سوال
مگه خدا جسم داره كه به روح انسان دميده باشه و يا خدا نفس ميكشه لطفا جوابش رو بدين
✅پاسخ
خداوند در ایه 72 ص می فرماید :
« از روح خود در ادم دمیدم »
❗️در تفسیر المیزان چنین امده است :
« در جمله نفخت فیه من روحی نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیله ای دیگر این معنای لغوی نفخ است
❗️ولی ان را به طور کنایه در تاثیر گذاشتن در چیزی و یا القائ امر غیر محسوسی در ان چیز استعمال می کنند ودر ایه شریفه مقصود از ان ایجاد روح در ادمی است »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 12 ص 227
❗️با این کلام علامه طباطبایی پاسخ سوال شما بدست امد که نفخ روح به معنای کنایی به کار رفته است و مستلزم ان نمی شود که خدا جسم باشد
❗️به این نکته نیز توجه کنید که اگر خدا می گوید از روح خود در انسان دمیدم مستلزم ان نیست که خداوند دارای روح و جسم ویا مرکب باشد
❗️در تفسیر نمونه چنین امده است :
« خدا نه جسم دارد و نه روح و اضافه روح به خداوند اضافه تشریفیه است و دلیل بر این است که روحی بسیار پر عظمت در کالبد انسان دمیده شده همانگونه که خانه کعبه را بخاطر عظمتش بیت الله می خوانند و ماه مبارک رمضان را بخاطر برکتش ماه خدا می نامند»
📚تفسیر نمونه ج 11 ص 78
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
طبق تحقیقی که کردم و در اینترنت هم موجود است در اصول کافی است حدیث 3599 که
«علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام قال:إن القرآن الذی جاء به جبرائیل علیه السلام إلی محمد صلی الله علیه و آله و سلم سبعة عشر ألف آیة».
همانا قرآن که حبرائیل علیه السلام به سوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، آورد دارای هفده هزار آیه بود.
محمد باقر مجلسی در مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، که در شرح کتاب الکافی است در جلد 12 صفحه ی 525، در مورد همین حدیث میگوید "موثق" است.
در مورد این اگر میشه توضیحی بفرمایید.
✅پاسخ
اولاً:در برخی از نسخه های کتاب کافی این حدیث به این صورت امده است«قرانی که جبرئیل برای محمد اورد هفت هزار ایه دارد»
(سبعة الاف آیة)
❗️محدث فیض کاشانی در الوافی این حدیث را به نقل از کتاب کافی به همین صورت اورده است
📚الوافی،ج9،ص1781
❗️واز نظر بزرگان نسخه هایی از کتاب کافی که نزد فیض کاشانی بوده است از صحت واتقان بیشتری برخوردار است
📚مقدمه ی الوافی،مرحوم شعرانی،ج1،ص2
❗️طبق این بیان در آن نسخه از کافی که بجای سبعة الاف،سبعة عشر الاف امده است تصحیف صورت گرفته ولفظ عشر در سبعة عشر،از لغزش های نسخه نویسان بوده است،چنان که علما بر این امر تصریح کرده اند
📚پاورقی شرح الکافی باتصحیح شعرانی،ج11،ص76
❗️وعدد هفت هزار عددی تقریبی است که با تعداد ایات قران انطباق دارد واین نحو تعبیر و ذکر عدد به صورت تقریبی در میان مردم رواج دارد مانند این که روایت شده است امام سجاد پیوسته چهل سال بعد از شهادت حسین علیهما السلام گریه می کرد با این که ایشان بعد از پدرشان سی و پنج سال عمر کردند اما از باب ذکر عدد به صورت تقریبی چهل سال بیان شده است
📚صیانه القران من التحریف،ایت الله معرفت ص 225
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
آیا در عصر غیبت امام زمان (عج) اجرای حدود باید متوقف شود؟ یا خیر ؟
✅پاسخ
شیخ مفید استاد کلام شیعه چنین می اورد :
« اما اقامه حدود پس اقامه ان با حاکم اسلامی است که از جانب خداوند منصوب شده است و انان امامان اهل بیت می باشند و کسانی که امامان بر اجرای حدود نصب کنند از حکام و پادشاهان و ثابت است که امامان اختیار اجرای حدود را به فقهای شیعه داده اند در صورتی که تمکن از اجرای ان داشته باشند»
📚المقنعه ص 129
❗️ایت الله مکارم می اورد :
«معروف به این علمای امامیه جواز اقامه ی حدود در حال غیبت امام برای فقهای عادل است»
📚انوارالفقاهه،کتاب البیع،ص435
❗️صاحب جواهر که کتاب فقهیش دائرة المعارف در فقه شیعی است پس از بحث گسترده درباره ی اجرای حدود در عصر غیبت تصریح میکند که بین علمای شیعه اجماع وجود دارد به اینکه فقها در صورت تمکن میتوانند در عصر غیبت حدود را اجرا کنند
📚جواهرالکلام،ج21،ص394
❗️برای اثبات این نظریه میتوان به امور زیر تمسک جست
1⃣با تأمل در علتهای تشریع حدود که از حکم عقل وروایات بر می اید میتوان به این نتیجه رسید که حدود باید در عصر غیبت اجرا شود، مثلا اجرای حد زنا برای جلوگیری از شیوع فساد وفحشا میباشد واجرای حد شرب خمر برای نهی از ان می باشد واجرای حد سرقت برای حفظ اموال می باشد و روشن است که این علل در عصر غیبت وجود دارد وبا ترک حدود مفاسد عظیم در جامعه ایجاد میشود،چگونه میتوان حدود را تعطیل کرد در حالی که علتهای ان باقی است
2⃣ادله ی اجرای حدود در قران وروایات مطلق است ومقید به زمان خاصی نشده است وظاهر انها وجوب اقامه ی حدود در تمام زمانها میباشد
📚مبانی تکلمه المنهاج،ج1،ص224
3⃣روایاتی که تصریح میکند فقیه در عصر غیبت نائب امام است، عام میباشد که یکی از موارد این نیابت اجرای حدود است وما در پیامهای گذشته ی کانال مفصلاً در مورد ان بحث کرده ایم
4⃣روایتی است که شیخ صدوق در الفقیه خود می اورد که امام صادق فرمود:
«اختیار اجرای حدود با کسی است که حکم کردن به انان تفویض شده است»
📚الفقیه،ج4،ص71
📚التهذیب،ج10،ص155
❗️و روشن است که کسانی که حکم به انها تفویض شده است شامل فقیه جامع الشرایط میشود،چنانکه شیخ مفید به ان تصریح کرده است وما در ابتدای سخن به کلام شیخ مفید استناد جستیم
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
چرا در اسلام شهادت یک زن برابر شهادت دو مرد است ایا این اهانت به زن نیس
✅پاسخ
بحث شهادت و اطلاع رسانى به قاضى ربطى به ماهیت مرد و زن و خلقت آن دو ندارد.
❗️ در بعضى موارد که شهادت مربوط به زنان باشد اصلاً شهادت مردان مورد قبول نیست چون مرد در آن موارد نمى تواند شاهد باشد.
❗️در وقایع و رخدادهاى کوچه و بازار، مردان بیشتر از زنان دست اندر کار هستند. مردان به خاطر کار و تلاش و به دست آوردن زاد و توشه و گذران زندگى با رخدادها و وقایع اجتماعى بیشتر مأنوس اند و اگر واقعه اى رخ داد، بیشتر و بهتر در معرض اطلاع اند. فرض کنیم در خیابان دو نفر با هم دعوا مى کنند و با چوب و چا قو و سنگ به جان یکدیگر افتاده اند. پس از چند دقیقه مردان اطراف آنان را گرفته و آنان را از یکدیگر جدا مى کنند. این جا اگر قتلى یا جراحتى واقع شد مردان چون شاهد و ناظر بوده اند بهتر مى توان از آنان شهادت را پذیرفت.
در این جور وقایع یا اصلاً زنان حضور ندارند یا اگر حضور داشته باشند خود را کنار مى کشند یا مردان آنان را به عقب مى رانند. از این رو پذیرفتن شهادت مردان و نپذیرفتن شهادت یک زن مسئله طبیعى است و ربطى به نقص یکى و کمال دیگرى ندارد.
❗️از طرفی بر اساس نظر روانشناسان زنان ازروحیهلطیف تربرخوردارند و احساسی تر هستند بنابراین سریعتر مطالبی را قبول می کنند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند در نتیجه فشار عاطفیدو احساسی دچار خطا در حسن و ادراک شده و واقعه را انگونه که است احساس و ادراک نکند ودر ادای شهادت هم ممکن است تحت تاثیر فشارهای عاطفه مثبت و یا منفی و یا ارعاب خارجی قرار گیرد ان گونه که باید شهادت ندهد و یا شهادت بر خلاف دهد
❗️ایت الله العظمی مکارم چنین می اورد :
« اگر شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است به خاطر ان است که عواطف بر انان غلبه دارد و ای بسا تحت تاثیر عواطف واقع شوند و به نفع کسی و به زیان دیگری شهادت دهند »
📚پیام امام ج 3 ص 291
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
ایا مختار شخصیت مورد توجهی ومورد وثوقی بوده است واهل بیت از او راضی بوده اند؟
✅پاسخ
از لابلای روایات بسیاری برمی اید که امامان وپیشوایان نسبت به مختار اظهار علاقه ی فراوان می کرده اند واز اقدام او درانتقام گرفتن از قاتلین امام حسین مسرور بوده اند
❗️امام باقر خطاب به پسر مختار چنین فرمود:
«خدا پدرت را بیامرزد حق مارا از هرکه بر او حق داشتیم گرفت»
📚بحارالانوار،ج45،ص351
❗️همچنین امام سجادفرمود:
«حمد وستایش خدایی را که انتقام ما را از دشمنان مان گرفت وخداوند به مختار پاداش وجزای خیر عطا فرماید»
📚جامع الرواة،ج1،ص22
❗️امام حسین فرمود:
«پروردگارا ان جوانمرد ثقیفی را برانان مسلط کن تا جام تلخ مرگ وذلت را به ایشان بچشاند واز قاتلان ما احدی را معاف نکند بجای هرقتلی کشتنی وبجای ضربت ضربتی وانتقام مرا وشیعیان مرا از اینها بگیرد»
📚بحارالانوار،ج45،ص340
❗️مرحوم مقدس اردبیلی چنین میگوید:
«از مجموع احادیث به دست می اید که در شخصیت وحسن عقیده ی مختار هیچ شک وشبهه ای نیس وقیام او مرضی خدا واهل بیت بوده است»
📚حدیقة الشیعه،ص510
❗️علامه امینی چنین میگوید:
«هر کس برتاریخ وحدیث وعلم رجال با دیو نافذ نظر اندازد در میابد که مختار در پیشاپیش مردان دین وهدایت واخلاص است ونهضت بزرگ او جز برای برپا داشتن عدل ودراوردن ریشه ی ستم امویان نبوده است وبه همین جهت امامان بر او رحمت کرده واو را ستوده اند»
📚ترجمه الغدیر،ج4،ص238
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
لطفا چند دلیل برای رد تثلیث وعقیده به خدایان سه گانه در ایین مسیحیت بیاورید چرا که ما در جایی هستیم که مسیحیان وجود دارند
✅پاسخ
مسیحیت از یک سو خداوند را واحد می داند واز سوی دیگر برای او سه جلوه وجود عقیده دارند
۱ خدای پدر که خالق جهان است ،
۲ خدای پسر که همان مسیح است
۳ خدای روح القدس که خدای فعال است و در دل های بندگان حیات می دمد
❗️تثلیث مسیحیان به چند صورت قابل تصور است
1⃣هر یک از خدایان سه گانه وجود مستقل دارند وهر کدام با وجود و تشخص خاصی خود نمایی می کند و هر فردی خدای تام و مستقلی است
❗️یک چنین تثلیثی همان شرک جاهلیت است که در مسیحیت به صورت خدایان سه گانه تجلی پیدا کرده است در صورتی که دلایل توحید و یگانگی هر نوع شرک و دوبینی را برای خداوند ابطال کرده است که ما در پیام های گذشته کانال به برخی از انان مانند برهان تمانع اشاره کرده ایم که می توانید کلید واژه تمانع را در کانال سرچ کنید
❗️بدعت گذاران مسیحی برای جدا نشدن از توحید که اصل مسلم تمام ادیان اسمانی است سعی می کنند چنیت توجیه کنند که او در حالی که سه تا است یکی است و در عین اینکه یکی است سه تا است
❗️این سخن نیز جز تناقض گویی چیز دیگری نیست ایا در جهان فردی پیدا می شود که بگوید سه مساوی یک است
2⃣اینکه خدایان سه گانه بدون اینکه هرکدام دارای تشخص و استقلال باشند بر اثر ترکیب وبهم پیوستگی ذات خداوند جهان را تشکیل دهند ودر حقیقت هیچ یک از این اجزای سه گانه خدا نیستند بلکه خدای جهان همان نتیجه است که از ترکیب سه گانه تولید می گردد
👌اشکال این تفسیر این است که خدا در نتیجه مرکب می شود ودر تحقق خود نیاز به اجزای ذات خویش پیدا می کند وتا این اجزا دست به دست هم ندهند و به هم امیخته نشوند خدای جهان تحقق نمی پذیرد واین یعنی خدای جهان در تحقق خود به غیر خود نیاز دارد در حالی که موجود نیازمند هیچ گاه خدا نخواهد بود بلکه موجود ممکن و مخلوقی می باشد
❗️خداوند می فرماید :
« انان که می گویند که خداوند یکی از سه نفر است کافر شده اند خدایی جز خدای یگانه نیست »
( مائده 73)
❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب منشور جاوید علامه سبحانی ج 1 ص 242
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
شیطان که موجودی پلیده و گمراه کننده خدا چرا اونو افرید
✅پاسخ
خداوند شیطان را شیطان نیافرید به این دلیل که سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود ولی بعد از ازادی خود سوئ استفاده کرد وبنای طغیان و سرکشی گذارد
❗️پس او در اغاز پاک افریده شد و انحرافش بر اثر خواست خودش بود
❗️به این نکته نیز توجه کنید که از نظر سازمان افرینش وجود شیطان برای افراد با ایمان وانها که می خواهند راه حق را بپیمایند زیانبخش نیست بلکه وسیله پیشرفت وتکامل انان است چه اینکه پیشرفت و ترقی وتکامل همواره در میان تضادها صورت می گیرد
❗️به عبارت روشن تر انسان تا در برابر دشمن نیرومندی قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خودرا بسیج نمی کند و بکار نمی اندازد همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان ودر نتیجه ترقی وتکامل او می شود۰
یکی از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر " تواین بی " می گوید:
" هیچ تمدنی درخشان در جهان پیدا نشود مگر اینکه ملتی مورد هجوم یک نیروی خارجی قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را بکار انداخت و ان چنان تمدن درخشانی را پی ریزی کرد"
📚 تفسیر نمونه ج1 ص194
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
شما در یکی از پاسخ هایتان عقیده فلاسفه اسلامی را در قدیم بودن عالم رد کردید و اوردید عالم حادث است و نه قدیم و بر این امر از روایات اهل بیت اوردید انچه شما گفتید را من به کسانی که طرفدار این فیلسوفان و نظریه هستند گفتم اما می گویند اساتید فلسفیشان چنین پاسخ داده اند که خداوند فیاض علی الاطلاق است چگونه ممکن است زمانی باشد و او مخلوقی خلق نکند وفیض خود را شاملشان نکند پس همانطور که خداوند قدیم و همیشگی است مخلوقات نیز همیشگی بوده وعالم قدیم است نه حادث لطفا پاسخ دهید
✅پاسخ
با توجه به انچه در پاسخ قبلی ما در این موضوع امده بود دیگر انسان نباید تردیدی داشته باشد که مبنا و نظر اهل بیت بر حادث بودن جهان بوده است نه قدیم بودن ان که می توانید دو مرتبه به پیام قبلی ما مراجعه کنید
❗️برای اثبات حادث بودن عالم می توان به دلیل عقلی نیز اشاره کرد و آن اینکه :
جهان ماده دائما در حال تغییر است و تغییر و دگرگونی نشانه حدوث است زیرا اگر ازلی باشند و در عین حال همواره دستخوش تغییرات و حوادث گردد جمع میان حدوث و قدم خواهد شد یعنی باید تغییرات را که امور حادث هستند ازلی بدانیم و این یک تناقض اشکار است
❗️همچنین مطابق اخرین نظریات علمی جهان ماده به سوی یکنواختی پیش می رود ،اتمها تدریجا متلاشی و مبدل به انرژی می شوند وانرژی ها به سوی یکنواختی پیش می روند ( درست مانند این که شعله اتشی در اتاق روشن کرده باشیم ماده اتش زا تبدیل به حرارت می شود و حرارت در فضای اتاق پخش می شود و به صوذت یکنواخت و بی تفاوت در می اید )
❗️هر گاه بی نهایت زمان بر جهان گذشته باشد باید این حالت یعنی تبدیل تمام مواد به انرژی و انرژی ها فعال به صورت یکنواخت و مرده حاصل شده باشد
❗️این فرسودگی مستمر دلیل بر این است که جهان پایان و سر انجامی دارد زیرا فرسودگی تا بی نهایت نمی تواند ادامه یابد وهنگامی که قبول کنیم پایانی دارد باید قبول کنیم که اغازی هم دارد زیرا اگر چیزی ابدی نباشد حتما ازلی هم نیست چرا که ابدیت به معنی بی انتها بودن است و چیزی که بی انتهاست نامحدود است و نامحدود اغازی ندارد بنابراین انچه ابدی نیست ازلی هم نخواهد بود
📚الالهیات ،علامه سبحانی ج 1 ص 73 به بعد
❗️اما اینکه در پاسخ شما گفته اند چگونه ممکن است خداوند فیاض زمانی باشد که مخلوقی خلق نکرده باشد و نتیجه گیری کرده بودند عالم قدیم است :
👌این سخن نیز سخن بی پایه است است چرا که
« همان گونه که خداوند فیاض است حکیم علی الاطلاق نیز است و او فاعل مجبور نیست ممکن است حکمتش چنین ایجاب کند که در اغاز چیزی نباشد سپس موجود شود بنابراین فیاض بودن او مانع از عدم اشیا در قبل از افرینش نیست »
📚پیام امام ( شرح نهج البلاغه ) ،ایت الله مکارم، ج 7 ص 241
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
ایا امام زمان با شمشیر قیام می کنه؟؟
✅پاسخ
یکی از القاب امام عصر که در پاره ای از روایات به ان اشاره شده صاحب السیف ( صاحب شمشیر ) است
❗️در کتاب کافی شریف نقل شده است که امام صادق فرمود:
«همه ی ما قائم به امر خدا هستیم،یکی پس از پس ازدیگری تازمانیکه صاحب شمشیربیاید،چون صاحب شمشیر امد امر ودستوری غیراز انچه بود می اورد(پدرانش مأمور به تقیه وصبر بودند واو مأمور به جهاد وبرانداختن ظلم است)
📚الکافی،ج1،ص536
❗️در روایتی دیگر امام باقر فرمود:
«واما شباهت مهدی به جدش محمد به خروج با شمشیر وکشتن دشمنان خدا ودشمنان رسولش وجباران وطاغوت ها است وهمانا او توسط شمشیر وترس دشمنان نصرت ویاری خواهد شد
📚کمال الدین،شیخ صدوق،ج1،ص327
❗️ممکن است اینگونه روایات را حمل بر ظاهر کرد،یعنی ان حضرت با همان سلاح های متداول عصر بعثت پیامبر ظهور خواهد کرد وبا اعجاز الهی با دشمنان خود مقابله خواهد کرد،زیرا ممکن است که در زمان ظهور در اثر حوادث واشوب ها وجنگ های جهانی که پیش ازظهور حضرت اتفاق می افتد امکانات نظامی پیشرفته ی دشمنان نابود شود
❗️در مقابل می توان گفت مقصود از شمشیر قوت واسلحه است زیرا مسلمانان در ان عصر اسلحه ای جز شمشیر نداشتند وهرگز به ذهن انها تسلیحات کنونی خطور نمی کرده است،لذا بصورت کنایه از اسلحه به شمشیر تعبیر شده است لذا میتوان گفت امام زمان در عصر ظهور مجهز سلاح های پیشرفته خواهد بود
❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب موعود شناسی،رضوانی،ص567
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
طبق خطبه 79 نهج البلاغه ایا امیرالمومنین علی (ع) علم ستاره شناسی رو حرام دونستن؟یا اگر خیر چطور این خطبه رو تفسیر می کنید؟
✅پاسخ
ایت الله مکارم در شرح خطبه ی مورد اشاره ی شما چنین میفرماید:
«به یقین منظور از کلام حضرت امیر علم به احوال نجوم وحرکات ونزدیکی ودوری انها از یکدیگر واگاهی بر اوضاع واحوال انها نیست،چرا که حرکات نجوم واوضاع انها در اسمانها از ایات الهی شمرده شده ومردم برای بهره گیری از انها جهت پیدا کردن راه ها در شبهای ظلمانی در دریا وصحرا تشویق شده اند
❗️اصولا اگاهی بر اسرار عالم افرینش وتفکر در خلقت اسمانها وزمین چیزی نیست که مورد مذمت قرار گیرد بلکه طبق قرآن یکی از برنامه های صاحبان خرد واندیشه است(ال عمران،190)
❗️بنابراین انچه با ان شدت مورد نهی ومذمت قرار گرفته حتما چیز دیگریست،وان عبارت است از علم به احکام نجوم
👌یعنی مجموعه ی پندارها وخیالاتی که زندگی وسرنوشت انسانها را در این کره ی خاکی بااوضاع واحوال ستارگان پیوند میداد وبه وسیله ی اوضاع فلکی پیشگویی هایی نسبت به اینده،نه تنها در مسائل عمومی واجتماعی بلکه در مسائل شخصی وجزئی داشتند
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سؤال
علت قدرت ماورائی مرتاضان هندی چیست؟
✅پاسخ
انسان داری روحی است که اگر تقویت شود،قدرت تصرف در امور واشیای دیگر را بدست می اورد البته این تصرف بر اساس نظام علت ومعلول در عالم است
❗️انسانی که اراده وروح خود را قوی کند امکان می یابد بر امور وپدیده ها تاثیر بگذارد،تقویت نفس با تمرین هایی که ریاضت خوانده می شود حاصل می گردد
❗️ریاضت به دو گونه است :ریاضت های شرعی وریاضت های غیر شرعی
ریاضت شرعی ان است که انسان با انجام عبادات و واجبات ومستحبات نفس وروح خود را تقویت کرده ومی تواند در عالم تصرف کند اما ریاضت های غیرشرعی انگونه ریاضت هایی است که در ان از امور وافعالی استفاده می شود که بر خلاف شرع ودستورات خداوند می باشد
❗️ایت الله مکارمدچنین میفرماید:
«بهترین ریاضت، پرهیز از هرگونه گناه وسپس بعضی از مشتهیات نفسانی از مباحات است که در زندگانی پیامبر وائمه واصحاب ویاران انها دیده میشود که گاه لباس خشن می پوشیدند وبه غذاهای ساده قناعت میکردند،مقدار قابل ملاحظه ای از شب را بیدار می ماندند وبه عبادت پرودگار می پرداختند واین ریاضت ها نوری بر نورانیت انها می افزود
📚پیام امام،ج10،ص235
❗️البته بین معجزات پیامبران واعمال مرتاضان تفاوت هایی است که مادر پاسخ های گذشته ی کانال به ان اشاره کردیم که جهت آگاهی بیشتر میتوانید به کتاب پیام قران ،ایت الله مکارم ج 7،ص278 رجوع فرمایید
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سوالی در مورد شفاعت دارم
بنا بر فرموده معصوم علیه السلام
شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السّلام در ۵ مرحله [[دنیا توسط مصائِب،سختی زمان مرگ،عذابهای برزخ،محشر،و دست آخر به فرموده امیرالمؤمنین برخی محبین ۳۰۰سال در طبقه هفتم جهنم عذاب میبینند تا پاک شوند]]
آماده و شایسته شفاعت گرددند
سؤال بنده آینه که اگر قرار بر پاک شدن ما از گناهان در این مراحل است پس شفاعت اهل بیت چه معنی دارد و دیگر چه چیز را میخواهند شفاعت کنند
✅پاسخ
شیخ صدوق در امالی خود روایت می کند که امام صادق فرمود :
« بنده زمانی که گناهانش زیاد شود و کاری نکند تا ان ها بخشیده شود ،خداوند او را مبتلا به حزن و اندوه در دنیا می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشود خداوند او را گرفتار بیماری در جسمش می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشد خداوند جان دادنش را بر او سخت می گیرد تا کفاره گناهانش باشد و اگر چنین نشد در برزخ گرفتار می شود تا زمانی که خداوند را ملاقات می کند گناهی بر او نباشد »
📚امالی صدوق ص 294
❗️به این نکته توجه داشته باشید که این گرفتاری انسان مومن در درجه نخست عین عدالت می باشد منتها از انجایی که از لحاظ عقیده بر مسیری است که مرضی رضای پرودگار است خداوند این گرفتاری را کفاره ای برای گناهانش قرار داده است
❗️از سوی دیگر این گرفتاری ها سبب می شود که انسان ظرفیت و شایستگی این را پیدا کند که مشمول شفاعت واقع شود
❗️ خداوند در سوره ی انبیاء ایه ی 28میفرماید:
«انها جز برای کسی که خدا از او خشنود است(واجازه ی شفاعتش را داده)شفاعت نمیکنند»
❗️این گرفتاریها سبب میشود که انسان با پاک شدن برخی از گناهانش به درجه ای برسد که شفاعت شافعان در حقش مؤثر واقع شود البته در روایات امده است که ممکن است گناهان به قدری باشد که این امور و گرفتاری ها به هیچ عنوان سبب پاکی فرد نشود لذا نمی تواند مشمول شفاعت واقع شود ناگزیر باید برای پاک شدن مدتی را در جهنم سپری کند تا کفاره گناهانش باشد و شایستگی این را پیدا کند که مشمول شفاعت واقع شود
📚الفصول المهمه ،حر عاملی ،ج 1 ص 376
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman