❓پرسش
❔چه عیدی است چله، نه حیوانی گردن زده می شود و نه انسانی در آئينی به خاک می افتد و کرنش می کند ، همچون نوروز ، همتایش فقط مهربانی است ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن .
💠پاسخ💠
1⃣عید در لغت از ماده « عود» به معنای بازگشت است و لذا به روزهایی که مشکلاتی از قوم و جمعیتی برطرف می شود و بازگشت به پیروزی ها و راحتی های نخستین می کند عید گفته می شود .
❗️در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماه رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان بر می گردد و آلودگی هایی که بر خلاف فطرت است از میان می رود عید گفته میشود
📚تفسیر نمونه ج5 ص131
❓حال از شما سوال می کنیم؛
❔با توجه به معنای لغوی ماده « عید» به چه دلیلی عقلایی پسند و شرعی آخرین شب پاییز را عید می گیرید آن وقت به آن افتخار نیز می کنید❓
👌البته مراسم شب یلدا چون مستلزم صله رحم و دیدار و بازدید از دوستان و فامیل است رجحان شرعی دارد اما اصالتا و بالذات دارای رجحان نمی باشد .
2⃣با توجه به آنچه گفتیم که در اعیاد اسلامی چون در پرتو یک ماه روزه داری و یا فریضه حج صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می گردد و آلودگیها که بر خلاف فطرت است از میان می رود ما خداوند را جهت این نعمت شکر می گوییم و برایش کرنش کرده و پیشانی به خاک می گذاریم و نماز عید می خوانیم.
👌امام رضا فرمود:
«تقوای الهی پیشه کنید و برای خداوند کرنش کرده و شکرش را بجا آورید»
📚بحار الانوار ج68
👌امام صادق فرمود:
«کسی که به جهت شکر خداوند کرنش کرده و سجده کند خداوند گناهان بزرگ او را می آمرزد»
📚الفقیه ج1 ص333
👌لذا امام صادق فرمود که در ایام عید پس از نمازها بگویید:
«حمد و ستایش و شکر برای خداوند است به دلیل آنکه ما را در مسیر ایمان هدایت کرده است»
📚الکافی ج4 ص516
❓آیا سپاسگزاری کردن از ولی نعمت به دلیل نعماتش کاری ناپسند و مذموم می باشد❔یا نشانه قدرشناسی انسان است ❓
3⃣ما در برخی اعیاد اسلامی قربانی کرده وگوشت آن را به مستمندان می دهیم تا آنان نیز در روز عید شاد و خوشحال باشند و چنان نباشد که افرادی در آن روز خوش باشند و افراد فقیر و کم دست به سبب مشکلات مالی در ناراحتی و حزن به سر ببرند.
❓آیا به راستی قربانی کردن با این هدف نزد عقلا ناپسند است❔
👌پیامبر گرامی فرمود:
«خداوند قربانی را برای شما لازم شمرد تا مساکین و فقیران شما سیر شوند .پس از گوشت قربانی آنان را بهره مند کنید»
📚الفقیه ج2 ص200
🔶امام باقر فرمود:
«خداوند اطعام طعام به نیازمندان را دوست دارد»
📚المحاسن ص387
🔶امام صادق فرمود:
«چند چیز است که سبب نجات انسان از آتش جهنم می شود که یکی از آنها غذا دادن به دیگران است»
📚وسائل الشیعه ج24 ص288
👌آری شما که تنها به فکر خودتان هستید و در خوشی ها و شادی های خود به دیگران توجه نمی کنید شایسته ملامت و سرزنش هستید نه آنانی که لحظه ای از نیازمندان غافل نمی شوند و در شادترین لحظات زندگی نیز به فکر آنان بوده و آنان را نیز در شادی خود شریک می کنند.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔ کانال نقد اسلام چنین می گوید :از دید علما و ائمه شیعه هر کسی که به امامت ائمه اعتقاد نداشته باشد مهدور الدم می باشد و می توان وی را کشت.این حکم حتی شامل مسلمانان نیز می شود.
❗️راوی می گوید از امام صادق در مورد کشتن ناصبی ( غیر شیعه) سوال کردم .فرمود:
« اگر توانستی او را به گونه ای غافلگیر کنی که دیوار را بر سرش خراب کنی و یا در آب طوری غرقش کنی که کسی تو را نبیند اینکار را انجام بده و مالش را نیز به تاراج ببر»
( وسائل الشیعه ج18 ص463- بحار الانوار ج27 ص331)
💠پاسخ💠
1⃣ناصبی به کسی گفته می شود که دشمنی با اهل بیت داشته و بغض آنها را به دل دارد و به هر مسلمانی ناصبی گفته نمیشود.
👌ناصبی از ماده « نصب» در اصل به معنای بر پا داشتن چیزی است و از آنجا که شخص عداوت و دشمنی خویش را آشکار می سازد در معنای دشمنی نیز به کار می رود و یکی از معانی « نصب» عداوت و دشمنی است
📚مفردات راغب ص807
👌لذا طریحی می نویسد:
« ناصبی و نواصب کسانی هستند که بغض علی ( و اهل بیت ) را داشته و با آنها دشمنی می کنند »
📚مجمع البحرین ج2 ص174
2⃣در روایات اهل بیت نیز آمده است که ناصبی کسی است که با آنان دشمنی کند.
👌امام صادق فرمود:
«ناصبی کسی است که دشمن ما اهل بیت باشد»
📚بحار الانوار ج27 ص226
👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن سنان از امام صادق سوال کرد:
« کسی است که نصب و دشمنی او با شما آشکار است و ناصبی است آیا مومن می تواند با او ازدواج کند؟
❗️فرمود: خیر
📚الکافی ج5 ص349
👌پیامبر گرامی فرمود:
« هر کس ناصب و دشمن علی باشد دشمنی خدا را کرده است»
📚امالی صدوق ص673
3⃣اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت نیستند زیرا آنان محبت اهل بیت را به دل دارند و در کتبشان روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود:
« اهل بیتم را به خاطر من دوست بدارید»
📚صحیح ترمذی ج2 ص308
🔶ونقل می کنند که فرمود:
«اساس اسلام حب من و اهل بیتم است»
📚کنزالعمال ج6 ص218
👌وفرمود:
« هر کس بر حب آل محمد بمیرد شهید و آمرزیده و تائب و با ایمان کامل مرده است»
📚تفسیر فخر رازی ج27 ص165
👌و در مورد بغض داشتن و دشمنی کردن با اهل بیت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود:
« هر کس بغض و دشمنی اهل بیت را داشته باشد خداوند او را وارد آتش جهنم می کند»
📚مستدرک الصحیحین ج3 ص150
4⃣با توجه به این که اهل سنت محبت اهل بیت را دارند و شهادتین را بر زبان جاری می کنند شیعیان طبق روایاتشان آنان را مسلمان می دانند و جان و مالشان را محترم می شمارند.
📚بحار الانوار ج65 ص225 باب 24
5⃣اما ناصبی که بی جهت شمشیر بر اهل بیت کشیده است و به آنان حمله کرده و با آنان دشمنی می کند از اسلام خارج است و کافر و نجس محسوب می شود
📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14
❗️و تا زمانی که در حال جنگ و دشمنی با اهل بیت باشند مال و جانشان به سبب دفاع از حریم اهل بیت احترامی ندارد تا شرشان کم شود.
📚وسائل الشیعه ج17 ص298 باب95
📚وسائل الشیعه ج28 ص215 باب27
6⃣البته کشتن ناصب تنها با اجازه و اذن امام یا نائب امام باید باشد و اگر بدون اذن امام ناصبی کشته شود دیه برای مومن به دلیل کشتن ناصبی ثابت است.
📚الکافی ج7 ص375و 376
📚رجال کشی ج2 ص632
👌وروایتی که مورد استناد شما قرار گرفت در مورد کشتن ناصبی است با اذن امام نه مطلق مسلمانان
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔شبهه دیگر کانال نقد اسلام پاسخ دهید:
«وقتی علم غیب امامان شیعه از کار می افتد و دست بی گناهی قطع می شود .»
❗️به روایت زیر توجه کنید:
« دو نفر نزد علی آمدند و بر علیه شخصی شهادت دادند که او سارق است .علی دست او را قطع کرد و سپس مرد دیگری آمد و آن دو گفتند اشتباه کردیم این سارق است .علی شهادتشان را نپذیرفت و آنها را به دیه شخص اول جریمه کرد( تهذیب الاحکام ج10 ص153- وسائل الشیعه ج18 ص243)
❓چرا علی از علم غیبش استفاده نکرد تا دست بی گناه قطع نشود❔
💠پاسخ💠
👌آنچه از روایات استفاده می شود آن است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت با علم غیبشان بین مردم حکمرانی و قضاوت نمی کردند بلکه خداوند آنان را موظف کرده بود تا بین آنان از طریق بینات و قسم خوردن حکم برانند.
🔶پیامبر گرامی فرمود:
«من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود»
📚الکافی ج7 ص414
📚معانی الاخبار ص279
👌در روایتی آمده است:
« زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند»
❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓
👌امام پاسخ داد:
«اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261
🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد
📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455
👌امام صادق فرمود:
«خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی»
📚وسائل الشیعه ج27 ص229
👌فلسفه آن نیز روشن است .اگر قرار بود که انبیا و امامان بر طبق علم غیب خودشان حکم بکنند ،تحمل آن حکم بر مردم گران خواهد آمد و آنان آن حکم را قبول نمی کردند .شاهد بر این سخن این است؛
❗️ امام باقر فرمود: «حضرت داوود از خدای خویش درخواست کرد تا یک داوری از داوری های آخرت را به او نشان دهد. خداوند به او وحی کرد که: ای داوود، من احدی از خلقم را بر آنچه تو خواسته ای مطلع نساخته ام و شایسته نیست کسی جز من بدان داوری کند. حضرت باقر فرمود: با این حال، داوود مجددا از خداوند خواست تا یک داوری از داوری های قیامت را به او نشان دهد.
🔷حضرت فرمود: پس از آن جبرئیل نزد او آمد و گفت: خداوند دعای تو را مستجاب کرد و آنچه خواسته بودی به تو عنایت کرد. ای داوود، اولین دو نفری که فردا نزد تو می آیند داوری میانشان از داوری های قیامت است.
🔷امام فرمود: صبح گاهان داوود در مجلس قضاوت نشست. پیرمردی که جوانی را گرفته بود نزد داوود آمد. جوان شاخه ای انگور در دست داشت. پیرمرد به داوود گفت: ای پیامبر خدا، این جوان به باغستان من وارد شد و درخت انگورم را خراب کرد و بدون اجازه ام از آن خورد و این شاخه انگور را نیز بدون اذن من با خود برداشت .حضرت داوود به جوان گفت: تو چه می گویی؟ جوان اعتراف کرد که چنین کاری را کرده است.
👌خداوند عزوجل به داوود وحی کرد که:
«ای داوود، من اگر پرده از داوری های آخرت برایت برگیرم و تو بر پایه آن، میان پیرمرد و جوان داوری کنی نه دلت تاب آن را دارد و نه قوم تو بدان تن می دهند. ای داوود، در گذشته این پیرمرد به زور وارد باغ پدر این جوان شده او را کشته و باغش را غصب کرده و چهل هزار درهم از او گرفته و آن را در کنار باغ دفن کرده است. حال به این جوان شمشیر بده و به او دستور ده که گردن این پیرمرد را بزند. باغ را هم به او تحویل بده و به او دستور ده که فلان جا و فلان جا را بکند و مالش را بردارد.»
❗️حضرت فرمود:« داوود از این جریان وحشت کرد و دل نگران شد و یاران عالم خود را جمع کرد و بدان ها این خبر را باز گفت و داوری را بر پایه وحی الهی، انجام داد.»
📚الکافی ج7 ص421
👌در روایت دیگر آمده است:
« مردم بنی اسرائیل از این قضاوت داوود تعجب کردند و با یکدیگر سخن گفتند تا به گوش داوود رسید .لذا داوود از خداوند خواست که این تکلیف و داوری از طریق علم غیب را از او بردارد .خداوند نیز به او وحی کرد که با اتکا به دلائل و شواهد قضاوت کند»
📚الکافی ج7 ص414
🔶حضرت علی نیز در حکم مذکور طبق بینات حکم کردند و مامور به حکمرانی طبق علم غیب نبودند.بنابراین جریان مذکور با علم غیب حضرت منافاتی ندارد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔آیا قرآن در مورد مدت زمان عذاب قوم عاد دچار تناقض نشده و همین تناقض دلیل بر غیر الهی بودن آن نمی باشد.❓
❔در سوره القمر آیه ۱۹ اشاره شده است که نابودی قوم عاد یک روز زمان برد اما در سوره فصلت آیه ۱۶ و سوره الحاقه آیه ۶ به هفت شبانه روز اشاره شده است ایا این تناقض نیست❓
💠پاسخ💠
👌قرآن کریم صراحتا وجود هر گونه اختلاف و تناقض را در خود نفی می کند و نبود هیچ گونه تناقض در خود را دلیل بر الهی بودن خود می شمارد و می فرماید:
« آیا درباره قرآن نمی اندیشند که اگر از ناحیه غیر خدا بود اختلافات فراوانی در آن می یافتند»
🔷نسائ 82
🔶حال به بررسی ادعای شما می پردازیم تا ببینیم آیا در قرآن تناقض است یا خیر.
👌خداوند در سوره قمر در مورد عذاب قوم عاد می فرماید:
« انا ارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر»
« ما تند باد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنها فرستادیم»
🔷قمر19
👌در سوره الحاقه می فرماید:
«قوم عاد به وسیله تند بادی طغیانگر و سرد و پر سر وصدا به هلاکت رسیدند .خداوند این تند باد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیان کن بر آنها مسلط ساخت»
🔶الحاقه 6-7
👌در سوره فصلت نیز می گوید:
« تند بادی شدید و هول انگیز و سرد و سخت در روزهای شوم و پر غبار بر آنها فرستادیم»
🔶فصلت 16
👌حال اشکال شما این است که خداوند در سوره قمر سخن از یک روز عذاب به میان میاورد اما در دو سوره دیگر سخن از چند روز عذاب
🔴پاسخ این اشکال در آیه سوره قمر بیان شده است و می فرماید:
« انا ارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر»
« ما تند باد و حشتناک و سردی را در یک روز شوم که استمرار و ادامه داشت بر آنها فرستادیم»
👌یعنی خداوند عذاب را برای آنان در یک روز خاص فرستاد اما حوادث آن روز خاص و نحوست آن همچنان ادامه داشت و مستمر بود تا آنان را در هفت شب و هشت روز نابود کرد.
❗️بنابراین خداوند در سوره قمر سخن از آغاز یک عذاب و نحوست مستمر برای آنان به میان می آورد و در سوره های فصلت و الحاقه بیان می کند که استمرار آن عذاب هفت شب و هشت روز به طول انجامید بنا براین هیچ گونه تناقضی بین آیات مطرح شده نمی باشد.
📚 تفسیر نمونه ج23 ص38
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔چطوری میشود ثابت کرد که قرآن برای تمام دوره های زندگی بشریت هست نه فقط مربوط به یک دوره؟
چون بهایی ها ادعا میکنند که قرآن فقط دستوراتش مربوط به همان زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میشود. ❔
❓بهایی ها میگن قوانین و دستورات اسلام همشون باطل شده و مربوط به هزارسال پیش هست
و خاتمیت وجود ندارد چون خود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده که هزار سال بعد ازمن پیامبر دیگه ایی میاید
چطور میشود ادعای باطل بودن قرآن و اسلام را رد کرد؟
💠پاسخ💠
👌با تامل در آیات و روایات به وضوح بدست می آید که اسلام و قرآنی آیینی جهانی بوده و رسالت پیامبر اسلام تا روز قیامت باقی خواهد بود و به هیچ عنوان پس از ایشان پیامبر دیگری نخواهد آمد.
👌خداوند می فرماید:
«بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم»
🔷اعراف158
❗️«ما تو را برای بشارت و انذار تمام مردم ارسال کردیم»
🔷سبا28
❗️«ما تو را برای تمام مردم فرستادیم»
🔷نسائ 79
❗️« ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم»
🔷انبیا107
❗️« پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد»
🔷فرقان1
❗️« ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم»
🔷انعام19
🗯همینطور ایات زیر بر این مطلب گواه است؛
♻️صف 9- نسائ 170- ابراهیم 1- ال عمران 138
👌پیامبر گرامی فرمود:
« من برای هدایت تمام مردم بر انگیخته شده ام»
📚وسائل الشیعه ج3 ص350
🔶و فرمود:
« برای هدایت تمام مردم بر انگیخته شده ام اعم از عرب و عجم»
📚امالی صدوق ص187
👌امام صادق فرمود:
« خداوند پیامبرش را برای تمام مردم فرستاد .اعم از اهل مشرق و مغرب و اهل آسمان و اهل زمین از جن و انس»
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج4 ص521
🔶شاهد دیگر جهانی بودن دعوت اسلام نامه هایی متعددی است که پیامبر گرامی برای زمامداران بزرگ دنیا مانند کسری ایران و قیصر روم مینوشت و آنان را به اسلام دعوت می کرد .
📚مکاتیب الرسول ج1 ص109
📚بحار الانوار ج20 ص377 باب21
👌با توجه به این نکات روشن می شود که این ادعا که دعوت اسلام اختصاص به مردم عرب زمان پیامبر داشته و تمام جهانیان را شامل نمی شده است ادعایی دروغین بوده که قابل اعتنا نمی باشد.
❗️ همینطور در این نیز شکی نمی باشد که پیامبر گرامی خاتم پیامبران نیز بوده و پس از ایشان پیامبر دیگری نیز نخواهد امد؛
1⃣آيات و روایات فوق که تصریح بر جهانی بودن دعوت آیین اسلام برای همه مردم تا روز قیامت می کرد شاهدی بر خاتمیت پیامبر گرامی و دعوت اسلام نیز می باشد زیرا اگر پس از آیین اسلام قرار باشد آیین دیگری برای مردم بیاید دعوت اسلام نمی تواند شامل همه مردم تا روز قیامت شود.
2⃣خداوند نیز صریحا می فرماید:
« محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است»
🔷احزاب40
3⃣روایات فراوانی نیز تصریح به خاتمیت پیامبر گرامی می کند؛
🔶امام صادق فرمود:
«خداوند با پیامبر اسلام به سلسله پیامبران خاتمه داد و بعد از او هرگز پیامبری برانگیخته نخواهد شد»
📚الکافی ج1 ص269
👌پیامبر گرامی فرمود:
«من خاتم و پایان دهنده سلسله پیامبران و انبیا هستم»
📚عیون الاخبار ج2 ص74
📚بحار الانوار ج39 ص36
🔷وفرمود:
« هیچ پیامبری پس از من نیست و هیچ سنتی پس از سنت من نخواهد بود »
📚امالی مفید ص53
🔷حضرت امیر می فرماید:
« محمد امین وحی خدا و خاتم رسولان او بود»
📚نهج البلاغه خطبه 183
👌روشن میشود این سخن که پیامبر وعده به آمدن به پیامبر دیگری پس از هزار سال داده است کذب و دروغ بهاییان بوده که قابل اعتنا نمی باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔افرادی که به سن تکلیف نرسیده اند اما قدرت تشخیص خوب از بد یا گناه از غیر گناه را دارند اگر گناهی و خطایی انجام دهند حتی گناهان کبیره آیا در دفتر اعمال آنها ثبت میشود و فردای قیامت مورد بازخواست قرارمیگیرند یا خیر❓
❓اگر روایتی در این خصوص وجوددارد لطفا ضمیمه پاسخ کنید❕
💠پاسخ💠
🔶یکی از شرایط به فعلیت رسیدن احکام الهی در حق افراد این است که آنان به سن تکلیف برسند لذا کودکان اگر چه ممیز باشند قبل از رسیدن به سن تکلیف مکلف نبوده و گناهی در پرونده آنان ثبت نمی شود.
👌امام صادق فرمود:
« کودکان زمانی که به سن تکلیف رسیدند گناهانشان برایشان نوشته می شود»
📚الکافی ج6 ص3
👌امام باقر فرمود:
« زمانی که کودکان به سن تکلیف رسیدند حدود الهی به صورت کامل در قبال جرائمشان بر آنان جاری می شود»
📚الکافی ج7 ص197
📚وسائل الشیعه ج1 ص43
👌حضرت علی فرمود:
« قلم تکلیف از کودکان تا زمان بلوغ بر داشته شده است»
📚وسائل الشیعه ج1 ص45
📚بحار الانوار ج85 ص134
👌البته توجه به نکات زیر لازم است؛
1⃣صحیح است که کودک تا زمان بلوغ تکلیفی ندارد اما اگر برخی از گناهان مانند دزدی و سرقت را چندین مرتبه انجام دهد طبق روایات باید مورد تعزیر حاکم شرع قرار گیرد تا سرقت و دزدی کردن را تکرار نکند اگر چه گناهی برای او نوشته نمی شود
📚وسائل الشیعه ج28 ص293 باب28
2⃣اگر در زمان کودکی حقوقی از مردم را ضایع ساخته و در مال مردم به ناحق تصرف کرده است مکلف است که پس از رسیدن به سن بلوغ حقوق مردم را به آنها بازگرداند و یا اگر صاحبان حقوق را نمی شناسد و در دسترس او نیستند مبلغ را به نیت صاحبش به فقیر صدقه دهد
📚وسائل الشیعه ج16 ص52 باب78
📚وسائل الشیعه ج17 ص199 باب47
3⃣اگر کودک قبل از بلوغ به عبادت پرودگار مشغول شده و نماز و روزه بجا اورده و به امور خیر بپردازد خداوند به او پاداش کارهای خوبش را می دهد اگر چه در برابر گناهان عقابش نمی کند
📚وسائل الشیعه ج1 ص42 باب4 « استحباب تمرین الاطفال علی العباده»
📚وسائل الشیعه ج4 ص18 باب3
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔خلیفه الله به چه کسی میگن؟ آیا انسان خلیفة الله هستش؟ یا فقط افراد خاصی یعنی انبیا و امامان این مقام رو دارن؟
💠پاسخ💠
👌خداوند می فرماید:
« پرودگار تو به فرشتگان گفت من در روی زمین جانشینی قرار خواهم داد.فرشتگان گفتند آیا کسی را در زمین قرار می دهی که فساد و خونریزی کند ما تسبیح و حمد تو را بجا می آوریم .خداوند فرمود من حقایقی را می دانم که شما نمی دانید .سپس علم اسمائ را همگی به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست می گویید اسامی اینها را بر شمارید .فرشتگان گفتند منزهی تو جز آنچه به ما تعلیم داده ای نمی دانیم .فرمود ای آدم آنها را اگاه کن هنگامی که آنها را آگاه کرد خداوند فرمود نگفتم من غیب آسمانها و زمین را می دانم »
🔷بقره31-32
👌بحث اینجاست که آیا خلافت الهی در زمین تنها اختصاص به حضرت آدم و فرزندان ایشان از انبیا و امامان دارد یا شامل تمامی انسان ها می شود و نوع انسان خلیفه الهی است؛
❕خلاف آنچه در اذهان جاری است که نوع انسانی را خلیفه خداوند می دانند از دلایل نقلی استفاده می شود که مقام خلافت و جانشینی الهی تنها اختصاص به انبیائ و اوصیائ از ذریه آدم دارد و سایر انسان ها را شامل نمی شود
1⃣آیه ذکر شده در ابتدای بحث تنها ظهور در خلافت الهی حضرت آدم برای خداوند در زمین دارد و شامل تمام انسان ها نمی شود .
🔷شاهد این سخن آن است که آدم با تعلیم اسمائ الهی شایستگی برای دریافت این مقام و خلافت را بدست آورد و فرشتگان نیز وقتی از عظمت و جایگاه آدم مطلع شد در برابر او تواضع نموده و به دستور الهی برای آدم سجده کردند.
🔶بقره34
2⃣خلافت و جانشینی حضرت آدم برای خداوند بدین صورت محقق شد که ایشان به عنوان نبی و حجت الهی برای زمینیان معرفی شدند زیرا خلیفه خداوند باید از علم و قدرت الهی برخوردار باشد تا بتواند جانشینی از خداوند را بجا آورد و این دو ویژگی تنها در انبیائ و اوصیائ وجود دارد.
👌در روایات بیان شده است که آدم مسوولیت های پس از خود را به فرزندش شیث واگذار کرد و پس از او شیث وصی او بوده و مقام آدم که همان خلافت الهی و حجت بودن بر بندگان است را به ارث برده است.
👌واین خلافت و جانشینی الهی پشت به پشت به برگزیدگان از فرزندان آدم منتقل شد.
🔶چنان که پیامبر گرامی فرمود:
« آدم به شیث وصیت کرد و شیث به فرزندش شبان وصیت کرد و شبان به محلث و محلث به محوق و محوق به عمیشا و عمیشا به ادریس و ادریس به ناحور و ناحور به نوح و نوح به سام و سام به عثامر و ...عمران به ابراهیم و ابراهیم به اسماعیل ...و شعیب به موسی و موسی به یوشع و یوشع به داود و داود به سلیمان وسلیمان به آصف و او به زکریا و زکریا به یحیی و او به عیسی و عیسی به شمعون ...سپس پیامبر فرمود:
«وصایت و جانشینی از آدم به من رسید و من به علی وصیت کردم و علی نیز به وصیش و وصی علی نیز به سایر اوصیای از فرزندان علی وصیت می کند تا وصایت منتهی شود به برترین مخلوقات ( حجه بن الحسن)»
📚امالی صدوق ص402
📚بحار الانوار ج23 ص57
🔶می بینیم که روایات تنها سخن از جانشینی و خلافت انبیائ و امامان سخن به میان می آورند نه جانشینی نوع انسانی
3⃣شیخ صدوق روایت می کند که امام صادق فرمود:
« خداوند اسامی حجت های خود را به آدم آموخت .آنگاه آنان را که در آن روز ارواحی بودند بر ملائکه عرضه کرد و به فرشتگان فرمود مرا از اسامی این حجت ها خبر دهید اگر راست می گویید که بخاطر تسبیح و تقدیستان از آدم سزاوارتر بخلافت در زمین هستید .فرشتگان گفتند منزهی تو ما جز آنچه تو به ما تعلیم کرده ای علمی نداریم آنگاه خداوند به آدم فرمود فرشتگان را به اسمائ آنان خبر بده پس همین که آدم فرشتگان را به اسمائ آنان خبر داد فرشتگان به منزلت عظیمی که حجت های خدا نزد او دارند پی بردند و فهمیدند که آنان سزاوار ترند به خلافت الهی از ایشان و آن حجت ها هستند که می توانند جانشین خدا در زمین و حجت های او بر خلق باشند .آن گاه حجت ها را از نظر فرشتگان پنهان کرد و ایشان را وادار کرد که تا با ولایت و محبت آن حجت ها او را عبادت کنند»
📚کمال الدین ج1 ص14
📚البرهان ج1 ص165
📚بحار الانوار ج26 ص283
👌این حدیث شریف نیز به روشنی دلالت می کند که جانشینی الهی در زمین تنها اختصاص به آدم و حجت های خداوند از ذریه آدم دارد و شامل تمام انسان نمی شود.
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
4⃣امام رضا فرمود:
« ما اهل بیت حجت های خداوند در زمینش و خلفای او در میان بندگانش هستیم»
📚کمال الدین ج1 ص202
👌حضرت علی فرمود:
« امامان خلفای الهی در زمین هستند»
📚بحار الانوار ج1 ص189
🔶وفرمود:
« خداوند امامان را به عنوان جانشینان و دوستان خود برگزیده است»
📚بحار الانوار ج24 ص379
🔶وفرمود:
« ما حجت های الهی و جانشین های او هستیم»
📚بحار الانوار ج26 ص6
📚امالی مفید ص47
👌امام کاظم فرمود:
« پدرم مرا به زیارت قبر پیامبر برد و عرضه د اشت که خداوند می فرماید:« من بر روی زمین خلیفه قرار میدهم» .خداوند زمانی که سخنی بگوید به آن عمل می کند ( و ما امامان را به عنوان خلیفه خودش قرار داده است)»
📚الکافی ج1 ص312
👌ودر زیارت جامعه کبیره خطاب به اهل بیت می خوانیم:
« وخداوند شما را برگزید برای جانشینی در زمینش و حجت بودن بر آفریدگانش»
📚الفقیه ج2 ص611
👌این روایات و سایر روایات که ذکر نکردیم همگان دلالت دارد که خلافت و جانشینی خداوند پس از حضرت آدم به فرزندانش و به امامان رسیده است و آنان جانشینان الهی در زمین هستند نه نوع انسانی
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔کانال نقد اسلام در تازه ترین شبهاتش مطرح می کند که از جمله خرافات در اسلام این است که می گویند خوردن ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت حلال است و اشکالی ندارد مگر اینکه با آنها انسانی نزدیکی کند که در این صورت بول آنها نجس بوده و نمی توان خورد ❓مگر انسان عاقل با آنها نزدیکی می کند❕
💠پاسخ💠
❗️آنچه که در روایات ما بیان شده است آن است که ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت نجس نمی باشد و اگر بدن و لباس انسان به آن ها اصابت کند سبب نجاست بدن و لباس نمی شود و واجب نیست که انسان بدن و لباس خود را تطهیر کند نه آنکه خوردن آن جایز باشد.
🔶امام صادق فرمود:
« شستن لباس واجب نیست اگر آلوده به بول حیوان حلال گوشت شود»
📚الکافی ج3 ص57
📚التهذیب ج1 ص246
🔶وفرمود:
« هر حیوان حلال گوشتی بولش نجس نیست و نیازی به تطهیر ندارد»
📚التهذیب ج1 ص422
📚قرب الاسناد ص72
👌 به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛
📚وسائل الشیعه ج3 ص406 باب9
👌البته انسان می تواند که اگر بدن و لباسش به بول و غائط حیوانات حلال گوشت اصابت کرد از باب رعایت نظافت ، بدن و لباس را تطهیر کند اما اسلام برای انسان تکلیف وجوبی در این رابطه قرار نداده است چنان که امام صادق فرمود:
« واجب نیست بدن و لباس را از ابوال حیوانات حلال گوشت تطهیر کنی مگر آنکه بخواهی نظافت و پاکی را رعایت کنی ( که در این صورت تطهیر کردن مستحب است)»
📚الکافی ج3 ص57
📚التهذیب ج1 ص264
🔷از سوی دیگر در روایات متعددی بیان شده است که بول و غائط حیوانات حرام گوشت نجس می باشد.
📚وسائل الشیعه ج3 ص404 باب8
👌اما باید توجه کرد؛
🔷این که بول و غائط حیوانات حلال گوشت پاک است مجوز برای خوردن آن نمی باشد .پاک بودن آنها تنها از این جهت است که سبب نجاست بدن و لباس نمی شود و الا منع از خوردن آن ها سر جای خودش می باشد زیرا خداوند می فرماید:
« از تو سوال می کنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است بگو آنچه پاکیزه است برای شما حلال گردیده است»
🔷مائده 4
👌وفرمود:
« پیامبر پاکیزه ها را برای آنان حلال می شمرد و ناپاکها و خبائث را تحریم می کند»
🔷اعراف157
👌درباره خبائث گفته شده است که مراد هر آنچه است که انسان در ذات و طبع سالم خود از آن متنفر باشد که این تعریف شامل بول و غائط حیوانات حلال گوشت هم می شود.
📚زبده البیان ، محقق اردبیلی ، ص631
📚مسالک الافهام ج1 ص146
🔶مرحوم نراقی نیز می نویسد:
« اصل در خبائث حرمت است به چند دلیل؛
🔷1- اجماع
🔷2- خداوند می فرماید خبائث حرام است
🔷3- و می فرماید طیبات حلال می باشد که مقابل خبائث است .
📚مستند الشیعه ج15 ص10
👌بله در یک صورت می توان گفت که جایز است بول حیوانات حلال گوشت خورد شود و آن در صورتی است که درمان بیماری در خوردن آن باشد چنان که امروز طبیبان طب سنتی برای بول شتر خواص درمانی خاصی ذکر می کنند.
🔶امام صادق فرمود:
« اگر انسان محتاج و نیازمند باشد تا برای درمان بیماری بول گاو و شتر و گوسفند را بخورد در این صورت خوردن آن اشکالی ندارد»
📚التهذیب ج1 ص284
👌به این مضمون روایات دیگری نیز می باشد که اجازه خوردن بول شتر و گاو و گوسفند را برای درمان بیماری می دهد.
📚وسائل الشیعه ج25 ص113 باب59
👌خداوند می فرماید:
« خداوند در دین خود تکلیف مشقت باری برای شما قرار نداد»
🔷حج 78
❕لذا اگر درمان انسان بستگی به خوردن بول حیوانات حلال گوشت داشته باشد اسلام اجازه خوردن را تحویز کرده است.
👌اما اگر انسان جاهل و نادان و فاسدی با حیوانات حلال گوشت نزدیکی کند گوشت و شیر آنان حرام می شود و بول و غائط آنان نیز نجس می باشد و اگر به بدن و لباس انسان برسد سبب نجاست می شود لذا در این صورت انسان باید از آنها پرهیز کند.
📚وسائل الشیعه ج24 ص169 باب30
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔خدا در قرآن کریم فرموده هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند ( شوری32)
❓در اینجا علت همه مصائب اعمال انسان ذکر شده در صورتیکه در آیات و روایات دیگر عوامل دیگری چون آزمون الهی، ترفیع درجات هم ذکر شده.
❓این تناقض ظاهری رو چگونه بایستی حل کرد؟
❓مثلا معصومین علیهم السلام که هیچ گاه گناهی مرتکب نشده اند تا بخواهد به این دلیل مصائبی به ایشان وارد شود درحالیکه می بینیم زندگیشان سراسر رنج و سختی بوده..❕
💠پاسخ💠
🌀خداوند می فرماید:
« هر مصیبتی به شما می رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند»
🔷شوری 30
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است؛
❗️« گرچه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در بر می گیرد ولی مطابق معمول در عمومات استثناهایی وجود دارد مانند مصائب و مشکلاتی که دامنگیر انبیائ و ائمه معصومین می شد که برای ترفیع مقام یا آزمایش آنها بود.
👌وهمچنین مصائبی که گریبان غیر معصومین را می گیرد و جنبه آزمون دارد و یا مصائبی که بر اثر ندانم کاری ها و عدم دقت و مشورت و سهل انگاری ها در امور حاصل می شود که اثر تکوینی اعمال خود انسان است .
🔶جمع میان آیات مختلف و روایات ایجاب می کند که عموم این آیه را تخصیص بزنیم .
❗️از آنجا که مصایب و گرفتاری برای بیشتر افراد جنبه کیفری و کفاره ای دارد آیه فوق آن را به صورت عموم مطرح ساخته است اما سایر آیات و روایات این عموم را تخصیص زده است و بیان کرده است برخی مصائب برای برخی افراد به سبب شکوفایی استعدادها یا هشدار نسبت به آینده یا آزمون الهی و یا بیداری از غرور و غفلت و مانند آن اتفاق می افتد.
📚تفسیر نمونه ج20 ص441
👌در روایتی آمده است که از امام صادق تفسیر آیه فوق را سوال کردند ایشان فرمودند:
❗️« می دانید که علی و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبی شدند آیا به خاطر اعمالشان بود در حالی که آنها اهل بیت طهارتند و معصوم هستند از گناهان❓
🔶سپس افزود:
« رسول خدا پیوسته توبه می کرد و در هر شبانه روز صد بار استغفار می نمود بی آنکه گناهی مرتکب شده باشد .خداوند برای اولیائ و دوستانش مصائبی قرار می دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش بگیرند بی آنکه گناهی مرتکب شده باشند»
📚الکافی ج2 ص325
📚قرب الاسناد ص79
📚تفسیر قمی ج2 ص277
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج4 ص827
👌بنابراین امام می فرماید عمومیت آیه مذکور در مورد برخی افراد نظیر انبیا و اولیا تخصیص می خورد .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔لطفا به این شبهه هم از کانال نقد اسلام پاسخ دهید که می گویند امامان شیعه در احادیث دچار تناقض شده اند .
❓امام علی می گوید:« در حالت ایستاده آب ننوشید»
( بحار الانوار ج63 ص471)
❓امام صادق می گوید:« ایستاده نوشیدن آب مقوی تر و بهتر است» ( استبصار ج4 ص93)
❕در حدیث اول امام علی خوردن آب به صورت ایستاده را نهی می کند ولی امام صادق بر خلاف او بر ایستاده نوشیدن آب تاکید دارد .حال تکلیف مردم با گفتار متناقض این دو معصوم چیست❓
💠پاسخ💠
🌀در این شکی نیست که گفتار ائمه معصومین علیهم السلام هیچگاه در تناقض و اختلاف با هم نمی باشد.
🔶 چنان که امام صادق فرمود:
« حدیث من حدیث پدر من و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر مومنان و حدیث امیر مومنان حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا حدیث خداوند است»
📚الکافی ج1 ص131
👌حال در پاسخ به اشکال مطرح شده پاسخ می گوییم:
❗️محدثان ما در کتب حدیثی خود بابی را گشوده اند تحت عنوان:
♻️« باب در مستحب بودن آشامیدن آب در روز در «حالت ایستاده» و مکروه بودن «ایستاده آب خوردن در شب»
📚وسائل الشیعه ج25 ص239 باب 7
📚مستدرک الوسائل ج17 ص8 باب 5
🔶امام صادق فرمود:
« ایستاده آشامیدن آب در روز مایه قدرت افزون تر و تندرستی بیشتر است»
📚الکافی ج6 ص382
🔷وفرمود:
« استاده آشامیدن آب در روز موجب عرق کردن بیشتر و توان افزون تر بدن است»
📚الفقیه ج3 ص353
📚بحار الانوار ج66 ص459
🔶وفرمود:
« ایستاده آشامیدن آب در روز ، غذا را گوارا می سازد و ایستاده آشامیدن آب در شب ، زرداب می آورد»
📚الکافی ج6 ص383
👌بنابراین با توجه به این احادیث نتیجه این می شود؛
1⃣اگر امام صادق می گوید ایستاده نوشیدن آب سبب تقویت بدن می شود مرادش ایستاده آب خوردن در روز است .
2⃣اگر امام علی می گوید در حالت ایستاده آب ننوشید یعنی در شب در حالت ایستاده آب ننوشید .
👌با توجه به این بیان روشن می شود که در کلام این دو معصوم تناقض و اختلافی نمی باشد .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔برخی از ضد دینان اشکال می کنند که مگر نمی گویید خدایتان عالم به تمام امور است پس چرا شما را امتحان می کند مگر چیزی برای او مخفی است تا با امتحان آشکار شود .مگر جز این است که امتحان گرفتن برای کسب آگاهی از وضعیت افراد است ❓
💠پاسخ💠
🌀در این شکی نمی باشد که یکی از سنت های خداواند علیم و حکیم سنت ابتلائ و آزمایش مردمان می باشد .
🔶می فرماید:
«قطعا همه شما را با چیزهایی از ترس ، گرسنگی ، زیان مالی ، و جانی ، و کمبود میوه ها آزمایش می کنیم»
🔶بقره155
🔶ومی فرماید:
« آیا مردم گمان می کنند بدون امتحان رها می شوند نه هرگز بلکه همگی باید امتحان دهند»
🔷عنکبوت 1
👌در این باره روایات متعددی نیز در مجامع روایی ما نقل شده است؛
📚بحار الانوار ج5 ص210 باب 8
❗️اما باید توجه کرد که امتحان الهی با امتحانی که بین افراد بشر متداول است تفاوت دارد.بشر بر اثر کوتاهی و نارسایی دانش خود برای کشف حقیقت و رفع ابهام ناچار است از در آزمایش وارد شود ولی از آنجا که یک چنین حالتی برای خدا محال است و او در پرتو علم نامحدود خود از تمام امور آگاهی دارد امتحان درباره او به این معنا قبول نیست بلکه امتحان او برای اهداف دیگری است ؛
1⃣تربیت و پرورش استعدادها ؛
🗯روزی که بشر دیده به جهان می گشاید در نهاد او یک سلسله استعدادها و امکانات شگفت انگیزی وجود دارد .همه کمالات انسانی و فضایل اخلاقی به صورت استعداد در کانون او نهفته و سرشت او با آنها عجین و خمیر شده است ولی این استعداد ها مانند منابع زمینی است که بدون وسائل مخصوص آشکار نمی شود و از مرحله قوه و استعداد به مرحله فعلیت نمی رسند .بدیهی است تا این شایستگی ها به مرحله ظهور نرسد هرگز تکامل و فضیلت و به دنبال آن پاداش و ثواب وجود خارجی نخواهد یافت .
👌چنین آزمایشی به منظور تربیت انسانها و پرورش صفات عالی انسان در کانون وجود آنها انجام می گیرد و اگر این تکالیف و آزمایش ها نبود هرگز این شایستگی ها در کانون وجود انسانها ظاهر و آشکار نمی گشت وکسی مستحق پاداش و تقدیر نمی گردید.
❗️این یک قانون کلى و سنت دایمى پروردگار است که براى شکوفا کردن استعدادهاى نهفته و از قوه به فعل رساندن آنها و در نتیجه، پرورش دادن بندگان، آنان را مى آزماید.
👌یعنى همان گونه که فولاد را براى استحکام بیشتر در کوره مى گدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمى را نیز در کوره حوادث سخت پرورش مى دهد تا مقاوم گردد.
🔷در واقع امتحان خدابه کار باغبانى پر تجربه شبیه است که دانه هاى مستعد را در سرزمین هاى آماده مى پاشد، این دانه ها با استفاده از مواهب طبیعى شروع به نمو و رشد مى کنند.تدریجاً با مشکلات مى جنگند و با حوادث پیکار مى نمایند در برابر طوفان هاى سخت، سرماى کشنده و گرماى سوزان ایستادگى به خرج مى دهند تا شاخه گلى زیبا یا درختى تنومند و پر ثمر بار آید که بتواند به زندگى و حیات خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
❗️سربازان را براى این که از نظر جنگى نیرومند و قوى شوند به مانورها و جنگ هاى مصنوعى مى برند و در برابر انواع مشکلات ؛تشنگى، گرسنگى، گرما، سرما، حوادث دشوار، و موانع سخت، قرار مى دهند تا ورزیده و آبدیده شوند.و این است رمز آزمایش هاى الهى.
❗️امیر مومنان على علیه السلام تعریف بسیار پر معنى در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد مى فرماید:
🔶«گر چه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه تر است ولى آنها را امتحان مى کند تا کارهاى خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد»
📚نهج البلاغه کلمات قصار 93
❗️یعنى صفات درونى انسان به تنهایى نمى تواند معیارى براى ثواب و عقاب گردد، مگر آن زمانى که در لابلاى اعمال انسان خودنمایى کند، خداوند بندگان را مى آزماید تا آنچه در درون دارند در عمل آشکار کنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند.
❗️مثلا هنگامی که خداوند ابراهیم را با فرمان ذبح اسماعیل آزمایش می کند هدف این نیست که بداند ایا ابراهیم او را اطاعت می کند یا خیر بلکه هدف این است که روح فرمانبرداری و تسلیم در برابر دستورات خدا را که در وجود ابراهیم بود پرورش دهد و به مرحله فعلیت برساند و از این طریق گامی به سوی تکامل بردارد.
🔷اگر آزمایش الهى نبود این استعدادها شکوفا نمى شد و میوه هاى اعمال بر شاخسار درخت وجود انسان نمایان نمى گشت و این است فلسفه آزمایش الهى در منطق اسلام.
📚تفسیر نمونه ج1 ص527
👌ادامه پاسخ 👇👇👇