eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال ایا کسانی که زودتر می میرند و بیشتر در برزخ می مانند با کسانی که دیرتر می میرند و کم تر در برزخ هستند برابرند اولی ها بیشتر عذاب میشن یا بیشتر از نعمت استفاده می کنند ✅پاسخ ❗️عذاب شدن مومنین در برزخ کفاره گناهانشان می باشد ،هر قدر در برزخ عذاب شوند به همان مقدار از گناهانشان کم می شود 📚امالی صدوق ص294 ❗️طبیعی است که افرادی که کمتر در برزخ بوده اند زمینه برای تکفیر گناهانشان از بین رفته است و باید در مراحل بعد قیامت سزای کارهای خود راببینند تا با پاکسازی شدن از گناهان وارد بهشت در این فرض به کسی ظلمی واقع نمی شود ❗️اما اگر فرد از جمله افراد کافر باشد به هر حال باید نتیجه و سزای اعمال خودش را ببیند اگر در برزخ کمتر توقف داشت این کم بودن توقف در قیامت و مراحل آن جبران می شود و در این جا نیز ظلمی صورت نمی گیرد چرا که به مقتضای ایه « هر کس به اندازه ذره ای کار بد کرده آن را می بیند» 📓زلزال 7 ❗️فرد باید سزای اعمالش را ببیند اگر در ظرف زمانی برزخ این مساله صورت نگرفت در مراحل قیامت طبیعی است جبران می شود ❗️انسانی هم که در بهشت برزخی کمتر مانده است به مقتضای ایه « هر کس به اندازه ذره ای کار خیر کرده آن را می بیند» 📓زلزال 6 ❗️در مراحل قیامت و بهشت قیامت پاداش اعمالش را به طور کامل دریافت خواهد کرد اگر چه در برزخ موفق به آن نشده بود پس در اینجا نیز بی عدالتی صورت نمی گیرد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال خواستم بپرسم خدمات دین به علم چی بوده اخه دوستام میگن دین هیچ خدمتی به بشر نکرده ✅پاسخ پاسخ ان است که شأن امامان و پیامبران و اساسا دین شأن هدایتگری است نه شأن کشف واختراع ودرمانگری ومهندسی وصنعتگری 📚بحارالانوار،ج23،ص99،باب6 ❗️اساساً دین برای امر برتری امده است،علوم دنیوی راخود بشر به مرور زمان ومتناسب با نیاز خود به دست می اورد،اما علوم خاص الهی که انبیاء واهل بیت برای بشر به ارمغان اورده اند جز از راه معصوم قابل دستیابی نیست ❗️نیاز اصلی به وجود وحی و نبوت در اموری است که بشر با ابزار و شناختهای عادی نتواند به انها پی برد و در صورت جهل به انها نتواند جهت حرکت خود را به سوی کمال حقیقی تعیین کند و در این مسیر گام بردارد ❗️ البته انبیای الهی غیر از انجام وظیفه اصلی یعنی هدایت بشر بسوی کمال و سعادت حقیقی و جاودانی کمکهای فراوانی به بهتر زیستن مردم در همین زندگی دنیا کرده اند و هر جا حکمت الهی اقتضا داشته است تا حدودی پرده از حقایق ناشناخته و اسرار طبیعت برداشته اند چنان که نمونه های ان را در زندگانی حضرات داود و سلیمان و ذو القرنین می توان یافت 📓انبیا 78-82- کهف 83-97- سبا 10-13 و ۰۰۰ ❗️وما در گذشته مقداری در این موضوع بحث کرده ایم که می توانید کلید واژه « دوئلی» را در کانال سرچ کنید ❗️البته جای انکار نیست که دینداران و مسلمانان خدمات غیر قابل جبرانی به بشریت کرده اند 👌جان دیون پورت می نویسد: « حروف کتاب ( خط) که اصلا از مشرق زمین به اروپا امده است برای بار دوم در پناه نبوغ اسلامی به اروپا راه یافت همه می دانند که بیشتر از ششصد سال صنایع و علوم در میان مسلمانان رونق داشت درصورتی که در میان ما اروپاییان وحشیگری خشن و زننده حکومت می کرد در ادبیات به کلی خاموش و منتفی بود باید قبول کرد که کلیه علوم از فیزیک و هیئت ،نجوم،فلسفه و ریاضیات که از قرن دهم به بعد در اروپا رونق گرفت اصولا از مدارس مسلمانان اخذ گردیده است» 📚عذر تقصیر به پیشگاه محمد وقران،ص125 👌دانشمند فلکی پاتریک مور می گوید: « فلک شناسی و علم هیئت فعلی مدیون زحمات مسلمین است که در این راه گامهای بلندی برداشتند و معارف یونانی را احیا و اکثر کتب یونانی را ترجمه کردند» 📚بنقل از اسلام و تعلیم و تربیت،دکتر حجتی،ص59 ❗️جابر بن حیان یکی از شاگردان امام صادق از بزرگترین متخصصان علوم طبیعی و پدر شیمی جدید بوده است 👌گوستاولوبون می گوید: « اقدم و اشهر علمای اسلام جابر است تصانیف او یک دایره المعارف علمی مشتمل بر خلاصه ای از مسایل شیمی مسلمین است در این تصنیفات ترکیباتی ذکر شده است که قبلا معلوم نبوده است» 📚تمدن اسلام و عرب ص612 ❗️سخن در این باره فراوان است که جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب مبانی حکومت اسلامی،علامه سبحانی ص505 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال ﻣﻦ ﻳﻚ ﺷﻴﻌﻪ ﻫﺴﺘﻢ و ﺳﺎﻛﻦ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻭﺟﻮﺩ اﻓﺮاﺩ ﺳﻨﻲ ﻣﺬﻫﺐ ﺩﺭ اﻃﺮاﻓﻢ ﺷﺒﻬﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺑﺮاﻳﻢ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ اﻱ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻫﺮﻭﻗﺖ اﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﻟﻴﻞ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻡ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺗﻮ ﺣﻖ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﺭﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﻧﺪاﺭﻱ ﭼﻮﻥ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺸﻴﻊ اﺯ ﺧﻮﺩ ﺣﺘﻲ ﻳﻚ ﻛﺘﺎﺏ ﺻﺤﻴﺢ ﻫﻢ ﻧﺪاﺭﺩ ﻣﻴﺨﻮاﺳﺘﻢ اﮔﺮ ﺑﺸﻪ ﻛﻤﻲ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﺪﻳﺪ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﻛﺘﺐ ﺷﻴﻌﻪ و ﺻﺤﻴﺢ و ﻳﺎ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺳﭙﺎﺱ ✅پاسخ نخست از انان تقاضا کنید که به چه دلیلی معتقدید دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم صد در صد صحیح هستند در حالی که انان بسیار از راویان دروغگو روایت نقل کرده اند مانند ❗️احمد بن عبدالرحمان بن وهب که از جمله راویان مسلم است در حالی که نسایی درباره اش گفته است دروغگو بوده وابن یونس هم گفته است که به روایاتش توجه نمی شود 📚میزان الاعتدال ج 1 ص253 ❗️ومانند اسماعیل بن ابی اویس که از راویان بخاری ومسلم است در حالی که احمد گفته است به روایاتش عمل نمیشود و گفته اند کذاب بوده است 📚میزان الاعتدال ج1 ص379 ❗️ومانند الحارث بن عمیر البصری که از راویان بخاری است در حالی که درباره او گفته اند احادیث جعلی روایت می کند 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص132 ❗️ومانند حسن بن عماره الکوفی که از راویان بخاری است در حالی که درباره اش گفته اند کذاب بوده و احادیثش متروک است و از اعتبار ساقط است 📚میزان الاعتدال ج 1 ص265 📚تهذیب التهذیب ،ج2 ص132 ❗️ومانند حسن بن مدرک الطحان که از راویان بخاری است ودر موردش گفته اند کذاب بوده است 📚میزان الاعتدال ج1 ص274 ❗️ومانند سلم بن عبدالرحمان النخعی که از راویان مسلم است در حالی که کذاب بوده است 📚میزان الاعتدال ج 3: ص264 ❗️ومانند عباد بن راشد البصری که از راویان بخاری بوده اما ثقه نبوده است 📚میزان الاعتدال ج4 ص26 ❗️ومانند عبدالله بن صالح که از راویان کذاب بخاری بوده است 📚میزان الاعتدال ج4 ص119 👌و راویان کذاب دیگر که جهت اختصار از ذکر انان خود داری می کنیم ❗️با سرچ کلمه « زرعه» در کانال نظر بزرگان اهل سنت را در مورد اعتبار کتاب صحیح بخاری و مسلم ببینید ❗️اما درباره کتب معتبر نزد شیعه باید توجه کنید : شیعه دارای چهار کتاب با عظمت و معتبر به نام های الکافی شیخ کلینی،من لا یحضره الفقیه ،شیخ صدوق،التهذیب و الاستبصار شیخ طوسی که مشهور هستتد به کتب اربعه می باشد ❗️برخی از علمای بزرگ نظیر شیخ حر عاملی و ملا فیض کاشانی با ذکر ادله گوناگون عقیده به صحت تمامی احادیث کتب اربعه داشته اند 📚وسایل الشیعه ج30 ص193 به بعد 📚الوافی ج1 ص 24 به بعد ❗️اما غالب علمای اصولی معتقدند که صحیح است که کتب اربعه دارای اعتبار زیادی می باشد اما چنین نیست که تمام احادیث انان صحیح باشد لذا هر مجتهدی باید تک تک روایات مورد استفاده اش را بررسی سندی کند و حق ندارد تشخیص مجتهد دیگر را برای خودش حجت بداند 👌البته تنها کتب اربعه نیستند که دارای اعتبار زیادی نزد شیعه هستند بلکه کتاب های دیگری تظیر صحیفه سجادیه،نهج البلاغه،تحف العقول،امالی،علل الشرایع،خصال،عیون،توحید،ثواب الاعمال ،صفات الشیعه ،کمال الدین ،معانی الاخبار مصادقه الاخوان ،از شیخ صدوق،امالی شیخ مفید،امالی شیخ طوسی،المحاسن،بصائر الدرجات، و .... ❗️از اعتبار بالایی نزد شیعه برخوردارند 👌علامه مجلسی کتاب گراسنگ تالیف کرد به نام بحار الانوار و در این کتاب از بسیاری از کتب معتبر تشیع نقل روایت کرده اند و ما نظر صحیح را درباره اعتبار این کتاب در پاسخ های گذشته اورده ایم که می توانید جهت دین آن کلمه « موثوق» را در کانال سرچ کنید 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات ‌ @poorseman
سوال در قرآن خدا ؛ با وجود توبه واقعی؛وعده بخشش می دهد.و بخشش او هیچ استثنایی ‌ندارد. واز طرفی گفته میشود ؛ نماز و روزه قضا باید خوانده شود و حتی بعد از مرگ هم توسط پسر بزرگتر؛ باید خوانده شود... سوال این است؛ نشانه اهل بخشش؛بودن بخشش تمام است نه جزء... وقتی ما به من بدهکارید و ده سال تاخیر در پرداخت کردید.اگر من کریم باشم ؛ گناه و اجحاف تاخیر شما را میبخشم ؛ واگر اکرم باشم هم آن را میبخشم هم پول را نمیگیرم... چطور خدا که اکرم الکریمین است.گناه تاخیر را با توبه میبخشد ولی قضای آنها را از باب تخفیف و تشویق ( مثل بخشش آنها به کافری که ایمان آورده) به ما هم نمی بخشد؟؟!!ومطالبه قضا و کفاره میکند؟ ✅پاسخ باید توجه کنید که مطالبه قضا و کفاره در برابر برخی واجبات قضا شده منافاتی با رحمانیت پرودگار ندارد چرا که وجوب تشریع قضا و کفاره بخاطر نقش باز دارندگی ان می باشد و فایده ان به خود بندگان باز می گردد ❗️وقتی فرد بداند که اگر مثلا در خواندن نماز کوتاهی کند باید قضای آن را بجا اورد یا وقتی در بجا اوردن روزه کوتاهی کند باید علاوه بر قضا کفاره نیز پرداخت کند طبیعی است که نسبت به ادای تکالیف سعی و کوشش بیشتری خواهد کرد ❗️وقتی به این نکته انسان توجه کند روشن می شود که اصل تشریع این حکم نیز از روی رحمانیت پرودگار بوده تا انسان به واجباتی نظیر نماز و روزه که نقش کلیدی در تکامل انسان دارد بیشتر توجه کند ❗️حال اگر انسان به هر دلیلی نتواند در دنیا قضای واجبات را بجا اورد اما توبه واقعی کرده است می تواند امیدوار به بخشش باشد چرا که امام صادق فرمود: « زمانی که روز قیامت شود خداوند حساب شیعیان ما را بر عهده ما می میگذارد انچه از حقوق پرودگار بر ذمه انان است حضرت محمد شفیع می شود و خداوند انان را می بخشد و انچه از حقوق مردم بر ذمه انان است حضرت محمد شفیع می شود و بجای انان ادا می کند و انچه از حقوق ما اهل بیت بر ذمه انان است ما نیز به انان می بخشیم تا انان بدون حساب وارد بهشت شوند» 📚بحار الانوار ج7 ص274 ❗️همین مضمون را شیخ کلینی در کافی ج8 ص162 وصدوق در عیون ج2 ص57 وشیخ طوسی در امالی ص406 و دیگران روایت کرده اند 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال در مورد جهانی بودن اسلام طبق آیات قرآن توضیح بدید واین که ایا عربی بودن قرآن بر این دلالت نمیکنه که اسلام واسه عربا هسته واین ایه"ما رسولان رو به زبان قوم خودشون می فرستیم" میگن زبان پیامبر عربیه وما ایرانی پس پیامبر ما نیس ✅پاسخ: خداوند در سوره فرقان آیه 1 چنین می فرماید: "پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا جهانیان را انذار دهد" ❗ودر آیه 158 اعراف چنین می فرماید: "بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم" ودر آیه 85 ال عمران می گوید: "هرکس غیر از اسلام دینی را قبول کند از او پذیرفته نمیشود واو در آخرت از زیان کاران است" ❗جهت آگاهی از سایر آیات رجوع کنید به کتاب مفاهیم القرآن،علامه سبحانی،ج3 ص39 به بعد ❗عربی بودن قرآن با جهانی بودن اسلام منافات ندارد به این توضیح: "پیامبران هدایت از آنجا که در وهله نخست با قوم خود سر وکار داشتند باید کتاب آسمانی آنها به زبان قوم آنان باشد سپس باید از طرق مختلف معارف وبرنامه های خودرا در میان سایر اقوام وملل منتشر سازند. ❗امروزه دانشمندان هرکشور سعی میکنند کتابهای خودرا به زبان همان کشور بنویسند با آن که محتویات کتابشان به هیچ وجه اختصاص به مردم محیط آنها ندارد. ❗از آنجا که پیامبر از میان یک امت عرب برخاسته ودر مرحله نخست سر رو کار او با اقوام وملل عرب بوده از این نظر کتاب او به یکی از زبان های زنده ووسیع جهان زبان عربی بوده در صورتی که قوانین واحکام او مربوط به عموم جهانیان است ❗اگر روز بعثت پیامبر یک زبان جهانی وبین المللی وجود داشت که همه مردم به آن آشنایی داشتند وبا آن مکالمه میکردند دراین صورت جا داشت کتاب آسمانی او به همان زبان بین المللی باشد در صورتی که درآن روز چنین مطلبی وجود نداشته وتا کنون نیز این موضوع تحقق نپذیرفته است بنابراین عربی بودن قرآن هیچ گونه منافاتی با جهانی بودن اسلام ندارد ❗آیه مورد استناد شما نیز می گوید کتاب هر پیامبری را به زبان قوم او فرستادیم نه این که نبوت ورهبری او مخصوص به همان امت بوده است واین که زبان یک پیغمبر ویا کتاب او به زبان قوم او بوده هرگز گواه بر اختصاص نبوت او به قومش نیست بلکه باید از طرق دیگر خصوصی یا عمومی بودن آیین اورا بدست آورد ❗جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی،علامه سبحانی وعلامه مکارم، ص513 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان وکاربران محترم @poorseman
سوال چرا تو قران یه سری ایات همچنین پاره ای از داستان ها تکرار میشه ایا این مخل به فصاحت قران نیست ✅پاسخ در قرآن به دو نوع تکرار برمى خوریم: 1⃣تکرار پاره اى از تاریخ ها. 2⃣تکرار پاره اى از آیاتى که بیان کننده «واقعیّت خاصّى» است. ❗️در مورد داستان هاى تاریخى باید توجّه کنید که هدف اساسى قرآن از ذکر تاریخ گذشتگان، توجّه دادن مردم به قوانین مسلّم زندگى است که بر زندگى انسان هاى پیشین حکومت داشته است. 👌قرآن مى خواهد مردم را با این قوانین آشنا کند و آنها را توجّه دهد که علل ترقّى و پیشرفت و یا انحطاط جوامع و ملل گذشته چه بوده است خوددارى آنها از قبول دعوت پیامبران چه نتایج خطرناکى به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه کرده و کدام عامل بود که آنها را به انقراض و سقوط کشانید و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است قرآن در داستان ها مردم را به این قوانین و حقایق متوجّه ساخته و همچنین عاقبت نافرمانى افراد گردنکش و جبّار را نشان داده است. همین حقیقت ایجاب نموده که قرآن سرگذشت جوامع گذشته را زیر و رو کند و جنبه هاى مختلف آن را نشان دهد. ❗️ بنابراین، اگر قرآن در موارد مختلفى مثلا از «بنى اسراییل» و یا «آفرینش آدم» سخن مى گوید، در هر مورد به قسمت و فراز خاصّى از این موضوع اشاره مى کند و مى خواهد در هر مورد، مردم را به نکته خاصّى توجّه دهد که در مورد دیگر به آنان توجّه نداده است. 👌این حقیقتى است که با دقّت در داستانهاى قرآن به دست مى آید. ❕در موارد دیگرى که پاره اى از آیات قرآن تکرار شده، مثلا تکرار آیه شریفه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبَّکُمَا تُکَذِّبَانِ» در «سوره الرّحمن» باید توجّه داشت این تکرارى براى نتیجه گیرى از تاثیر خاصّ روانى در روحیّه خوانندگان و شنوندگان قرآن است. خداوقتى براى بیدار ساختن روح و فکر یک جمعیّت سخن مى گوید گاهى بر روى موضوعاتى که جنبه روانى و عاطفى خاصّى دارد تکیه مى کند و آن را تکرار مى نماید; مثلا، در همین سوره«الرّحمن» خداوند در مقام شمردن نعمت هاى مهمّى است که در آفرینش انسان و تشکیل جامعه و تمدّن انسانى و ادامه آن، نقش اساسى دارد; و همچنین در این سوره نعمت هاى بزرگى بیان مى شود که در زندگى جهان دیگر براى انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن این نعمت ها که به منظور تحریک عواطف بشر است، آیه«فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را تکرار مى کند و از این راه در خلال شمردن این نعمت ها حسّ حق شناسى انسان را بیدار مى کند و او را به خضوع در برابر حقیقت وامى دارد و وجدان و عواطفش را تحریک مى کند. ❗️ بنابراین، این نوع تکرار هم در جاى خود از نظر ارشاد و هدایت لازم است و مخلّ به فصاحت و بلاغت قرآن نیست، بلکه از محسّنات کلام نیز به شمار مى رود; زیرا موجب تاکید و تاثیر بیشتر مى گردد. این قبیل تکرار در ادبیّات فارسى و عربى فراوان است و شواهد بسیارى از قصاید عرب در دست است که مشتمل بر تکرار یک «بیت» و یا یک «مصراع» و یا یک «جمله» مى باشد. از جمله در قصیده اى که «عدَّىّ بن ربیعه» دایى «امْرء القِیس» در مرثیه برادرش «کُلیبْ» سروده است، جمله «عَلى انْ لَیْسَ عِدْلا مِنْ کَلیبْ» بیست مرتبه تکرار شده است. در اشعار ادباى بزرگ فارسى زبان نیز نمونه هاى زیادى دارد. ❗️پاسخ شما از کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی اثر ایت الله مکارم و سبحانی ص541 نقل شد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال در قران گفته شده مردان قیوم زنان هستند ایا این دال بر این نیست که اسلام مرد را برتر از زنان می دونه شما چه پاسخی بر این مطلب دارید ✅پاسخ خداوند در ایه 34 نسائ می فرماید: « الرجال قوامون علی النسائ بما فضل الله بعضهم علی بعض» ❗️در تفسیر نمونه ایه چنین ترجمه شده است : « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتری هایی که ( از نظر نظام اجتماع) خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است » ❗️درباره فلسفه این مساله چنین گفته شده است که دلیل ان به سه امر بر می گردد 1⃣مردها اهل اندیشه و منطق و تفکر می باشند و به همین دلیل انها و عمل ورفتار انها عاقلانه تر و منطقی تر از زنان می باشد زیرا زنان برعکس مردان دارای قدرت عاطفه ،احساس ،محبت ،رحم و عطوفت فراوان هستند کسانی می توانند سرپرستی و مدیریت را به عهده داشته باشند که عقل گرا باشند و اهل خرد و اندیشه 2⃣مردها دارای توان جسمی و بدنی فراوان بوده و انجام کارهای سخت و دشوار به عهده انان می باشد وبه همین دلیل اینان برای ریاست و سرپرستی مناسب ترند در حالیکه زنان دارای جسم لطیف بوده و توان انجام کارهای سختدو شاق را ندارند ❗️مرد با ترجیح داشتن قدرت تفکرش بر احساسات می تواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با نیروی جسمی بیشتر می تواند از حریم خانواده خود دفاع کند 3⃣مردان در قبال زنان دارای تعهد الزام اور می باشند و ان وظیفه شاق و طاقت فرسا و پر مسولیت تامین معاش و مخارج زندگی زن و فرزند است لذا این حق را دارد که وظیفه مسولیت خانواده بر عهده او باشد ❗️لذا خداوند می فرماید این سرپرستی بخاطر تفاوتهایی است که خداوند از نظر افرینش روی مصلحت نوع بشر میان انها قرار داده و نیز سرپرستی بخاطر تعهداتی است که مردان در برابر زنان و خانواده به عهده دارند ❗️سپردن این وظیفه به مردان نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانی انان است و نه سبب امتیاز انان در جهان دیگر زیرا ان صرفا بستگی به تقوا دارد فلسفه ان همان بود که بیان شد ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به تفسیر نمونه ج3 ص369 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سؤال: مسئله ی عدّه در طلاق(دائم یا موقّت)تعبّدی است یا فلسفه ی توجیهی دیگری دارد؟! اگر توجیه نطفه است که امروزه این قضیّه با یک آزمایش قابل حلّ است...لطفن توضیح دهید. ✅پاسخ در تفسیر شریف نمونه چنین امده است : « بدون شک عده دو فلسفه اساسی دارد که در قران و روایات اسلامی به ان اشاره شده است 1⃣نخست مساله حفظ نسل و مشخص نمودن وضع زن از نظر بار داری و عدم بارداری ❗️نوسینده در جای دیگر چنین می اورد: « این که امروزه گفته می شود با ازمایش می توان نسب فرزند را مشخص کرد مساله قابل قبولی نیست چرا کهه این ازمایش ها ان قدر که شما فکر می کنید دقیق نیست به طوری که هیچ خطا و اشتباهی در ان نباشد بلکه خطای انسانی و خطای دستگاهی در انها است 2⃣فلسفه دیگر این است که عده وسیله ای است برای بازگشت به زندگی اول و از بین بردن عوامل جدایی بخصوص با توجه به اینکه اسلام تاکید می کند که زنان در دوران عده باید در خانه مرد بمانند و طبعا یک معاشرت دائمی چند ماهه خواهند داشت که به انها مجال خواهد داد مساله جدایی را دور از هیجانات زود گذر مجددا مورد بررسی قرار دهند 📚تفسیر نمونه ج24 ص230 📚کتاب النکاح ج4 ص 51 3⃣فلسفه دیگری که می توان بیان داشت حکمت بهداشتی ان است ارتباط جنسی زمینه مناسب برای انتقال یا شکل گیری بیماری ها و عفونت های مختلف را فراهم می کند این احتمال در ارتباط های متعدد جنسی بیشتر و خطرناک تر است در این میان زن به دلیل ساختار جسمی و فیزیکی قابلیت بیشتری برای دریافت و پرورش و انتقال بیماری ها و عفونت ها دارد زمان عده در حقیقت می تواند نقش قرنطینه برای رحم زنان باشد 4⃣ حکمت دیگر که می توان بیان داشت عده سبب حفظ حریم زوجیت است ❗️اگر زن امروز پیش یکی و فردا پیش دیگری باشد بسیار کاری شنیع و مخالف با عواطف و احساسات اعضای خانواده می باشد ازدواج بلافاصله زن به نوعی نادیده انگاری عواطف و احساسات اعضای خانواده است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال من از باکو هستم از ما سلفی ها سوال کردند که چرا لقب امام دوازدهم صاحب الزمان است ؟ صاحب زمان فقط خدا است و امام نمی تواند صاحب زمان باشد .ما نتوانستیم به این سوال جواب بدیم . اگر میشه جواب بدهید خواهشا ممنون ✅پاسخ یکی از القاب حضرت مهدی صاحب الزمان است این لقب فراوان در زبان راویان و اصحاب و شیعیان امام مورد استفاده قرار گرفته است 📚کتاب الغیبه،ص244 ح211، وص272 ح237 ❗️امام صادق فرمود: « اخرین امامان قائم به حق بقیه الله در زمین و صاحب الزمان است » 📚کمال الدین ج2 ص342 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « هر کس دوست دارد خداوند را در حال کمال ایمان و حسن اسلام ملاقات کند پس باید حجت ،صاحب الزمان،قائم ،منتظر و مهدی را دوست داشته باشد» 📚الفضایل ،ص166 ❗️واژه صاحب در زبان عرب به معنای همراه، یار، دوست و هم عصر است، نه به معنای مالک که در فارسی متبادر به ذهن است. بنابر این صاحب الزمان یعنی کسی که همراه زمان است و در این عصر و زمان به سر می برد و چنین معنا و برداشتی از این واژه شرک نیست. شاهد این ادعا آیات قرآن است. آن جا که می فرماید: "ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی"؛ 📓نجم 2 « هم روزگارتان گمراه نشده و به بیراه نرفته است.» نیز: "وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ" و این همروزگارتان دیوانه نیست.   📓تکویر 22 ❗️به اعتبار طول عمر حضرت واینکه مدت زمان بیشتری از سایر امامان دارای عمر هستند به ایشان مصاحب و صاحب زمان وکسی که مدتی طولانی در دنیا زندگی می کند اطلاق می شود 📚درسنامه مهدویت،ج1 ص226 👌گذشته از این، حتی اگر منظور از این کلمه (صاحب) مالک هم باشد شرک نخواهد بود؛ چرا که مالکیت و مدیریت امام زمان در طول مالکیت خدای متعال است نه در عرض آن و این مدیریت به اذن خداوند می باشد   ❗️گفتنی است به اعتقاد شیعه ائمه به اذن خداوند ولایت تکوینی بر امور عالم دارند و این با اذن و اراده خداوند به آنها واگذار شده است وما در گذشته این مطلب را به اثبات رسانده ایم که می توانید کلمه « ولایت تکوینی» را در کانال سرچ کنید 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال در در مورد همزاد اگه ممکنه توضیح بدید که ایا واقعیت داره یا نه ✅پاسخ دروایات آمده که خداوند متعال به ابلیس فرمود: « فرزندى به آدم نمی دهم جز این که مانندش را به تو دهم، و هر آدمی، هم زاد شیطانى دارد.» 📚بحار الانوار ج60 ص306 ❗️در روایتی دیگر آمده که پیغمبر فرمود: «چه بسا که هیچ کس نباشند جز آن که همزاد او از جنّ برای او گماشته شده است، گفتند: یا رسول اللَّه آیا برای شما هم هست؟ فرمود: برای من نیز هست، جز این که خدایم یاریم داده که او تسلیم من شده است و جز به نیکى واندارد (و من از او در سلامتم)» 📚صحیح مسلم ج8 ص139 📚مسند احمد ج1 ص385 👌اما باید توجه داشت که روایت اول مرسل و بدون سند است و حجت نیست ❕روایت دوم نیز در منابع اهل سنت امده است نه روایات شیعی و قرینه ای نیز بر صحت آن از کتب شیعه نمی توان اقامه کرد لذا به ان نیز نمی توان استدلال کرد ❗️به فرض صحت احادیث سابق این احادیث مساله همزاد را در بین انسان و جن اثبات می کند نه انکه هر انسانی همزادی در بین انسان ها داشته باشد که از این مطلب در نصوص دینی خبری نیست 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال فلسفه وضو در نماز چیست آیا نمیشد فقط دس و صورت را شست و برای نماز حاضر شد؟ ✅پاسخ  شک نیست که وضو داراى دو فایده روشن است: 1⃣فایده بهداشتى 2⃣ فایده اخلاقى و معنوى، ❗️ از نظر بهداشتى شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظه اى در نظافت بدن دارد، مسح کردن بر سرو پشت پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است، سبب مى شود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم، و همچنین تماس آب با پوست بدن اثر خاصى در تعادل اعصاب سمپاتیک و پا را سمپاتیک دارد. ❗️طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتى وجود دارد که تمام فعالیتهاى بدن را کنترل مى کنند «اعصاب سمپاتیک» و «اعصاب پاراسمپاتیک» این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاه ها و جهازات داخلى و خارجى گسترده اند، وظیفه اعصاب سمپاتیک «تند کردن» و به فعالیت واداشتن دستگاه هاى مختلف بدن است، و وظیفه اعصاب «پارا سمپاتیک» «کند کردن» فعالیت آنهاست، در واقع یکى نقش «گاز» اتومبیل و دیگرى نقش «ترمز» را دارد، و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتى، دستگاههاى بدن بطور متعادل کار مى کند. 👌این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله امورى که مى تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند تماس آب با بدن است ❗️و از نظر اخلاقى و معنوى چون با قصد قربت و براى خدا انجام مى شود اثر تربیتى دارد مخصوصاً چون مفهوم کنائى آن این است که از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمى دارم مؤید این فلسفه اخلاقى و معنوى است. ❗️در روایتى از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خوانیم: «براى این دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است که بندگان هنگامى که در پیشگاه خدا مى ایستند و با او مناجات مى کنند پاک باشند، و دستورات او را بکار بندند، از آلودگیها و نجاستها برکنار شوند، علاوه بر این، وضو سبب مى شودکه آثار خواب و کسالت از انسان برچیده شود و قلب براى قیام در پیشگاه خدا نور و صفا یابد». 📚وسایل الشیعه ج1 ص257 👌جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه ج4 ص291 ❗️روشن است که مطاع خداوند است و انسان باید مطیع فرامین خداوند باشد چنان که فرمود: « هرکس خدا و رسول را عصیان کند به تحقیق در گمراهی اشکاری بسر می برد» 📓احزاب 36 ❗️باید وضو را انگونه که خداوند فرموده است بگیریم 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا اسلام در انتخای همسر به زن اسنقلال نداده و اذن پدر رو شرط دونسته پاسخ دهید ✅پاسخ مراجع تقلید اجازه پدر را برای ازدواج دختر شرط می دانند و این به جهت آن است که سرمایه دختران بکارت و عفاف آنان است ولی بسیاری از دختران با خلوص خود، به ابراز عشق مردان دل می بندند و هر مردی را وفادار می پندارند در حالی که از رفتار خاص مردان تا قبل از ازدواج اطلاعی ندارند و بعد از ازدواج متوجه بی وفایی ها و احیانا خیانت آنان می شوند. ❗️ به همین دلیل لازم است پدر یا ولی دختر که از طرفی خصوصیات مردان و حیله های آنها را به خوبی می داند و از طرفی خیر خواه دختر خود است با این شرط که سخت گیری بیهوده نکند در این مورد نظر بدهد. 👌به همین جهت مراجع تقلید بر این عقیده اند که اگر همسر مناسبى براى دختر پیدا شده که شرعاً و عرفاً کفو اوست و مصلحت دختر در ازدواج با اوست اما پدر یا جد پدرى، بدون جهت مانع ازدواج مىشوند،در این صورت لازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرد. ❗️شهید مطهری در بیان علت و فلسفه این حکم چنین می اورد: « مرد بتده شهوت است و زن اسیر محبت انچه مرد را می لغزاند و از پا در می اورد شهوت است اما انچیزی که زن را از پا در می اورد و اسیر می کند این است که نغمه محبت و صفا و وفا و عشق از دهان مردی بشنود 👌زن مادامی که دوشیزه است و هنوز صابون مردان به جامه اش نخورده است زمزمه های محبت مردان را به سهولت باور می کند ❗️اینجاست که لازم است دختر با پدرش که از احساسات مردان بهتر اگاه است و پدران جز در شرایط استثنائی برای دختران خیر و سعادت را می خواهند مشورت کنند و لزوما موافقت او را جلب کنند » 📚مجموعه اثار شهید مطهری،ج19 ص92 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا در مورد اعتبار نهج البلاغه توضیح دهید. چون هیچ سندی وجود نداره. ✅پاسخ ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح خود بر نهج البلاغه در مورد سند ان چنین می اورد: « در این جا ذکر دو نکته لازم است: 1ـ غالب خطبهها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه، بلکه اکثریّت قریب به اتفاق آن، مطالبى است مستدل و یا در خور استدلالهاى منطقى و در واقع از قبیل «قَضایا قِیاساتُها مَعَها»؛ (مسایلى که دلیلش در خودش نهفته است). ❗️بنابراین نیازى به سلسله اسنادبه عنوان مباحث تعبّدى ندارد زیرا بخش عظیمى از آن درباره معارف اعتقادى، مبدا و معاد، صفات خداوند، دلایل عظمت قرآنو پیامبر اسلام و مانند آن است. ❗️بخش دیگرى درباره مواعظ و نصایح و درس هاى عبرت در زندگى امّتهاى پیشین و آیین کشوردارى و زندگى اجتماعى و آداب جهادو امثال آن است که عموماً مطالبى منطقى و مستدل یا قابل استدلال است. 👌همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغهنیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم، در واقع دلایل آنها با خود آنهاست و به قول معروف «قضایا قیاساتها معها»! ❗️تنها بخش کوچکى از نهج البلاغهاست که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید. اگر مساله سند مطرح باشد تنها در این قسمت است که قطعاً یک دهم نهج البلاغهرا نیز تشکیل نمى دهد. بنابراین سر و صداهاى مربوط به اسنادنهج البلاغه بسیار کم رنگ و کم اثر است. 2ـ نکته دیگر این که اگر معیارهاى حجّیت سند را براى نهج البلاغهبخواهیم، از این نظر نیز مشکلى در کار نیست، زیرا براى پذیرش حدیثو روایت ـ آن گونه که در علم اصول تحقیق شده ـ معیار اصلى وثوق و اعتماد و اطمینان به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید;؛ گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، سبب وثوق به روایت مى شود و گاه کثرت و تعدّد روایت ـ آن هم در کتب معتبر و مشهور ـ چنین اعتمادى را حاصل مى کند و گاه محتوا، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از فکر پیامبر یا امام معصومى تراوش کرده است و همین سبب اعتماد ما به چنین روایتى مى شود. ❗️نظیر این مساله را درباره صحیفه سجّادیه - علاوه بر اسنادمعتبرى که براى آن ذکر کرده اند - یعنى دعاهاى بسیار بلند، با برترین محتوا و عالى ترین مضمون که از «امام سجاد على بن الحسین زین العابدین» نقل شده است، نیز گفته اند. 👌از این گذشته کتاب هاى زیادى قبل از «سیّد رضى» نوشته شده است که بسیارى از خطبهها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغهیا غالب آنها در آن کتب آمده است و این به خوبى نشان مى دهد که این کلمات قبل از «سیّد رضى» نیز در میان دانشمندان و راویان حدیثو گاه در میان توده هاى مردم مشهور و معروف بوده است و این شهرت مى تواند ما را بى نیاز از اسنادمتّصل کند. حتّى بعضى از بزرگان مورّخان نوشته اند،خطبههاى نهج البلاغه که در میان مردم شهرت داشته بسیار بیش از آن مقدارى بوده است که «سیّد رضى» در نهج البلاغهآورده است و در واقع نهج البلاغهگلچینى از آن خطبههاست. از جمله مورّخ معروف «مسعودى» که حدود یک قرن قبل از «سیّد رضى» مى زیسته در «مروج الذهب» درباره خطبههاى امام(علیه السلام) مى گوید: آنچه مردم از خطبههاى امام در موارد مختلف حفظ کرده اند چهارصد و هشتاد و چند خطبهاست» در حالى که خطبههاى نهج البلاغهکه اکنون در دست ماست حدود دویست و چهل خطبهاست. ❗️هم اکنون کتابهایى در دست ماست که به عنوان مصادر و اسنادنهج البلاغه از سوى جمعى از فضلا و بزرگان معاصر نگاشته شده و اسناداینخطبهها را در کتاب هایى که قبل از «سیّد رضى» نگاشته شده به دست آورده و در مجموعه هاى جالبى منتشر ساخته اند که یکى از بهترین کتابها در این زمینه کتاب «مصادر نهج البلاغهو اسانیده» تالیف دانشمند محقّق «السیّد عبدالزهراء الحسینى الخطیب» مى باشد که مراجعه به آن هر جستجوگرى را بر این حقیقت واقف مى کند که «سیّد رضى» در نقل این خطبهها هرگز تنها نیست. قابل توجّه این که در این کتاب آنچه در نهج البلاغهآمده است از 114 (یکصد و چهارده) کتاب دیگر گردآورى شده که بیش از بیست کتاب از آنها مربوط به دانشمندانى است که قبل از «سیّد رضى» مى زیسته اند. ❗️این نکته نیز قابل ذکر است که شخص «سیّد رضى» در لابه لاى کلمات خود در نهج البلاغهـ که احیاناً در توضیح خطبهها گفته ـ از 15 (پانزده) کتاب نام مى برد که او در گردآورى نهج البلاغهاز آنها استفاده کرده است. 👌از مجموع آنچه در بالا گفته شد به خوبى روشن شد که جایى براى وسوسه کردن اسنادنهج البلاغه وجود ندارد.» 📚پیام امام امیر المومنین ، ایت الله مکارم ، ج1 ص55 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا در مورد اعتبار نهج البلاغه توضیح دهید. چون هیچ سندی وجود نداره. ✅پاسخ ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح خود بر نهج البلاغه در مورد سند ان چنین می اورد: « در این جا ذکر دو نکته لازم است: 1ـ غالب خطبهها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه، بلکه اکثریّت قریب به اتفاق آن، مطالبى است مستدل و یا در خور استدلالهاى منطقى و در واقع از قبیل «قَضایا قِیاساتُها مَعَها»؛ (مسایلى که دلیلش در خودش نهفته است). ❗️بنابراین نیازى به سلسله اسنادبه عنوان مباحث تعبّدى ندارد زیرا بخش عظیمى از آن درباره معارف اعتقادى، مبدا و معاد، صفات خداوند، دلایل عظمت قرآنو پیامبر اسلام و مانند آن است. ❗️بخش دیگرى درباره مواعظ و نصایح و درس هاى عبرت در زندگى امّتهاى پیشین و آیین کشوردارى و زندگى اجتماعى و آداب جهادو امثال آن است که عموماً مطالبى منطقى و مستدل یا قابل استدلال است. 👌همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغهنیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم، در واقع دلایل آنها با خود آنهاست و به قول معروف «قضایا قیاساتها معها»! ❗️تنها بخش کوچکى از نهج البلاغهاست که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید. اگر مساله سند مطرح باشد تنها در این قسمت است که قطعاً یک دهم نهج البلاغهرا نیز تشکیل نمى دهد. بنابراین سر و صداهاى مربوط به اسنادنهج البلاغه بسیار کم رنگ و کم اثر است. 2ـ نکته دیگر این که اگر معیارهاى حجّیت سند را براى نهج البلاغهبخواهیم، از این نظر نیز مشکلى در کار نیست، زیرا براى پذیرش حدیثو روایت ـ آن گونه که در علم اصول تحقیق شده ـ معیار اصلى وثوق و اعتماد و اطمینان به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید;؛ گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، سبب وثوق به روایت مى شود و گاه کثرت و تعدّد روایت ـ آن هم در کتب معتبر و مشهور ـ چنین اعتمادى را حاصل مى کند و گاه محتوا، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از فکر پیامبر یا امام معصومى تراوش کرده است و همین سبب اعتماد ما به چنین روایتى مى شود. ❗️نظیر این مساله را درباره صحیفه سجّادیه - علاوه بر اسنادمعتبرى که براى آن ذکر کرده اند - یعنى دعاهاى بسیار بلند، با برترین محتوا و عالى ترین مضمون که از «امام سجاد على بن الحسین زین العابدین» نقل شده است، نیز گفته اند. 👌از این گذشته کتاب هاى زیادى قبل از «سیّد رضى» نوشته شده است که بسیارى از خطبهها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغهیا غالب آنها در آن کتب آمده است و این به خوبى نشان مى دهد که این کلمات قبل از «سیّد رضى» نیز در میان دانشمندان و راویان حدیثو گاه در میان توده هاى مردم مشهور و معروف بوده است و این شهرت مى تواند ما را بى نیاز از اسنادمتّصل کند. حتّى بعضى از بزرگان مورّخان نوشته اند،خطبههاى نهج البلاغه که در میان مردم شهرت داشته بسیار بیش از آن مقدارى بوده است که «سیّد رضى» در نهج البلاغهآورده است و در واقع نهج البلاغهگلچینى از آن خطبههاست. از جمله مورّخ معروف «مسعودى» که حدود یک قرن قبل از «سیّد رضى» مى زیسته در «مروج الذهب» درباره خطبههاى امام(علیه السلام) مى گوید: آنچه مردم از خطبههاى امام در موارد مختلف حفظ کرده اند چهارصد و هشتاد و چند خطبهاست» در حالى که خطبههاى نهج البلاغهکه اکنون در دست ماست حدود دویست و چهل خطبهاست. ❗️هم اکنون کتابهایى در دست ماست که به عنوان مصادر و اسنادنهج البلاغه از سوى جمعى از فضلا و بزرگان معاصر نگاشته شده و اسناداینخطبهها را در کتاب هایى که قبل از «سیّد رضى» نگاشته شده به دست آورده و در مجموعه هاى جالبى منتشر ساخته اند که یکى از بهترین کتابها در این زمینه کتاب «مصادر نهج البلاغهو اسانیده» تالیف دانشمند محقّق «السیّد عبدالزهراء الحسینى الخطیب» مى باشد که مراجعه به آن هر جستجوگرى را بر این حقیقت واقف مى کند که «سیّد رضى» در نقل این خطبهها هرگز تنها نیست. قابل توجّه این که در این کتاب آنچه در نهج البلاغهآمده است از 114 (یکصد و چهارده) کتاب دیگر گردآورى شده که بیش از بیست کتاب از آنها مربوط به دانشمندانى است که قبل از «سیّد رضى» مى زیسته اند. ❗️این نکته نیز قابل ذکر است که شخص «سیّد رضى» در لابه لاى کلمات خود در نهج البلاغهـ که احیاناً در توضیح خطبهها گفته ـ از 15 (پانزده) کتاب نام مى برد که او در گردآورى نهج البلاغهاز آنها استفاده کرده است. 👌از مجموع آنچه در بالا گفته شد به خوبى روشن شد که جایى براى وسوسه کردن اسنادنهج البلاغه وجود ندارد.» 📚پیام امام امیر المومنین ، ایت الله مکارم ، ج1 ص55 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا به متن زیر پاسخ دهید 1⃣لقب امام یازدهم است. لقبی که به معنای عقیم و نازاست. 2⃣"عسکری" در زبان عربی دو معنا دارد: 1- نظامی 2- عقیم 3⃣شیعیان کلمه عسکری را نظامی معنا میکنند و میگویند چون امامشان در زندان نظامی عباسیان بوده این لقب را گرفته. اما واقعیت امر این است که زندانی بودن در یک مکان نظامی نمیتواند به همراه آورنده لقب نظامی باشد چون اصولا آن امام جزو ارتش عباسیان نبوده! 4⃣حتما تا به حال عسکری خورده اید. انگور عسکری یعنی انگور بدون هسته. امام یازدهم به دلیل بی فرزندی لقب عسکری گفته بود. 5⃣همه داستان های غیبت و ارتباط با امام دوازدهم ساخته 4 شیخ است که به آنها نواب اربعه می گفتند. واقعیت این است که کسی تولد فرزند امام یازدهم را ندیده و ترویج این اعتقاد در قدیم نوعی مبارزه و تحریک عوام بر علیه حکومت عباسیان بوده است. ✅پاسخ واقعا انسان از شدت حماقت و جهالت این افراد تعجب می کند که حتی اشنایی از لغت عرب و منطق شیعه ندارند ❗️ما تحدی می کنیم که از یک فرهنگ لغت عرب بیاورید که ماده عسکر به معنای عقیم و نازا بودن بکار رفته باشد ❗️العسکر به معنای سپاه و لشگر ومحل اجتماع لشکر و سپاه به کار می رود 📚معجم الوسیط،ماده عسکر 👌شیخ صدوق روایت می کند: « منطقه ای که امام هادی و امام حسن بن علی در « سر من رای» مسکن و خانه قرار داده بودند به عسکر ( یعنی محل اجتماع سپاهیان) موسوم بود از این رو هر یک از این دو بزرگوار شدند عسکری( یعنی در مکانی زندگی می کردند که منتسب به سپاه و لشکریان بوده اند ) 📚علل الشرایع ج 1 ص241 ❗اما این که این نویسنده نادان گفت که همه داستان های غیبت و ارتباط با امام دوازدهم ساخته نواب خاصه امام است 👌این سخن نیز سخنی بی اساس تر از سخن اول است ❗️ کلیه امامان و پیامبر گرامی بارها و بارها شیعیان را متذکر می شدند که امامشان قرار است از میانشان غایب شود ❗️پیامبر گرامی فرمود: « ( امام دوازدهم ) بعد از غیبتی طولانی و گمراه کننده ظهور خواهد کرد ان گاه امر خدا را اعلان کرده و دین او را ظاهر خواهد نمود» 📚کمال الدین ،ص256 ❗️امام علی فرمود: « برای قائم ما غیبتی است که زمان و مدت ان طولانی خواهد بود» 📚همان مدرک ص303 ❗️امام صادق فرمود: « پنجمین از اولاد هفتمین امام کسی است که شخصش از شما غایب می شود» 📚همان مدرک ص338 ❗️امام صادق فرمود: « برای قائم دو غیبت است یکی کوتاه و دیگری دراز مدت» 📚الکافی،ج1 ص340 ❗️امام باقر فرمود: « برای صاحب امر دو غیبت است» 📚غیبه النعمانی،ص171 ❗️در این باره روایت فراوان است که رجوع کنید به کتاب شریف منتخب الاثر ج2 ص236 به بعد فصل 27 و 28 و29 ❗️اما این که گفته شد کسی تولد امام زمان را ندیده این نیز دروغ دیگر این نویسنده احمق و کذاب است ❗️شیخ کلینی به سند صحیح روایت می کند که ابو عمرو عثمان بن سعید چنین می گفت : « به خدا سوگند جانشین امام عسکری را دیدم گردن او چنین بود وبا دست اشاره کرد» 📚الکافی ج1 ص329،330 ❗️و نیز به سند صحیح روایت می کند که ابی هاشم جعفری به امام عسکری عرضه داشت: « جلالت شما مرا مانع شده تا مساله ای را از شما سوال کنم ایا برای شما فرزندی است ؟ امام فرمود: اری راوی گفت : اگر حادثه ای برای شما اتفاق افتاد کجا از او سوال کنم فرمود: در مدینه 📚همان ،ص328 ❗️احمد بن محمد می گوید : « بعد از کشته شدن زبیری نامه ای از امام عسکری به دستم رسید که در ان نوشته شده بود این جزای کسی است که بر خدا و اولیایش افترا ببندد و گمان می کند که میتواند مرا بدون جانشین بکشد و قدرت خدا را چگونه دیده است ان گاه می گوید : فرزندی برای ان حضرت در سال 255 زاییده شد که اسم ایشان را محمد گذاشت » 📚کافی ج1 ص328 ❗️در این باره روایات متعددی وارد شده است که جهت پرهیز از اطناب از ذکر ان خودداری می شود 👌اما اینکه نواب امام عصر را عده ای دروغگو مخاطب قرار داد یکی دیگر از سخن بی پایه نویسنده است ❗️نواب امام عصر در اعلی درجه وثاقت بوده اند که چون پاسخ دراین پیام به درازا کشید تنها مخاطبان را ارجاع می دهیم به بحار الانوار ج51 ص343 به بعد ومنتخب الاثر ج2 ص506 فصل 3 تا ادله و روایات وثاقت انان را ببینند 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا از این به بعد بیشتر روی کانال های ضد دین تمرکز کرده و پاسخ شبهاتشان را دهید به متن زیر از کانال ما همه بد حجابیم پاسخ دهید یعنی حتما باید روی شونه آدمها 2 تا فرشته باشن که کارای خوب و بد رو ثبت کنن ؟! اگه نباشن ثبت نمیشه؟ یعنی خدا یادش میرفته که اینا رو استخدام کرده؟! ✅پاسخ شیخ طبرسی در احتجاج خود روایت می کند : «شخصی از امام صادق پرسید علت وجود فرشتگان مامور ثبت اعمال نیک و بد انسانها چیست در حالی که می دانیم خداوند عالم السر و هر انچه مخفی است می باشد 👌امام پاسخ داد: « خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و انها را شهود بر بندگانش قرار داد تا بندگان به خاطر مراقبت انان بیشتر مراقب اطاعت الهی باشند و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند و چه بسیار بنده ای که تصمیم به گناه می گیرد سپس به یاد این فرشته می افتد و خود داری می کند و می گوید: پرودگارم مرا می بیند و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهی می دهند ❗️علاوه بر این خداوند به لطف ورحمتش اینها را مامور کرده تا به فرمان خدا شیاطین سرکش را از انها دور کند و همچنین جانوران زمینی و افات بسیار را که انها را نمی بینند تا ان زمان که فرمان خدا و مرگ انها فرا رسد» 📚الاحتجاج، ج2 ص348 ❗️خلاصه پاسخ امام دو نکته بود 1⃣صحیح است که خداوند اگاه به اعمال است اما فرشتگان ثبت اعمال را قرار داده است تا بندگان به سبب انان بهتر از گناهان دوری کنند و درواقع وجود فرشتگان ثبت اعمال خاصیت بازدارندگی دارد 2⃣انها علاوه بر ثبت اعمال مامور حفظ انسان از حوادث ناگوار و افات و وسوسه های شیاطین نیز هستن 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال به متن زیر از کانال ضد دین ما بی حجابیم پاسخ دهید Ⓜ️دین ، دینه! فرقی نمی کنه Made in عربستان باشه یا Made in وطن! کسی که اسیر دین شد ، دچار تعصب میشه ، وسعت دیدش کم میشه و ذره ذره عقل جای خودش رو به احساس و ایمان کور میده... ✅پاسخ دین به دو قسم تقسیم می شود 1⃣دین حق 2⃣دین ناحق وباطل ❗️نشانه های دین حق امور زیر است 1⃣عقلی و مستدل باشد 2⃣با فطرت وطبیعت انسان سازگار باشد 3⃣تحریف نشده باشد 4⃣امید افرین و روحیه بخش باشد 5⃣اینده نگر باشد 6⃣جامع و کامل باشد 7⃣بن بست نداشته باشد 8⃣عمل به ان اسان باشد 📚اصول عقاید،قرائتی،ص32 به بعد 👌هر دینی که این ملاک ها در آن نباشد باطل و غیر حق است پس این سخن نویسنده متن بالا که دین دین است فرقی نمی کند از چه منطقه و تحت چه شرایطی اخذ شود بطلانش روشن شد ❗️دین حق با دین باطل قابل قیاس نیست 👌اما این که گفته شد کسی که اسیر دین شود دچار تعصب شده و وسعت دیدش کم می شود ❗️ما هم می گوییم این سخن صحیح است اما نه نسبت به دین حق بلکه نسبت به دین باطل ⚫️اگر وابستگی انسان به امور نادرست و غیر منطقی باشد این تعصب مذموم است که سبب می شود حجاب ضخیمی بر عقل افتد و اورا ازددرک راه و مسیر صحیح باز می دارد که در روایات ما به شدت از ان نهی شده است ❗️پیامبر گرامی فرمود: « از تعصب و لجاجت بپرهیزید که اغازش جهل و پایانش پشیمانی است » 📚میزان الحکمه،ج4 ص2770 ❗️حضرت امیر فرمود: « تعصب و لجاجت آرای انسان را سست و اورا به خطا می افکند» 📚نهج البلاغه،کلمات قصار،شماره 179 ❗️اما اگر وابستگی و تعصب انسان به امور مثبت و سازنده ودین حق و از روی علم و اگاهی باشد تعصب مثبت و ممدوح است 👌حضرت علی فرمود: « اگر قرار است تعصبی باشد تعصب خودرا در اخلاق پسندیده ،افعال نیکو،کارهای خوب ( و خلاصه دین و ایین حق )قرار دهید » 📚نهج البلاغه،خطبه 192 ❗️لذا در مورد حمزه عموی پیامبر حضرت علی فرمود : « هیچ تعصبی وارد بهشت نمی شود جز ( مانند) تعصب حمزه ( بخاطر اسلام ودین حق) واین زمانی بود که اسلام اورد و بخاطر ( بی احترامی به پیامبر از جهت ) بچه دان حیوانی که بر حضرت افکنده شده بود خشمگین شد ( وبه یاری اسلام شتافت) 📚الکافی،ج2 ص308 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال یه سری از کسایی که روزه نمیگیرن دلیلشون اینه که اگه روزه داری واسه درک شرایط فقراس پس چرا فقرا هم باید روزه بگیرن و اینکه چرا نباید آب خورد.فقرا آب که میتونن بخورن ✅پاسخ روزه دارای فلسفه ها ی متعددی می باشد که یک جنبه آن ناظر به سخن شما است ❗️از فواید مهم روزه این است که روح را تلطیف کرده و اراده انسان را قوی و غرایز او را تعدیل می کند روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و اب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد و عملا ثابت کند که او همانند حیوان در بند اصطبل و علف نیست او می تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد ❗️ایت الله مکارم چنین می اورد: « در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است .روزه نیز به روح و جان انسان مقاومت داده و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت میبخشد و چون غرایز سرکش را کنترل می کند بر قلب انسان نور وصفا می بخشد خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانات ترقی داده وبه جهان فرشتگان صعود می دهد» 📚تفسیر نمونه،ج 1 ص630 ❗️امام رضا فرمود: « اگر گفته شود چرا خلائق امر شده اند به روزه گرفتن در جواب گفته می شود بخاطر پنج جهت 1⃣آن که درد گرسنگی و تشنگی را بیابند و درک نمایند 2⃣آن که با درک درد مزبور استدلال کنند بر فقر و نیاز یعنی آن را دلیل قرار دهند بر احتیاجشان دراخرت 3⃣آن که بدین وسیله روزه دار خاشع و ذلیل و خاکسار و در ضمن صاحب اجر و عارف و صابر گرددبر انچه از ناحیه گرسنگی و تشنگی به وی متوجه می گردد در نتیجه مستحق ثواب می شود مضافا به اینکه روزه شخص را از شهوات و میل های نفسانی حفظ و نگه داری می کند 4⃣روزه در دنیا برای روزه داران واعظی بوده وراضی کننده ایشان است بر ادای تکالیف ودر اخرت دلیل و راهنما می باشد 5⃣ان که بدین وسیله روزه دار سختی گرسنگی و تشنگی بر اهل فقر و مسکنت را در دنیا لمس می کند که انچه حقوق مالی است و طلب فقرا از او است را بپردازد 📚علل الشرایع،صدوق،ج1 ص270 ❗️با توجه به انچه امد می بینید بیشتر جنبه ها و مصلحت هایی که از برای گرفتن روزه ذکر شده مشترک بین همگان از انسان ها اعم از فقیر و غنی است لذا نمی توان گفت چون روزه جهت درک فقر و گرسنگی فقیران است پس چرا خود فقیران روزه می گیرند چرا که تنها فلسفه و مصلحت روزه این یک چیز نیست تا فقرا از گرفتن روزه معاف شوند ❗️بسیاری از فقرا حتی از جهت تامین اب اشامیدنی نیز با مشکل مواجه هستند کافی است شما سری به مناطقی جنوبی کشور یا سایر نقاط گرم و خشک در جهان بزنید تا این مساله را بهتر درک کنید ❗️همچنین اثار بهداشتی و درمانی که از برای گرفتن روزه ذکر شده است نیز مشترک بین تمام انسان ها می باشد 👌 الکسی سوفورین دانشمند روسی در کتاب خود می نویسد: « درمان از طریق روزه فائده ویژه ای برای درمان کم خونی،ضعف روده ها التهاب بسیط و مزمن،دمل های خارجی و داخلی،سل،اسکلیروز،روماتیسم،نقرس،استسقائ، نوراستنی،عرق النسائ،خراز( ریختگی پوست)، بیماری های چشم،مرض قند،بیماری های جلدی،بیماری های کلیه،کبد،و بیماری های دیگر دارد معالجه از طریق امساک اختصاص به بیماری های فوق ندارد بلکه بیماری هایی که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول های جسم امیخته شده همانند سرطان سفلیس،سل و طاعون را نیز شفا می بخشد» 📚روزه روش نوین برای درمان بیماری ها ص 65 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال به این مطلب هم پاسخی کوتاهی مرحمت فرمایید در کتاب بحارالانوار ، امام ششم (صادق) به شیعیان توصیه میکند پس از عطسه "صلوات" بفرستند اما هرگز توصیه ای مبنی بر دست گرفتن جلوی دهان و بینی در هنگام عطسه نمی کند! علم لدنی کجاست؟!😐 ✅پاسخ بله در روایات ما این توصیه امده است ❗️امام صادق فرمود: « کسی که هنگام عطسه کردن حمد خداوند بجا اورد و بر محمد و اهل بیتش صلوات فرستد دچار چشم درد و دندان درد نمی شود» 📚الکافی ج2 ص656 ❗️اما چرا امام توصیه نکردند وقت عطسه جلوی دهان را بگیریم مگر علم لدنی نداشتند؟ 👌چه اشکال مضحک و خنده داری از این نادانان بی دین می شنویم ❗️امام با علم لدنی مردم را به اموری راهنمایی می کند که برایشان قابل دستیابی نیست و عقول خودشان نمی تواند راهنمای انان در آن امور باشد ❗️هر بچه ای می داند که وقت عطسه شایسته است انسان جلوی صورت خود را بگیرد این نیاز به بیان امام ندارد 👌به فرض هم که بگوییم نیاز به بیان امام دارد باز هم جواب می گوییم: ❗️پیامبر گرامی فرمود: « رعایت نظافت از ایمان ونشانه ایمان است » 📚مستدرک الوسائل ، ج16 ص319 ❗️دست گرفتن جلوی دهان وقت عطسه زدن نشانه رعایت نظافت است که اهل بیت به آن توصیه کرده اند 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال وقتی که برخی از کفار رو میخواهیم بدلیل یک امر زشت و ناپسندی که در حکومت اسلامی انجام میدن از این کار نهی کنیم با این جواب مواجه میشیم که میگن: در کتاب خودتون اومده که «لا اكراه فی الدین»که هیچ اکراهی در دین نیست. جواب ما شیعیان برای پاسخ به این سوال چیست؟ ✅پاسخ جوابی که می توان داد این است که دلالت ایه در مورد اکراه در دین است نه در مورد احکام دینی 🔷اگر شخصی بدون اجبار به دین اسلام مشرف گردید یا قبول کرد که در یک جامعه اسلامی زندگی کند بایستی به لوازم این انتخاب اختیاری گردن نهد ❗️علامه طباطبائی در تفسیر ایه می گوید: « در این کلام نفی دین اجباری وجود دارد چرا که دین سلسله ای از معارف علمی است و به دنبال ان نیز اعمالی وجود دارد در مجموع اعتقادات است که اعتقاد و ایمان از امور قلبیه است و اجبار و اکراه در امور قلبیه راهی ندارد اکراه تنها در اعمال ظاهری و افعال و حرکات بدنی و مادی اثر می کند» 📚المیزان،ج1 ص341 👌حال که دلالت ایه روشن شد که مراد نفی پذیرش دین از روی اجبار است و لا غیر می گوییم : ❗️کفار با اختیار خودسان تصمیم گرفته اند که در جامعه اسلامی زندگی کنند وباید به لوازم زندگی اجتماعی پایبند باشند ⚫️در زندگی اجتماعی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعی و خاصیت زندگی دسته جمعی است ❗️در اجتماع چیزی به عنوان " ضرر فردی " وجود تدارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک " زیان اجتماعی" دراید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند ❗️پیامبر گرامی فرمود: " یک فرد گنهکار در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در ان نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که اب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند" 📚 مسند احمد ج4 ص268 📚 نهج الفصاحه ص836 ❗️ پیامبر با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند 📚تفسیر نمونه ج3 ص38 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا نمی توان از آیات قران به تاریخ تشریع و تاریخ نسخ یا صدور حکم پی برد؟ ✅پاسخ نکته ای که می توان در اینجا گفت و اخبار اهل بیت نیز آن را تایید می کند این است که نزول ایات بدین گونه نیاز شدید مردم به پیشوایان الهی یعنی پیامبر گرامی و اوصیای ایشان را روشن می سازد و سبب می شود که مردم به حکم نیاز علمی به سراغ انها بروند و رهبری انها را عملا به رسمیت بشناسند و از علوم دیگر و راهنماییهای مختلف انان نیز استفاده کنند 👌واین درست به مانند آن می ماند که در پاره ای از کتب درسی شرح بعضی از مسائل به عهده معلم و استاد گذارده میشود تا شاگردان رابطه خود را با استاد قطع نکنند و بر اثر این نیاز در همه چیز از افکار او الهام بگیرند و درواقع قرآن مصداق وصیت معروف پیامبر گرامی است که فرمود: « دو چیز گرانبها را در میان شما می گذارم کتاب خدا و خاندانم اهل بیتم و این دو از هم جدا نمی شوند تا در قیامت در کنار کوثر به من برسند» 📚مستدرک علی الصحیحین ،ج3 ص148 ❗️امیر مومنان فرمود : « خداوند قرآن را بدین گونه نازل کرد تا اهل باطل ادعا نکنند که بر علم قرآن که میراث پیامبر است تسلط دارند و مردمان برای فهم قرآن سوق داده شوند به سوی کسانی که برایشان به عنوان امام مشخص شده اند » 📚وسائل الشیعه ،ج 27 ص194 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا به متن زیر پاسخ دهید 💦سوال : روحانیون چرا به مخالفان خود بهتان و افترا می زنند ؟؟ ✅یک روایت از کتابهایشان می آوریم تا علت این امر مشخص شود 👇👇👇 🍃عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن أحمد بن محمد بن أبي نصر عن داود بن سرحان عن أبي عبد الله ع قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : إذا رأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهروا البراءة منهم وأكثروا من سبهم والقول فيهم والوقيعة وباهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام ويحذرهم الناس ولا يتعلموا [ ن ] من بدعهم يكتب الله لكم بذلك الحسنات ويرفع لكم به الدرجات في الآخره. 💥پیامبر اسلام فرمودند: هرگاه اهل شک و بدعت گزاران را ديديد آشکارا و علنی از انها برائت بجوييد و فراوان به آنها دشنام گفته و درباره شان به تهمت و بدگويي سخن رانده و مبهوتشان کنيد تا به طمع فساد و تبهکاري دراسلام نباشند مردم را(به دروغ) از آنها بترسانيد که چيزي از بدعتشان نياموزند که خداوند برايتان خوبي ها و حسنات مکتوب فرموده و بدين جهت درآخرت براي شما درجاتي بلند ورفيع مقرر فرمايد. 📚️منابع: (اصول كافى جلد4 ص 83) (ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻻﻧﻮﺍﺭ جلد72 ﺹ 160) 🍃بررسی سند روایت : 🔷محمد بن یحیی عطار قمی ⚡️شیخ طوسی در مورد او میگوید: وی از اهل قم بود و استاد ثقه اسلام محمد بن یعقوب کلینی بوده است 📚رجال الطوسى صفه 495 ⚡️نجاشی در مورد او میگوید: محمد بن يحيى، ابوجعفر قمى، استاد اصحاب ما در زمان خود بود. شخصيتى مورد توجه و اعتماد، صاحب امتياز و كثيرالحديث بود. وى كتاب هاى زيادى تأليف كرد كه «مقتل الحسين» و «النّوادر» از جمله آن‌هاست. عده اى از اصحاب ما تمام كتاب هاى او را از فرزندش احمد و وى هم از پدرش براى ما نقل نموده اند 📚رجال النجاشى صفحه 250 💥پس راوی اول ثقه است 🔶راوی دوم: محمّد بن الحسین بن أبی الخَطّاب ⚡️نجاشی در مورد او میگوید: أبو جعفر الزیّات الهَمدانی- و اسم أبی اخطّاب زید- جلیل من أصحابنا، عظیم القدر، کثیر الروایه، ثقه، عین، حسن التصانیف، مسکون الی روایته. 📚رجال النجاشی صفحه ۳۱9 الرقم ۸۹۷ ⚡️شیخ طوسی در مورد او میگوید: محمد بن الحسین بن ابی الخطاب کوفی ثقه 📚رجال الشیخ الطوسی صفحه ۳۷۹ الرقم ۵۶۱۵ 💥پس این راوی هم ثقه است 🔷راوی سوم: احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی ⚡️کشّی او را در شمار شش فقیه مهم از اصحاب امام کاظم و امام رضا نام برده و این شش تن طبقه سوم اصحاب اجماع را تشکیل می‌دهند. 📚اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، شماره ۱۰۵۰، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ⚡️ به گفته شیخ طوسی به دلیل آن‌که او و چند تن دیگر فقط از افراد ثقه، نقل روایت می‌کنند، روایات مرسل آن‌‌ها در حکم روایات مُسند است. 📚محمد بن حسن طوسی، عدّة الاصول، جلد۱ صفحه۳۸۶ـ۳۸۷، چاپ محمدمهدی نجف، قم 🔶راوی چهارم: داود بن سرحان ⚡️نجاشی گفته است که او ثقه است: 📚رجال نجاشی صفحه ۱۵۹ و رجالیان متأخر نیز در توثیق وی اتفاق نظر دارند. 📚تنقیح المقال مامقانی جلد۲۶ صفحه ۱۷۸ و پانویس5 📈پس روایت صحیح السند هست . 💥حالا متوجه شدید آخوند چرا افترا می بندد ؟؟؟ ✅پاسخ بزرگان و علمای شیعه به هیچ کس تهمت و افترا نمیزنند و همین سخن تهمتی در حق روحانیون و علما است ❗️شهید مطهری در توضیح روایت می اورد: « باهتوهم از ماده « بهت» است و این ماده در دو مورد بکار می رود یکی از ان در مورد مبهوت کردن و محکوم کردن و متحیر ساختن است و در قران نیز امده است که حضرت ابراهیم با آن جبار خودش که مباحثه کرد او در مقابل منطق ابراهیم درماند ومبهوت و محکوم و مفتضح شد « فبهت الذی کفر» 📓بقره 258 ❗️شیخ انصاری تصریح می کند که معنای اینکه اگر با اهل بدعت روبرو شدید « باهتوهم» یعنی با منطق قوی با انها رو برو شوید و مبهوتشان کنید انچنان که ابراهیم چنین کرد 👌بر اهل بدعت با منطق وارد شوید تا مردم بفهمند اینان اهل بدعت هستند و دروغ می گویند با انها مباحثه کنید و مبهوتشان کنید» 📚مجموعه اثار ،ج16 ص103 ❗️ آیت الله سبحانی می اورد: روایت صحیح است و مقصود از اهل الریب کسانی هستند که در عقاید مردم ایجاد شک و تردید می کنند و پیوسته شبهات به رخ آنها می کشند. امام می فرماید از آنها دوری بجویید و آنان را با کلماتی سبک معرفی کنید سپس یاد می شود در مقابل مجادله با دلایل قطعی با آنها روبه رو شوید تا آنها حالت بهت و حیرت پیدا کنند بنابراین مراد از (باهتوهم) همان ایجاد تحیر در آنها است نه اینکه درباره آنان بهتان بگویید. نظیر آیه فبهت الذی کفر ❗️مرحوم فیض کاشانی در شرح روایت می اورد: « یعنی با انان چنان سخن بگویید که ساکت شوند و حرفی برای گفتن نداشته باشند» 📚الوافی ج1 ص245 ❗️علامه مجلسی می اورد: « مراد از سب اهل بدعت یعنی با انان چنان صحبت بگویید که تحقیر شوند و مراد از باهتوهم یعنی الزام ومبهوت ساختن انان با دلایل قاطع به گونه ای که انان
سوال لطفا به متن زیر که در چندین کانال ضد دین قرار داده شده پاسخ بدهید 💦اعتراف شیخ طوسی،از کبائر مذهب امامیه و مؤلف یکی از کتب اربعه و اصلی تشیع، به تضاد در کتب علمای شیعه و نا معتبر بودن احادیث. 👤شیخ طوسی در مقدمه ی کتاب تهذیب الاحکام مینویسد: ⚡️ذاكرني بعض الأصدقاء أيده الله ممن أوجب حقه ( علينا ) بأحاديث أصحابنا أيدهم الله ورحم السلف منهم ، وما وقع فيها من الاختلاف والتباين والمنافاة والتضاد ، حتى لا يكاد يتفق خبر إلا وبإزائه ما يضاده ولا يسلم حديث إلا وفي مقابلته ما ينافيه ،حتى جعل مخالفونا ذلك من أعظم الطعون على مذهبنا. ✍☜معنی: بعضی از دوستان پیش من آمدند و این مطلب را ذکر کردند که احادیث اصحاب ما و علمای ما در آن اختلاف و تباین منافات و تضاد و تناقضات وجود دارد و هر حدیث و خبری که در کتب ما موجود است در مقابل ان یک خبر و حدیث متضاد وجود دارد! هیچ حدیثی وجود ندارد الا اینکه در مقابل آن حدیث دیگری وجود دارد که آن را نفی میکند! مخالفان ما این را از بزرگترین نقد ها بر مذهب ما قرار داده اند.!❗ 📚تهذيب الأحكام تالیف شیخ طوسی جلد1 صفحه 2 چاپ دار الكتب الإسلامية - طهران. و ص 45 چاپ دار التعارف للمطبوعات بیروت،لبنان ✅اسلام دود شد رفت هوااااا😂😂😂 ✅پاسخ چنان که قبلا بیان داشته ایم این کانال های منحرف با تمسک به تدلیس و تقطیع سعی دارند انچه ادعا دارند را اثبات کنند در حالی که بطلان روشن انان روشن است ❗️متن بالا یکی دیگر از موارد تدلیس این افراد است که گفته اند طبق نظر شیخ طوسی کلیه روایات شیعه نامعتبر است 👌این سخن را کسی که اندکی اگاهی از روایت و حدیث داشته باشد بشنود از شدت تعجب خنده می گیرد که اینان چگونه نسبتی به شیخ الطائفه می دهند ❗️شیخ طوسی در مقدمه کتاب شریف تهذیب انگیزه خود را از نوشتن این کتاب چنین بیان می دارد: « بعضی از دوستان از اختلاف و تعارض در احادیث نزد من شکایت کردند که در مقابل هر خبری یک خبر متعارض وارد شده و مخالفان ما این مساله را بر ما خرده می گیرند» 👌انگاه شیخ طوسی می اورد: « هدف من از تالیف این کتاب آن بود که اختلاف و تعارض بین احادیث را حل کنم» « فالاشتغال بشرح کتاب یحتوی علی تاویل الاخبار المختلفه و الاحادیث المتنافیه من اعظم مهمات فی الدین» ❗️ایا شما از کلام شیخ طوسی فهمیدید که کلیه احادیث شیعه نامعتبر است ♦️انگاه شیخ طوسی در طریق جمع بین احادیث در تهذیب چندین روشن را در پیش می گیرد 1⃣قاعده اولیه جمع کردن بین دو حدیث متعارض است ❗️ مثلا اگر در روایتی امده باشد « اکرم العلمائ» ( علما را احترام کن ) و در روایت دیگری امده باشد« لا تکرم العالم الفاسق»( عالم فاسق را اکرام نکن) در اینجا دو حدیث متعارض هستند ❗️روایت اول می گوید تمام علما را اکرام کن و روایت دوم می گوید عالم فاسق را اکرام نکن 👌در اینجا بین دو روایت جمع می کنیم به این که روایت اول عام است و روایت دوم خاص در اینجا چون خاص قرینه بر عام است بر عام مقدم میشود ❗️یعنی با توجه به روایت دوم که اکرام عالم فاسق را نهی می کند می فهمیم که منظور امام از روایت اول که می گوید علما را اکرام کن مراد عالم عادل است نه فاسق وبه این گونه این تعارض حل می شود واختلاف دو روایت برطرف می شود 2⃣ترجیح به مخالفت با اهل سنت: مثلا اگر در روایتی امده باشد ازدواج موقت حلال است و در روایت دیگری امده باشد ازدواج موقت حرام است درداینجا بین دو روایت تعارض برقرار است در اینجا آن روایتی که موافق اهل سنت است را طرد می کنیم زیرا از باب تقیه صادر شده است ❗️در روایتی امده است که محمد بن عبدالله می گوید : « به امام رضا گفتم اگر دو روایت متعارض از شما نقل شد چه کار کنیم و به کدام روایت عمل کنیم ؟ 👌امام فرمود: « در این صورت به آن روایتی که مخالف اخبار اهل سنت است عمل کنید( زیرا روایت موافق انها از باب تقیه صادر شده است)» 📚بحار الانوار ج2 ص235 ❗️مرحوم محقق بحرانی چنین می اورد: « بسیاری از اخبار متعارض در جهت تقیه صادر شده است و باید به روایت مخالف اهل سنت عمل شود» 📚الحدائق الناضره،ج1 ص89 3⃣روایتی که راوی آن از لحاظ عدالت برتر باشد را اخذ می کنیم وبه آن عمل می کنیم 4⃣به روایتی که موافق قران باشد عمل می کنیم 5⃣به روایتی که تاریخ جدیدتری دارد عمل می کنیم ❗️انچه در مورد مرجحات اخبار متعارض امد برگرفته از روایات اهل بیت است که فرموده اند اگر با دو روایت متعارض برخورد کردید چنین رفتار کنید که شیخ حر عاملی ان روایات را در وسایل الشیعه ج27 ص106 باب 9 اورده است ❗️شیخ طوسی در تهذیب با این روش ها اختلاف و تعارض بین اخبار را در تهذیب حل می کند و شبهاتی که در این زمینه برای شیعیان ایجاد شده بود را حل کرد وبه هیچ عنوان بر این ادعا نبود که تمام روایات شیعه غیر معتبر است چنان که بیانش گذشت 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال ایا امام علی پشت سر خلفا نماز میخونده یا خیر ✅پاسخ در مورد اینکه آیا امام علی پشت سر خلفا نمازمی خوانده است یا نه باید گفت: ❗️ اهل تسنن برای مشروع جلوه دادن حکومت خلفا از بعضی روایات استفاده کرده اند که امام علی در جماعت آنها شرکت می کرده است. در این زمینه روایات مختلفی وجود دارد:  ♦️از بعضی منابع استفاده می شود که امام علی در جماعتشان شرکت می کردند؛ ولی نمازشان را فرادا می خواندند ❗️ چنانکه درتفسیرقمی آمده است: «حضر المسجد و وقف خلف ابى بکر و صلّى لنفسه» امام علی در مسجد حاضر می‌شد و پشت سر ابی بکر می‌ایستاد؛ اما نمازرا فرادی می‌خواند 📚تفسیر قمی ج2 ص158 ♦️روایت دیگر از طبرسى در احتجاج است که می نویسد: «و حضر المسجد و صلّى خلف ابی بکر»، «امام علی در مسجد حاضر می شد و پشت سر ابوبکرنماز می خواند» 📚الاحتجاج ج 1 ص126 👌در جواب باید گفت: سند این روایت مرسل است؛ زیرا طبرسی روایت را مستقیماً و بدون ذکر واسطه از حماد بن عیسی از امام صادق نقل می‌کند؛ در حالی که حماد بن عیسی متوفای 19 هـ و خود طبرسی متوفای 548 هـ است. ❗️برفرض قبول این روایات نمی شود گفت این عمل دلیل بر مشروع شمردن حکومت خلفا بوده؛ بلکه بنا بر مصلحت جامعه و برای جلوگیری از اختلافات در جامعه نوپای اسلام بوده است. و امام علی هم مصالح اسلام را برهر چیز مقدم می‌داشتند. چرا که آن حضرت در مساله امامت که مهمتر از موضوع نمازبود، به خاطر مصالح اسلام و مسلمانان اقدام عملی نکردند هر چند بارها استدلال بر امامت خود کردند که ما در پاسخ های گذشته کانال به آن اشاره کرده ایم ❗️لذا در برخی روایات امده که حضرت از باب تقیه و حفظ مصالح اسلام اقدام به چنین کاری می کردند 📚وسائل الشیعه،ج8 ص298 ❗️ علاوه بر آن منطقی به نظر نمی رسد که مثلا امام 25 سال در آن جامعه زندگی کرده باشد و پشت سر هیچ یک از خلفا نمازنخوانده باشد، و هیچ مشکلی هم برایش پیش نیامده باشد و منابع هم هیچ اشاره ای به این موضوع نکرده باشند.  و از طرف دیگر در آن زمان به علت محدود و کوچک بودن شهرها و هم به دلیل فضای معنوی جامعه و تاکید بر ارزش فراوان نمازجماعت تقریبا اقامه نمازدر مسجد و به امامت خلیفه مسلمین یک سنت بود و همه مردم نمازرا به جماعت در مسجد اقامه می کردند. از این رو عدم شرکت امام در مسجد با توجه به تمام موارد ذکر شده به علاوه همسایه مسجد بودن، یک مساله عادی نیست که بشود به راحتی از کنار آن گذشت. ❗️و بنابر هر دو صورت حضور امام علی در مسجد، نمی تواند تاییدی بر مشروع بودن خلافت خلفا باشد.  ❗️اهل سنت معتقدند که هر انسان فاسق و فاجری می تواند پیش نماز گردد چنان که روایت می کنند که پیامبر فرمود: « نماز پشت سر هر انسان فاسق ویا غیر فاسقی از اصول دین است» 📚سنن الدار قطنی،ج2 ص57 ❗️پس بر اساس مبانی اهل سنت امام جماعت بودن فضیلتی را ثابت نمی کند به همین رو از اقتدا کردن حضرت امیر به خلفا نمی توانند فضیلتی را برای خلفا اثبات کنند 👌در عصر حاضر نیز مراجع عالیقدر، به زایرانی که به مدینه و مکه مشرّف می‌شوند، تاکید می‌کنند که درنمازجماعت آنان شرکت نمایند و بدون عذر، از شرکت در نمازجماعت دریغ نورزند، هر چند که فرقه های اسلامی، اختلاف نظر هایی دارند، اما مصلحت اسلام در این است که همه مسلمانان در مقابل دشمن مشترک با هم متحد شوند. 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
مبهوت و محکوم شوند و جوابی نداشته باشند» 📚بحار الانوار،ج71 ص204 👌آری علمای شیعه به شما اهل بدعت تهمت و بهتان نمی زنند بلکه شما را با دلایل روشن و محکم مفتضح کرده و دروغ هایتان را بر ملا می سازند 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman