسد: «بدعت امر حادثی است که برای آن دلیلی ( اگر چه عام) در شرع نباشد و اگر برای آن در شرع دلیلی باشد بدعت نیست» 📚فتح الباری ج17 ص9 🔶علامه مجلسی می نویسد: «بدعت در شرع هر امری است که بعد از پیامبر حادث شود و نصی به خصوص برای آن نباشد و داخل در برخی عمومات نیز نباشد» 📚بحار الانوار ج74 ص202 2⃣مساله جشن گرفتن به مناسبت میلاد پیامبر گرامی ریشه در قرآن مسلمین دارد و به هیچ عنوان مصداق بدعت محسوب نمیشود. 🔴1-همگى مى دانيم كه يكى از اصول اسلام، اظهار مهر و مودت به پیامبر است قرآن كريم مى فرمايد: «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان وخاندان شما و اموالى كه گردآورده ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست داشتنى تر است، پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را به اجرا در آورد.وخداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى كند». 🔷 توبه 24 🔶مودت و مهر به پيامبر يك دستور قرآنى است كه احاديث نبوى نيز بر آن تأكيد دارند. 👌 پيامبر گرامى فرمود: «سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، هيچ يك از شماها در دايره ايمان وارد نمى شويد مگر اينكه من محبوبترين انسانها نزد او باشم و مرا حتى از پدر و فرزندش بيشتر دوست بدارد». 📚جامع الاصول،ج1 ص237 👌كسانى كه در روز و شب ولادت آن حضرت به جشن و سرور مى پردازند هدفى جز اظهار مهر و مودت نداشته و در حقيقت به وسيله اين جشنها علاقه خود را به رسول گرامى به نمايش مى گذارند 🔴2-قرآن مجيد به مسلمانان دستور مى دهد كه، علاوه بر ايمان به پيامبر، به تعظیم و تكريم او بپردازند: «آنان كه به پيامبر ايمان آورده و به تكريم او پرداخته و او را يارى مى نمايند و از نورى كه همراه وى فرو فرستاده شده پيروى كنند، آنان همان رستگارانند». 🔷اعراف 157 👌اين آيه به مسلمانان، چهار دستور مى دهد: 🔷1. به پيامبر ايمان بياورند. 🔷2. به تكريم و تعظيم او بپردازند. 🔷3. در سختيها او را يارى كنند. 🔷4. از قرآنى كه با او فرستاده شده پيروى كنند. 🌀با توجه به اين دستورهاى چهارگانه، تكريم و بزرگداشت پيامبر در روز تولد ایشان عمل به دستور دوم است كه قرآن از آن با جمله «وعزّروه» تعبير آورده است. 🔴3-قرآن مجيد يكى از نعمت هاى الهى در حق پيامبر اكرم را اين مى داند كه نام او را بلند آوازه كرده است: «آيا سينه تو را نگشاديم و بار گران را از دوشت برنداشتيم ـ بارى كه گويى پشت تو را مى شكست ـ و آيا نامت را بلند نگردانيديم؟» 🔷انشراح 1 تا 4 ❗با توجه به منّتهايى كه خداوند در آيات فوق بر پيامبر مى نهد، و گسترش نام و آوازه او در جهان را از نعمتهاى الهى مى شمارد، جشنهاى مسلمانان در ايام تولد آن حضرت، نوعى تجسّم بخشيدن به مفاد اين آيه است. 👌اينك با توجه به آيات پيش گفته بايد ديد جشنهاى مسلمانان در ايام مبعث پيامبر چنانچه از امور حرام همچون استعمال آلات لهو و لعب و اشعار غنائى خالى باشد، چه حكمى دارد؟ ❓تكريم پيامبر است يا تحقير او ؟ ابراز محبت است يا دشمنى؟ ❓مايه بلند آوازه شدن نام و ياد پيامبر است، يا نه؟ 👌جواب روشن است و همگان اين اعمال را موجب تكريم و ابراز محبّت به پيامبر و كمك به بلند آوازى نام او مى دانند 🔴4-حضرت مسيح براى حواريون خود مائده آسمانى طلبيد و آنان گفتند ما روز ورود اين مائده آسمانى را كه شكم ها را سير مى كند جشن مى گيريم: «پروردگارا از آسمان غذایی بر ما فرو فرست تا عيدى براى اول و آخر ما و نشانه اى از جانب تو باشد. و به ما روزى ده كه تو بهترين روزى دهندگانى». 🔷مائده 114 ❔براستى،اگر روز نزول مائده كه نعمتى محدود و زودگذر است استحقاق جشن ساليانه را داشته باشد، چرا و چگونه روز ولادت پیامبر كه نعمت عظمی و جاودان الهى در حقّ بشريت است استحقاق چنين جشن و سرورى را نداشته باشد؟ 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 3⃣از روایات شیعه و سنی نیز استحباب تعظیم روز میلاد پیامبر گرامی به وضوح استفاده میشود. 👌در روایات متعددی آمده است که روزه گرفتن در روز میلاد پیامبر گرامی مستحب است و این نشان می دهد که این روز دارای عظمت و شرافت است و یکی از مصادیق تعظیم این روز ،روزه گرفتن به شکرانه وجود پیامبر گرامی است. 🔶امام کاظم فرمود: «روز هفدهم ماه ربیع الاول سالروز میلاد پیامبر است و روزه آن مستحب است» 📚وسائل الشیعه ج10 ص455 🔷وفرمود: « یکی از روزهایی که در آن روزه گرفته می شود روز میلاد پیامبر در هفدهم ربیع الاول است » 📚التهذیب ج4 ص305 ❗️وفرمود: «ثواب روزه روز میلاد پیامبر برابری می کند با روزه یک سال» 📚مصباح المتهجد ص733 🔷وفرمود: «هر کس روز تولد پیامبر را روزه بگیرد خداوند به او پاداش 60 سال روزه داری را می دهد» 📚المقنعه ص59 📚روضه الواعظین ص351 ❗️مسلم در صحیح نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روزه روز دوشنبه خوب است زیرا من در آن روز به دنیا آمدم» 📚صحیح مسلم ج2 ص819 👌از این نصوص روشن میشود که روز میلاد پیامبر گرامی دارای عظمت است و یکی از مصادیق تعظیم آن روزه گرفتن است . 4⃣اجماع مسلمین نیز دلیل دیگری بر تعظیم روز میلاد پیامبر گرامی است. 🔷شیخ مفید می نویسد: «روز هفدهم ربیع الاول سالروز تولد پیامبر اسلام است و صالحان آل محمد از زمان های گذشته پیوسته این روز را تعظیم کرده و حقش را می شناختند و حرمت پیامبر را در این روز رعایت می کردند و این روز را روزه می گرفتند و از امامان روایت شده است که هر روزه این روز برابری می کند با روزه یک سال» 📚مسار الشیعه ص65 ❗️دیار بکری و قسطلانی از علمای اهل سنت می نویسند: «مسلمین پیوسته از زمان های گذشته در ماه میلاد پیامبر به جشن و سرور می پرداختند و دیگران را اطعام می کردند و در شب های آن صدقه می دادند و پیوسته سرور و شادی می کردند» 📚تاریخ الخمیس ج1 ص323 📚المواهب اللدنیه ج1 ص148 👌با توجه به این نکات روشن می شود که برگزاری مجالس جشن و سرور در ایام ولادت پیامبر گرامی هیچ گونه منع شرعی ندارد و ریشه در کتاب و سنت دارد و به هیچ عنوان مصداق بدعت محسوب نمی شود . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔خواستم در مورد آسمانهای هفتگانه و زمین های هفتگانه توضیح بدید که اخیرا روش اشکال میشه که قرآن میگه هفت آسمان داریم درحالی که ما یک آسمان بیشتر نداریم و یا ما یک زمین بیشتر نداریم 💠پاسخ💠 ❗️خداوند می فرماید: 🔶«اوست آن کسی که آنچه در زمین است همه را برای شما آفرید .سپس به( آفرینش) آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان آفرید» 🔷بقره29 ❗️در این که مراد از آسمانهای هفت گانه چیست بین مفسران تفسیرهای گوناگونی است . بهترین تفسیر که موافق روایات است این است؛ 🗯« مراد از آسمان مجموعه ای از ستارگان و کواکب عالم بالا است .تمام آنچه از ستارگان ثوابت و سیارات و کهکشانها و سحابی ها می بینیم همه مربوط به مجوعه آسمان اول است .بنا براین در ماورائ این مجموعه عظیم شش مجوعه عظیم دیگر « شش آسمان» وجود دارد و آنها از دسترس علم انسان تاکنون بیرون است . ❗️در آیه 6 سوره صافات می خوانیم: «ما آسمان پایین را با ستارگان زینت بخشیدیم» 👌در آیه 12 فصلت می خوانیم: «آسمان پایین را با چراغها تزیین کردیم» 👌درست است که ابزارهای علمی ما امروز هنوز پرده از عوالم شش گانه دیگر بر نداشته ولی هیچ دلیلی بر نفی آن از نظر علوم نیز وجود ندارد و چه بسا در آینده راز این معما گشوده شود . ❗️بلکه از کشفیات بعضی از دانشمندان فلکی چنین بر می آید که نشانه هایی از وجود عوالم دیگر هم اکنون از دور به چشم می خورد نظیر آنچه از رصد خانه معروف « پالومار» نقل شده است: 🔶«با دوربین رصد خانه پالومار میلیون ها کهکشان جدید کشف شده که بعضی از آنها هزار میلیون سال نوری با ما فاصله دارند ولی بعد از فاصله هزار میلیون سال نوری فضای مهیب و تاریکی به چشم می خورد که هیچ چیز در آن دیده نمی شود ولی بدون تردید در آن فضای مهیب و تاریک صد ها میلیون کهکشان وجود دارد که دنیایی که در سمت ماست با جاذبه آن کهکشانها نگه داری می شود .تمام این دنیای عظیمی که به نظر می رسد و دارای صدها هزار میلیون کهکشان است جز ذره کوچک و بی مقدار از یک دنیای عظیم نیست و هنوز اطمینان نداریم که در فراسوی آن دنیای دوم دنیای دیگری نباشد» 📚مجله فضا شماره 56 فروردین 351 👌یکی دیگر از دانشمندان در مقاله مشروحی که درباره عظمت عالم هستی نوشته بعد از ذکر فواصل عظیم و حیرت زای کهکشانها و بیان ارقام حیرت انگیزی که همگی بر اساس سال نوری تعیین می گردد چنین می گوید: « تا اینجا منجمین معتقدند که تازه تا نیمه راه کناره قابل رویت جهان با عظمت پیش رفته اند و هنوز فضاهای نامکشوف دیگری را باید بیابند» 📚مجله نیوزویک سال1964 👌به این ترتیب عوالمی که برای بشر تا کنون کشف شده با تمام عظمتی که دارد گوشه کوچکی از این جهان بزرگ را تشکیل می دهد و قابل تطبیق با مساله آسمانهای هفتگانه است. 📚پیام قرآن ج2 ص179 ❗️در مورد زمین های هفتگانه نیز گفتنی است که خداوند تنها در یک آیه اشاره به آن می کند و می فرماید: « خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن را آفرید و فرمان او در میان آنها پیوسته نازل می شود» 🔷طلاق 12 🔶روایات متعددی نیز بر وجود زمین های هفتگانه گواهی می دهد 📚بحار الانوار ج57 ص51 باب 31 🔶در این که مراد از زمین های هفتگانه چیست برخی مفسران می نویسند: «ممکن است اشاره به طبقات مختلف کره زمین باشد زیرا امروز ثابت شده است که زمین از قشرهای گوناگونی تشکیل یافته و یا اشاره به اقلیمهای هفتگانه روی زمین است .امروز زمین به دو منطقه منجمد شمالی و جنوبی و دو منطقه معتدله و دو منطقه حاره و یک منطقه استوایی تقسیم می شود...» 📚تفسیر نمونه ج24 ص261 👌در مورد زمین های هفتگانه با توجه به تفسیری که در مورد آسمانها داشتیم می توان بیان بهتری با توجه به روایات عرضه داشت؛ ❗️امام رضا علیه السلام فرمود: «آنچه ما می بینیم زمین دنیا و آسمان دنیا است زمین دوم بالای آسمان اول است و فوق آسمان دوم قبه ای است و زمین سوم بالای آسمان دوم است، و بالای آسمان سوم قبه ای است. زمین چهارم بالای آسمان سوم است و بالای آسمان چهارم قبه ای است. زمین پنجم بالای آسمان چهارم است و بالای آسمان پنجم، قبه ای است. زمین ششم بالای آسمان پنجم است و بالای آسمان ششم قبه ای است. زمین هفتم بالای آسمان ششم است و بالای آسمان ششم قبه ای است. و عرش خداوند رحمان، بالای آسمان هفتم است. پس این است معنای کلام خداوند که می فرماید: "او خدایی است که هفت آسمان خلق کرد (روی هم) و همانند آن زمین را هم خلق کرد". 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص414 📚بحار الانوار ج57 ص80 👌طبق این بیان روشن میشود همانگونه که آسمانهای هفت گانه تا کنون از دسترس دانش بشری خارج است زمین های هفت گانه نیز که به همراه آسمانها است قابل درک برای بشر نیست و شاید علم در آینده پرده از آن بردارد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔چرا در اسلام پوشش لباس ابریشمی برای مرد حرام است ❓چرا اسلام با زیبایی و شیک پوشی مخالفت است در حالی که فطرت انسانی اقتضای پوشش زیبا را دارد❕آیا اسلام با این حکمش با فطرت بشری مخالفت نکرده است❓ 💠پاسخ💠 1⃣در زندگی دنیا لباس نقش مهمی را دارد زیرا در درجه اول بدن را در برابر سرما و گرما و آسیب های مختلف حفظ می کند و در درجه بعد زینت مهمی برای انسان است .در تمام طول تاریخ لباس نقش اصلی را در زینت آدمی داشته و هم اکنون نیز به قوت خود نیز باقی است. 2⃣اسلام به هیچ عنوان با زیبا و شیک پوشی مخالف نیست بلکه به آن توصیه نیز می کند. 🔷امام صادق فرمود: «لباس زیبا و جمیل بپوش زیرا خداوند زیبایی را دوست دارد اما توجه کن که لباست از مال حلال تهیه شده باشد» 📚الکافی ج6 ص442 🔶وفرمود: «پیامبر مردی را دید که موهایش بهم ریخته بود و لباس های خشن و ناپسندی به تن داشت . 👌چنین فرمود: «این که تو لباس زیبا برسی و به خودت برسی و از نعمات خدا خود را بهره مند سازی نشانه دین دار بودن است» 📚الکافی ج6 ص439 📚وسائل الشیعه ج5 ص6 🔷وفرمود: «انسان کثیف و ژولیده بد آدمی است» 📚الکافی ج6 ص439 🔶وفرمود: «خداوند انسان را به دلیل لباس زیبایی که می پوشد مواخذه نمی کند» 📚خصال ج1 ص80 📚المحاسن ج2 ص399 👌وفرمود: «من ناپسند می دارم در صورتی که خداوند به بنده ای نعمت دهد او آن نعمت را ظاهر نکند ( و لباس زیبا نپوشد)» 📚الکافی ج6 ص439 🔶امیر مومنان فرمود: «باید هر یک از شما در برابر برادر مومنش خود را زینت کند ( و لباس های زیبا بپوشد)» 📚 الکافی ج6 ص439 👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید؛ 📚وسائل الشیعه ج5 ص5 به بعد 3⃣با توجه به ادله بالا روشن میشود که اسلام با تجمل و زیبا پوشی مخالفتی ندارد اما تجمل و زینت کردن با برخی از چیزها را اجازه نداده است که از جمله انان لباس ابریشم برای مردان است. 👌در روایتی آمده است: «امام صادق پوشش مردان در لباس حریر و ابریشم را ناپسند می دانست» 📚التهذیب ج2 ص364 👌امام کاظم فرمود: «پیامبر مردان را از پوشش لباس ابریشم نهی می کرد» 📚وسائل الشیعه ج4 ص370 4⃣این که در اسلام از زینت کردن مردان با لباس ابریشم و برخی موارد پر زرق و برق این جهان نهی شده است فلسفه روشنی دارد؛ 🔶1- محدودیت این جهان سبب میشود که فراهم کردن چنان زندگانی پر زرق و برقی با انواع ظلم و ستم توام باشد . 🔶2- بهره گیری از آن ها با غفلت و بی خبری و غرق شدن در دنیا و بی توجهی به آخرت همراه خواهد بود وسبب تقویت روحیه تکبر و خود برتر بینی میشود . ❗️تبعیضهایی که از این رهگذر پیدا می شود مایه کینه ها و حسادتها و عداوتها و...می باشد . 5⃣ممکن است اشکال شود که پس چرا خداوند از جمله نعمات بهشتیان را زینت آلات طلا و پارچه های ابریشم و...ذکر می کند؟ 🔷کهف26 -دخان 53- حج23 👌اما پاسخ روشن است؛ 🗯در آن جهان همه چیزش گسترده است نه تحصیل این زینت ها مشکل ایجاد می کند و نه سبب تبعیض و محرویت کسی میشود و نه کینه و نفرتی بر می انگیزد و نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل میسازد و نه در رقبا ایجاد حسادت می کند و نه مایه کبر و غرور می شود و نه موجب فاصله گرفتن از خلق خدا و خدا 👌بنابراین به هیچ عنوان مفاسد دنیوی این بهره مندی ها بر نعمات اخروی مترتب نمیشود. 📚تفسیر نمونه ج12 ص424 ❗️با توجه به نکات فوق اشکال شما در مساله مورد بحث وارد نمیشود. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید، اگر در عربستان بدنیا می امدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید، دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. 💠پاسخ💠 1⃣در این شکی نیست که آیین و روشی که بسیاری از افراد بر پایه آن قدم بر می دارند تحت تاثیر محیط جغرافیایی آنان است و افراد مختلف چون در محیط های مختلف رشد و پرورش یافته اند همسو با عقاید و آیین آن محیط میباشند وعقاید پدران خود را سینه به سینه به ارث می برند حتی بی دینی بسیاری از افرادی که به هیچ چیز معتقد نیستند ناشی میشود از محیطی که در آن رشد کرده اند. 2⃣اسلام و اندیشه شیعی با دین داری که ناشی از محیط جغرافیایی باشد مخالف است و این نوع دینداری را کافی نمی داند. 👌اسلام بر این باور است که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد. 🔷در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد . 🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد. 🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید میکردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند» 📓بقره170 ❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه می‌کند و آن‌ها را سرزنش می‌نماید، اما به طور کلی می‌توان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمی‌تواند صحیح باشد. ❗️ونیز می فرماید: « چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن» 📓اسرائ36 🗯ومی فرماید: « به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران و لالانی هستند که نمی اندیشند» 📓انفال22 🗯پیامبر گرامی فرمود: « هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش» 📚 بحار الانوار ج1 ص196 🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان 📚الخصال ج1 ص186 ❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: 🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....» 📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید 3⃣حال اگر افرادی دین خود را بر پایه تقلید و جبر محیط پذیرا شده باشند از دو حالت خارج نیست؛ 🔶1- یا در واقع آن دین حق نمی باشد و فرد را به سعادت نمی رساند که به مقتضای ادله بالا موظف به تحقیق و پژوهش برای دست یابی به دین حق است. 🔶2- یا درواقع آن دین حق است اما با توجه به ادله بالا فرد نباید همان آیین حق را با تقلید پذیرا گردد و موظف است که دینش را با دلیل و برهان پذیرا شود و اگر ترک تحقیق و پژوهش را کند گناهکار بوده و خداوند او را مواخذه خواهد کرد. 👌بنابراین روشن میشود که از دید اسلام دین زاییده جغرافیا و محیط زندگی فرد نمی باشد بلکه دین زاییده عقل و منطق و برهان و استدلال می باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔ما معتقد هستیم که حضرت آدم از پیامبران می باشد و هر پیامبری معصوم است.(معصوم کیست؟ کسی که از ظلم به خدا و ظلم به مردم و ظلم به نفس اجتناب کند) ❗️حال با این وجود ما آیه قرآن داریم که می فرماید: وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ(بقره35) ❕در این آیه خداوند می گوید اگر آدم از درخت بخوری از جمله ظالمان خواهی بود ❓اینکه از پیامبر ظلمی سر بزند دیگر بر وی لفظ معصوم مترتب نمی شود چون جزء ظالمین شده (طبق آیه شریفه ذکر شده)ما نمی توانیم با الفاظی چون ترک اولی ظلم را بر وی بپوشانیم از جهت دیگر پیامبری آن حضرت نیز زیر سوال می رود ❓حال با این موضوع ما چه کنیم؟ 💠پاسخ💠 1⃣امر و نهی ای که خطاب به آدم از جانب خداوند شد امر و نهی ارشادی بوده است که مخالفت با آن معصیت تلقی نمی شود تا بگوییم آدم از جمله معصیت کاران بوده است . ⭕️توضیح اینکه؛ 👌اوامر و نواهيى كه از صاحبان امر و نهى صادر مى گردد بر دو نوع است: 🔶الف. امر و نهى مولوى: مقصود از آن اين است كه آمر بر منصبى كه از طرف خدا، يا اجتماع به او داده شده، تكيه نمايد، و امر و نهى كند و به اصطلاح از موضع قدرت سخن بگويد و از آن نظر كه او بزرگ و فرمانده است و طرف مقابل، كوچك و فرمانبر است امر و نهى صادر كند و در واقع امر و نهى بر محور مولويت و عبوديت دور بزند. 🔶ب. امر ونهى ارشادى: و مقصود از آن اين است كه آمر، برترى و مقام و فرماندهى خود را به رخ طرف نكشد و در دستورهايى كه به زيردست خود مى دهد، قيافه پند و اندرز بگيرد و همانند افراد بى طرف ولى خيرخواه، دلسوز و نيك انديش، لوازم و عكس العمل كردار او را گوشزد نمايد، در اين صورت امر و نهى وى بر محور ارشاد و هدايت دور مى زند. ❗️براى روشن شدن موضوع خوب است مثالى بزنيم: 👌 طبيبى به بيمار خود دستور مى دهد كه از غذاهايى بپرهيزد و داروهايى را نيز بخورد او اگر چه دستور مى دهد كه بيمار هر روز چنين و چنان كند، ولى در عين حال مخالفت بيمار با دستور و فرمان او از نقطه نظر اينكه مخالفت با امر طبيب است تأثيرى در خارج ندارد نتيجه آن فقط ضررى است كه بر اثر مخالفت با دستورهاى طبيب، متوجه خود بيمار مى شود و اين ضرر، خواه او فرمان دهد، يا اصلا فرمان ندهد متوجه بيمار مى شود و مخالفت با خود طبيب هيچ گونه عكس العمل خارجى ندارد. ❗️و به ديگر سخن كسى كه خربزه براى او ضرر دارد و موجب تب و لرز او میشود اگر پزشک نهی کنید و او گوش نکند فقط یک اثر دارد و آن اینکه باید پای تب و لرز بنشیند ولی از آن نظر که سخن پزشک را گوش نداده کیفری متوجه او نمیشود. 👌اكنون بايد بررسى شود كه ؛ ❓ آيا نهى از خوردن ميوه درخت معهود، نهى مولوى بوده و بر اساس «مولويت» صادر شده بود؟ در اين صورت طبعا علاوه بر لوازم طبيعى و آثار خارجى آن یعنی خروج از بهشت و ريختن لباسها، هبوط به د نيا و ابتلا به زحمات و مشقات و... كيفرى نيز همراه داشته است. ❓و يا اينكه منظور از اين نهى، فقط ارشاد به لوازم طبيعى عمل بوده؟ همانند كسى كه دوست خود را از كشيدن ترياك كه ملازم با مرگ تدريجى است باز دارد. در اين صورت، نهى از اكل شجره، از آن نظر نبود كه خداوند مولى است و آدم و حوا بندگان وى هستند وبنده بايد از دستورى كه به او داده مى شود، بدون چون و چرا اطاعت كند، بلكه از اين نظر بوده كه خوردن ميوه درخت معهود، پيامدهاى ناگوارى دارد و روى علاقه به بنده خود، او را نهى كرده است. 👌بررسى آيات وارده در اين موضوع به خوبى، ارشادى بودن نهى مورد بحث را ثابت مى نمايد و مى رساند كه فرمان خدا از آن نظر نبوده كه من مولايم و شما بنده من، تا مخالفت آن، نافرمانى (معصيت اصطلاحى) به شمار برود، بلكه محيط ارشاد بوده و خدا مانند يك ناصح مشفق به آدم و حوا فرمود: «هرگاه از اين شجره نخوريد، همواره در بهشت باقى مى مانيد و در نتيجه، گرسنگى و تشنگى، آفتاب زدگى و عريانى نخواهيد ديد واگر بخوريد دچار عكس آنها خواهيد شد» چنانكه مى فرمايد: «گفتيم اى آدم اين (شيطان) دشمن تو و همسر تو هست، شما را از بهشت بيرون نكند كه تيره بخت مى شويد، اكنون در پرتو نعمت بهشت نه گرسنه مى شوى و نه برهنه و نه در آنجا تشنه و آفتاب زده مى شوى» 🔶طه 117-119 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴اينك قرائنى كه ارشادى بودن نهى را تأييد مى كند: 1⃣از اينكه جمله « فتشقی» « تیره بخت می شوید»را با «فاء» نتيجه آورده است، بهترين گواه بر اين است كه نتيجه مخالفت اين نهى و به اصطلاح غرض از نهى اين بود كه آدم و همسر وى «شقاوت» پيدا نكنند، سپس آيه بعد « اکنون در پرتو نعمت بهشت نه گرسنه میشوی و نه برهنه»بيانگر اين شقاء است و اينكه تفاوت خوردن و نخوردن از ميوه اين شجره اين است كه در صورت نخوردن، برهنگى و تشنگى و گرسنگى نيست در حالى كه در صورت مخالفت همه اينها هست و هرگز در صدد بيان مؤاخذه نيست كه در تمام نواهىِ مولوىِ الزامى وجود دارد بلكه در صدد بيان عكس العمل طبيعى اين عمل است، خواه خدا از آن نهى بكند يا نكند. ❗️روشن تر بگوييم اين نهى تبعات معنوى كه دورى از درگاه الهى است، نداشته بلكه تمام تبعات آن مربوط به وضع زندگى شخصى آدم و همسر او بوده است. 2⃣ گواه ديگر بر اينكه آفريدگار جهان در مقام اعمال مولويت نبوده بلكه با لحن خيرخواهى و اندرزگويى با آنها سخن مى گفت اين است كه شيطان به هنگام سخن گفتن خود را «ناصح» قلمداد كرده و گفت: «شيطان براى آدم و حوا قسم خورد وگفت: من براى شما از پند دهندگانم». 🔷اعراف21 👌اين خود قرينه بر اين است كه سخن خدا نيز به عنوان خيرخواهى و نصيحت بوده و شيطان اين تعبير را از خدا اقتباس نموده و خود را به جاى ناصح واقعى قالب زده است. 3⃣وقتى آدم و حوا نتيجه مخالفت خود را با ديدگان خود ديدند، يعنى بلا فاصله پس از خوردن ميوه آن درخت، لباس هاى آنها ريخت، و با ندامت مخصوص «عورت» خود را به وسيله برگها پوشانيدند، ناگهان ندايى را شنيد ند كه محتواى يادآورى نصيحت پيشين است چنان كه مى فرمايد: «آيا من شما را از اين درخت نهى نكردم و به شما نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است». 🔷اعراف22 👌اين جمله همانند گفتار يك ناصح مشفق و مهربانى است كه وقتى طرف از اندرز او سرپيچى كرد، و گرفتار عاقبت كار خويشتن گرديد، يك مرتبه به ملامت او بر مى خيزد و مى گويد:«من به تو نگفتم كه اين كار را انجام مده؟ اين غذا را مخور، يا در آنجا قدم مزن، حالا كه كردى جزاى خود را ببين». ❗️و نتيجه مخالفت آدم، همان ريختن لباس و خروج از بهشت بود كه آن را به «رأى العين» ديد. 4⃣ هرگاه نهى خدا مولوى بود، بايد تبعات و لوازم آن به وسيله توبه از بين برود، در صورتى كه مى بينيم كه آدم و حوا توبه كردند ولى تبعات آن (خروج از بهشت و... ) از بين نرفت. 👌هرگاه اين قراين به طور جمع ملاحظه شوند براى هر انسان غير پيشداور مفيد اطمينان مى باشد كه اين نهى، يك نهى ارشادى، به منظور بازدارى آدم و همسر او از يك سلسله تبعات و لوازم اعمال خود بوده وبس، نه نهى مولوى كه رنگ نافرمانى داشته باشد. 📚منشور جاوید ؛ سبحانی ج4 ص112 2⃣در اين جا پاسخ ديگرى نيز هست كه برخى از مفسران به آن تكيه كرده اند و آن اينكه مخالفت آدم مخالفت با فرمان قطعى خداوند نبوده است، بلكه ترك اولايى بوده كه وى مرتكب شد و پيامبران از گناه و مخالفت با فرمان قطعى خداوند، مصون هستند، نه از ترك اولى. 👌و به تعبير ديگر پيامبران از گناه مطلق مصونيت دارند نه از «گناه نسبى»مقصود از گناه مطلق اين است كه آن عمل از هر كسى سر بزند گناه محسوب مى شود مانند دروغ و غيبت در حالى كه گناه نسبى عبارت از آن اعمال جايز است كه شأن و عظمت پيامبران ايجاب مى كند كه آن را هم انجام ندهند، چه بسا صدور برخى از كارها از گروهى بدون اشكال باشد ولى صدورآنها از پيامبران مورد عيب شمرده شود.مثل نمازى كه با غفلت از خدا خوانده شود از يك فرد عادى پذيرفته مى شود، ولى مطلوب از اولياء الهى مانند پيامبران، غير آن است، كمك صد ريالى يك فرد عادى و متوسط به جامعه اسلامى قابل ستايش است ولى همان كمك از يك فرد ثروتمند و مرفه بد و ناشايست به شمار مى رود. 👌نهی آدم از شجره ممنوعه نیز یک نهی تحریمی نبود بلکه یک ترک اولی بود ولی با توجه به موقعیت آدم با اهمیت تلقی شد و ارتکاب مخالفت با این نهی چون با شان آدم مخالفت داشت موجب چنان مجازات و مواخذه از جانب خدا گردید 📚تفسیر نمونه ج6 ص122 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 3⃣در اين جا مطلب يا پاسخ سومى نيز هست كه توجه به آن نيز لازم است و آن اينكه محور بحث در عصمت مخالفت با تشريع الهى است يعنى آنجا كه محيط، محيط تكليف باشد و تشريع الهى به وسيله پيامبران اعلام گردد، در چنين صورتى مسأله عصمت براى انبيا و اوليا مطرح مى گردد. 👌ولى محيطى كه آدم و حوا در آنجا زندگى مى كردند، هرگز محيط تكليف، به صورت ياد شده در بالا، نبود نه پيامبرى آمده بود و نه شريعتى تصويب شده بود و نه افرادى زير بار تكليف رفته بودند، بلكه تنها خطابى متوجه به فردى شده بود كه نتايج اطاعت و مخالفت تكليف را لمس نكرده و كاملاً آشنا نگشته بود، آيا در اين صورت از مخالفت با تكليف الهى آن هم با باورى خاص كه از سوگند شيطان به آدم دست داد، خلاف عصمت استنباط مى شود؟ 📚عصمة الانبیائ ص101 ❓حال اشکال شما این است که اگر آدم مخالفت با امر مولوی الهی نکرد و گرفتار معصیت خداوند نشد چرا خداوند به خاطر این نافرمانی او را از جمله ظالمان محسوب می کند❕آیا ظالمان بودن مترادف معصیت کار بودن نمی باشد❗️ 👌ولی باید توجه کرد که هر « ظلمی» جرم و گناه نمی باشد زیرا ظلم در لغت عرب به معنی تجاوز از حد و کار بی مورد است 🔶ابن منظور می نویسد: «ظلم در لغت به معنی شیئ را در غیر محل خود قرار دادن است و به معنی عدول از خط و تجاوز از حد نیز به کار می رود» 📚لسان العرب ج12 ص373 📚الصحاح ج5 ص1977 👌آن کسی که سخن ناصح خود را نشنود و کاری را صورت دهد که بر خلاف مصالح او باشد طبعا از حد تجاوز کرده و کاری بی مورد انجام داده است .آدم نیز با مخالفت با امر ارشادی خداوند کاری بی مورد انجام داد و از حد تجاوز کرد اما این کارش مصداق جرم و گناه اصطلاحی نبود تا با عصمتش منافات داشته باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔آیا پیامبر هم در اذان و اقامه و تشهد به رسالت خودش شهادت می داد و در تشهد بر خودش صلوات می فرستاد و در سلام نماز به خودش سلام می داد یا نماز ایشان با ما فرق داشت❗️ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که پیامبر گرامی در اذان و اقامه و تشهد نماز به رسالت خویش شهادت می دادند زیرا ایشان همانند سایر مسلمین باید به تکالیف شرعیه عمل کنند مگر آنکه دلیلی خاص اقامه شود که آن حضرت نسبت به یک حکم شرعی تکلیف ندارد اما در موارد مذکور چنین دلیلی نداریم . 🔶 از روایات به وضوح این مطلب استفاده می شود. 👌شیخ صدوق می نویسد: «پیامبر اذان می گفت و در اذان خود چنین عرضه می داشت که شهادت می دهم من پیامبر خدا هستم و می گفت شهادت می دهم که محمد رسول خداست .روایاتی وارد شده است که پیامبر به این دو تعبیر به رسالت خود شهادت می داد» 📚الفقیه ج1 ص297 🔷شهادت پیامبر به نبوت و رسالت خود در واقع نوعی تاکید بر صداقت خود و صادق بودن وحی الهی در نصب ایشان میباشد. 👌در روایات متعددی آمده است که نخستین بار در معراج فرشتگان و جبرئیل به دستور الهی نحوه اذان و اقامه گفتن را به پیامبر گرامی رساندند و یکی از بخش های آن را « اشهد ان محمدا رسول الله» بیان داشتند. 📚التهذیب ج2 ص60 📚الاستبصار ج1 ص305 📚الکافی ج8 ص120 👌بنابراین اذان و اقامه پیامبر نمی تواند تفاوتی داشته باشد با آنچه از جانب فرشتگان الهی به او تعلیم داده شده است . 👌همین طور در تشهد نماز نیز ایشان هم به رسالت خود شهادت می داده اند و هم برای خود و اهل بیتشان صلوات و رحمت الهی را تقاضا می کردند چنان که امام صادق فرمود: «در تشهد می گویی الحمد الله اشهد ان لا اله الا الله ...و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد ...» 📚التهذیب ج2 ص92 📚وسائل الشیعه ج6 ص393 👌و ما دلیلی نداریم که پیامبر را از این نحو ادا کردن تشهد مستثنی کند. 🔷در مورد سلام نماز هم گفتنی است؛ 👌امام صادق فرمود: «در سلام نماز بگو « السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته » « السلام علینا و علی عباد الله الصالحین....» سپس نماز را تمام کن» 📚التهذیب ج2 ص316 📚الفقیه ج1 ص348 🔶بی شک پیامبر نیز به همین نحو در نماز سلام می داده است و ما دلیلی بر استثنائ پیامبر نداریم. 👌سلام به معنای تحیت و سلامت می باشد و سلام علیک به معنای سلام الله علیک است .یعنی خداوند سلامت و تحیت خود را شامل تو بگرداند. 📚تفسیر نمونه ج4 ص42 🔶امام باقر فرمود: «زمانی که وارد خانه شدید و کسی در خانه نبود تا به او سلام دهید بر خود سلام دهید و بگویید:« السلام علینا من عند ربنا» ❗️« سلامت و تحیت الهی بر ما باد» 📚وسائل الشیعه ج12 ص81 👌بنابراین سلام کردن انسان بر خود هیچ گونه منعی ندارد و با توجه به روایات پیامبر گرامی نیز در نماز بر خود سلام می کرده است و تحیت و سلامت الهی را برای خود درخواست می کرده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔کانال نقد اسلام کلیپی منتشر کرده است و می گوید قرآن در سوره طارق دچار غلط علمی شده است و محل خروج منی را نمی داند: « پس انسان باید بنگردکه از چه آفریده شده است .از آب جهنده ای خلق شده است که از بین ستون فقرات و استخوان های سینه بیرون میاید.» طارق 5-6 اما امروزه مشخص است که منی در بیضه ها ساخته می شود و در کیسه ی منی ذخیره می شود و از مجرای ادرار خارج می شودو محل ساخت و مسیر خروج آن هیچ ربطی به ستون فقرات و سینه ندارد. 💠پاسخ💠 ❗️با تفسیری که هم اکنون ما از آیات مورد نظر ارائه می دهیم روشن خواهد شد که به هیچ عنوان این اشکال بر قرآن وارد نمیشود. 🔶خداوند می فرماید: «فلینظر الانسان مم خلق- خلق من مائ دافق- یخرج من بین الصلب و الترائب » 🔷طارق 5-7 «انسان باید نگاه کند که از چه چیزی آفریده شده است- از یک آب جهنده آفریده شده است- آبی که خارج می شود از میان پشت و سینه ها» 🔷صلب به معنای پشت و ستون فقرات است 📚کتاب العین ج7 ص127 🔷وترائب جمع تریبه بنابر مشهور علمای لغت به معنای استخوان های بالای سینه است 📚لسان العرب ج1 ص230 🔶حال توجه به نکات زیر لازم است؛ 1⃣در آیات فوق تنها سخن از نطفه مرد در میان است زیرا تعبیر به « آب جهنده» درباره نطفه مرد صادق است نه زن و همان است که ضمیر در یخرج به آن باز می گردد و می گوید این آب جهنده از میان صلب و ترائب بیرون می آید. 2⃣قرآن به یکی از دو جزئ اصلی نطفه که همان نطفه مرد است و برای همه محسوس می باشد اشاره کرده است و در آیات دیگر قرآن نیز هنگامی که سخن از آفرینش انسان از نطفه به میان می آید بیشتر روی نطفه مرد که امری محسوس است تکیه شده است 🔷نجم46 🔷قیامت37 3⃣خداوند می گوید انسان از قطره ای خلق شده است که از میان استخوان های سینه و ستون فقرات خارج می شود در حالی که می دانیم نطفه از قسمت های پایین بدن و از مجاری ادرار خارج می شود حال باید توجه کرد؛ ❗️در بین استخوان های سینه و ستون فقرات چهار دستگاه مهم وجود دارد؛ 🔷1- ریه ها که دستگاه تنفسی انسان است و زیر استخوان های قفسه سینه قرار گرفته است. 🔷2- دومین دستگاه قلب انسان است که با کمی فاصله از ریه ها وظیفه پمپاژ خون و ارسال آن به تمام اعضا و جوارح را بر عهده دارد. 🔷3- معده که کمی پایین تر از استخوان های سینه تعبیه شده و مرکز تهیه مواد غذایی برای تغذیه اندام های متفاوت انسان است . 🔷4- و بالاخره کبد چهارمین دستگاهی است که بین استخوان های سینه و ستون فقرات قرار گرفته و کار آن تصفیه خون و مواد غذایی است . 👌ریه ها ، قلب ، معده ، و کبد چهار دستگاه مهمی هستند که در بین استخوان های سینه و ستون فقرات قرار گرفته اند . ❗️اگر این چهار دستگاه دست به دست هم ندهند ممکن نیست که نطفه به وجود آید هر چند به هنگام خارج شدن از عضو خاصی خارج می شود . 👌بنابراین با توجه به این که منشا ایجاد نطفه دستگاههای چهار گانه ای هستند که بین « صلب» و ترائب» قرار گرفته لذا خداوند می فرماید که نطفه از بین صلب و ترائب خارج می شود یعنی منشا ایحاد نطفه ما بین صلب و ترائب است و این مطلب صحیح و درستی است . 📚سوگند های قرآن، مکارم شیرازی،ص399 💠بنابراین منظور از صلب و ترائب قسمت پشت و پیش روی انسان است و آب نطفه مرد از میان این دو خارج و ایجاد میشود و این تفسیری است روشن و خالی از هر گونه پیچیدگی و هماهنگ با آنچه در کتب لغت در معنی این دو واژه آمده است. 📚تفسیر نمونه ج26 ص367 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔ كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد نزدیکی او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد تحریر الوسیله خمینی باب نکاح مساله 12 ❓ آیا واقعا در اسلام میشه با دختر شیرخوار همبستر شد؟ یا میتوان از او کامگیری جنسی داشت ؟ ایا اسلام با این احکامش میخواد مردم جهان رو هدایت کنه 💠پاسخ💠 1⃣در روایات ما بیان شده است که ولی کودک می تواند در صورتی که مصلحتی اقتضای آن را داشته باشد مانند محرمیت و... فرزند دختر یا پسر خردسالش را به عقد ازدواج دیگری در آورد. 📚وسائل الشیعه ج20 ص275 باب 6 2⃣در روایات دیگری تزویج فرزندان خردسال مکروه شمرده شده است و بهتر آن است که این نحو تزویج محقق نشود. 📚الکافی ج5 ص389 3⃣ طبق روایات متعددی اگر فرزند صغیره دختر باشد که به عقد دیگری در آمده است شوهر حق نزدیکی کردن با او را تا قبل از رسیدن به بلوغ ندارد و نزدیکی کردن حرام می باشد. 📚وسائل الشیعه ج20 ص101 باب45 4⃣حال که زوج نمی تواند با دختره صغیره تا قبل از رسیدن به بلوغ نزدیکی کند آیا سایر استمتاعات نظیر بوسه و ...برایش جایز است یا خیر❓ 👌برخی از فقها مانند حضرت امام و دیگران قائل به جواز شده اند و استدلال می کنند که چون نهی و منعی از شارع وارد نشده است با توجه به عمومات جواز استمتاع از زوجه جایز است مگر در نزدیکی کردن 🔶مرحوم صاحب جواهر می نویسد: « چون نهی ای وارد نشده بر پایه عموماتی که مطلقا جواز بهره بردن از همسر را اجازه می دهد جایز است ( به غیر از نزدیکی کردن تا سن بلوغ که استثنا شده است)» 📚جواهر الکلام ج29 ص424 👌اما برخی از فقها چون شهید ثانی با این حکم مخالفت کرده است و هر گونه بهره مندی را منوط به رسیدن به سن بلوغ می داند 📚مسالک الافهام ج8 ص443 🔶از جمله فقیهانی که فتوا به عدم جواز داده است ایت الله العظمی مکارم شیرازی است .ایشان می نویسند: «انصاف این است که ما این حکم را با این عمومیتی که گفته اند نمی پذیریم چون بعضی از استمتاعات نسبت به خردسال قبح عقلائی دارد مانند استمتاع از شیره خواره پس حسن و قبح عقلی در اینجا حاکم است و عمومات استمتاع از زوجه شامل این گونه موارد نمی شود» 📚کتاب النکاح ج2 ص135 👌بنابراین ؛ 🔶1- روایتی از معصومین به ما نرسیده است که بگوید می توانید از زوجه خردسال استمتاع و بهره مندی کنید. 🔶2- با توجه به آنچه آمد به عمومات استمتاع از زوجه نیز نمی توان استدلال نمود. 🔶3- گذشته از دلیل فوق الذکر بر ممنوعیت استمتاع زوجه خردسال شاید بتوان بر پایه روایاتی که احتیاط را در مواردی که تکلیف کاملا روشن نیست شرط می داند استدلال نمود که ممنوعیت استمتاع از زوجه خردسال تا زمان بلوغ مقتضای احتیاط نیز می باشد زیرا دلیلی بر جواز استمتاع وجود ندارد و احتیاط حکم می کند که تا زمان بلوغ هیچ گونه استمتاعی صورت نگیرد. 📚وسائل الشیعه ج27 ص154 باب12 🔶4- حکم به جواز استمتاع نیز تنها برای برخی از فقها است و همگان مطابق آن فتوا نداده اند. 🔷بنابراین این مساله سبب نمی شود اشکالی بر مکتب وارد شود و دلیلی بر جواز استمتاع از زوجه خردسال از روایات نداریم و اگر برخی از فقها فتوا به جواز داده اند ، مستند قابل قبولی برای این فتوا نمی باشد اگر چه آنان در استنباط و اجتهاد خودشان معذور هستند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔🔮تهديد كسانی كه قرآن را نقد می‌كنند🔮 ⚔در قرآن آيات زيادی وجود دارد كه كسانی را كه در مورد قرآن بحث و نقد می‌كنند را تهديد به عذاب دنيوی و اخروی می‌كند. از جمله: ✅سوره حج آیه ۵۱ : و كسانى كه در آيات ما مى‌كوشند بقصد عاجز كردن(نقد كردن) آنان اهل دوزخند. ⚔مفهوم صريح اين آيه اينست كه شما می‌توانيد در قرآن فكر كنيد ولی نتيجه گيری شما هميشه بايد در تأييد قرآن باشد. خوب این دیگه فکر کردن نیست . ✅اين ترس از بحث و نقد، دليل واضحي بر غير الهی بودن قرآن است. چون كسيكه سخن درست و حقی دارد ديگران را دعوت به نقد و ارز يابی می‌كند و بدينوسيله حقانيت سخنش آشكارتر می‌شود. 💠پاسخ💠 🔶خداوند می فرماید: « والذین سعوا فی آیاتنا معاجزین اولئک اصحاب الجحیم» 🔷حج51 « و آنها که ( برای تخریب و محو) آیات ما تلاش کردند و چنین می پنداشتند که می توانند بر اراده حتمی ما غالب شوند اصحاب دوزخند» 1⃣کلمه « سعوا» از ماده « سعی» در اصل به معنی دویدن است و منظور در این جا تلاش و کوشش در راه ویرانگری و تخریب و از بین بردن آیات الهی است. 📚لسان العرب ج14 ص385 👌و« معاجزین» از ماده « عجز» در اینجا به معنی کسی است که می خواهد بر نیروی بی پایان الهی پیروز گردد و خداوند را عاجز و ناتوان سازد 📚تفسیر نمونه ج14 ص136 2⃣مراد از آیات الهی نشانه های دین خداوند است. افرادی که به قصد دشمنی کردن با خداوند در صدد نابودی و محو نشانه های دین الهی هستند مخاطب آیه هستند . ❗️روشن می شود که این آیه ارتباطی با تفکر و تامل در قرآن ندارد. 📚ترجمه المیزان ج14 ص552 3⃣در روایات بیان شده است که مراد از « آیات الهی» اهل بیت هستند و خداوند به کسانی که در صدد دشمنی و محو آثار اهل بیت پیامبر هستند وعده دوزخ داده است . 🔶امام صادق فرمود: «مراد از آیات الهی آل محمد هستند و کسانی که در صدد قطع مودت آل محمد هستند همانند امویان و عدوی و تیمی اهل دوزخ می باشند» 📚البرهان ج3 ص896 📚بحار الانوار ج23 ص381 4⃣خداوند در آیات دیگر قرآن به کسانی که در صدد دشمنی با خداوند هستند وعده دوزخ را داده است . 🔷می فرماید: « آیا آنان نمی دانند که هر کس با خدا دشمنی کند ...سزای او آتش جهنم است و جاودانه در آن می ماند» 🔶توبه63 🔷ومی فرماید: «هر کس با خدا دشمنی کند خدا نیز دشمن کافران خواهد بود» 🔶بقره98 5⃣روشن شد که آیه مذکور ارتباطی با تفکر در قرآن ندارد .خداوند در آیات متعدد دیگری کسانی را که در حقانیت قرآن شک و تردید دارند دعوت به تفکر و تامل در قرآن کرده است تا حقانیت آن برای حق طلبان روشن شود چنان که می فرماید: « آیا آنان در قرآن تدبر نمی کنند در حالی که اگر از نزد غیر خدا بود در آن اختلاف زیادی مشاهده می کردند» 🔷 نسائ 82 👌ومی فرماید: «کتابی است پر برکت که بر تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان اندیشه متذکر شوند» 🔶ص29 👌ومی فرماید: «آیا آنها در قرآن تدبر نمی کنند یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است» 🔷محمد24 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔عاقبت ابراهیم مالک اشتر چی شد .تو فیلم مختار دیگه نشون نداد که بعد از مختار ابراهیم چطور می شه❓ 💠پاسخ💠 ❕مرحوم سید محسن امین می نویسد: « ابراهیم مردی شجاع و سلحشور و با شهامت و رییس بود .او دارای طبعی عالی و بلند و طرفدار حق بود .او هوادار و دوستدار اهل بیت بوده و مانند پدرش دارای امتیازات عالی بود » 📚اعیان الشیعه ج2 ص200 👌ابراهیم اشتر پس از فتح بزرگی که در مرز شام و عراق بدست آورد و عبیدالله و لشکر شام نابود شدند به دستور مختار در استان شمال غربی عراق به عنوان استاندار تام الاختیار ماند .در جریان جنگ مصعب بن زبیر و مختار نیز همان جا بود و در صحنه جنگ حضور نداشت. ❗️البته دلیلی معتبری نیست که مختار از او کمک طلبیده باشد و او کوتاهی کرده باشد .مختار فرماندهی جنگ با مصعب را به او نداد شاید به دلیل اهمیت منطقه موصل بود که مختار نمی خواست ابراهیم از آنجا خارج شود 📚ماهیت قیام مختار ص645 🔶مصعب پس از شکست مختار چون می دانست که ابراهیم مردی پر نفوذ است تصمیم گرفت که او را با خود همراه کند و وعده داد که اگر حکومت ابن زبیر را بپذیرد همه شمال عراق در فرمان او خواهد بود لذا برایش نامه ای نوشت و او را به سوی خود دعوت کرد. ❗️در همان زمان عبدالملک مروان خلیفه اموی نیز برای او نامه نوشت و او را به سوی خود دعوت کرد و وعده حکومت عراق را به او داد . 👌ابراهیم متحیر شد که چه بکند لذا ماجرای دو نامه را با یاران خود در میان نهاد . 🔶نهایتا ابراهیم چنین عرضه داشت که اگر ابن زیاد و سران شام را نکشته بودم می توانستم با عبدالملک کنار بیایم ولی این کار را کرده ام و خوش ندارم مردم شام را بر مردم خودم ترجیح دهم لذا به مصعب ملحق شد 📚الکامل فی التاریخ ج4 ص275 👌شیخ عباس قمی می نویسد: « چون مصعب از جانب برادرش عبدالله بن زبیر به دفع مختار مامور شد و به کوفه آمد و مختار را کشت کوفه را تحت تصرف گرفت و پیوسته در صدد جمع آوری نیرو بود تا در سال 72 سپاه خود را جمع کرده و به قصد جنگ با عبدالملک مروان راهی شام شد. ❗️عبدالملک نیز با لشکری عظیم به جنگ او آمد و در اراضی مسکن نزدیک سامرا حرب عظیمی بین آنها محقق شد . 🔴ابراهیم اشتر که در لشکر مصعب بود در آن جنگ کشته شد و سر او را ثابت بن زید جدا کرد و جسدش را به نزد عبدالملک حمل کردند .ثابت هیزم جمع کرد و بدن ابراهیم را سوزانید . 👌مصعب هم کشته شد و سرش جدا شد. ❗️مدفن ابراهیم هم اکنون در اراضی مسکن در طریق سامرا معروف است. 📚وقایع الایام ص369 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔آیا می توان از کتب و روایات اهل سنت هم مشروعیت پرداخت خمس در آمد را اثبات کرد زیرا چنان که مطلع هستید آنان می گوید پرداخت خمس در آمد سالیانه مشروعیت ندارد❗️ 💠پاسخ💠 🌀از روایات متعددی از منابع اهل سنت بدست می آید که پیامبر گرامی دستور داد از هرچه انسان بدست می آورد چه سود کسب و یا غیر آن خمس داده شود . ❕برخی از روایات چنین است؛ 1⃣گروهی از عبدالقیس حضور پیامبر آمدند و گفتند مشرکان بین ما و شما هستند و جز در ماههای حرام دسترسی به شما نداریم .به ما توصیه جامعی بفرما که اگر به آن عمل کنیم وارد بهشت شویم دیگران را هم به آن فرا بخوانیم . 👌پیامبر گرامی فرمود: «شما را به چهار چیز فرمان می دهم و از چهار چیز نهی می کنم .شما را فرمان می دهم به ایمان به خدا .آیا می دانید ایمان به خدا چیست ؟ شهادت به یکتایی خدا و ادای نماز و پرداخت زکات و دادن خمس غنائم» 📚صحیح بخاری ج8 ص217 📚صحیح مسلم ج1 ص35 📚سنن نسائی ج1 ص323 👌در این حدیث پیامبر آنان را موظف به پرداخت خمس غنائم کرده است .غنیمت هر چیزی است که انسان بدست می آورد و اعم از دستاوردهای جنگ می باشد . 🔶از جمله علمای لغت که به این معنا تصریح کرده اند ،خلیل و ازهری و راغب است آنجا که می نویسند: «غنم آن چیزی است که انسان بدست می آورد ؛ دستاورد ، آن چه بی مشقت بدست می آید ، هر چه که از دشمن یا دیگری بدست می آید. 📚العین ، تهذیب اللغه ، مفردات ، ماده غنم 🔶قرآن کریم نیز واژه « مغنم » را در موردی به کار برده است که انسان چیزی بدست می آورد هر چند از راه غیر جنگ بلکه از طریق کار عادی دنیوی یا اخروی باشد و از آن با تعبیر « مغانم کثیره» یاد کرده است 🔷نسائ94 ❗️در حدیث مذکور روشن است که پیامبر از آنها نخواست که غنیمت های جنگی را بپردازند چرا که آنان با مشرکین در حال جنگ نبوده اند بلکه به خاطر ترس از آنان غیر از ماه های حرام از قبیله خود نمی توانستند بیرون بیایند پس مقصود از غنائم همان معنای لغوی آن است یعنی آنچه بدست می آورند .بر آنان بود که خمس سودهای خود را بپردازند. 2⃣پیامبر گرامی وقتی عمرو بن حزام را به یمن اعزام کرد در حکم او نوشت: « این عهد و حکمی است از پیامبر خدا به عمرو بن حزام آن گاه که او را به یمن اعزام کرد .او را به تقوای الهی در همه کارهایش دستور داد و این که « از مغانم خمس خدا را بگیرد» ...» 📚فتوح البلدان ج1 ص81 📚سیره ابن هشام ج4 ص265 3⃣آن حضرت به صاحبان قبائل ذی رعین و معافر و همدان نوشت: « اما بعد فرستاده شما برگشت و یک پنجم خمس خدا را از غنائم پرداختید» 📚الوثائق السیاسیه ص227 شماره 110 4⃣به سعد هذیم از قضاعه و به جذام نامه نوشت و واجبات صدقه را بیان کرد و دستور داد که صدقه و خمس را به دو فرستاده اش ابی و عنبسه یا هر که را این دو بفرستند بپردازند» 📚الطبقات الکبری ج1 ص270 6⃣به فجیع و پیروان او نوشت: «از محمد پیامبر به فجیع و پیروان او که مسلمان شده و نماز خوانده و زکات پرداخته اند و خدا و رسولش را اطاعت کرده و خمس در آمد ها و غنائم را برای خدا پرداخت کرده اند» 📚همان مدرک ص304 7⃣همین طور به جناده ازدی و قوم و پیروان او نامه نوشت و پرداخت خمس غنائم را برای انان لازم نمود 📚همان مدرک ص270 8⃣به جهینه بن زید نامه نوشت و پرداخت خمس غنائم را لازم شمرد 📚الوثائق السیاسیه ص265 9⃣به پادشاهان حمیر نوشت: «زکات دهید و از غنائم خمس برای خدا و سهم خاص پیامبر را و آن چه را خداوند بر مومنان به صورت صدقه واجب ساخته می پردازید» 📚فتوح البلدان ج1 ص82 📚سیره ابن هشام ج4 ص258 🔟به بنی ثعلبه بن عامر نوشت: «هر که از آنان مسلمان شد و نماز بر پا داشت و زکات داد و خمس غنیمت و سهم پیامبر را پرداخت...» 📚الاصابه ج2 ص189 📚اسد الغابه ج3 ص34 👌از این نامه ها بدست می آید: 🔶1- رسول خدا از آنها نخواسته اند که خمس غنائم جنگ هایی را که در آنها شرکت داشته اند بپردازند بلکه خمس و صدقه ای را که در اموال آنها بوده می طلبیده است . از آنان خمس می طلبید بدون آنکه شرط کند وارد جنگ شده باشند و غنائمی به دست آورده باشند.بنا براین منظور از غنائم در احادیث یاد شده مطلق در آمد و فایده است. 🔶2- حاکم اسلامی یا جانشین او عهده دار جمع آوری غنائم جنگ پس از پیروزی و تقسیم آنها پس از استخراج خمس آنهایند و هیچ یک از جنگجویان مالک چیزی جز آنچه از لباس و سلاح کشته بدست می آورند نیستند و گرنه دزدی کرده اند. 👌پس وقتی اعلان جنگ و جدا کردن خمس غنائم در دوران پیامبر از شوون پیامبر خداست در خواست خمس از مردم و تاکید بر آن در نامه ها و قرار دادها برای چیست❓ 👌معلوم می شود آنچه را می طلبیده مربوط به غنائم مربوط به جنگ نبوده است بلکه مطلق در آمد مراد بوده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔از کجا امامت امامان را میشود اثبات کرد مثلا از کجا بفهمیم امام کاظم امام هفتم است .؟ 💠پاسخ💠 ❕ما معتقدیم به دلیل اینکه لازم است صفاتی چون عصمت و علم الهی و ...در امام باشد انتخاب امام تنها به دستور و نص الهی صورت می گیرد. 🔶امام رضا فرمود: «انتخاب امام واجب الاطاعه بر عهده خداوند است» 📚قرب الاسناد ص166 👌امام صادق فرمود: «انتخاب امام به دست خداست و او است که امامان را شخص به شخص معین می کند» 📚بصائر الدرجات ص139 🔶همین مضمون در کتب و روایات اهل سنت نیز وارد شده است. ❗️نقل می کنند هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست وجانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " "الامر الی الله یضعه حیث یشائ" 📚الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 📚تاریخ الطبری،ج1 ص556 📚السیره النبویه،ج2 ص158 📚 البدایه والنهایه،ج3 ص139 📚تاریخ الاسلام،ج1 ص286 👌خداوند و پیامبر گرامی نیز در مواضع متعدده تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده اند. 🔶در روایتی آمده است که جابر صحابی پیامبر گرامی می گوید: «من به نزد فاطمه زهرا رفته بودم تا به سبب تولد فرزندش حسن به او تبریک بگویم .دیدم به دست او صحیفه ای سفید رنگ گرانبهایی است . 🔷مولایم فاطمه گفت ای جابر در این صحیفه اسامی امامان از فرزندانم نهفته است . 👌من در صحیفه نظر کردم دیدم این اسامی در آن معرفی شده اند: « ... علی بن ابی طالب - ابو محمد حسن به علی - ابو عبدالله حسین به علی - ابو محمد علی بن الحسین- ابو جعفر محمد بن علی - ابو عبدالله جعفر بن محمد- ابو ابراهیم موسی بن جعفر- ابوالحسن علی بن موسی الرضا- ابو جعفر محمد بن علی- ابو الحسن علی بن محمد - ابومحمد حسن بن علی- ابوالقاسم محمد بن الحسن حجه الله القائم » 📚کمال الدین ج1 ص307 📚عیون الاخبار ج1 ص40 📚اثباه الهداه ج2 ص40 📚الاحتجاج ج2 ص373 🔶پیامبر گرامی فرمود: «امامان بعد از من دوازده نفر هستند که اولین آنان علی و آخرین آنان قائم است که خداوند به وسیله او در تمام جهان نامش را گسترش می دهد» 📚امالی صدوق ص111 📚عیون الاخبار ج1 ص65 📚کمال الدین ج1 ص282 👌وفرمود: «علی بن ابی طالب امام شما پس از من است و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از آن دو نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری امامان شما و خلفای من هستند ...» 📚کمال الدین ج1 ص261 📚الاحتجاج ج1 ص69 👌وفرمود: «امامان مسلمین پس از من علی بن ابی طالب سپس حسن به علی و سپس حسین به علی و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمد بن علی و سپس علی بن محمد و سپس حجه بن الحسن ...می باشند» 📚کفایه الاثر ص54 📚کمال الدین ج1 ص253 📚اثباه الهداه ج2 ص74 👌علامه گرانقدر مجلسی بیش از 21 روایت از کتب متعدد و معتبر شیعی نقل می کند که خداوند مستقیما تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده است 📚بحار الانوار ج36 ص192 تا 225 باب40 ❗️وبیش از 234 روایت نقل می کند که پیامبر گرامی به وحی الهی تصریح به امامت امامان دوازده گانه یکی پس از دیگری کرده است 📚بحار الانوار ج36 ص226 تا373 باب 41 👌مرحوم شیخ حر عاملی بیش از 928 روایت و نص از خداوند و پیامبر گرامی در اثبات امامت امامان دوازده گانه نقل می کند 📚اثباه الهداه ج2 ص3 به بعد ❗️وبیش از 1019 روایت از روایات شیعی در اثبات امامت حضرت علی به نص پیامبر گرامی نقل می کند 📚اثباه الهداه ج3 ص3 به بعد 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 👌حضرت علی نیز که امامتش به نص پیامبر گرامی ثابت بوده است پس از خودش امام حسن را به عنوان امام مردم معرفی کرده است 📚الکافی ج1 ص298 ( بیش از7 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ،حر عاملی ،ج4 ص5 به بعد ( ایشان بیش از 48 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام حسن نیز پس از خودش امام حسین را به عنوان امام معرفی می کند 📚الکافی ج1 ص300 به بعد ( 3 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص32 ( بیش از 14 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام حسین نیز تصریح به امامت فرزندش امام سجاد می کند 📚الکافی ج1 ص303 ( 4 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص58 (9 روایت در امامت ایشان نقل می کند) 👌امام سجاد نیز تصریح به امامت امام باقر پس از خودش می کند 📚الکافی ج1 ص305 ( 5 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص90 ( 10 روایت ) 👌امام باقر نیز تصریح به امامت امام صادق پس از خودش می کند 📚الکافی ج1 ص306 ( 8 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص128 ( 22روایت ) 👌امام صادق نیز تصریح به امامت امام کاظم می کند 📚الکافی ج1 ص307 ( شانزده روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص216 ( 60 روایت ) 👌امام کاظم نیز تصریح به امامت امام رضا می کند 📚الکافی ج1 ص311 ( شانزده روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص287 ( 68 روایت نقل می کند) 👌امام رضا نیز تصریح به امامت امام جواد می کند 📚الکافی ج1 ص320 ( 14 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص382 ( 25 روایت نقل می کند) 👌امام جواد نیز تصریح به امامت امام هادی می کند 📚الکافی ج1 ص323 ( سه روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج4 ص416 ( 7 روایت نقل می کند) 👌امام هادی نیز تصریح به امامت امام حسن عسکری می کند 📚الکافی ج1 ص325 ( 13 روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج5 ص3 ( 28 روایت نقل می کند) 👌امام عسکری نیز تصریح به امامت فرزندش حجه بن الحسن می کند 📚الکافی ج1 ص328 ( شش روایت نقل می کند) 📚اثباه الهداه ج5 ص51 ( 808 روایت در امامت ایشان نقل می کند) ❗️بنابراین روشن میشود که امامت امامان دوازده گانه به نص الهی و رسولش ثابت بوده و هر یک از امامان نیز بر امامت امام دیگر تصریح می کرده اند 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند یا بر تربت امام حسین سجده می کنند ❔آیا سجده بر مهر همان بت پرستی و مهر پرستی نمی باشد❕ 💠پاسخ💠 1⃣از نظر شریعت اسلامی تنها سجده برای خداوند شایسته و جایز است و بر غیر او نمی توان پیشانی بر زمین سایید. 👌پیامبر گرامی فرمود: «تنها برای خداوند باید سجده کنید» 📚وسائل الشیعه ج6 ص385 🔶امام صادق در پاسخ یک زندیق عرضه داشت: « تنها سجده برای خداوند جایز است» 📚الاحتجاج ج2 ص339 2⃣شیعیان برای خداوند سجده کرده و این سجده را بر روی مهر بجا می آورند.در تمام احوال ، سجده برای خداست و او «مسجود له» است .و مهر « مسجود علیه» است و بر آن سجده می شود.بنابراین فرق است بین مسجود له و مسجود علیه ❗️ هیچ کس برای مهر سجده نمی کند .آیا می توان گفت که اهل سنت اگر بر فرش و لباس و مانند آن سجده می کنند یعنی برای فرش و لباس سجده می کنند❔ 3⃣در روایات ما آمده است که بر غیر زمین نمی توان سجده کرد و تنها بر زمین و هر آنچه از زمین بروید و خوردنی و پوشیدنی نباشد می توان سجده کرد. 👌هشام ابن حکم از امام صادق سوال کرد بر چه چیز می توان سجده کرد و بر چه چیز نمی توان سجده کرد؟ 🔶امام فرمود: «سجود جایز نیست مگر بر زمین یا چیزی که از زمین می روید، مگرخوردنی ها وپوشیدنی ها» ❓هشام می گوید:گفتم فدایت شوم حکمت آن چیست؟ 👌فرمود: «زیرا سجود و خضوع برای خداوند است و سزاوار نیست برای خوردنی ها و پوشیدنی ها سجده کرد، زیرا دنیاپرستان بنده ی خوردنی ها و پوشیدنی ها هستند و کسی که سجده می کند در سجود مشغول عبادت خداست.بنابراین سزاوار نیست پیشانی را در سجده اش برچیزی بگذارد که معبود دنیاپرستی است فریفته زرق و برق دنیا هستند.» پس امام افزود:«سجده بر زمین افضل است چرا که تواضع و خشوع در برابر خدا را بهتر نشان میدهد.» 📚علل الشرایع ج 2 ص341 👌همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است؛ 📚وسائل الشیعه ج5 ص343 باب 1 4⃣از روایات اهل سنت نیز استفاده می شود که تنها سجده بر زمین و آنچه از زمین می روید و خوردنی و پوشیدنی نباشد می توان سجده کرد. 🔶بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی قرار داده شده است» 📚صحیح بخاری ج1 ص91 📚سنن بیهقی ج2 ص433 🔷جابربن عبدالله انصاری می گوید: «من با پیامبر نماز ظهر می خواندم مشتی از سنگریزه بر می داشتم و آنها را به دست می کشیدم تا خنک شود سپس زیر پیشانی نهاده بر آنها سجده می کردم» 📚مسند احمد ج3 ص327 📚سنن بیهقی ج1 ص439 🔶انس بن مالک می گوید: «ما با پیامبر در سخت ترین گرما نماز می خواندیم هر یک از ما سنگریزه هایی به دست می گرفت آنگاه که خنک می شد به زمین می گذاشت و بر آن سجده می کرد» 📚سنن بیهقی ج2 ص106 🔶خباب بن ارت می گوید: «از زیادی گرمی سجده گاه و زیر دست ها به پیامبر شکایت بردیم او به شکایت ما ترتیب اثر نداد» 📚همان مدرک ص105 👌بی شک هر گاه سجده بر پوشیدنی ها مانند دستمال و سجاده و...جایز بود باید صحابه از آنها برای سجده استفاده می کردند و پیامبر به آنها اجازه سجده بر آن ها را می داد و با این مشقت بر زمین سجده نمی کردند. 🔷عایشه می گوید: «من هرگز ندیدم که رسول خدا به هنگام سجده پیشانی خود را بپوشاند و به زمین نرساند » 📚مصنف ابن ابی شیبه ج1 ص397 👌ابن سعد می نویسد: «پیامبر به هنگام سجده عمامه از پیشانی برطرف می کرد و بر عمامه سجده نمی کرد» 📚طبقات ابن سعد ج1 ص151 🔶ابوعبیده می گوید: « عبدالله بن مسعود سجده نمی کرد مگر بر زمین» 📚همان مدرک ج1 ص397 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 5⃣در روایات ما توصیه شده است که برای سجده کردن بهتر از هر چیز سجده بر تربت امام حسین است. 🔶امام صادق فرمود: «سجده بر تربت حسین سبب نورانی شدن زمین های هفتگانه می شود» 📚الفقیه ج1 ص268 👌وفرمود: «سجده بر تربت حسین حجاب های هفتگانه را برطرف می کند» 📚وسائل الشیعه ج5 ص366 🔶نقل شده است: «امام صادق تنها بر تربت حسین سجده می کرد» 📚همان مدرک 👌فلسفه آن نیز روشن است؛ ❗️وقتی نماز گزار پیشانی خود را بر خاک مقدس کربلا می گذارد فداکاری های بی نظیر بزرگ مرد تاریخ که همه چیزش را به خاطر اعتلای اسلام فدا کرد و زیر بار ظلم و ستم نرفت را به یاد می آورد و از او درس آزادگی و فداکاری ها را فرا می گیرد. 📚راهنمای حقیقت ص528 6⃣حال ممکن است سوال پیش آید که به مقتضای ادله بالا می توان بر زمین و خاک و تربت امام حسین سجده کرد اما چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند❓ 👌پاسخ روشن است؛ 🔶1- در این شکی نیست که مهر همان خاک است که به شکل «گل» در آمده است و مشروعیت سجده بر خاک و زمین نیز ثابت شد. 🔶2-باید جای سجده نماز گزار پاک و پاکیزه باشد و انسان نمی تواند بر شیی نجس سجده کند 📚مستدرک الوسائل ج4 ص5 باب 1 « یشترط طهارته» 🔶3- چون در همه شرایط ممکن است سجده بر زمین و خاک پاک میسر نشود شیعیان بخشی از خاک پاک را به صورت قطعه و مهر در آورده تا در همه جا سجده بر خاک پاک امکان داشته باشد. 🔶4- بی شک جابجایی مهر نیز بسیار راحت تر است از این که انسان مشتی خاک را در جیب گذاشته باشد تا در وقت نماز بر آن سجده کند. 🔶5- در حالات مسروق بن اجدع از یاران ابن مسعود آمده است: «او اجازه نمی داد بر غیر زمین سجده کنند حتی هنگامی که بر کشتی سوار می شد چیزی با خود به کشتی می برد و بر آن سجده می کرد» 📚طبقات الکبری ج6 ص53 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔چه عیدی است چله، نه حیوانی گردن زده می شود و نه انسانی در آئينی به خاک می افتد و کرنش می کند ، همچون نوروز ، همتایش فقط مهربانی است ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن . 💠پاسخ💠 1⃣عید در لغت از ماده « عود» به معنای بازگشت است و لذا به روزهایی که مشکلاتی از قوم و جمعیتی برطرف می شود و بازگشت به پیروزی ها و راحتی های نخستین می کند عید گفته می شود . ❗️در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماه رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان بر می گردد و آلودگی هایی که بر خلاف فطرت است از میان می رود عید گفته میشود 📚تفسیر نمونه ج5 ص131 ❓حال از شما سوال می کنیم؛ ❔با توجه به معنای لغوی ماده « عید» به چه دلیلی عقلایی پسند و شرعی آخرین شب پاییز را عید می گیرید آن وقت به آن افتخار نیز می کنید❓ 👌البته مراسم شب یلدا چون مستلزم صله رحم و دیدار و بازدید از دوستان و فامیل است رجحان شرعی دارد اما اصالتا و بالذات دارای رجحان نمی باشد . 2⃣با توجه به آنچه گفتیم که در اعیاد اسلامی چون در پرتو یک ماه روزه داری و یا فریضه حج صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می گردد و آلودگیها که بر خلاف فطرت است از میان می رود ما خداوند را جهت این نعمت شکر می گوییم و برایش کرنش کرده و پیشانی به خاک می گذاریم و نماز عید می خوانیم. 👌امام رضا فرمود: «تقوای الهی پیشه کنید و برای خداوند کرنش کرده و شکرش را بجا آورید» 📚بحار الانوار ج68 👌امام صادق فرمود: «کسی که به جهت شکر خداوند کرنش کرده و سجده کند خداوند گناهان بزرگ او را می آمرزد» 📚الفقیه ج1 ص333 👌لذا امام صادق فرمود که در ایام عید پس از نمازها بگویید: «حمد و ستایش و شکر برای خداوند است به دلیل آنکه ما را در مسیر ایمان هدایت کرده است» 📚الکافی ج4 ص516 ❓آیا سپاسگزاری کردن از ولی نعمت به دلیل نعماتش کاری ناپسند و مذموم می باشد❔یا نشانه قدرشناسی انسان است ❓ 3⃣ما در برخی اعیاد اسلامی قربانی کرده وگوشت آن را به مستمندان می دهیم تا آنان نیز در روز عید شاد و خوشحال باشند و چنان نباشد که افرادی در آن روز خوش باشند و افراد فقیر و کم دست به سبب مشکلات مالی در ناراحتی و حزن به سر ببرند. ❓آیا به راستی قربانی کردن با این هدف نزد عقلا ناپسند است❔ 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند قربانی را برای شما لازم شمرد تا مساکین و فقیران شما سیر شوند .پس از گوشت قربانی آنان را بهره مند کنید» 📚الفقیه ج2 ص200 🔶امام باقر فرمود: «خداوند اطعام طعام به نیازمندان را دوست دارد» 📚المحاسن ص387 🔶امام صادق فرمود: «چند چیز است که سبب نجات انسان از آتش جهنم می شود که یکی از آنها غذا دادن به دیگران است» 📚وسائل الشیعه ج24 ص288 👌آری شما که تنها به فکر خودتان هستید و در خوشی ها و شادی های خود به دیگران توجه نمی کنید شایسته ملامت و سرزنش هستید نه آنانی که لحظه ای از نیازمندان غافل نمی شوند و در شادترین لحظات زندگی نیز به فکر آنان بوده و آنان را نیز در شادی خود شریک می کنند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔ کانال نقد اسلام چنین می گوید :از دید علما و ائمه شیعه هر کسی که به امامت ائمه اعتقاد نداشته باشد مهدور الدم می باشد و می توان وی را کشت.این حکم حتی شامل مسلمانان نیز می شود. ❗️راوی می گوید از امام صادق در مورد کشتن ناصبی ( غیر شیعه) سوال کردم .فرمود: « اگر توانستی او را به گونه ای غافلگیر کنی که دیوار را بر سرش خراب کنی و یا در آب طوری غرقش کنی که کسی تو را نبیند اینکار را انجام بده و مالش را نیز به تاراج ببر» ( وسائل الشیعه ج18 ص463- بحار الانوار ج27 ص331) 💠پاسخ💠 1⃣ناصبی به کسی گفته می شود که دشمنی با اهل بیت داشته و بغض آنها را به دل دارد و به هر مسلمانی ناصبی گفته نمیشود. 👌ناصبی از ماده « نصب» در اصل به معنای بر پا داشتن چیزی است و از آنجا که شخص عداوت و دشمنی خویش را آشکار می سازد در معنای دشمنی نیز به کار می رود و یکی از معانی « نصب» عداوت و دشمنی است 📚مفردات راغب ص807 👌لذا طریحی می نویسد: « ناصبی و نواصب کسانی هستند که بغض علی ( و اهل بیت ) را داشته و با آنها دشمنی می کنند » 📚مجمع البحرین ج2 ص174 2⃣در روایات اهل بیت نیز آمده است که ناصبی کسی است که با آنان دشمنی کند. 👌امام صادق فرمود: «ناصبی کسی است که دشمن ما اهل بیت باشد» 📚بحار الانوار ج27 ص226 👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن سنان از امام صادق سوال کرد: « کسی است که نصب و دشمنی او با شما آشکار است و ناصبی است آیا مومن می تواند با او ازدواج کند؟ ❗️فرمود: خیر 📚الکافی ج5 ص349 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس ناصب و دشمن علی باشد دشمنی خدا را کرده است» 📚امالی صدوق ص673 3⃣اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت نیستند زیرا آنان محبت اهل بیت را به دل دارند و در کتبشان روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود: « اهل بیتم را به خاطر من دوست بدارید» 📚صحیح ترمذی ج2 ص308 🔶ونقل می کنند که فرمود: «اساس اسلام حب من و اهل بیتم است» 📚کنزالعمال ج6 ص218 👌وفرمود: « هر کس بر حب آل محمد بمیرد شهید و آمرزیده و تائب و با ایمان کامل مرده است» 📚تفسیر فخر رازی ج27 ص165 👌و در مورد بغض داشتن و دشمنی کردن با اهل بیت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بغض و دشمنی اهل بیت را داشته باشد خداوند او را وارد آتش جهنم می کند» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص150 4⃣با توجه به این که اهل سنت محبت اهل بیت را دارند و شهادتین را بر زبان جاری می کنند شیعیان طبق روایاتشان آنان را مسلمان می دانند و جان و مالشان را محترم می شمارند. 📚بحار الانوار ج65 ص225 باب 24 5⃣اما ناصبی که بی جهت شمشیر بر اهل بیت کشیده است و به آنان حمله کرده و با آنان دشمنی می کند از اسلام خارج است و کافر و نجس محسوب می شود 📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14 ❗️و تا زمانی که در حال جنگ و دشمنی با اهل بیت باشند مال و جانشان به سبب دفاع از حریم اهل بیت احترامی ندارد تا شرشان کم شود. 📚وسائل الشیعه ج17 ص298 باب95 📚وسائل الشیعه ج28 ص215 باب27 6⃣البته کشتن ناصب تنها با اجازه و اذن امام یا نائب امام باید باشد و اگر بدون اذن امام ناصبی کشته شود دیه برای مومن به دلیل کشتن ناصبی ثابت است. 📚الکافی ج7 ص375و 376 📚رجال کشی ج2 ص632 👌وروایتی که مورد استناد شما قرار گرفت در مورد کشتن ناصبی است با اذن امام نه مطلق مسلمانان 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔شبهه دیگر کانال نقد اسلام پاسخ دهید: «وقتی علم غیب امامان شیعه از کار می افتد و دست بی گناهی قطع می شود .» ❗️به روایت زیر توجه کنید: « دو نفر نزد علی آمدند و بر علیه شخصی شهادت دادند که او سارق است .علی دست او را قطع کرد و سپس مرد دیگری آمد و آن دو گفتند اشتباه کردیم این سارق است .علی شهادتشان را نپذیرفت و آنها را به دیه شخص اول جریمه کرد( تهذیب الاحکام ج10 ص153- وسائل الشیعه ج18 ص243) ❓چرا علی از علم غیبش استفاده نکرد تا دست بی گناه قطع نشود❔ 💠پاسخ💠 👌آنچه از روایات استفاده می شود آن است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت با علم غیبشان بین مردم حکمرانی و قضاوت نمی کردند بلکه خداوند آنان را موظف کرده بود تا بین آنان از طریق بینات و قسم خوردن حکم برانند. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در روایتی آمده است: « زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام صادق فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌فلسفه آن نیز روشن است .اگر قرار بود که انبیا و امامان بر طبق علم غیب خودشان حکم بکنند ،تحمل آن حکم بر مردم گران خواهد آمد و آنان آن حکم را قبول نمی کردند .شاهد بر این سخن این است؛ ❗️ امام باقر فرمود: «حضرت داوود از خدای خویش درخواست کرد تا یک داوری از داوری های آخرت را به او نشان دهد. خداوند به او وحی کرد که: ای داوود، من احدی از خلقم را بر آنچه تو خواسته ای مطلع نساخته ام و شایسته نیست کسی جز من بدان داوری کند. حضرت باقر فرمود: با این حال، داوود مجددا از خداوند خواست تا یک داوری از داوری های قیامت را به او نشان دهد. 🔷حضرت فرمود: پس از آن جبرئیل نزد او آمد و گفت: خداوند دعای تو را مستجاب کرد و آنچه خواسته بودی به تو عنایت کرد. ای داوود، اولین دو نفری که فردا نزد تو می آیند داوری میانشان از داوری های قیامت است. 🔷امام فرمود: صبح گاهان داوود در مجلس قضاوت نشست. پیرمردی که جوانی را گرفته بود نزد داوود آمد. جوان شاخه ای انگور در دست داشت. پیرمرد به داوود گفت: ای پیامبر خدا، این جوان به باغستان من وارد شد و درخت انگورم را خراب کرد و بدون اجازه ام از آن خورد و این شاخه انگور را نیز بدون اذن من با خود برداشت .حضرت داوود به جوان گفت: تو چه می گویی؟ جوان اعتراف کرد که چنین کاری را کرده است. 👌خداوند عزوجل به داوود وحی کرد که: «ای داوود، من اگر پرده از داوری های آخرت برایت برگیرم و تو بر پایه آن، میان پیرمرد و جوان داوری کنی نه دلت تاب آن را دارد و نه قوم تو بدان تن می دهند. ای داوود، در گذشته این پیرمرد به زور وارد باغ پدر این جوان شده او را کشته و باغش را غصب کرده و چهل هزار درهم از او گرفته و آن را در کنار باغ دفن کرده است. حال به این جوان شمشیر بده و به او دستور ده که گردن این پیرمرد را بزند. باغ را هم به او تحویل بده و به او دستور ده که فلان جا و فلان جا را بکند و مالش را بردارد.» ❗️حضرت فرمود:« داوود از این جریان وحشت کرد و دل نگران شد و یاران عالم خود را جمع کرد و بدان ها این خبر را باز گفت و داوری را بر پایه وحی الهی، انجام داد.» 📚الکافی ج7 ص421 👌در روایت دیگر آمده است: « مردم بنی اسرائیل از این قضاوت داوود تعجب کردند و با یکدیگر سخن گفتند تا به گوش داوود رسید .لذا داوود از خداوند خواست که این تکلیف و داوری از طریق علم غیب را از او بردارد .خداوند نیز به او وحی کرد که با اتکا به دلائل و شواهد قضاوت کند» 📚الکافی ج7 ص414 🔶حضرت علی نیز در حکم مذکور طبق بینات حکم کردند و مامور به حکمرانی طبق علم غیب نبودند.بنابراین جریان مذکور با علم غیب حضرت منافاتی ندارد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔آیا قرآن در مورد مدت زمان عذاب قوم عاد دچار تناقض نشده و همین تناقض دلیل بر غیر الهی بودن آن نمی باشد.❓ ❔در سوره القمر آیه ۱۹ اشاره شده است که نابودی قوم عاد یک روز زمان برد اما در سوره فصلت آیه ۱۶ و سوره الحاقه آیه ۶ به هفت شبانه روز اشاره شده است ایا این تناقض نیست❓ 💠پاسخ💠 👌قرآن کریم صراحتا وجود هر گونه اختلاف و تناقض را در خود نفی می کند و نبود هیچ گونه تناقض در خود را دلیل بر الهی بودن خود می شمارد و می فرماید: « آیا درباره قرآن نمی اندیشند که اگر از ناحیه غیر خدا بود اختلافات فراوانی در آن می یافتند» 🔷نسائ 82 🔶حال به بررسی ادعای شما می پردازیم تا ببینیم آیا در قرآن تناقض است یا خیر. 👌خداوند در سوره قمر در مورد عذاب قوم عاد می فرماید: « انا ارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر» « ما تند باد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنها فرستادیم» 🔷قمر19 👌در سوره الحاقه می فرماید: «قوم عاد به وسیله تند بادی طغیانگر و سرد و پر سر وصدا به هلاکت رسیدند .خداوند این تند باد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیان کن بر آنها مسلط ساخت» 🔶الحاقه 6-7 👌در سوره فصلت نیز می گوید: « تند بادی شدید و هول انگیز و سرد و سخت در روزهای شوم و پر غبار بر آنها فرستادیم» 🔶فصلت 16 👌حال اشکال شما این است که خداوند در سوره قمر سخن از یک روز عذاب به میان میاورد اما در دو سوره دیگر سخن از چند روز عذاب 🔴پاسخ این اشکال در آیه سوره قمر بیان شده است و می فرماید: « انا ارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر» « ما تند باد و حشتناک و سردی را در یک روز شوم که استمرار و ادامه داشت بر آنها فرستادیم» 👌یعنی خداوند عذاب را برای آنان در یک روز خاص فرستاد اما حوادث آن روز خاص و نحوست آن همچنان ادامه داشت و مستمر بود تا آنان را در هفت شب و هشت روز نابود کرد. ❗️بنابراین خداوند در سوره قمر سخن از آغاز یک عذاب و نحوست مستمر برای آنان به میان می آورد و در سوره های فصلت و الحاقه بیان می کند که استمرار آن عذاب هفت شب و هشت روز به طول انجامید بنا براین هیچ گونه تناقضی بین آیات مطرح شده نمی باشد. 📚 تفسیر نمونه ج23 ص38 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔چطوری میشود ثابت کرد که قرآن برای تمام دوره های زندگی بشریت هست نه فقط مربوط به یک دوره؟ چون بهایی ها ادعا میکنند که قرآن فقط دستوراتش مربوط به همان زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میشود. ❔ ❓بهایی ها میگن قوانین و دستورات اسلام همشون باطل شده و مربوط به هزارسال پیش هست و خاتمیت وجود ندارد چون خود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده که هزار سال بعد ازمن پیامبر دیگه ایی میاید چطور میشود ادعای باطل بودن قرآن و اسلام را رد کرد؟ 💠پاسخ💠 👌با تامل در آیات و روایات به وضوح بدست می آید که اسلام و قرآنی آیینی جهانی بوده و رسالت پیامبر اسلام تا روز قیامت باقی خواهد بود و به هیچ عنوان پس از ایشان پیامبر دیگری نخواهد آمد. 👌خداوند می فرماید: «بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم» 🔷اعراف158 ❗️«ما تو را برای بشارت و انذار تمام مردم ارسال کردیم» 🔷سبا28 ❗️«ما تو را برای تمام مردم فرستادیم» 🔷نسائ 79 ❗️« ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم» 🔷انبیا107 ❗️« پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد» 🔷فرقان1 ❗️« ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم» 🔷انعام19 🗯همینطور ایات زیر بر این مطلب گواه است؛ ♻️صف 9- نسائ 170- ابراهیم 1- ال عمران 138 👌پیامبر گرامی فرمود: « من برای هدایت تمام مردم بر انگیخته شده ام» 📚وسائل الشیعه ج3 ص350 🔶و فرمود: « برای هدایت تمام مردم بر انگیخته شده ام اعم از عرب و عجم» 📚امالی صدوق ص187 👌امام صادق فرمود: « خداوند پیامبرش را برای تمام مردم فرستاد .اعم از اهل مشرق و مغرب و اهل آسمان و اهل زمین از جن و انس» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج4 ص521 🔶شاهد دیگر جهانی بودن دعوت اسلام نامه هایی متعددی است که پیامبر گرامی برای زمامداران بزرگ دنیا مانند کسری ایران و قیصر روم مینوشت و آنان را به اسلام دعوت می کرد . 📚مکاتیب الرسول ج1 ص109 📚بحار الانوار ج20 ص377 باب21 👌با توجه به این نکات روشن می شود که این ادعا که دعوت اسلام اختصاص به مردم عرب زمان پیامبر داشته و تمام جهانیان را شامل نمی شده است ادعایی دروغین بوده که قابل اعتنا نمی باشد. ❗️ همینطور در این نیز شکی نمی باشد که پیامبر گرامی خاتم پیامبران نیز بوده و پس از ایشان پیامبر دیگری نیز نخواهد امد؛ 1⃣آيات و روایات فوق که تصریح بر جهانی بودن دعوت آیین اسلام برای همه مردم تا روز قیامت می کرد شاهدی بر خاتمیت پیامبر گرامی و دعوت اسلام نیز می باشد زیرا اگر پس از آیین اسلام قرار باشد آیین دیگری برای مردم بیاید دعوت اسلام نمی تواند شامل همه مردم تا روز قیامت شود. 2⃣خداوند نیز صریحا می فرماید: « محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است» 🔷احزاب40 3⃣روایات فراوانی نیز تصریح به خاتمیت پیامبر گرامی می کند؛ 🔶امام صادق فرمود: «خداوند با پیامبر اسلام به سلسله پیامبران خاتمه داد و بعد از او هرگز پیامبری برانگیخته نخواهد شد» 📚الکافی ج1 ص269 👌پیامبر گرامی فرمود: «من خاتم و پایان دهنده سلسله پیامبران و انبیا هستم» 📚عیون الاخبار ج2 ص74 📚بحار الانوار ج39 ص36 🔷وفرمود: « هیچ پیامبری پس از من نیست و هیچ سنتی پس از سنت من نخواهد بود » 📚امالی مفید ص53 🔷حضرت امیر می فرماید: « محمد امین وحی خدا و خاتم رسولان او بود» 📚نهج البلاغه خطبه 183 👌روشن میشود این سخن که پیامبر وعده به آمدن به پیامبر دیگری پس از هزار سال داده است کذب و دروغ بهاییان بوده که قابل اعتنا نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw