eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
‌❔پرسش ❓میگن بهشت ابدی است ایا نعمت های بهشتی سبب خستگی نمیشه تا کی بخوریم و با حوریان باشیم و عشق و حال کنیم بالاخره دل زده میشیم خب واقعا جوابتون چیه 💠پاسخ؛ ♻️در پاسخ به سه نکته باید توجه داشت؛ 1⃣ نخست اینکه ما نباید با معیارهای جسمی و روانی این جهان درباره آن جهان قضاوت کنیم، ای بسا این حالت روانی که در این جهان در ما وجود دارد که با تکرار خسته و ملول و بی تفاوت می شویم در آنجا برعکس باشد، هرچه بیشتر انسان می بیند شوقش بیشتر می گردد، و هر قدر تکرار می کند لذتش افزونتر می شود، و به این ترتیب تکرارها مایه تشدید لذات معنوی و مادی می گردد. ⁉️چه دلیلی داریم که وضع روحی انسان در آنجا و در اینجا از این جهت یکی است. 2⃣در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمی شود، ما هر قدر هوای تازه و پر از اکسیژن را استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد، بلکه دائما از آن لذت می بریم و برای ما مایه نشاط است. 👌آب یک نوشیدنی کاملا ساده و یکنواخت است ما اگر صدها سال عمر کنیم نوشیدن آب گوارا به هنگام تشنگی از همه چیز برای ما لذت بخش تر است، و همان است که می گوییم آب طعم حیات دارد، نه خسته می شویم و نه بی اعتنا بلکه آب گوارا همیشه برای تشنگان فوق العاده و جالب و جذاب است. ⁉️چه مانعی دارد که در آنجا نیز خداوند حالتی شبیه تشنگی «تشنگی لذتبخش نه مزاحم و آزاردهنده، همچون تشنگی لقای محبوب» بر انسان مسلط سازد، و به خاطر ان دائما از نعمتهای روحانی و جسمانی بهشت فوق العاده درک لذت کند؟ 3⃣از آنجا که ذات و صفات خدا بی نهایت است، بدون شک جلوه های روحانی و معنوی او نیز پایان نمی گیرد، هر روز لطف و عنایت تازه ای و هر دم رحمت و هدایت جدیدی بر بهشتیان و مقربان درگاهش می فرستد، به گونه ای که اصلا تکراری در آن نیست مگر بی نهایت ممکن است مکرر شود؟ 🗯نعمتهای مادی نیز جلوه های رحمانیت و رحیمیت اویند، آنها نیز حد و نهایتی به خود نمی پذیرند. چه مانعی دارد همان درختان بهشتی، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها، همان شرابهای طهور، هر روز و هر ساعت رنگ و بوی تازه ای، و شکل و عطر جدید داشته باشند؟ ❗️دائما رنگ عوض کنند، دائما دگرون شوند، دائما چهره نو پیدا کنند، به گونه آی که یک غذا و یک منظره فقط یکبار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و مورد استفاده قرار گیرد. 🔷پاره ای از آیات قرآن و روایات اسلامی نیز این مطلب را تایید می کند. «او هر زمان در شان و کاری است» 🔷الرحمن/ 29 🔷 بهشتیان به اراده خداوند هر روز در شان و در کاری هستند. 🗯در حدیثی از امام صادق می خوانیم: ❗️«خداوند بهشتی آفریده که هیچ چشمی ندیده، و هیچ مخلوقی از آن آگاه نیست، پروردگار متعال هر صبحگاه آن را می گشاید و می گوید: بوی خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزای» 📚بحار الانوار ج8 ص199 🗯در حدیث دیگری از امام باقر آمده است: 🔷«برای اهل بهشت سفره هایی می گسترانند که بر آن آنچه مورد علاقه آنها از طعامها است قرار داده می نوشد طعامهایی که از آن لذیذتر و خوش بوتر نیست، سپس آنها را از سر آن سفره بلند کرده، و سفره دیگری برای آنها می گسترانند». 📚همان مدرک ح199 👌 این تعبیرات به خوبی نشان می دهد که در آنجا تکراری وجود ندارد بلکه هر لحظه الطاف و عنایات تازه ای است 📚پیام قرآن ج6 ص272 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓خدای مسلمین به خودشون هم رحم نداره و میگه همه مومنان نیک و بد همه وارد جهنم می شوند « همه شما بدون استثنا وارد جهنم میشوید» ( مریم 71) به راستی این حکم رو کجای دلمون بزاریم❗️ 💠پاسخ: 🗯خداوند می فرماید: «همه شما ( بدون استثنا) وارد جهنم می شوید این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پرودگارتان ؛ سپس آنها را که تقوا پیشه کرده اند از آن رهایی می بخشیم و ظالمان را در حالی که ( از ضعف وذلت) به زانو در آمده اند در آن رها می کنیم» 🔷مریم71-72 ❗️در تفسیر این دو آیه در میان مفسران گفتگوی دامنه داری است، بر اساس اینکه منظور از ورود در جمله ان منکم الا واردها « همه شما وارد جهنم میشوید» چیست؟ 🔷بعضی از مفسران معتقدند که ورود در اینجا به معنی نزدیک شدن و اشراف پیدا کردن است، یعنی همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا برای حسابرسی یا برای مشاهده سرنوشت نهائی بدکاران، به کنار جهنم می آیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائی میبخشد و ستمگران را در آن رها می کند. 🗯آنها برای این تفسیر به آیه 23 سوره قصص استدلال میکنند «و لما ورد ماء مدین ...»« هنگامی که موسی کنار آب مدین رسید... »که در اینجا نیز ورود به همان معنی است . 🗯تفسیر دومی که اکثر مفسران آن را انتخاب کرده اند این است که ورود در اینجا به معنی دخول است و به این ترتیب همه انسانها بدون استثناء، نیک و بد، وارد جهنم میشوند، منتها دوزخ بر نیکان سرد و سالم خواهد بود همانگونه که آتش نمرود بر ابراهیم چنین بود چرا که آتش با آنها سنخیت ندارد گوئی از آنان دور می شود و فرار می کند، و هر جا آنها قرار میگیرند خاموش می گردد، ولی دوزخیان که تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالی که به آتش برسد فورا شعله ور میشوند. 👌بدون شک ظاهر آیه فوق با تفسیر دوم هماهنگ است، زیرا معنی اصلی ورود، دخول است و غیر آن نیاز به قرینه دارد، علاوه بر این جمله «ثم ننجی الذین اتقوا» «سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم »همچون جمله «ستمگران را در آن وا میگذاریم » همه شاهد برای این معنی است . ❗️بعلاوه روایات متعددی در تفسیر آیه رسیده است که این معنی را کاملا تقویت می کند: 🔴از جمله از جابر بن عبد الله انصاری چنین نقل شده که شخصی از او درباره این آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت : مطلبی با این دو گوش خود از پیامبر شنیدم که اگر دروغ بگویم هر دو کر باد. میفرمود: « ورود در اینجا به معنی دخول است هیچ نیکوکار و بدکاری نیست مگر اینکه داخل جهنم می شود، آتش در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همانگونه که بر ابراهیم بود، تا آنجا که آتش از شدت سردی فریاد میکشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائی میبخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها می کند.» 📚نورالثقلین ج 3 ص 353 ❗️در حدیث دیگری از پیامبر میخوانیم : «آتش به فرد با ایمان روز قیامت می گوید زودتر از من بگذر که نورت، شعله مرا خاموش کرد» 📚همان مدرک ⁉️تنها سؤالی که در اینجا باقی میماند این است که فلسفه این کار از نظر حکمت پروردگار چیست ؟ بعلاوه آیا مؤمنان از این کار آزار و عذابی نمی بینند؟ 🗯پاسخ این سؤال که از هر دو جنبه در روایات اسلامی وارد شده است، با کمی دقت روشن می شود: 🗯در حقیقت مشاهده دوزخ و عذابهای آن، مقدمه ای خواهد بود که مؤمنان از نعمتهای خداداد بهشت حداکثر لذت را ببرند، چرا که قدر عافیت را کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید . 👌 در اینجا مؤمنان گرفتار مصیبت نمی شوند، بلکه تنها صحنه مصیبت را مشاهده میکنند و همانگونه که در روایات فوق خواندیم آتش بر آنها سرد و سالم می شود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار می دهد. ❗️بعلاوه آنها چنان سریع و قاطع از آتش میگذرند که کمترین اثری در آنها نمی تواند داشته باشد، همانگونه که در حدیثی از پیامبر نقل شده است که فرمود: ❗️«مردم همگی وارد آتش (دوزخ ) میشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون می آیند، بعضی همچون برق، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضی همچون دویدن شدید اسب، بعضی همچون سوار معمولی، بعضی همچون پیادهای که تند می رود، و بعضی همچون کسی که معمولی راه می رود» 📚نورالثقلین ج 3 ص 35 👌 از این گذشته دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتی میگذرند و آنها میمانند، مجازات بیشتری می بینند، و به این ترتیب پاسخ هر دو سؤال روشن می شود.و پاسخ اشکال مستشکل نیز بدست می آید. 📚تفسیر نمونه ج13 ص117 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش و شبهه ‌‌💥 آیا در است؟؟؟ ❗️بار ديگر انفجار تروريستى و بار ديگر جزغاله شدن زائران حسين بدست برادران سنى شان و البته با فرياد الله اكبر .... بار ديگر حماقت تروريستها و بار ديگر حماقت شيعيان خردباخته. فقط سئوال عاقلان اين است: چرا به داد اين خردباخته ها نمى آيد؟ چرا زائرانش را نجات نميدهد؟ مگر نه اينكه اين شيعيان خرافاتى به زيارتش رفته اند؟ چرا خودش را به خواب خرگوشى زده است؟؟؟ البته نعش ايشان صدها سال است كه پوسيده و حتى قدرت كنار زدن كرمها را هم ندارد، تاكى بايد خرافات و توهمات شيعيان ادامه داشته باشد؟؟؟ 💠پاسخ : ❕توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که امامان گرامی قدرت انجام کارهای خارق العاده دارند شکی نمیباشد و در این باره ادله متعدد عقلی و نقلی دلالت دارد که آنچه به طور اجمال می توان عرضه داشت؛ ❗️علامه گرانقدر مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را گشوده است به ذکر روایات تحت عنوان: « امامان قادر هستند بر زنده کردن مردگان و شفای کوران و برطرف کردن بیماری پیسی و انجام دادن تمام معجزات انبیا و کارهای خارق العاده در عالم» 📚بحار الانوار ج27 ص29 باب13 🔶امام باقر فرمود: «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 2⃣ونیز باید توجه داشت که در این نکته نیز شکی نیست که ائمه گرامی حتی پس از مرگ ظاهری نیز منقطع از دنیا نیستند و دارای حیات برزخی می باشند . ❗️در روایات ما امده است که امامان پس از مرگ از احوالات و اعمال مردمان کاملا اگاه هستند و هر صبح و شام اعمال بندگان بر انان عرضه می شود» 📚بحار الانوار ج23 ص333 باب20 🗯امام صادق فرمود: «انبیا و اوصیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور ؛به آنها می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به آنها سلام کنید خودشان می شنوند» 📚بحار الانوار ج27 ص299 🗯وباز فرمود: «وقتی به زیارت قبر حسین می روید خطاب به او بگویید که شهادت می دهم تو از حضور من در این مکان اگاهی داری و کلام و سخن مرا می شنوی و تو زنده هستی در نزد پرودگارت روزی می خوری» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص345 ❗️در روایت دیگر فرمود: «حسین به زائران خود نگاه می کند و او کاملا به احوال و اسمائ انان و اسمائ پدرانشان اگاهی دارد حتی بیشتر از اگاهی پدر نسبت به احوال فرزند» 📚بحار الانوار ج27 ص300 3⃣این که گفته شد بدن شریف امامان پوسیده شده است مطلبی خلاف واقع است .شان امامان و من جمله امام حسین اجل از آن است که بدن شریفشان خوراک زمین شود. 🔷امام صادق فرمود: «هیچ نبی و جانشین نبی ( امامان ) نیستند که جسد شریفشان بیشتر از سه روز در قبر بماند .خداوند روح و استخوان و گوشت (و به طور کلی بدن آنها را) به آسمان بالا می برد .زائران تنها به زیارت جایگاه و مکانی می روند که انان را در بر داشته است و اثار انان در انجا قرار داشته است .اگر از راه دور به انان سلام کنید سلام شما به انها می رسد و اگر به نزد قبورشان بروید و انان را مخاطب قرار دهید صدای شما را می شنوند» 📚 بحار الانوار ج27 ص300 4⃣اما چرا امام حسین با توجه به این که دارای حیات است و قدرت خارق العاده دارد از جان زائران خود در برابر حملات انتحاری مواظبت نمی کند و عوامل این جنایات را نابود نمی کند⁉️ ❗️پاسخ آن است که امامان مطیع محض خداوند هستند.امام کاظم فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است .بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 💎حال با توجه به این نکته می گوییم : 🔷 خداوند اساس زندگی بشر بر آزادی اراده قرار داده است تا همگان آزمایش شوند نه با اجبار و اکراه از انجام ظلم و جنایت منصرف شوند و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت. 👌اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب میشوند یا تا اقدام بر ظلم و جنایت می کنند بلایی بر انان نازل می شود دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است. 👌لذا خداوند محل مواخذه ظالمین را قیامت قرار داده است وانان را در دنیا آزاد گذاشته است .امامان نیز در برابر اراده الهی از خود اختیاری ندارند. 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓اگر براستی در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست چگونه در اسلام آمده است که اهل کتاب اگر ایمان نمی آورند باید جزیه دهند؟ایا این نوعی اجبار انان به اسلام نیست❕❔ 💠پاسخ: ♻️یکى از افتخارات اسلام این است که کسى را مجبور نمى کند که بطور اکراه پیرو این آیین گردند .چنان که در آیه 256 از سوره بقره فرموده است: 🔶«در قبول دین اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى روشن شده است» 👌 سرّ این مطلب هم واضح است؛ زیرا اسلام از روز نخست دعوت عمومى خود را براساس منطق و دلیل نهاده و در راه مبارزه با خرافات و موهومات، یگانه سلاحش همان تشریح حقایق و روشن نمودن افکار عمومى بوده است. ⁉️با داشتن چنین سلاح نیرومندى که افراد بیدار و فهمیده را به خود جلب مى کند، چه نیازى به زور و اجبار دارد؟ 🗯اساساً عقیده و ایمان واقعى احتیاج به مقدّمات و مبانى مخصوصى دارد که تا در انسان از روى درک و بصیرت و اختیار حاصل نشود، محال است در دل جاى گیرد؛ و اگر روزى با جبر و فشار تحمیل شود، از محیط زبان بیرون نمى رود و راهى به قلب پیدا نخواهد کرد؛ و البتّه با برطرف شدن عوامل جبر، فوراً به صورت نخست باز خواهد گشت. 👌ایمان یک چنین افرادى در اسلام بى ارزش است. ❗️ اسلام مى خواهد افرادى را تربیت کند که تا آخرین نفس، پایبند به اصول مقدّس اسلام بوده و آنى از آن غفلت نورزند. این چنین ایمانى جز با منطق و دلیل و تنویر افکار، میسّر نمى شود. 🔴جزیه مالیات سرانه اى بود که اهل کتاب آن را در هر سال، به دولت اسلامى مى پرداختند؛ و علّت قرار دادن چنین مالیاتى این بود که : 🗯چون کشورهاى آنان به دست مسلمانان اداره مى شد و یا به صورت یک اقلّیّت در جوامع اسلامى زندگى مى کردند، دولت اسلامى مجبور بود که حفاظت و نظم و امنیّت آنها را به عهده بگیرد؛ 💠از این لحاظ لازم بود مالیات عادلانه اى از هر فردى که اسلام را نپذیرفته است دریافت کند و در راه تامین وسایل زندگى و حفظ جان و مال آنان مصرف نماید. ❌ناگفته پیداست، نیروهایى که دولت اسلامى مجبور بود در نقاط مختلف کشور متمرکز سازد تا جان و مال آنها را از هرگونه تجاوز احتمالى مصون دارد، احتیاج به هزینه هاى زیادى داشت که یگانه راه تامین آن این بود که از خود مردم گرفته و در طریق رفاه خودشان مصرف نماید به خصوص این که غیر مسلمانان هرگز در جنگ هایى که با دشمنان اسلام روى مى داد، نفراتى به میدان نمى فرستادند. ❕در تفسیر نمونه چنین آمده است: « فلسفه اصلی این مالیات را چنین نوشته اند که دفاع از موجودیت و استقلال و امنیت یک کشور وظیفه همه افراد آن کشور است .بنا براین هرگاه جمعی عملا برای انجام این وظیفه قیام کنند و عده ای دیگر به خاطر اشتغال به کسب و کار و...نتوانند در صف سربازان قرار گیرند وظیفه گروه دوم این است که هزینه جنگجویان و حافظان امنیت را به صورت یک مالیات سرانه در سال بپردازند» 📚تفسیر نمونه ج7 ص356 🗯از آنچه گذشت روشن می شود که جزیه تنها یک نوع کمک مالی است که از طرف اهل کتاب در برابر مسئولیتی که مسلمانان به منظور تامین امنیت جان و مال آنها به عهده دارند پرداخت می کنند.وبا توجه به اینکه آنها در برابر پرداخت جزیه علاوه بر استفاده از مصونیت و امنیت هیچ گونه تعهدی از نظر شرکت در میدان جنگ و کلیه امور دفاعی و امنیتی بر عهده ندارند آنها با پرداخت مبلغ ناچیزی در سال از تمام مزایای حکومت اسلامی استفاده می کنند و با مسلمانان برابر می شوند در حالی که در متن حوادث و در برابر خطرات قرار ندارند. ❗️بنابراین کسانی که حکم جزیه را نوعی اجبار اهل کتاب به آیین اسلام تلقی می کنند به روح و فلسفه این حکم اسلامی توجه ندارند. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❓پرسش ❔نظر اسلام در مورد همزیستی با غیر مسلمین چیست؟ ایا آنطور که تبلیغ می کنند است که از نگاه مسلمانان غیر مسلمین مهدور الدم هستند و باید هر جا با انان رو به رو شد انان را کشت؟ 💠پاسخ: ❕اسلام با پیروان مذاهب دیگر رفتاری کاملا دوستانه دارد و پیشنهاد همزیستی مسالمت آمیز پیشنهاد می کند . 🗯خداوند می فرماید: «خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد .تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند و کسانی که به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنها رابطه دوستی داشته باشد ستمگر است» 🔷ممتحنه 8 و 9 ❗️حضرت امیر در فرمان مالک اشتر برای حکومتش چنین می فرماید: «قلب خودت را نسبت به ملت خویش سرشار از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حیوان درنده ای نباش که خوردن آنان را غنیمت بدانی زیرا آنها دو گروه هستند یا برادر دینی تو هستند و یا انسانی همانند تو» 📚نهج البلاغه نامه 53 👌تعبیری از این گویا تر و رساتر درباره همزیستی محبت آمیز نسبت به غیر مسلمانان پیدا نمیشود. 🔷در روایت دیگری امام صادق فرمود: «علی علیه السلام با یک مرد ذمی همسفر بود .ذمی پرسید شما عازم کجا هستید فرمود کوفه .هنگامی که آن مرد ذمی سر دو راهی از علی جدا شد امیر مومنان او را همراهی کرد .مرد ذمی از این رفتار حضرت تعجب کرد .حضرت فرمود: «این از کمال حسن معاشرت است که انسان هنگامی که همسفرش از او جدا می شود او را بدرقه کند.این گونه پیامبر به ما دستور داده است» 📚بحار الانوار ج41 ص53 🗯پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بر غیر مسلمانی که پیمان دوستی و همزیستی با مسلمین دارد ستم کند یا به او بیش از توانش تکلیف نماید در روز قیامت من خودم طرف حساب او هستم و حق او را مطالبه می کنم» 📚فتوح البلدان ص167 🗯حضرت علی فرمود: «،به من خبر رسیده است که مردان سپاه معاویه به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که معاهد بوده و باید جان و مالش در پناه اسلام محفوظ بماند وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهای انان را از تنشان بیرون کشیده اند اگر به خاطر این حادثه دردناک مسلمانی از روی تاسف دق کند و بمیرد ملامت نخواهد شد بلکه از نظر من سزاوار است» 📚نهج البلاغه خطبه27 🗯در حدیث دیگری آمده است که « در عصر امیر مومنان حضرت پیرمرد نابینایی را دید که در کوچه ها گدایی و تقاضای کمک از مردم می کند . ❗️حضرت تعجب کرد که چرا باید در کشور اسلامی چنین صحنه ای مشاهده شود . 🔷به حضرت گفتند او یک مسیحی است که مسلمانان از کمک به او دریغ می دارند.علی علیه السلام ناراحت شد و فرمود: « هنگامی که قوی و نیرومند بود از نیروی او استفاده کردید اما اکنون که پیر و ناتوان شده رهایش کردید » ❗️سپس حضرت از بیت المال مسلمین برای او حقوقی قرار داد 📚التهذیب ج6 ص292 📚وسائل الشیعه ج15 ص66 🔴کفار در یک تقسیم بندی چنین قرار می گیرند؛ 1⃣کفار اهل ذمه که به صورت یک اقلیت در داخل مملکت اسلامی زندگی می کنند که حفظ جان ومال انان لازم است و باید با آنان رابطه مسالمت آمیز داشت . 2⃣کافران حربی که با مسلمین درحال جنگ هستند و به خانه و کاشانه انان تجاوز کرده اند که به مقتضای عقل و شرع دفاع در برابر انان لازم است. 3⃣کفاری که با ما مناسبات دوستی دارند وسفیر مبادله میکنند وگاه پیمان های تجاری اقتصادی وفرهنگی با آنان داریم که همه آنان مصداق معاهد هستند وباید طبق تعهدات واحترام با آنان برخورد کرد. 4⃣ممکن است کشورهایی باشند که نه درحال جنگ هستند ونه پیمانی با ما دارند ولی نه مزاحم ما میشوند ونه ما مزاحم آنان با چنین کشورهایی نیز باید با رعایت اصول انسانی واخلاقی برخورد کرد 📚پیام قرآن،ج10 ص364 👌اسلام تنها رابطه دوستی را با کافر حربی را نمیپذیرد و مطابق روایات تنها جنگیدن و کشتن کفار حربی جایز است آن هم در صورتی که به مملکت اسلامی حمله کرده باشند از باب دفاع در برابر جان ومال 📚وسایل الشیعه،ج15 ص44 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓اشکالی از ناحیه ضد دینان دیدم که خیلی ناراحتم کرد .میگن پیامبر مسلمین می گه از دنیا شما چندین چیز محبوب من است ؛ بوی خوش و نماز و زنان و این یعنی پیامبر مسلمین نعوذ بالله زن باز بوده است 🗯پاسخ: ♻️شکی در این نیست که پیامبر گرامی ما اسوه اخلاق و حسن خلق بوده است چنان که قرآن در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 🔷قلم4 ❗️ومی فرماید: « برای شما در زندگی و اخلاق رسول خدا اسوه نیکویی است» 🔷احزاب 21 🗯پیامبر گرامی می فرماید: «من تربیت شده پرودگارم است» 📚بحار الانوار ج16 ص231 ❗️اگر نبود دفع شبهات منحرفین از شخصیت پیامبر گرامی ما ؛ ما هیچ گاه در مقام پاسخگویی به این توهینات نسبت به پیامبران بر نمی آمدیم . 🔶اما پاسخ به اشکال: ♻️پیامبر گرامی ما فرمود: «از دنیای شما سه چیز محبوب من است؛ زنان و بوی خوش و نماز که روشنی چشم من در آن است» 📚وسائل الشیعه ج2 ص144 🗯باید توجه کرد: ❗️در جاهلیت شخصیت زن به قدری نزد انان بی ارزش بود که خداوند می فرماید: «هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده صورتش سیاه می شود و مملو از خشم می شود و از قوم و قبیله خود بخاطر بشارت بدی که به او داده شده متواری می گردد» 🔷نحل 57-58 🗯مورخان می نویسند: «زن در نزد اعراب مانند کالایی خرید و فروش می شد و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی حتی ارث محروم بود روشن فکران عرب زن را در شمار حیوانات قرار می دادند از همین رو انان را جزئ لوازم و اثاث زندگی می شمردند» 📚فروغ ابدیت ص46 👌اما اسلام بر این نگاه نسبت به زن خط بطلان کشید . 🔷در روایتی امده است که در نزد پیامبر به فردی خبر دادند که دارای دختر شده ای .او ناراحت شد .پیامبر خطاب به او فرمود: «چرا ناراحت می شوی دختر همانند گلی در منزل تو است » 📚الکافی ج6 ص5 ♻️از سوی دیگر در اسلام برنامه ویژه ای بر روی محبت به همسر و زن ترتیب داده شد تا مرد گمان نکند که زن تنها ابزاری برای اطفائ شهوتش میباشد و ارزش دیگری ندارد . ❗️آنجایی که خداوند می فرماید: «از نشانه های وجود او همسرانی است از جنس خودتان که برایتان افرید تا در کنار انان آرامش گیرید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد» 🔷روم22 💠امام صادق فرمود: «هر چقدر ایمان انسان بالا رود به همان مقداز محبتش نسبت به همسر و زنش افزایش می یابد» 📚الکافی ج5 ص320 🗯وفرمود: «این که مرد به همسرش بگوید تو را دوست دارم این جمله هیچگاه از قلبش بیرون نمی رود» 📚الکافی ج5 ص568 👌این که پیامبر گرامی می فرماید از دنیای شما زنان محبوب من هستند یعنی من نسبت به همسران مومنه و شایسته ام محبت دارم و نگاه ابزاری به آنان ندارم .شما نیز به من اقتدا کنید و محبت انان را در سینه داشته باشید و با همسرانتان بد رفتار نکنید و با انان همانند حیوان برخورد نکنید .چنان که در جاهلیت چنین می کردید . 💠چنان که امام صادق فرمود: «از اخلاق انبیا محبت به زنان و همسرانشان بوده است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص22 👌با توجه به این نکات پاسخ از اشکال بدست می آید. 🔶پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓برخی می گویند با وجود اینکه می دانیم ولی فقیه معصوم نیست و ممکن است دچار اشتباه شود چگونه از او اطاعت کنیم لذا نباید از ولی فقیه اطاعت کرد 💠پاسخ: ❕شکی در این نیست که اگر حاکم جامعه معصوم باشد بسیار خوب و مفید است و با وجود شخص معصوم هیچ فرد دیگری حق حکم رانی و ولایت ندارد. ❗️به همین جهت خداوند اطاعت از اهل بیت را به صورت مطلق لازم دانسته است و می فرماید: « از خدا و از رسول او و اولی الامر ( اهل بیت) اطاعت کنید» 🔷نسائ 59 👌امام رضا علیه السلام در نامه ای خطاب به مامون چنین نوشت: « خداوند ابتدائا طاعت کسی را می داند بندگانش را گمراه می کند و فریبشان می دهد را واجب نمی کند » 📚عیون الاخبار ج2 ص125 ⁉️حال اگر شخص معصوم در جامعه وجود ظاهری نداشت و در غیبت به سر می برد چه باید کرد؟ ❓ایا باید امت اسلامی بدون رهبر باشد و یا باید به رهبری طاغوت تن در دهیم و یا باید بهترین کسی را که از نظر علم و تقوی و مدیریت سیاسی شباهتی به معصومین داشته باشد را به رهبری برگزینیم❕ 🗯با وجود فرد معصوم باید خود او رهبری کند و در عصر غیبت ولی فقیه رهبری جامعه را بر عهده گیرد تا امت گرفتار هرج و مرج و بیهودگی نشود .این مساله هم از نظر عقل مورد تایید است و هم نصوص دینی بر آن صحه می گذارد. 🔴اسلام برای اینکه درصد احتمال خطا را در رهبر کاهش دهد شرائطی چند برای حاکم اسلامی برشمرده است؛ 1⃣ایمان: ❗️چنان که می فرماید:«خداوند برای کافران ولایتی در برابر مومنان قرار نداده است» 🔷نسائ 141 2⃣حسن ولایت و قدرت بر اداره جامعه؛ ❗️پیامبر گرامی فرمود: «رهبری تنها برای فردی جایز است که سه صفت داشته باشد؛ 1- ورع داشته باشد تا از معاصی خداوند به دور باشد-2- حلم داشته باشد و بی جهت خشمگین نشود-3- حسن ولایت داشته باشد تا بتواند جامعه را اداره کند» 📚الکافی ج1 ص407 3⃣بینش سیاسی قوی داشته باشد؛ 🔷امام صادق فرمود: «کسی که عالم به اوضاع جامعه باشد حق بر او مشتبه نمی شود» 📚همان مدرک ص27 4⃣عدالت داشته باشد؛ ❗️قرآن می فرماید: «اطاعت نکن از کسی که قلبش از یاد ما غافل شده است و از شهوات نفسانی خود تبعیت می کند» 🔷کهف28 5⃣عالم به قوانین اسلامی باشد . ❗️امام حسین فرمود: «مجاری امور و احکام بدست علمای به خداوند می باشد انانی که امین خداوند در حلال و حرام او هستند» 📚تحف العقول ص172 🗯بنابراین در زمان غیبت امام باید تن به حکومت فقیهانی دهیم که صفات فوق را داشته باشند چنان که امام عسکری فرمود: «هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دارد باشد و از دینش محافظت کند و در مخالفت با نفسش باشد مردم لازم است که از او تقلید و تبعیت کنند» 📚الاحتجاج ج2 ص458 ♻️اگر ولی فقیه صفات فوق را داشته باشند درصد خطا و اشتباه در مورد انان خیلی کمتر می شود و چون در زمان غیبت راهی جز تن دادن به ولایت فقیه نمی باشد اهل بیت ولایت انان را در زمان غیبت تنفیذ کرده اند . ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓چرا اسلام دستور می دهد که به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشویند در حالی که فقط عضو معینی آلوده می شود و آیا میان بول کردن و خارج شدن منی تفاوتی هست که در یکی فقط محل را باید شست و در دیگری تمام بدن را؟ 💠پاسخ: 🗯 خارج شدن منی از انسان، یک عمل موضعی نیست مانند بول و سایر زوائد ؛بدلیل اینکه اثر آن در تمام بدن آشکار می گردد، و تمام سلولهای تن بدنبال خروج آن در یک حالت سستی مخصوص فرو میروند و این خود نشانه تاثیر آن روی تمام اجزاء بدن است . 🔴توضیح اینکه: 🔶طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتی وجود دارد که تمام فعالیتهای بدن را کنترل می کنند «اعصاب سمپاتیک» و «اعصاب پاراسمپاتیک» 👌 این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاهها و جهازات داخلی و خارجی گسترده اند. ♻️ وظیفه اعصاب سمپاتیک« تند کردن» و به فعالیت واداشتن دستگاههای مختلف بدن است، و وظیفه اعصاب پاراسمپاتیک «کند کردن» فعالیت آنهاست. ❗️در واقع یکی نقش« گاز» اتومبیل و دیگری نقش «ترمز»را دارد، و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتی، دستگاههای بدن بطور متعادل کار می کند. ❗️گاهی جریانهائی در بدن رخ میدهد که این تعادل را بهم میزند، از جمله این جریانها مسئله «ارگاسم» واوج لذت جنسی است که معمولا مقارن خروج منی صورت می گیرد. 🔴در این موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتیک «اعصاب ترمز کننده»بر اعصاب سمپاتیک «اعصاب محرک»پیشی می گیرد و تعادل به شکل منفی بهم می خورد. ❗️این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله اموری که می تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وادارد و تعادل از دست رفته را تامین کند تماس آب با بدن است و از آن جا که تاثیر «ارگاسم» روی تمام اعضای بدن بطور محسوس دیده می شود و تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن بهم می خورد دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسی، یا خروج منی، تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حیات بخش آن تعادل کامل در میان این دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد. 👌 اینکه می بینیم که در خبری از امام علی بن موسی الرضا نقل شده که فرمود: «جنابت از تمام بدن بیرون می آید و لذا باید تمام بدنرا شست» 📚وسائل الشیعه ج 1 ص466 🔷گویا اشاره به همین موضوع است. 🗯البته فایده غسل منحصر به این نیست بلکه غسل کردن علاوه بر این یک نوع عبادت و پرستش نیز می باشد که اثرات اخلاقی آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن را بدون نیت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشویند غسل صحیح نیست .در حقیقت به هنگام خروج منی یا آمیزش جنسی، هم روح متاثر می شود و هم جسم، روح به سوی شهوات مادی کشیده می شود، و جسم به سوی سستی و رکود، غسل جنابت که هم شستشوی جسم است و هم به علت اینکه به قصد قربت انجام می یابد شستشوی جان است، اثر دوگانه ای در آن واحد روی جسم و روح می گذارد تا روح را به سوی خدا و معنویت سوق می دهد، و جسم را بسوی پاکی و نشاط و فعالیت. 🗯از همه اینها گذشته، وجوب غسل جنابت یک الزام اسلامی برای پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت، در طول زندگی است زیرا بسیارند کسانی که از نظافت خود غافل می شوند ولی این حکم اسلامی آنها را وادار می کند که در فواصل مختلفی خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگاهدارند، این موضوع اختصاصی به مردم اعصار گذشته ندارد، در عصر و زمان ما نیز بسیارند کسانی که به علل مختلفی از نظافت و بهداشت تن غافلند. «البته این حکم بصورت یک قانون کلی و عمومی است حتی کسی را که تازه بدن خود را شسته شامل می شود» 👌مجموع جهات سه گانه فوق روشن می سازد که چرا باید به هنگام خروج منی «در خواب یا بیداری»و همچنین آمیزش جنسی «اگر چه منی خارج نشود» غسل کرد و تمام بدن را شست. 📚تفسیر نمونه ج4 ص292 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓برخی می گویند مراجع آخر الزمان شیعه از جیب خودشان بدون توجه به روایات اهل بیت فتوا می دهند مانند تخلف از قوانین راهنمایی و رانندگی که می گویند حرام است .مگر در زمان پیامبر و اهل بیت ماشین بوده است که تخلف از قوانین حرام باشد واهل بیت حکمش را گفته باشن❓ 💠پاسخ: 🔷در روایات ما آمده است که هیچ مساله ای نمی باشد مگر انکه حکم آن در قرآن یا سنت بیان شده است 📚بحار الانوار ج2 ص168 باب 22 🗯 در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلی و بسیار وسیع و گسترده ای وجود دارد که می تواند بر نیازهای متغیر و مسائل مستحدثه منطبق شود و پاسخگوی به آن مسائل باشد. 👌مثلا با گذشت زمان یک سلسله قراردادهای جدید و روابط حقوقی در میان انسانها پیدا می شود که در عصر نزول قرآن هر گز وجود نداشته است مثلا در آن زمان بیمه با شاخه های متعددش موجود نبوده است و همچنین انواع شرکت هایی که در عصر و زمان ما بر حسب احتیاجات روز به وجود امده ولی با این حال یک اصل کلی در اسلام داریم به عنوان لزوم وفای به عقد و عهد 📓مائده 1 ❗️که همه این قراردادها را شامل میشود .بنابراین قانون کلی در این زمینه ثابت است هر چند مصداقهای آن در تغییر هستند و هر روز ممکن است مصداق جدیدی برای آن پیدا شود . 💠امام رضا فرمود: «بر ما است که اصول را برای شما بیان کنیم و شما حکم فروع و مسائل جزئی را با استفاده از اصول گفته شده بدست آورید» 📚وسائل الشیعه ج27 ص62 ❗️با توجه به این توضیح می گوییم: 🗯روشن است که تخلف از قوانین راهنمایی و رانندگی موجب هرج و مرج و تعدی به حقوق دیگران می شود. 💠انسانی که از چراغ قرمز عبور می کند و یا وارد منطقه ورود ممنوع می شود و یا با سرعت زیاد رانندگی می کند ومانند آن همه مستلزم ظلم به حقوق دیگران و ایجاد مشقت و آزار برای دیگران می شود. 🗯پیامبر گرامی فرمود: «از ظلم کردن بپرهیزید زیرا سبب تاریکی قیامتتان می شود» 📚الکافی ج2 ص332 🗯امام صادق فرمود: «کسی که ظلمی بر ذمه داشته باشد از پل صراط عبور نمی کند» 📚همان مدرک ص331 🗯حضرت امیر فرمود: «هر کس از پرودگارش بترسد ظلم و تعدی به حقوق دیگران نمی کند» 📚بحار الانوار ج72 ص309 ❗️با توجه به این روایات روشن می شود که چون تخلف از قوانین راهنمایی و رانندگی مستلزم تعدی به حقوق دیگران می شود لذا تخلف از آن جایز نیست . 👌از سوی دیگر به مقتضای ادله ای که در پاسخ های گذشته در مورد ضرورت برقرای « حکومت اسلامی» از ایات و روایات و ادله عقلی بیان کرده ایم می گوییم: ♻️چون تخلفات از مقررات حکومت اسلامی موجب هرج و مرج و اضمحلال جامعه وحکومت اسلامی می شود لذا تخلف از آن جایز نیست زیرا تشکیل حکومت اسلامی و حفظ آن از اهم واجبات است « دقت کنید» 👌جهت دیدن ادله لزوم تشکیل و حفظ حکومت اسلامی کلید واژه « حکومت اسلامی» را در کانال سرچ فرمایید. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓این که میگن هر کس بمیره حضرت علی و اهل بیت رو میبینه راست است .یکی اشکال کرد که اگر اینطور است در یک لحظه ممکنه هزارها نفر بمیرن چگونه اهل بیت بر بالین همشون حاضر میشن ایا خرافات با عقائد شیعه قاطی نشده❕ 💠پاسخ: ❕در این که اهل بیت گرامی هنگام مرگ بر بالین محتضر حاضر می شوند شکی نیست .در این باره روایات مستفیض و متعددی در منابع معتبر روایی ما وارد شده است. 🌀شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند که سدیر می گوید: «به امام صادق گفتم ایا مومن بر قبض روح خود کراهت دارد ❓ ❗️امام فرمود:«خیر وقتی ملک الموت بر بالین او حاضر شود به او می گوید ناراحت نباش که من نسبت به تو مهربان هستم .چشمانت را باز کن و ببین .محتضر می بیند که پیامبر و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین و امامان از ذریه حسین در برابرش تمثل یافته اند » 📚الکافی ج3 ص127 🗯حضرت علی فرمود: «هیچ بنده ای که محب من است نمی میرد مگر انکه مرا به صورتی می بیند که شاد می شود و هیچ بنده ای که مبغض من است نمی میرد مگر انکه مرا به صورتی می بیند که ناخوش می دارد» 📚بحار الانوار ج6 ص191 👌پیامبر گرامی فرمود: «علی جان محبین تو در سه جایگاه شاد و خرسند هستند.وقتی که جان می دهند که تو بر بالینشان حاضر هستی و وقت سوال قبر که تو انان را تلقین می دهی و روز قیامت هنگام عرض اعمال که تو حسابرس انان هستی و انان را می شناسی» 📚همان مدرک ❗️در این باره روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است که جهت اگاهی رجوع شود؛ 📚بحار الانوار ج6 ص173 باب7 ⁉️اما این که گفتید که در یک لحظه ممکن است هزارها تن جان دهند چگونه اهل بیت بر بالین انان حاضر می شوند❗️ 👌پاسخ آن است که چنان که در روایت اول از کتاب کافی گذشت امام فرمود که اهل بیت در برابر فرد محتضر تمثل می یابند. ❗️علامه مجلسی می گوید: «ممکن است که خداوند برای هر یک از اهل بیت جسمی مثالی به صورت انان خلق کند که شبیه اهل بیت هستند و آن صورت های مثالی از طرف اهل بیت با محتضران صحبت کنند و انان را بشارت به بهشت بدهند چنان که در برخی اخبار وارد شده است که اهل بیت در برابر انان تمثل می یابند .» 📚بحار الانوار ج6 ص201 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓گفته می شود اسلام تنها برای عرب است و بس زیرا خود قرآن می گوید ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا مردم ام القری یعنی مکه و آنها که گرداگرد مکه هستند را بترسانی( انعام ۹۲) نه تمام جهانیان را 💠پاسخ: 🗯در این که اسلام آیینی جهانی است شکی نیست. ❗️خداوند می فرماید: «بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم» 🔷اعراف158 ❗️«ما تو را برای بشارت و انذار تمام مردم ارسال کردیم» 🔷سبا28 ❗️«ما تو را برای تمام مردم فرستادیم» 🔷نسائ 79 ❗️« ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم» 🔷انبیا107 ❗️« پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد» 🔷فرقان1 ❗️« ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم» 🔷انعام19 🗯همینطور ایات زیر بر این مطلب گواه است؛ ♻️صف 9- نسائ 170- ابراهیم 1- ال عمران 138 ⁉️حال اشکال این است که چگونه هدف بعثت پیامبر انذار و هدایت مردم مکه و کسانی که پیرامون آن هستند بیان شده است ایا این با جهانی بودن اسلام منافات ندارد؟ ♻️پاسخ این ایراد با توجه به دو نکته کاملا روشن میشود که نه تنها این آیه منافات با جهانی بودن اسلام ندارد بلکه می توان گفت یکی از دلائل جهانی بودن آن است : 1⃣ قریه در زبان قرآن، به معنی هر گونه آبادی است اعم از اینکه شهر بزرگ باشد و یا کوچک و یا روستا، مثلا در سوره یوسف از زبان برادران و در مقابل پدر چنین میخوانیم : «واسئل القریة التی کنا فیها»«از قریهای که در آن بودیم سؤال کن» 🔷یوسف82 👌 و میدانیم که این سخن پس از بازگشت از پایتخت مصر و ماجرای توقیف برادر آنها بنیامین از طرف دستگاه عزیز مصر بازگو شده بود . ❗️ همچنین میخوانیم : «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض »«اگر مردمی که در آبادیهای روی زمین زندگی میکنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات از آسمان و زمین بر آنها خواهیم گشود» 🔷اعراف96 🗯 بدیهی است منظور در اینجا خصوص روستاها نیست بلکه همه نقاط مسکونی جهان را شامل می شود. 👌 از طرف دیگر در روایات متعددی می خوانیم خشکیهای زمین از زیر خانه کعبه گسترده شدند، و از آن بنام دحو الارض (گسترش زمین ) یاد شده است . ❗️این را نیز میدانیم که در آغاز بر اثر بارانهای سیلابی تمام کره زمین از آب پوشیده بود، آبها تدریجا فرو نشستند و در نقاط پست زمین قرار گرفتند و خشکیها تدریجا از زیر آب، سر بر آوردند، طبق روایات اسلامی نخستین نقطهای که از زیر آب سر بر آورد، سرزمین مکه بود. 📚بحار الانوار ج94 ص122 ❗️و اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر بلندترین ارتفاع زمینهای دنیا نیست هیچگونه منافاتی با این سخن ندارد، زیرا از آن روز صدها ملیون سال میگذرد و تاکنون وضع نقاط روی زمین به کلی دگرگون شده، بعضی از کوهها در اعماق اقیانوسها قرار گرفته و بعضی از اعماق اقیانوسها تبدیل به قله کوه شده است و این از مسلمات علم زمین شناسی و جغرافیای طبیعی است . 2⃣کلمه ام به معنی اصل و اساس و ابتداء و آغاز هر چیزی است . 👌با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که اگر به مکه ام القری می گویند به خاطر این است که اصل و آغاز پیدایش تمام خشکی های روی زمین است و بنابراین و من حولها (کسانی که پیرامون آن هستند) تمام مردم روی زمین را شامل می شود. 📚تفسیر نمونه ج5 ص342 🗯آیات گذشته پیرامون جهانی بودن اسلام نیز این تفسیر را تایید میکند، همچنین نامه های فراوانی که پیامبر برای زمامداران بزرگ دنیا مانند کسری و قیصر نوشت و انان را دعوت به اسلام کرد. 📚مکاتیب الرسول ج1 ص109 📚بحار الانوار ج20 ص377 باب21 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓کانال های ضد دین و وهابی اشکال می کنند که اگر به عقیده شیعیان خاک کربلا دوائ هر دردی است چرا بیمارستان می سازید و به پزشک مراجعه می کنید هر موقع بیمار شدید تربت کربلا دوا است 💠پاسخ: 🗯در این که تربت کربلا دوائ هر دردی است شکی نیست . ♻️امام صادق فرمود: «خداوند تربت حسین را شفای هر دردی قرار داده است و آن تربت مایه امنیت از هر خوفی است» 📚امالی طوسی ج1 ص326 👌 وفرمود: «در خاک قبر حسین شفای هر دردی است و آن تربت دوائ اکبر است» 📚التهذیب ج6 ص74 📚وسائل الشیعه ج14 ص524 🗯اما باید توجه کرد؛ 👌خداوند اسباب شفای خود را در اسباب مختلف قرار داده است .اعم از آن که آن اسباب مادی باشند و یا معنوی و همگان را دستور به بهره مندی از آن اسباب داده است . 🔷امام صادق فرمود: « اراده خداوند بر این قرار گرفته است که همه چیز مطابق اسباب جریان یابد به همین جهت برای هر چیزی سببی قرار داده است» 📚الکافی ج1 ص183 👌خداوند برای درمان بیماری ها نیز اسبابی مادی قرار داده است تا بندگان با تمسک به آن اسباب مادی و داروها شفا حاصل کنند. ❗️امام باقر فرمود: «خداوند در دوائ های مادی و داروها برکت و شفا و خیر کثیر قرار داده است و انسان باید از آن دوائ ها وداروها استفاده کند و اشکالی بر او نیست» 📚بحار الانوار ج59 ص64 🔷وفرمود: «خودتان را مداوا کنید زیرا هیچ بیماری نیست مگر آنکه خداوند دوای آن را ایجاد کرده است» 📚همان مدرک ص65 🔷امام صادق فرمود: «خداوند بیماری و شفای از آن بیماری را با هم نازل کرده است و هیچ مرضی نیست مگر انکه دوای آن نیز وجود دارد بر تو است که از دوائ و دارو استفاده کنی» 📚طب الائمه ص55 🔷امام صادق فرمود: «پیامبر از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو را شفا نمی دهم تا از دارو استفاده کنی زیرا من شفایم را در دارو قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 ❗️به مقتضای روایات یکی از اسباب شفای از بیماری تربت امام حسین است .استفاده از اسباب مادی و داروهای متداول نیز یکی دیگر از اسباب شفا می باشد و اهل بیت همانطور که ما را امر به بهره گیری از تربت امام حسین کرده اند ؛ به بهره گیری از اسباب مادی و داروهای متداول نیز توصیه کرده اند و فرموده اند وظیفه شما این است که از این اسباب استفاده کنید و شفا را از خدا بخواهید .مصلحت او باشد شفا می دهد چنان که امام باقر فرمود: «تنها شفا به دست و مصلحت خداوند است ( و وظیفه شما استفاده از اسباب است)» 📚بحار الانوار ج59 ص73 ♻️علامه گرانقدر مجلسی ابواب گوناگونی در بحار الانوار برای بیان درمان بیماری های مختلف توسط اسباب مادی گشوده است و روایات اهل بیت را مفصلا در این زمینه نقل می کند . ❗️به عنوان نمونه در جلد 59 ص93 باب 53 اسباب مادی علاج از تب و یرقان را بیان می کند. 🗯همینطور از باب 54 تا باب 76 راه های درمان بیماری های مختلف را از طریق بیانات اهل بیت بیان می کند 📚بحار الانوار ج59 ص93 تا211 ♻️همینطور ایت الله ری شهری در کتاب دانشنامه احادیث پزشکی راه های درمان و علاج بیماری های مختلف را از طریق بیانات اهل بیت بیان می کند. 📚دانش نامه احادیث پزشکی ج1 و2 ♻️بنا براین می بینیم که اهل بیت ما را به استفاده از اسباب مختلف برای درمان بیماری ها توصیه کرده اند و فرموده اند که وظیفه شما استفاده از اسباب است اما شفا را از خداوند بخواهید . ❗️روشن میشود که ساختن بیمارستان و مراجعه به اطبا تعارضی با شفا بودن تربت کربلا ندارد زیرا همگی از جمله اسباب شفا است و اهل بیت ما را به استفاده از همه آنها توصیه کرده اند. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓لطفاً بفرمایید دلیل و حکمت قسم خوردن های خداوند حتی گاهی مکرر در آیات چیه؟ مگر خدا نیازی به قسم خوردن داره .قسمی بالاتر از خود خداوند وجود نداره پس چرا خداوند به برخی چیزها که برخی مادی آن که ارزش چندانی هم ندارن و برخی معنوی اند خداوند متعال قسم یاد میکنه❔ 💠پاسخ: 🗯برای سوگندهای خداوند دو فلسفه مهم بیان شده است؛ 1⃣اگر خداوند بخواهد اهمیت فوق العاده برخی از دستوراتش را بیان کند آن را همراه با سوگند می کند. 👌واین خود یک نوع فصاحت و بلاغت در کلام است که گوینده علاوه بر بیان وجوب یک مطلب درجه اهمیت آن را نیز با قسم به مخاطب خود تفهیم می کند. 👌مثلا خداوند می خواهد اهمیت فوق العاده تهذیب نفس و مبارزه با هوا و هوس را بیان کند و به انسانها بفهماند که تا مسلط بر هوای نفس خویش نشوند شایسته نام انسان نیستند ؛ این کار را با قسمهای پی در پی انجام می دهد. ❗️قسم به خورشید با عظمت و شعاع طلائیش ،قسم به ماه و نور خیره کننده اش،قسم به تاریکی شب که آرام بخش است،قسم به روشنایی روز که بیدار کننده است،قسم به خالق جان و روح انسان...تنها کسی که دل و جان را تصفیه کند و به تزکیه بپردازد و باطن خود را از الودگی ها پاک نماید رستگاران روز قیامتند. 📚سوره شمس 👌آری خداوند برای تبیین مقام شامخ جهاد با نفس یازده بار قسم یاد کرده است. 🔷یا در جای دیگر برای توجه انسان به ارزش فوق العاده قلم و اینکه این ابزار ساده ممکن است تمدن جمعیتی را شکوفا یا نابود سازد به قلم و آنچه بوسیله آن نوشته میشود سوگند یاد کرده است 📚سوره قلم 2⃣دومین فلسفه قسم های خداوند بیان اهمیت و ارزش موجوداتی است که به آنها سوگند یاد کرده است . ❗️مثلا خداوند در سوره شمس می خواهد از یک سو اهمیت کم نظیر جهاد با نفس را بیان کند و از سوی دیگر انسان را وادار به مطالعه و تفکر پیرامون موجودات با عظمتی همچون خورشید و ماه و روز و شب و بنای رفیع آسمان ،زمین پهناور ،جان آدمی و مانند آن نماید . 👌تا با تفکر و اندیشه پیرامون این نعمت های بزرگ الهی معرفتش به پرودگار بیشتر و عشقش به او سوزان تر و اطاعت و پیرویش از او عمیق تر گردد. ❗️در حقیقت قسمهای قرآنی از این زاویه کلید علوم و دانشهاست چرا که سبب بسیج اندیشه های متفکر و اندیشمند پیرامون موجوداتی می شود که خداوند به آنها قسم خورده است و از این رهگذر رازهای مهم و مطالب تازه و دانشهای جدید برای انسان کشف می شود. 📚تفسیر نمونه ج19 ص6 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓بنده استاد دانشگاه هستم .یکی از دانشجویان اشکال کرد که اگر قرآن برای هدایت تمام بشر آمده است چرا در آن نکاتی خصوصی زندگی پیامبر بازگو شده است مانند این که پیامبر می تواند بیشتر از چهار زن بگیرد یا پس از مدتی این حکم منقضی شد و ازدواج های پیامبر محدود شد یا پیامبر موظف به رعایت عدالت بین همسرانش نیست و یا همسران پیامبر باید شرایط ویژه ای را رعایت کنند ویا زنان پیامبر او را اذیت کردند و خداوند ایات سوره تحریم را نازل کرد .این احکام خصوصی زندگی پیامبر است چه ربطی به سایر جهانیان دارد که از آن اگاه شوند 💠پاسخ: ❗️در این شکی نیست که قرآن مایه هدایت تمام جهانیان است چنان که فرمود: « ما این قرآن را بر تو نازل کردیم در حالی که بیانگر همه چیز است و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمین است» 🔷نحل89 🗯ومی فرماید: «این کتابی است مبارک که نازلش کردیم .بینه و ایاتی از جانب خداوند که مایه هدایت است» 🔷انعام155-157 ❗️«این قرآن رهنمودی از جانب پرودگار شما و برای گروهی که ایمان می آورند هدایت و رحمتی است» 🔷اعراف203 🗯بنا بر این تمام ایاتی که در آن بازگو شده است برای هدایت است به این بیان؛ 1⃣اگر خداوند در آیاتی اجازه ازدواج با بیش از چهار همسر را به پیامبر می دهد 🔷احزاب50 ❗️فلسفه روشن دارد.زیرا ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف برای حل یک سلسله مشکلات اجتماعی و سیاسی در زندگی او بوده است.زیرا می دانیم هنگامی پیامبر نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدت ها جز عده محدود و کمى به اوایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبایل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند. 🗯و باید از تمام وسایل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛ 🔷زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را، همواره از خود مى دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناهمى شمردند. 👌قراین زیادى در دست داریم که: نشان مى دهدازدواجهاى پیامبرلااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است. ❗️و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده است. 🔵بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است. ❗️بنابراین غرض اصلی از این حکم اختصاصی پیامبر نشر و گسترش اسلام بوده است و بس 📚تفسیر نمونه ج17 ص381 ❗️خداوند می فرماید: «این حکم اختصاصی تو در ازدواج کردن برای آن است که مشکلی در ادای رسالت بر تو نباشد» 🔷احزاب 50 2⃣این که خداوند پس از مدتی این حکم را برداشت و ازدواج های پیامبر را محدود ساخت نیز فلسفه روشنی دارد. 🔷احزاب52 🗯طبق شواهدی که از تواریخ استفاده می شود پیامبر اسلام از ناحیه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود که از آنها همسر بگیرد، و هر یک از قبائل مسلمان افتخار می کردند که زنی از آنها به همسری پیامبر در آید، حتی بعضی از زنان بدون هیچگونه مهریه، حاضر بودند خود را به عنوان هبه در اختیار آن حضرت بگذارند و بی هیچ قید و شرط با او ازدواج کنند.البته پیوند زناشوئی با این قبائل و اقوام تا حدی برای پیامبر و اهداف اجتماعی و سیاسی او مشکل گشا بود، ولی طبیعی است اگر از حد بگذرد، خود مشکل آفرین می شود، و هر قوم و قبیله ای چنین انتظاری را دارد، و اگر پیامبر بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گوید و زنانی را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسی، در اختیار خود گیرد، دردسرهای فراوانی ایجاد می شود.و پیامبر از اهداف عالی خود باز می ماند و فرصت نشر اسلام گرفته می شد. ❗️لذا خداوند حکیم با یک قانون محکم جلو این کار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و یا تبدیل زنان موجود نهی کرد. 👇👇👇👇ادامه پاسخ👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 3⃣خداوند درباره رعایت عدالت بین همسران پیامبر و بودن نزد انان به صورت مساوی می فرماید: «موعد هر یک از همسرانت را بخواهی می توانی تاخیر بیندازی و هرکدام را که بخواهی نزد خود جای دهی و هرگاه بعضی از آنها را برکنار ساخته ای بخواهی نزد خود جای دهی گناهی بر تو نیست» 🔷احزاب51 ❗️یک رهبر بزرگ الهی همچون پیامبر آن هم در زمانی که در کوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه های خطرناکی از داخل و خارج برای او می چینند، نمی تواند فکر خود را زیاد مشغول زندگی شخصی و خصوصیش کند، باید در زندگی داخلی خود دارای آرامش نسبی باشد تا بتواند به حل انبوه مشکلاتی که از هر سو او را احاطه کرده است با فراغت خاطر بپردازد. 👌آشفتگی زندگی شخصی و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگی در این لحظات بحرانی و طوفانی سخت خطرناک است .با اینکه ازدواجهای متعدد پیامبر غالبا جنبه های سیاسی و اجتماعی و عاطفی داشته و در حقیقت جزئی از برنامه انجام رسالت الهی او بوده، ولی در عین حال گاه اختلاف میان همسران و رقابتهای زنانه متداول آنها که اینکه پیامبر باید نزد انان باشد طوفانی در درون خانه پیامبر برمی انگیخته، و فکر او را به خود مشغول می داشته است 🔷اینجا است که خداوند یکی دیگر از ویژگیها را برای پیامبرش قائل شده، و برای همیشه به این ماجراها و کشمکشها پایان داد، و پیامبر را از این نظر آسوده خاطر و فارغ البال کرد.و چنانکه در آیه مورد بحث می خوانیم فرمود: «می توانی (موعد) هر یک از این زنان را بخواهی به تاخیر بیندازی و به وقت دیگری موکول کنی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی » ♻️بیان این احکام در قرآن برای همه مسلمین مایه هدایت است .انان متذکر می شوند که اسلام و عمل کردن به دستورات آن اصل و اساس است .زمانی مصلحت اسلام در ازدواج های متعدد پیامبر است و زمانی در محدودیت آن . 🔶مساله هدایت انان به قدری مهم بوده است که حتی اگر مساله ای برای پیامبر پیش می آمد که احتمال داشت مسیر حرکت پیامبر را در هدایت انان کند بکند خداوند خود به حل آن مشکل می پرداخت. ❗️ اگاه می شوند که پیامبرشان چقدر به هدایت انان حریص بوده و از هر راهی برای هدایت و رساندن اسلام به انان بهره می گرفته است . 👌لذا باید قدر اسلام را بدانند و سعی کنند که به تمام فرامینش عمل کنند. 4⃣آنجا که خداوند در سوره تحریم از اذیت شدن پیامبر توسط همسرانش سخن می گوید نیز مایه هدایت مومنان است. 🗯مومنان متوجه می شوند که همه همسران پیامبر انسان های صالحی نبودند لذا نباید پیرو انان باشند و انان را بر هدایتگران حقیقی از جانب خداوند ترجیح دهند. ❗️متذکر میشوند که پیامبر چقدر مصیبت و مشکلات وآزار را تحمل می کرد و از این طریق درس صبر و بردباری از پیامبر گرامی یاد می گیرند 4⃣انجایی هم که وظائف خاصی را برای همسران پیامبر بیان می دارد نیز مایه هدایت مومنین است. ❗️خداوند به انان متذکر میشود که به خاطر انتسابشان به پیامبر موقعیت خاصی دارند و باید مواظب باشند که شخصیت پیامبر را مخدوش نسازند. ♻️مومنان یاد می گیرند که انان نیز منتسب به اسلام و پیامبر هستند نباید کاری کنند که چهره اسلام و پیامبر گرامی در نظر دیگران مخدوش شود. ❗️متوجه می شوند که همسران پیامبر مصون از خطا و اشتباه نیستند لذا به صورت مطلق به قول و عمل انان اعتماد نکنند تا از مسیر هدایت منحرف نشوند.و... 👌با توجه به این نکات روشن میشود که حتی احکام اختصاصی پیامبر گرامی و همسران او نقش تعیین کننده در هدایت مردمان دارد لذا در قرآن بیان شده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓ 💠پاسخ: ❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد روایت از معصوم صادر شده است آن روایت برای ما حجت است.گاهی از بررسی سندی به این نتیجه می‌رسیم گاهی بخاطر شهرت وعمل کردن علما به آن روایت ،گاهی به سبب موافقت آن روایت با سایر روایات، گاهی به سبب موافقت با قرآن،گاهی به سبب نقل علمای بزرگ در کتابشان با تصریح به صحت روایت و... ❗ایت الله جوادی آملی می فرماید: "از هر راهی که اطمینان به صدور روایت از معصوم صادر شود کافی خواهد بود خواه به عدالت راوی باشد یا به وثاقت وی، به علو متن روایت باشد یا به عمل کردن فقها به متن واسناد به آن در مقام استدلال یا هر راه دیگر" 📚ادب فنای مقربان،ج1 ص87 ❗آیت الله مکارم می فرماید: "برای پذیرش حدیث وروایت معیار اصلی وثوق واعتماد به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، گاه کثرت وتعدد روایت آن هم تر کتب معتبر ومشهور وگاه محتوای بلند وعمیق " 📚پیام امام ج1 ص57 ♻️مبنای قدما از بزرگان امامیه اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است .توجه انان بیشتر به متن روایات بوده و بر اساس موافقت آن با کتاب و سنت و عقل و...روایت را صحیح می دانستند حتی اگر در سند ضعف وجود داشت و در صورتی که روایتی فاقد این قرائن بود ضعیف و مردود تلقی می شده است . 👌شیخ بهای الدین عاملی می نویسد: «تقسیم خبر به چهار قسم صحیح و حسن و موثق و ضعیف میان بزرگان گذشته امامیه نظیر کلینی و ...شناخته شده نبوده است و میان انان چنین متعارف بوده است که صحیح را بر هر روایتی اطلاق می کردند که از نظر انان اقتضای اعتماد را داشت یا همراه قرائنی بود که باعث اعتماد و اطمینان به آن می شده است» 📚مشرق الشمسین ص3 🔷محمد تقی مجلسی می نویسد: «مراد از صحیح در نزد قدمای اصحاب ما آن خبری است که با قرائن مختلف دانسته شود که از معصوم صادر شده باشد اگر چه از لحاظ سند ضعیف بوده باشد» 📚لوامع صاحب قرانی ج1 ص101 🗯علامه مجلسی می گوید: «مسلک ما در صحت و ضعف حدیث اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد» 📚ملاذ الاخیار ج1 ص21 🗯شیخ حر عاملی قرائن متعددی را که دال بر صحت خبر می باشد را ذکر می کند به این که؛ «راوی ثقه باشد- حدیث در کتب اربعه باشد- حدیث موافق قرآن باشد- موافق سایر روایات باشد- موافق با ضروریات دین باشد- موافق با مشهور علمای شیعه باشد- موافق با اجماع علمای شیعه باشد .اگر این قرائن باشد حکم به صحت روایت می کنیم اگر چه روایت مشکل سندی داشته باشد» 📚وسائل الشیعه ج30 ص219 فائده7 👌از آنچه گذشت روشن می شود که ملاک در صحت روایت بررسی سندی و رجالی نمی باشد که اشکال شود با بررسی رجالی بسیاری از احادیث باطل میشود بلکه ملاک اعتماد به روایت موثوق الصدوری است به این که اگر چه ممکن است راوی ضعیف باشد اما قرائن دال بر آن است که حدیث صحیح می باشد. ♻️در زندگی روزمره ما نیز چنین است که به هر خبری که قرائن بر صحتش باشد اعتماد می کنیم اگر چه از راوی خبر در گذشته دروغ شنیده باشیم . ❗️مثلا فرد عادلی برای ما از اتفاقی خبر می دهد .پس از آن فرد دیگری که مورد وثوق ما نیست نیز همان خبر را به بیان دیگری به ما می دهد در این جا قرینه بر صحتش گفته اش وجود دارد لذا به خبر او اعتماد می شود. ❗️با این توضیح می گوییم که بیشتر احادیثی که در کتب معتبر ما نقل شده است قابل اعتماد هستند زیرا قرائن مختلف بر صحت آنها وجود دارد 📚هدائه الابرار ص87-89 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ♻️از سوی دیگر صاحبان کتب اربعه شیعه بر صحت روایاتشان شهادت داده اند. 🗯شیخ صدوق می گوید :«من روایاتی را در کتاب «من لا یحضره الفقیه »نقل می کنم که مطابق آنها فتوا میدهم» 📚من لا یحضره الفقیه ج1 ص52 🗯شیخ کلینی می گوید: «غرض من از نوشتن کتاب کافی نقل روایات و آثار صحیح ونقل سنن اهل بیت بوده که بر پایه آن عمل میشود و به وسیله آن فرائض خداوند و سنن پیامبر اقامه میشود» 📚الکافی ج1 ص4 🗯شیخ طوسی می گوید: «هر خبری که در دو کتاب تهذیب و استبصار نقل کردم یا متواتر بوده و یا مقرون به قرینه بر صحتش بوده و یا اجماع بر صحتش بوده است» 📚وسائل الشیعه ج30 ص197 ❗️«بی شک تصریح این بزرگان بر اعتبار کتبشان برای ما شکی باقی نمی گذارد که روایات انان صحیح است .زیرا قول این بزرگان از سخن علمای رجال در مورد صحت روایات اگر اعتبارش بیشتر نباشد کمتر نیست .این بزرگان تصریح کرده اند که روایاتشان صحیح هستند. اگر چه ممکن است برخی از راویانی که از آن نقل می کنند ضعیف باشند اما چون قرینه بر صحت روایت بوده است روایت را به عنوان روایت صحیح لحاظ کرده اند» 📚وسائل الشیعه ج30 ص191 👌بله اگر روایتی در یکی از کتب معتبر باشد که خلاف عقل و سنت قطعی باشد بی شک آن روایت مورد قبول نمی باشد اما اگر چنین نباشد حکم به صحت جمیع روایاتی که در کتب معتبر ما آمد ه است می کنیم زیرا مبنای صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد. ❗️با این توضیح روشن می شود که بررسی سندی و رجالی در احادیث جایگاه خاصی ندارد زیرا بیشتر روایات مقرون به صحت هستند و این سخن که با بررسی سندی بسیاری از روایات ضعیف محسوب میشوند نزد علما و بزرگان امامیه جایگاهی ندارد. ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓رؤيت الله تعالي درقيامت? ❗️الله تعالي مي فرمايد: (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ) القيامه ٢٢-٢٣ آن روز چهره‌هایی تازه و شاداب است. به سوی پروردگارش می‌نگرد. 👌در اين آيه كريمه نعمت ديدن الله تعالي براي بهشتيان ثابت شده و كاملا با صراحت بيان شده 💠پاسخ: 💠توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣لازمه رویت ودیده شدن آن است که خداوند جسم باشد،دارای مکان باشد در حالی که خداوند مبرا از این نسبت ها ونیازهاست. ⁉️چگونه می توان گفت که او جسم است در حالی که جسم موجودی مرکب است واز اجزای مختلف تشکیل شده است ووجود موجود مرکب وابسته به اجزای خود است در حالی که خداوند موجودی بی نیاز است. 2⃣ایات قرآن صراحتا می گوید خداوند به هیچ عنوان دیده نمیشود. ❗️خداوند می فرماید: 🗯«اورا هیچ چشمی درک نمی کند وحال آنکه او بینندگان را مشاهده میکند » 🔷انعام 103 ❗️و می فرماید: «هیچ کس به او احاطه علمی ندارد» 🔷طه 109 ❗️روشن است که رویت نوعی احاطه علمی از بشر بر خداوند است که خداوند آن را از خودش نفی میکند 3⃣عقیده به دیده شدن خداوند در قیامت مخالف روایات خود اهل سنت است. 🔷مسلم از عایشه نقل می کند: "هرکس گمان کند که محمد پروردگارش را دیده بر خداوند نسبت ناروا داده است" 📚صحیح مسلم،ج1 ص110 ❗طبری از ابن عباس روایت می کند: "من اولین کسی هستم که ایمان می آورم به این که هیچکس از مخلوقات اورا نخواهد دید" 📚جامع البیان،ج9 ص38 4⃣عقیده به دیده شدن خداوند در مخالفت با عقیده اهل بیت پیامبر است. ❗️علامه مجلسی روایات فراوانی دراین زمینه نقل می کند که پرودگار به هیچ عنوان چه در این دنیا و چه در اخرت دیده نمیشود. 📚بحار الانوار،ج4 ص26 باب 5 🗯در روایتی اسماعیل بن الفضل از امام صادق سوال کرد ایا خدا روز قیامت دیده میشود؟ ❗️فرمود :سبحان الله وخداوند پاک ومنزه است از این نسبت ها " 📚امالی،صدوق،ص410 ♻️حال با توجه به این نکات در مورد ایه مورد استدلال می گوییم؛ ❗️«ناظره» از ماده نظر هم به معنای نگاه کردن آمده است و هم به معنای انتظار کشیدن و به هر حال باید این آیه را در کنار آیات دیگر قرآن که می گوید« هیچ چشمی خداوند را نمی بیند »گذاشت . واین متشابه را به وسیله محکمات قرآن تفسیر کرد. 👌اتفاقا این گونه تعبیرات به صورت کنائی زیاد به کار می رود مانند این که می گوییم « فلان کس چشم به تو دوخته و تمام نگاهش به تو است» ❗️یعنی از تو انتظار محبت و لطف و مرحمت دارد. 🔶بهشتیان نیز روز قیامت تمام توجهشان به سوی خداست و از او انتظار هرگونه لطف و محبت دارند. 📚پیام قرآن ج4 ص273 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓وهابیان می گویند بعد از پیامبران دیگر حجتی از جانب خداوند بر مردمان نمی باشد و امام زمانی وجود ندارد و به این آیه استدلال می کنند که« خداوند پیامبران را فرستاد تا حجتی پس ازپیامبران دیگر نباشد»نسائ 165 💠پاسخ: ❗️خداوند می فرماید: «پیامبرانی فرستادیم که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا برای مردم بعد از آنها بر خدا حجتی باقی نماند ( وبه نسبت به همه اتمام حجت شود)» 🌀نسائ 165 🗯معمولا گروهی از مردم لجوج و خود خواه که قبول دعوت انبیائ را مخالف منافع خویش می بینند از پذیرش آن سر باز می زنند و با این که بعد از بعثت انان موضع مخالفی دارند چنانچه بعثتی صورت نگیرد ممکن است هزار گونه ادعا کنند که اگر پیامبران الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می کردیم و چنین و چنان بودیم. ♻️به همین دلیل یکی از اهداف بعثت پیامبران اتمام حجت بر این گروه و بر همه مخالفان است و این اتمام حجت؛ 1⃣عدل الهی را روشن می سازد 2⃣زبان دروغگویان پر مدعی را قطع می کند ❗️لذا خداوند می گوید: «پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم تا مردم پس از آن حجتی در برابر خداوند نداشته باشند » 👌چنان که می فرماید: «اگر ما آنها را قبل از نزول قرآن با عذابی هلاک می کردیم در قیامت می گفتند که خدایا چرا برای ما پیامبر نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم» 🔷طه134 🗯بنا براین معناي دقيق آيه ياد شده اين چنين است: «بعد از ارسال رسل، مردم در مقابل خداوند هيچ گونه بهانه وحجتی ندارند نه آنکه خداوند برای مردم حجتی قرار نمی دهد.« لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل» 👌با ارسال رسل دیگران مردم در برابر خداوند حجت و برهانی برای عدم تبعیت ندارند ♻️ نه اين كه بعد از ارسال رسل و انبياء، خداوند هيچ شخصي را به عنوان حجت در بين مردم قرار نداده است تا به واسطه او بر مردم احتجاج کند . 🗯خداوند اگر چه با ارسال رسل و انبیائ حجت را بر همه تمام کرده است اما اراده او بر این تعلق گرفته است که حتی پس از پیامبر اسلام نیز بر روی زمین حجت و امامی قرار دهد تا مردم به واسطه او به هدایت نزدیکتر شوند . 🔷 امام صادق فرمود: « به خدا سوگند خداوند از زمان ادم زمین را بدون امام واگذار نکرده است .امامی که مردم را به سویش هدایت کندوحجت خداوند بر عباد باشد به گونه ای که هرکس ترکش کند هلاک شود و هرکس پیرویش کند نجات یابد» 📚 کمال الدین ج1 ص230 ⁉️اگر وهابیان میگویند بعد از پیامبر دیگر حجتی نیست پاسخ این روایات در کتبشان را چگونه می دهند؟ ✏️خطیب بغدادی چنین روایت می کند که پیامبر فرمود: « من و علی حجت بر امتم در روز قیامت هستیم» 📚تاریخ بغداد، ج2 ص88 ♦️مناوی روایت می کند که فرمود: « من و علی حجت خداوند بر بندگان هستیم» 📚کنوز الحقائق ص43 ♦️طبری روایت می کند که پیامبر فرمود: « علی حجت من بر امتم در روز قیامت است» 📚الریاض النضره ج2 ص193 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓در کانالی از ضد دینان بر قران خورده می گرفتند که پیامبران را دروغگو معرفی می کند مانند حضرت ابراهیم که بت ها را شکست انگاه گفت بت بزرگ شکسته است ( 63 انبیا ) یا به دروغ گفت من مریضم و با بت پرستان از شهر خارج نشد ورفت بت ها را شکست( صافات 89) ♦️پاسخ در مورد ایه اول که ابراهیم نبی گفت بت ها را بت بزرگ شکسته است پاسخ ان است: 🔵ابراهیم این کار را به بت بزرگ نسبت داد واین کارش نوعی کنایه به شمار می اید که بهتر از تصریح است .او میخواست به این وسیله خرافی بودن عقاید بت پرستان را به رخ انها بکشد و به انها بفهماند که این سنگ و چوب بی جان آن قدر بی عرضه هستند که حتی نمی تواند یک جمله سخن بگوید و از عبادت کنندگان خود یاری بطلبد تا چه رسد که بخواهد مشکلات انها را حل کند ❗️به تعبیر دیگر دروغ در جایی است که قرائنی بر ادای مقصود به عنوان کنایه در کار نباشد و این جا تمام قرائن نشان می داد که ابراهیم قصد جدی از این سخن نداشته بلکه هدفش به سخریه کشیدن افکار انها بوده است و این گونه تعبیرات در سخنان روزمره ما بسیار است ♦️ مثل اینکه فرضا یک حادثه اتلاف مالی در یک محیط محدود که اشخاص معینی در آن زندگی می کنند واقع میشود و هنگام باز پرسی هر یک از انان این کار را از خود نفی می کند باز پرس می گوید تو این کار را انجام نداده ای او هم انجام نداده حتما فرشتگان اسمان انجام داده اند مسلما این سخن دروغ نیست بلکه هدف تکذیب گفته های بی اساس انهاست ♦️امام صادق فرمود: « ابراهیم این سخن را ( به طور کنایه ) به خاطر آن گفت که میخواست افکار انها را اصلاح کند و به انها بگوید که چنین کاری از بت ها ساخته نیست» 📚الکافی ج4 ص48 ♦️اما در مورد ایه دوم : 🔘اولا: هیچ دلیلی نداریم که ابراهیم راستی بیمار نبوده است چه بیماری در جسم او بوده اما نه انچنان که او را از فعالیت جسمانی به کلی باز دارد و نتواند بت شکنی کند چه بسیارند بیمارانی که در طول روز مشغول کار هستند مخصوصا کارهای نشاط اور همچون شکستن بت ها برای قهرمان توحید همچون ابراهیم 🔘ثانیا: واژه سقم در مورد ناراحتی های روحی نیز به کار می رود و مسلما روح ابراهیم در آن محیط مملو از شرک آزرده و بیمار گونه بوده بنابراین اگر گفت من بیمارم بیماری ناراحتی از جنبه روحی را بیان می کرد 👌جمعی از مفسران نیز گفته اند که ابراهیم یک نوع بیماری ( همانند تب نوبه ای) داشت که در فواصل مختلف زمانی به دست او میداد و منظور از جمله انی سقیم این است که وقت بیماری من نزدیک شده است و من از همراهی شما معذورم جمله پیش از ان که می گوید نگاهی به ستارگان کرد سپس گفت من بیمارم را شاهد این مدعی می دانند چون منظورش از نگاه به ستارگان اگاهی از زمان بروز ان بیماری بود و از انها برای محاسبه وقت استفاده می کرد 📚عصمه الانبیا،سبحانی،ص125 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔ 💠پاسخ: ❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است . 🌀خداوند می فرماید: «ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم» 🔶حجر9 👌ومی فرماید: «هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔷فصلت42 ❗️شیخ صدوق می گوید: « اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است» 📚رساله الاعتقادات ص93 🗯شیخ طوسی می گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است» 📚تبیان ج1 ص3 ❗️علامه حلی می گوید: « حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده» 📚اجوبه المسائل ص121 👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید. 🔷اصل پاسخ: 🌀تحریف بر سه گونه است؛ 1⃣تحریف لفظی 2⃣تحریف معنوی 3⃣تحریف عملی ♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است. ♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد. ♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند. 📚تفسیر نمونه ج11 ص28 👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند: « ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم» 📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران 👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی) 🔷قرآن می گوید: « یحرفون الکلم عن مواضعه» 🗯نسائ 46 ❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند 📚سیمای عقائد شیعه ص151 ❗️ امام باقر فرمود: « آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند» 📚روضه الکافی ص128 📚الوافی ج5 ص274 👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است . ❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند. ❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند. 💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است . ♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓متن شبهه؛ 💦آیا می دانستید امام حسین "سگ باز" بوده است ؟ ✅امروز قصد داریم سگ بازی امام حسین را برایتان ثابت کنیم لذا روایتی می آوریم از الکافی که در آن اشاره داشته امام حسین با سگ بازی می کرده و به خاطر این کار او جبرئیل نمی توانسته وارد خانه شود. 💥روایت در اصول کافی از این قرار هست : 13 - أبو علي الأشعري، عن محمد بن سالم، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندي، عن أبيه وكان صاحب مطهرة أمير المؤمنين عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: قال جبرئيل عليه السلام إنا لا ندخل بيتا فيه تمثال لا يوطأ الحديث مختصر. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 6 صفحه : 528 ✍أمیر المومنین فرمودند : که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود ؛ وارد نمی شویم.حدیث مختصر شده است!!!!!!. ❌حالا می گوییم چرا مختصر شده است❓چون امام حسین توله سگی را با خود به خانه اورده بود و با سگ بازی می کرد ؛ ⛔️لذا مانع ورود جبرئیل شده بود. ✔️کامل این روایت را البرقی در المحاسن آورده است که به شرح زیر می باشد : [3]. 41 - عنه، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندى، عن أبيه (وكان صحاب مطهرة على)، عن على (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يا على إن جبرئيل أتانى البارحة، فسلم على من الباب، فقلت: ادخل، فقال: إنا لا ندخل بيتا فيه ما في هذا البيت، فصدقته وما علمت في البيت شيئا، فضربت بيدى، 👈فإذا جر وكلب كا للحسين بن على يلعب به الامس👉 فلما كان الليل دخل تحت السرير، فبنذته من البيت ودخل، فقلت: يا جبرئيل أو ما تدخلون بيتا فيه كلب؟ - قال: لا، ولا جنب ولا تمثال لا يوطأ 📚نام کتاب : المحاسن نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد : 2 صفحه : 615 ✍پيامبر فرمود: يا على: جبرائيل امروز صبح پيش من آمد و بيرون دَرِ خانه سلام كرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شويد. گفت ما فرشتگان, داخل خانه ايى كه در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شويم. من او را در اين سخن تصديق كردم و به فحص و تفتيش درخانه برخاستم كه ناگاه ديدم 👈توله سگى كه حسين بن على روز گذشته با او بازى مى كرد👉شب زير تخت خواب رفته و من آن را از خانه بيرون كردم. آن گاه جبرئيل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ايى كه در آن سگ باشد, نمى شويد؟ گفت: ما داخل خانه ايى كه در آن سگ, يا آدم جنب و يا مجسمه و عكسى كه زيرپاگذاشته نشود, باشد نمى شويم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ☑️نکته: داشتن سگ و بازی با او از دید ما اشکالی ندارد؛اما سگ در اسلام جایگاه پست و حقیری دارد و جالب اینجاست دوستاران حسین بر یزید ایراد می گیرند که سگ باز بوده است که ما ثابت کردیم خود حسین هم سگ باز بوده است. 💠پاسخ: 🌀توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل می کند با روایتی که مرحوم برقی در محاسن نقل می کند متفاوت است . ❗️مرحوم برقی روایت را از خود و از پدرش و از احمد بن النضر نقل می کند اما مرحوم کلینی روایت را از ابوعلی اشعری و او از محمد بن سالم تا آخر راویان ذکر می کند. 👌بنابراین این سخن که شیخ کلینی روایت را مختصر کرده تا به شخصیت امام حسین خدشه ای وارد نسازد کذب محض است زیرا از اساس روایت مرحوم کلینی با روایت مرحوم برقی متفاوت است . 2⃣در روایات متعددی آمده است که ائمه گرامی از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت الهی بوده و هیچ موقع مشغول به انجام امور پست و بیهوده نمی شوند .آنان در عین طفولیت در کمال عقل و تربیت بوده اند. 📚بحار الانوار ج25 ص100 باب4 3⃣روایتی را که مرحوم برقی نقل می کند مبنی بر بازی کردن امام حسین با سگ از حیث سندی کاملا مردود و بی اعتبار است. ❗️مرحوم برقی روایت را از « عمروبن شمر» نقل می کند و این فرد یکی از راویان او می باشد. 🔷مرحوم نجاشی درباره « عمروبن شمر» می گوید: «ضعیف جدا زید احادیث» ❗️« او به شدت ضعیف است و روایات دروغین نقل می کرد» 📚رجال نجاشی ص287 🔷مرحوم ابن غضائری درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚الرجال ص74 🔷علامه حلی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚رجال علامه حلی ص241 🔷مرحوم تفرشی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚نقد الرجال ج3 ص336 🔷مرحوم قهپایی درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚مجمع الرجال ج4 ص286 👌وهمینطور سایر بزرگان رجالی او را تضعیف کرده اند اما این کانال معلوم الحال و معاند بدون اشاره به ضعیف بودن روایت سعی در اغرائ و فریفتن مخاطبان خود دارد تا بتواند بهانه ای برای اشکال تراشی پیدا کند غافل از آنکه رسوایی در انتظارشان است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓ لطفا این شبهه را پاسخ دهید 💦اشتباه علمی قران در مورد ماه ( قران : ماه نور است) -الم تروا کیف خلق الله سبع سماوات طبقا(۱۵ نوح) و جعل القمر فیهن نورا و جعل الشمس سراجا (۱۶ نوح) ترجمه : مگر ملاحظه نکردید که چگونه خدا هفت آسمان را طبقات روی هم افریده است و ماه را در میان اسمانها نور قرار داد و خورشید را چراغ قرار داد. نقد : در این دو ایه حداقل دو غلط علمی وجود دارد. اولا ماه نور نیست بلکه کره ای خاکی است از جنس زمین و تنها نور خورشید را منعکس می کند. ثانیا : ایا ماه نور کل اسمانها است؟ کل منظومه ی شمسی ما ذره ی ناچیزی در کهکشان ماست و کهکشان ما یکی از صد ها میلیارد کهکشان و خورشید ما ستاره ای متوسط از میلیاردها ستاره ی کهکشان ماست. بنابراین ماه حتی در منظومه ی شمسی شی نورانی به حساب نمی اید چه رسد به اینکه نوری باشد برای کل هستی. 💠پاسخ؛ 🗯خداوند می فرماید: «آیا نمی بینید چگونه خداوند هفت آسمان را یکی بر بالای دیگری آفریده است- و ماه را در میان آسمانها مایه روشنایی و خورشید را سراچ و چراغ افزونی قرار داده است» 🔶نوح15-16 ⁉1⃣ اشکال اول: ❔ماه از جنس زمین است و نورانیت ذاتی ندارد و تنها نور خورشید در آن منعکس می شود با این وجود چگونه خداوند می گوید ماه نور است❓ ❕پاسخ روشن است؛ 🌀شکی در این نیست که ماه با نور زیبایش چراغ شبهای تار ماه است و نه تنها شبروان را در بیابانها رهبری می کند بلکه روشنایی ملائمش برای همه ساکنان زمین مایه آرامش و نشاط است. 👌اما در این شکی نیست که ماه نورانیت را به عاریه گرفته است و جزو ذات او نمی باشد. 🔷لذا خداوند برای نور خورشید تعبیر به سراج « چراغ» کرده است و در مورد ماه کلمه « نور» را به کار برده است. ❗️این بخاطر آن است که نور« خورشید »از درون خودش می جوشد مانند چراغ ؛اما نور « ماه» از درون خودش نیست و شبیه بازتابی است که در آئینه منعکس می شود و لذا کلمه نور که مفهموم اعمی دارد در مورد آن به کار رفته است. 📚تفسیر نمونه ج25 ص76 ❗️با این توضیح اشکال اول پاسخ داده میشود که آیه قرآن نیز در جهت بیان آن است که نور ماه ذاتی اش نیست لذا از کلمه نور که هرگونه روشنایی را شامل میشود استفاده کرده است. ⁉️2⃣اشکال دوم :نور ماه در برابر نور سایر اجرام آسمانی به حساب نمی آید خداوند چگونه می گوید که ماه نوری است برای کل هستی؟ 🔷پاسخ: 👌درست است که در آسمانهای هفتگانه میلیونها میلیون کوکب فروزنده است که از خورشید و ماه پر فروغ تر می باشد ولی آنچه برای ما مهم است و در زندگی ما اثر دارد همین خورشید و ماه منظومه شمسی است که فضای زندگی ما را یکی در روز ها و دیگری در شب ها روشن می سازد .خداوند در مقام بیان نعمت هایی است که در زندگی بشر روا داشته است که یکی از آن نعمت ها روشنایی است که برای آنان در روز و شب توسط خورشید و ماه ایجاد کرده است . 👌خداوند نمی گوید نور ماه کل هستی را روشن کرده است بلکه می گوید نور ماه در میان اجرام آسمانی ، آسمان تاریک شما را در شب روشن کرده است. 📚تفسیر نمونه ج8 ص224 ❗️با توجه به این بیان نیز اشکال دوم پاسخ داده میشود. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔شبهه و پاسخ ❓متن شبهه از کانال وهابی کلمه دانشمندان عزیز شیعه امامیه از حکم کفر رودخانه بلخ افغانستان هم نگذشته اند! توجه فرمایید : دانشمندان عزيز اماميه معتقد هستند که روخانه دجله و رودخانه افغانستان کافر هستند متن روايت اين عزيزان در کتاب کافي که از معتبرترين کتب اين بزرگواران بشمار مي رود چنين امده است:عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ( عليه السلام ) قَالَ نَهَرَانِ مُؤْمِنَانِ وَ نَهَرَانِ كَافِرَانِ فَأَمَّا الْمُؤْمِنَانِ فَالْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ أَمَّا الْكَافِرَانِ فَدِجْلَةُ وَ نَهَرُ بَلْخَ . ترجمه : (ابي الحسن فرمودند: دو رودخانه مومن هستند و آنهم رود فرات و نيل هست و اما دو رودخانه ديگر کافر هستند و آنهم رودخانه دجله و رودخانه بلخ واقع در افغانستان هست. الكافي ج 6 ص 391 . 💢پاسخ؛ 🗯توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣گفته شد که این روایت را علمای شیعه نقل کرده اند غافل از آنکه این روایت ریشه در کتب مورد قبول وهابیت دارد. 🔷ابن جوزی روایت می کند؛ «دو رودخانه مومن هستند و دو رودخانه کافر .اما دو رودخانه مومن نیل و فرات هستند و اما دو رودخانه کافر دجله و رودخانه بلخ می باشد» 📚المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک ج1 ص159 🔷همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل می کنند؛ 📚تفسیر الوسی ج13 ص100 📚بغیه الطالب ج1 ص366 📚النهایه ابن اثیر ج1 ص69 2⃣روایتی که از کتاب کافی کلینی نقل شد قابل استدلال نیست .علامه مجلسی در ذیل روایت می گوید: «روایت مجهول است» 📚مراه العقول ج22 ص244 3⃣از ضعف سندی روایت نیز بگذریم از لحاظ دلالت روایت توجیح روشنی دارد. ❗️دو رود نیل و فرات به وصف مومن خطاب شده است تا این تشبیه صورت پذیرد که نفع و منفعت آن دو برای مردم زیاد است و مردم به راحتی و بدون مشقت از آب آنان استفاده می کردند اما استفاده کردن از دو رودخانه دیگر که به وصف کافر توصیف شده اند همراه با سختی و مشقت بوده است . 👌پس دو رودخانه مومن در خیر و منفعت رسانی مانند مردمان مومن بوده اند که انان بدون هیچ گونه تکلفی به مردم خیر می رساندند اما دو رودخانه دیگر چون نفع رسانی انان اندک و قلیل و همراه مشقت بوده است به کافران تشبیه شده اند زیرا خیرسانی کافران نیز قلیل و همراه با مشقت بوده است. 📚همان مدرک ❗️البته روشن شد که روایت از حیث سندی مردود است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓برخی از اسلام ستیزان بحثی را مطرح کرده اند که تحریف ناپذیری قران افسانه است و براین مدعای خود مساله اختلاف قرائتهای قران را پیش کشیده و میگویند این اختلاف قرائتها دلیل بر تحریف قران است پاسخ شما چیست 💠پاسخ: 🔰خبرهای واحد که قرائتهای مختلف را گزارش می دهند دلیل بر تحریف قرآن نیست زیرا قرآن و قرائت های یاد شده دو حقیقت متمایز هستند .حقیقت قرآن سوای قرائت هاست و قرائت ها نمی تواند در نص قرآن تاثیر گذار باشد ❗️توضیح: قرآن کریم که سخن خداوند و اخرین کتاب اسمانی است از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام جدی مسلمانان بوده است .پیامبر گرامی نسبت به قرائت ،حفظ و جمع آوری قرآن سفارش اکید داشته مسلمانان آن را محور و اساس دین خود تلقی کرده و قرائت آن را از وظایف روزمره خود می دانستند ♦️متن قرآن در طول تاریخ اسلام سینه به سینه و دست به دست از نسلی به نسل بعد منتقل شده و قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا در طول تاریخ رواج داشته است 💢امام صادق فرمود: « قرآن یکی بیش نیست و اختلاف بر سر قرائت آن از جانب راویان ( قرآن ) صورت گرفته است» 📚الکافی ج2 ص630 ♦️وفرمود: « قرآن بر حرف واحد و از نزد خدای واحد نازل گشته است» 📚همان مدرک ❗️قرائت قرآن طبق قرائت مشهور که از پیامبر گرامی برجای مانده بوده و سینه به سینه منتقل میشد بین مردم رواج داشته تا ان جا که برخی از افراد از سر اجتهادات اشتباه از مشهور جدا شده ویک سری قرائت های شخصی را ابداع کرده که مورد تایید جامعه اسلامی نبوده است و اهل بیت نیز با انها مخالفت کرده اند ومردم را امر میکردند که قرآن را طبق قرائت مشهور که برجای مانده از پیامبر بوده تلاوت کنند ♦️سالمه بن سلمه می گوید : شخصی در محضر امام صادق ایاتی از قرآن را قرائت کرد و به طوری که من شنیدم قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود .امام به او فرمود: « از این قرائت خود داری کن و همان گونه که مردم می خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج2 ص633 ♦️وفرمود: « همان گونه که اموخته اید ( ومشهور بوده) قرآن را بخوانید( وبه اجتهادات قاریان توجه نکنید)» 📚الکافی ج2 ص630 🔵یگانه قرائتی که دارای سند صحیح و با پشتوانه جمهور و طبق قرائت مشهور که بر جای مانده از پیامبر بوده استحکام یافته است قرائت حفص از عاصم بوده که این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز همواره میان مسلمین متداول بوده است چرا که : ❗️قرائت او همان قرائت عامه و مشهور مسلمین بوده است زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا با انچه که با قرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بوده پای بند بودند . 👌این قرائت را عاصم از شیخ ابوعبدالرحمان سلمی و او از امیر المومنین اخذ کرده است 📚معرفه القرائ الکبار ج1 ص77 ♦️و علی علیه السلام به هیچ عنوان قرائتی جز انچه با نصی اصلی وحی که میان مسلمانان متواتر بوده قرائت نمیکرده است از این رو در تمامی ادوار تاریخ مسلمانان مورد اعتماد قرار گرفت و قرآن های کنونی نیز طبق همین قرائت مشهور مسلمین بر جای مانده از قرائت پیامبر است ♦️ابن شهر اشوب چنین می اورد: « عاصم قرائت را از ابو عبدالرحمان سلمی فرا گرفته او نیز قرائت تمامی قرآن را از علی علیه السلام دریافت کرده لذا فصیح ترین قرائات قرائت عاصم است زیرا از ریشه آن را فرا گرفته و هر انچه دیگران کج رفته اند او راه استوار را انتخاب نموده است» 📚مناقب ج2 ص43 ♦️حاصل انکه قرآن بر یک قرائت نازل شده و این قرائت همان قرائتی است که بین مسلمین مشهور بوده و از پیامبر بر جای مانده است که قرائت حفص از عاصم از سلمی و از علی علیه اسلام مطابق همین قرائت مشهور مسلمین و بر جای مانده از پیامبر است و سایر قرائات که قرائات شاذ بوده مورد تایید مسلمین و جامعه اسلامی نبوده وحجیت ندارد لذا ایت الله مکارم می اورد: « خواندن غیر قرائت حفص از عاصم در شرایطی که فقط این قرائت مشهور است اشکال دارد» 📚اسفتاوات جدید ج3 ص80 ♦️واز این بیان روشن شد اختلاف قرائتهای غیر مشهور ربطی به تحریف قران ندارد ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht