eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال لطفا در مورد حی علی خیر العمل بگویید چرا شیعه ان را جزو اذان میشمارد اما اهل سنت خیر ♦️پاسخ ❗️در روایاتی که درباره چگونگی اذان در روایات شیعی وارد شده است از حی علی خیر العمل به عنوان یکی از فرازهای اذان نام برده شده است و بر این مطلب اجماع شیعه است 📚 وسائل الشیعه ج5 ص413 به بعد باب 19 💢در روایات اهل سنت نیز امده است که این فراز جزو اذان بوده است سپس حذف شده است 🔷متقی هندی در کنزالعمال روایت می کند: « بلال در اذان صبح حی علی خیر العمل را می گفت» 📚کنزالعمال ح23174 🔷حلبی در سیره خود می اورد: « عبدالله بن عمر و علی بن الحسین در اذان پس از حی علی الفلاح جمله حی علی خیر العمل را می گفتند» 📚سیره حلبی ج2 ص305 🔷درباره ابن عمر نقل میکنند که دائما در اذان خود حی علی خیر العمل میگفته است 📚السنن الکبری ج1 ص425 📚المصنف ج1 ص460 ♦️شوکانی می اورد: « به طریق صحیح ثابت است که حی علی خیر العمل در عهد پیامبر جزو اذان بوده تا در زمان عمر از آن منع شده است» 📚نیل الاوطار ج2 ص32 ♦️تفتازانی و قوشجی از بزرگان اهل سنت روایت میکنند که عمر چنین می گفت: « سه چیز در عهد رسول خدا رسمیت داشت وحلال بود ومن از انها باز میدارم و انجام دهنده ان را مواخذه میکنم : متعه زنان ،متعه حج،گفتن حی علی خیر العمل» 📚شرح التجرید،بحث امامت ص484 ❗️شیخ صدوق در علل الشرایع روایت می کند که محمد بن ابی عمیر از امام کاظم از علت حذف حی علی خیر العمل توسط عمر از اذان سوال کرد امام فرمود: « علت ظاهری را میخواهی بدانی یا علت باطنی را گفت هر دو را امام فرمود: ♦️علت ظاهری ان بود که میخواستند که مردم از جهاد غافل نشوند با اتکال بر این که نماز بهترین عمل است اما علت باطنی ان بود که مراد از خیر العمل ولایت است ( یعنی بشتابید به سوی اهل بیت ) وانان خواستند با حذف ان مانع از دعوت به سوی اهل بیت شوند» 📚وسائل الشیعه ج5 ص421
⁉️سوال اگر شما می گویید قران تحریف نشده است پس روایاتی که می گوید قران تحریف شده است را چگونه پاسخ میدهید ♦️پاسخ ♻️در کتاب شریف تفسیر نمونه ،ایت الله مکارم چنین می اورد: ❗️«مهمترین دستاویزى که بعضى براى مساله تحریف به دست آورده اند، روایات مختلفى است که بر اثر عدم درک مفهوم واقعى آن، و یا عدم بررسى سند آنها چنین سوء تعبیرى به وجود آمده است.این روایات بر چند گونه است: 🔷1⃣قسمتى از این روایات، روایاتى است که مى گوید: على(علیه السلام) بعد از وفات پیامبر به جمع آورى قرآن پرداخت، و هنگامى که آن را جمع کرد و بر گروهى ازصحابه که اطراف مقام خلافت را گرفته بودند، عرضه فرمود، آنها از آن استقبال نکردند و على(علیه السلام) گفت: دیگر آن را نخواهید دید!.ولى با دقت در همین روایات روشن مى شود، قرآنِ نزد على(علیه السلام) با دیگر قرآنها ابداً تفاوت نداشت، بلکه این تفاوت در سه چیز بود: 💢نخست این که: آیات و سورهها به ترتیب نزول تنظیم شده بود. 💢 دیگر این که: شان نزول هر آیه و سوره در کنار آن قید شده بود. 💢سومین امتیاز این که تفسیرهایى که از پیامبر شنیده بود و همچنین آیات ناسخ و منسوخ در آن درج شده بود.بنابراین، قرآنى که على(علیه السلام) به جمع آورى آن پرداخت، چیزى جز این قرآن نبود و مازادش «تفسیرها» و «تاویل ها» و «شان نزول ها» و «تمیز ناسخ و منسوخ» و مانند آن بوده است، و به تعبیر دیگر، هم قرآن بود، و هم تفسیر اصیل قرآن.در کتاب «سلیم بن قیس» مى خوانیم: «اِنَّ اَمِیْرَالْمُوْمِنِیْنَ(علیه السلام) لَمّا رَاى غَدْرَ الصَّحابَهِ وَ قِلَّهَ وَفایِهِمْ لَزِمَ بَیْتَهُ، وَ اَقْبَلَ عَلَى الْقُرْآنِ...، فَلَمّا جَمَعَهُ کُلَّهُ، وَ کَتَبَهُ بِیَدِهِ، تَنْزِیْلَهُ وَ تَاْوِیْلَهُ وَ النّاسِخَ مِنْهُ وَ الْمَنْسُوخَ، بَعَثَ اِلَیْهِ اَبُوبَکْرَ اَنْ اُخْرُجْ فَبایِعْ، فَبَعَثَ اِلَیْهِ اَنِّى مَشْغُولٌ فَقَدْ آلَیْتُ عَلى نَفْسِى یَمِیْناً لا اَرْتَدِى بِرِداء اِلاّ لِلْصَّلاه حَتّى اُوَلِّفَ الْقُرْآنَ وَ اَجْمَعَهُ...»: (هنگامى که امیرمومنان على(علیه السلام) خیانت و بىوفایىصحابهرا مشاهده کرد، خانه را ترک نگفت، بهقرآنروى آورد، [و مشغول جمع آورى همه قرآن، و نوشتن آن با دست خود شد]... و هنگامى که تمام آن را جمع و آن را با دست خود نوشت و حتىتنزیلو تأویلو ناسخ و منسوخ آن را جمع آورى فرمود، در این هنگام، ابوبکربه سراغ امام فرستاد که از خانه بیرون آى و بیعتکن! او در پاسخ، پیغام فرستاد: من مشغولم، سوگند یاد کرده ام که عبا بر دوش نگیرم مگر براى نمازتا همهقرآنرا گردآورى کنم...). 📚بحار الانوار ج19 ص11 ♦️2⃣قسمتى دیگر از این روایات روایاتى است که اشاره به تحریف معنوى قرآن مى کند. زیرا مى دانیم تحریف بر سه گونه است: «تحریف لفظى»، «تحریف معنوى» و «تحریف عملى».منظور از «تحریف لفظى» آنست که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود (این همان چیزى است که ما و همه محققان اسلامآن را شدیداً انکار مى کنیم).«تحریف معنوى» آنست که ا یه اى را آن چنان معنى و تفسیرکنند که خلاف مفهوم واقعى آن باشد.و نیز «تحریف عملى» آنست که آن را بر خلاف، عمل کنند. مثلاً در تفسیر «على بن ابراهیم» از «ابوذر» چنین مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ» نازل شد، پیامبر فرمود: روز قیامت از مردم سوال مى کنند: باثقلین(قرآن و عترت پیامبر) چه کردید؟ مى گویند: «اَمّا الاَکْبَرُ فَحَرَّفْناهُ، وَ نَبَذْناهُ وَراءَ ظُهُورِنا...»؛ (ما ثقل اکبر (قرآن) را تحریف کردیم و پشت سر انداختیم). 📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران ❗️ پیداست منظور از تحریف، در اینجا همان دگرگون ساختن مفهوم قرآن و پشتِ سر انداختن آنست. ♦️3⃣قسمت دیگرى از این روایات، روایاتى است که قطعاً مجعول است و براى بى اعتبار ساختن قرآن به دست دشمنان و منحرفان یا افراد نادان ساخته و پرداخته شده است. مانند روایات متعددى که از «احمد بن محمّد بن سیّارى» نقل شده است که عدد این روایات به صد و هشتاد و هشت روایت! بالغ مى شود و مرحوم «حاجى نورى» در کتاب «فصل الخطاب» فراوان از او نقل کرده است. ♦️«سیّارى» راوى این احادیث، به گفته بسیارى از بزرگان علم رجال، کسى بوده است، فاسد المذهب، غیر قابل اعتماد، و ضعیف الحدیث، و به گفته بعضى، اهل غلوّ، منحرف، معروف به اعتقاد به تناسخ و کذّاب، و به گفته «کشّى» صاحب رجال معروف، امام جواد(علیه السلام) در نامه خود، ادعاهاى «سیّارى» را باطل و بى اساس خوانده است. ❗️البته روایات تحریف، منحصر به «سیّارى» نیست ولى قسمت مهمش به او باز مى گردد!.در میان این روایات مجعول، روایات مضحکى دیده مى شود که هر کس مختصر اهل مطالعه باشد، فوراً به فساد آن پى مى برد. مانند روایتى که مى گوید در آیه3 سوره «نساء»: «وَ اِنْ خِفْتُمْ اَلاّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى فَانْکِحُوا
ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ» در میان شرط و جزا «اِنْ ـ فَانْکِحُوا» بیش از یک سوم قرآن ساقط شده است!!! در حالى که در تفسیرسوره «نساء» آمده است: شرط و جزاء در آیه فوق کاملاً با یکدیگر مربوطند و حتى یک کلمه در میان این دو اسقاط نشد نشده است ❗️به علاوه بیش از یک سوم قرآن حداقل معادل چهارده جزء قرآنمى شود! این بسیار خنده آور است که، کسى ادعا کند: قرآن با آن همه نویسندگان و کتاب وحى و آن همه حافظان و قاریان از زمان پیامبر به بعد چهارده جزاش بر باد رفته و کسى آگاه نشده؟ این دروغگویان ودروغپردازان، توجه به این واقعیت تاریخى نکرده اند که: قرآن، قانون اساسى و همه چیز مسلمانان را از آغاز تشکیل مى داد، شب و روز در همه خانه ها و مساجد تلاوت مى شد، چیزى نبود که حتى یک کلمه آن را بتوان اسقاط کرد، چه رسد به چهارده جزء! دروغى به این بزرگى دلیل روشنى بر ناشى گرى جاعلان این گونه احادیث است ❗️بی شک این روایات تحریف لفظی چون مخالف قران می باشد مردود میباشد زیرا قران صراحتا بر عدم تحریف قران تصریح میکند و روایات مخالف قران قطعا باطل است» 📚تفسیر نمونه ج11 ص27
⁉️لطفا بگید متکلمان بیشتر از چه راهی وجود خدا رو اثبات میکنن ♦️پاسخ ❗️بسیارى از متکلمان (علماى عقاید) در مساله اثبات وجود خدا بر برهان حدوث استدلال می کنند ♦️در این برهان ثابت میشود عالم حادث است و ازلی نبوده و طبیعتا برای به وجود امدن نیاز به پدید اورنده ای دارد که ما ان را خدا می نامیم ♻️توضیح برهان 🔷در جهان مادّه هیچ چیز به حالت یکنواخت خود باقى نمى ماند و همه اشیاء بدون استثناء در حال تغییراند. ♦️از سوى دیگر: تغییر و حرکت مسلّماً یک امر حادث است، و از آنجا که مادّه دایماً دستخوش این تغییرات و دگرگونى ها است باید خود آن هم حادث باشد، زیرا ممکن نیست مادّه ازلى باشد و از ازل معرض حوادث گردد، چرا که لازمه این سخن جمع میان حدوث و ازلیّت است، و مى دانیم این دو با هم تضاد دارد. (دقّت کنید.) ❎این استدلال با توجّه به نظرات جدیدى که درباره مادّه ابراز شده است به صورت روشن ترى مطرح مى شود، زیرا طبق نظریه فیزیک جدید: 🔴 هر مادّه اى از اتم ها تشکیل شده، و هر اتم مجموعه اى از حرکات است، و مسلّماً هر حرکت امر حادثى است، بنابراین مادّه اى که خود مجموعه اى از حرکت الکترون ها و پرتون ها است نمى تواند ازلى باشد؛ و به تعبیر دیگر هر حرکت داراى آغاز و انجامى است و چیزى که آغاز و انجام دارد نمى تواند ازلى باشد. 🔺این مساله به صورت لطیفى در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در برابر ابن ابى العوجا مادّى طرح شده است. امام(علیه السلام) به او فرمود: «اِسْیَلْ عَمّا شِیْتَ»؛ (از هرچه مى خواهى سوال کن) ابن ابى العوجاء گفت: «ما الدَّلْیلُ عَلى حَدَثِ الاَجْسامِ؟»؛ (دلیل بر حدوث اجسام چیست؟) امام فرمود: «اِنّى ما وَجَدْتُ شَیْیاً صَغیْراً وَ لا کَبیْراً اِلاّ اِذا ضُمَّ اِلَیْهِ مِثْلُهُ صارَ اَکْبَرَ، وَ فى ذلِکَ زَوالٌ، وَ انْتِقالٌ عَنِ الْحالَهِ الاُْولى، وَلَوْ کانَ قَدِیماً ما زالَ وَ لا حالَ، لاَنَّ الَّذِى یَزُولُ وَ یَحُولُ یَجُوزُ اَن یُوجَدَ وَ یُبْطَلَ، فَیَکُوْنَ بِوُجُودِهِ بَعْدَ عَدَمِهِ دُخُوْلٌ فى الْحَدَثِ، وَ فى کَوْنِهِ فى الاَزَلِ دُخُوْلُهُ فى الْقِدَمِ، وَلَنْ تَجْتَمِعَ صِفَهُ الاَْزَلِ وَ الْحَدُوثِ وَ الْقِدَمِ وَ الْعَدَمِ فى شَىْء واحِد»؛ (من هیچ موجود کوچک یا بزرگى را نیافتم مگر این که هنگامى همانندش به آن ضمیمه شود بزرگتر خواهد شد، و به این ترتیب از حالت نخستین به حالت دیگرى منتقل مى شود، و اگر این وجود، قدیم و ازلى بود هرگز زوال و انتقالى نداشت، زیرا چیزى که زوال و انتقال دارد جایز است موجود و معدوم شود پس با وجودش بعد از عدم داخل در حادث شده، و با بودن اش در ازل قدیم محسوب مى شود، در حالیکه هرگز وصف ازلیّت با حدوث و قدم با عدم در شىء واحد جمع نمى شود). 📚الکافی ج1 ص77 ❗️در مبحث هاى علمى امروز مخصوصاً بحث هاى ترمودینامیک و قانون دوم آن که قانون آنتروپى یا کهولت و فرسایش نامیده شده این مطلب به ثبوت رسیده است که: ♦️همواره حرارت از اجسام گرم به طرف اجسام سرد جارى مى شود، و این جریان نمى تواند خود به خود به طور معکوس انجام گیرد. در حقیقت انتروپى نسبت نیروى غیر قابل استفاده به نیروى قابل استفاده است، و از طرفى ما مى دانیم که این انتقال و انتروپى در مجموعه جهان رو به افزایش است. حال اگر جهان ازلى بود از مدت ها پیش حرارت تمام اجسام با هم مساوى مى شد، و نیروى قابل استفاده اى باقى نمى ماند، در نتیجه هیچ فعل و انفعال شیمیایى در تمام جهان انجام نمى گرفت، و حیات در روى زمین غیر ممکن مى شد. ولى ما مى بینیم که فعل و انفعالات شیمیایى ادامه دارد، و حیات در روى زمین ممکن است، پس علوم بدون قصد و توجّه، ثابت مى کنند که جهان ابتدایى داشته، و به این ترتیب ضرورت وجود خدارا ثابت مى کنند، چون هیچ شىء حادثى نمى تواند خود به خود حادث شود، بلکه براى حدوث آن، محرّک نخستین لازم است. 📚کتاب اثبات وجود خدا مقاله ادوارد ص55 ♦️راه دیگرى که براى اثبات حدوث جهان پیموده اند از طریق بررسى اجسام رادیواکتیو است (این اجسام، اجسامى هستند که اتم هاى ناپایدار دارند، اتم هاى آنها در حال پوسیدن و متلاشى شدن است و این امر ادامه پیدا مى کند تا به اتم هاى پایدار تبدیل گردند. اینها اتم هایى هستند که معمولا عدد اتمى آنها بالاتر از 80 است، و به صورت اجسامى سنگین و ناپایدارند که دایماً در حال تشعشع اتمى هستند، گویى اضافات خود را بیرون مى ریزند تا به یکى از عناصر پایدار تبدیل شوند.) ❗️وجود این گونه اجسام در طبیعت دلیل بر این است که جهان حادث است و تاریخى دارد؛ و به گفته دانشمند معروف: دونالد رابرت کار، متخصص ژیوشیمى و نویسنده کتاب تعیین عمر (زمین) به وسیله کربن رادیواکتیو طبیعى: اگر جهان ازلى و ابدى بود هیچ عنصر رادیواکتیو یافت نمى شد. (چرا که باید همه آنها تبدیل به اجسام پایدار شده باشند). 📚همان مدرک 🔵از مجموع این سخن چنین نتیجه
مى گیریم که علوم تجربى نیز از طرق مختلف مساله حدوث جهان را اثبات کرده و از اینجا ضرورت وجود یک خالق ازلى و ابدى براى تفسیرپیدایش عالم هستى روشن مى شود. (دقّت کنید). 📚تفسیر موضوعی پیام قران ،ایت الله مکارم ج3 ص46 به بعد
⁉️سوال سلام خواستم بدونم با توجه به اینکه پسران از وضعیت جسمانی قویتری نسبت به دختران برخوردارند پس چرا دیرتر از دختران به سن تکلیف میرسند.این ظلم نیست؟؟؟ ✅پاسخ یکی از شروط اساسی تکلیف عقل است ۰به این معنا که فرد باید در حدی باشد که بتواند خوب وبد را تشخیص دهد۰دراین باره روایات متعددی در منابع روایی ما امده است 📚وسایل الشیعه ج1 ص39 باب 3 ❗️وشکی در این نیست که رشد عقلی وفکری دختران زودتر از پسران می باشد واین امر به تایید کارشناسان فن نیز رسیده است ♦️در کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی چنین امده است : « انچه تحقیقات علمی ثابت کرده است این است که رشد زن سریعتر از مرد است بنابراین دورانی که مرد در مدت پانزده سال طی میکند زن آن را در ظرف نه سال طی میکند و این موضوع اختصاص به جنس زن و مرد ندارد بلکه در تمام جانداران و گیاهان ،انواع ضعیفتر اخرین درجه نمو خود را در دوران کوتاهتری طی می کنند فی المثل نمو « نیلوفر» به مراتب سریعتر از نمو« چنار» است .خلاصه این که موجودی که لطیف تر است رشد ان سریعتر می باشد و هر موجودی که خشن تر است رشد آن کند تر انجام میابد و به همین دلیل بسیاری از دختران در سنین سیزده یا چهار ده سالگی اماده بارور شدن از نظر جنسی و مادر شدن هستند در حالی که پسران در این سن و سال معمولا امادگی پدر شدن را ندارند» 📚پاسخ به پرسش های مذهبی ص423 ❗️امام صادق فرمود: دختر زمانی که به نه سال رسید حد بر او جاری میشود 📚وسایل ج1 ص43 در روایت دیگری امده است که دختر اگر به نه سالگی رسد مکلف میشود 📚الکافی; ج۷ ص197 و198 ♦️البته اگر دختران در این سن توانایی جسمانی انجام برخی از فرائض مانند روزه را نداشته باشند ،تکلیف از انان برداشته شده و باید در حالی توانمندی ان را بجا اورند پس از این جهت نیز ظلمی در حق انان صورت نگرفته است 🔷نکته دیگر انکه حد اکثر سن بلوغ در پسران پانزده سال قمری می باشد .دو نشانه دیگر برای بلوغ انان وجود دارد 1⃣روییدن موی خشن زیر شکم 2⃣بیرون امدن منی 📚توضیح المسایل مساله 1909 ❗️بسیاری از پسران در عصر ما زودتر از رسیدن به پانزده سالگی با تحقق نشانه های بلوغ در انان به سن تکلیف می رسند
⁉️سوال لطفا یکی از براهین وجود خدا را بیان کنین ✅پاسخ ❗️از جمله براهین اثبات خداوند برهان علت و معلول است ⚪️توضیح اجمالی برهان به زبان ساده ♦️بدون شک، جهانى که در آن زندگى مى کنیم، مجموعه اى از علّت و معلول ها است؛ و اصل علّیّت یکى از روشن ترین قوانین این جهان است. ❗️همچنین بدون شک، ما و کره اى که روى آن زندگى مى کنیم همیشه وجود نداشته، بلکه خود معلول علّت دیگرى است. ⁉️آیا این سلسله علّت و معلول تا بى نهایت پیش مى رود، و سر از تسلسل در مى آورد؟ یعنى هر علّتى به نوبه خود معلول علّت دیگر خواهد بود و به جایى ختم نمى شود. این مطلبى است که هیچ وجدانى آن را پذیرا نیست. چگونه ممکن است بى نهایت صفر را در کنار هم بچینیم و تبدیل به یک عدد شود؟ ـ منظور از صفر موجودى است که در ذات خود هستى ندارد، و از ناحیه علّت هستى پیدا مى کند ـ و چگونه ممکن است، بى نهایت فقیر و محتاج در کنار هم قرار گیرند و از آن وجودى غنى و بى نیاز به بار آید؟! 👌بنابراین باید قبول کنیم که این سلسله علّت و معلول، سرانجام به وجودى مى رسد که علّت است و معلول نیست؛ یعنى هستى آن از خودش مى جوشد و یا به تعبیر دقیق تر عین هستى و وجود بى پایان، و واجبالوجود است. ❗️این دلیل روشنى است بر اثبات وجود خداوند ازلى و ابدى. 🔴توضیح برهان به بیان دیگری : ❗️عالمى که در آن زندگى مى کنیم بدون شک حادث است یعنی نبوده است سپس به وجود امده است (زیرا دایماً در حال تغییر است، و آن چه در حال تغییر است، معرض حوادث است، و چیزى که معرض حوادث است، محال است قدیم و ازلى باشد که ما در توضیح برهان حدوث در اثبات خداوند ان را ثابت کردیم .کلید واژه حدوث را در کانال سرچ کنید) ❌اکنون این سوال پیش مى آید که اگر حادث است، از پنج حال بیرون نیست: 1ـ بدون علت به وجود آمده است. 2ـ خود علت خویشتن است. 3ـ معلولات جهان علت وجود آن هستند. 4ـ این جهان معلول علتى است که آن هم به نوبه خود معلول علت دیگرى است، و تا بى نهایت پیش مى رود. 5ـ این جهان مخلوق خداوندواجب الوجود است، که هستى اش از درون ذات پاک او است. ❗️باطل بودن چهار احتمال نخست معلوم است، زیرا وجود معلول بدون علت محال است، و گر نه هر چیز در هر شرایطى باید به وجود آید، در حالى که چنین نیست. احتمال دوّم که چیزى خودش را به وجود آورد نیز محال است، زیرا مفهومش این است که قبل از وجودش موجود باشد، و این اجتماع نقیضین است. همچنین احتمال سوّم که مخلوقات انسان، خالق انسان باشد نیز واضح البطلان است (چرا که لازمه آن دور است و ان نیز مستلزم وجود داشتن شی قبل از خلقتش میباشد ) و نیز احتمال چهارم یعنى تسلسل علت ها و کشیده شدن سلسله علل و معلول به بى نهایت، آن نیز غیر قابل قبول است، چرا که بى نهایت معلول و مخلوق، بالاخره مخلوق است، و نیاز به خالق دارد که آن را ایجاد کند، مگر بى نهایت صفر، عدد مى شود؟ یا از درون بى نهایت ظلمت، نور بر مى خیزد؟ یا از بى نهایت فقر و نیاز، بى نیازى به وجود مى آید؟ ❗️بنابراین راهى جز قبول احتمال پنجم یعنى خالقیت واجب الوجود باقى نمى ماند. که ما ان را خدا می نامیم 📚گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، ج 22، ص 464.
⁉️سوال با تشکر از شما لطفا برهان وجوب و امکان در اثبات خداوندا را نیز به زبون ساده برای منه جوان بیان کنین ♦️پاسخ ❗️توضیح برهان امکان و وجوب 🔶 تمام موجوداتى که در این جهان مى بینیم همه روزى معدوم بوده اند، سپس لباس وجود بر تن کرده اند، و یا به تعبیر دیگر، روزى هیچ نبوده اند و سپس موجود شده اند، این دلیل بر آن است که آن ها «معلول» وجود دیگرى هستند، و از خود، هستى ندارند ( ممکن الوجود هستند یعنی روزی معدوم بوده سپس به وجود امده اند و وجودشان از خودشان نیست) 🔷و مى دانیم: ❗️هر وجود معلولى و ممکن الوجود و وابسته سراپا نیاز و احتیاج است،و امکان ندارد بدون علت به وجود اید ❗️ و اگر آن علت، نیز معلول علت دیگرى باشد، او هم به نوبه خود محتاج و نیازمند خواهد بود، و اگر این امر، تا بى نهایت تسلسل پیدا کنند، مجموعه اى از موجودات نیازمند و فقیر، خواهیم داشت و مسلم است چنین مجموعه اى هرگز، وجود نخواهد یافت; چرا که بى نهایت نیاز، نیاز است و بى نهایت فقر، فقر; هرگز از بى نهایت صفر، عددى به وجود نمى آید، و از بى نهایت وابسته، استقلالى حاصل نمى شود. ❗️از اینجا نتیجه مى گیریم که، سرانجام باید به وجودى برسیم که قایم به ذات است، و مستقل از تمام جهات، علت است و معلول نیست، و اوواجب الوجود است. یعنی موجودی که وجودش از خودش است و به موجودات ممکن الوجود ؛ وجود و هستی داده است که ما آن را خدا می نامیم» 📚تفسیر نمونه ج18 ص222
⁉️سوال مراسم قران به سر گرفتن از کجا اومده و اینکه ایا امت های پیشین هم شب قدر داشتن یا نه و بهترین اعمال در شب قدر چه کاریه ♦️پاسخ ❗️پاسخ پرسش اول در مورد منبع قران به سر گرفتن: ♦️امام باقر فرمود: « در شب قدر قران را بگشاید و در برابر خود قرار دهد و بگوید خدایا از تو میخواهم به حق کتاب فرستاده ات و انچه در ان است که در ان است نام بزرگت ونامهای نیکت و انچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهی از زمره ازاد شدگانت از دوزخ» 📚اقبال الاعمال ،ص86 📚زاد المعاد ص185 ♦️امام صادق فرمود: « قران را به سر بگذارد و بگوید: خدایا بحق این قران و بحق ان کسی که او را به این قران فرستادی و هر مومنی که در ان مدحش کردی و به حق تو بر ایشان زیرا هیچ کس به حق تو از خودت اشناتر نیست» ❗️انگاه ده مرتبه بگوید بک یا الله ،ده مرتبه بمحمد،ده مرتبه بعلی ،...تا بالحجه .در پایان هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند» 📚اقبال ص187 📚بحار الانوار ج95 ص146 ❗️سوال دوم ایا در بین امت های پیشین نیز شب قدر بوده است ♦️پاسخ: پیامبر گرامی فرمود: « خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و احدی از امتهای پیشین از این موهبت برخوردار نبودند» 📚در المنثور ج6 ص371 ❗️بهترین اعمال در شب های قدر: ♦️علامه مجلسی می گوید: « بهترین اعمال در این شب ها طلب امرزش گناهان و دعا برای امور دنیوی و اخروی است هم برای خودش و هم برای نزدیکانش چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهای مختلف و صلوات بر محمد و الش تا انجا که مقدور است انجام دهد ودر بعضی از روایات وارد شده که دعای جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند» 📚زاد المعاد ص186 ♦️رییس المحدثین شیخ صدوق چنین میگوید: « هر کس این دو شب را به مذاکره علم احیا بدارد پس این کارش از همه کارها برتر و بهتر است» 📚امالی ،ص649 ♦️از انجایی که شیخ صدوق بدون وجود روایت سخنی نمیگوید حتما بر این سخنش روایتی بوده است که بدست ما نرسیده است چنان که ایت الله العظمی مکارم چنین می اورد: « احیا داشتن شب های قدر مستحب است یعنی این که شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قران و جلسات سخنرانی دینی و پرسش و پاسخ های مذهبی و یا مطالعه کتابهای تفسیری و عقاید و مواعظ سپری کند» 📚کلیات مفاتیح نوین،ص785
⁉️سوال روحانیون میگن در شب قدر اعمال مقدر میشه اگر اعمال ما مقدر شده پس اختیار ما چی میشه خب مقدر شده من گناه کنم ،بدبخت بشم ،و ...تقصیری ندارم ♦️پاسخ ❗️از جمله امور مسلم نزد ما مساله قضا و قدر میباشد و این که امور در شب قدر مقدر میشود 🔷امام صادق فرمود: « تقدیر در شب نوزدهم ماه رمضان است ،تحکیم ساختن آن امور مقدر شده در شب بیست و یکم است و امضا و قطعی ساختن آن در شب بیست و سوم ماه رمضان است» 📚الکافی ج4 ص159 🔶و امده است که این مقدر ساختن،تقدیرات یک ساله عمر انسان تا ماه رمضان سال اینده است 📚الکافی ج4 ص160 ❗️ اما باید توجه کرد که مساله قضا و قدر و تقدیر امور توسط خداوند منافاتی با اختیار انسان ندارد مهم ان است که مقدرات پرودگار به طور صحیح تفسیر شود: ♻️« مقصود از تقدیرهای خداوند همان سنت های قطعی است که بر ما و جهان حکومت می کنند و تاثیر این سنت ها در خوشبختی و بدبختی مردم قطعی و تخلف ناپذیر است و ما در انتخاب هر سنتی از این سنن مختار و ازاد هستیم 👌تقدیر الهی درباره ملتی که تن به تنبلی و بیکاری درد دهند و با یکدیگر به نزاع و اختلاف برخیزند و نیروهای خداد را در مسیر های غلط به هدر دهند واز وضع زمان و محیط خود اگاهی نداشته باشند ان است که دیر یا زود از هم متلاشی گردند ولی تقدیر خداوند درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش باشد و با کم کردن فاصله طبقاتی انان را از یک زندگانی ابرومند برخور دار سازندل وبه طور خلاصه ملتی که عاطفه ودادگر باشند این است که همواره از ثبات و ارامش و ترقی و پیشرفت و تحرک و سازندگی برخوردار شوند ❗️این ما هستیم که از هر یک از این دو تقدیر یکی را انتخاب می کنیم ❗️اگر شخص بیمار به پزشک مراجعه کند و دارو بخورد خوب میشود و اگر به پزشک مراجعه نکند و یا دارو نخورد یا می میرد یا رنجور می شود هر دو سرنوشت به دست خداست و انتخاب هریک با ماست واثر ان به حکم خداست ❗️هر کس تلاش و کوشش کند موفق می شود و هرکس از امکاناتش استفاده نکند،سرنوشتش خراب میشود 🔷تقدیر خداوند این است که هر کس صله رحم کند و صدقه دهد عمرش زیاد شود و هر کس قطع رحم کند عمرش کم شود ❗️شما میتوانید با مراجع به سنن خداوند در جهان افرینش صدها مثال برای قضا وقدر مربوط به افعال بشر پیدا کنید ومعنای تقدیر را درباره کارهای انسان بدست اورید ❗️پیامبر گرامی فرمود: « پنج طایفه هستند که دعای انان مستجاب نمی شود یکی از انان کسی است که از زیر دیوار کج که در حال ریختن است فرار نکند و دیوار فرو ریزد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 105 ❗️دعای او مستجاب نمی شود زیرا سرنوشت کسی که از دیوار کج فرار نکند مرگ است ولی با اختیار خود به استقبال این سرنوشت رفت در صورتی که می توانست تقدیر دیگری انتخاب کند ❗️امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که ایا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود: « از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست» 📚توحید ،صدوق ص369 ❗️یعنی من در انتخاب هر دو ازاد هستم اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است واگر فرار کنم و سالم بمانم ان نیز به حکم سرنوشت است» 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام سبحانی ومکارم،ص65 🔷با این بیان روشن میشود که مساله قضا و قدر و تقدیرات خداوند منافاتی با اختیار انسان ندارد 🔺از سوی دیگر خداوند می داند که انسان با اختیار خود از کدام یک از تقدیرات تبعیت می کند .ایا با اختیارش صله رحم می کند تا عمرش زیاد شود یا قطع رحم می کند تا عمرش کم شود .با اختیارش تلاش می کند تا موفق شود یا تنبلی می کند تا شکست بخورد ▪️همان امری را که قرار است انسان با اختیار خودش انجام دهد نزد خداوند معلوم است و پرودگار در پرونده عمل او ثبت می کند و طبق روایات در شب قدر فرشتگان آن پرونده را به محضر امام عصر عرضه می کنند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب 3
⁉️سوال ایا با سوره قدر و نزول فرشتگان در شب قدر میتوان اثبات وجود امام زمان را کرد ♦️پاسخ ❗️امام باقر فرمود: « با سوره قدر بر امامت ما احتجاج کنید و بدانید که در بحث و استدلال پیروز می شوید چرا که پس از پیامبر حجت خدا بر خلق همین سوره است این سوره سرور دین و بزرگترین دلیل مذهب شما و نهایت دانش ما است» 📚الکافی ج1 ص249 🔷نحوه استدلال را نیز چنین اموخته اند که به منکران امامت ما بگویید: ⁉️« ایا با رحلت پیامبر گرامی شب قدر هم از بین رفت یا باقی است ؟ 🔷قطعا باید بگویند که باقی است»( چون تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می کند .پیامبر نیز فرمود شب قدر تا روز قیامت باقی است ؛ بحار الانوار ج25 ص98) ♦️« بعد از ان بگویید : ❗️اگر هر سال شب قدر دارد و فرشتگان در آن نازل میشوند و اسرار سالانه ( من کل امر) را با خود می اورند ⁉️اولا : بر چه کسی نازل میشوند ⁉️ثانیا : چرا این اسرار را می اورند ❗️ایا می اورند که به کسی بدهند یا می اورنند که برگردانند ؟ 🔷اگر می اورند که برگردانند پس چرا اوردند وچرا نازل شدند و اگر می اورند که به کسی بدهند آن فرد کیست 👌 در زمان پیامبر گرامی ناچارا باید بگویند بر ایشان نازل می شدند و پس از ایشان نیز ناچارا باید بگویند تا روز قیامت انسان های کاملی و امامانی مانند پیامبر که برتر از فرشتگان هستند بر روی زمین حضور دارند که محل نزول فرشتگان ومیزبان انها هستند » 📚الکافی الکافی ج1 ص249 برگرفته از استدلال حضرت امیر ❗️نزول فرشتگان در شب قدر و شرف یابی انان به حضور امام معصوم ان قدر زیاد است که امام باقر فرمود: « تمام ملائکه در شب قدر به دور ما طواف میکنند» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص13 🔷
⁉️سوال باتوجه به روایتی که هست که هر حکومتی قبل از ظهور قائم عج باطل و غیر مجاز است لطفا فلسفه ولایت فقیه و حکومت اسلامی را توضیح دهید ♦️پاسخ : ❗️این روایات را که هر نوع قیام و تشکیل حکومتی را قبل از ظهور امام عصر ممنوع می سازد شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه نقل می کنند 📚وسائل الشیعه ج15 ص50 باب 13 ❗️و منکران ولایت فقیه و حکومت اسلامی همواره با استدلال بر همین روایات انقلاب اسلامی ایران را زیر سوال می برند 💢ایت الله العظمی مکارم شیرازی در مقام پاسخ به این روایات چنین می اورد: 🔵«در مورد این چند روایت ، توجه شما را به چند نکته ی ضروری جلب می کنم : 1⃣ما دارای یک سلسله اصول مسلم در شریعت اسلامی هستیم که تخطی از آنها جایز نیست از جمله « امر به معروف و نهی از منکر »از امور مسلمی است که هیچ گونه تردیدی در آن روا نیست ، آیات و روایات فراوان با تاکید بسیار ،روی این دو اصل مسلم تکیه کرده است . ⁉️حال اگر در محیطی قرار بگیریم که احکام الهی پایمال شده ، منکرات آشکار گشته و معروفها به فراموشی سپرده شده ، و ظلم و فساد همه جا را فرا گرفته است ، و ما قادر هستیم که با یک قیام موثر نظام حکومت فاسد را بر هم زنیم و در مقیاس وسیعی منکرات را از میان ببریم و معروف را جانشین آن سازیم ، آیا در چنین فرضی هیچ کس می تواند مدعی شود که این کار حرام است ؟و باید نشست و تماشاچی صحنه های فساد و پایمال شدن احکام اسلام و خروج جوانان مسلمان از دین و آیین بود ؟! ❗️ممکن است بهانه جویان بگویند چنین چیزی واقع نشده ، ما می گوییم فرض کنید چنین امری رخ داد ، این فرض که محال عقلی نیست ، آیا باز هم در این فرض می گویید باید دست از هر اقدامی برداشت و تسلیم فراگیری فساد و ظلم ونابودی احکام اسلامی بود ؟! گمان نمی کنیم هیچ عالم و محققی چنین چیزی بر زبان جاری کند ! از شواهد این سخن اینکه در حالات محمد بن عبد الله از دودمان امام مجتبی علیه السلام که معروف به نفس زکیة است ، می خوانیم : «هنگامی که گروهی از افراد سر شناس به عنوان حضرت مهدی با او بیعت کردند و جریان به امام صادق علیه السلام رسید و حتی از حضرتش خواستند با او بیعت کند ! امام فرمود که این کار را نکنید زیرا هنوز موقع آن نرسیده است (و ظهور مهدی در آینده خواهد بود ) اگر تو (یعنی عبد الله پدر محمد )فرزندت را مهدی موعود می دانی ، او مهدی نیست ، و اکنون وقت آن فرا نرسیده است ، و اگر می خواهی او را وادار کنی که برای خدا خروج کند و امر به معروف و نهی از منکر نماید ، به خدا سوگند ما او را تنها نمی گذاریم ، و با او بیعت خواهیم کرد ! (و إن كنت إنما تريد أن تخرجه غضبا لله و ليأمر بالمعروف و ينهى عن المنكر فإنا و الله لا ندعك و أنت شيخنا و نبايع ابنك في هذا الأمر» 📚الإرشاد ج  2  ص 190 ❗️عبد الله عصبانی شد و جواب نا مناسبی داد . ♦️کوتاه سخن اینکه :به فرض که روایات فوق تصریح کند که قبل از قیام مهدی علیه السلام هر گونه قیامی مایه ی گمراهی است ، ما هرگز به خاطر خبر واحد یا چند خبر که در حکم خبر واحد است نمی توانیم اصول مسلمه اسلام را که در قرآن و کلمات معصومین علیهم السلام است کنار بگذاریم ، بنا براین هر وقت مقدمات تشکیل حکومت اسلامی و بر چیدن بساط ظلم و فساد و جنایت و بیدادگری فراهم گردد نباید در اقدام بر آن تردیدی به خود راه داد ، و ادله امر به معروف و نهی از منکر ،و اجرای حدود و اقامه عدل و داد را به عذر اینکه در چند خبر مشکوک از این کار نهی شده است نمی توان زیر پا نهاد 2⃣در برابر این روایات ، روایات دیگری داریم که نشان می دهد ائمه ی هدی علیهم السلام بعضی از قیامهایی را که در عصر و زمان آنها روی داد ستودند ،هر چند این قیامها به نتیجه ی نهایی نرسید ، چگونه ممکن است این قیامها ممنوع باشد و باز آن را بستایند ؟! (سپس معظم له روایاتی در مدح زید بن علی و حسین بن علی شهید فخ و ستودن قیامشان وارد شده است را ذکر می کنند ) 📚بحار الانوار ج48 ص165 ❗️از همه اینها گذشته در روایتی آمده است که قبل از قیام مهدی علیه السلام اقوامی قیام می کنند و زمینه را برای قیام مهدی علیه السلام آماده می سازند، و از آنها در روایات به نیکی یاد شده است ،اگر قیامهای قبل از حضرت مهدی علیه السلام باطل و دعوت به طاغوت بود این روایات مفهوم صحیحی نداشت در اینجا به دو روایت از طرق شیعه و اهل سنت قناعت می کنیم ، در حالی که روایات بسیار بیش از این است . 🔷در حدیثی از امام ابو الحسن الاول (امام کاظم علیه السلام )می خوانیم که فرمود : «مردی از اهل قم قیام می کند و مردم را دعوت به حق می نماید جمعیتی گرد او را می گیرند که مانند پاره های آهن (سخت و محکم ) هستند ، طوفانهای سخت آنها را تکان نمیدهد ، و از جنگ خسته نمی شوند و ترس به خود راه نمی دهند و بر خدا توکل می کنند و عاقبت برای پرهیزکاران است .» 📚سفینه البحار ماده قم ❗️ در بعضی از
روایاتی که به این گونه قیامها اشاره می کند تصریح شده که آنها زمینه ساز قیام حضرت مهدی (هستند ، و به هر حال نشان می دهد که قیام های مشروعی قبل از قیام مهدی صورت میگیرد ، قیامهای خونین و برای دعوت به سوی حق توام با پیروزی. ❗️در حدیثی در سنن ابن  ماجه ، از منابع معروف اهل سنت می خوانیم : گروهی از جوانان بنی هاشم خدمت پیامبر (ص) آمدند ، هنگامی که پیامبر (ص)آنها  دید ، چشمانش پر از اشک شد و رنگ مبارکش دگرگون گشت ،سوال شد چرا در صورت مبارک شما آثار ناراحتی می بینیم  فرمود : ِ « ما خاندانی هستیم که خداوند آخرت را برای ما بر دنیا بر گزیده و خاندان من بعد از من با حوادث سخت و تبعید و کنار زدن آنها (از مقامهایشان ) رو برو می شوند تا اینکه گروهی ازمشرق می آیند که با پرچم های سیاه است، مطالبه نیکی می کنند (وخواهان حق وعدالت می شوند) اما به آنها نمی دهند ، پس پیکار می کنند ویاری می شوند وپیروزمی گردند وآنچه رامی خواهند به آنها می دهند ، ولی آنها پذیرا نمی شوند تا آنرا به کسی از اهل بیت من بسپارند ، پس زمین را از عدالت پر می کند آنگونه از ظلم پر شده است ، هر کدام از شما آن زمان را درک کند باید به آنها بپیوندد هر چند روی برفها با سینه راه برود .» 📚سنن ابن ماجه ج2 ص1366 ❗️از ذیل روایت به خوبی استفاده می شود که این قیام در آستانه ی  قیام مهدی و قبل از آن واقع می شود و زمینه ساز قیام آن حضرت خواهد بود و قیامی مشروع است . از مجموع آنچه در این فصل گفته شد به خوبی استفاده می شود که قبل از قیام مهدی قیامهای دیگری صورت میگیرد که جنبه الهی دارد ، بعضی به نتیجه می رسد و بعضی به شکست منتهی می شود ، و چنان نیست که هر پرچمی که قبل از حضرت مهدی برافراشته شود پرچم طاغوت باشد هر چند با اجازه ی اهل بیت علیهم السلام یا در مسیر اهداف آنها قرار گیرد . (دقت کنید) 3⃣آخرین سخن اینکه روایاتی که می گوید:هر قیامی قبل از قیام مهدی صورت گیرد قیامی شرک آلود و در مسیر طاغوت است باید آن چنان تفسیر شود که هم با مسلمات فقهی و احکام امر به معروف و نهی از منکر «مبارزه با فساد» سازگار باشد و هم با قیامهای متعددی که در زمان معصومین واقع شده  و بر آن صحه نهادند هماهنگ گردد ، و برای تفسیر این روایات چند راه در پیش داریم : 1- منظور از آن قیامهایی است که بدون اذن و اجازه ی معصومین یا حکام شرع و نائبان عام امام در عصر غیبت صورت بگیرد . 2- منظور قیامهایی است که به قصد دعوت خویش و نه دعوت  به سوی اهداف آل محمد انجام گیرد که در روایات مکرر به آن اشاره شده است. 3-منظور قیامهایی است که در مقاطع خاصی صورت میگیرد که هیچ گونه آمادگی برای اینگونه قیامها نیست ،و ائمة هدی -علیهم السلام- برای پیشگیری از این قیامهای زود رس و ناپخته آن جمله ها را فرمودند و از آن نهی کردند . 🔵در اینجا بار دیگر بازگشت به قرآن مجید می کنیم و دعوتهای عمومی قرآن را می نگریم که امت اسلامی را دعوت به قیام بر ضد ظالمان و حمایت از مظلومان و اقامه ی قسط و عدل می کند . در آیه ی 75 سوره نساء می خوانیم : وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيكار نمىكنيد؟! همان افراد (ستمديدهاى) كه مىگويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما! ❗️روشن است که این آیه و همچنین آیات مشابه آن که در زمینه ی اقامه ی قسط و عدل یا دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان سخن می گوید انحصار به زمان و مکان خاصی ندارد ، و یکی از اصول زیر بنایی اسلام است و هر جا مقدمات و زمینه های این هدف مقدس فراهم گردد باید بدون فوت وقت به آن اقدام نمود . 📚تفسیر موضوعی پیام قران ،ج10 ص57 به بعد
⁉️سوال متنی در مورد شب قدر در کانال ها در حال انتشار است خواستم پاسخ بدید: « حاجی تا صبح قرآن به سر گرفت و گناهانش بخشیده شد اما کارگر خسته و دل خسته بعد از افطار خوابش برد و گناهان امسالش به گناهان سال قبلش اضافه شد این است اعتقادات مردم سرزمین من» ♦️پاسخ ❗️در روایات ما امده است که اگر انسان شب قدر را با توجه و توبه شب زنده داری کند خداوند تمام گناهانش را می امرزد ♦️امام باقر فرمود: « هر کس شب قدر را احیا نگه دارد و شب زنده داری کند خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه ستاره های اسمان و سنگینی کوهها و پیمانه های دریاها باشد» 📚وسائل الشیعه ج10 ص358 ❗️اما از سوی دیگر تاکید شده است که تلاش برای کسب و بدست اوردن روزی حلال برترین عبادت است و شاید بتوان گفت از شب زنده داری در شب قدر نیز برتر است چنان که پیامبر گرامی فرمود: « عبادت هفتاد جزئ دارد که برترین جزئ آن طلب حلال است» 📚الکافی ج5 ص78 ❗️وفرمود: « چنین کسی که به دنبال کسب حلال است به سرعت از صراط عبور می کند و خداوند به او نظر رحمت می کند و ابواب بهشت برایش باز میشود تا از هر در بخواهد وارد شود و ثواب پیامبران را دریافت می کند » 📚بحار الانوار ج100 ص10 ♦️امام کاظم فرمود: « هر کس به دنبال کسب و طلب حلال برای خود و خانواده اش باشد مانند مجاهد فی سبیل الله است» 📚قرب الاسناد ص340 💢تا جایی که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس به خاطر خستگی ناشی از تلاش برای کسب حلال به خواب برود در حالی خوابیده است که خداوند تمام گناهانش را آمرزیده است» 📚امالی صدوق ص289 ⁉️حال شما چگونه می گویید که کسی که از شدت خستگی برای کسب حلال به خواب رفت و نتوانست شب قدر شب زنده داری کند گناهان امسالش بر گناهان سال های قبل اضافه میشود
⁉️سوال شبکه های ضد دین مانند شبکه مشیری که کلیپش در فضای مجازی منتشر میشود و کانال هایشان این روزها می گویند روحانیون به شما دروغ گفته اند که علی در محراب نماز به شهادت رسید و پس از ضربه گفت رستگار شدم .اخوندا یک عمر شما را مسخره کرده اند شما چه پاسخی دارید ♦️پاسخ ❗️مساله ضربت خوردن حضرت امیر در محراب نماز و آن سخن معروف ایشان از مسلمات تاریخی است و جای انکار ندارد چرا که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند 💢روایات 1⃣شیخ طوسی روایت می کند که امام سجاد فرمودند: « وقتی ابن ملجم می خواست به امام على ضربه بزند، شخص دیگری با او همدست بود که ضربه اش به دیوار برخورد کرد، امّا ضربه ابن ملجم به آن حضرت اصابت کرد. و در حالی که امام در سجده بود، بر سر آن حضرت (جایى که قبلاً نیز در جنگها زخم برداشته بود.) فرود آمد. در آن هنگام حسن و حسین آمدند و ابن ملجم را گرفتند و در بند کردند.» 📚امالی طوسی ص365 2⃣در کنزالعمال در باب فضائل علی (ع) آمده است: « هنگامی که حضرت علی سر از رکوع برداشت، ابن ملجم (با شمشیر ) ضربه خود را وارد کرد. حضرت به کنار رفت و فرمود: نمازتان را تمام کنید و کسی را مقدم (امام جماعت) نکرد.» 📚کنزالعمال ج15 ص170 3⃣تاریخ دمشق در شرح حال امام علیآورده است: « عبدالرحمان بن ملجم در حالی که آشفته بود در نماز صبح علی را به وسیله شمشیری که سمّی بود ضربت زد ...» 📚تاریخ دمشق،ترجمه امیر المومنین ،ح 1397 4⃣همچنین گفته اند: عبدالرحمان بن ملجم، در نماز صبح علی (ع) را به وسیله شمشیری که سمّی بود، از روی آشفتگی ضربت زد و علی از دنیا رفت » 📚فضائل امیر المومنین،احمد بن حنبل ،ح63 5⃣ ابن ابی الدنیا در مقتل امیرالمؤمنین گفته است: «علی بیرون آمد و تکبیرة الاحرام نماز را گفت، سپس یازده آیه از سوره انبیا را قرائت کرد، سپس ابن ملجم ضربتی را بر وسط سرش زد...» 📚حاشیه انساب الاشراف ج2 ص492 ❗️و همچنین می گوید: وقتی که ابن ملجم امام علی را در در نماز بود، ضربت زد، عقب رفت سپس جعده را به جلو فرستاد و با او (جعده) مردم نماز خواندند...» 📚همان مدرک ❗️وحضرت علی پس از ضربت خوردن این سخن را فرمودند:« فزت و رب الکعبه»« به خدای کعبه قسم که رستگار شدم» 📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص312 📚الطرائف ج2 ص519 📚شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید،ج9 ص207 📚اثباه الهدی،ج3 ص374 📚مراه العقول ج8 ص279 📚بحار الانوار ج42 ص239 📚اسد الغابه ج4 ص38 📚الامامه و السیاسه، ابن فتیبه،ج1 ص160 📚ینابیع الموده ص174 ❗️و .... ⁉️به راستی این افراد منحرف تا کی میخواهند به دروغ گویی و تزویر و حیله ادامه دهند و با امیر مومنان دشمنی کنند ‌
سوال در خطبه ای که امام علی علیه السلام درباره زنان بیان میدارند میگویند ایمان انها ناقص است( خطبه 80) دلیل نواقص الایمان بودن را ، دور بودن زنان از نماز و روزه در ایام عادت حیض بیان میکنند حال سوال من این است: زنان به گفته ی خود خدا در این ایام نماز و روزه را ترک میکنند، و این، عینِ اطاعت و بندگی است( گرچه در ظاهر، ترکِ واجب است) پس چرا دراین کلام امیر، دلیل بر نقص ایمان آنان دانسته شده؟؟؟ مگر اطاعت از خدا ، موجب نقص ایمان است؟ ♦️پاسخ ❗️نخست توجه کنید که اگر خداوند نماز و روزه را در حالت عادت ماهیانه برداشته است به دلیل این است : 🔷اولا: زمان عادت حالت بیمار گونه ای برای زنان پیدا میشود که نیاز به استراحت بیشتر دارد 🔷ثانیا : وضع و حالت انها متناسب عبادت و نیایش نیست 📚شرح نهج البلاغه،ایت الله مکارم شیرازی،ج3 ص291 ⁉️اما چرا حضرت امیر به خاطر این حالت از انان به عنوان نواقص الایمان نام برده است ؟ 🔵پاسخ آن است: 🔷ایمان بر دو گونه است؛ ایمان اعتقادی و قلبی که اصل است؛ و ایمان روانشناختی و احساسی که فرع می‌باشد. 🔶زن مومن، چه در حال حیض و چه در حال عادی، اعتقاد قلبی‌اش تفاوتی نمی‌کند. اگر در حالت عادی نماز می خواند، به خاطر ایمان به خدا و اجرای دستور اوست؛ و اگر در حال حیض، نماز نمی‌خواند، باز به خاطر ایمان به خدا و اجرای دستور اوست. آنچه شرط ایمان می‌باشد، اجرای دستور خداست. لذا اگر گفت: نماز بخوان! باید خواند؛ و اگر فرمود: نماز نخوان! باید نخواند. پس در این ایمان، فرقی بین مرد و زن نیست. ⬛️امّا امر دیگری است با عنوان احساس ایمان. ❗️ ایمان، امر قلبی است؛ امّا ظهوراتی نیز دارد. وقتی کسی نماز می‌خواند، ایمان قلبی خودش، برای خودش ظاهر می‌شود؛ وقتی به جهاد می رود، ایمانش برایش ظاهر می‌شود؛ کما اینکه وقتی گناه می‌کند، ضعف ایمانش برایش ظهور می‌یابد. پس عمل، ایمان نیست بلکه ایمان قلبی ما را برای خودمان ظاهر می‌سازد. اینجاست که در ما حالتی نمودار می‌شود با عنوان «احساس ایمان»؛ اینکه احساس می کنیم که مومن هستیم. اگر کسی نماز بخواند، چنین احساسی را خواهد داشت؛ حال اگر نماز شب هم بخواند، این احساس، قوی‌تر خواهد شد؛ و اگر خمس دهد باز هم قوی‌تر خواهد شد. از طرف دیگر، اگر عمل خیری را ترک نماید، مثلاً نماز شب می‌خواند و حالا نخواند، احساس سقوط از مراتب ایمان به او دست می‌دهد.  👌زن‌ها در حال حیض، با اینکه ایمان قلبی دارند و این ایمان کم هم نمی شود، ولی باز احساس کم شدن ایمان می‌نمایند؛ نوعی حالت روانی در آن‌ها ایجاد می‌شود شبیه حالت آن کسی که عمدا ترک نماز نموده؛ البته با شدّت کمتر. این همان نقص ایمانی است که امیرمومنان به زن‌ها نسبت دادند و می فرماید زنان در این حالت ایمانشان ناقص است یعنی احساس کم بودن ایمان می کنند نه آنکه حقیقتا در ایمان انها کاستی باشد( دقت کنید)
⁉️سوال خدایی که صفت های خود را نقض می کند ؛ ⇩⇩ ● افعال موجودات از دو حال خارج نیست . 1. یا برای رسیدن به هدفی انجام می شود . 2. یا کاری است عبث و بیهوده . ▓ ممکن است کمک به دیگران را مثال بزنید و عنوان کنید که این کار خارج از این دو حالت است اما انسانی که به نیازمندی کمک می کند ، در پی اقناع حس نوع دوستی خود است و این نیاز را در خود می بیند و تنها با دست گیری و کمک رسانی و عمل در این زمینه وجدانش آسوده میگردد . بنابر این برای افعال موجودات ، حالتی خارج از این دو صورت نمی توان متصور شد . ◆ قطعا این جمله را بسیار شنیده اید : " خلقت جهان هدف مند است و خدا برای آفرینش هدفی داشته است " پذیرش اینکه خدا از خلق جهان هدفی داشته است ، مستلزم این است که بپذیریم خدا نیازی داشته است ( زیرا هدف ها در پی رفع نیاز ها و یا خواسته ها بنا می شوند ) و این با صفت خدا که بودن اوست در تعارض است . ■ حال اگر بگوییم خدا بی نیاز است و هدفی نداشته است که با خلقت جهان به آن برسد ، به این نتیجه می رسیم که اساسا "خلقت امری بیهوده و عبث بوده است "(پیش تر گفتیم که کار بی هدف ، قطعا بیهوده است ) . و این نیز با دیگر صفت خدا که همان بودن اوست سازگار نسیت . (حکیم کسی است که کاری عبث انجام نمی دهد ) . ✔ این تناقض منطقی بیان می دارد که وجود خدا یی با این اوصاف امری محال وغیر منطقی است . ♦️پاسخ ❗️در این شکی نیست که خداوند حکیم در افعال خود دارای غرض است و دلایل متعدد عقلی و نقلی بر این امر دلالت می کند 🔷دلیل عقلی به ما می گوید که هر فعلی که برای مقصد و غرض معینی انجام نگیرد نزد عقلا عبث و بیهوده بحساب می آید و این فعل نزد عقلا قبیح است و کار قبیح بر خداوند حکیم محال است ♦️یکی از دلایل نقلی ایه 115 مومنون است که می فرماید: « ایا گمان کرده اید که ما شما را از روی بیهودگی افریدیم » ❗️ومی فرماید: 🔷صاحبان خرد و اندیشه با تامل در خلقت اسمانها و زمین پی می برند که خداوند این عالم را بیهوده نیافریده است 📓161 ال عمران ♦️ومی فرماید: « اسمانها و زمین را و انچه بین انهاست از روی بیهودگی خلق نکردیم» 📓دخان 38 🔵اما غرض و هدف خداوند به مخلوقات بر می گردد نه به خودش تا اشکال شما مطرح شود ❗️توضیح : ♦️گاهی فاعلی فعلی را انجام می دهد غرضش به ذات خودش بر می گردد و گاهی برای منفعت رسانی به دیگران کاری را انجام می دهد اگر غرض از نوع اول باشد بر ذات حق ناروا است زیرا که نشانه نقص و کمبود فاعل است ولی اگر از نوع دوم باشد عین کمال و ناشی از کمال فاعل است نه ناشی از نقص ♻️خورشید که نور افشانی می کند و عالم را روشن می سازد برای این است که واجد این کمال است و لذا می دهد نه اینکه محتاج به نبات و جماد و حیوان و ارض باشد 🔶در مورد خداوند غرض و هدف از نوع دوم اشکال ندارد زیرا که او فیاض علی الاطلاق بوده و بخلی در ساحت او راه ندارد پس باید کمال بخش و کمال افرین باشد و وجود موجودات کمال است لذا باید بیافرینددو این لازمه خدایی است( دقت کنید): 🔺من نکردم خلق تا سودی کنم 🔺بلکه تا بر بندگان جودی کنم 📚شرح فارسی کشف المراد،ص215 📚الالهیات،علامه سبحانی،ج1 ص263
سوال جدیدا درشبکه های اجتماعی یک سخنرانی هایی فرستاده میشه که مگه خداداعش هست خداهمه رومیبخشه امام حسین به شمرموقعی که روی امام نشسته بودگفت این کاررونکن من شفاعتت میکنم یا یکم اب بده ایااینهادرست است سنددارد؟روایاتی هست؟ ✅پاسخ: در این شکی نیست که روز قیامت رحمت ولطف پرودگار همه جا را فرا می گیرد. علامه مجلسی بابی را در بحار به ذکر این روایات گشوده است 📚بحار الانوار،ج 7 ص286 باب 14 امام صادق فرمود: "زمانی که روز قیامت شود رحمت خداوند چنان همه جا را فرا می گیرد که حتی ابلیس هم طمع می کند که بخشیده شود" 📚الامالی،صدوق،ص205 ❗اما همین پرودگار به کسانی که سر به مخالفت پرودگار بردارند وبه هیچ وجه به دعوت خداوند لبیک نگویند وعده ی عذاب های سخت ودردناکی را داده است. خداوند می فرماید: "( روز قیامت) گنهکار دوست دارد فرزندان خودرا در برابر عذاب آن روز فدا کند وهمسر وبرادرش را وقبیله اش را که از او حمایت می کردند وتمام مردم روی زمین را تا مایه نجاتش شود"معارج 11-14 ومی فرماید: "کسانی که کافر شدند لباس هایی از آتش برای آنها بریده می شود ومایع سوزان وجوشان بر سر آنها فرو می ریزد-آنچنان که هم درونشان را ذوب می کند وهم برونشان را-وبر آنها گرزهایی از اهن است -هرگاه بخواهند از غم واندوهای آن خارج شوند انها را به آن باز میگردانند ( وبه آنها گفته میشود) بچشید عذاب سوزان را "حج19 -22- ومی فرماید: "در آن روز مجرمان را هم درغل وزنجیر می بینی، لباسشان از قطران ( ماده چسبنده بد بوی قابل اشتعال) است وصورتهایشان را آتش می پوشاند"ابراهیم 49-50 وایات فراوان دیگر که سخن از شدت عذاب دوزخیان به میان آورد. ❗همچنین روایات فراوانی نیز در شدت وسختی عذاب دوزخیان آمده است که علامه مجلسی در بحار بابی را به ذکر این روایات گشوده است 📚بحار الانوار،ج8 ص222 باب 24 ❗در کنار این شدت عذاب،افرادی هستند که تا ابد دراین شدت عذاب باقی می مانند وهیچگاه بخشیده نمی شوند واینان همان کافران ولجوجان وگمراهان می باشند که روایات فراوانی دراین زمینه آمده است 📚بحار الانوار،ج8 ص351 باب 27 امام کاظم فرمود: "خداوند اهل کفر ولجاجت واهل ضلال وشرک را تا ابد در جهنم باقی می گذارد وهیچ گاه انان را نمی بخشد" 📚توحید صدوق،ص407 🔷در پاسخ های گذشته اورده ایم که روز قیامت اعمال عینا مجسم میشود و این عذاب ها نتیجه تجسم اعمال خود انسان ها است که به صورت عذاب مجسم میشود وخود انسان ها خالق جهنم خود هستند نه خداوند که می توانید کلید واژه « تجسم اعمال » را در کانال سرچ کنید ♦️ما معتقدیم تنها قائلین به امامت اهل بیت هستند که نهایتا بخشیده میشوند 🔶شیخ مفید استاد کلام شیعه چنین می گوید: "تمام علمای امامیه اتفاق نظر دارند که تهدید به خلود در آتش مخصوص کفار است وکسانی که دارای ایمان به خدا واقرار به فرایض او دارند از اهل نماز هرگاه مرتکب گناهی بشوند شامل نمیشود ( وانان از جهنم رها میشوند)" 📚اوایل المقالات،ص53 ❗علامه مجلسی روایات فراوانی در بحار الانوار شریف ذکر می کند که خلود در جهنم اختصاص به کفار ولجوجان دارد ومومنین دوازده امامی النهایه از دوزخ رهایی پیدا می کنند 📚بحار الانوار،ج8 ص350 باب 27
سوال ایا راسته که مرغابیان وقت رفتن مولا علی به مسجد شروع کردن به صیحه و ضجه زدن اخه دیدم شبهات اون کانال ضد دین در مورد عدم شهید شدن حضرت در محراب را جواب دادید خواستم اینو هم جواب بدین چون می گفتن افسانه ست این داستان ♦️پاسخ ❗️قضیه فریاد و صیحه مرغابیان هنگام خروج حضرت امیر به سوی مسجد نیز از قضایای مسلم تاریخی است که علمای شیعه و سنی ان را نقل کرده اند 🔷چنین نقل کرده اند: « در آن شب آن حضرت بیدار بود و بسیار بیرون می رفت و به آسمان نظر می کرد و می فرمود این است آن شبی که مرا پیامبر وعده شهادت داده است .زمانی که صبح شد حضرت قصد رفتن به مسجد را کرد چون به صحن خانه امد مرغابیانی که در خانه بودند به خلاف عادت از پیش روی آن حضرت در آمدند و پر می زدند و فریاد و صیحه می کردند بعضی خواستند انها را برانند حضرت فرمود: انها را واگذارید چرا که اینان صیحه زنندگانند که نوحه می کنند» 📚الارشاد ،مفید،ج1 ص16 📚خصائص رضی،ص63 📚مناقب ابن شهر اشوب،ج3 ص310 📚کشف الغمه ج1 ص436 📚روضه الواعظین ،ص135 🔵علمای اهل سنت نیز این داستان را نقل کرده اند مانند: 📚اسد الغابه،ابن اثیر ج4 ص35 📚کنزالعمال،متقی هندی ج6 ص413 📚الریاض النضره ،طبری،ج2 ص245 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص212 📚مروج الذهب ج2 ص425
سوال پیامی این روزها منتشر میشود که شیعیان چرا برای علی سیاه می پوشید پوشیدن لباس سیاه زشت و لباس دشمنان خدا است چنان که شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه می اورد( ج1 ص251) ♦️پاسخ ❗️آن روایت شیخ صدوق از حیث سند مرسل بوده و قابل استدلال نیست .از سوی دیگر اگر سند ان را نیز بپذیریم با توجه به سایر روایات ناظر به کراهت پوشش سیاه در نماز خواندن است 📚وسائل الشیعه ج4 ص382 باب 19 🔷از سوی دیگر حکم کراهت در پوشش سیاه از برخی چیزها برداشته شده است مانند عمامه،عبا،چادر و... 📚الکافی ج3 ص403 💢یکی از مواردی که پوشش سیاه در آن استثنا شده است سیاه پوشی در مصائب اهل بیت می باشد .در این موارد یا اهل بیت خود لباس سیاه می پوشیدند و دیگران را به ان امر می کردند و یا با سکوت و تقریرشان بر سیاه پوشی دیگران صحه می گذاشتند 1⃣سیاه پوشی زنان در شهادت حمزه « زینب دختر ام سلمه ( ربیبه پیامبر) سه روز بر حمزه گریه کرد و لباس سیاه بر تن کرد ( وپیامبر در این سه روز مانع او نشد) » 📚تهذیب اللغه،ازهری،ج12 ص171 2⃣دستور پیامبر به سیاه پوشی زنان در شهادت جعفر طیار « اسمائ بنت عمیس می گوید: هنگامی که جعفر به شهادت رسید پیامبر به من فرمود سه روز جامه سیاه بر تن کن» 📚مسند احمد ج6 ص438 3⃣سیاه پوشی امام حسن در شهادت امیر مومنان ♦️ابن ابی الحدید می اورد: « حسن بن علی در سوگ امیر مومنان جامه های سیاه بر تن کرد و با همین جامه میان مردم امد و برای انان خطبه خواند» 📚شرح نهج البلاغه ج16 ص26 ♦️ذهبی نیز به همین گونه نقل میکند 📚سیر اعلام النبلای،ج3 ص267 4⃣سیاه پوشی زنان در شهادت امام حسن ♦️« زنان تا یک سال برای حسن بن علی لباس سیاه پوشیدند» 📚المستدرک،ج3 ص189 4⃣سیاه پوشی امام سجاد و زنان بنی هاشم در سوگ امام حسین « هیچ زن هاشمی و قریشی نماند مگر اینکه در سوگ شهادت حسین لباس سیاه پوشیده بودند» 📚بحار الانوار ج45 ص196 ❗️امام سجاد چنین فرمود: « همانا من و اهل بیتم برای پدرم لباس عزا به تن مرده ایم» 📚بلاغه الامام علی بن الحسین،ص93 5⃣سیاه پوشی ام سلمه در سوگ امام حسین ♦️« پس از انکه ام سلمه خبر شهادت حسین را شنید در مسجد پیامبر خیمه سیاه بر پا کرد و خود جامه سیاه پوشید» 📚عیون الاخبار و فنون الاثار ،ص109 ♦️از سوی دیگر نیز می توان بر سیاه پوشی در مصیبت اهل بیت استدلال کرد و آن اینکه طبق روایات صریح و روشن عزاداری برای اهل بیت دارای رجحان و افضیلت است 📚بحار الانوار ج44 ص269 باب 32 ❗️از سوی دیگر پوشش سیاه نماد حزن و عزاداری می باشد لذا قائل به رجحان پوشش سیاه در عزاداری اهل بیت می توان شد( دقت کنید) ♦️چنان که مرحوم بحرانی می اورد: « بعید نیست که به دلیل روایات مستفیض در امر به عزاداری اهل بیت حکم به رجحان پوشش سیاه و عدم کراهت ان شویم زیرا پوشش سیاه نماد حزن است» 📚الحدائق الناضره ج7 ص116
سوال دشمنان مولا علی این روزها در کانال های خود از ابن ملجم تمجید می کنند حتی برخی از وهابیون چنین میکنند و میگویند مجتهد بوده ودر اجتهادش خطا کرده و تنها یک ثواب میبرد وسوال دیگرم این است که ایا در کتب اهل سنت مطلبی امده است که پس از شهادت علی علیه السلام در عالم چه اتفاقاتی افتاد یا خیر ♦️پاسخ ❗️ابن تیمیه موسس اصلی وهابیت چنین ابن ملجم را می ستاید: « علی بن ابی طالب را یکی از خوارج به نام عبدالرحمان بن ملجم مرادی کشت در حالی که او از عابدترین انسان ها و دارای مقام علمی بود» 📚منهاج السنه ج5 ص47 ♦️ابن حزم یکی از بزرگان اهل سنت چنین می اورد: « اگر ابن ملجم در اجتهاد خود در مورد کشتن علی اشتباه کرده باشد نزد خدا یک اجر دارد و اگر اشتباه نکرده باشد دو اجر دارد» 📚المحلی ج10 ص482( به نقل از سوالات ما،تهرانی) ♦️این از خدا بی خبران و پیروانشان از کانال های «آتئیسم وهابی » از حقیقت اگاه نیستند که قاتل حضرت امیر به عنوان بدبخت ترین مردم معرفی شده است ❗️ چنان که از حضرت علی نقل می کنند که پیامبر به ایشان چنین فرمود: « ای علی شقی ترین و بدبخت ترین فرد این امت تو را از پا در می آورد و به شهادت می رساند» 🔷این روایات را بزرگان اهل سنت نقل کرده اند 📚در المنثور،سیوطی،ذیل ایات سوره شمس 📚خصائص نسائی،ص39 📚مسند احمد ج4 ص140 📚مستدرک حاکم ج3 ص140 🔵و نقل می کنند که «پرنده ای جسد ابن ملجم را می بلعد و پس از آن قی کرده و بیرون می ریزد» 📚نور الابصار شبلنجی،ص98 ⁉️اما سوال دومتان: ❗️حاکم روایت می کند: « در بامداد شهادت علی در بیت المقدس هر سنگی را که بر می داشتند زیر آن خون تازه ظاهر می گشت» 📚مستدرک حاکم،ج3 ص113 📚الریاض النضره ج2 ص247 🔷ابن حجر می اورد: « در خصوص شهادت امام حسین هر سنگی را که در شام یا دنیا بر می داستند از زیر آن خون تازه ظاهر میشد همینطور بود در روز شهادت حضرت علی » 📚صواعق المحرقه،ص116
⁉️سوال ایاامام معصوم مقید به ضریح و قبر است که باید برای زیارت به مکان ها خاص دفن امامان برویم؟ ♦️پاسخ ❗️در روایات فراوانی امر به زیارت قبور امامان شده است و فراوان ترغیب بر این امر کرده اند 📚وسائل الشیعه،ج14 ص320 باب 2 📚بحار الانوار ج97 ص116 باب 2 🔷امام رضا فرمود: «شیعیان نسبت به هر یک از امامان معصوم پیمان و تعهدی دارند که کمال وفای به آن عهد در زیارت مشتاقانه و عارفانه قبور امامان است.هر کس ان را از روی اشتیاق و تصدیق انان زیارت کند امامان انها شفعای انها در روز قیامت خواهند بود» 📚الکافی ج4 ص567 🔷اسحاق بن عمار از امام صادق روایت می کند که فرمود: « به مدینه بروید و بر پیامبر سلام بدهید هر چند سلام و درود از راه دور به آن حضرت می رسد» 📚وسائل الشیعه ج14 ص338 ❗️این حدیث نشان می دهد که حضور زائر در کنار قبور اهل بیت موضوعیت و خصوصیت دارد که برخی از این خصوصیت ها چنین است: 1⃣سبب تعظیم و تکریم و گرامی داشت آن بزرگواران و نشان دهنده محبت به انها می باشد. تلاش جوامع گوناگون بر حفظ اثار نیکان و احیای میراث بزرگواران و رواج موزه ها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیکان است 2⃣طبق روایات سبب بهره مندی از فضای معنوی حرم های شریف که محل تردد فرشتگان ،ارواح انبیا و اولیا و محل تردد ارواح امامان است میشود ودعا در آن مکان ها در معرض استجابت می باشد 📚ثواب الاعمال ص96 3⃣زیارت انان سبب گسترس فرهنگ توحیدی و ولایت اهل بیت در بین راهها و شهرهای مسیر مشاهد مشرفه انان می شود 4⃣نشانه صداقت زائر در دوستی و علاقه اش به انان است که چگونه رنج سفر را تحمل کرده و به زیارتشان رفته است تا اجابت امر انان را کرده باشد 5⃣سبب ارتباط ملت ها و ملیت های مختلف و اگاهی از مشکلات ،مشقات و امکانات یکدیگر میشود 6⃣زیارت انان وفاداری به پیمانی است که با امامان بسته شده است ( در روایت امام رضا به ان اشاره شد) 7⃣حرم های شریف امامان در طول تاریخ مرکز علم و تبلیغ و ترویج دین و...بوده است .همه این ها از برکات زیارت انان و ابادی قبور انان می باشد 📚ادب فنای مقربان،ایت الله جوادی املی ج1 ص18 به بعد
⁉️سوال بیشتر روایات و احادیث و گفتار و سخنان ائمه اطهار را معمولا تفسیر و معنی میکنند یا مثلا میگویند منظور حضرت از این گفتار این بوده سوالم اینه که چرا آن حضرات منظور و تفسیر دقیق گفتار خود را نمیگفتند و به جایش معمولا از کنایه استفاده میکردند ♦️پاسخ ❗️در روایات ما امده است که همان گونه که در ایات قران جملات محکم و متشابه است در روایات اهل بیت نیز سخنان محکم و متشابه وجود دارد که باید متشابهات ان را به محکمات ارجاع داد 🔷مراد از جملات محکم جملاتی است که مفهوم آن به قدری روشن است که جای هیچگونه گفتگویی درآن نیست و مراد از جملات متشابه جملاتی هستند که احتمالات مختلف درباره مفاهیم آن جملات داده میشود 📚تفسیر نمونه ج2 ص433 💢امام رضا فرمود: « در اخبار وسخنان ما متشابه وجود دارد مانند متشابهات قرآن و محکم وجود دارد مانند محکمات قران پس متشابهات را به محکمات ارجاع دهید و به وسیله محکمات تفسیر کنید» 📚الاحتجاج ج2 ص410 ❗️وفرمود: « چنان نباشد که تنها از متشابهات پیروی کنید جدای از محکمات که گمراه میشوید» 📚عیون الاخبار ج1 ص290 🔵ما در گذشته درباره فلسفه وجود ایات متشابه در قرآن بیان کردیم : "اخبار اهل بیت این نظریه را ثابت میکند که وجود این گونه آیات در قران نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی وپیامبر واوصیای او روشن میسازد وسبب میشود که مردم به حکم نیاز علمی به سراغ آنها بروند ورهبری آنها را عملا به رسمیت بشناسند واز علوم دیگر وراهنمایی های مختلف آنان نیز استفاده کنند واین درست به آن می ماند که در پاره ای از کتب درسی شرح بعضی از مسایل به معلم واستاد گذارده میشود تا شاگردان رابطه خودرا با استاد قطع نکنند وبر اثر این نیاز از افکار او الهام گیرند چنان که پیامبر فرمود: "دوچیز گرانمایه در میان شما یادگار می‌گذارم کتاب خدا واهل بیتم " 📚مستدرک علی الصحیحین،حاکم نیشابوری،ج3 ص148 ❗️حال درباره فلسفه وجود سخنان متشابه در کلام اهل بیت نیز می گوییم: « اهل بیت در سخنان خود از کلمات و جملات متشابه استفاده کرده اند تا این نیاز را در مردم به وجود اورند که انان برای فهم صحیح دین نیازمند رجوع به فقها و علمای شیعه هستند و خودشان را از علما و فقها بی نیاز نبینند تا علما با تبیین کلام اهل بیت و ارجاع متشابهات سخنانشان به محکمات انان را طبق مسیر و تعالیم اهل بیت ارشاد کنند.» 🔵همان علما و فقهایی که امام صادق در حقشان فرمود: « کسی که انان را رد کند ما اهل بیت را رد کرده است و این در حد شرک به خداست» 📚الکافی ج1 ص67 ♦️همان علما و فقهایی که امام عسکری درباره انان فرمود: « هر یک از علمای شیعه که خود نگه دار ،حافظ بر دینشان،مخالف با هوای نفسشان ،مطیع پرودگارشان باشند بر مردم اطاعت انان واجب است» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 🔷همان علمایی که امام صادق در موردشان فرمود: « علمای شیعه ما مرزداران هستند .انان از مرزهای عقیدتی مردم که محل نفوذ شیطان و یارانش هستند محافظت می کنند و مانع تسلط انان بر شیعیان ضعیف میشوند .کسانی که خود را بر این امر بگمارد هزاران هزار برابر از مجاهدان برتر هستند زیرا انان از ادیان و عقاید محبین ما دفاع می کنند اما مجاهدان از بدنهای انها» 📚بحار الانوار ج2 ص5
⁉️سوال چرا اهل بیت دقیقا شب قدر رو مشخص نکردن چه فلسفه ای داشته ♦️پاسخ ❗️در این شکی نیست که امامان از اینکه کدام شب ،شب قدر است کاملا اطلاع و اگاهی داشته اند چنان که امام باقر فرمود: « شب قدر بر ما مخفی نیست چرا که فرشتگان در آن شب دور ما طواف می کنند» 📚بحار الانوار ج94 ص13 ❗️اما انان به خاطر ملاحظاتی شب قدر را به طور معین اعلام نفرمودند .در فلسفه آن چنین گفته اند: «این مخفی بودن برای این است که مردم به همه شب های ماه رمضان یا شب های اخر ان اهمیت دهند .همانگونه که خداوند رضایت خود را در میان انوع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روی اورند و غضبش را در میان معاصی پنهان کرده تا از همه بپرهیزند ،دوستانش را در میان مردم مخفی کرده تا همه را احترام کنند اجابت را در میان دعاها پنهان مرده تا به همه دعا ها روی آورند ،اسم اعظم را در میان اسمایش مخفی ساخته تا همه را بزرگ دارند،وقت مرگ را مخفی ساخته تا در همه حال اماده باشند ،شب قدر را نیز پنهان ساخته تا همه شب های ماه رمضان را اهمیت دهند و کوچک نشمرند» 📚تفسیر نمونه ج27 ص190 🔷این بیان در روایات نیز مورد اشاره قرار گرفته است ❗️علامه مجلسی نقل می کند که به امام علی گفته شد که شب قدر کدام شب است؟ ♦️حضرت پاسخ داد: « شب قدر برای شما مخفی قرار داده شده است چرا که اگر شما از آن اگاهی پیدا کنید تنها درآن شب عمل می کنید و از باقی شب ها غافل میشوید» 📚بحار الانوار ج94 ص5 ❗️اگر چه اهل بیت به خاطر همان فلسفه ذکر شده صراحتا از این که شب قدر کدام شب است سخن نگفته اند اما با دقت در اخبارشان بدست می اید که شب قدر کدام شب است ♦️چنان که علامه مجلسی می آورد: «اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم ماه رمضان شب قدر است» 📚زاد المعاد ص187 🔷رییس المحدثین ،شیخ صدوق نیز چنین می آورد: « مشایخ ما و بزرگان و علمای شیعه اتفاق دارند که شب قدر ،شب بیست و سوم ماه رمضان است» 📚خصال ج2 ص519
⁉️سوال واقعا قبر حضرت زینب کجاست؟ شبکه کلمه در جدید ترین پستش اورده در مدینه است نه شام و نه مصر .میگه دکان دار ها قبر حضرت زینب رو در سوره معرفی میکنن چون واسشون منفعت داره ما رو روشن کنید یعنی ما الکی میریم سوره واسه دفاع از حرم ♦️پاسخ ❗️درباره مدفن مطهر بانو زینب سه نظریه ارائه شده است 1⃣ایشان در مدینه دفن هستند چنان که مرحوم سید محسن امین بر همین نظریه است 📚اعیان الشیعه ج7 ص137،141 2⃣مدفن ایشان در مصر است .برخی از عالمان مصری بر همین نظریه هستند 📚الاتحاف بحب الاشراف،شبراوی ص93 📚نور الابصار شبلنجی،ج1 ص27 3⃣ایشان در شام دفن هستند 🔵مرحوم سید محسن امین برای گفته خود مبنی بر دفن ایشان در مدینه چنین استدلال می کند که : « بازگشت حضرت زینب پس از فاجعه کربلا به مدینه قطعی و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نیست بنابراین باید گفت در مدینه وفات یافته و در همانجا دفن شده است گرچه تاریخ وفات و محل دفنش دقیقا مشخص نیست» ❗️در نقد این نظریه باید بیان داشت: « گرچه دفن حضرت زینب در مدینه یک امر ممکن و کاملا طبیعی است زیرا قبر برادرش امام حسن و بسیاری از بزرگان بنی هاشم در این قبرستان قرار دارد که خصوصیات و تفصیل انها در کتب مربوط بیان شده است اما باید توجه داشت که اگر او در این قبرستان دفن شده بود طبعا قبرش با توجه به شخصیت و عظمت مقامش مشخص میشد در حالی که در هیچ یک از کتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارات این شهر نامی از محل قبر او به میان نیامده است با این که نام زنانی همچون ام البنین که در بقیع دفن شده اند در کتابهایی مانند وفائ الوفا منعکس شده است 🔷از طرف دیگر موضوعات تاریخی جای اعمال استصحاب نیست که بگوییم بازگشت حضرت زینب در مدینه قطعی است اما خروج او از این شهر ثابت نشده پس در همانجا به خاک سپرده شده است 📚مرقد العقیله،ص103 ❗️درباره با احتمال مصر نیز باید گفت: ♦️طرفداران این نظریه برای ادعای خود روایاتی را ذکر می کنند که مولف کتاب مرقد العقیله بر این روایات اشکالاتی را ذکر می کند از جمله: 🔵اکثر راویان این روایات مجهول هستند مانند زهران بن مالک،علی بن احمد الباهلی،قاسم بن عبدالرزاق،محمد بن عبدالله،حمزه المکفوف، و ... 🔵راوی برخی از روایات عبدالله بن مصعب بن ثابت زبیری است که از دشمنان اهل بیت بوده است 🔵مفاد روایات نیز دارای تناقضاتی متعددی است که سبب سلب اعتماد از صحت ان روایات می شود ⁉️ حال سوال پیش می اید که با این وجود قبری که در مصر در محله قناطر السباع قاهره است متعلق به کیست؟ ❗️فرموده اند که زینبی که در مصر مدفون است « زینب بن یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب است» ⚫️به جهت تشابه اسمی بسیاری از مردم تصور کرده اند آن قبر حضرت زینب است 📚اعیان الشیعه،ج7 ص142 ❗️اما احتمال سوریه 🔷طرفداران این نظریه چنین استدلال می کنند: « در مدینه قحطی و دست تنگی شدیدی به وجود آمد .عبدالله بن جعفر تصمیم گرفت با همسر خود حضرت زینب به شام که مقداری زمین زراعتی داشت سفر کند پس از مسافرت به شام در همانجا در گذشت» 📚خیرات حسان،محمد حسن خان،ص29 📚هدیه الزائرین،شیخ عباس قمی،ص353 📚نزهه اهل الحرمین،سید حسن صدر ص39 ❗️ویا گفته اند: « حضرت زینب به دستور یزید به شام تبعید شد چرا که به عینه می دیدند اگر او در مدینه بماند سرزمین حجاز را بر ضد دستگاه یزید میشوراند زیرا حضرت زینب در مدینه همواره رسوا گر حکومت یزید بود و مردم را بر ضد او می شوراند و هدف شهیدان کربلا را بیان می کرد.از این رو یزید برای فرماندار مدینه نامه نوشت و سکونت حضرت زینب در مدینه را ممنوع ساخت» 📚قطعه ای از بهشت ( جامع ترین تاریخ واقعه کربلا،)علی نجاتی، ج2 ص2 ♦️از انجایی که احتمال شام مشهور تر است لذا می توان گفت حضرت زینب در سوریه مدفون هستند