روایاتی که به این گونه قیامها اشاره می کند تصریح شده که آنها زمینه ساز قیام حضرت مهدی (هستند ، و به هر حال نشان می دهد که قیام های مشروعی قبل از قیام مهدی صورت میگیرد ، قیامهای خونین و برای دعوت به سوی حق توام با پیروزی.
❗️در حدیثی در سنن ابن ماجه ، از منابع معروف اهل سنت می خوانیم :
گروهی از جوانان بنی هاشم خدمت پیامبر (ص) آمدند ، هنگامی که پیامبر (ص)آنها دید ، چشمانش پر از اشک شد و رنگ مبارکش دگرگون گشت ،سوال شد چرا در صورت مبارک شما آثار ناراحتی می بینیم فرمود :
ِ
« ما خاندانی هستیم که خداوند آخرت را برای ما بر دنیا بر گزیده و خاندان من بعد از من با حوادث سخت و تبعید و کنار زدن آنها (از مقامهایشان ) رو برو می شوند تا اینکه گروهی ازمشرق می آیند که با پرچم های سیاه است، مطالبه نیکی می کنند (وخواهان حق وعدالت می شوند) اما به آنها نمی دهند ، پس پیکار می کنند ویاری می شوند وپیروزمی گردند وآنچه رامی خواهند به آنها می دهند ، ولی آنها پذیرا نمی شوند تا آنرا به کسی از اهل بیت من بسپارند ، پس زمین را از عدالت پر می کند آنگونه از ظلم پر شده است ، هر کدام از شما آن زمان را درک کند باید به آنها بپیوندد هر چند روی برفها با سینه راه برود .»
📚سنن ابن ماجه ج2 ص1366
❗️از ذیل روایت به خوبی استفاده می شود که این قیام در آستانه ی قیام مهدی و قبل از آن واقع می شود و زمینه ساز قیام آن حضرت خواهد بود و قیامی مشروع است .
از مجموع آنچه در این فصل گفته شد به خوبی استفاده می شود که قبل از قیام مهدی قیامهای دیگری صورت میگیرد که جنبه الهی دارد ، بعضی به نتیجه می رسد و بعضی به شکست منتهی می شود ، و چنان نیست که هر پرچمی که قبل از حضرت مهدی برافراشته شود پرچم طاغوت باشد هر چند با اجازه ی اهل بیت علیهم السلام یا در مسیر اهداف آنها قرار گیرد . (دقت کنید)
3⃣آخرین سخن اینکه روایاتی که می گوید:هر قیامی قبل از قیام مهدی صورت گیرد قیامی شرک آلود و در مسیر طاغوت است باید آن چنان تفسیر شود که هم با مسلمات فقهی و احکام امر به معروف و نهی از منکر «مبارزه با فساد» سازگار باشد و هم با قیامهای متعددی که در زمان معصومین واقع شده و بر آن صحه نهادند هماهنگ گردد ، و برای تفسیر این روایات چند راه در پیش داریم :
1- منظور از آن قیامهایی است که بدون اذن و اجازه ی معصومین یا حکام شرع و نائبان عام امام در عصر غیبت صورت بگیرد .
2- منظور قیامهایی است که به قصد دعوت خویش و نه دعوت به سوی اهداف آل محمد انجام گیرد که در روایات مکرر به آن اشاره شده است.
3-منظور قیامهایی است که در مقاطع خاصی صورت میگیرد که هیچ گونه آمادگی برای اینگونه قیامها نیست ،و ائمة هدی -علیهم السلام- برای پیشگیری از این قیامهای زود رس و ناپخته آن جمله ها را فرمودند و از آن نهی کردند .
🔵در اینجا بار دیگر بازگشت به قرآن مجید می کنیم و دعوتهای عمومی قرآن را می نگریم که امت اسلامی را دعوت به قیام بر ضد ظالمان و حمایت از مظلومان و اقامه ی قسط و عدل می کند .
در آیه ی 75 سوره نساء می خوانیم : وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيكار نمىكنيد؟! همان افراد (ستمديدهاى) كه مىگويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما!
❗️روشن است که این آیه و همچنین آیات مشابه آن که در زمینه ی اقامه ی قسط و عدل یا دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان سخن می گوید انحصار به زمان و مکان خاصی ندارد ، و یکی از اصول زیر بنایی اسلام است و هر جا مقدمات و زمینه های این هدف مقدس فراهم گردد باید بدون فوت وقت به آن اقدام نمود .
📚تفسیر موضوعی پیام قران ،ج10 ص57 به بعد
⁉️سوال
متنی در مورد شب قدر در کانال ها در حال انتشار است خواستم پاسخ بدید:
« حاجی تا صبح قرآن به سر گرفت و گناهانش بخشیده شد اما کارگر خسته و دل خسته بعد از افطار خوابش برد و گناهان امسالش به گناهان سال قبلش اضافه شد این است اعتقادات مردم سرزمین من»
♦️پاسخ
❗️در روایات ما امده است که اگر انسان شب قدر را با توجه و توبه شب زنده داری کند خداوند تمام گناهانش را می امرزد
♦️امام باقر فرمود:
« هر کس شب قدر را احیا نگه دارد و شب زنده داری کند خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه ستاره های اسمان و سنگینی کوهها و پیمانه های دریاها باشد»
📚وسائل الشیعه ج10 ص358
❗️اما از سوی دیگر تاکید شده است که تلاش برای کسب و بدست اوردن روزی حلال برترین عبادت است و شاید بتوان گفت از شب زنده داری در شب قدر نیز برتر است چنان که پیامبر گرامی فرمود:
« عبادت هفتاد جزئ دارد که برترین جزئ آن طلب حلال است»
📚الکافی ج5 ص78
❗️وفرمود:
« چنین کسی که به دنبال کسب حلال است به سرعت از صراط عبور می کند و خداوند به او نظر رحمت می کند و ابواب بهشت برایش باز میشود تا از هر در بخواهد وارد شود و ثواب پیامبران را دریافت می کند »
📚بحار الانوار ج100 ص10
♦️امام کاظم فرمود:
« هر کس به دنبال کسب و طلب حلال برای خود و خانواده اش باشد مانند مجاهد فی سبیل الله است»
📚قرب الاسناد ص340
💢تا جایی که پیامبر گرامی فرمود:
« هر کس به خاطر خستگی ناشی از تلاش برای کسب حلال به خواب برود در حالی خوابیده است که خداوند تمام گناهانش را آمرزیده است»
📚امالی صدوق ص289
⁉️حال شما چگونه می گویید که کسی که از شدت خستگی برای کسب حلال به خواب رفت و نتوانست شب قدر شب زنده داری کند گناهان امسالش بر گناهان سال های قبل اضافه میشود
⁉️سوال
شبکه های ضد دین مانند شبکه مشیری که کلیپش در فضای مجازی منتشر میشود و کانال هایشان این روزها می گویند روحانیون به شما دروغ گفته اند که علی در محراب نماز به شهادت رسید و پس از ضربه گفت رستگار شدم .اخوندا یک عمر شما را مسخره کرده اند شما چه پاسخی دارید
♦️پاسخ
❗️مساله ضربت خوردن حضرت امیر در محراب نماز و آن سخن معروف ایشان از مسلمات تاریخی است و جای انکار ندارد چرا که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند
💢روایات
1⃣شیخ طوسی روایت می کند که امام سجاد فرمودند:
« وقتی ابن ملجم می خواست به امام على ضربه بزند، شخص دیگری با او همدست بود که ضربه اش به دیوار برخورد کرد، امّا ضربه ابن ملجم به آن حضرت اصابت کرد. و در حالی که امام در سجده بود، بر سر آن حضرت (جایى که قبلاً نیز در جنگها زخم برداشته بود.) فرود آمد. در آن هنگام حسن و حسین آمدند و ابن ملجم را گرفتند و در بند کردند.»
📚امالی طوسی ص365
2⃣در کنزالعمال در باب فضائل علی (ع) آمده است:
« هنگامی که حضرت علی سر از رکوع برداشت، ابن ملجم (با شمشیر ) ضربه خود را وارد کرد. حضرت به کنار رفت و فرمود: نمازتان را تمام کنید و کسی را مقدم (امام جماعت) نکرد.»
📚کنزالعمال ج15 ص170
3⃣تاریخ دمشق در شرح حال امام علیآورده است:
« عبدالرحمان بن ملجم در حالی که آشفته بود در نماز صبح علی را به وسیله شمشیری که سمّی بود ضربت زد ...»
📚تاریخ دمشق،ترجمه امیر المومنین ،ح 1397
4⃣همچنین گفته اند: عبدالرحمان بن ملجم، در نماز صبح علی (ع) را به وسیله شمشیری که سمّی بود، از روی آشفتگی ضربت زد و علی از دنیا رفت »
📚فضائل امیر المومنین،احمد بن حنبل ،ح63
5⃣ ابن ابی الدنیا در مقتل امیرالمؤمنین گفته است:
«علی بیرون آمد و تکبیرة الاحرام نماز را گفت، سپس یازده آیه از سوره انبیا را قرائت کرد، سپس ابن ملجم ضربتی را بر وسط سرش زد...»
📚حاشیه انساب الاشراف ج2 ص492
❗️و همچنین می گوید: وقتی که ابن ملجم امام علی را در در نماز بود، ضربت زد، عقب رفت سپس جعده را به جلو فرستاد و با او (جعده) مردم نماز خواندند...»
📚همان مدرک
❗️وحضرت علی پس از ضربت خوردن این سخن را فرمودند:« فزت و رب الکعبه»« به خدای کعبه قسم که رستگار شدم»
📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص312
📚الطرائف ج2 ص519
📚شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید،ج9 ص207
📚اثباه الهدی،ج3 ص374
📚مراه العقول ج8 ص279
📚بحار الانوار ج42 ص239
📚اسد الغابه ج4 ص38
📚الامامه و السیاسه، ابن فتیبه،ج1 ص160
📚ینابیع الموده ص174
❗️و ....
⁉️به راستی این افراد منحرف تا کی میخواهند به دروغ گویی و تزویر و حیله ادامه دهند و با امیر مومنان دشمنی کنند
سوال
در خطبه ای که امام علی علیه السلام درباره زنان بیان میدارند میگویند ایمان انها ناقص است( خطبه 80)
دلیل نواقص الایمان بودن را ، دور بودن زنان از نماز و روزه در ایام عادت حیض بیان میکنند
حال سوال من این است: زنان به گفته ی خود خدا در این ایام نماز و روزه را ترک میکنند، و این، عینِ اطاعت و بندگی است( گرچه در ظاهر، ترکِ واجب است)
پس چرا دراین کلام امیر، دلیل بر نقص ایمان آنان دانسته شده؟؟؟ مگر اطاعت از خدا ، موجب نقص ایمان است؟
♦️پاسخ
❗️نخست توجه کنید که اگر خداوند نماز و روزه را در حالت عادت ماهیانه برداشته است به دلیل این است :
🔷اولا: زمان عادت حالت بیمار گونه ای برای زنان پیدا میشود که نیاز به استراحت بیشتر دارد
🔷ثانیا : وضع و حالت انها متناسب عبادت و نیایش نیست
📚شرح نهج البلاغه،ایت الله مکارم شیرازی،ج3 ص291
⁉️اما چرا حضرت امیر به خاطر این حالت از انان به عنوان نواقص الایمان نام برده است ؟
🔵پاسخ آن است:
🔷ایمان بر دو گونه است؛ ایمان اعتقادی و قلبی که اصل است؛ و ایمان روانشناختی و احساسی که فرع میباشد.
🔶زن مومن، چه در حال حیض و چه در حال عادی، اعتقاد قلبیاش تفاوتی نمیکند. اگر در حالت عادی نماز می خواند، به خاطر ایمان به خدا و اجرای دستور اوست؛ و اگر در حال حیض، نماز نمیخواند، باز به خاطر ایمان به خدا و اجرای دستور اوست. آنچه شرط ایمان میباشد، اجرای دستور خداست. لذا اگر گفت: نماز بخوان! باید خواند؛ و اگر فرمود: نماز نخوان! باید نخواند. پس در این ایمان، فرقی بین مرد و زن نیست.
⬛️امّا امر دیگری است با عنوان احساس ایمان.
❗️ ایمان، امر قلبی است؛ امّا ظهوراتی نیز دارد. وقتی کسی نماز میخواند، ایمان قلبی خودش، برای خودش ظاهر میشود؛ وقتی به جهاد می رود، ایمانش برایش ظاهر میشود؛ کما اینکه وقتی گناه میکند، ضعف ایمانش برایش ظهور مییابد. پس عمل، ایمان نیست بلکه ایمان قلبی ما را برای خودمان ظاهر میسازد. اینجاست که در ما حالتی نمودار میشود با عنوان «احساس ایمان»؛ اینکه احساس می کنیم که مومن هستیم. اگر کسی نماز بخواند، چنین احساسی را خواهد داشت؛ حال اگر نماز شب هم بخواند، این احساس، قویتر خواهد شد؛ و اگر خمس دهد باز هم قویتر خواهد شد. از طرف دیگر، اگر عمل خیری را ترک نماید، مثلاً نماز شب میخواند و حالا نخواند، احساس سقوط از مراتب ایمان به او دست میدهد.
👌زنها در حال حیض، با اینکه ایمان قلبی دارند و این ایمان کم هم نمی شود، ولی باز احساس کم شدن ایمان مینمایند؛ نوعی حالت روانی در آنها ایجاد میشود شبیه حالت آن کسی که عمدا ترک نماز نموده؛ البته با شدّت کمتر. این همان نقص ایمانی است که امیرمومنان به زنها نسبت دادند و می فرماید زنان در این حالت ایمانشان ناقص است یعنی احساس کم بودن ایمان می کنند نه آنکه حقیقتا در ایمان انها کاستی باشد( دقت کنید)
⁉️سوال
خدایی که صفت های خود را نقض می کند ؛ ⇩⇩
● افعال موجودات از دو حال خارج نیست .
1. یا برای رسیدن به هدفی انجام می شود .
2. یا کاری است عبث و بیهوده .
▓ ممکن است کمک به دیگران را مثال بزنید و عنوان کنید که این کار خارج از این دو حالت است اما انسانی که به نیازمندی کمک می کند ، در پی اقناع حس نوع دوستی خود است و این نیاز را در خود می بیند و تنها با دست گیری و کمک رسانی و عمل در این زمینه وجدانش آسوده میگردد . بنابر این برای افعال موجودات ، حالتی خارج از این دو صورت نمی توان متصور شد .
◆ قطعا این جمله را بسیار شنیده اید : " خلقت جهان هدف مند است و خدا برای آفرینش هدفی داشته است "
پذیرش اینکه خدا از خلق جهان هدفی داشته است ، مستلزم این است که بپذیریم خدا نیازی داشته است ( زیرا هدف ها در پی رفع نیاز ها و یا خواسته ها بنا می شوند ) و این با صفت خدا که #بی_نیاز بودن اوست در تعارض است .
■ حال اگر بگوییم خدا بی نیاز است و هدفی نداشته است که با خلقت جهان به آن برسد ، به این نتیجه می رسیم که اساسا "خلقت امری بیهوده و عبث بوده است "(پیش تر گفتیم که کار بی هدف ، قطعا بیهوده است ) . و این نیز با دیگر صفت خدا که همان #حکیم بودن اوست سازگار نسیت .
(حکیم کسی است که کاری عبث انجام نمی دهد ) .
✔ این تناقض منطقی بیان می دارد که وجود خدا یی با این اوصاف امری محال وغیر منطقی است .
♦️پاسخ
❗️در این شکی نیست که خداوند حکیم در افعال خود دارای غرض است و دلایل متعدد عقلی و نقلی بر این امر دلالت می کند
🔷دلیل عقلی به ما می گوید که هر فعلی که برای مقصد و غرض معینی انجام نگیرد نزد عقلا عبث و بیهوده بحساب می آید و این فعل نزد عقلا قبیح است و کار قبیح بر خداوند حکیم محال است
♦️یکی از دلایل نقلی ایه 115 مومنون است که می فرماید:
« ایا گمان کرده اید که ما شما را از روی بیهودگی افریدیم »
❗️ومی فرماید:
🔷صاحبان خرد و اندیشه با تامل در خلقت اسمانها و زمین پی می برند که خداوند این عالم را بیهوده نیافریده است
📓161 ال عمران
♦️ومی فرماید:
« اسمانها و زمین را و انچه بین انهاست از روی بیهودگی خلق نکردیم»
📓دخان 38
🔵اما غرض و هدف خداوند به مخلوقات بر می گردد نه به خودش تا اشکال شما مطرح شود
❗️توضیح :
♦️گاهی فاعلی فعلی را انجام می دهد غرضش به ذات خودش بر می گردد و گاهی برای منفعت رسانی به دیگران کاری را انجام می دهد اگر غرض از نوع اول باشد بر ذات حق ناروا است زیرا که نشانه نقص و کمبود فاعل است ولی اگر از نوع دوم باشد عین کمال و ناشی از کمال فاعل است نه ناشی از نقص
♻️خورشید که نور افشانی می کند و عالم را روشن می سازد برای این است که واجد این کمال است و لذا می دهد نه اینکه محتاج به نبات و جماد و حیوان و ارض باشد
🔶در مورد خداوند غرض و هدف از نوع دوم اشکال ندارد زیرا که او فیاض علی الاطلاق بوده و بخلی در ساحت او راه ندارد پس باید کمال بخش و کمال افرین باشد و وجود موجودات کمال است لذا باید بیافرینددو این لازمه خدایی است( دقت کنید):
🔺من نکردم خلق تا سودی کنم
🔺بلکه تا بر بندگان جودی کنم
📚شرح فارسی کشف المراد،ص215
📚الالهیات،علامه سبحانی،ج1 ص263
سوال
جدیدا درشبکه های اجتماعی یک سخنرانی هایی فرستاده میشه که مگه خداداعش هست خداهمه رومیبخشه امام حسین به شمرموقعی که روی امام نشسته بودگفت این کاررونکن من شفاعتت میکنم یا یکم اب بده ایااینهادرست است سنددارد؟روایاتی هست؟
✅پاسخ:
در این شکی نیست که روز قیامت رحمت ولطف پرودگار همه جا را فرا می گیرد. علامه مجلسی بابی را در بحار به ذکر این روایات گشوده است
📚بحار الانوار،ج 7 ص286 باب 14
امام صادق فرمود:
"زمانی که روز قیامت شود رحمت خداوند چنان همه جا را فرا می گیرد که حتی ابلیس هم طمع می کند که بخشیده شود"
📚الامالی،صدوق،ص205
❗اما همین پرودگار به کسانی که سر به مخالفت پرودگار بردارند وبه هیچ وجه به دعوت خداوند لبیک نگویند وعده ی عذاب های سخت ودردناکی را داده است.
خداوند می فرماید:
"( روز قیامت) گنهکار دوست دارد فرزندان خودرا در برابر عذاب آن روز فدا کند وهمسر وبرادرش را وقبیله اش را که از او حمایت می کردند وتمام مردم روی زمین را تا مایه نجاتش شود"معارج 11-14
ومی فرماید:
"کسانی که کافر شدند لباس هایی از آتش برای آنها بریده می شود ومایع سوزان وجوشان بر سر آنها فرو می ریزد-آنچنان که هم درونشان را ذوب می کند وهم برونشان را-وبر آنها گرزهایی از اهن است -هرگاه بخواهند از غم واندوهای آن خارج شوند انها را به آن باز میگردانند ( وبه آنها گفته میشود) بچشید عذاب سوزان را "حج19 -22-
ومی فرماید:
"در آن روز مجرمان را هم درغل وزنجیر می بینی، لباسشان از قطران ( ماده چسبنده بد بوی قابل اشتعال) است وصورتهایشان را آتش می پوشاند"ابراهیم 49-50
وایات فراوان دیگر که سخن از شدت عذاب دوزخیان به میان آورد.
❗همچنین روایات فراوانی نیز در شدت وسختی عذاب دوزخیان آمده است که علامه مجلسی در بحار بابی را به ذکر این روایات گشوده است
📚بحار الانوار،ج8 ص222 باب 24
❗در کنار این شدت عذاب،افرادی هستند که تا ابد دراین شدت عذاب باقی می مانند وهیچگاه بخشیده نمی شوند واینان همان کافران ولجوجان وگمراهان می باشند که روایات فراوانی دراین زمینه آمده است
📚بحار الانوار،ج8 ص351 باب 27
امام کاظم فرمود:
"خداوند اهل کفر ولجاجت واهل ضلال وشرک را تا ابد در جهنم باقی می گذارد وهیچ گاه انان را نمی بخشد"
📚توحید صدوق،ص407
🔷در پاسخ های گذشته اورده ایم که روز قیامت اعمال عینا مجسم میشود و این عذاب ها نتیجه تجسم اعمال خود انسان ها است که به صورت عذاب مجسم میشود وخود انسان ها خالق جهنم خود هستند نه خداوند که می توانید کلید واژه « تجسم اعمال » را در کانال سرچ کنید
♦️ما معتقدیم تنها قائلین به امامت اهل بیت هستند که نهایتا بخشیده میشوند
🔶شیخ مفید استاد کلام شیعه چنین می گوید:
"تمام علمای امامیه اتفاق نظر دارند که تهدید به خلود در آتش مخصوص کفار است وکسانی که دارای ایمان به خدا واقرار به فرایض او دارند از اهل نماز هرگاه مرتکب گناهی بشوند شامل نمیشود ( وانان از جهنم رها میشوند)"
📚اوایل المقالات،ص53
❗علامه مجلسی روایات فراوانی در بحار الانوار شریف ذکر می کند که خلود در جهنم اختصاص به کفار ولجوجان دارد ومومنین دوازده امامی النهایه از دوزخ رهایی پیدا می کنند
📚بحار الانوار،ج8 ص350 باب 27
سوال
ایا راسته که مرغابیان وقت رفتن مولا علی به مسجد شروع کردن به صیحه و ضجه زدن اخه دیدم شبهات اون کانال ضد دین در مورد عدم شهید شدن حضرت در محراب را جواب دادید خواستم اینو هم جواب بدین چون می گفتن افسانه ست این داستان
♦️پاسخ
❗️قضیه فریاد و صیحه مرغابیان هنگام خروج حضرت امیر به سوی مسجد نیز از قضایای مسلم تاریخی است که علمای شیعه و سنی ان را نقل کرده اند
🔷چنین نقل کرده اند:
« در آن شب آن حضرت بیدار بود و بسیار بیرون می رفت و به آسمان نظر می کرد و می فرمود این است آن شبی که مرا پیامبر وعده شهادت داده است .زمانی که صبح شد حضرت قصد رفتن به مسجد را کرد چون به صحن خانه امد مرغابیانی که در خانه بودند به خلاف عادت از پیش روی آن حضرت در آمدند و پر می زدند و فریاد و صیحه می کردند بعضی خواستند انها را برانند حضرت فرمود: انها را واگذارید چرا که اینان صیحه زنندگانند که نوحه می کنند»
📚الارشاد ،مفید،ج1 ص16
📚خصائص رضی،ص63
📚مناقب ابن شهر اشوب،ج3 ص310
📚کشف الغمه ج1 ص436
📚روضه الواعظین ،ص135
🔵علمای اهل سنت نیز این داستان را نقل کرده اند مانند:
📚اسد الغابه،ابن اثیر ج4 ص35
📚کنزالعمال،متقی هندی ج6 ص413
📚الریاض النضره ،طبری،ج2 ص245
📚تاریخ یعقوبی ج2 ص212
📚مروج الذهب ج2 ص425
سوال
پیامی این روزها منتشر میشود که شیعیان چرا برای علی سیاه می پوشید پوشیدن لباس سیاه زشت و لباس دشمنان خدا است چنان که شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه می اورد( ج1 ص251)
♦️پاسخ
❗️آن روایت شیخ صدوق از حیث سند مرسل بوده و قابل استدلال نیست .از سوی دیگر اگر سند ان را نیز بپذیریم با توجه به سایر روایات ناظر به کراهت پوشش سیاه در نماز خواندن است
📚وسائل الشیعه ج4 ص382 باب 19
🔷از سوی دیگر حکم کراهت در پوشش سیاه از برخی چیزها برداشته شده است مانند عمامه،عبا،چادر و...
📚الکافی ج3 ص403
💢یکی از مواردی که پوشش سیاه در آن استثنا شده است سیاه پوشی در مصائب اهل بیت می باشد .در این موارد یا اهل بیت خود لباس سیاه می پوشیدند و دیگران را به ان امر می کردند و یا با سکوت و تقریرشان بر سیاه پوشی دیگران صحه می گذاشتند
1⃣سیاه پوشی زنان در شهادت حمزه
« زینب دختر ام سلمه ( ربیبه پیامبر) سه روز بر حمزه گریه کرد و لباس سیاه بر تن کرد ( وپیامبر در این سه روز مانع او نشد) »
📚تهذیب اللغه،ازهری،ج12 ص171
2⃣دستور پیامبر به سیاه پوشی زنان در شهادت جعفر طیار
« اسمائ بنت عمیس می گوید: هنگامی که جعفر به شهادت رسید پیامبر به من فرمود سه روز جامه سیاه بر تن کن»
📚مسند احمد ج6 ص438
3⃣سیاه پوشی امام حسن در شهادت امیر مومنان
♦️ابن ابی الحدید می اورد:
« حسن بن علی در سوگ امیر مومنان جامه های سیاه بر تن کرد و با همین جامه میان مردم امد و برای انان خطبه خواند»
📚شرح نهج البلاغه ج16 ص26
♦️ذهبی نیز به همین گونه نقل میکند
📚سیر اعلام النبلای،ج3 ص267
4⃣سیاه پوشی زنان در شهادت امام حسن
♦️« زنان تا یک سال برای حسن بن علی لباس سیاه پوشیدند»
📚المستدرک،ج3 ص189
4⃣سیاه پوشی امام سجاد و زنان بنی هاشم در سوگ امام حسین
« هیچ زن هاشمی و قریشی نماند مگر اینکه در سوگ شهادت حسین لباس سیاه پوشیده بودند»
📚بحار الانوار ج45 ص196
❗️امام سجاد چنین فرمود:
« همانا من و اهل بیتم برای پدرم لباس عزا به تن مرده ایم»
📚بلاغه الامام علی بن الحسین،ص93
5⃣سیاه پوشی ام سلمه در سوگ امام حسین
♦️« پس از انکه ام سلمه خبر شهادت حسین را شنید در مسجد پیامبر خیمه سیاه بر پا کرد و خود جامه سیاه پوشید»
📚عیون الاخبار و فنون الاثار ،ص109
♦️از سوی دیگر نیز می توان بر سیاه پوشی در مصیبت اهل بیت استدلال کرد و آن اینکه طبق روایات صریح و روشن عزاداری برای اهل بیت دارای رجحان و افضیلت است
📚بحار الانوار ج44 ص269 باب 32
❗️از سوی دیگر پوشش سیاه نماد حزن و عزاداری می باشد لذا قائل به رجحان پوشش سیاه در عزاداری اهل بیت می توان شد( دقت کنید)
♦️چنان که مرحوم بحرانی می اورد:
« بعید نیست که به دلیل روایات مستفیض در امر به عزاداری اهل بیت حکم به رجحان پوشش سیاه و عدم کراهت ان شویم زیرا پوشش سیاه نماد حزن است»
📚الحدائق الناضره ج7 ص116
سوال
دشمنان مولا علی این روزها در کانال های خود از ابن ملجم تمجید می کنند حتی برخی از وهابیون چنین میکنند و میگویند مجتهد بوده ودر اجتهادش خطا کرده و تنها یک ثواب میبرد وسوال دیگرم این است که ایا در کتب اهل سنت مطلبی امده است که پس از شهادت علی علیه السلام در عالم چه اتفاقاتی افتاد یا خیر
♦️پاسخ
❗️ابن تیمیه موسس اصلی وهابیت چنین ابن ملجم را می ستاید:
« علی بن ابی طالب را یکی از خوارج به نام عبدالرحمان بن ملجم مرادی کشت در حالی که او از عابدترین انسان ها و دارای مقام علمی بود»
📚منهاج السنه ج5 ص47
♦️ابن حزم یکی از بزرگان اهل سنت چنین می اورد:
« اگر ابن ملجم در اجتهاد خود در مورد کشتن علی اشتباه کرده باشد نزد خدا یک اجر دارد و اگر اشتباه نکرده باشد دو اجر دارد»
📚المحلی ج10 ص482( به نقل از سوالات ما،تهرانی)
♦️این از خدا بی خبران و پیروانشان از کانال های «آتئیسم وهابی » از حقیقت اگاه نیستند که قاتل حضرت امیر به عنوان بدبخت ترین مردم معرفی شده است
❗️ چنان که از حضرت علی نقل می کنند که پیامبر به ایشان چنین فرمود:
« ای علی شقی ترین و بدبخت ترین فرد این امت تو را از پا در می آورد و به شهادت می رساند»
🔷این روایات را بزرگان اهل سنت نقل کرده اند
📚در المنثور،سیوطی،ذیل ایات سوره شمس
📚خصائص نسائی،ص39
📚مسند احمد ج4 ص140
📚مستدرک حاکم ج3 ص140
🔵و نقل می کنند که «پرنده ای جسد ابن ملجم را می بلعد و پس از آن قی کرده و بیرون می ریزد»
📚نور الابصار شبلنجی،ص98
⁉️اما سوال دومتان:
❗️حاکم روایت می کند:
« در بامداد شهادت علی در بیت المقدس هر سنگی را که بر می داشتند زیر آن خون تازه ظاهر می گشت»
📚مستدرک حاکم،ج3 ص113
📚الریاض النضره ج2 ص247
🔷ابن حجر می اورد:
« در خصوص شهادت امام حسین هر سنگی را که در شام یا دنیا بر می داستند از زیر آن خون تازه ظاهر میشد همینطور بود در روز شهادت حضرت علی »
📚صواعق المحرقه،ص116
⁉️سوال
ایاامام معصوم مقید به ضریح و قبر است که باید برای زیارت به مکان ها خاص دفن امامان برویم؟
♦️پاسخ
❗️در روایات فراوانی امر به زیارت قبور امامان شده است و فراوان ترغیب بر این امر کرده اند
📚وسائل الشیعه،ج14 ص320 باب 2
📚بحار الانوار ج97 ص116 باب 2
🔷امام رضا فرمود:
«شیعیان نسبت به هر یک از امامان معصوم پیمان و تعهدی دارند که کمال وفای به آن عهد در زیارت مشتاقانه و عارفانه قبور امامان است.هر کس ان را از روی اشتیاق و تصدیق انان زیارت کند امامان انها شفعای انها در روز قیامت خواهند بود»
📚الکافی ج4 ص567
🔷اسحاق بن عمار از امام صادق روایت می کند که فرمود:
« به مدینه بروید و بر پیامبر سلام بدهید هر چند سلام و درود از راه دور به آن حضرت می رسد»
📚وسائل الشیعه ج14 ص338
❗️این حدیث نشان می دهد که حضور زائر در کنار قبور اهل بیت موضوعیت و خصوصیت دارد که برخی از این خصوصیت ها چنین است:
1⃣سبب تعظیم و تکریم و گرامی داشت آن بزرگواران و نشان دهنده محبت به انها می باشد. تلاش جوامع گوناگون بر حفظ اثار نیکان و احیای میراث بزرگواران و رواج موزه ها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیکان است
2⃣طبق روایات سبب بهره مندی از فضای معنوی حرم های شریف که محل تردد فرشتگان ،ارواح انبیا و اولیا و محل تردد ارواح امامان است میشود ودعا در آن مکان ها در معرض استجابت می باشد
📚ثواب الاعمال ص96
3⃣زیارت انان سبب گسترس فرهنگ توحیدی و ولایت اهل بیت در بین راهها و شهرهای مسیر مشاهد مشرفه انان می شود
4⃣نشانه صداقت زائر در دوستی و علاقه اش به انان است که چگونه رنج سفر را تحمل کرده و به زیارتشان رفته است تا اجابت امر انان را کرده باشد
5⃣سبب ارتباط ملت ها و ملیت های مختلف و اگاهی از مشکلات ،مشقات و امکانات یکدیگر میشود
6⃣زیارت انان وفاداری به پیمانی است که با امامان بسته شده است ( در روایت امام رضا به ان اشاره شد)
7⃣حرم های شریف امامان در طول تاریخ مرکز علم و تبلیغ و ترویج دین و...بوده است .همه این ها از برکات زیارت انان و ابادی قبور انان می باشد
📚ادب فنای مقربان،ایت الله جوادی املی ج1 ص18 به بعد
⁉️سوال
بیشتر روایات و احادیث و گفتار و سخنان ائمه اطهار را معمولا تفسیر و معنی میکنند یا مثلا میگویند منظور حضرت از این گفتار این بوده
سوالم اینه که چرا آن حضرات منظور و تفسیر دقیق گفتار خود را نمیگفتند و به جایش معمولا از کنایه استفاده میکردند
♦️پاسخ
❗️در روایات ما امده است که همان گونه که در ایات قران جملات محکم و متشابه است در روایات اهل بیت نیز سخنان محکم و متشابه وجود دارد که باید متشابهات ان را به محکمات ارجاع داد
🔷مراد از جملات محکم جملاتی است که مفهوم آن به قدری روشن است که جای هیچگونه گفتگویی درآن نیست و مراد از جملات متشابه جملاتی هستند که احتمالات مختلف درباره مفاهیم آن جملات داده میشود
📚تفسیر نمونه ج2 ص433
💢امام رضا فرمود:
« در اخبار وسخنان ما متشابه وجود دارد مانند متشابهات قرآن و محکم وجود دارد مانند محکمات قران پس متشابهات را به محکمات ارجاع دهید و به وسیله محکمات تفسیر کنید»
📚الاحتجاج ج2 ص410
❗️وفرمود:
« چنان نباشد که تنها از متشابهات پیروی کنید جدای از محکمات که گمراه میشوید»
📚عیون الاخبار ج1 ص290
🔵ما در گذشته درباره فلسفه وجود ایات متشابه در قرآن بیان کردیم :
"اخبار اهل بیت این نظریه را ثابت میکند که وجود این گونه آیات در قران نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی وپیامبر واوصیای او روشن میسازد وسبب میشود که مردم به حکم نیاز علمی به سراغ آنها بروند ورهبری آنها را عملا به رسمیت بشناسند واز علوم دیگر وراهنمایی های مختلف آنان نیز استفاده کنند واین درست به آن می ماند که در پاره ای از کتب درسی شرح بعضی از مسایل به معلم واستاد گذارده میشود تا شاگردان رابطه خودرا با استاد قطع نکنند وبر اثر این نیاز از افکار او الهام گیرند چنان که پیامبر فرمود:
"دوچیز گرانمایه در میان شما یادگار میگذارم کتاب خدا واهل بیتم "
📚مستدرک علی الصحیحین،حاکم نیشابوری،ج3 ص148
❗️حال درباره فلسفه وجود سخنان متشابه در کلام اهل بیت نیز می گوییم:
« اهل بیت در سخنان خود از کلمات و جملات متشابه استفاده کرده اند تا این نیاز را در مردم به وجود اورند که انان برای فهم صحیح دین نیازمند رجوع به فقها و علمای شیعه هستند و خودشان را از علما و فقها بی نیاز نبینند تا علما با تبیین کلام اهل بیت و ارجاع متشابهات سخنانشان به محکمات انان را طبق مسیر و تعالیم اهل بیت ارشاد کنند.»
🔵همان علما و فقهایی که امام صادق در حقشان فرمود:
« کسی که انان را رد کند ما اهل بیت را رد کرده است و این در حد شرک به خداست»
📚الکافی ج1 ص67
♦️همان علما و فقهایی که امام عسکری درباره انان فرمود:
« هر یک از علمای شیعه که خود نگه دار ،حافظ بر دینشان،مخالف با هوای نفسشان ،مطیع پرودگارشان باشند بر مردم اطاعت انان واجب است»
📚وسائل الشیعه ج27 ص131
🔷همان علمایی که امام صادق در موردشان فرمود:
« علمای شیعه ما مرزداران هستند .انان از مرزهای عقیدتی مردم که محل نفوذ شیطان و یارانش هستند محافظت می کنند و مانع تسلط انان بر شیعیان ضعیف میشوند .کسانی که خود را بر این امر بگمارد هزاران هزار برابر از مجاهدان برتر هستند زیرا انان از ادیان و عقاید محبین ما دفاع می کنند اما مجاهدان از بدنهای انها»
📚بحار الانوار ج2 ص5
⁉️سوال
چرا اهل بیت دقیقا شب قدر رو مشخص نکردن چه فلسفه ای داشته
♦️پاسخ
❗️در این شکی نیست که امامان از اینکه کدام شب ،شب قدر است کاملا اطلاع و اگاهی داشته اند چنان که امام باقر فرمود:
« شب قدر بر ما مخفی نیست چرا که فرشتگان در آن شب دور ما طواف می کنند»
📚بحار الانوار ج94 ص13
❗️اما انان به خاطر ملاحظاتی شب قدر را به طور معین اعلام نفرمودند .در فلسفه آن چنین گفته اند:
«این مخفی بودن برای این است که مردم به همه شب های ماه رمضان یا شب های اخر ان اهمیت دهند .همانگونه که خداوند رضایت خود را در میان انوع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روی اورند و غضبش را در میان معاصی پنهان کرده تا از همه بپرهیزند ،دوستانش را در میان مردم مخفی کرده تا همه را احترام کنند اجابت را در میان دعاها پنهان مرده تا به همه دعا ها روی آورند ،اسم اعظم را در میان اسمایش مخفی ساخته تا همه را بزرگ دارند،وقت مرگ را مخفی ساخته تا در همه حال اماده باشند ،شب قدر را نیز پنهان ساخته تا همه شب های ماه رمضان را اهمیت دهند و کوچک نشمرند»
📚تفسیر نمونه ج27 ص190
🔷این بیان در روایات نیز مورد اشاره قرار گرفته است
❗️علامه مجلسی نقل می کند که به امام علی گفته شد که شب قدر کدام شب است؟
♦️حضرت پاسخ داد:
« شب قدر برای شما مخفی قرار داده شده است چرا که اگر شما از آن اگاهی پیدا کنید تنها درآن شب عمل می کنید و از باقی شب ها غافل میشوید»
📚بحار الانوار ج94 ص5
❗️اگر چه اهل بیت به خاطر همان فلسفه ذکر شده صراحتا از این که شب قدر کدام شب است سخن نگفته اند اما با دقت در اخبارشان بدست می اید که شب قدر کدام شب است
♦️چنان که علامه مجلسی می آورد:
«اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم ماه رمضان شب قدر است»
📚زاد المعاد ص187
🔷رییس المحدثین ،شیخ صدوق نیز چنین می آورد:
« مشایخ ما و بزرگان و علمای شیعه اتفاق دارند که شب قدر ،شب بیست و سوم ماه رمضان است»
📚خصال ج2 ص519
⁉️سوال
واقعا قبر حضرت زینب کجاست؟ شبکه کلمه در جدید ترین پستش اورده در مدینه است نه شام و نه مصر .میگه دکان دار ها قبر حضرت زینب رو در سوره معرفی میکنن چون واسشون منفعت داره ما رو روشن کنید یعنی ما الکی میریم سوره واسه دفاع از حرم
♦️پاسخ
❗️درباره مدفن مطهر بانو زینب سه نظریه ارائه شده است
1⃣ایشان در مدینه دفن هستند چنان که مرحوم سید محسن امین بر همین نظریه است
📚اعیان الشیعه ج7 ص137،141
2⃣مدفن ایشان در مصر است .برخی از عالمان مصری بر همین نظریه هستند
📚الاتحاف بحب الاشراف،شبراوی ص93
📚نور الابصار شبلنجی،ج1 ص27
3⃣ایشان در شام دفن هستند
🔵مرحوم سید محسن امین برای گفته خود مبنی بر دفن ایشان در مدینه چنین استدلال می کند که :
« بازگشت حضرت زینب پس از فاجعه کربلا به مدینه قطعی و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نیست بنابراین باید گفت در مدینه وفات یافته و در همانجا دفن شده است گرچه تاریخ وفات و محل دفنش دقیقا مشخص نیست»
❗️در نقد این نظریه باید بیان داشت:
« گرچه دفن حضرت زینب در مدینه یک امر ممکن و کاملا طبیعی است زیرا قبر برادرش امام حسن و بسیاری از بزرگان بنی هاشم در این قبرستان قرار دارد که خصوصیات و تفصیل انها در کتب مربوط بیان شده است اما باید توجه داشت که اگر او در این قبرستان دفن شده بود طبعا قبرش با توجه به شخصیت و عظمت مقامش مشخص میشد در حالی که در هیچ یک از کتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارات این شهر نامی از محل قبر او به میان نیامده است با این که نام زنانی همچون ام البنین که در بقیع دفن شده اند در کتابهایی مانند وفائ الوفا منعکس شده است
🔷از طرف دیگر موضوعات تاریخی جای اعمال استصحاب نیست که بگوییم بازگشت حضرت زینب در مدینه قطعی است اما خروج او از این شهر ثابت نشده پس در همانجا به خاک سپرده شده است
📚مرقد العقیله،ص103
❗️درباره با احتمال مصر نیز باید گفت:
♦️طرفداران این نظریه برای ادعای خود روایاتی را ذکر می کنند که مولف کتاب مرقد العقیله بر این روایات اشکالاتی را ذکر می کند از جمله:
🔵اکثر راویان این روایات مجهول هستند مانند زهران بن مالک،علی بن احمد الباهلی،قاسم بن عبدالرزاق،محمد بن عبدالله،حمزه المکفوف، و ...
🔵راوی برخی از روایات عبدالله بن مصعب بن ثابت زبیری است که از دشمنان اهل بیت بوده است
🔵مفاد روایات نیز دارای تناقضاتی متعددی است که سبب سلب اعتماد از صحت ان روایات می شود
⁉️ حال سوال پیش می اید که با این وجود قبری که در مصر در محله قناطر السباع قاهره است متعلق به کیست؟
❗️فرموده اند که زینبی که در مصر مدفون است « زینب بن یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب است»
⚫️به جهت تشابه اسمی بسیاری از مردم تصور کرده اند آن قبر حضرت زینب است
📚اعیان الشیعه،ج7 ص142
❗️اما احتمال سوریه
🔷طرفداران این نظریه چنین استدلال می کنند:
« در مدینه قحطی و دست تنگی شدیدی به وجود آمد .عبدالله بن جعفر تصمیم گرفت با همسر خود حضرت زینب به شام که مقداری زمین زراعتی داشت سفر کند پس از مسافرت به شام در همانجا در گذشت»
📚خیرات حسان،محمد حسن خان،ص29
📚هدیه الزائرین،شیخ عباس قمی،ص353
📚نزهه اهل الحرمین،سید حسن صدر ص39
❗️ویا گفته اند:
« حضرت زینب به دستور یزید به شام تبعید شد چرا که به عینه می دیدند اگر او در مدینه بماند سرزمین حجاز را بر ضد دستگاه یزید میشوراند زیرا حضرت زینب در مدینه همواره رسوا گر حکومت یزید بود و مردم را بر ضد او می شوراند و هدف شهیدان کربلا را بیان می کرد.از این رو یزید برای فرماندار مدینه نامه نوشت و سکونت حضرت زینب در مدینه را ممنوع ساخت»
📚قطعه ای از بهشت ( جامع ترین تاریخ واقعه کربلا،)علی نجاتی، ج2 ص2
♦️از انجایی که احتمال شام مشهور تر است لذا می توان گفت حضرت زینب در سوریه مدفون هستند
⁉️سوال
عزيزان شيعه بر خلاف دستورات اسلام معتقد است: كه خداوند گاهي به دليل اكتشافات و علوم جديدي كه نعوذبالله براي او تعالي آشکار مي شود! که قبلا نمي دانسته!! نظرات اعلان شده اش را تغيير مي دهد كه اين مورد در اصطلاح روحانيت شيعه «بدا» نام گرفته است! در حاليکه اهل سنت اين عقيده فاسد را مغاير با قرآن كريم و توحيد باري تعالي مي دانند.
♦️پاسخ
متأسّفانه موضوع «بدا» از موضوعاتى است که دستاویز عجیبى براى بعضى از مخالفان شیعه و حتّى بعضى از دشمنان اسلام شده است; آنها بدون این که کوچکترین تحقیقى درباره این مطلب در کتاب هاى بزرگان شیعه و دانشمندان «عقاید و مذاهب» اسلام بکنند، تنها به همین یک کلمه چسبیده و قلمفرسایى و تفسیرهایى که کمترین ارتباط به عقاید شیعه ندارد، براى آن کرده اند و مطالب موهوم و بى اساس به ما نسبت داده اند.
❗️این گونه تفسیرهاى نابجا مسلّماً کار یک دانشمند و محقّق (حتّى از مخالفین) نیست، کار افراد متعصّب و لجوجى است که همیشه دنبال بهانه و دستاویزى مى گردند که اغراض خود را در سایه آن انجام دهند; همواره به فکر این هستند که از طرف مقابل کلمه اى بشنوند که بتوانند براى آن تفسیرهاى نامناسب و گمراه کننده اى بنمایند و روى آن تبلیغات مسموم و زهرآگین کنند و به اصطلاح جنگ اعصاب روى آن راه بیندازند; لفظ «بدا» از جلمه این الفاظ است.
🔵در هر حال براى روشن شدن حقیقت معناى کلمه «بدا» از نظر عقاید شیعه، کافى است به بیان ساده و مختصرى که ذیلا گفته مى شود، توجّه فرمایید:
❗️اصولا کلمه «بدا» در لغت عربى به معناى آشکار شدن است. قرآن مجید درباره ظالمان و ستمگران مى گوید: «وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا; در آن روز اعمال بدى را که انجام داده اند براى آنها آشکار مى شود (و نتیجه کردار سوء خود را مى بینند)».
📓زمر48
❗️در عبارت عربى گاهى گفته مى شود: بدا من فلان کلام فصیح یعنى از فلان شخص کلام فصیحى صادر شد و گاهى به جاى کلمه «مِن»، «لام» گذارده مى شود و مى گویند: بدالفلان کلام فصیح و معناى آن عیناً همان معناى جمله اوّل است، یعنى سخن فصیحى از او آشکار شد.
🗯 اصل مطلب:
❗️بسیار مى شود که مقدّمات کارى در نظر ما از هر جهت مهیّاست، ولى پیشامدهاى غیر منتظره اى رخ مى دهد و آن وضع به هم مى خورد و آن کار انجام نمى شود در این جا گفته مى شود: خدا نخواست چنین مطلبى انجام یابد، و ممکن است در همین جا کلمه «بدا» به کار برده شود و گفته شود: «بدالله انّه لا یرید هذا» یعنى از خداوند آشکار شد که نمى خواهد این کار انجام شود. بنابر این مقصود این نیست که براى خدا آشکار شد، تا مستلزم جهل به تقدیر دوّم باشد بلکه مقصود این است که از خدا براى ما آشکار گشت.
💢بدیهى است این مطلب اشکالى ندارد و موضوعى است که در طول زندگى هرکس بارها واقع مى شود که امورى برخلاف آنچه انتظار مى رفت رخ مى دهد، این همان «حقیقت بدا» است.
❗️آیات قرآن مجید و اخبار فراوانی گواهى مى دهد که بسیار مى شود مقدّمات بلا و ناراحتى هایى فراهم مى گردد و شاید انتظار آن هم مى رود، امّا مردم به سوى خدا مى روند، دعا مى کنند و دست از کارهاى ناروا مى کشند، نسبت به یکدیگر خوبى مى کنند و کارهاى نیک انجام مى دهند و خداوند به برکت این اعمال، بلا و بدبختى و ناراحتى را بر مى گرداند، این یکى از موارد بدا است.
❗️گاهى هم بعکس، مقدّمات خوشبختى و نعمت فراهم شده و مردم کارهایى انجام مى دهند که ورق بر مى گردد، این برگشت ورق همان بداست.
بسیار مى شود که سرنوشت انسان، بر اثر اعمال خوب و بد او تغییر مى یابد و این یکى از افتخارات ماست که سرنوشت خود را مربوط به اعمال خویش مى دانیم.
ممکن است گفته شود این که در این موارد گفته مى شود براى خدا «بدا» رخ داد، نظر به ظاهر کار و از دیدگاه فکر ما و محاسبات ماست، زیرا انسان روى محدودیّتى که دارد، تصوّر مى کند که فلان حادثه قطعاً رخ خواهد داد، یا حتماً جامه عمل نخواهد پوشید، وقتى خلاف آن را مشاهده کرد و دید که محاسبات او اشتباه بوده است، روى مقیاس فکر خود مى گوید: براى خدا «بدا» رخ داده در صورتى که آنچه شایسته مقام اوست «بدا» نیست بلکه «ابدا» است; یعنى چیزى را که از نظر ما مخفى بود، آشکار ساخت.
👌خلاصه، وقوع حوادث غیر مترقّبه و برخلاف شرایط در نظر ما «بدا» است، یعنى چیزى که پنهان بود، براى ما آشکار گشت; ولى درباره خدا «ابدا» یعنى اظهار است و چیزى را که مخفى کرده بود، آشکار مى سازد و این که درباره خدا گاهى به جاى «ابدا» لفظ «بدا» به کار مى رود، روى یک نوع مقایسه است که گفته شد.
⁉️سوال
یک سوال داشتم این روزهاخیلی درباره کمک ایران به حزب الله توفضای مجازی توهین میشه شمایه جواب به مابدین تابهشون بگم
🗯پاسخ
🔶مساله کمک کردن ایران را از منظر دینی میتوان در سه جنبه بررسی کرد
1⃣این کمک کردن مصداق دشمنی کردن با ظالمین است:
🔷یکی از مسائل مهمی که قرآن و روایات بر آن تکیه کرده اند مساله وجوب بیزاری و دشمنی کردن با ظالمین و زور گویان است.
♦️این مساله به قدری مهم است که خداوند در ایه 113 هود می فرماید:
« تکیه بر ظالمان نکنید که آتش شما را فرو گیرد»
🔷حضرت امیر فرمود:
«همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید»
📓نهج البلاغه نامه 47
♦️در روایت دیگر امده است که حضرت عیسی چنین وصیت می نمود:
« سبب تقویت ظالم در ظلمش نشوید که عزت شما از بین می رود»
📚معانی الاخبار ص196
🔵پیامبر گرامی فرمود:
« زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می دهد کجایند ظالمان و مدد کارانشان ( کسانی که کوچکترین کاری در جهت تقویت ظالمان انجام داده اند حاضر میشوند)»
📚ثواب الاعمال،ص260
♦️امام صادق فرمود:
« هر کس ظالمی را در ظلم به مظلوم تقویت کند پیوسته مورد غضب خداوند قرار دارد»
📚وسائل الشیعه ج16 ص57
❗️وفرمود:
« کسی که ظلم می کند و کسی که او را تقویت می کند و کسی که راضی به ظلم انها است هر سه شریک در ظلمند»
📚الکافی ج2 ص333
🗯حال می گوییم:
♦️حزب الله نهادی است که برای مقابله با ظالمین و دفع شر و مفسده و ظلم انان از مسلمین بنا شده است و از دشمنان اصلی امریکا و اسراییل و طرفداران ان ها به شمار می رود
⁉️ایا تنها گذاشتن انان در این میدان جهاد در برابر دشمنان قلدر و زورگو و سرمایه دار سبب تقویت دشمنان و ظالمین نمیشود؟
⁉️ایا به مقتضای ایات و روایات بالا نباید از این نهاد و تشکیلات در برابر ظالمین و اعوان انان حمایت کرد
2⃣لزوم حمایت از مظلومین:
💢یکی از وظایفی که اسلام بر عهده پیروان خود قرار داده است مساله لزوم حمایت از مظلومان است .این مساله تا انجا مهم است که امام صادق فرمود:
« هر کس که توان یاری برادر مسلمانش را دارد اما این کار را نمی کند ،خداوند او را در دنیا و اخرت خوار وذلیل می کند»
📚امالی صدوق،ص486
♦️پیامبر گرامی فرمود:
« هر کس ببیند انسانی دارد از مسلمانی یاری می طلبد اما مسلمان یاریش نکند چنین کسی مسلمان نیست»
📚بحار الانوار ج72 ص21
📚التهذیب ج6 ص175
❗️امام صادق فرمود:
« کمک کردن ضعیف و مظلوم از برترین صدقات است»
📚الکافی ج5 ص55
⁉️حال می گوییم:
❗️ایا نباید به مقتضای روایات بالا به کمک حزب الله بشتابیم و از انان که مظلوم واقع شده اند حمایت کنیم
⁉️ایا نباید پاسخ درخواست انان را مبنی بر کمک به انان اجابت کنیم تا شرط مسلمان بودن را به انجام برسانیم( دقت کنید)
3⃣کمک به حزب الله یعنی تقویت مرزهای کشور خودمان:
🔷خداوند می فرماید:
« هر چه در توان دارید ( برای دفاع از خود و مرزهای اسلامی) برای مقابله با دشمنان اماده سازید»
📓انفال60
🗯ومی فرماید:
« ای کسانی که ایمان اورده اید استقامت کنید و در برابر دشمنان پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید»
📓ال عمران 200
🗯ومی فرماید:
« ای کسانی که ایمان اورده اید امادگی خود را در برابر دشمن حفظ کنید»
📓نسائ 71
💢مساله پاسداری از مرزهای مملکت اسلامی ،از جمله مسائلی است که فراوان در روایات نیز به آن اشاره شده است
📚وسائل الشیعه ج15 ص29 باب 6
🔷حال می گوییم:
♦️کمک ایران به جریان مقاومت در منطقه چه در فلسطین و چه در لبنان و حزب الله وچه در عراق و چه در سوریه در واقع کمک به امنیت خود ماست وسبب ساز حمایت از مرزهای خود است
⁉️کیست که نداند که هدف اصلی از ایجاد جنگ و فتنه در منطقه ایران است
⁉️ایا منطقی است که ما کمک به جریان مقاومت در منطقه را قطع کنیم انگاه با دشمن در خاک خود مواجه شویم
🔷به مقتضای ادله اسلامی ما باید در تقویت و دفاع از مرزهای خود بکوشیم و در زمان کنونی مرزهای ما عراق و سوریه و لبنان است که جریان مقاومت درواقع سربازان ایران در منطقه هستند و ما با کمک به انان درواقع داریم به سربازان خود کمک می کنیم( دقت کنید)
🗯❗️ادامه پاسخ :
1⃣در داستان «یونس» مى خوانیم که نافرمانى قومش سبب شد که مجازات الهى به سراغ آنها بیاید و این پیامبر بزرگ هم که آنها را قابل هدایت نمى دید و مستحق عذاب مى دانست آنان را ترک گفت، اما ناگهان (بدا واقع شد) یکى از دانشمندان قوم که آثار عذاب را مشاهده کرد، آنان را جمع نمود و به توبه دعوت کرد، همگى پذیرفتند و مجازاتى که نشانه هایش ظاهر شده بود برطرف شد (فلو لاکانت قریة آمنت فنفعها ایمانها الا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحیوة الدنیا و متعناهم الى حین)
📓 (یونس آیه 98).
2⃣ در تواریخ اسلامى نیز آمده که حضرت مسیح (علیه السلام) درباره عروسى خبر داد که او در همان شب زفاف مى میرد، ولى عروس بر خلاف پیش بینى مسیح (علیه السلام) سالم ماند!، هنگامى که از وى جریان را پرسیدند فرمود: آیا صدقه اى در این راه داده اید؟ گفتند: آرى، فرمود، صدقه بلاهاى مبرم را دفع مى کند
📚بحار الانوار ج4 ص94
❗️در حقیقت روح پاک مسیح بر اثر ارتباط بالوح محو و اثبات، از حدوث چنین واقعه اى خبر داد، در حالى که این حادثه مشروط بود (مشروط به اینکه مانعى همچون «صدقه» بر سر راه آن حاصل نشود) وچون به مانع برخورد کرد نتیجه چیز دیگر شد.
3⃣در داستان ابراهیم، قهرمان بت شکن در قرآن مى خوانیم که او مأمور به ذبح اسماعیل شد و به دنبال این مأموریت، فرزندش را به قربانگاه برد، اما هنگامى که آمادگى خود را نشان داد «بداء» روى داد و آشکار شد که این امر یک امر امتحانى بوده است، تا میزان اطاعت و تسلیم این پیامبر بزرگ و فرزندش آزموده شود.
4⃣در سر گذشت موسى نیز مى خوانیم که او نخست مأمور شده بود که سى روز قوم خود را ترک گوید و به وعده گاه الهى براى دریافت احکام تورات برود، ولى بعداً این مدت به مقدار ده روز (براى آزمایش بنى اسرائیل) تمدید شد.
⁉️در اینجا این سؤال پیش مى آید که فائده این بداءها چیست؟
🗯پاسخ این سؤال با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، ظاهراً پیچیده نیست، چرا که گاهى مسائل مهمى همانند آزمایش یک شخص یا یک قوم و ملت، ویا تأثیر توبه و بازگشت به سوى خدا (همانگونه که در داستان یونس آمده) و یا تأثیر صدقه و کمک به نیازمندان و انجام کارهاى نیک در برطرف ساختن حوادث دردناک، و مانند اینها، ایجاب مى کند که صحنه حوادث آینده قبلا طورى تنظیم شود، سپس با دگرگونى شرائط طور دیگر، تا مردم بدانند، سرنوشتشان در دست خودشان است، و با تغییر مسیر و روش قادرند سرنوشت خود را تغییر دهند و این بزرگترین فایده بداء است (دقت کنید).
♻️و اگر مى خوانیم کسى که خدا را به بداء نشناخته است معرفت کامل او را ندارد، اشاره به همین حقایق است.
❗️لذا در حدیثى از امام صادق مى خوانیم که فرمود: «خداوند هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر اینکه این سه پیمان را از آنها گرفت: اقرار به بندگى پروردگار، و نفى هرگونه شرک، و اینکه خداوند هرچه را بخواهد مقدم مى دارد وهرچه را بخواهد تأخیر مى اندازد».
📚الکافی ج1 ص114
❗️در حقیقت اولین پیمان، مربوط به اطاعت و تسلیم در برابر خدا است و دومین پیمان مربوط به مبارزه با شرک. و سومین پیمان مربوط به مسأله بداء است که نتیجه اش آن است که سرنوشت انسان به دست خود او است که با تغییر دادن شرائط مى تواند خود را مشمول لطف یا عذاب خداوند قرار دهد.
🗯اخرین سخن اینکه روى جهات فوق دانشمندان شیعه گفته اند هنگامى که «بداء» به خداوند نسبت داده مى شود به معنى «ابداء» است یعنى آشکار ساختن چیزى که قبلا ظاهر نبود و پیش بینى نمى شد.
واما نسبت دادن این مطلب به شیعه که آنها معتقدند خدا گاهى از کار خود پشیمان مى گردد یا از چیزى باخبر مى شود که قبلا نمى دانست این از بزرگترین جنایات و نابخشودنى ترین تهمت ها است.
❗️لذا از امامان نقل شده است که فرمودند: من زعم ان الله عزوجل یبدو له فى شىء لم یعلمه امس فابرئوا منه: «کسى که گمان کند براى خدا چیزى امروز آشکار مى شود که دیروز نمى دانست از او تنفر و بیزارى بجوئید».
📚سفینه البحار ج1 ص112
📚نقل پاسخ از دو کتاب :
1⃣تفسیر نمونه ج10 ص245 به بعد
2⃣پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم ،ص57 به بعد
🗯پرسمان اعتقادی کانالی برای کشف حقیقت و پاسخ به شبهات به روشی کاملا نو و استدلالی توسط کارشناسان مجرب و اساتید حوزوی
⁉️ سوال
شبهه ای است که این روز ها مطرح میشه اینه که خدا تو داستان اصحاب فیل از کعبه دفاع کرد پس چرا وقتی یزید و حجاج کعبه رو تخریب کردن دفاع نکرد و اونا رو عذاب نکرد .یا عکس هایی منتشر میشه که مثلا کبوتری روی بام کعبه فضله میاندازه میگن خداتون چرا نمی تونه از خونه ش محافظت کنه یا مثلا سیل و زلزله میاد و کعبه اسیب میبینه و خدا محافظت نمیکنه
🔵پاسخ
🗯توجه به چند نکته لازم است
1⃣اراده خداوند در دنیا بر این تعلق گرفته است که در این عالم همه چیز به طور طبیعی خود پیش برود و وقتی علت های مادی یک پدیده حاصل شد معلول آن نیز محقق شود .
🔷امام صادق فرمود:
« خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری باشد»
📚الکافی ج1ص357
♦️حال می گوییم :
🗯آسیب رسیدن به کعبه به خاطر دلایل عادی مانند حمله افراد به آن،یا اسیب رساندن حیوانات به آن و یا اسیب رسیدن توسط سیل و زلزله منافاتی با تقدس کعبه ندارد چرا که این دگرگونی ها طبق قوانین حاکم بر جهان است که یکی از این قوانین تاثیر گذاری علت ها و محقق شدن معلول هاست،و گفتیم اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در دنیا امور از طریق اسباب طبیعی خود پیش برود نه از طریق معجزه و قدرت خارق العاده
🔵البته خداوند برای بندگان جعل و تشریع کرده است که در جهت حفظ و حراست از مقدسات کوتاهی نورزند
2⃣ مساله عذاب جمعی گناهکاران و ستمکاران به واسطه اهل بیت از میان زمینیان برداشته شده است .
♦️خداوند خطاب به پیامبرش می گوید:
«خداوند انان را به خاطر حضور تو در میان انان عذاب نمی کند»
📓انفال33
🔷امام سجاد فرمود:
« ما مایه امنیت زمینیان از عذاب و هلاک شدن هستیم»
📚امالی صدوق ص186
💢در روایتی امده است که جابر از امام باقر سوال کرد به چه علت زمین محتاج به حضور امام است .فرمود:
« برای انکه عالم بر صلاح و امنیت خود باقی بماند چرا که خداوند زمینیان را عذاب نمی کند در صورتی که بینشان امامی باشد چرا که پیامبر فرمود اهل بیت من مایه امان برای زمینیان هستند و وقتی انان نباشند زمینیان را انچه مکروه می دارند خواهد رسید»
📚علل الشرایع ج1 ص123
❗️در روایت دیگر فرمود:
« اگر زمین بدون امام بماند اهلش را نابود می کند و خداوند زمینیان را با شدیدترین عذابها ،عذاب می کند چرا که خداوند ما را حجت در زمین و مایه امان برای زمینیان قرار داده است و انان تا زمانی که ما در بینشان هستیم در امان هستند و اگر زمانی خداوند بخواهد انان را عذاب و هلاک کند ما را از میانشان بر می دارد»
📚کمال الدین،ج1 ص204
🗯حال می گوییم:
❗️اگر خداوند امثال یزید ها و حجاج ها و تا روز قیامت هر کسی را که متعرض به کعبه شود دچار عذاب و هلاکت نمی کند به خاطر وجود اهل بیت بر روی زمین هستند و اگر خداوند در جریان اصحاب فیل ابرهه و سپایش را نابود کرد به دلیل عدم وجود مانع از عذاب بر روی زمین بود( دقت کنید)
🔷از انچه امد پاسخ از سوال و اشکال مذکور بدست می اید
⁉️سوال
نظرتون در مورد اینکه برخی سگ نگه میدارن چیه .استدلال می کنن که اصحاب کهف هم سگ داشتن و تو قران امده یا تو قران صید سگ رو حلال میدونه پس سگ چگونه نجس است
♦️پاسخ
❗️درباره نکوهش نگه داری سگ در خانه روایات متعددی در منابع روایی ما امده است
🗯امام صادق فرمود:
« زشت و ناپسند است که در خانه مسلمان سگ باشد»
📚الکافی ج6 ص552
🔵پیامبر گرامی فرمود:
« خانه ای که مجسمه یا سگ یا جنب در آن باشند فرشتگان داخل نمیشوند»
📚مستدرک الوسائل ج3 ص453
🗯امیر مومنان فرمود:
« از نزدیک شدن به سگ بپرهیزید»
📚تحف العقول ص115
🗯امام صادق فرمود:
« هر کس سگی را در خانه نگه داری کند هر روزه از ثواب اعمال صاحب آن سگ کم میشود»
📚الکافی ج6 ص552
🗯بی شک نهی از نگه داری این حیوان در محیط زندگی و نهی از نزدیک شدن به ان برای الوده بودن ان و زمینه انتقال برخی میکروب ها و نجس بودن ان از نظر حکم فقهی است
❗️اما در مورد سگ اصحاب کهف:
🗯گفته اند که ان سگ یا سگ صید انها بوده و یا سگ نگهبان چوپانی بوده است که در وسط راه اصحاب کهف به او برخوردند و هنگامی که چوپان انها را شناخت حیوانات را رو به سوی ابادی روانه کرد و خود با انان همراه شد سگ چوپان نیز دست از دامنشان بر نداشت و با انان همراه شد
📚تفسیر نمونه ج12 ص370
🗯توجه به این نکته لازم است:
🔶داشتن سگ اموزش دیده که از آن برای اهدافی مانند نگهبانی مزارع ،کارخانه،گله و یا شکار استفاده میشود در صورتی که نظافت و طهارت و بهداشت درباره انها مراعات شود و طبق روایات محیط نگه داری ان با وسائل زندگی امیخته نباشد از نظر احکام اسلام اشکال ندارد
📚الکافی ج6 ص552
🔵امیر مومنان فرمود:
« در سگ خیری نیست مگر در سگ شکاری و سگ همراه گله»
📚همان مدرک
🗯از اینجا فلسفه همراه بودن سگ با اصحاب کهف و عدم منافات این مساله با احکام اسلام روشن میشود که ان سگ یا شکاری ویا سگ صید بوده و بودن این نوع از سگ با انسان با رعایت شرایطی از نظر احکام اسلام اشکال ندارد و نیز بدست می اید که افراد نمیتوانند بر این مساله در مورد عدم نجاست سگ و حضور سگ در خانه و کاشانه استدلال کنند
🗯اما در مورد ایه ای که صید سگ را حلال می داند
📓مائده 4
❗️آیه تنها در بیان حلیت یا حرمت حیوان صید شده توسط سگ است و در مقام بیان نجاست یا پاکی آن حیوان صید شده توسط سگ نیست( دقت کنید)
🗯خداوند می گوید صید سگ شکاری حلال است اما این که این آن محلی از بدن حیوان که با دندان های سگ اصابت داشته نجس هم است یا نیست و بدون شستن انجا میتوان از ان استفاده کرد یا خیر ایه از این مساله صحبت نمی کند .
❗️به مقتضای ادله نجاست سگ باید محلی از صید که با دندان های سگ اصابت داشته شسته شود انگاه از آن استفاده شود و نمی توان از این ایه در مورد عدم نجاست سگ استدلال کرد چون ایه تنها در مقام بیان حلیت این صید است
🗯❗️ما در گذشته مفصلا در مورد نجاست سگ پاسخ داده ایم که می توانید کلید واژه« سگ» را در کانال سرج کنید
⁉️سوال
در مورد شان نزول ایات سوره تحریم توضیح بدید کانال های ضد دین روش مانور میدن میگن پیامبر تو خونه حفصه با ماریه نزدیکی کرد و به حفصه گفت به کسی چیزی نگه اونم راز پیامبر رو بر ملا کرد پیامبر هم قسم خود نزدیک زنانش نشه خدا هم تو مسائل جنسی پیامبر دخالت کرد میگه چرا حلالت رو بر خودت حرام می کنی
🗯پاسخ
❗️در شأن نزول آيات سوره تحريم روايات زيادي در کتب تفسير و حديث و تاريخ نقل شده که مشهورترين و مناسب ترين آنها چنين است:
♻️پيامبر گاه که نزد يکي از همسران به نام زينب بنت حجش مي رفت، زينب او را نگه مي داشت و از عسلي که تهيه کرده بود خدمت پيامبر مي آورد. اين سخن به گوش عايشه رسيد و بر او گران آمد. او مي گويد: من با حفصه (يکي ديگر از همسران پيامبر که دختر عمر بود) قرار گذاشتيم که هر وقت پيامبر نزد يکي از ما آمد فورا به او بگوييم آيا صمغ مغافير خورده اي؟ (مغافير صمغي بود که يکي از درختان حجاز به نام «عرقط» تراوش مي کرد و بوي نا مناسبي داشت) و پيامبر مقيد بود که هرگز بوي نامناسبي از دهان يا لباسش شنيده نشود بلکه به عکس اصرار داشت هميشه خوشبو و معطر باشد . به اين ترتيب روزي پيامبر نزد حفصه آمد، او اين سخن را به پيامبر گفتحضرت فرمود:
♦️ من مغافير نخورده ام، بلکه عسلي نزد زينب نوشيده ام و من سوگند ياد مي کنم که ديگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روي گياه نامناسبي و احتمالا مغافير نشسته باشد) ولي اين سخن را به کسي مگوي (مبادا به زينب برسد و دل او شکسته شود). ولي سرانجام او اين راز را فاش کرد و بعدا معلوم شد اصل اين قضيه توطئه اي بوده است. پيامبر سخت ناراحت شد و آيات فوق نازل گشت . ماجرا را چنان پايان داد که ديگر اين گونه کارها در درون خانه پيامبر تکرار نشود.
📚صحیح بخاری ج6 ص154
📚این شان نزول را بسیاری از تفاسیر نقل کرده اند مانند تفسیر مجمع البیان ،ذیل ایات سوره تحریم،تفسیر قرطبی ذیل ایات،تفسیر فی ظلال ،ذیل ایات ،تفسیر نمونه،ذیل ایات،تفسیر المیزان ذیل ایات و...
❗️شان نزولی که شما ذکر کردید خلاف واقع است
💢بدون شک مرد بزرگی چون پیامبر اسلام تنها به خودش تعلق ندارد بلکه به تمام جامعه اسلامی و عالم بشریت متعلق است بنابراین اگر در خانه او توطئه ای بر ضد وی هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز انجام گیرد نباید به سادگی از ان گذشت حیثیت پیامبر نباید بازیچه دست این و آن گردد و اگر چنین برنامه ای پیش اید باید با قاطعیت با ان برخورد کرد .ایات سوره تحریم در حقیقت قاطعیتی است از سوی خداوند در برابر چنین حادثه ای برای حفظ حیثیت پیامبرش
🔵روشن است که قسم خوردن بر ترک برخی از مباحات اشکال شرعی ندارد
🔶خداوند با جمله « چرا بر خود تحریم می کنی» دلسوزی و مشقت در حق پیامبر گرامی ابراز می دارد که در این قضیه زنانت مقصر هستند اما تو خود را به زحمت می اندازی اما برخی از زنان هیچگاه قدر تو را واخلاق نیکت را نمی دانند
🔵درست مثل این که ما به کسی که زحمت زیاد برای تحصیل در آمد می کشد و خود از آن بهره چندانی نمی گیرد می گوییم چرا اینقدر به خود زحمت می دهی و از نتیجه این زحمت بهره نمی گیرد
🗯لذا از این جنبه نیز اشکالی بر داستان مترتب نمیشود
⁉️سوال
لطفا بگید چرا باید ما دخترا حجاب داشته باشیم فلسفش چیه ضد دینا خیلی تو این مساله اشکال می کنن
🗯پاسخ
♦️درباره ادله وجوب حجاب در اسلام ما در گذشته مفصلا بحث کرده ایم که میتوانید کلید واژه « حجاب» را در کانال سرچ کنید
🔵حال درباره فلسفه حجاب طبق انچه در تفسیر شریف نمونه امده است می گوییم:
🔶فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1⃣برهنگى زنان که طبعاً پیامدهائى همچون آرایش و عشوه گرى و امثال آن همراه دارد، مردان مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مى دهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمار گونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مى گردد، مگر اعصاب انسان چقدر مى تواند بار هیجان را برخود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانى نمى گویند هیجان مستمر عامل بیمارى است؟
مخصوصاً توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفته اند «هیچ حادثه مهمى را پیدا نمى کنید مگر اینکه پاى زنى در آن در میان است»!
آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانه اى است؟
❗️اسلام مى خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند، و این یکى از فلسفه هاى حجاب است.
2⃣آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشوئى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، چرا که «هرچه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه «دل» در اینجا یعنى هوسهاى سرکش بخواهد به هر قیمتى باشد به دنبال آن مى رود، و به این ترتیب هر روز دل به دلبرى مى بندد و با دیگرى وداع مى گوید.
💢در محیطى که حجاب است (و شرائط دیگر اسلامى رعایت مى شود) دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است.
🗯ولى در «بازار آزاد برهنگى» که عملاً زنان به صورت کالاى مشترکى (لااقل در مرحله غیرآمیزش جنسى) در آمده اند دیگر قداستِ پیمان زناشوئى مفهومى نمى تواند داشته باشد و خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى شوند و کودکان بى سرپرست مى مانند.
3⃣گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نا مشروع، از دردناکترین پیامدهاى بى حجابى است که فکر مى کنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربى کاملا نمایان است، آنقدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد.
❗️نمى گوئیم عامل اصلى فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بى حجابى است، نمى گوئیم استعمار ننگین و مسائل سیاسى مخرب در آن مؤثر نیست، بلکه مى گوئیم یکى از عوامل مؤثر آن مسأله برهنگى و بى حجابى محسوب مى شود.
🔶و با توجه به اینکه «فحشاء» و از آن بدتر «فرزندان نامشروع» سرچشمه انواع جنایتها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مسأله روشن تر مى شود.
هنگامى که مى شنویم در انگلستان، در هر سال ـ طبق آمار ـ پانصد هزار نوزاد نامشروع به دنیا مى آید، و هنگامى که مى شنویم جمعى از دانشمندان انگلیس در این رابطه به مقامات آن کشور اعلام خطر کرده اند ـ نه به خاطر مسائل اخلاقى و مذهبى ـ بلکه به خاطر خطراتى که فرزندان نامشروع براى امنیت جامعه به وجود آورده اند، به گونه اى که در بسیارى از پرونده هاى جنائى پاى آنها در میان است، به اهمیت این مسأله کاملاً پى مى بریم، و مى دانیم که مسأله گسترش فحشاء حتى براى آنها که هیچ اهمیتى براى مذهب و برنامه هاى اخلاقى قائل نیستند فاجعه آفرین است، بنابراین هرچیز که دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گسترده تر سازد تهدیدى براى امنیت جامعه ها محسوب مى شود، و پى آمدهاى آن هرگونه حساب کنیم به زیان آن جامعه است.
❗️مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر باهم درس مى خوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مى کنند و بى بند و بارى در آمیزش آنها حکمفرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم مسئولیت به خوبى مشاهده شده است.
4⃣مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصیت او» در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد، هنگامى که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز بروز تقاضاى آرایشِ بیشتر و خود نمائى افزونتر از او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اطاقهاى انتظار،و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعه اى شخصیت زن تا سر حد یک عروسک، یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى کند، و ارزشهاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى و زیبائى و خود نمائیش مى شود.
و به این ترتیب مبدل به وسیله اى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انسان نماهاى دیوصفت!
در چنین جامعه اى چگونه یک زن مى تواند با ویژگیهاى اخلاقیش، علم
و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والائى گردد؟!
🗯براستى دردآور است که در کشورهاى غربى و غرب زده، و در کشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بیشترین اسم و شهرت و آوازه و پول و درآمد و موقعیت براى زنان آلوده و بى بند و بارى بود که به نام «هنرمند و هنرپیشه»، معروف شده بودند، و هر جا قدم مى نهادند گردانندگان این محیط آلوده براى آنها سر و دست مى شکستند و قدمشان را خیر مقدم مى دانستند!
شکر خدا را که آن بساط برچیده شد، و زن از صورت ابتذال سابق و موقعیت یک عروسک فرنگى و کالاى بى ارزش درآمد و شخصیت خود را بازیافت، حجاب بر خود پوشید اما بى آنکه منزوى شود و در تمام صحنه هاى مفید و سازنده اجتماعى حتى در صحنه جنگ با همان حجاب اسلامیش ظاهر شد.
📚تفسیر نمونه ج14 ص442
🗯پاسخ به متن منتشر شده در یکی از کانال های ضد دین
💠اثبات #تحريف_قرآن
در کنکاش در متن #قران میشود فهمید که خیلی از سوره ها ناقص هستند و به همین دلیل میتوان فهمید که تمامی قرآن در اختیار ما نیست و يا اينكه ان بخش هائى كه وجود ندارد از درون اين كتاب حذف شده اند.
برای اثبات این ادعا مثالی را از خود #قران میاوریم :
وَ إِذْ قُلْنَا لَکَ إِن َّ رَبکَ أَحَاطَ بِالناسِ وَمَا جَعَلْنَا الر ُّؤیا التِی أَرَینَاكَ إِلا َّ فِتْنَۀً للناسِ وَ الشجَرَةَ الْمَلْعُونَۀَ فِی القرآن وَنُخَو ِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلا َّ طُغْیانًا کَبِیرًا ﴿سوره اسرا 17، آیه 60﴾
ترجمه :
«به یاد آور زمانی را که به تو گفتیم پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد (و از وضعشان کاملا آگاه است) ما آن رؤیائی را به تو نشان دادیم فقط براي آزمایش مردم بود، همچنین شجره ملعونه را که در قرآن ذکر کرده ایم، ما آنها را تخویف (و انذار) میکنیم اما جز بر طغیانشان افزوده نمیشود». (ترجمه مکارم شیرازي)
در ترجمه فولادوند شجره ملعونه، درخت ملعون ترجمه شده است. در هر حال، در هیچ کجاي دیگر قرآن اشاره اي به این شجره ملعونه نیست.
در حالی در این آیه به وضوح گفته میشود که #شجره_ملعونه در #قرآن ذکر شده است.
پس باید آیاتی از قرآن وجود داشته باشد که در آن به شجره ملعونه اشاره شده، اما در دست ما نیست و يا اينكه حذف شده است و اين مصداق و دليل بسيار مستندى براى تحريف #قرآن است.
آیات مشابه این ایه, در قران به وفور یافت میشوند که در مطالب آینده بیشتر به ان پرداخته میشود.
🔵پاسخ
❗️مراد از شجره ملعونه مراد بنی امیه هستند.در حدیثی که بسیاری از مفسران شیعه و سنی نقل کرده اند چنین امده است:
« پیامبر در خواب دیدند میمون هایی از منبر او پایین می ایند و بالا می روند او بسیار از این مساله غمگین شد زیرا این خواب از حوادث ناگواری در اینده در رهبری مسلمین بعد از پیامبر خبر میداد(این خواب بر حکومت بنی امیه تطبیق می کرد که افرادی فاقد صلاحیت یکی پس از دیگری بر مسند خلافت تکیه زدند)»
📚تفسیر فخر رازی ج20 ص236
❗️امام صادق یا امام باقر فرمود:
« منظور از شجره ملعونه بنی امیه است»
📚نور الثقلین ج3 ص180
📚البرهان ج2 ص425
♦️در روایت دیگر امده است که پیامبر فرمود:
« در خواب دیدم که بعد از من بنی امیه بر منبرم بالا می روند ( وحکومت را بدست می گیرند)»
📚تفسیر عیاشی ج2 ص298
📚بحارالانوار ج31 ص526
🗯در این که مراد از شجره ملعونه بنی امیه هستند روایات فراوانی وارد شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به بحار الانوار ج31 ص507 باب 31
⁉️حال اشکال شما این است که در قران ذکری از شجره ملعونه نیامده در حالی که ایه می گوید در قران از شجره ملعونه سخن به میان امده است
🗯پاسخ آن است که باید توجه کرد که در قرآن شدیدا منافقین را لعن کرده است
📓محمد23
👌وبنی امیه از سردمداران نفاق بوده اند .
❗️وخداوند با این بیان شجره بنی امیه را در قرآن لعن کرده است یعنی با لعن منافقان از شجره ملعونه سخن گفته است ( دقت کنید)
❗️ویا در سوره ابراهیم ایه 26 سخن از شجره خبیثه به میان می اورد که شجره خبیثه به بنی امیه تفسیر شده است
📚تفسیر نور الثقلین ج2 ص538
♦️خبیثه نیز از حیث لغوی با ملعونه هم معنا است لذا می توان گفت شجره ملعونه در قران ذکر شده است
🗯برخی دیگر نیز گفته اند مراد از شجره ملعونه که در قرآن ذکر شده است همان شجره زقوم است که در جهنم می روید
📓64 صافات انها شجره فی اصل الجحیم
❗️این شجره طبق ایات 46 تا47 « دخان» خوراک گناهکاران است و بدیهی است چنین درختی ملعونه است یعنی از رحمت پرودگار بسیار دور است
🗯با این بیان نیز روشن میشود که شجره ملعونه در قران ذکر شده است
🔵طبق هر دو تفسیر اشکال تحریف در ایات قران مرتفع میشود
⚫️پاسخ به متن منتشر شده در یکی از کانال های ضد دین
✅ آیا میتوان با دختر ۹ ساله ازدواج کرد؟
- عمر از علی برای دخترش ام کلثوم خواستگاری کرد درحالیکه ۱۱ سالش بود(سه سال بزرگتر از سن ازدواج عایشه)
- علی به عمر گفت: هنوز بچه است!
- به عمر گفته شد علی چندان موافق نیست اما به هر حال موافقت کرد و به عمر گفت:ام کلثوم را پیشت میفرستم اگر خوشت آمد پس اون زنت است
- ام کلثوم فرستاده شد،عمرلباس ام کلثوم را کنار زد و به ساق دختر نگاه کرد
- ام کلثوم گفت:اگر خلیفه نبودی چشم هایت را از جایش بیرون میکردم
➖جواب علی به عمر مبنی بر اینکه دختر ۱۱سالش است و هنوز بچه هست نشان میدهد که ازدواج محمد با عایشه نیز نرمال نبوده است
◆ منبع: مصنف عبدالرزاق(۱۰۳۵۲)
🔵پاسخ
♦️ما در گذشته اثبات کرده ایم که ازدواج ام کلثوم با عمر طبق انچه اهل سنت می گویند افسانه است که می توانید کلید واژه « کلثوم » را در کانال سرچ کنید
❗️واوردیم که در نقل های اهل سنت متونی امده است که اهانت به ناموس پیامبر است نظیر لمس کردن ساق پای ام کلثوم توسط عمر و ضربه او بر صورت عمر
🗯 اهل سنت نیز نمی توانند این قضایا را در باره عمر قبول کنند
❗️یکی از دلایل کسانی که ازدواج عمر با حضرت ام کلثوم را قبول نمی کنند مساله عدم تناسب سنی آن دو می باشد.
🗯حضرت علی نیز به خردسالی ام کلثوم استدلال می کند و با این ازدواج مخالفت می کند
📚الکافی ،ج5 ص346 ( او صبی و خردسال است)
📚المصنف ج6 ص163
❗️و گفته اند در زمان خواستگاری عمر هنوز ام کلثوم به سن بلوغ نرسیده بود
📚طبقات الکبری ج8 ص463
🗯حضرت علی حق داشته است که مانع از این ازدواج شود
🔵اما در مورد ازدواج پیامبر با عایشه با توجه به اختلاف سنی انان:
🗯اولا: بنابر پذیرش ازدواج عایشه در سن نه سالگی این مساله قابل حل است زیرا عایشه در آن زمان به سن بلوغ رسیده بوده است بر خلاف انچه در مورد ام کلثوم ثابت شد.
❗️زیرا گفته اند در آن زمان ازدواج دختر در سنین کوچکی بین عرب مرسوم بوده است .عرب های شبه جزیره خوش نداشته اند دختر دیر ازدواج کند و در خانه پدر بماند .این که در تاریخ هیچگاه نقل نشده است که دشمنان پیامبر از ازدواج او با عایشه در سن کم خرده بگیرند نشانه مرسوم بودن این نوع ازدواج بوده است( دقت کنید)
🗯ثانیا: برخی از علما عقیده دارند این سخن که عایشه در سن نه سالگی با پیامبر ازدواج کرده است بزرگترین دروغ تاریخ است .ایشان با ذکر ادله گو ناگون اثبات می کنند که سن عایشه در زمان ازدواج با پیامبر نزدیک 20 سال بوده است
📚الصحیح من سیره النبی،علامه سید جعفر عاملی،ج4 ص97
📚الف سوال و اشکال ،کورانی،ج3 ص274
🗯ثالثا :
علمای اهل سنت نقل کرده اند که عایشه قبل از ازدواج با پیامبر ،ازدواج کرده بوده است و این یعنی سن عایشه بسیار بیشتر از انچه می گویند بوده است
♦️نقل می کنند:
« ابوبکر عایشه را به جبیر بن مطعم داده بود،طلاقش را گرفت و او را به عقد پیامبر در اورد»
📚الطبقات الکبری ج8 ص59
📚الاصابه ج8 ص232
📚المعجم الکبیر،ج23 ص26
📚صفه الصفوه ج2 ص15
🗯واین یعنی سن عایشه نه سال نبوده است
🔵پرسمان اعتقادی
⁉️سوال
کانال کلمه در پست جدیدش میگه شیعه ساخته دست عبدالله بن سبا یهوی است و وجود نداشته بعد از اون هم همین افراد که خودشون رو شیعه معرفی میکردن حسین رو تو کربلا کشتن پاسخ بدید برای ادمینش بفرستم
✅پاسخ:
در زمان خود حضرت رسول شیعه وجود داشته است وبه پیروان حضرت علی شیعه گفته می شده است.
❗اثبات مطلب طبق کتب اهل سنت
پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود:
"ای علی تو وشیعیانت در بهشت خواهید بود"
📚میزان الاعتدال،ج1 ص421
❗خداوند در قرآن می فرماید:
"کسانی که ایمان آوردند وعمل صالح انجام دادند بهترین موجودات هستند"( بینه 6)
❗پیامبر گرامی در تفسیر آیه فرمود:
"یا علی مراد از آیه تو وشیعیانت هستید"
📚در المنثور،ج6 ص379
📚روح المعانی،ج30 ص207
📚شواهد التنزیل،ج2 ص356
📚تفسیر طبری،ج30 ص146
❗ومنابع فراوان دیگر
ویا فرمود:
"در روز قیامت تو ای علی وشیعیان تو راضی هستند ودشمنانت ناراحت وخشمناک"
📚صواعق المحرقه،ص159
📚کنزالعمال،ج15 ص137
❗ابن ابی الحدید درمورد سلمان می گوید:
"سلمان از شیعیان وپیروان واصحاب خاص علی بود"
📚شرح نهج البلاغه،ج18 ص39
🔷ابن خلدون در تاریخش می اورد:
« گروهی از صحابه از شیعیان علی بودند و او را برای خلافت نسبت به دیگران سزاوارتر می دانستند مانند زبیر ،عمار ،یاسر،مقداد و...»
📚تاریخ ابن خلدون ،ج3 ص215
❗جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب سوالات ما،حسین تهرانی،ص459 بخش 15 "پیدایش مذهب شیعه"
🗯ما می گوییم اساسا واژه ای به نام اهل سنت در اسلام وجود نداشته است تنها در دوره عثمان پیروان خلفا از واژه هایی همچون شیعه عثمان ،یا علی دین عثمان استفاده می کردند .پس از پایان قرن دوم به تدریج بر پیروان احمد بن حنبل و بالتبع پیروان مکتب خلفا واژه اهل سنت به کار می رفت
📚شبهات غدیر،عصیری،ج2 ص179
🔵اما انچه می گویند که شیعه ساخته دست یک یهودی به نام عبدالله بن سبا است:
🗯سازنده اصلی این داستان طبری می باشد که در تاریخش این جریان موهوم را نقل می کند
📚تاریخ طبری،ج3 ص378
🔵اشکالات این داستان:
1⃣چگونه می توان باور کرد که یک یهودی در زمان خلافت عثمان از صنعا بیاید و مسلمان شود و بزرگان صحابه و تابعین را بفریبد و بر ضد خلافت عثمان بشوراند
⁉️ایا این سخن قصه کرامت مسلمین و صحابه و تابعین را که اهل سنت به ان معتقد هستند زیر سوال نمی برد
2⃣روایات طبری از کسانی نقل شده است که قابل استناد نیست
🔶سری: طبری از او نقل روایت می کند که مردد بین دو نفر است یکی سری بن اسماعیل که مورد تضعیف واقع شده است
📚میزان الاعتدال ج2 ص117
❗️ودیگری سری بن عاصم که او نیز مردود است
📚لسان المیزان،ج3 ص12
🔶ب: شعیب بن مقصود که مجهول است
📚میزان الاعتدال ج2 ص275
🔶ج: سیف بن عمر: که گفته اند راوی مجعولات است و به کفر متهم بوده است
📚تهذیب التهذیب،ج4 ص255
❗️برخی از علما معتقدند اساسا عبدالله بن سبا یهودی وجود خارجی نداشته است و افسانه است
📚الغدیر ج9 ص220
🔷اما در مورد انچه که گفته اند شیعیان امام حسین را به شهادت رساندند:
⁉️در ابتدا از آنها می پرسیم تعریفی برای شیعه وغیر شیعه ارائه دهند تا ما بدانیم آنان به چه کسی می گویند شیعه وبه چه کسی می گویند غیر شیعه.
❗️اگر در فرهنگ آنان شیعه همان پیروان وهواداران ابوسفیان، معاویه ویزیدیان است وکسانی که راه را برحسین بستند وزن وفرزند اورا به اسارت بردند وحسین را شهید کردند دراین صورت آن قاتلین وجنایتکاران شیعه بودند وشهدای کربلا غیر شیعه بودند.
اما اگر شیعه را به معنای پیرو ومخلص ومطیع امام معنی کنیم دراین صورت جدا این سخن خنده دار است.
❗️امام حسین قاتلانش را چنین معرفی می کند:
"وای بر شما ای شیعیان ال ابوسفیان اگر دین ندارید واز روز معاد نمی هراسید دست کم در دنیای خود آزاده باشید "
📚لهوف،ص71
🗯آری اگر مراد از شیعیانی که قاتلان امام حسین بودند شیعیان ابوسفیان، یزید وشمر است سخن آنان درست است که قاتلان حسین شیعه بودند اما شیعه خاندان ابوسفیان
🗯به این نکته نیز باید توجه کرد :
♦️شهر کوفه سال ها قبل از واقعه کربلا از شیعیان خالی شده بود چنان که در روایات آمده است که وقتی حضرت علی به کوفه آمد به امام حسن دستور داد تا بین مردم ندا دهد که در مساجد نماز تراویح نخوانند وقتی کوفیان این سخن را شنیدند فریادشان بلند شد که می گفتند:"وای عمر!وای عمر!
امام علی به حسن فرمود حال که چنین است رهایشان کن
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج12 ص178
📚وسایل الشیعه،ج5 ص192
♦️پرسمان اعتقادیt
⁉️سوال
یک شبهه دیگر از کانال کلمه رو پاسخ بدید راسته که میگن نسل امام صادق به ابوبکر بر می گرده اونا از این قضیه دارن به نفع ابوبکر استفاده می کنن و میگن امام صادق به این مطلب افتخار کرده
🔷پاسخ
❗️مادر امام صادق « ام فروه» دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و مادر ام فروه اسمائ دختر عبدالرحمان بن ابی بکر لذا مادر ایشان از طرف پدر و مادر منسوب به ابوبکر است
📚امام شناسی ج15 ص26
🗯اما باید توجه کرد که ازدواج اهل بیت با افرادی که از نسل ابوبکر بودند بر اساس یک اصل قرانی بوده است که خداوند می فرماید:
« هیچ کس بار گناه دیگری را بدوش نمی کشد»
📓نجم38
🔷اگر جد بزرگ ام فروه یعنی ابوبکر نسبت به اهل بیت ظلم کرد و بر دخت گرامی پیامبر ستم روا داشت دلیل نمیشود که نوه و نبیره های او در این جرم شریک باشند زیرا هر کس مسوول اعمال خویش است( دقت کنید)
🗯اما در مورد آن کلام که از امام صادق اوردید که ایشان فرموده « ولدنی ابوبکر مرتین»( من از دو جهت به ابوبکر مرتبط هستم ) زیرا هم پدر مادر ایشان از نسل ابوبکر بود و هم مادر مادر ایشان
🔵در پاسخ می گوییم:
🗯اولا: به فرض صحت این روایت امام صادق تنها در بیان ان است که مادر من از نسل ابوبکر است واین سخن بر چیز دیگری دلالت ندارد
🗯ثانیا: ان روایت را ابن عنبه در کتابش نقل می کند ولی هیچ سندی ارائه نمیدهد
📚عمده الطالب ص195
⁉️با حدیث بدون سند می خواهند بر چه چیزی استدلال کنند؟
🔷همچنین مرحوم اربلی ان سخن را در کشف الغمه نقل می کند
📚کشف الغمه ج2 ص161
❗️اما باید توجه داشت که مرحوم اربلی ان روایت را از کتاب الاخضر الحنابذی که از علمای اهل سنت است نقل می کند لذا ناقل روایت سنی است و گفتار او در برابر احتجاج با شیعه حجت نیست
📚شذرات الذهب ج5 ص46
❗️گذشته از این که به فرض حجت بودن روایت نیز بدون سند نقل شده است و قابل استناد نیست
🗯ثالثا : چگونه ممکن است که امام صادق به ابوبکر افتخار کند در حالی که جدش حضرت علی علیهما السلام ابوبکر را دروغگو ،گناهکار و خائن وحیله گر می دانسته است
📚صحیح مسلم،ج3 ص1378 ح1757
❗️ودر خطبه شقشقیه ( خطبه 3 نهج البلاغه) که علامه امینی در الغدیر جلد 7 ص82 به بعد آن خطبه را از 28 کتاب نام می برد از ابوبکر مذمت و بدگویی می کند
🗯رابعا :در مبغوضیت خلفا در نزد اهل بیت جای هیچ شکی نیست.
🔶علامه مجلسی در بحار الانوار جلد 30 ص145 باب 20 صد و هفتاد و سه روایت خاصه در مذمت خلفا از اهل بیت نقل می کند ومی گوید اخبار این قدر زیاد است که نمی توان همه آنها را دریک جلد یا چند جلد بحار جمع اوری کنم
📚بحار الانوار،ج30 ص398
🔵پرسمان اعتقادی